چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
مرشد و مارگریتا - Maestro I Margarita
سال تولید : ۱۹۷۲
کشور تولیدکننده : یوگسلاوی و ایتالیا
محصول : جورجو پاپی و آریگو کلمبو
کارگردان : الکساندر پتروویچ
فیلمنامهنویس : باربارا آلبرتی، آمدئو پاگانی و پتروویچ، برمبنای طرحهائی از رمانی نوشته میخائیل بولگاکوف
فیلمبردار : روبرتو جراردی
آهنگساز(موسیقی متن) : انیو موریکونه
هنرپیشگان : اوگوتونیاتزی، میمسی فارمر، آلن کونی، باتا زیووینوویچ، تاسکو ناچیک، زلاتکو مادونیج، فابیان سووا گوویچ، لیوبا تادیتس، پاول ووئیتس و دانیلو استویکوویچ.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۱ دقیقه.
مسکو، اواخر دهه 1920. در تآتری، «نیکلای مقصودف» (تونیاتزی) - مردی که به خاطر استعدادش به او «مرشد» میگویند - مشغول بازبینی تمرین نمایشنامه «پونطیوس پیلاطس» نوشته خودش است. «ریمسکی» (ناچیک)، مدیر تآتر و دو نمایشنامهنویس دیگر، «دانیلوویچ» (مادونیچ) و «بوبوف» (استویکوویچ) مخالفت خود را با نمایش اعلام میکنند. وقتی «ریمسکی» با «برلیوز» (سووا گوویچ)، رئیس انجمن نویسندگان پرولتاریا تماس میگیرد، به جای او «پروفسور وُلند» (کونی)، استاد جادوی سیاه که در واقع شیطان است، جواب میدهد و موافقت خود را با اجرای نمایش اعلام میکند. اما «برلیوز» دستور قطع تمرین را میدهد و منتقدان بدون دیدن نمایش به آن میتازند. با این حال «مرشد» با کمک محبوبهاش، «مارگریتا» (فارمر) و البته کمک «ولند» که با همکاری دستیارانش، «کروفیف» (زیووینوویچ) و «عزاریل»، «برلیوز» را زیر تراموا انداخته است، سر حرفش میایستد. او پس از تشخیص هویت «ولند» به همه اعلام میکند که شیطان در مسکو است. اما بهدلیل دیوانگی در آسایشگاه روانی بستری میشود. «ولند» ترتیب اجرای نمایش را میدهد و در نخستین شب اجرا، «مرشد» موفق به فرار از آسایشگاه میشود و به سمت تآتر به راه میافتد. در آنجا با «مارگریتا» روبهرو میشود و وقتی هر دو به سلامتی هم از شراب «پونطیوس پیلاطس» (تادیتس) مینوشند، ناگهان «مرشد» خود را در همان اتاق آسایشگاه مییابد و مانند تماشاگری توهمزده درباره آنچه افتاده، در نهایت آرامش میمیرد.
* شاید گفتن جمله «فیلمی بر مبنای طرحهائی از رمان پُر آوازه بولگاکوف» بیشتر حق مطلب را ادا کند و بیانگر تفاوتهای چشمگیر فیلم نسبت به منبع درخشان ادبیاش باشد؛ از حذف و اضافه شخصیتها گرفته تا استفاده کاملاً متفاوت از مفاهیم و دیدگاههای بولگاکوف، آنجا که نگاه غیرمستقیم و پراکنده بولگاکوف به سرکوب دگراندیشی هنرمندانه در شوروی، تبدیل به درون مایه اصلی فیلم میشود (فراموش نکنیم که فیلم در اوج دوران جنگ سرد ساخته شده است). پتروویچ پا را از این فراتر میگذارد و همه آنچه از کتاب در فیلم باقی مانده را کاملاً دو قطبی نمایش میدهد: واقعیت در برابر فرا واقعیت و وقایع توجیهپذیر و منطقی در برابر آنچه غیر قابل توجیه است (چیزی که در تمام طول کتاب، جدائیشان از هم ناممکن و چه بسا یکساناند) و بههمین دلیل «مرشد» فیلم بیشتر شخصیت در مخمصه افتادهای (البته در آن زمان) مثل الکساندر سولژنیتسین را به یاد میآورد تا خود بولگاکوف را که در دوران سرکوبگریهای استالین مغضوب واقع شد و کتابش تنها بیست و پنج سال پس از مرگش، آن هم با حذف بخشهائی، در شوروی اجازه چاپ یافت.
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان بابک زنجانی مجلس شورای اسلامی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان لایحه بودجه 1403
سلامت شهرداری تهران تهران هواشناسی سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران دستگیری شورای شهر تهران سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی ایران خودرو کارگران سایپا چین دلار قیمت طلا بازار خودرو مالیات
مسعود اسکویی سریال تلویزیون فضای مجازی دفاع مقدس سعید آقاخانی سینمای ایران سینما موسیقی تئاتر کتاب نون خ
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو اوکراین
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید استقلال بایرن مونیخ سپاهان تراکتور لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی
اینستاگرام اپل ویروس تبلیغات گوگل ناسا آیفون همراه اول ماه
بارندگی دیابت کاهش وزن ویتامین قهوه مسمومیت خواب کبد چرب چاقی