سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

پنجره سیاست بسوی عدالت


پنجره سیاست بسوی عدالت
در مسیر حیات تاریخی جوامع بنا بر تاثیر عوامل و متغیر های فراوان اجتماعی, سیاسی و اقتصادی پنجره های فرصتی باز می شوند که در دیسیپلین سیاستگذاری عمومی به پنجره سیاست معروفند. پنجره سیاست پنجره فرصتی است که امکان عملی کردن سیاست را به دولت و جامعه می دهد و البته باز و بسته شدن آن خود تابع قوانین و اصولی است که شناخت آن قدم اول درمسیر درست استفاده از فرصت ها است. جان کینگدان در توضیح این اصول تاکید بر سرعت استفاده از پنجره دارد چرا که در صورت عدم استفاده بسته شدن پنجره سیاست را حتمی می داند. و موکدا بر اینکه هیچ پنجره ای بی دلیل باز نمی شود و نیز باز نمی ماند تاکید می کند. بنا بر نظر پیتر جان عواملی که باعث باز شدن پنجره فرصت می شوند گاه قابل پیش بینی نیستند یا امکان پیش بینی آنها فراهم نمی شود مانند حوادث طبیعی یا اجتماعی و سیاسی و گاه چون سیر منحنی های سیاست عواملی قابل پیش بینی اند. به هر حال آن چه مهم است دانستن این نکته است که در هنگامی که پنجره سیاست باز می شود می بایست سیاست مهندسی شده ای در سوپ سیاست یعنی در مخزن سیاست های بالقوه حضور داشته و آماده گذار به دستور کار باشد. اگر جز این باشد معمولا یکی ازچند حالت محتمل ذیل می تواند اتفاق بیفتد.
الف) در فقدان سیاست آماده و مناسب پنجره سیاست بسته می شود و فرصت از دست می رود.
ب)در مهلت کوتاهی که پنجره سیاست باز است سیاست دیگری که برای منظور و هدف دیگری در سوپ سیاست قرار گرفته بوده است و برای هدف جاری مناسب نمی باشد وارد دستور کار می شود.
ج) یک سیاست تعجیلی و فی البداهه که آثار و تبعات آن ناشناخته است ساخته شده و به دستور کار وارد می شود.
معمولا ترکیب های مختلف از گزینه های بالا می تواند تابلوی انتخاب های سیاستگذاری در ایران معاصر را ترسیم کند. نتیجه حاصل می تواند عدم استفاده یا استفاده غلط یا تعلل در استفاده از پنجره فرصتهایی که گاه تحت تاثیر تقاطع یا تداخل عوامل و متغیر های مختلف بازمی شوند باشد. چه بسیارچنین پنجره فرصت هایی قبل از آن که سیاستمداران توانمندی استفاده از آنها را ایجاد کرده باشند یا امکان استفاده از آنها را پیدا نمایند بسته می شوند و شاید دیگر هیچگاه گشوده نگردند.
یکی دیگر از مثال هایی که می تواند اهمیت استفاده از پنجره فرصت یا پنجره سیاست را نشان دهد موقعیت ایران در بعد از بازپس گیری خرمشهراز متجاوزین درجنگ ایران و عراق بود. جدا از مباحث ارزشی و کارشناسی پیرامون موضوع تاکید این مثال تنها معطوف به پنجره فرصتی است که بازپس گیری خرمشهر برای نظام سیاسی ایران ایجاد کرد. نحوه مواجهه با این پنجره سیاست / فرصت توسط سیاستمداران و فرماندهان صاحب رای بود که منجر به دست آوردها و پیامدهای بعدی گردید.پنجره فرصت دیگری که بالقوه می توانست دست آوردهای زیادی را برای نظام سیاسی ایران در حوزه توسعه ملی وروابط بین الملل ایجاد کند ریاست جمهوری آقای خاتمی بود ولی وقتی این پنجره باز شد اصلاح طلبان که امکان چنین پیروزی را حداقل در چنان مدت کوتاهی متصور نمی دیدند در شوک پیروزی فرو رفته بودند و در عالم تئوری و عمل سیاست های پخته مهندسی شده ای برای عبور از این پنجره سیاست وجود نداشت . آن چه در طی ماه ها و حتی سالهای بعد موجود گردید تنها پیش-سیاست های اولیه اندکی در حوزه روابط بین الملل بود که نه نتیجه کار کارشناسی تیم روابط بین الملل رئیس جمهورمحسوب می گردید و نه نتیجه و حاصل کار کارشناسی حزبی که بصورت پلت فورم آماده شده باشد. بلکه در واقع مجموعه ای ازمفاهیم فاخرو ارزشمندی بودند که توسط گفتمان شخصی خود آقای خاتمی تحت عنوان گفتگوی تمدن ها و حاشیه های پیرامون آن در حال ایجادبود و متاسفانه بسیاری از آنها موقعی شکل سیاست بخودگرفتند که از پنجره فرصت خاتمی بدلایل داخل و خارج گفتمانی جز سایه ای کمرنگ چیزی باقی نمانده بود و لذا سیاست هایی هم اگر حاصل آمد اکثرا امکان حضور در دستور کارو اجرایی شدن را نیافتند .
با این اشاره کوتاه باید نتیجه گرفت که از طرفی سیاستمداران , سیاستگذاران و مدیران ارشد کشور نیازمند شناخت ماهیت و مکانیزم کارپنجره سیاست و متغیرهای موثر در آنند .عوامل و متغیر های متعددی که از منشا زمینه ای متفاوت سیاسی, اجتماعی, اقتصادی ,علمی ,فرهنگی , نظامی و بین الملل نشات می گیرند می توانند در باز شدن و بسته شدن پنجره سیاست نقشی به فراخور بازی کنند. از طرف دیگر کشور نیازمند داشتن احزاب و نهاد های مدنی واقعی با ایدئولوژی های سیاسی شفاف و اعلام شده است تا امکان تعمیق در مفاهیم کشور داری و تجربه عملی سیاست سازی برای مردم و سیاستگذاری برای نخبگان فراهم گردد و مانیفست ها و پلت فور مها و سیاست های قابل فهم با قابلیت عملی شدن و ارزیابی شدن درسوپ سیاست و در برابر رای مردم گذاشته شود تا در صورت پیروزی پیش - سیاست های آماده ای برای ورود به مراحل نهادی فرایند سیاستگذاری و عبور به موقع از پنجره فرصت فراهم گردد.
آمدن امروز میرحسین موسوی می تواند پنجره فرصت جدیدی باشد برای عبور سیاستهای مدبرانه ای که ارتقای عدالت و انتظام حقوق شهروندی را توامان با ایجاد بستری از امید و اعتماد ملی هدف گرفته باشد. مانیفست زیست مسلمانی ایشان می تواند سند بالا دست - اگر چه اولیه ای - برای بیدار کردن همت ملی درساختن پلات فورم های توسعه ای در کشور باشد که اولین اثر آن کاهش ضریب بی ثباتی پنهان در فرایند توسعه کشور است.آمدن میرحسین فرصتی است در ایجاد دولتی که اگر چه انتظار می رود همه منابع را در ریشه کنی فقر اقتصادی بسیج کند لاکن امید می رود تا تعریف فقر را تنها در فقر اقتصادی خلاصه نکند بلکه ریشه کنی فقر عدالت , فقر حقوق, فقر آزادی, فقر دانایی و فقر فرهنگی را که موجب محرومیت اجتماعی انسان ها می گردد را نیز در زمره ریشه کنی فقر بداند و بشناسد و از طرف دیگر حیطه آزادی را نیزدردایره آزادی بیان خلاصه نبیند که آزادی شهروندان در دسترسی به عدالت و صدا و فرصتهای برابر را نیز پاس بدارد و در راه نجات کشور ازبی عدالتی و بسط آزادی های مشروع فردی- اجتماعی و ملی به مردی و اخلاق بکوشد.
نکته جالب آنکه مطالعات اخیر در حوزه برنامه ریزی توسعه سیاستگذاران و دولت ها را از تکیه صرف بر شاخصهای اقتصادی سنتی و تک بعدی چون میانگین ها و متوسط نرخ درآمد سرانه بر حسب درآمد ناخالص ملی در سیاستگذاری توسعه برحذر می دارد و در قدم اول وارد کردن سیاست های ضد تبعیض و محرومیت زدایی و بهره وری از منابع را لازم دانسته و در نهایت اثر مولفه های اجتماعی فرهنگی و سیاسی از جمله مشارکت بهتر و وسیعتر مردم در حیات سیاسی کشور و داشتن دولتی کارآمد و انسانی را در سرنوشت برنامه های توسعه غیر قابل چشم پوشی می داند . رویکرد اخیر سازمان های بین المللی - که اغلب با فاصله زمانی رویکرد کارشناسان ملی برنامه ریزی در کشورهای فقیر را شکل میدهد - در توجه و تاکید براثر متغیر های تعیین کننده اجتماعی در توسعه سلامت , آموزش ورفاه اجتماعی در همین راستا قابل ارزیابی است.
در پایان اجازه می خواهم تاکید کنم که امروزانتخاب موسوی به عنوان رئیس جمهور می تواند پنجره فرصتی را در مقابل چشمان نخبگان و مردم وحتی دنیای منتظر بگشاید که اگر این فرصت خوب درک و برنامه ریزی و مدیریت شود می تواند همزمان موجب گشوده شدن فرصت هایی بی بدیل در حوزه روابط بین الملل به روی ایران باشد. ریاست جمهوری میر حسین موسوی با بخدمت گرفتن تجربه سترگ سی ساله گذشته مدیریت کشوربه همراه همه کامکاری ها و ناکامی های ان و با تکیه بر خرد جمعی می تواند یک بار دیگرقسمتی ازپنجره فرصت بزرگی را که انقلاب به هزینه زیاد , و با ایجاد نوعی مکانیسم نقطه گذاری تعادل قبلی , توانسته بود باز کند را مجددا باز نماید و نقش عنصر"عقل و تدبیر و جامع نگری و کفایت " رادر حوزه مدیریت عمومی کشورپر رنگترنماید البته اگر بتواند از دام های فرا راه که نتیجه فقر و فساد و رانت و بی عدالتی و تضاد نامتوازن از طرفی و صف وانتظارات گروههای فشار و منافع قدیم و جدید از طرف دیگر است به درایت و بدون تعارفات معمول گرفتار کننده بگذرد. البته کار سختی است که انجام آن نیازمند داشتن فلسفه سیاسی شفاف و معقول و برنامه ای علمی و عملی برای حوزه های توسعه ای کشور و دروازه هایی گشوده به روی همه آحاد ملت است. امروز ایران نیازمند دولت آشتی ملی است با سیاست هایی که قوام از اعتدال و دانش یافته و با پرهیز از خودی و غیرخودی دیدن قاطبه ملت موجب ایجاد مشارکت اجتماعی اثر بخش و وسیع در ابعاد ملی از جمله مشارکت نخبگان درسیاستگزاری و هدایت توسعه کشور با نهادینه کردن یک سیستم اجماع گردد.
نویسنده : دکتر حمید بهلولی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید