یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مجله ویستا
مهارت گوش دادن
● راهکاری برای رفع مشکلهای زناشوئی
به طور کلی، همهٔ ما شنوندههای خوبی هستیم. بیشتر وقتها طی چند ثانیه ذهنمان آهسته آهسته آماده میشود و در نهایت ۱۰۰ درصد آن بر روی سخن دیگران متمرکز میگردد. با عنایت به پیچیدگیهای مغز، دیگر جای شگفتی نیست که بگوئیم ذخیرهٔ همهٔ مطالب در مغز انسان امکانپذیر است و در هر لحظه برخی از آنها بهکار میروند.
مهارتهای گفتاری، ما را به موجودی یگانه تبدیل ساختهاند، اما با وجود این گمان که مهارتهای یاد شده، عواملی جهت رسیدن به صمیمیت هستند، متأسفانه بیشتر وقتها آنها، عوامل بازدارندهای در این راه میباشند. روند گوش ندادن به سخنان، بهخصوص هنگامی مشخص میگردد که گوینده به بیان مطالبی انتقادی بپردازد یا موضوعی ناپسند مطرح سازد، در این زمان، ذهن شنونده به سرعت سرگرم پیدا کردن واژهای به منظور دفاع از خود یا فرار از مطلب میگردد. زندگانی ”جنیفر“ و ”استیو“، نمونهای برای درک این موضوع است.
”جنیفر“ اصرار دارد که فرزند ۶ سالهاش باید در مدرسهٔ خصوصی ثبت نام شود، اما همسرش ”استیو“ با این ایده موافق نیست. هر دفعه که چنین موضوعی پیش کشیده میشود، آنها همان بحث را بازگو میکنند. ”جنیفر“ اظهار میدارد:
”این مطلب برایم بسیار اهمیت دارد. مدرسههای دولتی از کیفیت کافی برخوردار نیستند.“
ولی ”استیو“ میگوید: ”من خودم به آموزشگاه دولتی رفتهام و خیلی هم خوب بوده است. ما از عهدهٔ پرداخت هزینههای مدرسهٔ خصوصی برنمیآئیم.“ بیشتر وقتها، جر و بحث آنها بالا میگیرد و به مسائل شخصی میانجامد: ”خانوادهٔ تو فرزندانشان را لوس کردهاند. فقط به برادرت و مشکلهای فراوانی که وی با آنها روبهرو است، توجه داشته باش. مخارج تفریحهای تو بیش از هزینهٔ آموزشگاه غیردولتی فرزندان ماست. تو به آنها خوب نمیرسی.“
تا اینکه یکی از زوجها به مناقشه پایان داده و صحنه را ترک میگوید.
فهرست موضوعهای مورد بحث، نامحدود است؛ مدیریت مالی، تربیت فرزندان، یاری در کارهای خانه، تصمیمگیریهای یکطرفه، گرفتاریهای خانوادهٔ پرجمعیت، احساس مورد علاقه نبود، فراموش شدگی، بد قلقی و حالی بهجالی بودن، قطع آمیزش جنسی و حقنشناسی، شمار اندکی از این مشکلها بهشمار میروند.
انگاره و الگوئی برای این موضوعها، پیوسته یکسان است. یکی از زوجها از مسئلهای انتقاد کرده و یا موضوع دلخواه خود را به زبان میآورد و دیگری بلافاصله در کلام همسرش بهدنبال اشتباه است. ایشان مشاجرهای را در مورد ”حقیقت“ شروع کرده و پیرامون عبارتهای صحیح بحث میکنند و صدای اعتراضهای خود را بالا میبرند تا نظر خویش را به کرسی بنشانند. همهٔ این اعتراضها دربارهٔ مسائل دشواری است که حل نشدنی نیستند و در بیشتر موارد به تشدید عصبانیت در افراد میانجامند؛ و در نهایت این خشم هم، خود به عاملی براندازنده در ارتباط زن و شوهر منتهی میگردد؛ که این عامل حمله به شخصیت فرد محسوب میگردد. اتهامها و سرزنشهای بیرحمانه و ناعادلانه از طرف یکی از زوجها چنان اثر نامطلوبی در ذهن همسر او بهجا میگذارند که در بیشتر مواقع هرگز بهبود نمییابند و اعتماد و ایمنی را که هستهٔ اصلی یک ارتباط موفق هستند، نابود میسازند.
لازم است که همیشه به زوجها یادآوری شود که در پی یافتن ”حقیقت“ نباشند، چرا که هر کدام از ما تصوری مغشوش از حقیقت در ذهن داریم، ولی چنین گمان میکنیم که آن باور، تمامی حقیقت است. با عنایت به این موضوع، راجع به حقیقت، بحث و بگومگو دربارهٔ اینکه یکی از زوجها چند دفعه به این عمل دست زده یا دیگری چه مطلبی را بر زبان جاری ساخته است، کاری عبث بوده و مانع از حل مشکل میگردد. سایر موضوعهائی که به طور یقین باید مورد توجه واقع شود، این است که زوجها بهجای اینکه با یکدیگر به ”گفت و شنود“ بپردازند، تنها به ”گفت“ مبادرت میورزند. وانگهی، باید بدانیم حتی میان شنیدن و گوش کردن هم اختلاف فراوانی هست. موقع گوش دادن، شخص، منظور طرف مقابلش را در مییابد، ولی در شنیدن، فرد، مقصود او را حدس میزند. گوش دادن، نخستین گام در حل موفقیتآمیز اختلافها است، همچنان که ”استیون کازی“ در کتاب ”۷ ویژگی بسیار جالب آدمیان“ در آنباره میگوید: ”نخست در جست و جوی درک کردن و آن گاه بهدنبال درک شدن باشید.“ سعی کنید دریابید که طرف مقابلتان چگونه به موضوع مینگرد. بکوشید بهجای اینکه به جهان از دریچهٔ چشم خویش بنگرید، از دید همسرتان به آن نگاه کنید. با این عمل بهگونهٔ بسیار متفاوتی از توافق و تفاهم دست مییابید. ”چنانچه جای تو بودم، به احتمال زیاد، همین احساس را داشتم.“ این گفته به این معنا نیست که شما با این حالت، موافق هستید بلکه فقط این مفهوم را در بر دارد که شما توانستهاید آن حالت را دریابید و متوجه پرسش ذهنی همسرتان شوید. بدانید که تنها درک حالتهای همسرتان سبب کاهش تنشهای موجود میگردد و وی را با واژهٔ توافق و سازش آشنا میسازد. البته در صورتیکه بتوانید همسرتان را درک کنید، میتوانید اختلافنظرهای موجود را با هم به آسانی حل نمائید.
سعی ”استیو“ بر آن بود که با پرسش، سبب پافشاری ”جنیفر“ را برای ثبت نام در مدرسهٔ خصوصی جویا شود. او قادر بود از طریق بحث کردن بهراحتی، نادرستی نظر ”جنیفر“ را به اثبات رساند، ولی خوشبختانه دریافت که دلیل حقیقی اصرار ”جنیفر“ برای ثبتنام فرزندشان در مدرسهٔ خصوصی این است که خود او از تحصیلات بالا برخوردار نبوده و حس میکرده که ”استیو“ و دوستان دیگرشان از وی باهوشتر هستند. در ضمن، میاندیشید که ”استیو“ بیشتر وقت خویش را بهکارهای شخصیاش صرف میکند، بهنحوی که زمان کافی برای وی و فرزندانش ندارد. این موضوع سبب شده بود تا او احساس کند که در آخرین اولویت قرار دارد. هر چند ”استیو“ با همهٔ سخنان همسرش موافق نبود، اما وی برای لحظهای خویش را جای همسرش نهاد و پی برد که چنانچه خود نیز در این موقعیت واقع میشد، احساسی همچون همسرش مییافت. ”استیو“ با در نظر گرفتن این موضوع با ”جنیفر“ سخن گفت و ”جنیفر“ برای نخستین مرتبه در طول زندگی مشترکشان احساس کرد که همسرش وی را درک کرده و به صحبتهایش گوش کرده است.
موقعی که بین زوجها تفاهم باشد، آنها میکوشند تا در هر امری، هدفهای طرف مقابل خودشان را هم در نظر بگیرند. در این مورد، ”جنیفر“ و ”استیو“ مایل هستند فرزندانشان تحصیلات خیلی خوب داشته و خود آنها هم، زندگی مطلوبی داشته باشند. اینها متقاعد شدند که حفظ زندگی مشترکشان در اولویت قرار دارد. وقتی ”جنیفر“ دریافت که در این تصمیمگیری، دیدگاه وی هم برای همسرش اهمیت داشته، اعتراضش را در مورد تصمیمگیریهای یکطرفهٔ ”استیو“ پس گفت. بعد آنها تلاش کردند که با هم به حل مشکلهایشان بپردازند.
گفتنی است که یکی از متداولترین اشتباههای زوجها در حل مشکلهایشان، اکتفا به راهحلهای فوری است، در حالیکه تهیهٔ فهرستی از راهحلها، راهکاری بهتر میباشد. از این لحاظ، زوجها باید در گزینش راهحلها مبتکر باشند، حتی چنانچه ابتکاری دور از عقل داشته باشند. آنگاه این راهحلها، باید بررسی و بهتدریج محدود گردند تا همسران با هم به یک یا دو راهحل نهائی دسترسی پیدا کنند. در این مثال، ”جنیفر“ و ”استیو“ متوجه شدند مشکل این است که آنها فرصت کافی جهت خلوت کردن با یکدیگر ندارند، بهگونهای که به طور تقریبی تمام وقتشان صرف فرزندان، کار و ارتباطهای اجتماعی میشود. آنها پی بردند که در اوایل زندگی مشترکشان از کسب تجربههای تازه، لذت فراوانی میبردند. اما امروزه از این موهبت هم محروم گشتهاند. آنها برای حل مشکلهایشان فهرستی از راهحلها را تهیه کردند. این فهرست شامل هفتهای یکبار صرف ناهار خارج از منزل، هفتهای یک شب گردش در بیرون از خانه و شرکت در مسابقههای قایقرانی بهاره بود.
در این مثال، مشاجره پیرامون مدرسهٔ خصوصی تنها بهانهای برای پرداختن به مسائل اصلی دیگر بود. پس از آنکه زوجها، از مشکل اساسیشان باخبر شدند، از راهحل ”برنده ـ برنده“ سود جستند (در این شیوه هر کس حس میکند که چیزی بهدست آورده است. بهواقع هر فرد احساس برنده بودن دارد.) آنها با بهکارگیری این روش، گامهائی بسیار مثبت در جهت اختلافهایشان برداشتند که به استواری زندگی مشترکشان انجامید. به این ترتیب که آنها موفق شدند با همدیگر رابطهای برقرار کنند تا به یاری این ارتباط، سایر مسائل زندگیشان را هم با کامیابی فزونتری چارهسازی نمایند.
ا. امیردویانی
نویسنده، مترجم و پژوهشگر
نویسنده، مترجم و پژوهشگر
منبع : مجله شادکامی و موفقیت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست