پنجشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۳ / 3 October, 2024
مجله ویستا

ما و کودکمان گاهی به تغییر در رفتار نیاز داریم


ما و کودکمان گاهی به تغییر در رفتار نیاز داریم
مشکلات تربیت کودکان همیشه شامل موارد شسته و رفته ای نیستند. گاه حل این مشکلات نیاز به شکیبایی، حلم و بردباری شما دارد و گاه نیاز به مشاور را ضروری می نماید.
۱) کودک نق نقو
نق، غرغر، ونگ ونگ، شکایت، یا هر اسم دیگری که بر آن بگذاریم بسیاری از والدین با آن آشنایی کامل دارند. لحن صدای کودکی که خواهشی رابه اصرار تبدیل می کند به ویژه اگر کار همیشگی او باشد ممکن است پدر ومادر را آشفته خاطر کند. بسیاری از والدین شکایت می کنند که کودکشان هر گاه دهان خود راباز می کند با صدای جیغ مانند وتودماغی شروع به نق زدن می کند. آنان به موارد بی شماری اشاره می کنند. برای خوردن چیزی قبل از شام نق می زنند. اگر یکی از خواهرها یا برادرهایش به وسایل او دست بزند نق می زند. در راه رفتن به فروشگاه در خودرو و به خصوص هنگام دیدن پدر بزرگ مدام نق می زند. شاید بهترباشد بگوییم کودک نق نقو همیشه در حال نق زدن است. بسیاری از والدین این گونه کودکان به صبر و تحمل خود می بالند. حقیقت این است که آنان واقعا می کوشند خشم وعصبانیت خود را فروببرند اما فشار داشتن فرزندی که همواره نق می زند عواقبی نیز به دنبال دارد شاید در درون از کوره به در روند و جوش بیاورند وکم کم نگران زمانی شوند که دیگر علاقه ای نداشته باشند ساعاتی را با فرزند خود سپری کنند. اغلب این مساله پدر و مادر را وا می دارد تا در جست وجوی کمک فردی متخصص برآیند.
۲) کودک به اصطلاح نحس
کودک نحس از حدود ۱۸ ماهگی کج خلق و نحسی باور نکردنی از خود نشان می دهد. رفتار کودک نحس ممکن است به قدری غیر قابل تحمل شود که به ناچارمجبور شوید او را ازمهد کودک بیرون بیاورید.
گاهی اوقات کودک تا هشت بار در روز نحسی می کند وسروصدای او حتی تا سر خیابان نیز شنیده می شود. بعضی وقت ها حتی همسایه ها نیز شاکی می شوند!
کودکان به صورت های متفاوتی نحسی می کنند ،به عنوان مثال خود را به کف زمین می اندازند تا آنجا که می توانند و قدرت دارند با صدای بلند جیغ می زنند، ناسزا می گویند دست و پای خود را به زمین می کوبند و گاهی اوقات نفس خود راحبس می کنند تاآن جا که رنگ صورتشان کبود می شود، نحسی این کودکان از ۳۰ ثانیه تا ۳۰ دقیقه به طول می انجامد. آنان ازاین روش برای تاثیر گذاشتن بر دیگران و رسیدن به خواسته های خود استفاده می کنند. برای مثال اگربه درخواست چنین کودکی جواب رد بدهند ممکن است نحس شود.
بسیاری ازوالدین این گونه کودکان زمانی به فکر کمک گرفتن از متخصص می افتند که دیگر به ستوه آمده و نا امید شده اند و فکر می کنند همه روش ها را آزموده اند. ازکتک زدن کودک گرفته تا التماس کردن، رشوه دادن، حواس او راپرت کردن وحتی نادیده گرفتن رفتارش، هیچ یک موثر نبوده است.
۳) کودکی که در تخت خود نمی خوابد
چنین کودکی در حقیقت تختخوابی ندارد یا این چنین به نظر می رسد. اومقابل تلویزیون روی زمین به خواب می رود تاهنگامی که والدینش برای خواب آماده شوند بیدار است چرا که با خوشحالی میان آن دو جای راحتی پیدا می کند و می خوابد. آنان نمی توانند کودک را وادار کنند مثلا سر ساعت مناسب بخوابد.
او معمولا هر زمان که بخواهد می خوابد. بسیاری از شب ها بین ساعت ۹ تا ۱۰ روبه روی تلویزیون به خواب می رود. وقتی پدریا مادراو را بلند می کنند تا در تخت بگذارند فریاد می کشد تا بالاخره آنان تسلیم شوند.
او حتی می تواند ساعت ها به جیغ و فریاد زدن ادامه دهد. کودکانی که از خوابیدن در تخت خود امتناع می ورزند در طول شب دائم از تخت پایین می آیند یا چندین بار بیدار می شوند و این مساله ممکن است معضلی واقعی برای والدین باشد که اغلب خسته از کار روزانه شدیدا به خواب شب نیاز دارند.
۴) بازنده بداخلاق
این کودک از باختن بیزار است تاآنجا که والدین او به یاد می آورند گرایش به بلند پروازی و جاه طلبی داشته است. شاید درآغازپدر و مادر این حقیقت را که پسرشان پر جرات است پنهانی ستوده باشند ولی عملا او را تشویق نکرده اند تا انتظار داشته باشد که در هر بازی یا فعالیتی برنده او باشد. او بازنده بد اخلاقی است. هنگامی که بازیکن بد مدرسه رفتن را آغاز می کند شاید هیچ یک از کودکان میلی به بازی با او نشان ندهند.
اغلب آموزگاران شکایت می کنند که او سعی می کند به همکلاسان خود زور بگوید و برآن ها چیره شود. در حقیقت این امر والدین، کودک را متعجب نمی سازد چرا که آنان اغلب شاهد چنین صحنه ای بوده اند.
مثلا کودک در حال بازی جنگ ستارگان با کودک همسایه است، تا وقتی که بازیکن بد به دوستش دستور
می دهد دقیقا چه کار کند و دائم سفینه او را هدف می گیرد همه چیز روبه راه است و آنان ۱۰دقیقه با خوشحالی تمام با یکدیگربازی می کنند اما به محض این که نوبت کودک دیگر می شود بازیکن بداز مردن امتناع می کند.
پس از این که دوستش به سفینه او شلیک می کند یکدفعه عصبانی می شود و از کوره در می رود بلند می شود وسفینه اش را به زمین می کوبد. اغلب پس از این ماجرا گریه سر می دهد و هق هق کنان به والدین خود شکایت می کند که همه اش سفینه مرا هدف می گیرد.
رفتار جاه طلبانه او و این که باید برنده شوم مایه روسیاهی و شکست اوست. اگر برای کنارآمدن اوبا همسالانش به او کمک نکنیم و چاره ای نیندیشیم به جایی می رسد که همه از او دوری می کنند.
۵) کودکی که مدام از غذا ایراد می گیرد
برخی از کودکان با وجود داشتن مشکلات جزو گروه اول نیستند. کودک ۶ساله مودب،مهربان و جذابی که همه از دیدنش لذت می برند شاید یک ایراد گیر غذا باشد. سرمیز دائم با غذا بازی می کند آرام غذا می خورد و حتی از چشیدن بسیاری از غذا ها خودداری می کند. اغلب نمی خواهد درست از قاشق وچنگال استفاده کند. سفره یا میز را ترک می گوید وادعا می کند اصلا اشتها ندارد واگر غذایی را به زور به دهان او بگذارید دچار تهوع می شود. اما ۳۰ دقیقه پس ازترک میز غذا در حالی که غذای او تقریبا دست نخورده مانده است یک غذای سبک می خواهد، والدین این گونه کودکان مدعی هستند که آنان از خوردن هر چیزی که برایشان مفید است مانند گوشت و سبزیجات سرباز می زنند در حقیقت تنها چیزی که می خورند نان و شیرینی است.
برخی از والدین هنگام غذا خوردن تمام وقت خود را صرف یاد آوری، تهدید یا التماس کردن به کودک می کنند. اگر زمان خوردن غذا به خوبی تنظیم شود می توان از بروز بسیاری از این قبیل مشکلات جلوگیری کرد.
● بهبود مشکل رفتاری کودک
کودک نق نقو، کودکی که از خوابیدن در تخت خود امتناع می کند، کودکی که مدام از غذا ها ایراد می گیرد و بازیکن بد همه وهمه یک مشکل مشترک دارند.
رفتار شان باعث بروز برخوردهای بین آنان با والدینشان و در برخی موارد با آموزگاران و حتی همسن وسالان آن ها می شود.
پدر و مادر این گونه کودکان اغلب امیدوارند رفتارمشکل آفرین خود به خود ازبین برود. شاید افراد بسیاری آنان را نصیحت کرده باشند که این مشکل و این که بالاخره کودک این مرحله را پشت سر می گذارد اما در بسیاری موارد عکس آن صادق است و مشکل وخیم تر می شود.
بهبود رفتار کودک تنها زمانی امکان پذیر است که والدین وارد عمل شوند. به این ترتیب که آنان برای واکنش نشان دادن به رفتار کودک باید روش های صحیح دیگری را فرا گیرند.
والدین بی درنگ و صادقانه به مبارزه با این مشکلات همت کنند و در روشی که قبلا برای بر خورد با آن مشکل اتخاذ کرده بودند تغییری دهند.
حل مشکل برای بسیاری از والدین ساده است. برای مثال والدینی که در گیر علایق کار یا فعالیت های دیگر خود هستند ممکن است به نیاز های کودکان خود از قبیل توجه، مراقبت، مهربانی و نظارت تجدید نظر کنند و زمان بیشتری برای فرزند شان در نظربگیرند. برخی از والدین نیز تنها به اصلاحات جزیی در تدابیر و روش هایی که تا به حال استفاده می کردند نیاز دارند. نوع و میزان تغییر تا حدی به نوع مشکلی که پدر و مادر درگیر آن هستند بستگی دارد.
عماد روشن ضمیر
کارشناس مسایل خانواده
منبع : روزنامه جوان