دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
آیا بحران رو به پایان است؟
در اجلاس اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که اوایل آذرماه برگزار گردید، با موضوع پرونده هستهای ایران رفتاری متعادل و متفاوت از ماههای قبل صورت گرفت. نه تنها پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع نشد و قطعنامهای علیه کشورمان صادر نگردید، بلکه نمایندگان کشورها و گروههای مختلف بیش از پیش بر از سرگیری و ادامه مذاکرات میان ایران و سه کشور اروپائی تأکید کردند. بدین قرار است مذاکرات بدون هیچ پیششرطی آغاز گردد. معنای تحول تازه آن است که بر توقف فعالیت تأسیسات اصفهان تأکید نخواهد شد و دست کم تا پایان اسفند و اوایل فروردین سال آینده فضای دیپلماتیک تازهای بر مذاکرات حاکم خواهد بود.
بیشک فعالیتهای دیپلماتیک و تلاش ایران برای ترغیب برخی کشورها، همچون غیرمتعهدها، و نیز همکاری با آژانس، قبل از برگزاری اجلاس، در نتیجه بهدست آمده بیتأثیر نبوده است، اما این عوامل قبل از اجلاس مهرماه نیز کم و بیش وجود داشتند و با وجود آنها قطعنامهای تند علیه کشورمان صادر شد. بنابراین باید عامل مؤثری را در رفتار نسبتاً متفاوت اجلاس اخیر دیگر جستوجو کرد. در واقع پرسش اصلی آن است که چرا غرب و آمریکا بر ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت پافشاری نکردند؟
در بررسی موضوع، برخی تحلیلگران وضعیت آمریکا در عراق را مورد توجه قرار داده و بر این اعتقادند که آمریکا نیازمند همکاری با ایران برای پیشرفت کار و تأمین ثبات در عراق است. به باور آنان آمریکا اکنون میکوشد تصویری بالنسبه با ثبات از عراق ارائه دهد و از رهگذر آن افکار عمومی خود را تعدیل کند. بنابراین ترجیح میدهد بر فشارهای خود بر ایران نیفزاید و جبههای تازه را نگشاید.
براساس اعلام دولت آمریکا این کشور قصد دارد از ابتدای سال ۲۰۰۶ نیروهای نظامی خود را، که هماکنون بالغ بر ۱۶۰هزارنفر هستند، کاهش دهد. این درست است که پیشرفتهای مهمی از لحاظ اقتصادی و سیاسی در عراق صورت گرفته و از جمله مصداقهای آن میتوان به رشد ۷/۳ درصدی اقتصاد در سال ۲۰۰۵ و چشمانداز رشد به مراتب بیشتر در سال ۲۰۰۶، تصویب قانوناساسی عراق در رفراندومی با حضور ۱۰ میلیون نفر (۶۴ درصد رأیدهندگان) و برگزاری قریبالوقوع انتخابات براساس این قانوناساسی اشاره کرد، ولی برخی مسائل مهم نیز همچنان به قوت خود باقیاند؛ برای مثال موضوع اقلیت سنی و یا تداوم موضع مخالفت با اشغال عراق و نظایر آن. در واقع حل این مسائل، کاری چند ماهه نیست و نیاز به زمان دارد. افزون بر این، ساماندهی و آماده کردن نیروهای نظامی و امنیتی عراق نیز کاری بلندمدت است. بنابراین تنها اتفاق محتمل در یکی دو ماه آینده خروج نمادین، اما پر سروصدای شماری از نیروهای آمریکاست.
مسائل کنونی هر چه باشند، نباید از یاد برد که جلب موضع موافق یا دست کم بیطرف ایران در برابر حمله نظامی آمریکا به عراق در آغاز، اهمیت بیشتری از موضوع امروزین کشورمان داشته است. پرسش مهم این است چرا آنزمان که آمریکا توانست تا حدودی به موضع مورد توجه خود دست یابد ملاحظات امروزین را در نظر نگرفت؟
در واقع میتوان گفت که شرایط امروزین آمریکا چندان دشوار نیست. از همینرو آمریکا نیازمند آن نیست که برای بهبود اوضاع امتیازات ویژهای برای همسایگان عراق منظور کند. رفتار اخیر آمریکا با سوریه نیز تأییدی بر این مدعاست. بهواقع هیچ نشانهای از تمایل آمریکا به جلب همکاری همسایگان عراق با استفاده از سیاستهای تشویقی، و نه اعمال فشارهای سیسای و اقتصادی، وجود ندارد.
برخی کشارسنان نیز مخالفت روسیه و چین را با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مورد توجه قرار دادهاند. به اعتقاد آنان آمریکا و اروپا آگاه بودند که نبود اجماع جهانی پیرامون ارجاع پرونده ملی به شورای امنیت، خطر وتو، تقلیل قطعنامه احتمالی به یک قطعنامه شکلی و عدم پشتیبانی از تحریم علیه ایران را افزایش میدهد. در واقع آنان نیاز به زمان بیشتری برای پیشبرد دیپلماسی خود و ترغیب روسیه برای حضور فعال در موضوع داشتند؛ امریکه در نهایت نیز تحقق یافت و جلوه آن در توافق سریع در جلسه کوتاه قبل از اجلاس نمایان شد.
به باور این صاحبنظران، وورد فعالانه روسیه به موضوع دو نتیجه محتمل بیش نخواهد داشت. یا روسیه در تلاشهای خود برای متقاعد کردن ایران به پذیرش شرایط غرب موفق خواهد شد که مقصود، حاصل است و یا اینکه ایران بر موضع خود اصرار خواهد ورزید. در اینصورت نیز روسیه بهانهای برای عدم الحاق به غرب نخواهد داشت و بدین ترتیب گام بلندی برای دستیابی به اجماع علیه ایران برداشته میشود.
مبنای پیشنهاد روسیه بر انصراف ایران از انجام مرحله نهائی غنیسازی در خاک خود استوار است. اگر روسیه بتواند موافقت ایران را با این طرح جلب کند دو موفقیت عمده بهدست خواهد آورد: از سوئی به روابط خود با ایران در زمینه انرژی اتمی ادامه میدهد و در این عرصه از موقعیتی انحصاری برخوردار میشود، و از سوی دیگر در صحنه بینالمللی با کارت ایران برای خود پرستیژ و سرمایه دیپلماسی فراهم خواهد کرد. این سرمایه دیپلماتیک نیز در زمان مقتضی به سرمایه اقتصادی تبدیل میشود.
غرب نیز قاعدتاً از چنین طرحی استقبال میکند. زیرا نه تنها در ازاء جلب موافقت ایران ناچار به پرداخت هزینهای نشده، بلکه از عواقب و هزینههای اعمال فشار بر ایران نیز پرهیز کرده است. مهمتر اینکه تضمینی عینی و قابل اتکاء نیز برای آینده بهدست آورده است.
چنانکه پیداست ایران نیز پیشنهاد روسیه را دستکم قابل بررسی یافته است. اصرار دبیر شورای عالی امنیت ملی بر عدم دریافت طرح و نه مخالفت با مضمون احتمالی آن مؤید این نکته است. در واقع موضع رسمی کم و بیش سکوت درباره محتوای پیشنهاد روسیه، با وجود انتقاد برخی گروهها و مقامات، نشانه تمایل رسمی به بررسی آن است. احتمالاً ایران سعی خواهد کرد در پروسه مذاکره با تعدیل و اضافه کردن شرایطی حق بلندمدت غنیسازی در خاک ایران را برای خود حفظ کند و از پیشنهاد فعلی چیزی به مراتب بهتر بهدست آورد.
در پیشنهاد ارائه شده، دستکم، از تعطیلی تأسیسات اصفهان سخنی به میان نیامده است. غنیسازی نیز، بهنوعی، پذیرفته شده است. براین اساس، ایران میتواند به بخشی از فعالیتهای هستهای خود ادامه دهد و در آیندهای نزدیک نیروگاه اتمی بوشهر را با سوخت آماده شده راهاندازی کند. ضمن آنکه بعضی امتیازات بلندمدت را برای خود حفظ کرده است، خواهد توانست از فشارهای موجود بکاهد و از موقعیت بحرانی کنونی خارج شود. به این ترتیب ایران نیز میتواند مدعی شود که به برخی هدفهای خود دستیافته و از پرداخت هزینههای سنگین سیاسی و اقتصادی برای دستیابی به فنآوری هستهای اجتناب کرده است. در واقع طرح پیشنهادی روسیه سیاست ”برد برد“ را، دستکم در ظاهر، به تمامی طرفهای درگیر در مسئله نوید میدهد. چنانکه پیداست شورای حکام آژانس انرژی اتمی نیز نسبت به تحقق طرح امیدوار است و از همینرو جلسه کوتاه خود را تنها با تقاضا برای مذاکره و همکاری بیشتر ایران با آژانس به پایان برده است.
اما نباید از یاد برد حل نسبی مسئله اتمی از این طریق، و یا راههای مشابه، امکان دستیابی کشورمان را به یک توافق همهجانبه در چارچوب مذاکرات هستهای کاهش میدهد. در واقع آنچه ایران بدان احتیاج دارد حل یکپارچه و همهجانبه مجموعه مسائل خود در عرصه بینالمللی است و نه یافتن راهحلی مجرد و انتزاعی برای مسئله خاص هستهای. معطوف کردن انرژی دیپلماتیک کشور به حل صرفاً یک موضوع و پرداخت هزینههای اقتصادی و سیاسی گزاف برای آن، بدون کسب مقبولیت بینالمللی و دستیابی به امکانات ثبات، خطری است که پیشاروی ما قرار دارد. بهعبارت دیگر با عبور اینگونه از بحران، شرایط ایران در عرصه بینالمللی فرق چندانی با گذشته نخواهد کرد و مشکلات کشور در تعامل با جهان، برای مثال جلب سرمایهگذاری خارجی و ارتقاء موقعیت ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی، به قوت خود باقی خواهند ماند. این همان مدلی است که در افغانستان و عراق به اجراء درآمد. اگر به این واقعیت بیندیشیم که در عرصه مناسبات بینالمللی پیوسته موضوعاتی چنین برای درگیر کردن وجود خواهند داشت، خطر بالقوه را بهتر احساس خواهیم کرد.
به هر روی حتی اگر براساس رویکردی خوشبینانه پیشنهاد روسیه را مثبت ارزیابی کنیم، ماهیت عمیق و گسترده اختلاف ایران و غرب، حل قطعی موضوع را در گرو فرآیندی طولانی از دیپلماسی پیگیر، تاب و توان چانهزنی بالا و کوشش برای خنثی کردن مخالفتها در هر دو سو قرار میدهد. در واقع باید چشمانداز سال آینده را نیز همچون امسال ترسیم کرد و امیدوار بود کشور با بحران تازهای مواجه نشود.
در این میان آنچه باید بیش از همه توجه دولت را بهخود معطوف کند حل مسائل داخلی و در رأس آنها مسائل اقتصادی است. حل معضل بیکاری، بهبود وضعیت معیشت مردم در چارچوب توسعه و رشد اقتصادی کشور، و نه در قالب اجراء سیاستهای مقطعی و تنها برای ارضای موقت مردم، موضوعاتی بسیار عاجل و در عین حال بسیار دشوارند؛ چه بسا دشوارتر از پیشبرد مذاکرات در زمینه هستهای.
دکتر سهراب شهابی
بیشک فعالیتهای دیپلماتیک و تلاش ایران برای ترغیب برخی کشورها، همچون غیرمتعهدها، و نیز همکاری با آژانس، قبل از برگزاری اجلاس، در نتیجه بهدست آمده بیتأثیر نبوده است، اما این عوامل قبل از اجلاس مهرماه نیز کم و بیش وجود داشتند و با وجود آنها قطعنامهای تند علیه کشورمان صادر شد. بنابراین باید عامل مؤثری را در رفتار نسبتاً متفاوت اجلاس اخیر دیگر جستوجو کرد. در واقع پرسش اصلی آن است که چرا غرب و آمریکا بر ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت پافشاری نکردند؟
در بررسی موضوع، برخی تحلیلگران وضعیت آمریکا در عراق را مورد توجه قرار داده و بر این اعتقادند که آمریکا نیازمند همکاری با ایران برای پیشرفت کار و تأمین ثبات در عراق است. به باور آنان آمریکا اکنون میکوشد تصویری بالنسبه با ثبات از عراق ارائه دهد و از رهگذر آن افکار عمومی خود را تعدیل کند. بنابراین ترجیح میدهد بر فشارهای خود بر ایران نیفزاید و جبههای تازه را نگشاید.
براساس اعلام دولت آمریکا این کشور قصد دارد از ابتدای سال ۲۰۰۶ نیروهای نظامی خود را، که هماکنون بالغ بر ۱۶۰هزارنفر هستند، کاهش دهد. این درست است که پیشرفتهای مهمی از لحاظ اقتصادی و سیاسی در عراق صورت گرفته و از جمله مصداقهای آن میتوان به رشد ۷/۳ درصدی اقتصاد در سال ۲۰۰۵ و چشمانداز رشد به مراتب بیشتر در سال ۲۰۰۶، تصویب قانوناساسی عراق در رفراندومی با حضور ۱۰ میلیون نفر (۶۴ درصد رأیدهندگان) و برگزاری قریبالوقوع انتخابات براساس این قانوناساسی اشاره کرد، ولی برخی مسائل مهم نیز همچنان به قوت خود باقیاند؛ برای مثال موضوع اقلیت سنی و یا تداوم موضع مخالفت با اشغال عراق و نظایر آن. در واقع حل این مسائل، کاری چند ماهه نیست و نیاز به زمان دارد. افزون بر این، ساماندهی و آماده کردن نیروهای نظامی و امنیتی عراق نیز کاری بلندمدت است. بنابراین تنها اتفاق محتمل در یکی دو ماه آینده خروج نمادین، اما پر سروصدای شماری از نیروهای آمریکاست.
مسائل کنونی هر چه باشند، نباید از یاد برد که جلب موضع موافق یا دست کم بیطرف ایران در برابر حمله نظامی آمریکا به عراق در آغاز، اهمیت بیشتری از موضوع امروزین کشورمان داشته است. پرسش مهم این است چرا آنزمان که آمریکا توانست تا حدودی به موضع مورد توجه خود دست یابد ملاحظات امروزین را در نظر نگرفت؟
در واقع میتوان گفت که شرایط امروزین آمریکا چندان دشوار نیست. از همینرو آمریکا نیازمند آن نیست که برای بهبود اوضاع امتیازات ویژهای برای همسایگان عراق منظور کند. رفتار اخیر آمریکا با سوریه نیز تأییدی بر این مدعاست. بهواقع هیچ نشانهای از تمایل آمریکا به جلب همکاری همسایگان عراق با استفاده از سیاستهای تشویقی، و نه اعمال فشارهای سیسای و اقتصادی، وجود ندارد.
برخی کشارسنان نیز مخالفت روسیه و چین را با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مورد توجه قرار دادهاند. به اعتقاد آنان آمریکا و اروپا آگاه بودند که نبود اجماع جهانی پیرامون ارجاع پرونده ملی به شورای امنیت، خطر وتو، تقلیل قطعنامه احتمالی به یک قطعنامه شکلی و عدم پشتیبانی از تحریم علیه ایران را افزایش میدهد. در واقع آنان نیاز به زمان بیشتری برای پیشبرد دیپلماسی خود و ترغیب روسیه برای حضور فعال در موضوع داشتند؛ امریکه در نهایت نیز تحقق یافت و جلوه آن در توافق سریع در جلسه کوتاه قبل از اجلاس نمایان شد.
به باور این صاحبنظران، وورد فعالانه روسیه به موضوع دو نتیجه محتمل بیش نخواهد داشت. یا روسیه در تلاشهای خود برای متقاعد کردن ایران به پذیرش شرایط غرب موفق خواهد شد که مقصود، حاصل است و یا اینکه ایران بر موضع خود اصرار خواهد ورزید. در اینصورت نیز روسیه بهانهای برای عدم الحاق به غرب نخواهد داشت و بدین ترتیب گام بلندی برای دستیابی به اجماع علیه ایران برداشته میشود.
مبنای پیشنهاد روسیه بر انصراف ایران از انجام مرحله نهائی غنیسازی در خاک خود استوار است. اگر روسیه بتواند موافقت ایران را با این طرح جلب کند دو موفقیت عمده بهدست خواهد آورد: از سوئی به روابط خود با ایران در زمینه انرژی اتمی ادامه میدهد و در این عرصه از موقعیتی انحصاری برخوردار میشود، و از سوی دیگر در صحنه بینالمللی با کارت ایران برای خود پرستیژ و سرمایه دیپلماسی فراهم خواهد کرد. این سرمایه دیپلماتیک نیز در زمان مقتضی به سرمایه اقتصادی تبدیل میشود.
غرب نیز قاعدتاً از چنین طرحی استقبال میکند. زیرا نه تنها در ازاء جلب موافقت ایران ناچار به پرداخت هزینهای نشده، بلکه از عواقب و هزینههای اعمال فشار بر ایران نیز پرهیز کرده است. مهمتر اینکه تضمینی عینی و قابل اتکاء نیز برای آینده بهدست آورده است.
چنانکه پیداست ایران نیز پیشنهاد روسیه را دستکم قابل بررسی یافته است. اصرار دبیر شورای عالی امنیت ملی بر عدم دریافت طرح و نه مخالفت با مضمون احتمالی آن مؤید این نکته است. در واقع موضع رسمی کم و بیش سکوت درباره محتوای پیشنهاد روسیه، با وجود انتقاد برخی گروهها و مقامات، نشانه تمایل رسمی به بررسی آن است. احتمالاً ایران سعی خواهد کرد در پروسه مذاکره با تعدیل و اضافه کردن شرایطی حق بلندمدت غنیسازی در خاک ایران را برای خود حفظ کند و از پیشنهاد فعلی چیزی به مراتب بهتر بهدست آورد.
در پیشنهاد ارائه شده، دستکم، از تعطیلی تأسیسات اصفهان سخنی به میان نیامده است. غنیسازی نیز، بهنوعی، پذیرفته شده است. براین اساس، ایران میتواند به بخشی از فعالیتهای هستهای خود ادامه دهد و در آیندهای نزدیک نیروگاه اتمی بوشهر را با سوخت آماده شده راهاندازی کند. ضمن آنکه بعضی امتیازات بلندمدت را برای خود حفظ کرده است، خواهد توانست از فشارهای موجود بکاهد و از موقعیت بحرانی کنونی خارج شود. به این ترتیب ایران نیز میتواند مدعی شود که به برخی هدفهای خود دستیافته و از پرداخت هزینههای سنگین سیاسی و اقتصادی برای دستیابی به فنآوری هستهای اجتناب کرده است. در واقع طرح پیشنهادی روسیه سیاست ”برد برد“ را، دستکم در ظاهر، به تمامی طرفهای درگیر در مسئله نوید میدهد. چنانکه پیداست شورای حکام آژانس انرژی اتمی نیز نسبت به تحقق طرح امیدوار است و از همینرو جلسه کوتاه خود را تنها با تقاضا برای مذاکره و همکاری بیشتر ایران با آژانس به پایان برده است.
اما نباید از یاد برد حل نسبی مسئله اتمی از این طریق، و یا راههای مشابه، امکان دستیابی کشورمان را به یک توافق همهجانبه در چارچوب مذاکرات هستهای کاهش میدهد. در واقع آنچه ایران بدان احتیاج دارد حل یکپارچه و همهجانبه مجموعه مسائل خود در عرصه بینالمللی است و نه یافتن راهحلی مجرد و انتزاعی برای مسئله خاص هستهای. معطوف کردن انرژی دیپلماتیک کشور به حل صرفاً یک موضوع و پرداخت هزینههای اقتصادی و سیاسی گزاف برای آن، بدون کسب مقبولیت بینالمللی و دستیابی به امکانات ثبات، خطری است که پیشاروی ما قرار دارد. بهعبارت دیگر با عبور اینگونه از بحران، شرایط ایران در عرصه بینالمللی فرق چندانی با گذشته نخواهد کرد و مشکلات کشور در تعامل با جهان، برای مثال جلب سرمایهگذاری خارجی و ارتقاء موقعیت ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی، به قوت خود باقی خواهند ماند. این همان مدلی است که در افغانستان و عراق به اجراء درآمد. اگر به این واقعیت بیندیشیم که در عرصه مناسبات بینالمللی پیوسته موضوعاتی چنین برای درگیر کردن وجود خواهند داشت، خطر بالقوه را بهتر احساس خواهیم کرد.
به هر روی حتی اگر براساس رویکردی خوشبینانه پیشنهاد روسیه را مثبت ارزیابی کنیم، ماهیت عمیق و گسترده اختلاف ایران و غرب، حل قطعی موضوع را در گرو فرآیندی طولانی از دیپلماسی پیگیر، تاب و توان چانهزنی بالا و کوشش برای خنثی کردن مخالفتها در هر دو سو قرار میدهد. در واقع باید چشمانداز سال آینده را نیز همچون امسال ترسیم کرد و امیدوار بود کشور با بحران تازهای مواجه نشود.
در این میان آنچه باید بیش از همه توجه دولت را بهخود معطوف کند حل مسائل داخلی و در رأس آنها مسائل اقتصادی است. حل معضل بیکاری، بهبود وضعیت معیشت مردم در چارچوب توسعه و رشد اقتصادی کشور، و نه در قالب اجراء سیاستهای مقطعی و تنها برای ارضای موقت مردم، موضوعاتی بسیار عاجل و در عین حال بسیار دشوارند؛ چه بسا دشوارتر از پیشبرد مذاکرات در زمینه هستهای.
دکتر سهراب شهابی
منبع : سایر منابع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست