پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
تامل در باب زباله
اجازه دهید قدری راجع به زباله تامل کنیم و از طریق زبالهها به دنیای مدرن نگاهی انتقادی بیفکنیم. میدانیم که زندگی روزمره ثبت کننده و نشان دهنده فرایند مدرنیزاسیون به مثابه انباشت پیوسته زباله ها و آتوآشغال ها است. مدرنیته خود تولید کهنگی میکند چراکه با تقاضاهای زیادی برای تولید امر جدید روبرو است. اینجاست که مدل های جدید حال ، مدل قدیمی سال بعد میشوند. بنابراین ساختن کالاهای جدید همواره با تولید مستمر کالاهای کهنه (زباله) همراه است. اما برگردیم به دردسترس ترین شکل زباله، یعنی همین مواد مصرف شده و به دور انداختهشدهای که زندگی روزمره ما را فراگرفته است و ما خود در تولید آنها نقش داریم.
ما شبانه روز مشغول تولید زبالهایم. خانههای شهری هریک کارخانه تولیدی امر کهنه و زباله هستند. زبالههایی که در نزدیکترین محل سکونت ،باید با چنان حالتی بهدور انداخته شوند که گویا از ابتدا زباله بودهاند و انگار نه همین چندی پیش بخشی از غذا و تنپوشمان بوده اند. زبالههای خانگی مصرف کننده بودن ما را به یاد میآورند. فقط وقتی که حجم آنها زیاد شد و ما ناگزیر به انتقال آنها به بیرون شدیم به خاطر میآوریم که تا چه اندازه مصرف کننده شدیم.
آنها نشانه مصرف اند و در عین حال که خود برآمده از نوعی تولیدند. ما زباله ها را تولید میکنیم تولیدی که برآمده از دل مصرف است. در اینجا تولید و مصرف به شکل باژگونهای با هم تلاقی میکنند. بر خلاف کالاهای سرمایهداری که بعد از تولید، مصرف می شوند زباله ها از سنخ کالاهایی هستند که بعد از مصرف تولید میشوند. زبالهها به نظر بخش غیر مفید و بیفایده تولیدات بشریاند. آنها نوعی فضولات انسانی اما از سنخ مدرن اند. فضولاتی که بعد از تولید دوباره ممکن است به کار مصرف آیند.
ما زباله ها را در گوشهای از محیط زندگی رها میکنیم، آنها از نظر ما اشیائی بیخاصیتهستند. زبالهدان مکان دلپذیری نیست و برخلاف فروشگاههای مواد غذایی و سوپرمارکتها که انباری از کالاهای مصرف نشدهاند زباله دان ها مجموعهای از کالاهای مصرف شده است که ما تمایل چندانی به اقامت در فضای آنها نداریم. اما مشابهتهایی هم بین زباله دان شهری با سوپر مارکت ها هست. سوپرمارکتها انبانی از کالاهایی هستند که صاحبی ندارند و یا صاحبان آنها هنوز مشخص نشدهاند. آنها کالاهایی برای آیندهاند. زباله شهری نیز دچار همین گمنامی و ناشناسی است آنها نیز اکنون صاحبی ندارند و هویتهای ملکی آنها در میان حجم انبوه زبالهها از میان رفتهاست اما آنها کالاهایی برای گذشته بودهاند و نه آینده. زبالهها، کالاهایی ارزشمند بودهاند که در گذشته مصرف شدهاند و اکنون به نظر میرسد که دیگر ارزشی نداشته باشند در مقابل، کالاهای سوپرمارکت ، هنوز در انتظار مصرفاند و آیندهای جزء تبدیل شدن به زباله ندارند.
زبالههایی که ما تولید میکنیم دو گروه به ظاهر مشابه پدید میآورد. یک تیپ رفتگرها و تیپ دوم آت و آشغال جمعکنها هستند. آت و آشغال جمعکنی حرفه تهمانده های ناشی از مدرنیزاسیون سرمایهداری است. یعنی افرادی که به آنها در نوسازی سرمایهداری به عنوان عناصری اضافه نگاه میشود( همین حاشیه نشین های شهری که مرگ و زندگی آنها برای جامعه سیاسی ما اهمیتی ندارد). آت و آشغال جمع کن ها به زباله ها به چشم کالای تولید شده مینگرند آنها از میان کالاهایی که ما بیخاصیت فرض کردیم به دنبال سودمندی میگردند. از دل بیارزشی ارزش در میآورند و این مطلبی است که والتربنیامین آن را نوعی جدال با نظام سرمایهداری میداند. در هجدهم برومر لوئی بناپارت مارکس، لومپن پرولتاریا را « تودهایی متفرق، بیهویت و پیشبینی ناپذیر می داند که اینجا و آنجا را ویران می کنند.» آت و آشغال جمعکنها، همه آن چیزهایی را که بهواسطه نوسازی ازمد افتادهاند با جمعکردن آنها و با یافتن ارزش در اشیائی که بیارزش شدهاند تنازعی را علیه سرمایهداری شکل میدهند اما رفتگر در یک جامعهمدرن زباله را جمع میکند برای اینکه دوباره در چرخه تولید قرار دهد و با تبدیل آن ( البته زبالههای بازیافت پذیر) به کالاهای لوکس دوباره آن را از موقعیت زباله دان برهاند و در جایگاه اشیاء لوکس قرار دهد. رفتگر در هرشکلش خادم نظام سرمایهداری است. اما آت و آشغال جمعکن به تعبیر بنیامین همچون پرولتاریا واژگونگر است. او با ارزشمند دانستن چیزهای که سرمایهداری بیارزش تلقی کرده سرمایهداری را به چالش میکشد.
یکی در سیکل نظام سرمایهداری فعالیت میکند و دیگری علیه نظم موجود. رفتگر در مکانیسمی منظم توسط همین نظام مدرن زبالهها را جمع میکند. او در کار جمع زباله به دنبال خود زباله نیست. زباله برای او غالبا معنای زباله را دارد. اما آت و آشغال جمع کن برایش نفس خود زباله مهم است. او زباله ها را میکاود برای یافتن چیزهای ارزشمند. اشیائی که نه لزوما به دلیل ارزش مصرف بلکه به دلیل ارزش نمادین یا مبادله آن به دور انداخته شدند. او آنها را احیا می کند. آت وآشغال جمع کن احیاگراست.
او باید قبل از آمدن رفتگر کار خود را به اتمام برساند وسپس گاری دستی خود را ازخیابانهای مدرن شهر و رویاروی ویترینهای مغازهای لوکس به حرکت درآورد و از طریق رویارویی مستمر آت وآشغالها در برابر کالاهای لوکس، بصیرتی انتقادی برایمان فراهم سازد.
عباس کاظمی
http://kazemia.persianblog.ir
منبع : مطالب ارسال شده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست