چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

نوح آموز


نوح آموز
● مقدمه
۱) قسمت اول
سلسله مقالات نوح آموز، با رویکرد به آموزه‌های دینی و قرآنی، بعنوان یک الگوی تحقیقی و تالیفی به بررسی و استخراج شیوه‌های صحیح تغذیه از آیات قرآنی می‌پردازد و نشان می‌دهد که یافته‌های جدید علمی بشر در اصول تغذیه مطابق با توصیه‌های غذایی خداوند در قرآن مجید است.
همه می‌دانیم که عمر حضرت نوح (ع) بسیار طولانی و نزدیک به هزار سال (۹۵۰) بوده است. البته پدران او هم عمری طولانی داشتند مثلاً حضرت آدم ۹۳۰ سال در زمین زندگی کرد. پسر او شیث در ۹۱۲ سالگی مرد. آنوش (پسر شیث) در ۹۰۵ سالگی از دنیا رفت و پسر او قینان تا سن ۹۱۰ سالگی عمر کرد. یارد و متوشاح هم که از پدربزرگان نوح (ع) بودند بیش از ۹۰۰ سال در زمین زیستند. حضرت نوح در سن ۵۰۰ سالگی صاحب سه پسر به نام‌های سام، حام و یافث شد.
من فکر می‌کنم نوح (ع) خواسته یا به احتمال قوی‌تر ناخواسته، رژیم غذایی و روش‌های خاصی را اعمال کرده است، چون خداوند هرکاری را از مسیر طبیعی و معقول خودش انجام می‌دهد. مثلا،ً به نظرم یکی از عادات غذایی نوح (ع) استفاده از غلات و سبزیجات، و گوشت‌های سالم بوده است که همین نکته خودش یکی از توصیه‌های اصلی تغذیه پیشرفته امروزی محسوب می‌شود. گواه این مدعا هم کلامی است که خداوند به نوح (ع) می‌فرماید: «بارور و زیاد شوید و زمین را پر سازید. همه حیوانات و خزندگان زمین، پرندگان هوا و ماهیان دریا از شما خواهند ترسید، زیرا همه آنها را زیر سلطه شما قرار داده‌ام و شما می‌توانید علاوه بر غلات و سبزیجات، از گوشت آنها نیز برای خوراک استفاده کنید».
اینطور شد که اسم این سلسله از مقالات را «نوح آموز» گذاشتم و منظورم از آن آموزه‌هایی است که احتمالاً در زندگی حضرت نوح (ع) وجود داشته است زیرا او نزدیک به هزار سال با قدرت، موفقیت و سلامت زیسته است. ان شاء ا... حضرت نوح (ع) از کار بنده خشنود شود و همه دوستان و دشمنانم و مرا دعا کند.
نظرات مختلفی درباره چگونگی افزایش طول عمر انسان و حفظ جوانی و سلامتی او وجود دارد. یکی از دانشمندان علوم تغذیه و پزشکی معتقد است که از جمله علل اصلی بیماری‌های انسان و نتیجتاً تضعیف سیستم ایمنی او که در نهایت به کاهش عمر انسان منجر می‌شود، تجمع میکروب‌ها و باکتری‌ها در روده بزرگ است. این دانشمند برداشتن روده بزرگ را یکی از راه‌های افزایش طول عمر انسان می‌داند و این سؤال را مطرح می‌کند که آیا می‌دانید کلاغ‌ها چرا صد سال زندگی می‌کنند و سپس جواب می‌دهد چون روده بزرگ ندارند.
با پذیرش نظریه حذف روده بزرگ، خودبخود به ماده غذایی «ماست» نزدیک شده‌ایم. ماده‌ای که به دلیل دارا بودن اسید لاکتیک قادر است باکتری‌های بیماری‌زای روده بزرگ که عامل بسیاری از بیماری‌ها و نارسایی‌های جسمی هستند را نابود کند و بنابراین می‌تواند تاثیر مستقیمی در افزایش طول عمر بگذارد.
به عنوان گواهی بر این مدعا می‌توان به طول عمر زیاد روستاییانی که مصرف ماست در میان آنها فراوان است اشاره کرد. هنگامی که روش تغذیه مردم بعضی از مناطق قفقاز و مجارستان که دارای طول عمر نسبتاً زیاد بودند مورد بررسی قرار گرفت، دانشمندان متوجه شدند که ماست یکی از اجزای اصلی و عمده جیره غذایی این افراد است. یکی از دانشمندان معروف دیگر تاکید زیادی بر پیاز دارد. پیاز به عنوان عاملی برای افزایش طول عمر. شاید این تاکید با خاصیت ضد عفونی کننده شدید پیاز یا دارا بودن «دی ان ای» مرتبط باشد.
دکتر الکس کارل، طول عمر انسان را با میزان سم‌زدایی از بدن مرتبط می‌دانست و معتقد بود اگر سمومی که در بدن انسان تولید و ذخیره می‌شوند، بلافاصله از بدن خارج شوند، ممکن است انسان به عمری بسیار طولانی (در حد چند صد سال) دست پیدا کند. او برای اثبات ادعای خویش یک ران جوجه را درون دستگاه آزمایش گذاشت و با استفاده از ابزار مربوطه از ذخیره سموم در ران جوجه جلوگیری کرد. ران جوجه تا بیش از ده سال همچنان سالم ماند و بعد از آن هم به دلیل کافی بودن آزمایش و قطع آن، ران جوجه طی چند ساعت فاسد شد و از بین رفت.
آیا با تخلیه دائمی بدن از سموم، می‌توان آنطور که آزمایش اثبات کرده است، به عمر طولانی دست یافت؟ البته این موضوع کاملاً روشن است که وجود سموم می‌تواند دردها، بیماری‌ها و نابسامانی‌های بسیاری را در انسان بوجود آورد و طبعاً فقدان این سموم و میکروب‌ها می‌تواند موجب سلامتی و طول عمر شود، اما معلوم نیست که انسان بدون وجود سموم تا چند سال دیگر می‌تواند بر عمر خود بیفزاید. ده سال، صد سال یا قرن‌ها.
دیده‌گاه دیگری که درباره سلامتی و شفای انسان وجود دارد موضوع «اکسیژن‌رسانی کافی و تنفس کامل» است. از این دیدگاه عامل بسیاری از بیماری‌ها و بویژه سرطان‌ها، کمبود اکسیژن در بدن است. سوخت و ساز نیاز به هوای کافی و مناسب دارد و اگر هوای مناسب تامین نشود، سوخت و ساز بدن با اختلال مواجه خواهد شد. اشکال در سوخت و ساز یعنی ایجاد مواد سمی، عدم تخلیه مواد سمی و نتیجتاً انباشتگی آن در بدن. البته، این فقط یکی از پیامدهای کمبود اکسیژن است. آیا واقعاً اکسیژن‌‌رسانی کافی به بدن می‌تواند موجب سلامتی و طول عمر شود؟ شاید یوگی‌های هندی، کسانی که برای موضوع تنفس و اشباع بدن از اکسیژن ارزش زیادی قائلند و آن را با وسواس و دقت رعایت می‌کنند، بتوانند تجسمی از اهمیت زیاد این شیوه، یعنی «اکسیژن‌رسانی کافی» باشند. گفته می‌شود که یوگی‌های باستانی هند که تمرین تنفسی پرانایاما یکی از اصلی‌ترین مشغولیات آنان بوده است، از عمری بسیار طولانی و سلامتی کامل برخوردار بوده‌اند. در زمان کنونی هم یوگیانی وجود دارند که می‌توان آنها را از این نظر مورد بررسی قرار داد.
و اما چرا نوح و پدران او عموماً نزدیک به هزار سال زندگی کرده‌اند؟ زندگی آنها چطور بوده است؟ آنها غیر از غلات، سبزیجات و گوشت‌های سالم (آنطور که در کلام خداوند متعال به نوح (ع) وجود دارد) چه چیزهای دیگری می‌خورده‌اند؟ روش‌های دانسته و ندانسته آنها برای مقابله با بیماری چگونه بوده است؟ در گفتارهای بعدی می‌خواهیم بیشتر در این زمینه‌ها با همدیگر حرف بزنیم و فکر کنیم...
در قسمت بعدی راجع ‌به غذاها و موادی که واجد اثر حفظ و تجدید جوانی‌اند و دارای طیف وسیعی از تأثیرات سلامتی‌بخش می‌باشند، حرف خواهیم زد.
۲) قسمت دوم
در قسمت اول نوح آموز به بعضی از فرضیه‌های عملی برای افزایش طول عمر اشاره کردیم. البته فرضیه‌های دیگری هم وجود دارد که به وقتش سراغ‌اش می‌رویم. بیایید حالا یک سؤال دیگر را مطرح کنیم اصلاً چرا انسان پیر و فرسوده می‌شود؟ چگونه جسم انسان آماده‌ی مرگ طبیعی می‌شود؟ از راه‌های مختلفی می‌توان به این سؤال جواب داد و برای پاسخ‌گویی به آن، فرضیه‌ها یا حتی قوانین مختلفی را می‌توان مبنا قرار داد. از تأثیرات ارتعاشی و جریان تقدیری گرفته تا عوامل ژنتیکی، توافقات روحی، ویژگی زمانی، ویژگی‌های نژادی و ده‌ها فرضیه‌ی دیگر. اما یکی از مسلم‌ترین مبانی جواب به این پرسش، که از حالت فرضیه گذشته و به یک اصل علمی و تجربی مبدل شده، موضوع تغذیه است.
طبق این اصل، مهم‌ترین روش حفظ و تجدید جوانی و جلوگیری از پیری (کند کردن آن) و همچنین اساسی‌ترین روش پیشگیری از بیماری‌ها و افزایش مقاومت و توان دفاعی بدن، تغذیه می باشد. برای این منظور، دانش تغذیه در اولین قدم، آنتی‌اکسیدان‌ها را توصیه (اکید) می کند.
▪ اما آنتی‌اکسیدان‌ها چه هستند؟
وقتی آهن در معرض هوا قرار می‌گیرد چه اتفاقی برایش می‌افتد؟ می‌پوسد و اصطلاحاً زنگ می‌زند. باورتان می‌شود ! بدن ما هم در مجاورت (درونی با) هوا چیزی شبیه به اکسید شدن برایش اتفاق می‌افتد. بدن انسان در برخورد با بعضی از ملکول‌های آزاد فرسوده شده و وضعیتی مشابه زنگ‌زدگی برایش بوجود می‌آید. این ملکول‌های مخرب همان «‌رادیکال آزاد‌» معروف هستند که محصول ضایعات کاری سلول‌های بدن هستند. رادیکال‌های آزاد یا به عبارتی عوامل اکسیداسیون بدن، در برخورد با سلول‌های سالم، اخلال‌گری کرده و دست به تخریب می‌زنند و در نتیجه مانع از فعالیت طبیعی اجزاء بدن می‌شوند. پیامد این تخریب و اخلال‌گری چیست؟ فرسوده شدن بدن یا آنچه ما به آن پیری می‌گوییم. تضعیف سیستم دفاعی و مقاومت بدن و بنابراین افزایش آسیب‌پذیری در برابر انواع بیماری‌ها. از دست دادن شعور و نشاط و به اصطلاح حال و وضع جوانی. علاوه بر این احتمالا یکی از تاثیرات مستقیم رادیکال‌های آزاد، ایجاد نوعی از اختلالات سلولی است که می‌تواند به سرطان منجر شود.
راه‌های مختلفی برای برخورد با رادیکال‌های آزاد (که آزادی ایشان به اسارت و مرگ انسان منجر می‌شود) توصیه شده است. اما ظاهراً معتبرترین راه عملی مقابله با این عوامل تخریب کننده جسم استفاده از مواد غذایی حاوی آنتی‌اکسیدان، دشمنان رادیکال آزاد یا به قولی رادیکال خواران، است. آنتی‌اکسیدان‌ها قادرند اکسیژن را که از سوخت و ساز سلول‌ها به جا می‌ماند خنثی کنند و به این ترتیب از تخریب سلول‌ها و بروز اختلافات سلولی جلوگیری نمایند.
اما آنتی‌اکسیدان‌ها و به عبارتی غذاهای جوانی که بر ضد انواع بیماری‌ها و در نتیجه پیری و فرسودگی عمل می‌کنند، در کدام مواد غذایی وجود دارند؟
برای پاسخ به این سؤال کتاب‌های زیادی نوشته شده و تاکنون تحقیقات دامنه داری صورت گرفته و کماکان نیز این تحقیقات در حال انجام است. هر از چند گاهی در اخبار علمی می‌شنویم که دانشمندان متوجه شده‌اند فلان ماده حاوی آنتی‌اکسیدان است یا دارویی با ترکیب چند آنتی‌اکسیدان به بازار آمده. موادی که با اکسید شدن مقابله می کنند فراوانند اما از مهم‌ترین عناصر آنتی‌اکسیدان می‌توان به اسید پانتوتنیک (ویتامین P)، کوآنزیم Q۱۰، ویتامین A (در حالت بتاکاروتن)، ویتامین D و C و سلنیوم اشاره کرد...
اما به طور خلاصه می‌توان گفت که اغلب سبزی‌ها و میوه‌ها حاوی مواد آنتی‌اکسیدان هستند. در این میان، غالباً آن‌هایی که معروف‌تراند، حاوی مقادیر بیشتری از این عناصر حیاتی هستند.
خوب برگردیم به تحلیل زندگی نوح (ع) و پدران او.
در فرمانی که خداوند به نوح (ع) می دهد این موضوع را صریحاً به او می‌فرماید که آن‌ها باید از انواع روئیدنی‌ها (مانند غلات و سبزیجات) استفاده کنند. خداوندی که خدای پدران نوح و آدم (ع) هم بوده است به احتمال بسیار قوی چنین توصیه‌ای را هم به آدم (ع) و فرزندان او داشته است… به همین دلیل عمر نوح و پدران او بسیار طولانی بوده است اما در نسل‌های بعدی...
این به معنای اشباع شدن بدن از عوامل آنتی‌اکسیدان است. نتیجه این تغذیه علاوه بر کند شدن روند پیری و فرسودگی در نوح و فرزاندانش، افزایش مقاومت و قدرت دفاعی بدن آن‌ها در برابر انواع بیماری‌ها، میکرب‌ها و ویروس ها بوده است. مخصوصاً عوامل بسیار کشنده‌ایی مانند قند و چربی خون، انواع سرطان و بیماری‌های قلبی که عامل بسیاری از مرگ و میرهای طبیعی در دنیای فعلی است…
سرطان و بیماری‌های قلبی را که می‌شناسید. وقتی رشد و تکثیر ناگهانی و غیر طبیعی سلول‌های بدن که به دزدیدن و مصرف کردن غذای سلول‌های مجاور منجر می شود، اتفاق بیفتد، شخص دچار سرطان شده. ممکن است سلول‌های سرطانی پاره شوند و تولید زخم نمایند یا اینکه از طریق خون و کانال‌های لنف به دیگر قسمت‌های بدن گسترش یابند...
مهم‌ترین عامل بیماری‌های قبلی هم انسداد عروق است که اصلی‌ترین عامل آن تجمع و رسوب کلسترول می‌باشد.
سبزی‌ها، غلات و میوه‌ها علاوه بر آنتی‌اکسیدان‌ها دارای مواد دیگری هم هستند که به صورت مضاعفی بر علیه کلیه بیماری‌های مختلف عمل کرده، سیستم هورمونی و عصبی بدن را در تعادل و هماهنگی کامل قرار داده و موجب سم‌زدایی از بدن می‌شوند.
علاوه بر تأثیر کلی و عمومی سبزی‌ها و میوه‌ها، بعضی از مواد غذایی خاص وجود دارند که بصورت ویژه‌ایی بر علیه انواع بیماری‌ها و عوامل مرگبار عمل می‌کنند. مثلاً تعدادی از روئیدنی‌ها تأثیر مستقیمی بر باز شدن عروق و جلوگیری از بیماری‌های قلبی دارد؛ ماهی که در دستور غذایی خداوند به نوح (ع) هم آمده و همچنین پرندگان از بهترین نوع گوشت محسوب می‌شوند که علاوه بر گوشت سفید بودن (که بر خلاف گوشت قرمز سرشار از کلسترول، دارای کلسترول مخرب قابل توجهی نیست) حاوی ده‌ها عنصر و ماده‌ی حیاتی می‌باشند که از طریق تغذیه‌ی وحشی و طبیعی به بدن آن‌ها وارد شده. یا ماهی که روغن آن دارای امگا ۳ می‌باشد و امگا ۳ می‌تواند مانعی جدی در برابر سکته‌های قلبی باشد.(روغن ماهی اکنون یکی از مکمل‌های غذایی مهم بر علیه حمله‌های قلبی محسوب می‌شود.)
بنابراین تا اینجا نتیجه می‌گیریم که:
نوح (ع) و پدران او با توجه به رژیم «سبزی، غلات، میوه و گوشت آبزیان و پرندگان» از انواع آنتی‌اکسیدان‌ها، انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی، پروتئین‌ها و اسید آمینه‌های فوق‌العاده و انواعی از مواد حیاتی دیگر که موجب طول عمر، سلامتی و تجدید جوانی است استفاده کرده‌اند و بنابراین علاوه بر بیمه شدن در برابر بیماری‌ها و عوامل مرگبار مختلف، فرآیند پیر شدن و فرسودگی را به شدت کند کرده و بلکه به تأخیر می‌انداختند.
۳) قسمت سوم
آیا موضوع عمر طولانی نوح (ع) و کلاً مجموعه مقالات نوح آموز یک دیدگاه غیرعلمی است؟ لااقل تا این شماره اینطور نبوده. در شماره اول چند فرضیه علمی مطرح و در شماره دوم درباره ضد‌اکسیدان‌ها بحث شد که یکی از نتایج علمی دانش تغذیه است...
در این شماره به جای ادامه مقاله نوح آموز به درج و تحلیل دو جنبه علمی درباره امکان طول عمر انسان (از دیدگاه ژنتیک) می‌پردازم تا امکان‌پذیر بودن درس‌های زندگی نوح و دستیابی به طول عمر مانند نوح از نظر علمی، واضح‌تر شود. این دو خبر، از جمله آخرین اخباری (با موضوع ژنتیک) است که اعلام شده‌اند. یک مرکز تحقیقاتی در آمریکا می‌گوید: انسان می‌تواند تا ۱۰۰۰ سال عمر کند. یک دانشمند آمریکایی (که ریاست این مرکز تحقیقاتی را به عهده دارد) اعلام کرده است که به زودی می‌توان سن انسان را به ۱۰۰۰ سال افزایش داد. دکتر اوبری دی گری، یک متخصص ژنتیک از دانشگاه کمبریج می‌گوید که پیشرفت در تحقیقات مربوط به سلول‌های بنیادین می‌تواند عمر انسان را تا سن ۱۰۰۰ سالگی برساند. وی معتقد است که جهان علم تنها ۱۰ سال تا تولد یک موش آزمایشگاهی که می‌تواند دو برابر طول عمر فعلی خود زندگی کند، فاصله دارد. کشف یکی از ژن‌های طول عمر دانشمندان ژنی را کشف کرده‌اند که می تواند طول عمر طبیعی موش را ۳۰ درصد افزایش دهد. دانشمندان می‌گویند این ژن نقشی کلیدی را در بسیاری از فرآیندهای مربوط به روند پیری دارد. از آن جا که انسان حامل نسخه کاملا مشابه این ژن است، امید می‌رود که راهی برای افزایش طول عمر در انسان یافت شود. نام ژنی که در این تحقیقات مورد مطالعه قرار گرفت از یک الهه یونانی ملقب به کلوتو (Klotho) که رشته زندگی را می‌ریسید، اقتباس شده است. موش‌ها و انسان‌هایی که حامل نسخه معیوب این ژن هستند، ظاهراً دچار پیری زودرس می شوند. اکنون پژوهشگران آمریکایی نشان داده‌اند که می‌توانند با فعال‌تر کردن این ژن، طول عمر طبیعی موش‌های نر را از دو سال به سه سال افزایش دهند. البته تأثیر فعال کردن این ژن در موش‌های ماده به این اندازه قوی نیست. همچنین به نظر می‌رسد که کلوتو بسیاری از پیامدهای بالا رفتن سن مانند: شکننده شدن استخوان‌ها، گرفتگی سرخرگ‌ها و سست شدن عضلات را عقب می‌اندازد. این موضوع برای محققانی که در مورد علل پیری پژوهش می‌کنند و هدف عمده آن‌ها نه ازدیاد طول عمر، بلکه بهبود کیفیت زندگی در سال‌های پایانی است اهمیت دارد. اما دستکاری کلوتو ممکن است عوارض جانبی ناخواسته‌ای هم به دنبال داشته باشد. همچنین موش‌هایی که در این مطالعه طول عمرشان افزایش یافت، از قدرت باروری کمتری برخوردار بودند. با وجود این کشف‌ها، طلسم سن رسمی انسان، که علم پزشکی مدافع آن است شکسته می‌شود. درباره خبر علمی «انسان می‌تواند ۱۰۰۰ سال زندگی کند» چیزی نمی‌گویم چون خیلی واضح و خوش‌بینانه است. به موضوع ژن کلوتو می‌پردازم که در مقایسه با خبر اول، خبری بدبینانه محسوب می‌شود. اگر بخواهیم تأثیر ژن کلوتو را ، آنطور که در موش‌ها خود را نشان می‌دهد، عیناً درباره انسان‌ها صادق بدانیم می‌توان گفت که حداقل و در بدبینانه‌ترین حالت ۳۰% به عمر رسمی انسان قابل اضافه شدن است. علم پزشکی می‌گوید انسان حداکثر ۱۲۰ سال می‌تواند زندگی کند و ژن کلوتو به ما این خبر را می‌دهد که انسان (در بدبینانه‌ترین نتیجه‌گیری علمی) قادر است تا کمی بیش از ۱۵۰ سال زندگی کند. اما باید توجه داشت که دانشمندان نگفته‌اند که این ژن، در انسان همانطور عمل می‌کند که (عیناً) در موش‌ها. بعبارتی ممکن است تأثیر این ژن در طول عمر انسان به جای ۳۰% ، ۳۰۰% باشد . همینکه طلسم قفل خیالی عمر رسمی انسان شکسته شده است، خودش نوید خبرهای بزرگ‌تر را می‌دهد .
یک نکته جالب‌تر این خبر، موضوع کاهش قدرت باروری در صورت فعال شدن ژن کلوتو است. نوح با وجود آنکه نزدیک به هزار سال عمر کرد اما در مجموع سه پسر داشت. بعبارتی به ازاء بیش از هر ۳۰۰ سال یک فرزند. بنابراین می توان گفت که این ژن (و ژن‌های مشابه و همسو با آن) در نوح و پدران او فعال بوده است. از طرفی (به نظرم) یکی از نتایج فعالیت جنسی زیاد و افزایش تولید مثل می‌تواند کاهش عمر باشد (حالا با اثر معکوس گذاشتن بر ژن کلوتو یا از طرق دیگر). در طبیعت هم حیواناتی که فعالیت‌های تولید مثلی زیادی دارند، عموماً از عمر کوتاه‌تری برخوردارند. موش‌ها، خرگوش‌ها، قورباغه‌ها و بعضی از دیگر حیواناتی که دارای فعالیت زیاد تولید مثلی هستند عموماً عمر کوتاهی دارند. حالا به نظر شما، آیا می‌توانیم از بحث بالا این نتیجه‌گیری‌ها را داشته باشیم که چون فعالیت جنسی زیاد به کاهش طول عمر و سلامتی انسان منجر می‌شود و بنابراین برای افزایش سلامتی و طول عمر، لازم است از افراط در فعالیت جنسی پرهیز کرد؟ فرضیه نسبت معکوس فعالیت جنسی و تولید مثلی در زندگی پدران و پسران نوح هم صادق بوده است. زندگی آنها مؤید این قضیه است. پدران نوح عموماً دارای تعداد فرزندان اندکی بوده‌اند و بیشتر آنها در سنین بالا صاحب فرزند می‌شده‌اند. بعبارتی این افراد دارای کمترین فعالیت جنسی (نه در حد صفر) بوده‌اند. با نگاهی به طول عمر بعضی از آنها و زمانی که بچه‌دار شده‌اند می‌توانیم بیشتر به صحت این فرضیه پی‌ببریم. دقت کنید: آدم (ع) که ۹۳۰ سال زندگی کرد تعداد فرزندانش کمتر از شش نفر بودند یعنی به ازاء هر۱۵۰ سال (کمی بیش از ۱۵۰ سال) یک بچه. از طرفی وقتی که او ۱۳۰ ساله بود صاحب «‌شیث» شد. انوش پسر شیث در ۱۰۵ سالگیِ پدرش، به دنیا آمد. شیث هم بیش از ۹۰۰ سال زندگی کرد. درباره سایر اجداد نوح هم داستان کم و بیش مشابه است. مهلل‌ئیل، یارد، متوشاح و پدر نوح، لمک هم همگی دارای عمرهای طولانی، فرزندان بسیار اندک (به نسبت طول عمرشان) و بنابراین فعالیت جنسی کم بودند. منتها استثنایی که در میان پدران نوح وجود داشته است خنوخ نبی است پیامبری بسیار اسرارآمیز که گفته می شود هنوز هم زنده و دارای قالب جسمانی است (بعبارتی عمر او به هزاران سال می‌رسد). پایان زمینی زندگی این پیامبر که پدر متوشاح بوده با آخرین گزارشی که از ایلیای نبی وجود دارد شبیه است. درباره خنوخ (که بعضی‌ها معتقدند همان خضر نبی است) اینطور مکتوب است که «خنوخ با خدا می‌زیست و خدا او را به حضور خود بالا برد و دیگر کسی او را ندید» ... یک نکته جالب‌تر را هم ذکر کنم . خنوخ ۳۶۵ سال زندگی کرد یعنی به تعداد روزهای سال. از طرفی فرزندش در ۶۵ سالگی او به دنیا آمد (برخلاف پدران و فرزندان خود که بچه‌هایشان عموماً در سنین بسیار بالاتر به دنیا می‌آمدند) در کتاب مقدس گفته می‌شود که خنوخ ۳۰۰ سال دیگر هم با خدا زیست. طبق یکی از قواعد نشانه‌شناسی می‌توان نتیجه گرفت که خنوخ به تعداد سال‌های زمین و تا پایان حیات زمین، زنده خواهد بود.
رژیم نوح آموز مغز می‌گوید: کلماتی که خداوند درباره تغذیه به حضرت نوح فرمود، کامل‌ترین و عالی‌ترین نسخه تغذیه‌ای برای توانمندسازی و فعال‌سازی مغز انسان است. البته این دستور کامل شامل همه جسم انسان می‌شود منتهی در نوح آموز مغز، تأکید نگارنده، به تأثیرگذاری این رژیم در ارتباط با مغز، هوشیاری و تفکر است.
بر اساس علم جدید تغذیه، مغز برای سالم ماندن و افزایش کارایی خود، سه نیاز حیاتی دارد. اگر این نیازها به درستی و به اندازه کافی پاسخ داده شوند، تضمین سلامت و بازسازی و فعال شدن مغز (البته صرفاً) از جنبه تغذیه‌ای، تأمین می‌شود.
▪ نیازهای ضروری مغز، برای سالم و توانمند زیستن آن کدام است؟
۱) نیاز اول
مغز سالم، نیازمند بدن سالم است. این را از قدیم هم گفته‌اند و جدیدی ها هم همچنان می‌گویند. مشابهات آن هم در فرهنگ‌های مختلف، متعدد است مثل عقل سلیم در بدن سالم، روح فعال در بدن فعال و هکذا. پس اولین نیاز ضروری مغز و عقل و فکر سالم، بدن سالم است.
۲) نیاز دوم
آنتی ‌اکسیدان‌هاست. در دومین شماره نوح آموز درباره آنتی اکسیدان‌ها با هم حرف زدیم. اینها موادی هستند که به طور خلاصه از پیر و فرسوده شدن جسم انسان و طبعا مغز او جلوگیری کرده و همچنین بر فعال‌سازی و بهبود فعالیت‌ها و ارگان‌های مختلف بدن، به طور تعیین‌کننده‌ای تأثیر می‌گذارند. فرق یک ماشین نو و کار نکرده با ماشینی که سال‌ها کار کرده چیست؟ آنتی اکسیدان‌ها می‌توانند ماشین کهنه و فرسوده جسم انسان را مجدداً به حالت اولیه نزدیک کرده، تازه و نو کنند.
دانش مدرن تغذیه مغز هم، اذعان دارد، که آنتی اکسیدان‌ها یکی از مبانی حیات سالم و فعال مغز است. آنتی اکسیدان‌ها همانطور که از پیر شدن جسم جلوگیری می‌کنند سبب جلوگیری از پیر شدن مغز هم می‌شوند.
به عبارتی، آنتی اکسیدان‌ها هم مغز را جوان می‌کند و موجب حیات دوباره آن می‌شوند. بدن انسان برای سلامتی خود به پروتئین احتیاج دارد. نقش آنتی اکسیدان‌ها برای مغز مانند نقش پروتئین است برای بدن.
۳) و سومین نیاز
از دیدگاه متخصصان قرن اخیر، امگا سه یکی از مؤثرترین و مهم‌ترین نیازهای مغز است تا حدی که در ردیف یکی از نیازهای ضروری آن قرار گرفته است. این موضوع صرفاً به مغز ختم نمی‌شود، بلکه امگا سه یکی از نیازهای حساس و چند جانبه کل جسم انسان معرفی شده است.
در سال‌های اخیر هم کتاب‌های زیادی در اینباره نوشته شده و موضوع تا جایی پیش رفته که رژیم‌های استاندارد تحت عنوان امگا سه و با موضوعیت آن طراحی و در سطح بین‌المللی عرضه شده است.
رژیم نوح آموز کامل‌ترین پاسخ ممکن را به این سه نیاز مغز که البته سه نیاز حیاتی برای سلامتی کل ارگان‌های بدن هم می‌باشد، داده است. از آخری (که خودش هم در حروف لاتین آخری است) شروع می‌کنم. از امگا سه.
امگا سه، نوعی چربی است که مهم‌ترین و اصلی‌ترین منبع آن ماهی و غذاهای دریایی است. خوب، خوردن ماهی و غذاهای دریایی هم یکی از بارزترین وجوه توصیه خداوند به حضرت نوح است و بنابراین یکی از پایه‌های رژیم نوح آموز محسوب می‌شود. در رژیم نوح آموز علاوه بر توصیه‌هایی که به تأمین روغن‌های سازنده و مثبت منجر می‌شود، اثری از چربی‌های ویرانگر و مضر دیده نمی‌شود. بیایید کمی وارد موضوع شویم...
نقش امگا سه برای مغز مثل نیاز ناشین به روغن است آن هم روغن مخصوص ماشین نه هر روغنی. اگر به جای روغن ماشین در آن روغن نباتی بریزید، به این می‌گویند روغن ویرانگر. این می‌تواند پس از مدتی به ویرانی ماشین شما منجر شود. اگر به جای روغن‌های سازنده از روغن‌های مضر و تخریب‌کننده استفاده کنید بدن شما فرسوده و تخریب خواهد شد. عکس موضوع هم درست است.
مغز انسان چرب‌ترین بخش وجود انسان است و حدوداً ۶۰ درصد آن از مواد چرب ساخته شده است. ملکول‌های چربی علاوه بر تًمین میزان و تعداد ساخت عبوردهنده‌های (نرونی) مغز قادرند هورمون‌ها و ژن‌هایی تولید کنند که به نوبه خود باعث می‌شود مغز دچار رکود و فعالیت شده و حتی خلق و خوی انسان را خوب یا بد کند. به همین دلیل اگر چربی وارد شده به بدن از نوع مخرب باشد، این کار بیشترین تأثیرات منفی خود را بر مغز شما و بنابراین بر کارکردها، رفتارها و خلق و خوی شما به جا خواهد گذاشت.
ما عموماً بدترین چربی‌ها را به خورد مغز و بدن خود می‌دهیم. چربی‌های اشباع شده حیوانی مانند چربی لبنیات و گوشت، اسیدهای چرب ترانس مثل چربی غذاهای کنسرو شده و غذاهای سرخ شده، روغن‌های هیدروژنه مثل مایونز و مارگارین و روغن‌های گیاهی امگا ۶ مثل روغن آفتاب‌گردان و ذرت.
این‌ها از جمله چربی‌های کم و بیش مضری محسوب می‌شوند که تأثیرات نامطلوبی را بر مغز و بدن به جا می‌گذارند. هیچ ‌یک از این چربی‌ها در رژیم نوح‌آموز (توصیه‌های خداوند به نوح (ع)) وجود ندارد و بر عکس، بهترین چربی‌های مورد نیاز مغز و بدن در این رژیم به وفور یافت می‌شود. چربی‌های سازنده‌‌ای مانند EPA و DHA و اسید لینولئیک (که هر سه تایشان شکل‌هایی از امگا سه هستند) و نیز چربی‌های اشباع‌نشده تک مانند روغن زیتون که از جمله روغن‌های سودمند و فعال‌کننده برای مغز و بدن می‌باشد. تأثیر این چربی‌های سودمند و نیز تأثیر مخرب چربی‌های مضر بر مغز به قدری است که متخصصان تغذیه را در زمان ما شوکه کرده است. این موضوع آنقدر مهم است که یکی از متخصصان تغذیه این طور نتیجه‌گیری می‌کند:
«نوعی چربی که شما از هنگام تولد تا روز مرگ به مغز خود می‌رسانید، مهم‌ترین تصمیمی است که جهت رشد و شکوفایی یا مرگ و نیستی مغز خودتان انتخاب می‌کنید» هر گاه مغز انسان از چربی‌های بد انباشته شود و یا با چربی‌های خوب تغذیه نشود، به تدریج توان و کارایی خود را از دست خواهد داد. در چنین وضعیتی غشای خارجی سلول‌های مغزی و دندریت‌هایی که برای ایجاد ارتباط بیشتر (و بنابراین افزایش کارایی مغز) باید به اطراف کشیده شوند در جای خود خشک می‌شوند. حتی جریان شیمیایی موجود در عبوردهنده‌های نورونی، خشک شده و مقداری از مواد خود را از دست می‌دهد...
مغز انسان حتی در دوره کهنسالی هم می‌تواند با تغذیه از چربی‌های سازنده و مثبت، مجدداً به بازسازی خود دست بزند و دوباره رشد کند. موضوع چربی‌های مخرب و سازنده، بحث مفصل‌تری را می‌طلبد که ان شاء ا... در نوشته دیگری هرچه عمیق‌تر به آن وارد خواهیم شد. در آنصورت شما هرچه بیشتر مطمئن می‌شوید که کلامی که خداوند به نوح (ع) فرموده است، چقدر کامل، همه جانبه و بدون نقص است. اما خلاصه اینکه برای داشتن مغزی سالم، توانمند و فعال هرچه بیشتر از روغن‌های امگا سه (هر سه نوع آن) استفاده کنیم. به عبارتی مصرف ماهی (و روغن ماهی) و دیگر محصولات دریایی و همچنین سبزی‌ها را (که دارای نوع زنجیر کوتاه امگا سه هستند و بدن آنها را به زنجیره بلند امگا سه تبدیل می کند) افزایش دهید.
روغن زیتون (و زیتون)، روغن کانولا و دانه‌های کتان را به روغن‌های مایع دیگر ترجیح دهید (روغن کتان و کانولا مقدار زیادی امگا سه دارند) و در کنار این‌ها از روغن‌های مضری که به آنها اشاره کردیم، هرچه کمتر استفاده کنید.
بیشتر روغن‌های مایعی که ما استفاده می‌کنیم دارای مقدار زیادی امگا ۶ می‌باشند و امگا ۶ یکی از قاتلان مغز و سلامتی انسان است. مگر اینکه در نسبت درستی (با امگا سه) مصرف شود.
نیاز دوم و سوم حیاتی مغز، سلامت عمومی بدن و وجود آنتی اکسیدان‌هاست که در مقالات قبلی کم و بیش مورد بحث قرار گرفته است. باید گفت که رژیم نوح آموز از ۸ طریق کلی و از ۱۰ مسیر فرعی به سلامتی، توانمندسازی و افزایش کارایی جسم و ذهن انسان منجر می‌شود...
▪ روش‌های کلی این اثرگذاری:
رژیم نوح آموز از طرق زیر تأثیرات چند جانبه‌ای را بر سلامتی و توانمندی انسان بر جا می‌گذارد.
۱) تأمین نیازهای پروتئینی، چربیها، هیدراتهای کربن، آن هم از نوع خالص، زنده و طبیعی آن
۲) تأمین کامل ویتامین‌ها و مواد معدنی از نوع خالص، طبیعی و با کیفیت آن
۳) تأمین روغن‌های سازنده و فعال‌کننده مغز و جسم و رعایت نسبت متعادل و تأمین‌کننده روغن‌های امگا سه و امگا شش
۴) اشباع بدن از انواع مختلف و مورد نیاز آنتی اکسیدان‌ها (عوامل جوانی و سازندگی بدن)
۵) فراوانی فیبر گیاهی به عنوان یکی از عناصر پراهمیت در فعالیت طبیعی جسم
۶) تعادل قند خون و تغذیه بدن با قندهای مثبت (موضوع تعادل قند آنقدر مهم است که بعضی از دانشمندان علت اصلی پیر شده انسان را به‌هم‌ریختگی تعادل قند خون می‌دانند)
۷) نوع ترکیب بسیار سازگار و مکملی مواد غذای با دیگر (این مواد حالت تمام‌کننده و پوشش‌دهنده برای همدیگر داشته و تلفیق آنها دارای بیشترین هماهنگی ممکن است)
۸) افزایش انرژی بدن و صرف این انرژی در امور حیاتی مورد نیاز بدن (مانند مصرف انرژی برای دفع مواد سمی، توکسین‌ها و تفاله‌های کشنده از بدن)
● داروشناسی طبیعی
۱) قسمت اول
▪ گاز بزن پوست نکن
خیار را با پوست آن بخورید و فریب مؤدب‌بازی‌های مرسوم را نخورید چون بیشتر ویتامین « A»ی خیار در پوست آن است و خیار بیشتر برای تأمین ویتامین« A»ی بدن مناسب است . سیب و بعضی از میو‌های مشابه را هم با پوست بخورید چون مثلاً پوست سیب خاصیت ضد سرطان دارد... این از پوست بیرونی حالا از پوست داخلی بعضی از میوه‌ها بگم.
داخل پوست پرتقال و دیگر پرتقال‌سانان (‌مثل گریپ فروت‌) پوسته سفیدی هست که همیشه مورد بی‌مهری پرتقال‌خوران قرار می‌گیرد ، غافل از اینکه این پوسته‌ی سفید سرشار از ویتامین«ب کمپلکس‌» است. همچنین این پوسته ظاهراً بی‌مصرف دارای موادی است که مکمل مواد مغذی درون پرتقال‌(‌سانان‌) است. پوسته داخلی گریپ فروت و بیشتر فامیل‌هایش، می‌تواند کلسترول خون را حتی به اندازه تأثیر و مصرف دارو‌، کلسترول مخرب خون را پایین بیاورد و به گشایش رگ‌ها و افزایش سلامتی عمومی کمک کند. حرف که از داخل پوست پرتقال‌سانان شد گفته باشم که در پوست لیمو هم ویتامین‌C فراوانی وجود دارد پس اگر لیمو را با پوستش بخورید، هم ویتامین‌C بیشتری گیرتان می‌آید و هم اگر در شکم بعضی‌ها مار و افعی خیلی کوچولو (‌که به آن جانور می‌گویند‌) وجود داشته باشد، کم کم وجود نخواهد داشت.
▪ زنجفیل: خاصیت فیل‌آسایی زنجبیل
اگر حالت تهوع داشتید، می‌توانید از قرص‌های ضد تهوع یا قرص B۶ استفاده کنید اما اگر بخواهید از داروی غیر شیمیایی استفاده کنید زنجبیل را به شما توصیه می‌کنم. زنجبیل اثر کاملاً قاطعی بر جلوگیری از تهوع و استفراغ دارد و یک آنتی‌هیستامین طبیعی است. همچنین زنجبیل تا اندازه‌ای محرک جنسی و مغزی است و می‌تواند تفکر را بهبود ببخشد. اگر مزه‌ی زنجبیل زیاد به مذاقتان خوش نیامد و شیرین‌کننده یا کپسول خالی هم در دسترس تداشتید، دیگر اثرات زنجبیل را به یاد بیاورید تا کمی ذوق کنید و مذاقتان کوتاه بیاید و از خر شیطان پیاده شود. (‌آیا واقعاً شیطان خر دارد‌، یا خر شیطان دارد یا شیطان مساوی خریت است‌) به یاد بیاورید که زنجبیل بر ضدآشفتگی‌های معده عمل می‌کند و یک منعقد کننده‌ی قوی خون است طوری که از این نظر شبیه «آسپیرین‌» است کلسترول و فشار خون و چربی خون را کاهش می‌دهد و برعلیه سرطان می‌ایستد.
▪ میوه و سبزی می‌آید سرطان سرتان نیاید
اگر از سرطان می‌ترسید یا فکر می‌کنید سرطان به شما علاقه‌مند است و ممکن است به سراغتان بیاید، یا اگر سرطان بزور با شما همراه شده و خود را تحمیل کرده، تعدادی ماده‌ی ضدسرطان فوق‌العاده را به شما توصیه می‌کنم. هرکدام از این مواد‌، کلی توضیح دارد ولی من فقط اسم‌هایشان را می‌گویم: گوجه‌فرنگی‌، هویج‌، کلم، سیر، پیاز، و ذرت‌ (‌اما نه روغن ذرت‌) طالبی و گریپ فروت. تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد که این مواد از بین هزاران ماده‌ی غذایی دیگر دارای بیشترین تاثیرات ضدسرطانی‌اند‌. این سبزی‌ها و میوه‌های خاص برعلیه انواع سرطان‌ها عمل می‌کنند اما مواد دیگری وجود دارند که تنها در برابر بعضی از سرطان‌ها دارای مقابله هستند. مثلاً تحقیقات علمی ثابت می‌کند که یکی از بهترین دارو‌ها برعلیه سرطان لوزالمعده‌، خرما می‌باشد. یا مصرف ماست اثر قابل توجهی در جلوگیری از سرطان روده‌ی بزرگ که یکی از شایع‌ترین سرطان‌هاست دارد. سویا توانایی مقابله با سرطان معده را دارد. نخود‌ فرنگی و توت‌ فرنگی بر علیه سرطان پروستات می‌جنگند. زرد‌آلو توانایی تهاجم به سرطان ریه (‌و تا حدودی لوزالمعده‌) را داراست. از دید‌گاه دیگر می‌توان گفت سبزیجات زرد و نارنجی رنگ و از بین میوه ها‌، انواع مرکبات‌، بیشترین خاصیت ضدسرطانی را دارا می‌باشند.
▪ نخود فرنگی = قرص ضد حاملگی
وقتی دانشمندان به موش‌های آزمایشگاهی نخود فرنگی دادند‌، هردو جنس عقیم شدند‌. ‌همین آزمایش علت جمعیت تبتی‌ها را در ۲۰۰ سال اخیر برملا کرد. چون نخود فرنگی یکی از اصلی‌ترین غذا‌های آنان است‌. در نخود فرنگی نوعی ماده شیمیایی وجود دارد که مانع از حاملگی زنان و تواناییی بارورسازی مردان می‌شود .
حالا که یک عیب نخود فرنگی را گفتم یک حسن آن را هم بگویم تا جناب نخود فرنگی ازما نرنجد هرچه که باشد او یک نخود است اگرچه از نوع فرنگی‌اش.
نخود فرنگی یک ماده ضدسرطان (مخصوصاً سرطان پروستات‌) است. همچنین برای ‌رفع عفونت‌ها مؤثر ‌و مفید است. از طرفی اگر در خواب دیده‌اید که عنقریب قرار است دچار آپاندیسیت شوید‌، بپرید و نخود فرنگی بخورید چون این ماده می‌تواند موجودات ذره‌بینی موجود در جدار این زائده را که موجب عفونت و حمله‌های دردناک در این عضو می‌شود را مرعوب نماید.
▪ اکسپکتورانت شلغمی
اگر دفترچه‌ی بیمه ندارید‌، پول هم زیاد ندارید و داروی آنتی‌بیوتیک نیاز دارید و همچنان گران است یک پیشنهاد برایتان دارم‌. یک آنتی‌بیوتیک طبیعی با بیشترین اثرات موازی و تاثیر قابل توجه آنتی‌بیوتیکی .چند شلغم را بگیرید‌ و تا حدی گوشت ‌داخلی آن را خالی کنید طوری که از شلغم شما چیزی مثل یک تنگ آب توخالی باقی بماند‌. البته کمی از گوشت‌های داخلی را باقی بگذارید طوری که دیواره‌های این تنگ شلغمی کمی ضخیم باشد. حالا درون این شلغم تو خالی‌، شکر بریزید و در شلغمی آن را رویش بگذارید .حداقل‌، دوازده ساعت بعد در را بردارید‌. می بینید که درون تنگ شما پر از شربت ساخت وطن است. این شربت یک اسپکتورانت و آنتی‌بیوتیک طبیعی محسوب می‌شود و برای بعضی از بیماری‌های عفونی‌، مخصوصاً بعضی از بیماری های عفونی ریه یک داروی ملایم و چند جانبه به حساب می‌آید.
▪ قهوه، جوجه اردک زشت نیست (۱)
در بیشتر خبرها شنیده‌اید که «‌قهوه بد است‌. قهوه نخورید» اما من می‌خواهم بگویم‌ «‌قهوه بد نیست. قهوه گاهی خوب است» اصلا می‌دانید این قهوه تا اواخر قرن هفدهم به عنوان دارو مصرف می‌شد و محل عرضه‌ی آن داروخانه‌ها و عطاری‌ها بود. روزی روزگاری یک آدم خوشمزه‌ای به نام مونن، آمد و قهوه و شکر و شیر را باهم قاطی کرد تا مثلا ٌ به یک غذا تبدیل شود. بعد دید مثل خودش خوشمزه شد. به بقیه هم تعارف کرد، بقیه هم به هم تعارف کردند و خلاصه‌‌، بازی‌«‌دومینو» را که یادتان هست‌. الان، هم در ایالت بلخ و هم در ساحل عاج و اتیوپی « کافی»‌ میل می‌شود.
البته من شنیده‌ام که قهوه برای قلب خوب نیست‌. یا بعضی از آدم‌ها را مضطرب و نگران می‌کند‌. بر جنین تاثیر مثبتی ندارد. اسهال و بی‌خوابی و گاهی سردرد می‌آورد. اما وقت‌هایی که می‌خواهم نخوابم (یعنی نمی‌خواهم بخوابم، یعنی می‌خواهم به جای خوابیدن بیدار بمانم‌؛ یعنی...) همین‌که یکی دو فنجان شیر‌ و قهوه‌ (‌اگر بخواهم خود را تحویل بگیرم با شکر‌، اگرنه‌، بی‌شکر و کم شیر) می‌خورم تا چند ساعت بعد خلاصه...
قهوه صبحگاهی هم که سر جای خودش. می‌دانید قهوه مثل دوپینگ مغزی است. یک محرک مغزی می‌تواند نیشتر بزند و فعال کند. تمرکز و هوشیاری را بیشتر می‌کند. مقاومت عضلانی را افزایش می‌دهد و به تبع آن‌، توان جسمی را زیاد می کند. «تانن»‌ ای که در قهوه وجود دارد می‌تواند از کرم‌خوردگی دندان جلوگیری کند. بعضی از ورزشکار‌ها با خوردن قهوه دیرتر خسته می‌شوند اما این، برای ورزشکارانی که با انگشتا‌نشان زیادی کار دارند خوب نیست چون در هماهنگی انگشت‌ها گاهی اختلال به وجود می‌آورد. تازه قهوه را می‌توانید به موهایتان هم بمالید. هم برای رشد و رویش آن‌ها خوب است و هم رنگ موها‌یتان را عوض می‌کند. البته اگر آقا‌ باشید یا دوشیزه!! ممکن است پیامدهای خانوادگی هم برای شما داشته باشد.
با این حال مهم‌ترین تاثیر قهوه همان خاصیت ضدخستگی و کاهش خواب‌آلودگی است. این اثر قهوه مدیون کافئینی است که در آن وجود دارد البته داستان کشف قهوه هم خود تا حدی همین تأثیر را بیان می‌کند. در زمان‌های قدیم چوپانی به نام کادی قهوه را کشف کرد‌. او متوجه شد که وقتی گوسفندانش دانه یک نوع گیاه را می خورند، سرحال‌تر و بانشاط‌ترند. با خودش بر وزن ‌«جیب ما یکی است» گفت معده ما یکی است (چون وقتی ما گوسفند را می‌خوریم با همه بدن‌اش و من جمله معده‌اش می‌رود توی معده‌مان‌) بنابراین شروع کرد به خوردن آن دانه. وقتی مرد مقدس قبیله‌اش او را دید تعجب کرد. گفت چقدرسرحالی. او هم جریان را تعریف کرد و سپس مرد مقدس وبعد از ‌آن دیگران برای بیدار ماندن در شب از آن استفاده کردند. سرانجام کار به آنجا کشید که همین چند سال پیش یکی از سلول‌های آن مرد مقدس چند هزار سال پیش که حالا شده بود «کاردینال ریشتکیو» گفت «تصمیم‌گیری درباره اداره یک ملت غالباً با یک فنجان قهوه انجام می‌شود»..
▪ فلفل نبین چه ریزه، مزه کن ببین چه تیزه (آخر فلفل که شکسته نمی‌شود ای شاعر مرحوم)
اگر روزی در میدان تره‌بار دچار درد‌ شدید چکار می کنید؟ اصلا شما اهل رفتن به میدان تره‌بار هستید، یا از میوه فروشی‌های گران فروش خرید می‌کنید؟ حالا بر فرض در یک سبزی فروشی ‌(از نوع گران یا ارزان آن) هستید و یکدفعه دچار درد می‌شوید. سراغ کدام سبزی می‌روید؟ یکی از دانشمندان می‌گوید سراغ فلفل قرمز تند بروید. گذاشتن ضماد فلفل قرمز تند در موضع درد یا خوردن آن می‌تواند درد شما را کاهش دهد. این به دلیل وجود نوعی ماده در فلفل قرمز است که می‌تواند باعث کم کاری سلول‌های عصبی منتقل کننده‌ی درد شود. از فلفل قرمز تا حدی برای بی‌حسی و حتی ایجاد احساس آرامش هم می‌توانید استفاده کنید. خوردن فلفل قرمز تند و احساس تندی و سوزش آن در دهان و گلو باعث می‌شود که مغز مورفین طبیعی ترشح کند و همین مورفین باعث ایجاد احساس خوشایند می‌شود. البته اگر مقادیر خیلی زیادی فلفل قرمز بخورید به امید اینکه مقادیر زیادی مرفین تهیه کنید ممکن نیست شما را به جرم تهیه و تولید مواد مخدر بازداشت کنند چون افرادی که از مشتریان همیشگی فلفل قرمز می‌باشند و غالباً مقادیر زیادی از آن را مصرف می‌کنند، به تدریج مرفین طبیعی کمتری از ناحیه مغز دریافت می‌کنند و به عبارتی کارشان برای مغز کم کم بی‌مزه می‌شود و مغز حاضر نیست در مقابل قیمت فلفل قرمز تند مورفین طبیعی بپردازد. بنابر این بعضی‌ها (‌سودجوها و پول‌پرست‌ها‌) فکر نکنند که اگر با مته مغز خود را سوراخ کنند و شلنگی در آن فرو ببرند و شروع کنند به فلفل خوردن، بعد از یکی دو ساعت صاحب یک گالن مورفین و متعاقباً صاحب آپارتمان،‌ ویلا، ماشین و چند کیلومتر اسکناس خواهند شد. طبیعت از همه ما زرنگ‌تر است.
موضوع داروهای طبیعی و بطور کلی داروهای غیر پزشکی مبحثی است که تا کنون هزاران کتاب درباره آن نوشته شده. اما واقعیت این است که حداقل ۹۹% این کتاب‌ها (که مربوط به ملل مختلف است) پایه و اساس علمی نداشته و نسخه و توضیحات آنان به اثبات علمی و غالباً اثبات تجربی نرسیده است. چنین کتاب‌هایی پر است از نسخه‌های فوق‌العاده درمانی، معجون‌های شفابخش،‌ داروهای گیاهی ضد سرطان (‌آن هم در عوض چند روز) و حتی اکسیرهایی که جلوی همه بیماری‌ها و لابد مرگ آدم را هم می‌گیرد. این واقعیت همچنین درباره موضوعات باطنی و نسخه‌های معنوی کاملا صدق می‌کند. حتی اگر یک درصد این کتاب‌های پزشکی غیر علمی، درست و مؤثر باشد، بشر شاهد جهشی در مقابله با بیماری‌ها و افزایش سلامتی خواهد بود. این موضوعی است که با خرید یکی از هزاران کتابی که گفتم می‌توانید خودتان تجربه‌اش کنید. بنابراین، با این آگاهی و برای نوشتن «‌داروشناسی طبیعی»‌ که از من خواسته شد آن را انجام دهم، عملاً نمی‌توانستم سراغ کتاب‌های غیر‌علمی و غیر‌موثق (‌که متأسفانه اکثریت را شامل می‌شود) بروم. به همین دلیل سراغ مطالبی رفتم که منعکس‌کننده نتایج تحقیقات دانشمندان باشد. بعضی مطالب را با لحن غیر جدی و کمی شوخی بیان کردم اما این، چیزی از اعتبار علمی مطلب و ارزش کار تحقیقی صورت‌گرفته (توسط دانشمندان) نمی‌کاهد. مطمئن باشید این نسخه‌ها علمی و دقیق‌اند به همین دلیل اغوا کننده و بیش از حد نیستند.
۲) قسمت دوم
هنوز به اندازه کافی فرصت نکرده‌ام تا سومین قسمت مقاله نوح آموز ـ که به راز طول عمر و سلامتی نوح (ع) می‌پردازد ‌ـ را بنویسم. راستش نوشتن ادامه آن مطلب، کمی آسان نیست چون ما اطلاعات بسیار ناچیزی درباره نوح و روش زندگی او در درست داریم. در این شماره، بجای نوح آموز درباره «ویتامین درمانی» نوشتم. در واقع مهم‌ترین قسمت‌های ویتامین‌درمانی را به سبک خودمانی، گلچین کردم.
در اواخر دوران بربریت مدرن بود که بیماری بری‌بری برای اولین بار توسط «فونک» ضربه فنی شد. فونک با اعتقاد به اصل «از آب کره بگیر» توانست از پوسته برنج ماده‌ایی کریستالی را بدست بیاورد که بیماری بری بری را «برو بیرون» می‌کند یعنی از بدن بیرون می‌کند. او نام این ماده عجیب را «آمین حیاتی» گذاشت و بنابراین کلمه ویتامین از کلمه «آمین حیاتی» گرفته شد. ویتامین‌ها عناصری هستند که بدن برای انجام فعالیت‌های حیاتی خود به آن احتیاج دارد اما قادر به ساختن آن‌ها نیست و بنابراین باید آن‌ها را از طریق تغذیه بدست بیاورد. مصرف ویتامین‌ها آنقدر ضرورت دارد که یکی از ویتامین‌شناسان بزرگ می‌گوید:‌ «اگر انسان ویتامین‌ها را مصرف نکند بیمار می‌شود اما اگر دیگر عناصر مورد نیاز خود را مصرف نکند فقط دچار ناراحتی می‌شود» البته همین تأکید بر ضرورت مصرف ویتامین‌ها، تصورات اشتباهی را هم درباره آن‌ها به وجود آورده است. مثلاً عموم مردم فکر می‌کنند همه ویتامین‌ها برای همه بیماری‌ها و نارسایی‌ها تأثیر مثبت دارند. اتفاقاً‌ در این مقاله، توصیه من این است که فکر نکنید همه ویتامین‌ها برای همه بیماری‌ها و نارسایی‌ها مناسب‌اند. فکر کنید که برای هر نوع نارسایی و بیماری ویتامین هماهنگ با خودش کاربرد دارد. و حتی فکر کنید بعضی از ویتامین‌های ناهماهنگ می‌توانند بعضی از اختلالات را تشدید نمایند...
▪ ادامه حکایت کشف ویتامین‌ها و شکل‌گیری ویتامین درمانی:
لینوس پالینگ، که دو بار برنده جایزه نوبل شده بود، در سال ۱۹۶۸ از روشی به نام «پزشکی اورتو ملکولر» سخن گفت.‌ «اورتو» به معنی ایده‌آل و بهترین است. قدم اول او که انعکاسی جهانی یافت، تأکید او در مصرف مقدار زیاد ویتامین ‌c برای جلوگیری از سرماخوردگی بود. این، تنها قدم اول بود. در قدم‌های بعدی، درمانگران این روش، به درمان دیگر بیماری‌ها بوسیله ویتامین‌های مختلف پرداختند. از بیماری‌های جسمی گرفته تا اعتیادهای مختلف و حتی بیماری‌های روانی و عصبی. اورتوملکولرها برای شیوه درمانی خود به چند دلیل استناد می کردند.
۱) روده بسیاری از انسان‌ها، به دلیل زندگی متمدن، در شرایطی قرار گرفته است که قادر به جذب ویتامین‌ها نیست بنابراین باید ویتامین‌ها را به صورت مصنوعی به خورد بدن داد.
۲) مغز انسان برای عملکرد مطلوب خود به انواع ویتامین‌ها نیاز دارد و بسیاری از بیماری‌های روانی و ذهنی، به دنبال کمبود برخی از ویتامین‌ها بوجود می‌آیند.
۳) با تغییر میزان تراکم عناصر موجود در بدن انسان می‌توان به بیماران کمک کرد.
لازم به ذکر است که در روش مگاویتامین، بر تجویز بعضی از ویتامین‌ها مانند ویتامین‌C‌‌ و‌‌B۳ و در مواردی ویتامین‌E‌ و ‌B و A تاکید بیشتری می‌شود.
در این مقاله کوتاه، سعی دارم تا شما را با کلیات، ‌‌و نکات کاربردی‌تر و مهم‌تر‌«ویتامین درمانی» آشنا کنم. در ویتامین درمانی برای هر بیماری و اختلالی تجویزی ویتامینی وجود دارد اما در اینجا قصد من این نیست که به همه بیماری‌ها و اختلالات اشاره کنم بنابراین بعضی از شایع‌ترین اختلالات را ذکر می‌کنم.
و حالا چند نسخهٔ درمانی فوق‌العاده:
▪ آدم طاس باید پنج بار بوق بزند و یک‌ بار آی بکشد.
▪ دردهای عصبی را با ویتامین «پ» فارسی (و نه انگلیسی) می‌شود تخفیف داد.
▪ داروی فشار خون پایین‌«اسب» است.
▪ بوی بد دهان را با‌«جیپس» می‌توان رفع کرد.
▪ اگر کسی خستگی اعصاب داشته باشد باید خود را با کلمه «بد» که توسط یک الکن تلفظ می‌شود درمان کند. نسخهٔ او «بببد» است. و کسی که می‌خواهد دوپینگ کند کافی است با همین روش کلمهٔ بس را بگوید یعنی بگوید «بببس»
▪ کسانی که لاغرند و می خواهند وزن‌شان اضافه شود داروی شان در الفبای انگلیسی است.
▪ آدم چاق را باید لام سیبیلش را کند.
▪ کسیکه ریزش مو دارد باید با سه سوت بگوید «ب» اما بع نگوید چون در شأن گوسفند‌هاست.
▪ درمان «زکام» در «داس» است.
▪ بی‌اشتهایی را با‌«سبد» می شود حل کرد و اشکال در رشد کردن را با «سِبد»
▪ درمان قاعدگی دردناک به کمک «باده» صورت می‌گیرد.
▪ یبوست را با «کاسب» می‌شود از بین برد.
▪ اگر دندان‌هایتان فقر ویتامین دارد راه حل در «عدس» است اما نه عدس خوردنی.
▪ برای درمان آنژین باید اسب را مثل دو ساله‌ها تلفظ کرد و گفت ‌«ابس» (نه اشب) بقیه را هم دیگر خودتان حدس بزنید.
● رمزگشایی
اصطلاحاتی که در بالا ذکر شد، همه واقعی بودند. این اصطلاحات، ترکیب ویتامینی درمان‌کننده را در
مورد بیماری مربوطه نشان می‌دهند. بنابراین:
▪ ویتامین درمانی طاسی می‌شود: ویتامین‌های B۱+B۲+B۳+B۶+B+I (یعنی ۵ بار بوق بزند یک بار آی بکشد)
▪دردهای عصبی: B۱۲+B۶+B۱ (وقتی سه ‌تا ویتامین ب را با هم جمع کنی یک ویتامین پ فارسی به‌دست می‌آید یعنی: ب+ب+ب = پ)
▪ فشار خون پایین: ‌اسب (یعنی A.C.B۱)
▪ بوی بد‌ دهان: جیپسG.I.P.C))
▪ خستگی اعصاب: B۱. B۳. B۶. D(بببد)
▪ لاغری:‌ ای بی سی دی ایی اف ... (یعنی‌‌ ‌ A. B. C. D. E. Fمنتهی ‌‌ Bآن شامل B۱+۲+۳+۶+۱۱‌‌ است با این توضیح که B۱۱ ، یعنی کارنیتین از آن اشتها‌آورهاست).
▪ چاقی مفرط: C. E. B۱. I. (و اختصاصاً برای اضافه چربیJ )
▪ ریزش مو: B۲. B۵. B۸ (ببب)
▪ زکام:‌ داس D+A+S‌
▪ بی‌اشتهایی: ‌سبد یعنی ‌C. A. B ۱+۲+۸+۱۱. D (مخصوصاً اگر این سبد خوردنی پر از ویتامین ‌ B۱۱ باشد چون B۱۱معروف به ویتامین اشتهاست(.
▪ قاعدگی‌دردناک: باده (B۱+۳+۶ A. D+E)
▪ یبوست: کاسب (یعنی B۱ =۲=۳=۵=۶ K A C)
▪ فقط ویتامین دندان: عدس (A.D.C)
▪ آنژین: ابس شامل A+B۱+C
▪ دردهای عصبی: B۱. B۶. B۱۲ (یعنی ویتامین پ فارسی چون ب+ب+ب می‌شود پ)
▪ اشکال رشد (سِِِبد، همان سبد منتهی با لهجه … آره یعنی A+D (کمپلکس). C .E. B
و اما ... این بار رمزها را می‌گویم؛ اصطلاحات را خودتان پیدا کنید!
▪ پیری:B۳ و E
▪ فشار خون بالا : B۲. B۳. C۲. E. I. J. P. B۱ (کمی شبیه لاغری شد)
▪ خشکی و سختی پوست: A. B۱. B۲. C. C۲. P و کلاً برای بیماری‌های پوستی B۳ (البته B۳ ضداسهال هم هست)
▪تب: A. C
▪ دوپینگ: C. B. B۶.B۳ و ؟؟؟
▪ضد تهوع: B۶(البته اگر تهوع شما ناشی از خوشی مسافرت هوایی یعنی در هواپیما باشد‌ B۱مؤثر است.)
▪ ضعف تغذیه: ‌ Bکمپلکس
▪کاهش حافظه: B۱+B۳
▪ورم پلک: B۸. B۲. C. A
▪سنگ کلیوی: E. B۱۳. B۶
▪ نفخ:‌ B۱۳(چون بی‌اش ۱۳ است فکر نکنید که نحس است بلکه نحسی معده را از بین می‌برد)
▪ کار فکری زیاد: Bکمپلکس و C
● ویتامین‌های متخاصم و ویتامین‌های متحد
اگر بدون توجه به اختلالات احتمالی و بدون داشتن بیماری خاص می‌خواستید ویتامین‌خواری کنید باید به شما عرض کنم که بعضی از ویتامین‌ها دوستان نابابی برای همدیگر هستند و اگر آن‌ها را با هم وارد بدن‌تان کنید باید منتظر باشید که کمی هم بی‌ادبی و بی‌ تعادلی از خود نشان دهند …
از طرفی بعضی از ویتامین‌ها هم خیلی با همدیگر سازگار و صمیمی هستند. مثلاً ترکیب ویتامین‌های C+B۳+P یک گروه دوستی است که برای همه بزرگسالان توصیه می‌شود. حالا اگر در این ترکیب ویتامین J را جایگزین B۳ کنید کارایی این گروه دوستی تغییر می‌کند و توانایی اصلی آن‌ها سم‌زدایی از کبد خواهد شد. گروه‌های سازگار و ناساز‌گار مختلفی بین ویتامین‌ها و مواد‌معدنی و کلاً ریزعنصر‌ها وجود دارد البته گروه‌های دوستی فقط در میان ویتامین‌ها با هم نیست بلکه چنین هم‌خوانی‌هایی میان بعضی از ویتامین‌ها با بعضی از اسیدهای آمینه یا مواد معدنی هم وجود دارد. بعنوان مثال به گروه‌های دوستی زیر توجه کنید:
▪ ویتامین Aاثر بخشی بیشتری با کلسیم، فسفر، منیزیم و سیلینیوم دارد.
▪ ویتامین B با کوبالت، مس، آهن، منگنز و پتاسیم رفیق‌تر است.
▪ ویتامینC علاقه بیشتری به کلسیم، مس، منیزیم، سلنیوم و سدیم دارد وقتی با آن‌ها است کارهای بیشتری از او بر می‌آید.
▪ ویتامین E کلسیم،‌آهن، منگنز، فسفر، پتاسیم، سلینیوم، سدیم و روی را به عنوان هم گروه‌هایش ترجیح می‌دهد و با آن‌ها بهتر می‌تواند کار کند.
● ویتامین طبیعی به از ویتامین مصنوعی
ویتامین‌ها به مقدار اندک در میوه‌ها و سبزی‌ها و دیگر غذاهای طبیعی وجود دارند. اما همین مقدار اندک، بسیار با اهمیت‌تر و تأثیر‌گذارتر از ویتامین‌هایی است که به صورت مصنوعی تهیه می‌شوند. ویتامین‌های مصنوعی تأثیر گذارند اما ممکن است پیامدهای منفی (هر چند ضعیف) را نیز به دنبال داشته باشند. بنابراین فقط وقتی از ویتامین مصنوعی استفاده کنید که ویتامین طبیعی در دسترس نیست.
نکته:‌ اگر مجبور شدید که از ویتامین مصنوعی استفاده کنید بد نیست که در جعبه آن‌ها چند‌ دانه برنج بگذارید چون برنج با جذب رطوبت، مانع از مرطوب و تخریب شدن قرص‌های ویتامین می‌شود.
● اگرچه هر گردی گردو نیست ولی هر ویتی ویتامین است
فکر می‌کنید چند نوع ویتامین وجود دارد؟ بیشتر مردم جواب‌شان به این سؤال، ویتامین‌های B. A(از B۱ تا B۶وB۱۲) .D. C. B و Eاست. ولی جواب درست به این سؤال که چند نوع ویتامین وجود دارد این است:
خدا می‌داند چند نوع ویتامین وجود دارد اما تا زمان ما این ویتامین‌ها کشف شده:
چند تایی که بالا گفتم بعلاوه PP .O. N. M. L. K. J. I. H. G. F (با پَپه اشتباه نگیرید) ‌PH،‌U.T
از طرفی وقتی می‌شنویم ویتامین B۱تا B۱۲فکر نکنیم که از B۱تا B۱۲ویتامین ‌داریم در واقع ویتامین‌های B معروف‌تر عبارتند از: B۱ تاB۱۲. B۸. B۱۰ B۶ .
بنابراین عملاً ویتامین B۹ و B۸و B۷نداریم. اما تعدادی دیگر از ویتامین‌های Bداریم که به دلیل ناتوانی در امر تبلیغات و نتیجتاً مشهور‌نشدن، معرف حضور ما نیستند مانند:
BX. BT. BC. B۱۷. B۱۵. B۱۳
● ویتامین‌ها را دور نریزید
اگر می‌خواهید ویتامین‌های خود را از میوه‌ها و سبزیجات و غذ‌اهای معمولی تهیه کنید (که بهتر است همین کار را بکنید مگر اینکه غذاهای طبیعی در دسترس نباشد) چند گفته را ناگفته نگذاریم:
سبزیجات را بعد از شستن، مدت زیادی در آب نگه ندارید تا ویتامین آن‌ها «زیادی کم» نشود.
سالاد را همان موقعی که می‌خواهید بخورید درست کنید مخصوصاً‌ گوجه فرنگی را.
سبزی‌ها را با یک چاقوی تیز و در عین تمیز‌کاری، برش بزنید چون ویتامین‌های‌‌A وC خود را در نتیجه ناشی‌بازی هنگام خرد کردن، از دست می‌دهند.
اگر نتوانستید میوه و سبزی را تازه تازه مصرف کنید، توجه داشته باشید که سبزیجات و میوه‌جاتی که فوراً منجمد شده‌اند عناصر حیاتی‌شان بیشتر از آن‌هایی است که چند روز در یخچال بوده‌اند.
سبزیجات منجمد شده را همان‌طور در حالت منجمد بپزید و سعی نکنید اول یخ آن را ذوب کنید.
غذاهای تازه از منجمد شده کاملاً بهتراند اما غذاهای منجمد هم کاملاً از کنسرو شده بهتراند.
هر چه زمان پختن و آب غذاهای حاوی سبزی، کمتر باشد، تأثیرگذاری ویتامینی آنها، مؤثر‌تر است.
شیرهایی که در بطری‌های بی‌رنگ هستند در مقابل نور آفتاب ویتامین‌های ‌A.D و B۲خود را از دست می‌دهند. نان‌ها هم در برابر نور مواد تغذیه‌ایی خود را می‌بازند.
موادی که هنگام تهیه، برشته یا قهوه‌ایی‌رنگ می‌شوند ویتامین‌ کمتری دارند‌. همچنین اگر به ویتامینC و B۱ بیشتری احتیاج دارید، در غذای خود جوش‌شیرین نریزید.
وقتی غذا را در ظروف مسی می‌پزید ویتامین‌های ‌E، C و اسید فولیک آن‌ها از بین می‌رود. در عوض ظروف آهنی می‌توانند آهن غذای شما را بیشتر کنند (شوخی نمی‌کنم) ولی ویتامین‌‌ C را از بین می‌برند.
نویسنده : شباب حسامی
پی نوشت
۱) خدمت دوه‌زاری یا درست‌تر دوقرونی کج‌ها:‌ «قهوه جوجه اردک زشت نیست» ‌ادامه‌اش می‌شود ‌«که باید‌ آن را طرد‌ کرد» و خدمت دو‌هزار‌تومانی‌های کج: «جوجه اردک زشت توسط مادرخوانده و خانواده‌خوانده‌اش طرد شد چون ظاهراً زشت بود اما وقتی بزرگ‌تر شد به یک پرنده زیبا تبدیل شد. با این حال ما گفتیم قهوه جوجه اردک زشت یعنی آن پرنده در نهایت زیبا نیست ولی گفتیم همه با هم بهش حمله نکنید».