جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
حضور زنان در حوزههای تصمیم سازی بین المللی
۱. جهان پیش رو
زنان بیش از مردان، قربانی خشونتهای ناشی از باورهای فرهنگی و اقتصادی و جنگ و مناقشات مسلحانه میشوند.
بیش از ۸/۲ میلیارد نفر از مردم جهان، كه نزدیك به نصف جمعیت جهان را تشكیل میدهند، با درآمد كمتر از دو دلار در روز زندگی میكنند.از این تعداد ۲/۱ میلیارد نفر كه حدود ۲۰ % جمعیت جهان هستند، با كمتر از یك دلار در روز زندگی خود را میگذرانند.
۲۰۰ نفر از ثروتمندترین مردم دنیا، درآمدشان نسبتبه چهار سال قبل دو برابر گردیده و به بیش از یك تریلیون دلار رسیده است. درآمد سه میلیارد نفر مساوی با كل درآمد ناخالص ملی تمامی كشورهای در حال توسعه كه حدود ۶۰۰ میلیون نفر از جمعیت جهان را تشكیل میدهند، میباشد.
۲۰ % از ثروتمندترین مردم جهان، با بیشترین درآمد به ۸۶ % منابع جهانی دسترسی دارند.
در سال ۱۹۹۸ برای هر یك دلاری كه به كشورهای در حال توسعه وام داده شده، ۱۳ دلار از آنان باز پرداختشده است.
در هر ۷ ثانیه در جهان یك كودك جان خود را بر اثر گرسنگی از دست میدهد.
۴۵۰ میلیون زن بزرگ سال از كشورهای در حال توسعه، دارای سوء تغذیه از دورههای كودكی هستند.
بیش از ۱۱۰ میلیون كودك در جهان بدون مدرسه و بیسواد هستند كه ۶۰ % آنان دختر بچهها میباشند.
تعداد نزدیك به ۱۴۶۰۰۰ دختر جوان سالانه به دلیل مسایل بهداشتی و مربوط به حاملگی، جان خود را از دست میدهند.
دختران مبتلا به ایدز ۵ برابر پسران هستند.
۶۰ % از عفونتهای ایدز بین دختران و زنان از سن ۱۵ الی ۲۴ سالگی رایج است.
۴۷% از جمعیت آلوده به ایدز را زنان تشكیل میدهند و این نسبت در حال افزایش است. (۱)
آن چه در بالا به تصویر در آمد، آمار وضعیت موجود جهان از سوی سازمان ملل متحد میباشد. به راستی آیا حضور زنان با توجه به خصوصیات شخصیتی این قشر; مانند عاطفه، رحمت و ایثار، میتواند بر كرسیهای تصمیمگیری و تصمیم سازی بین المللی و در روند آیندهی جوامع، به خصوص جامعهی زنان و كودكان مؤثر باشد؟
امروزه منظر كلی جهان، حكایت از بحرانی دارد كه در پی خود بازگشتبشریتبه سوی معنویت و همگرایی فكری و عملی در عرصههای مختلف جوامع را میطلبد. بدون شك یكی از عرصههای اصلی این چالشها «موضوع زنان» و نحوهی رسیدگی دولتها به این مساله میباشد. در واقع موضوع زنان از دههی قبل تا كنون ملاك ارزیابی میزان توسعه و عدالتخواهی دولتها محسوب میشود، گویا در بعد نظری، بشریت از ظلم تاریخیای كه نسبتبه جنس مؤنث روا داشته رنج میبرد و به گونهای سعی در ایجاد آرامشی ظاهری در وجدان بشری نسبتبه این مساله دارد.
۲. عرصههای حضور
اگر چه در دو دههی گذشته، دهها مقاوله نامه و قرارداد در موضوع زنان به تصویب مجامع بین المللی رسیده و دهها كنفرانس جهانی در این خصوص برگزار شده است، ولی نتایج لازم به دست نیامده است. البته علت اصلی این مساله را باید از عدم شناخت جایگاه مطلوب برای زنان و تفسیری شایسته از منزلت ایشان جست وجو نمود كه موجب شده تا حقوق زن در كشاكش دفاعهای كاذب از دیدگاههای مختلف، تضییع شود.
در واقع نوع حضور زنان در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به دلیل عدم شناخت توانمندیها و وجود محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، تنها به سطوح اجرایی و بعضا در سطوح مدیریتی - چه در ایران و چه در كشورهای جهان - منحصر است. ولی به راستی جایگاه مطلوب زن برای حضور در تصمیمسازیهای سیاسی چگونه تعریف میشود؟ آیا بدون وجود اختیارات اجتماعی، سازمانی، صنفی و خانوادگی برای این قشر، حضور در بستر تصمیمگیری قابل تعریف است؟
پاسخ این سؤالات، نیاز به بررسی و نقد وضع موجود و میزان حضور زنان در حوزهی سیاسی در میان دو گروه ذیل میباشد:
الف: نخبگان، كه باید حضوری مستمر در سطح تصمیم سازی، تصمیمگیری و اجرا در برنامهریزیهای كلان اجتماعی داشته باشند.
ب: توده، یا آحاد زنان به عنوان رای دهنده و نقشی كه آنان در تغییر گرایشات سیاسی جامعه ایفا میكنند.
بررسی حاضر به حضور این قشر در سطح اول پرداخته و بخش دوم از حوصلهی بحث ما خارج است.
۱/۲- قدرت سیاسی و زنان
امروزه یكی از شاخصهای توسعه یافتگی، حضور قشر زنان در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است كه در این راستا تعاریف و مفاهیم جدیدی در قوانین عرف بینالملل ایجاد شده است. البته بررسی مفاهیم و تعاریف در هر یك از مراحل، نیاز به ارزیابی خاستگاه تولید مفهوم دارد، چنان چه این تعاریف با مبنای مادی تولید شده باشد، با همان تعاریف در دستگاه الهی تفاوت بسیاری خواهد داشت. حوزهی حضور در فعالیتهای سیاسی به طور عام در بخشهایی چون «مولد قدرت بودن» در این مقاله مد نظر است كه هم اینك با توجه به آمارها، به نظر میرسد با تمام فشاری كه دولتها و مجامع بینالمللی در برخی موضوعات زنان اعمال مینمایند، در موضوع مشاركتسیاسی كه از مهمترین عرصههای فعالیت میباشد، زنان فقط در سطح بهرهوری از قدرت مطرح بوده و بیشترین پایگاه برای آنان بخش مدیریت میانی در دولتها میباشد. حتی در دولتهای به اصطلاح توسعه یافته، حضور زنان در سطوح تصمیم سازی برای دفاع از برخی حقوق اساسی خود; چون ممانعت از بروز جنگهایی كه صدمات آن بیش از هر قشری گریبانگیر زنان و كودكان میشود، بسیار كمرنگ میباشد.
همین امر موجب شده تا رهبران سیاسی مجبور به ابراز علنی خلاهای موجود در جوامع شوند، چنان چه پطروس غالی دبیر كل پیشین سازمان ملل متحد در كنفرانس جهانی زن (۲) متذكر میشود:
«به رغم پیشرفتی كه صورت گرفته، كارهای بسیار زیادی باقی مانده است كه باید انجام گیرد. در حالی كه زنان در بیشتر جوامع به پیشرفتهای مهمی نایل شدهاند، اما هنوز هم تقریبا در همه جا به مسایل مربوط به زنان، اولویتی ثانوی اعطا میشود. زنان به شیوههای پنهان و آشكار با تبعیض و رانده شدن به حاشیهی جامعه (Marginalization) مواجهاند و در ثمرات تولید به گونهای برابر سهیم نیستند و هنوز ۷۰% فقیران جهان را تشكیل میدهند.»۲/۲- سطوح حضور سیاسی بر اساس طبقه بندی سازمان ملل متحد
پس از تصویب سند پكن در سال ۱۹۹۵، دو شاخص عمده در گزارش توسعهی انسانی برنامهی عمران سازمان ملل متحد ( UNDP) در مورد زنان اضافه گردید:
الف: شاخص توسعهی جنسی (GDT) (۳) كه از طریق محاسبهی نرخ امید به زندگی، رشد و نسبت درآمد زنان، میزان سواد آموزی آنان نسبتبه مردان مشخص میگردد.
ب: میزان تواناییهای جنسی (GEM) (۴) كه میزان دسترسی زنان به مناصب سیاسی و پارلمانی، مشاغل فنی و تخصصی را مورد بررسی قرار میدهد.
بررسی حاضر سعی در ارایهی نمای كلی از حضور زنان برمبنای شاخص «میزان تواناییهای جنسی» در جهان دارد; زیرا علیرغم آن چه در جهان با عنوان پیشرفت زنان به خصوص در غرب مورد نظر است، چنان چه حتی به مقایسهی آماری نیز بسنده نماییم، به شعاری بودن ادعای غرب پی میبریم.
در طبقه بندی كه شورای اقتصادی - اجتماعی، طبق قطعنامهی ۴ /۱۹۹۰ سازمان ملل متحد (۵) برای حضور زنان در سطوح تصمیمگیری طرح نموده، سطوح عالی و عناوین شغلی وابسته به آنان را برای زنان، چنین بیان نموده است:
سطح ۱. رتبهی وزارتی، وزیران خارجه، رؤسای بانكهای مركزی و مؤسسات وابسته به كابینه و دفاتر رییس جمهور و نخست وزیر;
سطح ۲. به طور كلی كفیل و معاونان وزرا;
سطح ۳. به عنوان یك قاعدهی كلی، دبیران یا منشیهای دایم در كشورهای مشترك المنافع;
سطح ۴. هر چه سلسله مراتب به سمت پایین میرود، به علت تعداد فزایندهی سطوح میانی، تعیین سمتیا عنوان دقیق مشكلتر میشود، از جملهی سمتها، معاونان دبیران یا منشی دایم و مدیران مسؤول حوزههای فنی.
خلاصهی نتایجحاصل از مطالعه براساس طبقه بندی مذكور شورای اقتصادی - اجتماعی سازمان ملل متحد از بین ۱۸۷ كشور به این شرح است: (۶)
تعداد وزرای زن در سطح جهانی در دههی گذشته دو برابر گردیده; از ۴/۳ % در سال ۱۹۸۷ به ۸/۶ % در سال ۱۹۹۶ رسیده است.
در ۴۸ كشور هیچ وزیر زنی وجود ندارد.
وزرای زن بیشتر در حوزههای اجتماعی به میزان ۱۴ %، در حوزههای حقوقی ۴/۶ %، در اقتصاد ۱/۴ %، در امور سیاسی ۴/۳ % و در امور اجرایی ۹/۳ % متمركز میباشند.
در منطقهی آسیا و اقیانوس آرام و اروپای شرقی با توجه به نسبت كمتر از ۵ % در سطح وزیر زن، پیشرفتبسیار ناچیزی صورت گرفته است.
در سطح ۱، در ۱۲۶ كشور هیچگونه سمت وزارتی در حوزههای اقتصادی وجود ندارد.
در منطقهی آسیا و اقیانوس آرام، وزرای زن تنها در ۲ % كل وزارتخانههای اقتصادی، سمتهایی را به عهده دارند.
در سطح ۳، در جهان تنها ۹/ ۹ % از كل سمتها در اختیار زنان میباشد.
۳/۲- سطوح كلی حضور سیاسی زنان
چنان چه تقسیمات طرح شده، توسط سازمان ملل را در چارچوب مفهومی، طبقه بندی نماییم و تنها به اشغال پستهای سازمانی، یا رتبههای اداری اكتفا ننماییم، با وضوح بیشتری میتوان به جایگاه سیاسی زنان پرداخت، بدین معنا كه اگر در دسته بندیهای كلی خود، هدف از حضور زنان را تولید فكر و حمایت از مظلومین در جامعهی جهانی و دولتها بدانیم و آن را با گزارشات سازمان ملل تطبیق نماییم به نتایج دیگری دستخواهیم یافت، لذا سه سطح ذیل برای ارزیابی این موضوع پیشنهاد میگردد:
سطح تصمیم سازی كه عرصهی مولد قدرت و اختیار در قشر زنان میباشد;
سطح تصمیمگیری كه عرصهی توزیع قدرت و اختیارات در قشر زنان است;
سطح اجرایی كه عرصهی بهره وری از قدرت و اختیارات در قشر زنان میباشد.
۳. نقش زنان در تغییر هویتسیاسی جوامع
اهمیتحضور زنان در برخی مشاغل برای حكومتها و سعی جوامع بین المللی در استخراج دستور العملهای كاربردی، برای تعریف هویتسیاسی زنان در تمامی كشورهای جهان به شكلی یكسان و بدون در نظر گرفتن تفاوتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع، حاكی از آن است كه جهانی سازی نیازمند ابزارهایی است كه در صورت لزوم بتواند در بحرانهای سیاسی، قواعد و معادلات بازیهای سیاسی را با وجود این قشر دست كاری نماید وموجب تحقیر و یا تجلیل از ملل، گروهها و حكومتهای خاصی شود. به عنوان مثال میتوان به بزرگ نمایی برخی مسایل زنان در كشورهای مسلمان طی گزارشات مراجعی; چون كمیسیون حقوق بشر در مورد كشورهای ایران، افغانستان، فلسطین و... اشاره كرد.
آن چه در غرب به عنوان پیشرفتشاخصهای مربوط به زنان بر آن تكیه میشود، تنها حضور صوری تعداد معینی از زنان در مناصب وزارتی و مجالس قانونگذاری است، در حالی كه زنان طی گذار از مراحلی، در جوامع غرب مورد ظلم دوم قرار گرفته و بحران هویتی را در این گروه در پی داشتهاست; لذا این مساله موجب عكس العملهایی; چون جسارت فردی به شكل جلوه گریهای مادی شده است. (۷)
سیستم سرمایه داری از حضور غیر مقنن زنان در جهت تحرك سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، در تولید و مصرف استفاده نموده است. بیستشغل اول زنان در كشور امریكا - در بین شاغلین - به ترتیب عبارتند از: منشیگری، صندوقداری، مدیریت فروش داخلی، سرپرست فروش، پرستار رسمی، كمك پرستار، آموزگار، كتابدار و كارمند حسابداری، پیش خدمت رستوان، فروشندهی قطعات، مسؤول پذیرش هتلها، حسابداری، اپراتوری، آشپزی، بازرسی، نظافتچی، دبیر، كارمند كارخانه، آرایشگری و اپراتوری ماشین نساجی; (۸) لذا پس از مدتی زن، ابزار انگیزش برای مصرف هر چه بیشتر در جامعه شده و برای او اقتدار اجتماعی و هویتسیاسی در شكل عینی و حقیقی مفهومی نخواهد داشت و سؤالات اساسی در این حوزه به ذهن خواهد آمد:
آیا حضور زن (۹) بركرسی شورای امنیتبا اختیاراتی كه نسبتبه منافع زنان و كودكان جهان میتوانند داشته باشند، مانع بروز بسیاری از جنگها خواهد شد؟
آیا حضور این قشر تنها در سطوح خدماتی و اجرایی - در كشورهای به اصطلاح توسعه یافته - برای احقاق حقوق آنان در موضوع اشتغال كافی است؟
آیا اگر زنان به جای حضور در سطح ساختارها به عنوان مصرف كننده، چه در موضوعات سیاسی، چه فرهنگی و چه اقتصادی در سطح تولید در ابعاد تصمیمات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حضور داشتند، نحوهی مدیریت در كشورهای به اصطلاح توسعه یافته دگرگون نمیشد؟
آیا تنها با شعار احقاق حق زنان در سطوح خرد اجتماعی; مانند (اشتغال، حق رای و...) میتوان وضعیت زنان را به لحاظ فقر، آوارگی و نجات از ناهنجاریهای اجتماعی بهبود بخشید؟ اگر چنین است پس چرا آمارها از افزایش شكاف بین فقیر و غنی در پایان سال ۲۰۰۰ میلادی خبر میدهد.
از زمانی كه الگوی مادی در بخشهای مختلف استراتژیهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جهان و سازمانهای بین المللی توسعه یافت، نظام ارزشی جوامع غربی نیز بنا به اهداف خاص تغییر یافته و تعریف از آزادی و عدالتبا تعاریف ارزشی این دو مفهوم با الگوی الهی تغییر یافت.
حضور سیاسی زنان در ایران در بحرانیترین حوادث تاریخی با توجه به گرایشات و تفكرات این قشر، همیشه هدفمند و كارساز بوده است، مانند آن چه كه در ایجاد انقلاب اسلامی و سالهای دفاع مقدس شاهد آن بودهایم، اما پس از این دوره خلا برنامهریزی و سازماندهی در تمامی سطوح جامعه ایجاد شد و زنان به دلیل عدم وجود الگوهای كاربردی برای عرصههای مختلف اجتماعی و خانوادگی در معرض آسیب بیشتری قرار گرفتند.
عدم تعریف صحیح از جایگاه عملی زنان، توانایی نظام را در پیاده سازی سیستمهای برگزیدهی اجتماعی برمبنای اسلام (سیاسی، فرهنگی و اقتصادی) افزایش خواهد داد و اصول ارزشی در پیوند با وضعیت اجتماعی در قالب یك دستگاه نظاممند تعریف شده و در چنین چارچوبی است كه شعار مشاركتسیاسی زنان در جامعهی ایران و برای مسلمانان جهان معنا پیدا خواهد كرد و وجوه اشتراك، اختلاف و امتیاز زن در جامعهی اسلامی با جامعهی غربی معین خواهد شد.
ان شاء اللهپینوشتها:
۱. We the Peoples, the Role of United Nations in the Twenty First Century, The Millennium Report, United Nation, New York ۲۰۰۱.
۲) چهارمین كنفرانس جهانی زن، پكن، ۱۹۹۵.
۳. Gender - related Developmentl ndex.
۴. Gender - Empowerment Measure.
۵) سایتسازمان ملل، دایرهی پیشرفت زنان، اطلاعاتی در خصوص حضور زنان در حكومت، ژانویهی ۱۹۹۶.
۶. Devision For The Advancement of Women, United Nation, Bethesda, Maryland, U.S. A, ۱۹۹۶.
۷) مانند جسارت زن در مقابل شوهر، دانشآموز نسبتبه معلم، فرزندان نسبتبه والدین كه موجب شكسته شدن انضباط خانوادگی و اجتماعی خواهد شد و در كشورهایی كه دارای مبانی ارزشی هستند این مساله را ترویجخواهند داد.
۸. U.S Department Of Commerce, Bureau Of The Census, Current, Population Reports, Series۱ - ۶۰ Selected lssues, Women|s Bureau, April ۱۹۹۸.
۹) منظور حضور زنانی با آرمانهای عدالتخواهانه است، نه صرفا افرادی كه به شكل گزینشی برای اهدافی در برخی از این مجامع انتخاب شدهاند، چه این گونه زنان خود مصرف كننده خواهند بود، نه تولید كننده فكری.
مهندس زهره عطایی
زنان بیش از مردان، قربانی خشونتهای ناشی از باورهای فرهنگی و اقتصادی و جنگ و مناقشات مسلحانه میشوند.
بیش از ۸/۲ میلیارد نفر از مردم جهان، كه نزدیك به نصف جمعیت جهان را تشكیل میدهند، با درآمد كمتر از دو دلار در روز زندگی میكنند.از این تعداد ۲/۱ میلیارد نفر كه حدود ۲۰ % جمعیت جهان هستند، با كمتر از یك دلار در روز زندگی خود را میگذرانند.
۲۰۰ نفر از ثروتمندترین مردم دنیا، درآمدشان نسبتبه چهار سال قبل دو برابر گردیده و به بیش از یك تریلیون دلار رسیده است. درآمد سه میلیارد نفر مساوی با كل درآمد ناخالص ملی تمامی كشورهای در حال توسعه كه حدود ۶۰۰ میلیون نفر از جمعیت جهان را تشكیل میدهند، میباشد.
۲۰ % از ثروتمندترین مردم جهان، با بیشترین درآمد به ۸۶ % منابع جهانی دسترسی دارند.
در سال ۱۹۹۸ برای هر یك دلاری كه به كشورهای در حال توسعه وام داده شده، ۱۳ دلار از آنان باز پرداختشده است.
در هر ۷ ثانیه در جهان یك كودك جان خود را بر اثر گرسنگی از دست میدهد.
۴۵۰ میلیون زن بزرگ سال از كشورهای در حال توسعه، دارای سوء تغذیه از دورههای كودكی هستند.
بیش از ۱۱۰ میلیون كودك در جهان بدون مدرسه و بیسواد هستند كه ۶۰ % آنان دختر بچهها میباشند.
تعداد نزدیك به ۱۴۶۰۰۰ دختر جوان سالانه به دلیل مسایل بهداشتی و مربوط به حاملگی، جان خود را از دست میدهند.
دختران مبتلا به ایدز ۵ برابر پسران هستند.
۶۰ % از عفونتهای ایدز بین دختران و زنان از سن ۱۵ الی ۲۴ سالگی رایج است.
۴۷% از جمعیت آلوده به ایدز را زنان تشكیل میدهند و این نسبت در حال افزایش است. (۱)
آن چه در بالا به تصویر در آمد، آمار وضعیت موجود جهان از سوی سازمان ملل متحد میباشد. به راستی آیا حضور زنان با توجه به خصوصیات شخصیتی این قشر; مانند عاطفه، رحمت و ایثار، میتواند بر كرسیهای تصمیمگیری و تصمیم سازی بین المللی و در روند آیندهی جوامع، به خصوص جامعهی زنان و كودكان مؤثر باشد؟
امروزه منظر كلی جهان، حكایت از بحرانی دارد كه در پی خود بازگشتبشریتبه سوی معنویت و همگرایی فكری و عملی در عرصههای مختلف جوامع را میطلبد. بدون شك یكی از عرصههای اصلی این چالشها «موضوع زنان» و نحوهی رسیدگی دولتها به این مساله میباشد. در واقع موضوع زنان از دههی قبل تا كنون ملاك ارزیابی میزان توسعه و عدالتخواهی دولتها محسوب میشود، گویا در بعد نظری، بشریت از ظلم تاریخیای كه نسبتبه جنس مؤنث روا داشته رنج میبرد و به گونهای سعی در ایجاد آرامشی ظاهری در وجدان بشری نسبتبه این مساله دارد.
۲. عرصههای حضور
اگر چه در دو دههی گذشته، دهها مقاوله نامه و قرارداد در موضوع زنان به تصویب مجامع بین المللی رسیده و دهها كنفرانس جهانی در این خصوص برگزار شده است، ولی نتایج لازم به دست نیامده است. البته علت اصلی این مساله را باید از عدم شناخت جایگاه مطلوب برای زنان و تفسیری شایسته از منزلت ایشان جست وجو نمود كه موجب شده تا حقوق زن در كشاكش دفاعهای كاذب از دیدگاههای مختلف، تضییع شود.
در واقع نوع حضور زنان در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به دلیل عدم شناخت توانمندیها و وجود محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، تنها به سطوح اجرایی و بعضا در سطوح مدیریتی - چه در ایران و چه در كشورهای جهان - منحصر است. ولی به راستی جایگاه مطلوب زن برای حضور در تصمیمسازیهای سیاسی چگونه تعریف میشود؟ آیا بدون وجود اختیارات اجتماعی، سازمانی، صنفی و خانوادگی برای این قشر، حضور در بستر تصمیمگیری قابل تعریف است؟
پاسخ این سؤالات، نیاز به بررسی و نقد وضع موجود و میزان حضور زنان در حوزهی سیاسی در میان دو گروه ذیل میباشد:
الف: نخبگان، كه باید حضوری مستمر در سطح تصمیم سازی، تصمیمگیری و اجرا در برنامهریزیهای كلان اجتماعی داشته باشند.
ب: توده، یا آحاد زنان به عنوان رای دهنده و نقشی كه آنان در تغییر گرایشات سیاسی جامعه ایفا میكنند.
بررسی حاضر به حضور این قشر در سطح اول پرداخته و بخش دوم از حوصلهی بحث ما خارج است.
۱/۲- قدرت سیاسی و زنان
امروزه یكی از شاخصهای توسعه یافتگی، حضور قشر زنان در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است كه در این راستا تعاریف و مفاهیم جدیدی در قوانین عرف بینالملل ایجاد شده است. البته بررسی مفاهیم و تعاریف در هر یك از مراحل، نیاز به ارزیابی خاستگاه تولید مفهوم دارد، چنان چه این تعاریف با مبنای مادی تولید شده باشد، با همان تعاریف در دستگاه الهی تفاوت بسیاری خواهد داشت. حوزهی حضور در فعالیتهای سیاسی به طور عام در بخشهایی چون «مولد قدرت بودن» در این مقاله مد نظر است كه هم اینك با توجه به آمارها، به نظر میرسد با تمام فشاری كه دولتها و مجامع بینالمللی در برخی موضوعات زنان اعمال مینمایند، در موضوع مشاركتسیاسی كه از مهمترین عرصههای فعالیت میباشد، زنان فقط در سطح بهرهوری از قدرت مطرح بوده و بیشترین پایگاه برای آنان بخش مدیریت میانی در دولتها میباشد. حتی در دولتهای به اصطلاح توسعه یافته، حضور زنان در سطوح تصمیم سازی برای دفاع از برخی حقوق اساسی خود; چون ممانعت از بروز جنگهایی كه صدمات آن بیش از هر قشری گریبانگیر زنان و كودكان میشود، بسیار كمرنگ میباشد.
همین امر موجب شده تا رهبران سیاسی مجبور به ابراز علنی خلاهای موجود در جوامع شوند، چنان چه پطروس غالی دبیر كل پیشین سازمان ملل متحد در كنفرانس جهانی زن (۲) متذكر میشود:
«به رغم پیشرفتی كه صورت گرفته، كارهای بسیار زیادی باقی مانده است كه باید انجام گیرد. در حالی كه زنان در بیشتر جوامع به پیشرفتهای مهمی نایل شدهاند، اما هنوز هم تقریبا در همه جا به مسایل مربوط به زنان، اولویتی ثانوی اعطا میشود. زنان به شیوههای پنهان و آشكار با تبعیض و رانده شدن به حاشیهی جامعه (Marginalization) مواجهاند و در ثمرات تولید به گونهای برابر سهیم نیستند و هنوز ۷۰% فقیران جهان را تشكیل میدهند.»۲/۲- سطوح حضور سیاسی بر اساس طبقه بندی سازمان ملل متحد
پس از تصویب سند پكن در سال ۱۹۹۵، دو شاخص عمده در گزارش توسعهی انسانی برنامهی عمران سازمان ملل متحد ( UNDP) در مورد زنان اضافه گردید:
الف: شاخص توسعهی جنسی (GDT) (۳) كه از طریق محاسبهی نرخ امید به زندگی، رشد و نسبت درآمد زنان، میزان سواد آموزی آنان نسبتبه مردان مشخص میگردد.
ب: میزان تواناییهای جنسی (GEM) (۴) كه میزان دسترسی زنان به مناصب سیاسی و پارلمانی، مشاغل فنی و تخصصی را مورد بررسی قرار میدهد.
بررسی حاضر سعی در ارایهی نمای كلی از حضور زنان برمبنای شاخص «میزان تواناییهای جنسی» در جهان دارد; زیرا علیرغم آن چه در جهان با عنوان پیشرفت زنان به خصوص در غرب مورد نظر است، چنان چه حتی به مقایسهی آماری نیز بسنده نماییم، به شعاری بودن ادعای غرب پی میبریم.
در طبقه بندی كه شورای اقتصادی - اجتماعی، طبق قطعنامهی ۴ /۱۹۹۰ سازمان ملل متحد (۵) برای حضور زنان در سطوح تصمیمگیری طرح نموده، سطوح عالی و عناوین شغلی وابسته به آنان را برای زنان، چنین بیان نموده است:
سطح ۱. رتبهی وزارتی، وزیران خارجه، رؤسای بانكهای مركزی و مؤسسات وابسته به كابینه و دفاتر رییس جمهور و نخست وزیر;
سطح ۲. به طور كلی كفیل و معاونان وزرا;
سطح ۳. به عنوان یك قاعدهی كلی، دبیران یا منشیهای دایم در كشورهای مشترك المنافع;
سطح ۴. هر چه سلسله مراتب به سمت پایین میرود، به علت تعداد فزایندهی سطوح میانی، تعیین سمتیا عنوان دقیق مشكلتر میشود، از جملهی سمتها، معاونان دبیران یا منشی دایم و مدیران مسؤول حوزههای فنی.
خلاصهی نتایجحاصل از مطالعه براساس طبقه بندی مذكور شورای اقتصادی - اجتماعی سازمان ملل متحد از بین ۱۸۷ كشور به این شرح است: (۶)
تعداد وزرای زن در سطح جهانی در دههی گذشته دو برابر گردیده; از ۴/۳ % در سال ۱۹۸۷ به ۸/۶ % در سال ۱۹۹۶ رسیده است.
در ۴۸ كشور هیچ وزیر زنی وجود ندارد.
وزرای زن بیشتر در حوزههای اجتماعی به میزان ۱۴ %، در حوزههای حقوقی ۴/۶ %، در اقتصاد ۱/۴ %، در امور سیاسی ۴/۳ % و در امور اجرایی ۹/۳ % متمركز میباشند.
در منطقهی آسیا و اقیانوس آرام و اروپای شرقی با توجه به نسبت كمتر از ۵ % در سطح وزیر زن، پیشرفتبسیار ناچیزی صورت گرفته است.
در سطح ۱، در ۱۲۶ كشور هیچگونه سمت وزارتی در حوزههای اقتصادی وجود ندارد.
در منطقهی آسیا و اقیانوس آرام، وزرای زن تنها در ۲ % كل وزارتخانههای اقتصادی، سمتهایی را به عهده دارند.
در سطح ۳، در جهان تنها ۹/ ۹ % از كل سمتها در اختیار زنان میباشد.
۳/۲- سطوح كلی حضور سیاسی زنان
چنان چه تقسیمات طرح شده، توسط سازمان ملل را در چارچوب مفهومی، طبقه بندی نماییم و تنها به اشغال پستهای سازمانی، یا رتبههای اداری اكتفا ننماییم، با وضوح بیشتری میتوان به جایگاه سیاسی زنان پرداخت، بدین معنا كه اگر در دسته بندیهای كلی خود، هدف از حضور زنان را تولید فكر و حمایت از مظلومین در جامعهی جهانی و دولتها بدانیم و آن را با گزارشات سازمان ملل تطبیق نماییم به نتایج دیگری دستخواهیم یافت، لذا سه سطح ذیل برای ارزیابی این موضوع پیشنهاد میگردد:
سطح تصمیم سازی كه عرصهی مولد قدرت و اختیار در قشر زنان میباشد;
سطح تصمیمگیری كه عرصهی توزیع قدرت و اختیارات در قشر زنان است;
سطح اجرایی كه عرصهی بهره وری از قدرت و اختیارات در قشر زنان میباشد.
۳. نقش زنان در تغییر هویتسیاسی جوامع
اهمیتحضور زنان در برخی مشاغل برای حكومتها و سعی جوامع بین المللی در استخراج دستور العملهای كاربردی، برای تعریف هویتسیاسی زنان در تمامی كشورهای جهان به شكلی یكسان و بدون در نظر گرفتن تفاوتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع، حاكی از آن است كه جهانی سازی نیازمند ابزارهایی است كه در صورت لزوم بتواند در بحرانهای سیاسی، قواعد و معادلات بازیهای سیاسی را با وجود این قشر دست كاری نماید وموجب تحقیر و یا تجلیل از ملل، گروهها و حكومتهای خاصی شود. به عنوان مثال میتوان به بزرگ نمایی برخی مسایل زنان در كشورهای مسلمان طی گزارشات مراجعی; چون كمیسیون حقوق بشر در مورد كشورهای ایران، افغانستان، فلسطین و... اشاره كرد.
آن چه در غرب به عنوان پیشرفتشاخصهای مربوط به زنان بر آن تكیه میشود، تنها حضور صوری تعداد معینی از زنان در مناصب وزارتی و مجالس قانونگذاری است، در حالی كه زنان طی گذار از مراحلی، در جوامع غرب مورد ظلم دوم قرار گرفته و بحران هویتی را در این گروه در پی داشتهاست; لذا این مساله موجب عكس العملهایی; چون جسارت فردی به شكل جلوه گریهای مادی شده است. (۷)
سیستم سرمایه داری از حضور غیر مقنن زنان در جهت تحرك سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، در تولید و مصرف استفاده نموده است. بیستشغل اول زنان در كشور امریكا - در بین شاغلین - به ترتیب عبارتند از: منشیگری، صندوقداری، مدیریت فروش داخلی، سرپرست فروش، پرستار رسمی، كمك پرستار، آموزگار، كتابدار و كارمند حسابداری، پیش خدمت رستوان، فروشندهی قطعات، مسؤول پذیرش هتلها، حسابداری، اپراتوری، آشپزی، بازرسی، نظافتچی، دبیر، كارمند كارخانه، آرایشگری و اپراتوری ماشین نساجی; (۸) لذا پس از مدتی زن، ابزار انگیزش برای مصرف هر چه بیشتر در جامعه شده و برای او اقتدار اجتماعی و هویتسیاسی در شكل عینی و حقیقی مفهومی نخواهد داشت و سؤالات اساسی در این حوزه به ذهن خواهد آمد:
آیا حضور زن (۹) بركرسی شورای امنیتبا اختیاراتی كه نسبتبه منافع زنان و كودكان جهان میتوانند داشته باشند، مانع بروز بسیاری از جنگها خواهد شد؟
آیا حضور این قشر تنها در سطوح خدماتی و اجرایی - در كشورهای به اصطلاح توسعه یافته - برای احقاق حقوق آنان در موضوع اشتغال كافی است؟
آیا اگر زنان به جای حضور در سطح ساختارها به عنوان مصرف كننده، چه در موضوعات سیاسی، چه فرهنگی و چه اقتصادی در سطح تولید در ابعاد تصمیمات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حضور داشتند، نحوهی مدیریت در كشورهای به اصطلاح توسعه یافته دگرگون نمیشد؟
آیا تنها با شعار احقاق حق زنان در سطوح خرد اجتماعی; مانند (اشتغال، حق رای و...) میتوان وضعیت زنان را به لحاظ فقر، آوارگی و نجات از ناهنجاریهای اجتماعی بهبود بخشید؟ اگر چنین است پس چرا آمارها از افزایش شكاف بین فقیر و غنی در پایان سال ۲۰۰۰ میلادی خبر میدهد.
از زمانی كه الگوی مادی در بخشهای مختلف استراتژیهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جهان و سازمانهای بین المللی توسعه یافت، نظام ارزشی جوامع غربی نیز بنا به اهداف خاص تغییر یافته و تعریف از آزادی و عدالتبا تعاریف ارزشی این دو مفهوم با الگوی الهی تغییر یافت.
حضور سیاسی زنان در ایران در بحرانیترین حوادث تاریخی با توجه به گرایشات و تفكرات این قشر، همیشه هدفمند و كارساز بوده است، مانند آن چه كه در ایجاد انقلاب اسلامی و سالهای دفاع مقدس شاهد آن بودهایم، اما پس از این دوره خلا برنامهریزی و سازماندهی در تمامی سطوح جامعه ایجاد شد و زنان به دلیل عدم وجود الگوهای كاربردی برای عرصههای مختلف اجتماعی و خانوادگی در معرض آسیب بیشتری قرار گرفتند.
عدم تعریف صحیح از جایگاه عملی زنان، توانایی نظام را در پیاده سازی سیستمهای برگزیدهی اجتماعی برمبنای اسلام (سیاسی، فرهنگی و اقتصادی) افزایش خواهد داد و اصول ارزشی در پیوند با وضعیت اجتماعی در قالب یك دستگاه نظاممند تعریف شده و در چنین چارچوبی است كه شعار مشاركتسیاسی زنان در جامعهی ایران و برای مسلمانان جهان معنا پیدا خواهد كرد و وجوه اشتراك، اختلاف و امتیاز زن در جامعهی اسلامی با جامعهی غربی معین خواهد شد.
ان شاء اللهپینوشتها:
۱. We the Peoples, the Role of United Nations in the Twenty First Century, The Millennium Report, United Nation, New York ۲۰۰۱.
۲) چهارمین كنفرانس جهانی زن، پكن، ۱۹۹۵.
۳. Gender - related Developmentl ndex.
۴. Gender - Empowerment Measure.
۵) سایتسازمان ملل، دایرهی پیشرفت زنان، اطلاعاتی در خصوص حضور زنان در حكومت، ژانویهی ۱۹۹۶.
۶. Devision For The Advancement of Women, United Nation, Bethesda, Maryland, U.S. A, ۱۹۹۶.
۷) مانند جسارت زن در مقابل شوهر، دانشآموز نسبتبه معلم، فرزندان نسبتبه والدین كه موجب شكسته شدن انضباط خانوادگی و اجتماعی خواهد شد و در كشورهایی كه دارای مبانی ارزشی هستند این مساله را ترویجخواهند داد.
۸. U.S Department Of Commerce, Bureau Of The Census, Current, Population Reports, Series۱ - ۶۰ Selected lssues, Women|s Bureau, April ۱۹۹۸.
۹) منظور حضور زنانی با آرمانهای عدالتخواهانه است، نه صرفا افرادی كه به شكل گزینشی برای اهدافی در برخی از این مجامع انتخاب شدهاند، چه این گونه زنان خود مصرف كننده خواهند بود، نه تولید كننده فكری.
مهندس زهره عطایی
منبع : بنياد انديشه اسلامي
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست