جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
پدیده جلب توجه در میان جوانان
وارد فروشگاه كه می شود توجه همه را به خود جلب می كند، انگار آرایش چهره ، حركت دستها و سبك راه رفتنش او را از دیگران متمایز كرده است. فروشنده با لبخندی مصنوعی خود را به او نزدیك می كند و از او درباره گوشی موبایل مورد علاقه اش می پرسد، فروشنده هنگام حرف زدن آنقدر كش و قوس به كلمات می دهد كه هر آن احساس می كنی كلمه ای به كلمه دیگر نمی رسد و جمله ناتمام می ماند. بالاخره یك گوشی آن چنانی به او نشان می دهد و می گوید: «این گوشی رو اونهایی برمی دارن كه می خوان خودشونو نشون بدن...» این گفته فروشنده با لبخند رضایتی از جانب مشتری جوان پاسخ داده می شود. به ظاهر او گمشده اش را یافته است.
این روزها جلب توجه به بازی جدید جوانان تبدیل شده ، آنها داشته ها و نداشته هایشان را سبك و سنگین می كنند و به رخ یكدیگر می كشند. آنها تمام راه ها را امتحان می كنند تا با سماجت به ذهن بخشی از جامعه وارد شوند و آنجا با اطمینان خاطر جاخوش كنند. اما همیشه جلب توجه كردن جوانان با سوءتفاهم همراه است؛ سوءتفاهمی كه اصل مسأله را مخدوش می كند. آنها نمی خواهند هیچ چیز عصرشان را از دست بدهند. عبور از هر خط قرمزی برایشان جذاب است، دوست دارند تجربه كنند و در این تجربه ها خودی نشان بدهند. گاهی اوقات ممنوعیت ورود به دنیای بزرگترها را نادیده می گیرند، اما برای ورود بزرگترها به دنیایشان ممنوعیت قائل می شوند. پس جلب توجه می كنند تا امتیازات بیشتری به دست بیاورند.
نریمان ۲۱ساله كه تا چندی پیش در یك بوتیك كار می كرد و با جوانان بسیاری سروكار داشت معتقد است جلب توجه كردن جوانان یك پدیده غریزی است. اما وقتی به تك تك جوانان نگاه می كنیم می بینیم آنها با یك روش، پیامهای مختلفی ارائه می دهند، احسان خودش را شبیه بیتل ها آرایش كرده است، وقتی از او می پرسم چرا این تیپ را انتخاب كرده ای می گوید: «چون همه جلب توجه ها مثل هم شده و من می خواستم یه تیپ سنگین و بااصالتی داشته باشم.» جوانان اگرچه جلب توجه می كنند تا خود را به اثبات برسانند، اما با واژه های «جلب توجه كردن» میانه خوبی ندارند و گاهی فكر می كنند این واژه ها را بزرگترها خلق كرده اند تا آنها را تحقیر كنند. به اعتقاد یك فروشنده لباسهای زنانه، دختران جوان از طریق انتخاب لباسهایی با رنگهای تند سعی می كنند احساس تحسین دیگران را برانگیزند. جوانان بسیاری معتقدندكه جلب توجه كردن به آنها كمك می كند از انزوا خارج شوند و بر شرایطی كه در آن به سر می برند تسلط پیدا كنند. اشكان كه به همراه دوستش در یك نیمه شب زمستانی در خیابان تخت طاووس پیاده روی می كنند و شیطنت های كودكانه ای انجام می دهند؛ گویی این حركات را برای جلب توجه دیگران انجام نمی دهد، بلكه بیشتر می خواهد انرژی اش را تخلیه كند. «اگه آدم تموم زندگیش رو بذاره برای جلب توجه ضایع است.» به عقیده اشكان كسانی كه می خواهند رفقا و هواخواهان زیادی داشته باشند از جلب توجه استفاده می كنند اما گاهی اوقات جلب توجه به یك مشكل روانی تبدیل می شود.
فروید می گوید اگر غرایز ارضا نشود همه چیز برای شخص غیرقابل تحمل می شود؛ او معتقد است: فقط با كمك دنیای بیرون می توان غرایز را ارضا كرد. اما آنچه جوانان ایرانی را كلافه می كند، ممنوعیت هایی است كه از دنیای بیرون بر تمایلات آنها سایه انداخته است. گاهی این جوانان گمان می كنند اگر ممنوعیت ها را نادیده بگیرند خود را به اثبات رسانده اند.
دستهای روشده
جوانان فرستنده پیامی ویژه هستند، فرستندگانی كه می خواهند مخاطبان بی شماری داشته باشند. بنابراین برای پیشی گرفتن از سایر همسالان خود از یك اتفاق بصری ویژه استفاده می كنند، اتفاقی كه جلب توجه از آنجا آغاز می شود. آنها با حساسیت بخشیدن به این اتفاق بصری، پیام خود را در سطح مخاطبان گسترش می دهند. نریمان می گوید: «هركی برای اینكه مخاطب خاص خودش رو پیدا كنه، مجبوره جلب توجه كنه.» امروز ارتباطات گسترده نسل جدید، آنها را به همگون سازی در جذب مخاطب مجبور كرده است و جوانان ایرانی مثل سیزیف زندگی در اجبار را تجربه می كنند، اما آیا آنها به همان میزانی كه سیزیف خوشبخت بود، مزه خوشبختی را چشیده اند؟ اشكان می گوید: «این زندگی هم تكراری شده جوونا هرچی پول هم درمیارن خرج لباس خریدن می كنن.» اما آزاده سمیعی، اجبار در جذب مخاطب را نوعی خودنمایی می داند و معتقد است: میان جلب توجه كردن و خودنمایی كردن از زمین تا آسمان فاصله است. محمودی تبار روانشناس سن نوجوانی را آغاز پدیده جلب توجه كردن می داند: «جلب توجه در همه سنین وجود دارد اما نوجوانی نقطه ورود به زندگی جدیدی است، این مقطع كودكی را به بزرگسالی وصل می كند و به همین خاطر شخص احساس برزخ می كند و می خواهد خودش را بیشتر نشان دهد.» اما در پاره ای موارد جلب توجه كردن تنها یك برتری جویی مطلق است، آزاده می گوید: دخترها با استفاده از آرایش مخصوص، خندیدن و راه رفتن خاص و كاربرد اصطلاحات دخترانه فقط برتری خود را به رخ همدیگر می كشند.» جوانان تمام ترفندهای جلب توجه كردن برای مخاطبان سنی خودبه كار می برند. جامعه شناسان گروه مخاطبان را یكی از فاكتورهای اصلی جلب توجه می دانند، آنها معتقدند جلب توجه با شناخت افراد از مخاطبانشان همراه است. علی بروجردی جامعه شناس درباره طیف بندی مخاطبان می گوید: «اگر فردی كه می خواهد جلب توجه كند، فرد آرامی باشد و تنها گروه خودش را مهم به شمار آورد، فقط برای هم سبكهای خودش جلب توجه می كند، اما اگر آدم لجبازی باشد، سعی می كند تغییر رفتار دهد و با مخاطبانش به شیوه ای لجوجانه و تهاجم آمیز برخورد كند.» اما تانیا كه برای خرید به بازار قائم آمده است می گوید: «جوانان ایرانی دست مخاطب را خوانده اندو با سلیقه مخاطبشان خود را آرایش می كنند.»
سپید مایل به خاكستری
امروزه وسایل جلب توجه از تیپ و قیافه ظاهری فراتر رفته و به شناسنامه افراد تبدیل شده است. بسیاری ازایرانیانی كه پس از سالها به ایران برمی گردند، این پدیده آنها را آزار می دهد. امین جوان كانادایی ایرانی تبار كه پس از ۲۱ سال به ایران بازگشته است ، از سه هفته اقامتش در ایران وبرخورد با جوانان ایرانی می گوید: «اون جا همه سعی می كنن، كلاسیك باشن، ولی اینجا همه می خوان مثل بچه پانكی های اون جا باشن. وقتی من اومدم ایران فكر می كردم همه خیلی پولدارن. ولی دیدم همه تظاهر می كنن.» در جلب توجه كردن سلیقه عمومی تأثیرگذار است، كارشناسان معتقدند زمانی كه تأییدپذیری اجتماعی به سطح قابل قبولی ارتقا پیدا می كند به آن جلب توجه می توان نام داد. اما به اعتقاد علی بروجردی جامعه شناس وقتی فردی می خواهد تمام رفتارهایش موردتأیید واقع شود و به این وسیله جلب توجه كند، این فرد دچار سوءرفتار شده است. شهرام خرم طراح و كاریكاتوریست چهره افراد بسیاری را طراحی كرده است به عقیده او دخترها نسبت به چهره خود حساس تر هستند و البته پرجرأت تر. اماوقتی پای انتقاد به میان می آید، پسرها انتقادپذیرند.
از شهرام می پرسم جامعه ما با جلب توجه چگونه برخورد كرده است؟ او بدون درنگ می گوید: «اصلاً با جلب توجه برخوردی نشده ، پیش از آنكه با جلب توجه كردن برخورد شود با اعتقادات افراد در باره نحوه پوشش و آرایششان برخورد شده است.»
شهرام یك كلاه مدل پیكاسو بر سر دارد و سرتا پا مشكی پوشیده است ، موهای فرفری او از زیر كلاه بیرون ریخته و هیبتی افسانه ای به او داده است، به او می گویم تو هم می خواستی اینگونه جلب توجه كنی؟ حرفم او را ناراحت می كند، اما می گوید: «این لباس جزو اعتقادات من است ، من اگر این كلاه رو بردارم موهام آشفته می شه، البته بعضی از هنرمندها این جور كلاهها رو به سر می ذارن».
شهرام می گوید كه ازوسایل خاصی استفاده می كند،وسایلی كه نشانه ای ایرانی دارد،مثلاً انگشتری را به من نشان می دهد كه مارك هخامنشی بر آن حك شده؛ محمودی تبار، روانشناس می گوید در ایران جلب توجه كردن از تقلید شروع می شود، اما جوان در تقلید قدرت انتخاب دارد، با این حال چون این تقلید پذیری تعیین شده نیست ، جوانان را با تضاد شخصیتی مواجه می كند و عده ای در برابر عده ای دیگر صف آرایی می كنند. جلب توجه در میان كسانی كه خود را وابسته به گروههای ایمانی می دانند نیز به چشم می خورد.
علی بروجردی تصویری كلی از پدیده جلب توجه در میان جوانان ایرانی ارائه می دهد: «در جامعه ما راه بروز رفتارهای به هنجار ایجاد نشده و ما جامعه ای را مبتنی بر جامعه انقلابی - اسلامی طراحی كرده ایم ، راههای ایجادشده در این جامعه آنقدر متفاوت نیست كه همه افراد را در رسیدن به اهدافشان كمك كند، بنابراین افراد راههای دیگر را از فرهنگهای دیگر به كار می گیرند تا به اهدافشان برسند.»
به اعتقاد این جامعه شناس تكنولوژی روز موجب شده افراد با استفاده از ابزار مدرن به شیوه های جدیدتری برای جلب توجه كردن روی بیاورند، اما چون ما جامعه تثبیت شده ای نداریم ، بیشتر جلب توجه ها در حوزه رفتاری جوانان قابل بررسی است.
چیزی سنگین تر از حكایت
محمودی تبار از دختر جوانی یاد می كند كه چندی پیش پدر و مادرش را تهدید به خودكشی كرده بود، او همه چیز را دقیق محاسبه كرده بود، حتی طبقه ای را انتخاب كرد كه در صورت سقوط جان سالم به در ببرد؛ این دختر جوان تنها می خواست به این وسیله جلب توجه كند، اما سفیر مرگ در این رقابت پیروز شد. به اعتقاد محمودی تبار ما وقتی استقلال را ازجوانان می گیریم و باید و نبایدهای كاذب را جایگزین آن می كنیم ، خواه ناخواه جوانان را به استقبال حوادث می فرستیم. این روانشناس معتقد است اگر جلب توجه به یك رفتار دائمی و آزاردهنده تبدیل شود می توان آن را به عنوان علایم یك بیماری به حساب آورد. او می گوید علایم این بیماری را درمیان نوجوانان خانواده های دیكتاتور و خانواده هایی كه فرزندانشان از آزادیهای بدون برنامه برخوردارند مشاهده كرده است.
هنوز هم جلب توجه یك سوءتفاهم تاریخی را در ذهن زنده می كند، سوءتفاهمی كه همه چیز را به سخره می گیرد بد تعریف می شود و مثل خیلی چیزهای دیگر یك روز به ورطه تكرار می افتد و فراموش می شود، اما نسلی دیگر با تعابیری تازه تر از راه می رسند، آنها حتماً سوءتفاهم جدیدی را به عرصه ادبیات جلب توجه كردن وارد می كنند.
این روزها جلب توجه به بازی جدید جوانان تبدیل شده ، آنها داشته ها و نداشته هایشان را سبك و سنگین می كنند و به رخ یكدیگر می كشند. آنها تمام راه ها را امتحان می كنند تا با سماجت به ذهن بخشی از جامعه وارد شوند و آنجا با اطمینان خاطر جاخوش كنند. اما همیشه جلب توجه كردن جوانان با سوءتفاهم همراه است؛ سوءتفاهمی كه اصل مسأله را مخدوش می كند. آنها نمی خواهند هیچ چیز عصرشان را از دست بدهند. عبور از هر خط قرمزی برایشان جذاب است، دوست دارند تجربه كنند و در این تجربه ها خودی نشان بدهند. گاهی اوقات ممنوعیت ورود به دنیای بزرگترها را نادیده می گیرند، اما برای ورود بزرگترها به دنیایشان ممنوعیت قائل می شوند. پس جلب توجه می كنند تا امتیازات بیشتری به دست بیاورند.
نریمان ۲۱ساله كه تا چندی پیش در یك بوتیك كار می كرد و با جوانان بسیاری سروكار داشت معتقد است جلب توجه كردن جوانان یك پدیده غریزی است. اما وقتی به تك تك جوانان نگاه می كنیم می بینیم آنها با یك روش، پیامهای مختلفی ارائه می دهند، احسان خودش را شبیه بیتل ها آرایش كرده است، وقتی از او می پرسم چرا این تیپ را انتخاب كرده ای می گوید: «چون همه جلب توجه ها مثل هم شده و من می خواستم یه تیپ سنگین و بااصالتی داشته باشم.» جوانان اگرچه جلب توجه می كنند تا خود را به اثبات برسانند، اما با واژه های «جلب توجه كردن» میانه خوبی ندارند و گاهی فكر می كنند این واژه ها را بزرگترها خلق كرده اند تا آنها را تحقیر كنند. به اعتقاد یك فروشنده لباسهای زنانه، دختران جوان از طریق انتخاب لباسهایی با رنگهای تند سعی می كنند احساس تحسین دیگران را برانگیزند. جوانان بسیاری معتقدندكه جلب توجه كردن به آنها كمك می كند از انزوا خارج شوند و بر شرایطی كه در آن به سر می برند تسلط پیدا كنند. اشكان كه به همراه دوستش در یك نیمه شب زمستانی در خیابان تخت طاووس پیاده روی می كنند و شیطنت های كودكانه ای انجام می دهند؛ گویی این حركات را برای جلب توجه دیگران انجام نمی دهد، بلكه بیشتر می خواهد انرژی اش را تخلیه كند. «اگه آدم تموم زندگیش رو بذاره برای جلب توجه ضایع است.» به عقیده اشكان كسانی كه می خواهند رفقا و هواخواهان زیادی داشته باشند از جلب توجه استفاده می كنند اما گاهی اوقات جلب توجه به یك مشكل روانی تبدیل می شود.
فروید می گوید اگر غرایز ارضا نشود همه چیز برای شخص غیرقابل تحمل می شود؛ او معتقد است: فقط با كمك دنیای بیرون می توان غرایز را ارضا كرد. اما آنچه جوانان ایرانی را كلافه می كند، ممنوعیت هایی است كه از دنیای بیرون بر تمایلات آنها سایه انداخته است. گاهی این جوانان گمان می كنند اگر ممنوعیت ها را نادیده بگیرند خود را به اثبات رسانده اند.
دستهای روشده
جوانان فرستنده پیامی ویژه هستند، فرستندگانی كه می خواهند مخاطبان بی شماری داشته باشند. بنابراین برای پیشی گرفتن از سایر همسالان خود از یك اتفاق بصری ویژه استفاده می كنند، اتفاقی كه جلب توجه از آنجا آغاز می شود. آنها با حساسیت بخشیدن به این اتفاق بصری، پیام خود را در سطح مخاطبان گسترش می دهند. نریمان می گوید: «هركی برای اینكه مخاطب خاص خودش رو پیدا كنه، مجبوره جلب توجه كنه.» امروز ارتباطات گسترده نسل جدید، آنها را به همگون سازی در جذب مخاطب مجبور كرده است و جوانان ایرانی مثل سیزیف زندگی در اجبار را تجربه می كنند، اما آیا آنها به همان میزانی كه سیزیف خوشبخت بود، مزه خوشبختی را چشیده اند؟ اشكان می گوید: «این زندگی هم تكراری شده جوونا هرچی پول هم درمیارن خرج لباس خریدن می كنن.» اما آزاده سمیعی، اجبار در جذب مخاطب را نوعی خودنمایی می داند و معتقد است: میان جلب توجه كردن و خودنمایی كردن از زمین تا آسمان فاصله است. محمودی تبار روانشناس سن نوجوانی را آغاز پدیده جلب توجه كردن می داند: «جلب توجه در همه سنین وجود دارد اما نوجوانی نقطه ورود به زندگی جدیدی است، این مقطع كودكی را به بزرگسالی وصل می كند و به همین خاطر شخص احساس برزخ می كند و می خواهد خودش را بیشتر نشان دهد.» اما در پاره ای موارد جلب توجه كردن تنها یك برتری جویی مطلق است، آزاده می گوید: دخترها با استفاده از آرایش مخصوص، خندیدن و راه رفتن خاص و كاربرد اصطلاحات دخترانه فقط برتری خود را به رخ همدیگر می كشند.» جوانان تمام ترفندهای جلب توجه كردن برای مخاطبان سنی خودبه كار می برند. جامعه شناسان گروه مخاطبان را یكی از فاكتورهای اصلی جلب توجه می دانند، آنها معتقدند جلب توجه با شناخت افراد از مخاطبانشان همراه است. علی بروجردی جامعه شناس درباره طیف بندی مخاطبان می گوید: «اگر فردی كه می خواهد جلب توجه كند، فرد آرامی باشد و تنها گروه خودش را مهم به شمار آورد، فقط برای هم سبكهای خودش جلب توجه می كند، اما اگر آدم لجبازی باشد، سعی می كند تغییر رفتار دهد و با مخاطبانش به شیوه ای لجوجانه و تهاجم آمیز برخورد كند.» اما تانیا كه برای خرید به بازار قائم آمده است می گوید: «جوانان ایرانی دست مخاطب را خوانده اندو با سلیقه مخاطبشان خود را آرایش می كنند.»
سپید مایل به خاكستری
امروزه وسایل جلب توجه از تیپ و قیافه ظاهری فراتر رفته و به شناسنامه افراد تبدیل شده است. بسیاری ازایرانیانی كه پس از سالها به ایران برمی گردند، این پدیده آنها را آزار می دهد. امین جوان كانادایی ایرانی تبار كه پس از ۲۱ سال به ایران بازگشته است ، از سه هفته اقامتش در ایران وبرخورد با جوانان ایرانی می گوید: «اون جا همه سعی می كنن، كلاسیك باشن، ولی اینجا همه می خوان مثل بچه پانكی های اون جا باشن. وقتی من اومدم ایران فكر می كردم همه خیلی پولدارن. ولی دیدم همه تظاهر می كنن.» در جلب توجه كردن سلیقه عمومی تأثیرگذار است، كارشناسان معتقدند زمانی كه تأییدپذیری اجتماعی به سطح قابل قبولی ارتقا پیدا می كند به آن جلب توجه می توان نام داد. اما به اعتقاد علی بروجردی جامعه شناس وقتی فردی می خواهد تمام رفتارهایش موردتأیید واقع شود و به این وسیله جلب توجه كند، این فرد دچار سوءرفتار شده است. شهرام خرم طراح و كاریكاتوریست چهره افراد بسیاری را طراحی كرده است به عقیده او دخترها نسبت به چهره خود حساس تر هستند و البته پرجرأت تر. اماوقتی پای انتقاد به میان می آید، پسرها انتقادپذیرند.
از شهرام می پرسم جامعه ما با جلب توجه چگونه برخورد كرده است؟ او بدون درنگ می گوید: «اصلاً با جلب توجه برخوردی نشده ، پیش از آنكه با جلب توجه كردن برخورد شود با اعتقادات افراد در باره نحوه پوشش و آرایششان برخورد شده است.»
شهرام یك كلاه مدل پیكاسو بر سر دارد و سرتا پا مشكی پوشیده است ، موهای فرفری او از زیر كلاه بیرون ریخته و هیبتی افسانه ای به او داده است، به او می گویم تو هم می خواستی اینگونه جلب توجه كنی؟ حرفم او را ناراحت می كند، اما می گوید: «این لباس جزو اعتقادات من است ، من اگر این كلاه رو بردارم موهام آشفته می شه، البته بعضی از هنرمندها این جور كلاهها رو به سر می ذارن».
شهرام می گوید كه ازوسایل خاصی استفاده می كند،وسایلی كه نشانه ای ایرانی دارد،مثلاً انگشتری را به من نشان می دهد كه مارك هخامنشی بر آن حك شده؛ محمودی تبار، روانشناس می گوید در ایران جلب توجه كردن از تقلید شروع می شود، اما جوان در تقلید قدرت انتخاب دارد، با این حال چون این تقلید پذیری تعیین شده نیست ، جوانان را با تضاد شخصیتی مواجه می كند و عده ای در برابر عده ای دیگر صف آرایی می كنند. جلب توجه در میان كسانی كه خود را وابسته به گروههای ایمانی می دانند نیز به چشم می خورد.
علی بروجردی تصویری كلی از پدیده جلب توجه در میان جوانان ایرانی ارائه می دهد: «در جامعه ما راه بروز رفتارهای به هنجار ایجاد نشده و ما جامعه ای را مبتنی بر جامعه انقلابی - اسلامی طراحی كرده ایم ، راههای ایجادشده در این جامعه آنقدر متفاوت نیست كه همه افراد را در رسیدن به اهدافشان كمك كند، بنابراین افراد راههای دیگر را از فرهنگهای دیگر به كار می گیرند تا به اهدافشان برسند.»
به اعتقاد این جامعه شناس تكنولوژی روز موجب شده افراد با استفاده از ابزار مدرن به شیوه های جدیدتری برای جلب توجه كردن روی بیاورند، اما چون ما جامعه تثبیت شده ای نداریم ، بیشتر جلب توجه ها در حوزه رفتاری جوانان قابل بررسی است.
چیزی سنگین تر از حكایت
محمودی تبار از دختر جوانی یاد می كند كه چندی پیش پدر و مادرش را تهدید به خودكشی كرده بود، او همه چیز را دقیق محاسبه كرده بود، حتی طبقه ای را انتخاب كرد كه در صورت سقوط جان سالم به در ببرد؛ این دختر جوان تنها می خواست به این وسیله جلب توجه كند، اما سفیر مرگ در این رقابت پیروز شد. به اعتقاد محمودی تبار ما وقتی استقلال را ازجوانان می گیریم و باید و نبایدهای كاذب را جایگزین آن می كنیم ، خواه ناخواه جوانان را به استقبال حوادث می فرستیم. این روانشناس معتقد است اگر جلب توجه به یك رفتار دائمی و آزاردهنده تبدیل شود می توان آن را به عنوان علایم یك بیماری به حساب آورد. او می گوید علایم این بیماری را درمیان نوجوانان خانواده های دیكتاتور و خانواده هایی كه فرزندانشان از آزادیهای بدون برنامه برخوردارند مشاهده كرده است.
هنوز هم جلب توجه یك سوءتفاهم تاریخی را در ذهن زنده می كند، سوءتفاهمی كه همه چیز را به سخره می گیرد بد تعریف می شود و مثل خیلی چیزهای دیگر یك روز به ورطه تكرار می افتد و فراموش می شود، اما نسلی دیگر با تعابیری تازه تر از راه می رسند، آنها حتماً سوءتفاهم جدیدی را به عرصه ادبیات جلب توجه كردن وارد می كنند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست