شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
رسول اعظم و حقوق کودک
در جهان مدرن امروز حقوق کودک یکی از چالشهای موجود میباشد. قدرتهای استیلا طلب حقوق زنان، حقوق بشر، آزادی، جهانی شدن و حقوق کودک را مستمسک خود قرار داده و از روزنه آن بهکشورهای دیگر عیب و ایراد میگیرند.
در اکثر کشورها برای کودکان حقوق ویژه لحاظ شده و در قوانین موضوعه منظور گردیده است که شامل اصل برائت در جرایم و عدم قابلیت انتساب بزه بهآنان میباشد. اگر کودک ممیز، مرتکب جرم گردد باید در دادگاه ویژه اطفال بهجرایم آنان رسیدگی شود، کودک محکوم، کمتر متحمل مجازات گردیده و دورة محکومیت خود را در پرورش گاهها خواهند گذراند.
اما در گذشته وضعیت چنین نبود، مخصوصاً در قرون اولیه حتی برای انسان بالغ آزاد، حقوق مدون وجود نداشت تا چه رسد به اطفال و کودکان. بنابراین طبیعت تکامل و شکوفایی اندیشه بشر امروز، مقتضی وضع قوانین ویژه برای نو نهالان بوده و چیزی غیر از آن را برنمیتابد.
اسلام بهعنوان کامل ترین دین الهی منادی نجات بشریت در سراسر عالم است. رسول أعظم(ص) بهعنوان دریافت کننده وحی و ابلاغ کننده پیام الهی، رسالت تبیین و تطبیق قوانین حیات بخش اسلام را عهده دار بود.اکنون کنکاش در سنت آن ابر مرد ضرورت دو چندان پیداکرده است، چون مفهوم علمی سنت عبارت از گفتار، رفتار و امضاء نبی مکرم میباشد و همین طور که این سنت در سایر ابعاد زندگی سر مشق و راهنما است، در بحث عنوانی این نوشتار نیز کار برد ویژه دارد.
بنابراین فرضیه ما نحوة شکل گیری حقوق کودک در سنت رسول أعظم(ص) است و سؤال اصلی این خواهد بود که در آن روزگار تاریک، تجلی اسلام چه تغییری در سرنوشت کودکان ایجاد نمود؟ بهعبارت دیگر پیامبر از مردم جاهل بدوی انسانهای وارسته، فداکار و خدا پرست ساخت، اما زاویه دید آن بزرگوار راجع بهکودکان چگونه بود؟ و ظهور آن حضرت بهعنوان خاتم پیامبران چه تحولی در سرگذشت کودکان پدید آورد؟
این تحقیق ضمن ارائه تعریف کودک، تبیین حقوق کودک در خانواده و اجتماع جهان امروز، رفتار رسول اکرم با کودکان و حقوق کودکان از نظر پیامبر(ص) کوشیده است پاسخ مناسب و منطق با معیارهای پژوهش برای سؤلات فوق یافته و در قالب این مقاله خدمت جویندگان سنت راستین رسول أعظم(ص) تقدیم نماید، بهامیدی این که توانسته باشد، از عهدة مسؤلیت خود بر آمده باشد.
● تعریف مفهوم کودک
شاید تعریف کلمه کودک و بیان مفهوم آن کمی خنده آور بهنظر آید، چون ممکن است تصور شودکه معنای کودک از بدهیات است. اما علمای حقوق و فقهاء بهجهت تأثیرات خاصی که دورة کودکی در حقوق و تکالیف دارد اقدام بهتعریف آن نمودهاند. از نظر عرف دوره کودکی پس از نوزادی شروع و تا رسیدن بهسن قانونی ادامه مییابد. حد فاصل میان نوزادی و نوجوانی را عرف عام دورهای کودکی میگویند.
علماء حقوق ذیل کلمه صغیر میگویند: پسر و دختری که بهبلوغ شرعی نرسیده است از محجورین است، بهمحض رسیدن بهبلوغ حجر او محو میشود، بدون این که احتیاج بهصدور حکم از سوی حاکم شرع باشد، اگر پیش از بلوغ بهحدی رسد که دارای تمیز باشد او را صغیر ممیز گویند.[۱]
همچنین ذیل واژة بلوغ مینویسند: سن بلوغ و رشد با پیدایش یکی از پنج وضعیت برای طفل حاصل میشود که عبارت از روئیدن موی در بعض قسمتهای بدن، (در صورت، زیر بغل و اطراف آلت)، احتلام در پسران، حیض در دختران، رسیدن به سن ۹ سال تمام در دختران و ۱۵ سال تمام در پسران، و استعداد بارور شدن دختران خواهد بود. [۲] اگر این ویژگیها در کسی به منصة ظهور و مشاهده نرسد کودک است و الا نوجوان یا جوان خواهد بود. و نیز گفته شده که صغار جمع صغیر است و در اصطلاح «صغیر» بهکسی گفته میشود که از نظر سن بهنمو جسمانی و روحی لازم برای زندگانی اجتماعی نرسیده باشد.[۳]
فقها هم در بخشهای وسیع از فقه به تناسب بحث، بهتعریف کودک پرداخته اند. حضرت امام خمینی(ره) در تحریر میفرماید: «الصغیر وهو الذی لم یبلغ حد البلوغ محجور علیه شرعا لا تنفذ تصرفاته فی أمواله» صغیر کسی است که بهحد بلوغ نرسیده باشد، این شخص از تصرفات در اموال خود ممنوع خواهد بود و در ادامه میافزاید: هرچند که در کمال تمیزی و رشد باشد و تصرفاتش در نهایت سود و صلاح صورت گیرد.[۴] چنین شخصی از نظر فقها کودک تلقی میگردد.
دکتر وهبة الزحیلی در «الفقه الاسلامی و ادلته» مینویسد: «الصغر: طور به کل إنسان، یبدأ من حین الولاده الی البلوغ» کودکی دورهای است که به هر انسانی خواهد گذشت، آغاز آن هنگامه ولادت و پایان آن رسیدن به حد بلوغ است. و در ادامه میگوید: علما حنفی و مالکی گفته اند: صغیر یا ممیز است یا غیر ممیز، و غیر ممیز کسی است که هفت سال تمام را سپری نکرده است. و ممیز به کسی گویند: که هفت سال تمام از عمرش گذشته است. چون پیامبر(ص) فرموده است: وقتی فرزندان تان به هفت سالگی رسیدند، آنان را به نماز عادت دهید.[۵]
بنابراین مقطعی از عمر انسان به دورة کودکی اختصاص دارد، هر چند که از لحاظ عرفی، حقوقی و فقهی، مرز دقیقی برای آن تعیین نشده است. چون اوضاع شرایط محیطی، وراثتی و تغذیه در آن مؤثر است. اما با پیدایش یکی از حالات فوق انسان از وضعیت کودکی خارج و به دورهای نوجوانی و جوانی وصل میگردد.
● شناخت حقوق کودک
از شناخت حقوق کودک در جوامع بشری زمان زیادی نمیگذرد، این یک حقوق نوپا و نوظهور میباشد. بشر هنوز به تمام زوایای آن آگاهی نیافته و الزامی در رعایت آن نمیبیند و به تدریج ابعادی از این حقوق در حال کشف و توسعه است تا به حدی تکاملی خود نایل گردد.
زندگی اطفال در طول تاریخ حالت یکسانی نداشته است و این طور نبوده که همیشه در ناز و نعمت گذرانده باشند. زندگی آنان پیوسته در فراز و نشیب گزارش شده و در اعصار گذشته توأم با نوسان بوده است. ویلدورانت در تاریخ تمدن صحنههای غم انگیزی از زندگی کودکان در شرق و غرب عالم نقل میکند. وی با این که مشرق زمین را در محبت، احترام و رعایت حقوق کودکان میستاید اما میگوید: در چین اگر دختری بر دختران متعدد خانواده افزوده میشد، امکان داشت که نوزاد بیگناه را رها کنند تا در سرمای شب بمیرد یا خوراک گرازان طعمه طلب شود. در ژاپن پدر بزرگ میتوانیست فرزندان را به گناه بیعفتی یا جرم بزرگ دیگر بکشد، کودکان را به برده داران یا روسپی داران بفروشد. همچنین میگوید: در آتن برای پیشگیری از افزایش جمعیت و تجزیه فقر آور اراضی، شرع و عرف کشتن نوزادان را مباح میداند، هر پدری که فرزندی ضعیف یا ناقص به وجود آورد یا او را از صلب خود نداند در کشتن مختار است. و از زبان افلاطون نقل میکند که وی میگوید: همة کودکان ناتوان و نیز اطفالی که از پدر و مادر منحط یا پیر به وجود آیند باید نابود شوند. و تولد در روم خود یک حادثهای خطر خیز بود. اگر کودک کژ و کوژی یا دختر بود پدر بهحکم سنت میتوانیست او را بکشد.[۶]
در کتاب اسلام، تعلیم و تربیت، نقل شده که پدران استرالیائی وقتی برای دام ماهیگیری خود طعمهای نمییافتند پارهای از گوشت فرزندان خود را میبرید تا بدان وسیله ماهی شکار کند، بعض قبایل آمریکائی کودکان خود را برابر اندکی شراب میبخشیدند، در جزایر فیجی بدون هیچ علت (برای تفریح یا منافع آنی و یا بعلت خشم) کودکان خود را میکشتند، جهان گردان در سفرهای دورهای خود مشاهده کردند که قبایل این جزیره کودکان خود را به رئیس قبیله اهداء میکردند بدین منظور که رئیس قبیله آنها را بخورد.[۷]
فرزند کشی مخصوصاً « دختر» در شرق و غرب عالم رواج داشت و خانوارها از ترس فقر و فقدان غذای کافی اقدام به قتل، بردگی و فروختن اولاد خود میکردند، تا فروغ اسلام در این جهلستان تاریک غمبار، درخشید و با قانون متعالی و شریعت آسمانی خود بهمدد بشریت آمد و روش زندگی سالم را برای فرزندان آدم آموخت. قرآن کریم میفرماید: ]ولا تقتلوا أولادکم خشیة إملاق[ (أسری ۳۱.)
عبدالله بن مسعود از رسول اکرم(ص) پرسید: بزرگترین گناهان چیست؟ حضرت فرمود: «أن تقتل ولدک من أجل أن یأکل معک»[۸] کشتن فرزند بهخاطری که در خوردن با تو شریک است. و بعد از فتح مکه در جریان بیعت از زنان یکی از موادی که باید آنان با رسول خد(ص) متعهد میشدند این بود که فرزندان خود را نکشند (که جزء متن آیه ۱۲ از سوره ممتحنه است ]ولا یقتلن أولادهن[). بدین وسیله اسلام به کودکان حق حیات قایل شد. زندگی آنان را تضمین کرد و سایر حقوق آنان را به رسمیت شناخت و در جامعه تثبیت نمود.
● رفتار رسول خدا با کودکان
رسول اکرم(ص) به کودکان احترام میگذاشت، از کنار بازی آنها به آرامی میگذشت تا مزاحم لحظههای شاد آنان نگردد، هیچ وقت آنان را موجود کوچک و حقیر به حساب نمیآورد، و با همة بچهها در خور شأن و منزلت آنان رفتار مینمود. أنس بن مالک میگوید: رسول خد(ص) وقتی از کنار بچهها میگذشت به آنها سلام میکرد.[۹]
سسیا نقل میکند پیامبر(ص) بر جوانان در حال بازی کردن وارد شده به آنان سلام مینمود. همچنین میگوید: ما بچههای نوجوانی بودیم رسول خد(ص) بر ماوارید شد و به ما سلام نمود. [۱۰]
در سنن کبرای بیهقی آمده است که ابن عباس میگوید: پیامبر(ص) از کشتن کودکان مشرکین خودداری میکرد و هیچ یکی از آنان را بهقتل نمیرساند. بعد میگوید: کشتن اطفال جایز نیست مگر این که به اندازهی حضرت خضر، راجع به کسی که میکشی آگاهی داشته باشی. «واما صبیان المشرکین فان رسول الله(ص) لم یقتل منهم احدا فلا تقتل الا ان تعلم ما علم الخضر من الغلام الذی قتله»[۱۱]
نقل شده که در زمان پیامبر(ص) مردم اطفال کوچک خود را خدمت حضرت میآوردند تا پیامبر(ص) برای آنان دعا کند و اسمی برای آنان انتخاب نماید. حضرت اطفال را با نهایت احترام در بغل گرفته و نسبت بهوالدین آنها اظهار محبت مینمود. گاهی پیش میآمد که بچهها در بغل حضرت ادرار میکردند، والدین شان از این کار بچه ناراحت شده سر آنان داد میکشیدند، اما پیامبر(ص) بهشدت از این کار منع میکرد و میگذاشت تا نوزادان قضای حاجت نمایند. آنگاه اسمی برای آن برگزیده و در حق شان دعا میفرمود و طفل را بهوالدین میسپرد. بعد از رفتن آنان لباس خود را آب میکشید، و با این کار خود موجب سرور و خوش حالی مردم میگردید.[۱۲]
همچنین محمد بن علی بن الحسین میگوید: رسول خد(ص) توصیه میفرمود: «مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ لَهُ»[۱۳] کسی که در نزد وی کودکی است، باید کودکانه رفتار نماید. بدین سان روشن میگردد که حضرت عملاً و با رفتار مناسب خود خط بطلان بر تمام سنتهای گذشته کشید و رفتار انسانی او موجب حیات بشریت گردید و حقوق از دست رفتهای کودکان در سیرة آن حضرت تجلی یافته و رونق پیداکرد، همان طور که در برخورد با عثمان بن مظعون آمده که پیامبر(ص) وی را دید که پسر بچهای با خود دارد و او را میبوسد. رسول خد(ص) پرسید: این بچة خودت است؟ گفت: بلی. فرمود: دوستش داری عثمان؟ گفت: بلی ای رسول خدا، بخدا قسم دوستش دارم! فرمود: آیا محبت تو را نسبت بهاو بیشتر نکنم؟ عرض کرد: چرا پدر و مادرم فدایت. فرمود: <إنه من یرضی صبیا له صغیرا من نسله حتی یرضی ترضاه الله یوم القیامة حتی یرضی>[۱۴] هرکس کودک خردسالی از نسل خود را خوش حال کند، خداوند در روز قیامت او را خوش حال گرداند.
● حقوق کودک از نظر پیامبر(ص)
کودکان شکوفههای زندگی، جوانههای تداوم نسل آدمی و شاخسار تبار خاندان آدمیت هستند؛ گرمی خانواده با شرین کاریها و شرین زبانیهای آنان حرارت بیشتر یافته و دلچسپ میگردد. تکثیر نسل بشر و پیدایش جوامع بزرگ بر اثر رشد سالم و بهثمر رسیدن اطفال امکان پیدا کرده و عینیت مییابد.
البته (همان طور که گذشت) کودکان در طول تاریخ از احترام و شخصیت قابل توجه بهرهمند نبودند، در قرون اولیه و وسطی بیشترین لطمات را دیده و سخت ترین شرایط را سپری کردند، تاریخ تمدن بشر نشان میدهد که در حق کودکان چه جفاهای صورت گرفته و چه آسیبهای به آنان رسیده است؟!
وقتی تحولات اجتماعی را ملاحظه میکنیم میبینیم بچه کشی، فرزند فروشی، بردگی، در سراسر عالم غوغا کرده است، دختر کشی در میان چینیها، اعراب و دختر فروشی میان ژاپنیها رواج داشته است. بشر پس از قرنها ارتکاب جرم و جنایت، سرانجام به این نتیجه رسیدند که از فرزندان خود حمایت کنند. حقوق آنان را برسمیت بشناسند، بهتعلیم و تربیت آنان اهتمام ورزند، با ملاطفت و محبت با آنان برخورد کرده و بسوی آموزش و فراگیری دانش رهسپار شان سازند.
در حالی که ادیان الهی تمام رفتار فاجعه آمیز و دهشتبار را در حق کودکان محکوم کردند. پیامبران بسی فراوان آمدند تا رسم زندگی را به فرزندان آدم آموزش دهند، پیامهای وحیانی آمد تا زمینه ساز تکامل اندیشه بشری شده و تحولی در زندگی اجتماعی آنان ایجاد نماید. اما وصول به این اهداف قرنها بهطول انجامید و هنوز هم میسر نگردیده است.
مهمترین این ادیان که با مترقی ترین قانون از طرف ذات بیهمتا بر بشریت ارزانی شد اسلام است، دینی که سالها قبل از قرون وسطی (در عصر تاریکی و جهالت محض) ندایی آسمانی قرآن را آورد و پیامبر بسی دلسوز را میان مردم بر انگیخت که شعارش در غرور آمیز ترین صحنههای پیروزی و شکست دشمن این بود که: امروز، روز رحمت و عزت قریش است. «اَلْیَومُ یَومُ الْمَرْحَمَةٌ، اَلْیَومُ أَعَزَّ الله قُرَیْشاً»[۱۵] و با چتر رحمت خود همه بشریت را تحت پوشش گرفت و برای همگان پیام صلح و بندگی خدای بیهمتا را ارزانی داشت.
اکنون باید دید که این پیامبر رحمت نسبت به کودکان چه نظری داشته و با چه عنایتی نسبت به آنها نگریسته است؟ در ذیل نمونههای از حقوق کودکان را که در سیره رسول خد(ص) بهآن تصریح شده است باهم مرور میکنیم.
۱( بازی با کودکان
تقریباً تمام ساعات شبانه روز کودکان در خواب و بازی میگذرد، کودکانی که بهمدرسه نمیروند عاشق بازی و سرگرمی اند، میخواهند بدوند، پرش کنند، جیغ بکشند، بخندند و همه چیز را بهم بریزند. بسیاری از این حرکات برای ما بزرگترها ناخوش آیند و ناراحت کننده است. گاهی تحمل آن برای ما سخت و دشوار خواهد بود، لذا میگویم: ساکت باشید، آرام بگیرید، نمیتوانید ساکت بمانید، چرا اذیت میکنید و سر آنان داد میکشیم.
بچهها شیفتهی بازی اند و با هر وسیلهای که دم دست شان باشد خود را سرگرم میکنند برای آنان نوع وسیله کمتر فرق میکند حتی کودکان با آب، آتش، خاک، ظروف منزل و هر چیزی دیگر بازی خواهند کرد.
بعضی از این وسایل را ما برای آنان خطر ناک تشخیص میدهیم و فوراً از جلوی دست آنها برداشته یا منع میکنیم. بعضی از این وسایل موجب کثیفی و آلودگی بچه میگردد. و بعض دیگر سبب ایجاد امراض میشود، لذا از آنان میخواهیم که دست به آنان نزنند.
سهل بن سعد میگوید: روزی پیامبر(ص) از کنار کودکان میگذشتند، آنان سر گرم خاک بازی بودند یکی از اصحاب آنان را از خاک بازی منع کردند، اما پیامبر(ص) فر مود: بگذارید بازی کنند، خاک بهار بچهها است.
(دعهم فان التراب ربیع الصبیان)[۱۶]
یکی از ویژگیهای پیامبر(ص) هم بازی با فرزندان بود. او همیشه با فرزندان حضرت زهرا همبازی میشد، آنان را در آغوش گرفته بر دوش و پشت خود سوار میکرد. جابر میگوید: بر پیامبر(ص) وارد شدم دیدم که حسن و حسین(ع) بر پشت آن حضرت سوارند و پیامبر(ص) برای آنان زانو زده و خم شده است و میفرماید: چه شتر خوبی دارید و چه بار خوبی هستید شما. «نِعْمَ الْجَمَلُ جَمَلُکُمَا وَ نِعْمَ الْعَدْلانِ أَنْتُمَاٍ». همین طور عمر بن خطاب میگوید: حسن و حسین را سوار بر دوش رسول خد(ص) دیدم گفتم: چه اسب خوبی دارید شما. رسول خد(ص) فرمود: و چه سواران خوبی هستند این دو. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ نِعْمَ الْفَارِسَانِ هُمَا» [۱۷]
پس همبازی با کودکان جزء سنت و سیره رسول خد(ص) است. ما نه تنها در بسیاری اوقات حق منع کردن دویش، پرش و تفریح فرزندان خود را نداریم که حتی وظیفه داریم با آنان هم آوا شده لحظات شاد و کودکانه را برای بچهها فراهم ساخته و محیط مناسب برای شادی آنها را ترتیب دهیم.
۲) انتخاب نام نیک برای کودکان
یکی از مهمترین حقوق فرزندان و کودکان بر والدین نامگذاری نیک و شایسته است. اولاد همیشه حقیر و کوچک نمیمانند، بزودی آنها قد کشیده در میان اجتماع وارد خواهند شد، ارتباطات دنیای امروز بسیار گسترده است و هر انسانی جهت اشتغال و کسب در آمد با چندین نفر دیگر در تعامل میباشند.
کودکان در بدو تولد قادر به انتخاب و گزینش نام نیک برای خود نیستند، و خداوند این حق را برای والدین داده است، از طرف دیگر انتخاب اسم یک ضرورت است و انسان فاقد مسمی قابل تعریف و تشخیص نخواهد بود. خداوند در قرآن کریم میفرماید: ]یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ[ حجرات / (۱۳) ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!. مهمترین فلسفه نامگذاری همین است که انسان قابل خطاب باشد و دیگران بتوانند بخوبی با او ارتباط بر قرار نماید.
اسامی حقیر و پست، در ادوار طفلی چندان مشخص نیست، اما فرد وقتی فرد بالغ و رشید گردید برای خود شخصیت و ارزش قایل خواهد شد. و اسم پست میتواند برای او آزار دهنده باشد، لذا ممکن است بر خلاف میل والدین خود اقدام بهتغییر نام کند و این میتواند سر آغاز مخالفت با انتخاب والدین باشد.
برای اینکه در آینده چنین مشکلاتی حادث نگردد و دامنگیر خانوادهها نشود رسول خد(ص) سفارش نموده اسم نیکو برای اولاد برگزینید و آن را بهعنوان یک حق از طرف فرزندان بهعهدة والدین قرار داده و فرموده است: «حق الولد علی الوالد أن یحسن اسمه»[۱۸] همچنین میفرماید: «إنکم تدعون یوم القیامة بأسمائکم وأسماء آبائکم ، فأحسنوا أسمائکم»[۱۹] یعنی شما در روز قیامت بهنام خود و پدران تان خوانده میشوید پس در انتخاب نام نیک اهتمام کنید.
۳) رعایت تساوی بین کودکان
یکی دیگر از حقوق کودکان از نظر رسول خد(ص) رعایت تساوی، توازن و عدالت بین فرزندان است. تساوی بین کودکان در خانوادههای پر جمعیت بهعنوان یک مشکل در آمده است. انسانها دارای توانایی و استعداد متفاوت میباشند. ممکن است این تفاوتها در خانوادهها خودش را نشان دهد. بعض از فرزندان در جلب نظر والدین مهارتهای خاص دارند، و شگردهای ویژه بهکار میبرند تا امتیازات بیشتری تحصیل نمایند.
اما والدین نباید جوگیر شوند و تحت تأثیر جو قرار گیرند و از حالت اعتدال خارج گردند، بلکه آنها وظیفه دارند که مهر، عاطفه و بخشش خود را بین آنان بهتساوی تقسیم نماند تا موجب عقده حقارت و انتقام جویی بین آنان ایجاد نگردد. البته بعض امتیازات به تناسب اوضاع و شرایط طبیعی است و نمیشود راجع به آن توصیه هم نمود. مثل بالغ شدن یکی از فرزندان یا رسیدن به سن رشد و کمال یا کسب تجارب و کسب مقامات علمی یا تفاوت بین فرزندان ذکور و اناث. والدین لازم است که بهکوشش و پشت کار آنان احترام بگذارند. اما در تقسیم فرصتها و پشتیبانیها امتیاز قایل شدن بیعدالتی خواهد بود. و آنچه که مورد نکوهش قرار گرفته و بهعنوان برخورد تبعیض آمیز تلقی شده این است که در تقسیم امتیازات مادی، والدین دچار ظلم ناروا گردند.
بنابراین پیامبر(ص) در این راستا فرمایشات بسیار گرانسنگی نموده است که توجه بهآن میتواند بحرانهای داخلی خانوادهها را حل نماید و راه گشای مناسب برای ایجاد تساوی بین اعضاء خانواده باشد. همان طور که میفرماید: «ساووا بین أولادکم فی العطیة، فلو کنت مفضلا أحدا لفضلت النساء» در دادن هدیه بین فرزندان خود مساوات را رعایت کنید و اگر بنا است کسی را ترجیح دهید باید دختران را نسبت به پسران مقدم کنید. یا فرمود: «اعدلوا بین أولادکم فی النحل کما تحبون أن یعدلوا بینکم فی البر واللطف» میان فرزندان خود در عطا و بخشش بهعدالت رفتار کنید، همان طور که دوست دارید آنان نیز، در احترام و محبت میان شما عادلانه عمل کنند. یا فرمود: «اتقوا الله واعدلوا بین أولادکم کما تحبون أن یبروکم» از خدا بترسید و میان فرزندان خود بهعدالت رفتار کنید، همان طور که شما نیز دوست دارید آنها اطاعت و احترامتان کنند. یا فرمود: «إن الله تعالی یحب أن تعدلوا بین أولادکم حتی فی القُبَل» [۲۰] خداوند متعال دوست دارد که میان فرزندان خود یکسان عمل کنید، حتی در بوسیدن آنان. یا فرمود: « اعدلوا بین أولادکم فی السر کما تحبون أن یعدلوا بینکم فی البر و اللطف»[۲۱] میان فرزندان خود در نهان بهعدالت رفتار کنید، همان گونه که شما خود نیز دوست دارید آنان در احترام و محبت (نسبت بهشما) بهعدالت رفتار کنند.
۴) تأدیب کودکان
حق دیگر کودکان تأدیب و تربیت صحیح آنان است، انسان در بدو تولد فاقد هر نوع اندیشه و خلاقیت است، اما استعداد فوقالعاده جهت فراگیری و آموزش دارد. اگر در دوران طفولیت این ظرفیت و قابلیتها با اصول علمی اشباع نشود جای آن را مشاهدات و تجربیات اضافی، مضر و کم مصرف پر خواهد نمود، بهطوری که میان نیاز و اندوخته اصطکاک ایجاد خواهد شد. و این میتواند برای آینده کودک زیانبار باشد.
کارشناسان تربیتی معتقد اند: «کودک در اوایل وجود، هنوز شکل نگرفته و برای هر یک از سعادت و شقاوت قابلیت دارد. میتواند یک انسان کامل گردد و میتواند بهصورت یک حیوان پست و فرومایه در آید. سعادت و شقاوت آیندة هر فرد بهکیفیت پرورش او بستگی دارد».[۲۲]
استاد شهید مرتضی مطهری میفرماید: «تربیت در انسان باید بر شکوفا کردن روح باشد، آیا دورههای مختلف هم از این نظر فرق میکند یا نه؟ مسلم فرق میکند. بعضی دورهها تناسب و موقعیت بسیار بهتری برای شکوفا شدن استعدادها دارد، همین دوره بعد از هفت سالگی، دورة بسیار مناسبی است برای شکوفا شدن روح از انواع استعدادها و لذا جزء بهترین دوران عمر هرکسی همان دوران محصل بودن او است»[۲۳]
ما در تربیت فرزندان خود احتیاج به الگوهای مناسب داریم، و چه اسوة بالاتر از رفتار پیامبر أعظم(ص) در این راستا میتواند باشد؟ بدون شک راهنمایی آن حضرت میتواند کمک بسیار مؤثر و سودمند برای آینده فرزندان ما باشد و بکار گیری آن، هم سرنوشت فرزندان ما را تغییر داده و بهسوی کمال سوق خواهد داد و تأکید حضرت نیز خود گواه این مطلب میباشد که بارها فرموده است: «أدبوا أولادکم علی ثلاث خصال : حب نبیکم ، وحب أهل بیته ، وقراءة القرآن ، فان حملة القرآن فظل الله یوم لا ظل إلا ظله مع أنبیائه وأصفیائه» فرزندان خود را بر سه خصلت تربیت کنید: دوست داشتن پیامبر تان، دوست داشتن اهل بیت او و قرآن خواندن، چون حافظان قرآن روز قیامت در پناه خدا و با انبیاء و برگزیدگان او اند. و باز فرمود: «أکرموا أولادکم ، وأحسنوا آدابهم» بهفرزندان خود احترام بگذارید و آنان را نیکوتر تربیت نمایید. و باز فرمود: «ما نَحَلَ والِد وَلَدَهُ افضَلَ من أدبٍ حسنٍ»[۲۴] هیچ پدری بهفرزند خود چیزی بهتر از تربیت نیکو نبخشید.
از این فرمایشات گوهر بار بهخوبی روشن میشود که رسول خد(ص) نسبت بهاطفال تا چه میزانی عنایت و ملاطفت داشته و تا چه میزانی اهتمام بهتریبت و أدب آنان نموده است؟ چون ساختار آینده امت اسلامی را فرزندان مسلمانان شکل میدهند. اگر این زیر ساختها درست پایگذاری نگردد امنیت امت اسلامی بهمخاطره قرار میگیرد، لذا عنایت خاص رسول معظم(ص) این بوده که نسبت به تربیت نسل مسلمانان توجه کافی صورت بگیرد تا هیچ خطری این امت را تهدید نکند و با ارائه این الفاظ زیبا سعی کرده تا مسلمانان را نسبت بهحقوق مسلم اولاد خود منتبه سازد.
۵) آموزش کودکان
از نظر پیامبر اسلام حق دیگر کودکان آموزش آنان است، چون دین آن حضرت روی آموزش عنایت خاص داشته که در قرآن کریم طی آیات متعدد بهآن اشاره شده است (مثل آنچه که در سور مبارکه علق و دیگر آیات الهی آمده است).
در خصوص آموزش فرزندان، پیامبر(ص) روی چند محور تأکید فراوان دارد که والدین باید آن را رعایت کند. یکی از این محورها آموزش قرآن است، رسول خد(ص) یاد دادن قرآن را بهعنوان یک حق مطرح کرده و پدران را ملزم بهأدای آن نموده است. دومین محور از دیدگاه رسول أعظم تأکید روی آموزش شنا و تیر اندازی است که باز بهعنوان یک حق روی آن تأکید شده که پدران وظیفه دارند فرزندان خود را با این فنون آشنا و مجهز سازند. چون این دو فن از رشتههای ورزش مفرح شمرده میشود و تأثیر فراوان روی شادابی و طراوت بچهها میگذارد.
سومین محور این است که پدر لازم است تکیه گاه و مددکار فرزندان خود بوده و او را در سراشیبی زندگی یاری رساند، همان طور که میفرماید: «عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِیعبد الله(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): رَحِمَ اللَّهُ وَالِدَیْنِ أَعَانَا وَلَدَهُمَا عَلَی بِرِّهِمَا» [۲۵] خدا رحمت کند پدران و مادرانی را که فرزندانشان را بر نیکی کردن بهخودشان کمک کنند. و نیز فرمود: (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَی بِرِّه)ِ[۲۶] خدا رحمت کند پدری را که فرزندش را بر نیکی کردن بهخود کمک کند.
توفیق در زندگی وابسته بهدانش و تجربه است، اما تایم عمر انسان بهاندازهای نیست که بهخوبی و مهارت تمام دانش اندوزی و کسب تجربه نماید، لذا اگر بخواهیم قلههای پیروزی را بهسرعت پشت سر بگذاریم ناگزیر از انتقال تجارب و مهارتهای ضروری بههمدیگر هستیم، هرچه سرعت انتقال بالاتر باشد شانس ظفرمندی نیز افزایش پیدا میکند. با توجه بهقلت فرصت و ضرورت دانش اندوزی است که سخنان رسول اکرم(ص) عمق یافته و روش عملی آن جناب بیشتر دست یار ما میگردد، و زودتر به نتیجه میرساند. طبیعی است که حضرت آنچه را که فرموده خود اولین کسی بوده که بر صحت آن اعتقاد داشته و عملی ساخته و اصحاب خود را نیز در آن جهت سوق داده باشد. بنابراین اگر بخواهیم از سنت رسول أعظم(ص) بهرهمند شویم لازم است که به ژرفای این سنت نفوذ کنیم و تمام زوایای آن را مورد نظر و توجه قرار دهیم تا استعداد خود را شکوفا سازیم و بتوانیم اندوختههای خود را افزایش دهیم.
۶) ازدواج فرزندان
کودکان پس از مدتی بهسن رشد و کمال میرسند، نیازهای آنان افزایش یافته و به تناسب آن توقعات شان هم بالاتر میرود. با توجه به حساسیت این دوره و وجود زمینههای کجروی و انحراف، میتوان به عمق دیدگاه رسول اکرم(ص) رسید و این که چرا حضرت فرموده است: «إن من حق الولد علی والده أن یزوجه إذا بلغ»[۲۷] از جمله حقوق فرزند بر پدرش این است که هر گاه به سن بلوغ رسید او را همسر دهد.
تزویج و تشکیل خانواده پس از قابلیت یافتن، جزء الزامات قوانین شرعی بوده و عقلاً نیز ضرورت آن انکار ناپذیر است. هر چند که بحث ما روی حقوق کودک است ولی حق تزویج پس از رسیدن به سن رشد و تکلیف نیز در ادامهی حقوق کودک قرار دارد و جزء الزامات شرعی و عرفی میباشد: پس طرح و یاد آوری آن منافات با مبحث مورد نظر ندارد و میتواند در راستای سایر حقوق کودک قابل تذکر باشد.
شریعت اسلام که بر خاسته از کتاب، سنت و سایر ادله میباشد، تأکید فراوان روی عملی سازی و عینیت دهی این امر مقدس دارد و در منابع روایی بهعنوان مستحب مؤکد مورد عنایت واقع شده و از زبان رسول أعظم(ص) نقل شده که: «وَ مِنْ سُنَّتِیَ النِّکَاحُ» یافرمود: «وَ إِنَّ مِنْ سُنَّتِیَ النِّکَاحَ»[۲۸] و از جملة سنت من نکاح است.
فقها با توجه به این احادیث شریف بخشی از فقه را بهبیان احکام نکاح اختصاص داده و در باب مقدمات نکاح تأکید جدی بر التزام ازدواج نموده و والدین را به عنوان این که اولی به امور فرزندان خود اند و مصالح آنها را از هرکسی دیگر سریعتر تشخیص میدهند این افتخار را یافته اند که آخرین مسؤلیت پدری خود را به فرجام رساند و جهت تحقق این امر خیر، آستین همت بالا زند تا با اقدام بهموقع خود (ضمن فراهم سازی زمینههای تزویج) شاهد پرشکوه ترین صحنههای زندگی اولاد خود باشند تا جای که در فرهنگ اسلامی آخرین آرزوی والدین دیدن فرزندان در رخت عروسی و دامادی بوده و توجه مسلمانان به آن قابل تحسین میباشد.
۷) احترام خاص دختران
بخشی از کودکان ما جنس مؤنث هستند، إناث بهخاطری که پس از دورة کودکی باید منزل پدری خود را ترک کرده زندگی جدیدی را در محیط غریب آغاز نمایند، میشود گفت: بهترین دورة عمر آنها زندگی در سایه پر مهر والدین میباشد. به تجربه ثابت شده که همه دختران شانس بالا و اقبال موفقیت آمیز در خانه شوهر ندارند. ما هر روز متأسفانه شاهد از هم گسیختگی کانونهای خانوادهها هستیم و میزان ناکامی دختران در خانه بخت قابل توجه میباشد.
از آنجا که ما باور داریم که رسول خد(ص) برای تربیت، تبلیغ و تکامل بشر از سوی خداوند مبعوث گردیده است و هیچ حکمی و کلامی را بدون علت بزبان جاری نمیکند. همان طور که قرآن میفرماید: و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید، آنچه میگوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! ]وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی[ النجم ۵۳ / (۳ و ۴) پس سنت رسول خد(ص) نیز در امتداد وحی الهی و الهام گرفته از انفاس قدسی میباشد.
قرآن در مورد فرهنگ جاهلی میفرماید: در حالی که هر گاه به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه میشود و به شدّت خشمگین میگردد، بهخاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری میگردد (و نمیداند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم میکنند!. ]وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالاُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ یَتَواری مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ[ النحل ۱۶/ (۵۸ و۵۹) حمزه بن حمران در حدیثی مرفوع میگوید: مردی در خدمت پیامبر(ص) بود که خبر بهدنیا آمدن فرزندش را به او دادند، رنگش برگشت. پیامبر فرمود: چه شده است؟ عرض کرد: خیر است. پیامبر فرمود: بگو. عرض کرد: وقتی از خانه بیرون آمدم همسرم درد زایمان داشت و حالا برایم خبر آوردند که دختر زاییده است. پیامبر(ص) فرمود: سنگینی او روی زمین است و بر سرش آسمان سایه میافکند و خدا روزیش میدهد و او یک دستة گل است که میبویی. «فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ(ص) الأَرْضُ تُقِلُّهَا وَ السَّمَاءُ تُظِلُّهَا وَ اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَ هِیَ رَیْحَانَةٌ تَشَمُّهَا».
باز فرمود: خداوند تبارک و تعالی به زنان مهربانتر از مردان است. هیچ مردی نیست که زنی از محارم خود را خوشحال سازد، مگر این که خدای متعال در روز قیامت او را شادمان گرداند. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَی الذُّکُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ یُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَی امْرَأَةٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا حُرْمَةٌ إِلا فَرَّحَهُ اللَّهُ تَعَالَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ»[۲۹] ابن مسعود میگوید: از رسول خد(ص) شنیدم که فرمود: هرکه دختری داشته باشد و او را نیکو تربیت کند و به خوبی آموزش دهد و از نعمتهای که خداوند ارزانیش کرده او را به وفور بهرهمند سازد، آن دختر برای وی مانع و پردهأی در برابر آتش دوزخ خواهد بود. (عن ابن مسعود قال سمعت النبی(ص) یقول: من کانت له ابنة فأدبها وأحسن أدبها وعلمها وأحسن تعلیمها وأوسع علیها من نعم الله التی أوسع علیه کانت له منعة وسترا من النار)[۳۰]
بنابراین پیامبر(ص) در امتداد مبارزه با فرهنگ جاهلیت و اصلاح ساختار جامعه تلاش کرد تا جایگاه کودک دختر را در خانوادهها استوار سازد و حفظ حرمت و احترام او را برای والدین شفاف نماید تا در هیچ برهة از تاریخ کسی به خود اجازه ندهد نسبت به دختران دهنکجی نماید.
تذکر
آنچه در این مختصر مورد عنایت قرار گرفت بررسی کلی و جامع سنت رسول اکرم(ص) در مورد حقوق کودک نیست، بلکه شمة از چشمه سار نورانی پیامبر گرامی(ص) بود که در حد یک نوشتهای کوتاه مورد کنکاش قرار گرفت اما نگاه عمیق در این خصوص نیازمند فرصت وسیع و مجالی کافی است که اگر توفیق رفیق گردید در نوبت دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
● جمع بندی و نتیجه
کودکان عصاره وجودی انسان، و ثمرة زندگی میباشند، همان طور که انسان موجود کریم و قابل احترام است، کودکان نیز قابلیت و شایستگی تکریم را دارا هستند. بنابراین لازم است که در هر برهه بر حقوق آنها توجه شود و رعایت آن جزء سرخط زندگی قرار گیرد.
پیامبر عزیز اسلام(ص) در بدو بعثت و نیز پس از حاکمیت و تشکیل حکومت، در سنت درخشان خود مسیر روشن و یادگار تابناک برای امت اسلامی بر جای نهاد، که اینک در آثار علما، محدثان و مورخان ثبت گردیده و در امتداد تاریخ نسل اندر نسل دست به دست شده تا در اختیار بشر امروزی قرار گرفته است. در این سنت، مترقی ترین قانون زندگی تجلی یافته، که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد نهتنها در حق کودکان که حتی در حق هیچ بشری روی زمین اجحاف و ستم نخواهد شد.
پس اگر در جوامع مسلمین کجروی است دلیل آن ناآشنایی با فرامین حیات بخش اسلام و سیره نورانی نبی اکرم(ص)میباشد. یا این که ما عادت نکرده ایم زندگی در سایه قانون را جدی تلقی نمایم، لذا با مشکلات عدیده مواجه هستیم. پس راه حل معضلات اجتماعی ما و زدودن ظلم و بیعدالتی از جامعه، برگشت به قوانین شرعی و التزام به مقررات دینی است و همین طور فهم و تبیین درست احکام خدا و درک درست سنت و اعتقاد به درستی و اهتمام به رعایت تمام جزئیات آن. در این نوشتار کوتاه دیدیم که رسول خد(ص) به شایستگی تلاش کرد تا عملاً و قولاً ثابت کند که کودکان چه موجودات ارزشمندی هستند و چه حقوقی در جامعه میتوانند داشته باشند و چه رفتار در خور شأن کودکان نمود تا خط روشنی باشد برای تمام کسانی که به انسانیت و کرامت انسانی میاندیشند.
محمد علی ابراهیمی
[۱] . محمد جعفر لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق،ص ۲۳۵۲، ج ۳، چاپ دوم ۱۳۸۱، نشر گنج دانش.
[۲] . همان، ج ۲، ص ۸۸۲.
[۳] . حبیب الله طاهری، حقوق مدنی، ص ۱۲۴؛ ج ۱، چاپ دوم ۱۳۷۶، دفتر انتشارات اسلامی قم.
[۴] . سید روح الله الموسوی الخمینی، تحریر الوسیله، الجزء الثانی، ص ۱۲، القول فی الصغر، چاپ سوم ۱۴۰۸هـق، مؤسسه اسماعلیان قم.
* دانش پژوه کارشناس ارشد
[۵] . الدکتور وهبه الزحیلی، الفقه الاسلامیه و ادلته، ص ۴۴۶۷ ج ۶، الطبعه الرابعه ۱۴۱۸ هـ۰ق-۱۹۹۷م دارالفکر بدمشق.
[۶]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلدهای ۱، ۲، و ۳ صفحات ۸۵۴، ۳۱۸ و ۶۶، مترجمان احمد آرام، عسکری پاشانی و امیر حسین آریان پور، چاپ نهم ۱۳۸۲، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
[۷]. سید محمد باقر حجتی، اسلام تعلیم و تربیت، ص ۱۷۱، چاپ ۱۳۵۸، دفتر نشر فرهنگ اسلامی تهران.
[۸] . الشیخ الطوسی، المبسوط، ج ۷ ص ۴، صححه وعلق علیه محمد الباقر البهبودی، عنیت بنشره ،المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة ،چاپ حیدری ۱۳۵۱ ش.
[۹] . رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق،ص ۱۶، چاپ ۱۴۱۲ هـ.ق، انتشارات شریف رضی، قم
[۱۰] . أبی داود سلیمان بن الاشعث السجستانی الازدی، سنن ابی داود، ج ۴، ص ۱۴۷، ح ۵۲۰۲ و ۵۲۰۳، چاپ اول دارإبن حزم، بیروت لبنان
[۱۱] . ابی بکر أحمد بن الحسین بن علی البیهقی،،وفات ۴۵۸هـق، السنن الکبیر، ج ۹، ص ۵۳، المطبعه دارالفکر النشر: دارالفکر، بیروت لبنان، بیتا.
[۱۲] . رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، پیشین، ص ۲۵.
[۱۳] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۳، ح ۴۷۰۷، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۳ هـق. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۱، ص ۴۸۶، ح ۲۷۶۹۵، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام قم، ۱۴۰۹ هـق.
[۱۴] . المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۶، ص ۵۸۶، ح ۴۵۹۵۸.
[۱۵] . ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، ج ۱۷، ص ۲۷۲، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی قم، چاپ ۱۴۰۴ هـق.
[۱۶] . الحافظ نور الدین علی بن ابی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، المتوفی سنة ۸۰۷ بتحریر الحافظین الجلیلین: العراقی وابن حجر، ج ۸، ص ۱۹۵، چاپ ۱۴۰۸ ه ۱۹۸۸م، دار الکتب العلمیة بیروت لبنان.
[۱۷] . علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۸۵، ح ۵۰، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ هـق.
[۱۸] . العلامة علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی، المتوفی سنة ۹۷۵، تحقیق محمود عمر الدمیاطیّ، کنزالعمال فی سنن الأقوال و الأفعال،ج ۱۶، ص ۴۱۶، ح ۴۵۱۹۱ الی ۴۵۱۹۳، الطبعة الاولی ۱۴۱۹ هق، ۱۹۹۸ میلادی، دار الکتب العلمیة، بیروت لبنان.
[۱۹] . همان ج ۱۶، ص ۴۱۸ ح ۴۵۲۰۱.
[۲۰] . المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۶، ص ۴۴۴، ح ۴۵۳۴۶ و ۴۵۳۴۷ و ص ۴۴۵، ح ۴۵۳۴۸ الی ۴۵۳۵۸.
[۲۱] . رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارمالأخلاق، پیشین، ص ۲۲۰
[۲۲] . ابراهیم امینی، آیین تربیت، ص ۱۱، چاپ دوازدهم ۱۳۶۸، انتشارات اسلامی، تهران.
[۲۳] . مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص ۶۳، چاپ ۲۴ ۱۲۷۳، انتشارات صدرا تهران.
[۲۴] . المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۶، ص ۴۵۶، ح ۴۵۴۰۹ الی ۴۵۴۱۱.
[۲۵] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۸، ح ۲، ۵، ۷، و ۹، مؤسسه آل البیت قم، ۱۴۰۸ هـق.
[۲۶] . ثقة الاسلام کلینی، الکافی، ج ۶، ص ۵۰، ح ۶، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ هـش.
[۲۷] . المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۶، ص ۴۵۷، ح ۴۵۴۱۶. . رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارمالأخلاق، پیشین، ص ۲۲۰.
[۲۸] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۱۰۷، ح ۲۵۱۵۸ و ۲۵۱۵۹، مؤسسه آل البیتA قم، ۱۴۰۹ هـق.
[۲۹] . ثقة الاسلام کلینی، الکافی، پیشین، ج ۶، ص ۵، ح ۶، ۷.
[۳۰] . الحافظ نور الدین علی بن ابی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، پیشین، ج ۸، ص ۱۵۸.
[۱] . محمد جعفر لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق،ص ۲۳۵۲، ج ۳، چاپ دوم ۱۳۸۱، نشر گنج دانش.
[۲] . همان، ج ۲، ص ۸۸۲.
[۳] . حبیب الله طاهری، حقوق مدنی، ص ۱۲۴؛ ج ۱، چاپ دوم ۱۳۷۶، دفتر انتشارات اسلامی قم.
[۴] . سید روح الله الموسوی الخمینی، تحریر الوسیله، الجزء الثانی، ص ۱۲، القول فی الصغر، چاپ سوم ۱۴۰۸هـق، مؤسسه اسماعلیان قم.
* دانش پژوه کارشناس ارشد
[۵] . الدکتور وهبه الزحیلی، الفقه الاسلامیه و ادلته، ص ۴۴۶۷ ج ۶، الطبعه الرابعه ۱۴۱۸ هـ۰ق-۱۹۹۷م دارالفکر بدمشق.
[۶]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلدهای ۱، ۲، و ۳ صفحات ۸۵۴، ۳۱۸ و ۶۶، مترجمان احمد آرام، عسکری پاشانی و امیر حسین آریان پور، چاپ نهم ۱۳۸۲، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
[۷]. سید محمد باقر حجتی، اسلام تعلیم و تربیت، ص ۱۷۱، چاپ ۱۳۵۸، دفتر نشر فرهنگ اسلامی تهران.
[۸] . الشیخ الطوسی، المبسوط، ج ۷ ص ۴، صححه وعلق علیه محمد الباقر البهبودی، عنیت بنشره ،المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة ،چاپ حیدری ۱۳۵۱ ش.
[۹] . رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق،ص ۱۶، چاپ ۱۴۱۲ هـ.ق، انتشارات شریف رضی، قم
[۱۰] . أبی داود سلیمان بن الاشعث السجستانی الازدی، سنن ابی داود، ج ۴، ص ۱۴۷، ح ۵۲۰۲ و ۵۲۰۳، چاپ اول دارإبن حزم، بیروت لبنان
[۱۱] . ابی بکر أحمد بن الحسین بن علی البیهقی،،وفات ۴۵۸هـق، السنن الکبیر، ج ۹، ص ۵۳، المطبعه دارالفکر النشر: دارالفکر، بیروت لبنان، بیتا.
[۱۲] . رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، پیشین، ص ۲۵.
[۱۳] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۳، ح ۴۷۰۷، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۳ هـق. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۱، ص ۴۸۶، ح ۲۷۶۹۵، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام قم، ۱۴۰۹ هـق.
[۱۴] . المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۶، ص ۵۸۶، ح ۴۵۹۵۸.
[۱۵] . ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، ج ۱۷، ص ۲۷۲، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی قم، چاپ ۱۴۰۴ هـق.
[۱۶] . الحافظ نور الدین علی بن ابی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، المتوفی سنة ۸۰۷ بتحریر الحافظین الجلیلین: العراقی وابن حجر، ج ۸، ص ۱۹۵، چاپ ۱۴۰۸ ه ۱۹۸۸م، دار الکتب العلمیة بیروت لبنان.
[۱۷] . علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۸۵، ح ۵۰، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ هـق.
[۱۸] . العلامة علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی، المتوفی سنة ۹۷۵، تحقیق محمود عمر الدمیاطیّ، کنزالعمال فی سنن الأقوال و الأفعال،ج ۱۶، ص ۴۱۶، ح ۴۵۱۹۱ الی ۴۵۱۹۳، الطبعة الاولی ۱۴۱۹ هق، ۱۹۹۸ میلادی، دار الکتب العلمیة، بیروت لبنان.
[۱۹] . همان ج ۱۶، ص ۴۱۸ ح ۴۵۲۰۱.
[۲۰] . المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۶، ص ۴۴۴، ح ۴۵۳۴۶ و ۴۵۳۴۷ و ص ۴۴۵، ح ۴۵۳۴۸ الی ۴۵۳۵۸.
[۲۱] . رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارمالأخلاق، پیشین، ص ۲۲۰
[۲۲] . ابراهیم امینی، آیین تربیت، ص ۱۱، چاپ دوازدهم ۱۳۶۸، انتشارات اسلامی، تهران.
[۲۳] . مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص ۶۳، چاپ ۲۴ ۱۲۷۳، انتشارات صدرا تهران.
[۲۴] . المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۶، ص ۴۵۶، ح ۴۵۴۰۹ الی ۴۵۴۱۱.
[۲۵] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۸، ح ۲، ۵، ۷، و ۹، مؤسسه آل البیت قم، ۱۴۰۸ هـق.
[۲۶] . ثقة الاسلام کلینی، الکافی، ج ۶، ص ۵۰، ح ۶، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ هـش.
[۲۷] . المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۶، ص ۴۵۷، ح ۴۵۴۱۶. . رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارمالأخلاق، پیشین، ص ۲۲۰.
[۲۸] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۱۰۷، ح ۲۵۱۵۸ و ۲۵۱۵۹، مؤسسه آل البیتA قم، ۱۴۰۹ هـق.
[۲۹] . ثقة الاسلام کلینی، الکافی، پیشین، ج ۶، ص ۵، ح ۶، ۷.
[۳۰] . الحافظ نور الدین علی بن ابی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، پیشین، ج ۸، ص ۱۵۸.
منبع : صنایع نیوز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست