دو تحریف معنوی حادثه کربلا

دو تحریف معنوی بسیار عجیب و ماهرانه كردیم ( نمی‏دانم بگویم ماهرانه یا جاهلانه ) یك جا گفتیم‏ حسین‏بن‏علی ( ع ) قیام كردتا كشته شود ، برای اینكه كفاره گناهان امت‏ باشد ! حال اگر بپرسند این حرف در كجاست ؟ آیا خود امام‏حسین علیه‏السلام‏ چنین چیزی گفت ؟ پیغمبر گفت ؟ امام گفت ؟ ما می‏گوئیم به این حرفها چكار دارید ؟ امام‏حسین ( ع ) كشته شد برای اینكه گناهان ما بخشیده شود ! نمی‏دانیم كه ما این فكر را از دنیای مسیحیت گرفته‏ایم یا نه ؟ ملت‏ مسلمان ندانسته خیلی چیزها را از دنیای مسیحیت بر ضداسلام گرفته است . یكی از اصول معتقدات مسیحیت مسئله به صلیب كشیدن ، مسیح است برای‏ اینكه فادی باشد . الفادی لقب مسیح است . از نظر مسیحیت این جزء متن‏ مسیحیت است كه عیسی به دار رفت تا كفاره گناهان امت باشد !
یعنی گناهان خودشان را به حساب عیسی می‏گذارند ! فكر نكردیم كه‏ این ، حرف دنیای مسیحیت است ، با روح اسلامی سازگار نیست ، با سخن‏ حسین علیه‏السلام سازگار نیست . به خدا قسم تهمت به اباعبدالله است . والله اگر كسی در ماه رمضان روزه داشته باشد واین حرف را به حسین‏بن‏علی‏(ع) نسبت بدهد و بگوید حسین برای چنین كاری بود و [ این سخن را ] از او نقل بكند روزه‏اش باطل است ، دروغ بر حسین ( ع ) است .
اباعبدالله‏ كه برای مبارزه با گناه كردن قیام كرد ، ما گفتیم قیام كرد تا سنگری برای‏ گنهكاران باشد ! گفتیم حسین یك بیمه درست كرد ، یك شركت بیمه تأسیس‏ كرد . بیمه چه ؟ بیمه گناه ! گفت شما را از نظر گناه بیمه كردم ، در عوض چه بگیرم ؟ اشك . شما برای من اشك بریزید ، من در عوض ، گناهان‏ شما را جبران می‏كنم . شما هر چه می‏خواهید باشید ، ابن‏زیاد باشید ، عمر سعد باشید . یك ابن‏زیاد در دنیا كم بود ! یك عمرسعد در دنیا كم بود ! یك سنان‏بن‏انس در دنیا كم بود ! یك خولی در دنیا كم بود ؟ امام‏حسین ( ع‏) خواست خولی در دنیا زیاد شود ، عمرسعد در دنیا زیاد شود ، گفت‏ ایهاالناس هر چه می‏توانید بد باشید كه من بیمه شما هستم ! تحریف معنوی دومی كه از نظر تفسیر و توجیه حادثه كربلا رخ داده ، این‏ است كه می‏گویند : می‏دانید چرا امام‏حسین ( ع ) نهضت كرد و كشته شد ؟ می‏گوئیم چرا ؟ می‏گویند یك دستور خصوصی فقط برای او بود . به او گفتند برو و خودت را بكشتن بده . پس به ما و شمااارتباط پیدا نمی كند ، یعنی‏ قابل پیروی نیست ! به دستورات اسلام كه دستورات كلی و عمومی است ، مربوط نیست . تفاوت سخن امام با سخن ما چقدر است ؟ امام حسین ( ع ) فریاد كشیده كه علل و انگیزه قیام من مسائلی است كه‏ منطبق بر اصول كلی اسلام است .
احتیاجی به دستور خصوصی نیست . آخر دستور خصوصی را در جایی می‏گویند كه‏ دستورهای عمومی وافی نباشد . امام‏حسین ( ع ) در كمال صراحت فرمود : اسلام‏ دینی است كه به هیچ مؤمنی ( حتی نفرمود به امام ) اجازه نمی‏دهد كه در مقابل ظلم ، ستم ، مفاسد و گناه بی‏تفاوت بماند . امام‏حسین ( ع ) مكتب‏ بوجود آورد ولی مكتب عملی اسلامی ، مكتب او همان مكتب اسلام است . مكتب اسلام بیان كرد ، حسین ( ع ) عمل كرد .
ما این حادثه را از مكتب‏ بودن خارج كردیم ، وقتی از مكتب بودن خارج شد ، دیگر قابل پیروی نیست ، وقتی كه قابل پیروی نبود ، پس دیگر نمی‏شود از حسین استفاده كرد ، یعنی‏ از حادثه كربلا نمی‏توان استفاده كرد . از اینجا ما حادثه را از نظر اثرمفیدداشتن ، عقیم كردیم . آیا خیانتی از این بالاتر هم در دنیا وجود دارد ؟ این است كه عرض كردم تحریف معنوی كه در حادثه عاشورا صورت‏ گرفته است از تحریف لفظی آن صددرجه خطرناكتر است .

منبع:حماسه حسینی شهید مطهری

منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان