شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

براندازی نرم بوش!


براندازی نرم بوش!
بازتاب سفر رئیس جمهور به نیویورک در رسانه ها موضوعی بود که در کنار سایر ابعاد و زوایای این سفر، قابل چشم پوشی نبوده و مورد توجه صاحبنظران این عرصه قرار گرفته است. در این میان نمی توان از رسانه های شخصی که وجهه انتقال دیدگاه در آنها از بعد اطلاع رسانی شان برجسته تر است غافل بود. با فاصله گرفتن از این رویداد و دور شدن از حجم اخبار و اطلاعات مربوط به سفر، مرور دیدگاه های وبلاگ نویسان به عنوان شهروندانی که نمی گذارند تاریخ شفاهی این روزهای تاریخی در هیاهوی اخبار و رویدادهای روزمره گم شود، نکته جالب توجهی است و می توان دریافت این افراد که از بطن جامعه برخاسته و در رسانه ای شخصی دیدگاه های خود را منتشر می کنند، چه برداشتی از این مقطع تاریخی داشته اند.
ـ «احمدی نژاد، نارنجکی در آغوش دشمن» عنوانی است که وبلاگ «یاس ها» برای نوشته خود برگزیده است: «همه چیز آماده شده بود، دشمن خاکریز ها را یکی پس از دیگری آماده می کرد. تبلیغات رسانه ای سنگین، اظهارات سیاستمداران و سیاست سازان همه چیز را این گونه جلوه داده بود که آنان با حضور احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا مخالفند شاید بعضی هایشان هم همین فکر را می کردند، اما همه این ها یک بازی بچگانه بود، همان بازی که دشمن سالهاست به اشکال مختلف اجرایش می کند اما غافل از آن که دیگر دستش برای خیلی ها رو شده است. . . احمدی نژاد این بار هم آرام و خندان به خط زده بود. او جنگ را با تمام وجود شناخته است و می داند در جنگ کنونی چگونه باید خاکریز ها را یکی پس از دیگری فتح کرد. او این بار نیز ادب ایرانیان را به رخ دشمن بی ادب خویش می کشد. او اما همراه با ادب ایرانی، تمدن اسلامی و انسانی جهان اسلام را نیز فریاد می زد. شاید اگر او این اقدامات را انجام نمی داد دیگر جهان اسلام خاطره انقلاب ایران را فراموش می کرد و توضیح آن که چگونه می توان با دست خالی ـ در وبلاگ «خبرنگار مسلمان» به اتفاق ها و حواشی پیرامون این سفر اشاره شده و مواردی از جمله کارشکنی در صدور ویزای سفر هیأت همراه رئیس جمهور و خبرنگاران ایرانی به نیویورک، جلوگیری از حضور احمدی نژاد در محل حادثه ۱۱ سپتامبر، اعمال فشار برای لغو سخنرانی رئیس جمهور ایران در دانشگاه کلمبیا، تجمعات بی منطق و فحاشی های مختلف در مقابل دانشگاه کلمبیا، نوع برنامه ریزی و اجرای یکسویه مراسم، به گونه ای که احمدی نژاد تحقیر شود و چهره ای نادرست از او به نمایش بگذارند، سخنان هتاکانه رئیس دانشگاه کلمبیا علیه رئیس جمهور ایران و . . . از عوامل افزایش محبوبیت مردمی رئیس جمهور پس از سفر به نیویورک تحلیل شده و در عین حال با اشاره به بازتاب های گسترده سخنرانی های احمدی نژاد دراین سفر تأکید شده که نباید عده ای از نمد محبوبیت و مظلومیت رئیس جمهور برای خود کلاه بسازند.
ـ در وبلاگ «مصائب احمدی نژاد» در مطلبی با عنوان «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» درکنار ارائه تصویری کلی از برنامه های رئیس جمهور در سفر به نیویورک و دستاوردهای این سفر، مقایسه ای میان رفتار دانشجویان کلمبیا و رفتار تعدادی از دانشجویان در دانشگاه امیرکبیر صورت گرفته و آمده است: طرز رفتار دانشجویان آمریکایی که مخالف سرسخت احمدی نژاد بودند هنگام سخنرانی وی، بی اختیار انسان را به یاد ماجرای دانشگاه امیرکبیر می اندازد. در آن هنگام برخی از دانشجونما ها که ادعای دموکراسی و آزادی بیان داشتند بار ها با به زبان آوردن سخنان سخیف، آتش زدن عکس احمدی نژاد و . . . چهره خود را نشان دادند، اما این بار در کلمبیا - با این که دشمنان احمدی نژاد در آن حضور داشتند - خبری از این رفتار ها نبود.
ـ «بزمانه» وبلاگ دیگری است که در تحلیل آنچه در دانشگاه کلمبیا رخ داده ، نوشته است: پیروزی شیرین جمهوری اسلامی و شکست صهیونیست ها را باید مرهون رویکرد مکتبی احمدی نژاد در عرصه سیاسی و بین المللی دانست. . . باید گفت این فرمول مخصوص احمدی نژاد نیست. آیات قرآن به هر مسلمان معتقدی این اطمینان را داده است که اگر بر مبنای ایمان و تدبیر و اخلاص عمل اقدامی کند خداوند درهای هدایت را به روی او می گشاید و از جاهایی که او به حساب نمی آورد او را نصیب می بخشد.
ـ «دخترک واکسی و گفتمان عدالت!» عنوان نوشته وبلاگ دیگری است که به توصیف رئیس جمهور از دخترک واکسی در بولیوی اشاره کرده و نوشته است: این توصیف رئیس جمهور نا خود آگاه مرا به یاد داستان سفر مرحوم شریعتی به مصر انداخت . آن جا که دکتر شریعتی بازدید از اهرام مصر را نیمه کاره ر ها می کند و خود را به دخمه های کنار اهرام که مدفن بردگان سازنده آن بوده می رساند و خطاب به آنها تقریباً به این مضمون می گوید :من از تبار شما هستم مرا با قبر فرعون چه کار ؟ و بعد خطاب به آن بردگان، داستان مظلومیت پدران خود را آنچنان دردمندانه بیان می کند که قلب هر انسان عاشقی را به درد می آورد !. . . من شباهت هایی بین این دو سفر یافتم ! احمدی نژاد ازسفر نیویورک و دیدار با نمایندگان فرعون به بولیوی می رود و بعد دخترک واکسی را در میان جمع می بیند و دخترک را به سوی خود می خواند و دست نوازش به سرش می کشد و شایدخطاب به او می گوید : من از تبار شما هستم!فرزند آهنگر زاده ای از دیار شیر مردان ایران زمین ! دخترکم! از کنار کعبه، آزادمردی شمشیر عدالت خواهد کشید و دوران مظلومیت تمام دخترکان واکسی تمام خواهد شد ! دخترکم ! مرا با طواغیت نیویورک چه کار؟ من امروز عدالت را در این سرزمین و در ظاهر فقرزده تو و همه کودکان مظلوم دنیا می جویم.»
ـ نویسنده وبلاگ «فصل انتظار» هم این سفر را نوعی خواری و ذلالت برای کسانی دانسته که می گفتند احمدی نژاد از سیاست خارجی سر رشته ندارد.
ـ «راز موفقیت دکتر احمدی نژاد در عرصه بین الملل» نکته ای است که در وبلاگ «نور مبین» به آن اشاره شده و در بخشی از آن می خوانید: ویژگی بارز و اصلی که منجر گردید چهره دکتر، چهره ای جهانی و کلام و سخنش از مرز جغرافیای کشور گذشته و طرفداران بسیاری در این کره خاکی پیدا کند، همان جنس رفتار سیاسی ایشان است که برخاسته از وحی الهی می باشد که این امر منجر گردید که شاهد نوعی دیپلماسی جدید در عرصه بین الملل باشیم که خاص و ویژه جمهوری اسلامی ایران است. آقای احمدی نژاد این آیه کریمه را دکترین و نصب العین رفتار سیاسی خویش قرار داده(مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ)خداوند عالم در آیه فوق اشاره به حقیقتی دارد و آن این که هر کس غیر خدا ولی ای را برای خود برگزیند به سست ترین وسیله متوسل شده. حال کسی به این حقیقت قرآنی اعتقاد داشته باشد دیگر از توپ و تانک و هواپیما و ماهواره آمریکا دلهره ای را به خویش راه نداده چون به حقیقت معنی به کنه این فرموده معمار کبیر انقلاب پی خواهد برد که آمریکا شیر بدون دندان و بی یال و کوپال است. »
ـ «احمدی نژاد و ۱۱ سپتامبر نرم در نیویورک!» این هم تعبیر وبلاگی دیگری از سفر به نیویورک است که وبلاگ «بیداری» آن را توضیح داده است: امسال حضور احمدی نژاد در نیویورک و سخنرانی های او یک
۱۱ سپتامبر نرم برای نومحافظه کاران آمریکا و صهیونیست ها رقم زد. ۱۱ سپتامبری که البته در آن نه با زبان ترور و خشونت که با زبان منطق و استدلال برجک های دوقلوی نومحافظه کاری و صهیونیسم پائین آمد!
ـ وبلاگ «بحر» با مخاطب قرار دادن مخالفان دولت که آن را واجد هیچ نکته مثبتی نمی دانند نوشته است: رئیس جمهور ایران در مقابل ۵۰۰ میلیون بیننده، به سؤالات کسانی که او را «دیکتاتوری حقیر» می دانند، پاسخ می دهد. . . رئیس جمهور از جوسازی ها نمی هراسد. به دانشگاه کلمبیا می رود. به گفته رسانه های غربی، ۷۷ درصد دانشجویان دانشگاه کلمبیای آمریکا که پیش از این از طریق رسانه های صهیونیستی مواضع تحریف شده او را شنیده بودند، موافقت دیدار خود را با احمدی نژاد اعلام می کنند. طرفداران دولت، طیفی از مخالفان داخلی دولت، رسانه های صهیونیستی و دولتمردان و شبکه های خبریشان، همه از موفقیت کامل احمدی نژاد سخن می گویند. موفقیت احمدی نژاد در رساندن پیام انقلاب اسلامی ـ و نه پیام خود! ـ واقعیتی است که دیدنش برای هر ایرانی مسرت بخش است. اما مخالفان رئیس جمهور، چشم خود را بر واقعیت می بندند. آنها دیروز می گفتند «ای کاش رئیس جمهور، به نیویورک نرود» چراکه «حرف زدن بلد نیست». پس حاشیه را بر متن ترجیح می دهند. اما گرفتاری مخالفان آنگاه آغاز می شود که «حاشیه خوانی» و «حاشیه سازی»، چاره ساز نیست. پس دست به سفسطه می زنند. آنها محکومند به اثبات ادعای خود: «دولت نهم هیچ شاخص مثبتی ندارد!»
ـ «او توانست» تیتری است که در وبلاگ گروهی «از همه چیز از همه جا» به چشم می خورد، این نوشته اینچنین آغاز می شود: احمدی نژاد رفت، به دانشگاه کلمبیا رفت، حس مسئولیت عجیبی دارد، بار زیادی را بر دوش خود احساس می کند، می خواهد پیام ملت ایران را به جهانیان معرفی کند، آیا می تواند؟ اما می داند که باید از عزت ایران دفاع کند. در ابتدا با توهین و تحقیر رئیس دانشگاه مواجه می شود . . . احمدی نژاد شروع به سخنرانی می کند، گله هایی دارد، سخنش را صریح می گوید، حقیقت را به روشنی بیان می کند، از این و آن باکی ندارد، چون حرفش، حرف حق بود. اما می داند که باید از عزت ایران دفاع کند.
ـ «روحیه رزمندگی احمدی نژاد» نکته ای است که توجه نویسنده وبلاگ «نگرانی» را به خود جلب کرده و در این مورد نوشته است: موفقیت احمدی نژاد در شرایطی بس سخت و در خاک دشمن مرا به یاد زمان جنگ انداخت که رزمندگان کشورمان با کمترین امکانات و سخت ترین شرایط در عملیات ها پیروز می شدند و این بار فردی با همان روحیه رزمندگی با ابتکارات و توانایی هایش نام ایران را به عنوان پیروز این جنگ به رخ جهانیان کشید و دشمنانی که همچون جنگ تا بن دندان مسلح بودند(از نظر رسانه ای) را ناکام گذاشت.
ـ «بالاخره حرفمان را به دنیا زدیم»، «سیاه مشق» با این عنوان نوشته اش را آغاز کرده است: به دکتر محمود احمدی نژاد، به عنوان نماینده ملت بزرگ و شریف ایران در دانشگاه کلمبیا توهین شد اما این فرصت پدید آمد که ملت ایران حرفش را از زبان نماینده اش به جهانیان برسونه و این که چند کانال خبری حرفهای احمدی نژاد را به طور مستقیم پخش کردن و در موردش تحلیل و تفسیر گذاشتن نشون می ده که ما کارمون را کردیم و به هدفمون رسیدیم . حالا آمریکا بمونه و حرفهایی که پس از ۲۸ سال در تمام دنیا زده شد و به طور مستقیم ۵۰۰ میلیون نفر اون رو دیدن و شنیدن.
ـ اما وبلاگ نویس دیگری به نام «عملیات» در نوشته خود با عنوان «آهنگرزاده ای که پایه های امپریالیسم جهانی را لرزاند» آورده است: این مرد را می شناسید؟! او همان مردی است که دیروز در ثلاث باباجانی و خاش و دلفان و هزار شهر و روستای دیگر که حتی تا آن زمان پای هیچ معاون و وزیری به آنجا باز نشده بود، صورت به صورت مردم محروم و مستضعف، درددل ها و گلایه های تلخ و دردناک آنان را با سعه صدر می شنید و با تلاشی اعجاب برانگیز و وصف ناشدنی سعی در فرونشاندن غبار تیره و تار محرومیت از چهره مردم آن مناطق داشت؛ تلاشی که به دنبالش دعای میلیون ها انسان دردمند را به همراه داشت.
این مرد را می شناسید؟! این مرد همان مردی است که وصفش در بالا آمد اما این مکان جزو شهرهای دورافتاده و محروم ایران نیست؛ بلکه اینجا «قلب تپنده دنیای لیبرالیسم»، نیویورک است؛ این رئیس جمهور مردم سیستان و بلوچستان، تهران، خراسان جنوبی، یزد، کهگیلویه و بویراحمد، تبریز، کردستان، لرستان، گلستان و... است که با سخنان قاطع و مقتدرانه خود دنیای امپریالیسم را به بازی گرفته و آنها را مجبور ساخته که با چشمانی گرد و حیرت زده رو به دوربین هایی که خودشان آنها را برای نابودی ایران کاشته بودند صراحتاً اعتراف کنند که: «ما باختیم». . .
ـ «سازمان ملل؛ پوسیده و ناکارآمد» نگاهی است از زاویه ای دیگر به سفر نیویورک، در وبلاگ «با سید علی» در این باره می خوانید: سفر محمود احمدی نژاد به ایالات متحده برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با رخدادهایی همراه بوده که بار دیگر رسوایی رفتار زورگویان جهان را به نمایش گذاشته است. صرفنظر از همه تحلیل ها و شیوه انتقال وقایعی که از جهت های مختلف ابراز می گردد، یک بخش از سخنان رئیس جمهور اسلامی ایران در مجمع عمومی، حائز اهمیتی است که باید هزاران بار بازگویی شود … حال جمله دکتر احمدی نژاد در سخنرانی ایشان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد: «در میان همه سازمانهای ناکارآمد، متأسفانه شورای امنیت سازمان ملل در صدر قرار دارد. » آیا اینطور نیست؟
ـ «بازی عوض شده، زمین بازی عوض شده»، «نسل بیدار» با همین عنوان نوشته خود را آغاز کرده است: نشست دانشگاه کلمبیا حاوی یک پیام روشن بود که دولتمردان نئومحافظه کار کاخ سفید به روشنی آن را دریافتند: نفوذ کلام جمهوری اسلامی ایران در نخبگان آمریکا، گسترش روزافزون در سطح جامعه آمریکایی و عطش فراوان برای شنیدن بی واسطه حرف هایی که از این ناحیه گفته می شود. این نفوذ به قدری گسترده است که حتی ابزارهایی مانند جلوگیری از حضور هیأت ایرانی در محل برج های تجارت جهانی قادر نیست مانع از تأثیرگذاری اش شود. این نفوذ را به جرأت می توان جلوه ای از «صدور انقلاب» دانست که امام خمینی(ره) بر آن پای می فشردند. تنها نکته قابل توجه برای عده ای اندک در داخل کشور که ممکن است به استناد همین نفوذ و استقبال باز بر طبل مذاکره و رابطه بکوبند، آن است که؛ فضای لازم برای آن که جمهوری اسلامی در زمین آمریکا بازی کند، نه با وادادگی، بلکه با دو سال «استقامت» به دست آمده است.
ـ نویسنده وبلاگ «مهراوه من» نیز در مطلبی به بررسی پوشش رسانه ای سفر رئیس جمهور به نیویورک پرداخته و نوشته است: نبض امور مهم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آمریکا در دست روزنامه های نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و واشنگتن پست است. . . امروز می بینیم که چگونه این رسانه ها محو سخنان رئیس جمهور یک کشور انقلابی و اسلامی شده اند و او را علی رغم میل باطنی می ستایند به طوری که این رئیس جمهور را قهرمان خاورمیانه و برنده بازی سیاسی میان غرب و شرق می دانند.
ـ در وبلاگ «اشراق» با عنوان «پارادوکس احمدی نژاد» می خوانید: «این سخنرانی و این همه تشویق های گرمی که از جانب دانشجویان دانشگاه کلمبیا صورت گرفت بیم آن می رود که سبب شود مردم ایران به این معتقد شوند که رئیس جمهورشان از مشروعیتی جهانی برخوردار است» این جملات از جانب «جان بولتون» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل و از نئومحافظه کاران افراطی دستگاه فعلی حاکم آمریکا، خود به درستی شاهدی است پرمایه بر عمق زخم های برجای مانده از سخنرانی احمدی نژاد.
ـ یکی از نوشته های وبلاگی هم که در رسانه ها انعکاس بسیاری داشت، متنی بود که عطاء الله مهاجرانی به عنوان یکی از منتقدان دولت در وبلاگ خود نوشت. او در مطلبی با عنوان «اخلاق و سیاست» نوشته است: به گمانم رقابت های سیاسی در داخل و نقد ونظر هایی که به جای خود درست و بهنگام است، نباید موجب شود که در داوری منصف نباشیم. این سخنرانی [دردانشگاه کلمبیا] رئیس جمهور و ایران را در موضع مظلومیت و حقانیت قرار داد... خداوند خواست به رغم همه این تدبیر ها و تفتین ها، سخنرانی رئیس جمهور فرصت تازه ای برای ایران باشد. علاوه بر بازندگی اسرائیل، رئیس دانشگاه کلمبیا هم باخت.
مریم آریایی
منبع : روزنامه ایران