جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پاسخ امام حسین (ع )از اشعار یزید


پاسخ امام حسین (ع )از اشعار یزید
((بـسـم اللّه الـرحمن الرحیم , (فان كذبوك فقل لی عملی ولكم عملكم انتم بریئون مما اعمل وانا بری مما تعملون ), والسلام )). ((یـزیـد بن معاویه نامه ای بهمراه اشعاری برای ((عبداللّه بن عباس )), یا طبق نقلی ,برای ((عمرو بـن سـعـیـد)) حـاكـم مكه فرستاد تا آن را در مراسم حج بخواند, یزید چون ازروحیه مردم مدینه وروحـیـه سـلحشوری سید الشهدا(ع )مطلع بود ومی دانست كه آنان زیربار حكومت غاصبانه یزید نـمـی روند , لذا تصمیم داشت از باب مصالحه ونرمش , وقوع جنگ را بگیرد, زیرا می دانست جنگ وكـشـتـه شـدن حـسین بن علی (ع )برای او گران تمام می شود, مردم مدینه وقتی اشعار یزیدرا دیـدند, آن را خدمت امام حسین (ع ) فرستادند, رهبر آزادگان جهان با یك نظر به فراست دانست كـه ایـن اشـعـاررا یزید فرستاده , لذا در پاسخ او به یك آیه از قرآن كریم بسنده كردند كه خطاب به پیامبر(ص ) می فرماید: (وان كذبوك فقل لی عملی ولكم عملكم انتم بریئون مما اعمل وانا بری مماتعلمون ). ((اگـر كـفـار تـورا تـكـذیب كردند, بگو من مسؤول اعمال خودم هستم وشما هم مسؤول اعمال خودتان , شما از اعمال من بیزار هستید ومن هم از آنچه شما انجام می دهید بیزار هستم )). اینك چند نمونه از اشعار یزید:
یا قومنا لا تشبوا الحرب اذ سكنت
تمسكوا بحبال الخیر واعتصموا.
قد غرت الحرب من قد كان قبلكم
مـن القـرون وقـد بادت به الامـم .
فانصفوا قومكم لا تهلكوا بذخا
فرب ذی بذخ زلت به القدم [۱] .
((آتش جنگ را كه خاموش است شعله ور نسازید, وبه راه خیر چنگ بزنید. ((جنگ اقوام گذشته را مغرور كرد وجمیعت هائی را نابود ساخت . ((در حـق خـویـشـان خـود, نـیـكـی كنید وكبر وبزرگی را كنار بگذارید كه چه بساافراد متكبر قدم هایشان لغزید)).
● تحلیل پاسخ امام (ع )
سید الشهدا(ع ) با تمسك به آیه شریفه سوره یونس , اعلان برائت از كفارومشركین ومنافقین وهمه دشـمـنـان اسلام می نماید كه اصولا هیچ راه مصالحه وسازش با آنها وجود ندارد ودر واقع این آیه اجـمالی است از آنچه در سوره كافرون آمده كه شش نفر از كفار به رسولخدا(ص ), پیشنهاد كردند كـه : ((یك سال تو خدایان مارا عبادت كن , یك سال هم ما خدای تورا پرستش می كنیم , در نتیجه اگـر مـسـلـك مابهتر بود, تو ضرر نكرده ای , واگر دین تو بهتر بود, ما ضرر نكرده ایم وشریك در كیش تو شدیم )) [۲] . اما در این حال سوره كافرون نازل شد وپاسخ محكمی به همه این پیشنهادات داد, زیرا قرآن كریم هـرگـونـه هـمكاری ومساعدت ومودت ودوستی ومطاوعه وسازش با كفار ومشركین ودشمنان اسلام را ممنوع كرده است . خـداونـد مـتعال میفرماید: (یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا عدوی وعدوكم اولیاتلقون الیهم بالمودهٔ وقد كفروا بما جاكم من الحق ) [۳] . ((ای مؤمنین ! دشمنان من وخودتان را, دوست نگیرد, شما نسبت به آنها اظهارمحبت می كنید در حال كه به آنچه از حق برای شما آمده كافر شده اند. شان نزول آیه در مورد حاطب بن ابی بلتعه است كه مفسرین چنین نقل كرده اند.
● جریان سارهٔ وحاطب بن ابی بلتعه
سـارهٔ از خـوانـنـدگان مكه بود كه دو سال بعد از واقعه بدر در مدینه خدمت پیامبر(ص ) رسید, حـضرت از او پرسید آیا آمده ای مسلمان شوی یا به مدینه هجرت كرده ای ؟
گفت : هیچكدام , بلكه مـحـتـاج شـده ام , آمـده ام از شما كمك بگیرم , حضرت فرمود: پس جوانان مكه چه شدند كه تو با خـوانـندگی برای آنها, زندگیت تامین شود؟
گفت ((ما طلب منی بعد وقعهٔ بدر)) بعد از جنگ بـدر دیـگر, كسی حال خوشی ندارد كه من برای او خوانندگی كنم , اینجا بود كه حضرت دستور داد مقداری لباس وكمك های نقدی به او كردند, واین در حالی بود كه پیامبر(ص ) برای فتح مكه خودراآماده می كرد. حـاطـب بن ابی بلتعه كه خانواده اش در مكه بودند واز آزار واذیت كفار نسبت به فرزندانش نگران بـود, تـصـمیم گرفت كه با مشركین مكه همكاری اطلاعاتی نماید تاآنها هم متقابلا خانواده اورا تـحـت فـشـار قـرار نـدهند, لذا نامه ای به مردم مكه نوشت وآنهارا از آمدن پیامبر(ص ) وجنگیدن مسلمانان بر حذر داشت ((ان رسول اللّه یریدكم فخذوا حذركم )) حاطب نامه را به ساره داد كه به مردم مكه برساند. جبرئیل این جریان را به اطلاع پیامبر رساند, علی (ع ), عمار, عمر, زبیر, طلحهٔ ,مقداد بن اسود وابو مـرثـد, مـامور تعقیب ساره وگرفتن نامه از او شدند, اما وقتی اثاث ساره را بازرسی كردند چیزی نـیافتند لذا خواستند برگردند.
اما امیرالمؤمنین (ع )فرمود: ((واللّه ما كذبنا ولا كذبنا وسل سیفه وقـال لها اخرجی الكتاب والا واللّه لاضربن عنقك )) نه ما دروغ می گوئیم ونه پیامبر, لذا شمشیررا كـشـید وفرمود: یا نامه رابه ما بده یا تورا خواهم كشت , اینجا بود كه ساره , نامه را از لای گیسوان خود بیرون آورد وتحویل داد. پـیـامـبـر(ص ) حـاطـب را احضار كرد واز این خیانت او سؤال كرد, حاطب گفت تمام مهاجرین , افـرادی را در مكه دارند كه از زن وبچه آنها حمایت كند مگر من كه درمكه هیچ پشتیبانی را ندارم لذا به این وسیله خواستم جلوی آزار واذیت كفاررا نسبت به خانواده ام بگیرم , این در حالی است كه میدانم این نامه برای آنها مفید نخواهد بودوخداوند متعال اراده خودرا محقق می سازد [۴] این حادثه تاریخی نشان میدهد كه مؤمنین نسبت به كفار هرگز حق همكاری ومساعدت ومصالحه را ندارند.
پی‌نوشتها:
۱) مقتل خوارزمی , ج۱ , ص ۲۱۸/تاریخ ابن عساكر, ص ۲۰۳ ناسخ , ج۲ , ص ۲۸.
۲) مجمع البیان ۱۰/۵۵۲ , تفسیر فخر رازی ۳۲/۱۴۴.
۳) ممتحنه / ۱.
۴) مجمع البیان ۹/۲۶۹, التفسیر الكبیر ۲۹/۲۹۶.
منبع : بلاغ