پنجشنبه, ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ / 10 October, 2024
مجله ویستا

نقش زنان در طبابت


نقش زنان در طبابت
تاریخ ‌نویسان پزشکی یکی از موارد مهم «نقش زنان را در روند تاریخی و پیشبرد دانش پزشکی» نادیده گرفته‌اند. طی قرون و اعصار به سبب مردسالاری و سیطره‌ی مردان در تمام شؤون زندگی اجتماعی (حکومت، سیاست، جنگاوری، اقتصاد، فن‌آوری و علوم...) و به خصوص به علت شخصیت زن بودن در جامعه - زنان به حاشیه رانده شده و شهروند درجه دو به حساب می‌آمدند و این امر از عهد باستان تا قرن ۱۷ و ۱۸ ادامه داشت.
آرنولد توین بی A.Toynbee مورخ نام‌آور انگلیسی در کتاب (تحقیقی در باب تاریخ) می‌نویسد: که زنان در مناطق کشاورزی ابتدائی در عهد حجر متأخر و اقامت در غارها که بدان متعلق است ابداعات بسیار نمودند که شاید این امر اساس بعضی جوامع اولیه که زنان در آنها بر مردان تفوق یافته و کارهای قبیله‌ای را اداره می‌کردند و در عین حال زنجیر اتصال خانواده و به وسیله‌ی زنان صورت می‌گرفت. یکی از اموری که مختص زنان بود مساله‌ی (درمان، بهداشت و زایمان) از دوران باستان به عهده داشته‌اند ولی بعد از ظهور مسیحیت به سبب تاثیر پیچیده‌ی حیات در روابط انسان‌ها از نظر تاریخی به نحو مضحکی کم توجهی شده است که باید در خلال قرون متمادی با کوشش صبورانه و بی‌طرفانه این روابط تاریخی بررسی گردد تا از خلال این تضادهای بی‌شمار و نامحدود به واقعیت تاریخی دست یافت.
ضرورت توجه به نقش زنان در پیشبرد دانش پزشکی از اهمیت خاصی برخوردار است- ژوزف فون گروس مورخ آلمانی قرن ۱۹- می‌نویسد در شروع اولیه‌ی قرن مسیحی در تمام کشورهای اقوام ژرمن یک پزشک وجود نداشت و مداوای بیماران را زنان سالخورده به عهده می‌گرفتند و بعد از گسترش مسیحیت درمان توسط کشیش‌ها صورت می‌گرفت- آن هم بیشتر با خواندن اوراد و دعا.
در حالی که در سایر شؤون اجتماعی به خصوص حکومت و سیاست به سبب موقعیت‌های خاص خانوادگی و وراثت زنانی به حکومت دست یافتند و برای کشور خود و احقاد خود موفقیت‌های خاصی کسب کردند که مورد بحث ما نیست، آنچه که گفته خواهد شد زنان بی‌نام و نشانی هستند که در دوران زندگی‌شان خدمات بس شایانی برای مردم فقیر و بیمار انجام دادند و میدان عمل آنها بیشتر در مناطق روستائی بود و دانستنی‌های خود را به طور تجربی (آمپیریک) یاد گرفته و بین خودی‌ها، مادر بزرگ به مادر و دختر و همسایه به همسایه در روابط مخفی تسری می دادند.
● زنان شفا دهنده:
در این دوران بس طولانی کارهای مامائی و بهداشتی و داروشناسی به دست زنان انجام می‌شد و مورد احترام مردم جامعه‌ی خود بودند از این جهت با نام دانا- خردمند (SAGE) اطلاق می‌شدند و لغت (SAGE-FEMME) یعنی ماما به زبان فرانسه راه یافته است. می‌شود گفت از عهد باستان تا قرن ۱۷و ۱۸ یکی از ستون‌های اعمال پزشکی در دست زنان بوده است. آشنائی آنان به گیاهان داروئی که امروزه نیز جزء فارماکولوژی است بسیار قابل توجه است. به طور مثال ERGOT DE SEIGLE که امروز عصاره‌ی آن ارگوتین است و به سبب انقباض عروق در خونریزی‌های بعد از زایمان یا سقط جنین به کار می‌رود و همین طور از بلادون به علت کم کردن انقباضات زهدانی در سقط جنین مصرف می‌شده است و کشف دیژیتالین عصاره‌ی Digitalis Purpurea را به یک مامای انگلیسی نسبت می‌دهند.
بعد از پیدایش مکاتب پزشکی و آکادمیک در یونان و روم و بیزانس پزشکان مرد وارد صحنه‌ی طبابت و درمان شدند ولی تعداد آنها آن قدر زیاد نبود که در سطح وسیعی فعالیت داشته باشند و مناطق محروم ناچار به همین زنان شفادهنده مراجعه می‌کردند به خصوص اینکه پزشکان پرآوازه از طرف حکومت‌ها و پادشاهان و فئودال‌ها پشتیبانی می‌شدند .
بعد از ظهور و گسترش مسیحیت میان این زنان که به طور تجربی به درمان اشتغال داشتند و پزشکان مرد تعارض شدیدی پیدا شد و نتیجه‌ی تقابل به صورت اعمال و فجایعی درآمد که از قرن پنجم میلادی تا قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم، یعنی دوران قرون وسطی که آباء کلیسا یک سیاست خشن و غیر انسانی را درباره‌ی علوم و نوآوریها و آزاداندیشی که با شارع مسیحیت در تناقض بود به شدت سرکوب کردند و با تفتیش عقاید ده قرن اروپا را در تاریکی و انجماد فکری فرو بردند و دانش پزشکی نیز از این صدمات برکنار نماند و در این دوران میلیون‌ها انسان قربانی شدند که ۸۵% آنها را زنان تشکیل می‌دادند زیرا به دستور کلیسا با برچسب جادوگری و ساحری، این زنان خادم را در شعله‌ی آتش سوزانیدند. این جنایات ابتدا در آلمان بعد از تشکیل امپراتوری مقدس روم و آلمان (Saint Empire Germano Romain) بعد در فرانسه و انگلستان هر سال بین ششصد تا هزار زن شفادهنده را به دیار عدم می‌فرستادند. نکته‌ی جالب این که چون این زنان سواد نوشتن نداشتند خود دستور دهندگان این قساوتها و اعمال غیرانسانی، را یادداشت کرده‌اند که دو نفر آنان به نام کشیش اسپیرنگر Sprenger و کشیش Kramer که دو پسر پاپ ایننوسانت (Innocent VIII) می‌باشند.به علت فقدان وسائل درمانی برای افراد فقیر و محروم کلیسا دستور داده بود که بیماران و درماندگان روزهای یکشنبه بعد از مراسم دعا از طرف کشیش اوراد و دعاهای ضدشیطانی را برای بهبودی خود بخوانند و جالب توجه اینکه همین پدران کلیسا برای فئودالها و حکمرانان و اشراف اجازه داده بودند در زمان بیماری خود و اطرافیانشان به هر شخصی زن یا مرد و در هر طبقه مراجعه کنند و از طرف دیگر قیام روستائیان را برعلیه فئودالهای ظالم و ستمگر به تحریکات این زنان بدبخت تحت عنوان جادوگر نسبت دادند.
این اوضاع غم انگیز و دردناک ادامه داشت تا سقوط امپراتوری بیزانس به دست سرداران اسلام عبیدالله جراح و خالد ولید و نزدیکی افراد آزاداندیش و آشنائی با شریعت اسلام و مسلمانان به مقدار زیادی این فجایع در قرن شانزدهم فروکش کرد. از طرف دیگر میراث فرهنگی و پزشکی یونان و روم و بیزانس به دست پزشکان اسلامی به شکل سیستماتیک از خطر نابودی نجات یافت و فعالیت آنان سبب شد تا دانشکده‌های پزشکی و مکاتب علمی از قیمومیت سیاسی و مذهبی و اشرافیت به درآید و درهای آنان برای تدریس و فعالیت و آزاداندیشی باز شود - زیرا وضع پزشکی تا قرن ۱۶ به صورتی بود که مراتب دانش پزشکی با قوانین کلیسا تطابق داشته باشد - به طوری که تحصیل پزشکی و مذهبی تواما صورت گیرد. در سال ۱۵۲۷ پاراسلیس Paracelse که بحق باید او را پدر طب مدرن به حساب آورد کتاب فارماکولوژی خود را در آتش افکند و نوشت که من در این مورد از زنان شفادهنده بیشتر یاد گرفتم تا از دروس دانشکده‌ی پزشکی.
متاسفانه تا قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ زنان از ورود به دانشکده‌های پزشکی ممنوع بودند و دو رشته در اختیار آنها قرار داشت: مامائی و پرستاری.
● رشته مامائی:
زایمان از سده‌های پیشین به دست زنان انجام می‌گرفت و نقش آنان هنوز هم در اکثر کشورها پابرجاست. در قرون ۱۷ و ۱۸ پزشکانی با در دست داشتن مدرک آکادمیک وارد صحنه شدند و آخرین سنگر زنان را که رشته‌ی مامائی است تسخیر کردند به طوری که در انگلستان جراحان - سلمانی - استفاده از فورسپس (Forcepse) که آن را یک وسیله‌ی جراحی به حساب می‌آوردند، استعمال آن به وسیله‌ی زنان از طرف پارلمان ممنوع اعلام شد در حالی که امر زایمان توسط ماماها بهتر صورت می‌گرفت فقط موضوع درآمد مالی بود ولی به علت عدم وجود انجمن ماماها که بتواند از حقانیت آنها دفاع کند وجود نداشت ولی به تدریج که زمان می‌گذشت ماماها با تشکیلات صنفی خود در کشورهای اسکاندیناوی، هلند ، فرانسه و انگلستان توانستند میدان عمل خود را بازیابند و فقط در آمریکا رشته‌ی مامائی نتوانست جای شایسته‌ی خود را باز کند.
زنان با مبارزه‌ی طولانی در کشورهای اروپائی و بعد در آمریکا در قرن ۱۹ و ۲۰ توانستند در دانشکده‌ی پزشکی نام‌نویسی کنند و در ابتدای امر به عنوان پزشکان عمومی و بعداً در رشته‌ی زنان و زایمان مقام خود را تثبیت کنند و اواسط قرن بیستم تعداد زنان در رشته‌های مختلف پزشکی در انگلستان ۲۴% و در شوروی سابق ۷۵% و در آمریکا ۷% بوده است.
● پرستاری (فرشتگان بالینی):
برای زنان در زمینه‌ی پزشکی تنها رشته‌ی باقی مانده پرستاری است (که نگارنده تاریخچه‌ی پرستاری را در شماره‌ی ۴۹۸ چهارشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۳ نشریه‌ی «پزشکی امروز» به خوانندگان عرضه کرده‌ام). این رشته در دوران بس طولانی خود همیشه چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی مورد عنایت نبوده است تا قرن ۱۹ پرستار فردی است کمک دست دوم که به زبان لاتین (خدمه = (Ancilla به آنها اطلاق می‌شد و وضع پرستاری در بیمارستانهای عمومی و دانشگاهی بسیار اسفبار بود چون در این بیمارستانها از زنانی استفاده می‌شد که هیچگونه تحصیلات نداشته یا از شهرت خوب برخوردار نبودند و بیشتر آنها زنان روستائی و عامی بودند که برای اشاعه‌ی زندگی با دریافت پول خیلی جزئی به کار می‌پرداختند، تا اینکه در اواخر قرن ۱۹ و شروع قرن بیستم تغییرات عمده و وسیعی از نظر ساختمانی و تکنولوژی در وضع بیمارستان‌ها به عمل آمد ناچار موضوع پرستاری در اولویت قرار گرفت و آن ایجاد مدارس پرستاری که سبک تحصیلات در آنها مدیون فعالیت بانوئی والامقام از خانواده‌ی اشرافی انگلیس به نام فلورانس نایتینگل (Florence Nightingale) است که به تبعیت از او دورتا دیکس (Dorothea Dix) در آمریکا در زمان جنگ شمال و جنوب و همچنین لوئیزا شویلر (Louisa Schuyler) که مدارس پرستاری را در کنار بیمارستان‌ها با نمونه‌ی داده شده توسط فلورانس نایتینگل گشودند و داوطلبان اولیه‌ی این مدارس دختران خانواده‌های اشرافی و مرفه بودند و نشان دادند که حرفه‌ی پرستاری بس افتخارآفرین است و پزشکان نیز متوجه شدند که وجود پرستاران تحصیلکرده برای امور درمان چقدر مفید بوده و زیر یک چتر برای شفا بخشیدن و کمک به بیماران فعالیت می‌کنند به خصوص این که با گسترش دانش پزشکی و پیدایش تخصص‌های گوناگون و متعدد پزشکان زمان زیادی ندارند که در بالین بیمار باشند و احتیاج به یک همکار مطمئن دارند و آن پرستار است «از این جهت زنان افراد ایده‌آل برای همکاری پزشکان با فداکاری و بردباری ذاتی‌شان».
«برای بیماران مادر و برای سایر کارکنان بیمارستان کدبانو به حساب می‌آیند از کتاب تاریخ پرستاری دکتر ویکتور روبینسون Dr. Victor Robinson»
● نتیجه:
این تاریخ جهاد نسل‌های آرمان‌خواه و انسان دوست که تنها پناهگاه انسان‌های درمانده و بیمار و حقیر و ندار که از تاریک‌ترین سده‌های جاهلیت تا درخشان‌ترین دوران تمدن در این راه دراز و سنگلاخ نشانه‌ی ماجراهای هراس‌انگیز و رویدادهای خونین و ریاکاریهای نمایندگان کلیسا با توطئه‌های کثیف و فجایع جنون‌آمیز بوده ولی تاریخ از زنان و مردانی که برای اعتلای شرافت انسانی امواج خون‌آلود و پرهراس را می‌شکافند و بشریت را به کرانه‌های نیک‌بختی و رستگاری می‌رسانند همیشه به یاد خواهد داشت (آرنولدتوین بی).
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را سندی و دفتری و دیوانی است
از شاعر فقید بانو پروین اعتصامی
دکتر قدرت الله موثقی
جراح
منبع : هفته نامه پزشکی امروز