شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
جنگی داغ در فضای سرد
دو نوكر مرگ خشمگین و شلاقزنان انسانهای بیگناه خود را از میان تماشاگران به مثابه مردم یك كشور انتخاب میكنند و كارناوالی از شكنجه و بدبختی مردمان روزگاری آغاز میشود. این شروع داستان سرزمینی است كه روزگاری مردم آن دوران خوب و خوشی را سپری میكردند و تقدیر مرگ یا جنگ خانمانسوز گریبان آنها را میگیرد و انسانهای زیادی در این جنگ میمیرند. هر چند نمایش، از جنگ كشور بوسنی حكایت دارد ولی اجرای نمایش «كارمن فونبر» پا فراتر از آن گذاشته و آن را همگانی میكند و مسئلهٔ ضد جنگ را به تصویر میكشد. نمایشی كه با شكل انتزاعی تصویری از جنگ را در فضای باز تالار وحدت میآفریند. نمایش سرشار از رمز است. نشانههای فراوانی كه نمایش در هر لحظه میآفریند و باید آنها را نیز بهگونه همزمانی و هم بهگونهٔ همزمانی دید ـ یعنی كاركرد همزمان آنها را در هر لحظه از نمایش در نظر گرفت ـ یعنی همچنان كه نمایش به پیش میرود، نشانههای گوناگون را در سیر زمان به ساختارهای پیچیدهای بدل كرد. مردمان نمایش با خانههای كوچكی كه شمع داخل آن را روشن كرده است، آن را به دست گرفته و به تماشاگران خود نشان میدهند. و سپس بر روی سكویی میروند و بادكنكهای بندی را به این خانهها وصل و سپس آن را رها میكنند. خانهها به آسمان میروند و در سیاهی مطلق گم میشوند و این تماشاگران هستند كه سرهای خود را به آسمان بلند میكنند تا نظارهگر این امید و آرزو باشند كه بر باد رفته است. در هر لحظه، همه نشانههای موجود در نمایش به مجموع معنای آن یك لحظه یاری میرسانند. شاید همه این نشانهها در یك سو پیش برود و یكدیگر را پشتیبانی كنند؛ برای نمونه، در هر اجرا آن راه رفتن باصلابت و ترسناك نوكران مرگ، شلاق زدنشان، آتش، سیمای آشفته بازیگران، همه و همه، معنای آن لحظه نمایش را عینیت میدهد. ولی شاید نشانههای گوناگون به جهتهای گوناگون كشیده شود. مثلاً مرگ با آن چنگال بزرگی كه در دست دارد و گاری كه در آن لباسهایی به رنگهای مختلفی وجود دارد به صحنه میآورد و تیغههای چنگال را در لباسها فرو میكند و هر كدام را به گوشهای میاندازد. مرگ نشانهای از جنگ است و لباسها، نشانهای از مردمان آن سرزمین. این تصویر نشان از آن است كه جنگ باعث مرگ بسیاری از مردمان آن سرزمین شده است. بنابراین، هر لحظه از نمایش «كارمن فونبر» را میتوان با دیدگاهی استوار بر فهم كنش دوسویه همه نشانهای شمایلی و نمادین موجود در آن تحلیل كرد كارگردان نمایش هر لحظه از نمایش را با نشانهها نشان میدهد و كنش دوسویه را در اجرا جاری میسازد.در میان نشانههایی كه زمان بیشتری بر صحنه به كار میبرند، برخی جایگاه ویژهای دارند. اگر بخواهیم این نشانهها را با واژه بهتری بیان كنیم میتوانیم از آن به نشانههای «كلیدی» نام ببریم. این نشانهها یا عناصر معنارسانی، نظامی والاتر دارد و چگونگی تأویل دیگر نظامهای نشانهایِ هر بخش یا قسمت از یك كار دراماتیك را معین میكند و بر آن اثر میگذارد. این نشانههای كلیدی میتواند یك جسم، شخص و یا موارد دیگری باشد. ولی آنچه كه مفهوم و مورد نظر كارگردان بوده جنگ است پس نشان كلیدی خود را بر روی چند بازیگر میگذارد كه نشانی از مردمان یك سرزمین است جنگ باعث نابودی آبا و اجداد آنها شده است.درواقع كارگردان با این نشانه كلیدی تأكید فراوان خود را بر ضد جنگ بودن گذاشته است. این است تمام آنچه كه كارگردان در شكل انتزاعی نگاه خود به جنگ نشان داده است.كارگردان با درایتی كه دارد، متن را به صورت تراژدی نشان میدهد و اگر نمایش و همه نشانههای «كلیدی»اش در سطحی اشتباه استوار شود، متنی كه قرار است تراژدی باشد، خنده تماشاگران را برخواهد انگیخت. اما كارگردان با توجه به مفاهیم جنگ و شناخت نشانهها، خطی جداكننده دقیقاً برایند همان سطحی را بهوجود میآورد كه نشانههای كلیدی از همان لحظه آغازین نمایش را در آن استوار میكند.با كاربرد این نشانههای كلیدی كه در نمایش است تماشاگر وادار میشود كه بیش از اندازه معمول به نمایش و به مقوله جنگی كه به تصویر كشیده میشود توجه كند. روشن است كه این نشانههای كلیدی باید بر فرضهای بنیادین هر جامعه استوار باشد. نیرو و تأثیر آنها به آشنایی تماشاگر با قواعدی بستگی دارد كه بر نمایش دراماتیك در یك فرهنگ یا «زیر فرهنگ» ویژه حاكم است. گروه اجرایی هرچند جنگ خاصی را در بوسنی، یعنی در كشور خودشان كه مدّ نظر بوده به اجرا درآوردهاند اما نگذاشته كه این جنگ در لایههای زیرین باقی بماند، بلكه به آن ابعاد گستردهتر و جهانیتری بخشیدهاند. نشانهها، نشانههایی است كه در هر جامعه، هر قوم و ملل، هر كشوری قابل شناسایی و معنایابی در ذهن تماشاگر است كه بهصورت انتزاعی و در نهایت انزجار از جنگ در وجود آنها شكل میگیرد.البته همه این موارد به آن معنا نیست كه تماشاگران نمیتوانند رشتهها یا لایههای گوناگون «معنا» را درك و رمزگشایی كنند بلكه آنچه در فضای باز تالار وحدت رخ داد نشانههایی بود قابل شناسایی كه قابل درك برای هر تماشاگری میباشد. زیرا در اینجا كارگردان و هنرمندان همكارش تلاش كردهاند آن نمایش را چنان سامان دهند تا تقریباً تأویلی از زنجیرهٔ كنشهایی باشند كه آن نمایش را شكل دهند. جنگی داغ در فضای سرد، چهبسا این تقلید از زمانه تقطیرشده و روشنییافته و نظمپذیرفته زندگی واقعی، تأویلها و معانی بسیار متباینی را پدید آورد.
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست