جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


اردشیر مجرد تاکستانی


اردشیر مجرد تاکستانی
اردشیر مجرد تاكستانی
▪ نگارگر و محقق نگارگری و تذهیب و تشعیر
▪متولد ۱۳۲۸ رشت
فارغ التحصیل هنرستان هنرهای تجسمی
▪ دانش آموخته نزدناصر استاد محمود ، معیری عباس مقیمی ، ابوطالب محمد و...
▪ برپایی ده نمایشگاه انفرادی در زمینه نگارگری
▪برگزاری بیش از بیست نمایشگاه گروهی
▪حضور در چندین نمایشگاه خارجی
▪تدریس مینیاتور در هنرستانهای گرافیك
▪ تدریس در دانشگاه تهران ازسالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۱
▪سرپرست كارگاه هنری مینیاتور وتذهیب موزه شهدا
▪ از داوران نخستین دوسالانه نگارگری ایران
▪ چاپ مقالاتی در زمینه ابروباد در دایرهٔ المعارف بزرگ اسلامی و تاریخچه تذهیب در دایرهٔ المعارف بزرگ شیعه
سرپرست كارگاه مرمت و صحافی سنتی نسخه های خطی و نفیس آستانه مقدسه حضرت معصومه (س)
▪برخی از آثار او عبارتند از:
مقدمه تشعیر، شیوه تذهیب، تشعیر (آموزش طراحی حیوانات )
راهنمای نقاشی وكتاب آرایی در ایران، ایرانی تجسمی هنرهای مبانی كتاب، غیاث الدین استاد سفرنامه ، خودآموز مینیاتور در ۳ جلد
نگار ونگاریدن و نگارشتن ،در فرهنگها با معانی متعددی چون نقش و نقاشی به كار رفته است.در حقیقت نگارگری مفهوم عام دارد و روشها و سبكهای گوناگون نقاشی ایرانی را شامل می شود.چه آنها كه در كتاب و نسخه های خطی صورت گرفته شامل : تذهیب، تشعیر، حاشیه سازی، جدول كشی، گل و مرغ و ...چه آنها كه بر دیواربناها و بومهای دیگر انجام گرفته است.
تاریخچه نگارگری در ایران رامی توان در هزاره های پیش از میلاد و در آثار به جا مانده از سكونت انسان در غارها و برروی سفالینه های منقوش پیش از تاریخ مشاهده كرد.
نمونه آثار نقاشی از دوره اشكانی و ساسانی و نمونه های مناسبی از طرح وشكل و رنگ در نگار گری است.هنر كتابت در دوره ساسانیان به تكامل رسیده و آرایش كتاب یكی از فعالیتهای مهم هنرمندان در نگارگری پس از اسلام است.از این دوره به بعد شاهد آثار غنی و زیبایی از هنر نگارگری هستیم كه مضمون آنها ملهم از آیات وحی و احادیث و روایات قرآنی است.
هنر نگارگری در گذر زمان و تبع نیازهای اجتماعی و تأثیر های فرهنگی محیط، ویژگی های خاصی كسب كرده كه خود باعث پدید آمدن مكتبهای مختلف هنر نگارگری شده است. اما در عصر و روزما، كمتر هنرمندی از این شاخه هنر های سنتی ایران را می توان یافت كه همچون اردشیر مجرد تاكستانی،هنر را آموخته و پژوهش را با آن درآمیخته باشد. تاكستانی متولد ۱۳۲۸ در استان گیلان است ؛ متولد شهر رشت كه بسیاری از اهل فضل و فرهنگ این دیار از آن برخاسته اند. اردشیر مجرد تاكستانی بعد از پایان تحصیلات ابتدایی با توجه به گرایش های درونی و استعداد و توانایی ذاتی اش، راه هنر را در پیش می گیرد و به هنرستان هنرهای تجسمی می رود. او نگارگری را گرچه نزد ناصر استاد محمود ، معیری عباس مقیمی ، ابوطالب محمد ،محمود فرشچیان و...آموخته ،اما استاد حقیقی او همانا آثار و میراث نگارگری استادان قدیم این هنر متعالی بوده است، چه؛ اردشیر مجرد تاكستانی با اشتیاق فراوان آموختن و با میل باطنی پرداختن به تحقیق ،از این گنجینه غنی بهره های فراوان برده و از آن بسیار آموخته است.و حاصل همین آموختن ها و پرداختن ها بوده كه اردشیر مجرد تاكستانی را از تمامی هم نسلان خویش در زمینه هنر نگارگری جدا كرده و از او هنرمندی محقق و پژوهنده ای ارزنده در زمینه هنر عمیق و ریشه دار نگارگری و تذهیب و تشعیر ایرانی ساخته است. خوشبختانه حاصل پژوهش های او در این زمینه ها در طول سالیان گذشته به صورت آثار آموزشی و پژوهشی فرصت انتشار یافته اند. «شیوه تذهیب» یكی از این آثار است.تذهیب به معنی زراندود كردن و طلا كاری با نقوش الهام گرفته از طبیعت، ولی كاملاً تجریدی، منظم و هندسی است كه با خطوط مشكی و آب طلا تزئین شده، یا رنگهایی دیگر همچون شنگرف، لاجورد، سفید آب زنگار و زعفران در آن به كار رفته است.
در اوایل دوره اسلامی، تذهیب برای تزئین و جداسازی آیات قرآن مجید مورد استفاده قرار می گرفت.در سده سوم و چهارم هجری ساده و بی پیرایه و با نقوش ساده و هندسی به كار گرفته شد. در سده ششم و هفتم، متین ومنسجم و در سده هشتم با شكوه و مجلل بود. در سده نهم و دهم ظریف و پرمایه و در سده یازدهم و دوازدهم به اوج تنوع و تعداد مكاتب خود رسید.در كتاب اردشیر مجرد تاكستانی كه شامل سه بخش است درباره تاریخ و سیر تكامل نقش های تزئینی، شیوه انجام تذهیب، واژگان و تعابیر تذهیب و مذهبان سخن رفته است.هر بخش از كتاب با نمونه هایی همراه است.
▪ عناوین بخش های كتاب عبارتند از:
نگرشی بر طرح های گوناگون تذهیب در دوره های مختلف تاریخ،هنر تذهیب، بررسی تفصیلی نقش های تذهیب.مقدمه تشعیر نیز اثر دیگری از اردشیر تاكستانی است.تشعیر از شعر به معنای «مو» گرفته شده است.در تشعیر قلم گیری به نازكی و ظرافت یك موی به كار می رود.تشعیر با نقوش گیاهی و جانوری همراه است و معمولاً در حاشیه نسخه های خطی یا مرقعات با طلا رسم می شود.گفتنی است كه نقوش جانوری معمول در تشعیر به دو دسته حیوانات واقعی و جانوران افسانه ای تقسیم می شود.
هنر «تشعیر سازی» یا «تشعیر اندازی» از حدود قرن نهم هجری در نسخه های خطی به چشم می خورد.از اواخر دوره مغول، گرایش تشعیر سازان به خلق طرحهای طبیعی آشكار و زمینه عنوان نوشته های با نقوش چشم نواز گل و برگ تزئین می شود.گرایش به نقوش طبیعی گیاهان در برخی از نسخه های خطی اوایل دوره تیموری مشهود است.از همین زمان تشعیرهای زیبایی با رنگ آمیزیهای فوق العاده مشاهده می شود.در دوره صفویه طرحهای تشعیر طلایی بود و در نمونه های غنی و گرانبها با دو رنگ طلایی و نقره ای رنگ آمیز ی می شد.این تشعیرها در صفحه های مقابل طراحی می شد.در تشعیرهای اوایل نهم نقش حیواناتی مانند اژدها، ققنوس یا مرغ آتش، حواصیل، پلیكان، شیر، میمون، مار و پرندگان به سبك چینی به چشم می خورد.از تذهیب و تشعیر معمولاًبرای تزئین حاشیه كتابها، مرقعات و تابلوهای نگارگری استفاده می شود.
اردشیر تاكستانی اما در این حوزه دست به ابداعات و طرح های تازه زده و هنر تشعیر و تذهیب را با هم در آمیخته است:
«در زمینه آثار تذهیب، عقیده ام بر این بود كه باید فرمی به آن بدهم تا به صورت مستقل به یك تابلوی هنری تبدیل شود. چون تذهیب از قدیم الایام غالباً در كنار كتاب آرایی و كتابت به كار برده می شود و تا زمانی كه چنین است، اصطلاحاتی مانند ترنج، لچك، واگیره، شمس و... دارد. این اصطلاحات در جاهای مختلفی كه لازم باشد، استفاده می شوند. حال من سعی كرده ام با طراحی قوی تر، تذهیب و تشعیر را توأم كنم تا این دو هر كدام به طور مستقل یك تابلو باشند.»
تاكستانی در كنار تحقیق و تفحص، هنرمندی ممتاز و توانا در هنر نگارگری ایران نیز هست. برپایی ده نمایشگاه انفرادی در زمینه نگارگری وبرگزاری بیش از بیست نمایشگاه گروهی وحضور پیاپی در چندین نمایشگاه خارجی و... نشان از كار مستمر و خلق آثار تازه در هنری دارد كه نیك آموخته است.مبانی نقاشی ایران یا راهنمای آموزش مینیاتور ایرانی نیز از آثار دیگر تاكستانی است.كتاب از چند فصل اصلی تشكیل شده،در فصل نخست كتاب، نحوه طراحی و نوع به كارگیری خط و اصول نقاشی ایرانی آموزش داده شده است.مطالب فصل دوم به اختصار به موارد استفاده از نقطه در طراحی ایرانی می پردازد.در فصل سوم همراه با مثال ها و نمونه های متعدد، شیوه طراحی مناظر مختلف اعم از كوه، سنگ، گل و بوته، ابر، آب، درخت، و حیوان در نقاشی ایرانی تشریح شده و در فصل پایانی مطالبی درباره داغ یا چگونگی برگردان آثار استادان نقاشی قدیم ایران آمده است.نگارگری ایرانی چندین مكتب بنیادین دارد؛ مكتب بغداد یا عباسی كه در قرن هفتم هجری در دوره عباسی و با تصویر سازی كتب و ترجمه شده از پهلوی، یونانی سانسكریت به عربی رایج شد.
مكتب سلجوقی كه در آن نقش ها و تزئینات بر روی متن رنگ آمیزی شده، نقاشی می شدند.چهره ها با چشم های بادامی و شبیه به نژاد زرد و لباس ها با گل و گیاه و نقوش اسلیمی تزئین می شد .مكتب مغول كه در قرن هفتم هجری قمری و پس از استیلای مغول بر ایران با نام مكتب مغول تبریز پی ریزی شد و مكتب هرات كه در زمان حكومت شاهرخ پسر تیمورو در زمانی كه پایتخت و مركز تجمع هنرمندان شهر هرات بود ، شكل گرفت.در این دوره نگارگری به شكوفایی و عالی ترین درجه خود رسید.هنر این دوره هنری واقعی، ملی و موافق با طبع و روحیه ایرانی است.كمال الدین بهزاد در این دوره تحولاتی شگرف در هنر نگارگری به وجود آورد.مكتب تبریز نیز با به حكومت رسیدن اسماعیل صفوی و انتقال پایتخت به شهر تبریز شكل گرفت.بسیاری از هنرمندان از جمله بهزاد به تبریز دعوت شدند كه موجب حركت فرهنگی و هنری و به وجود آمدن شیوه نوینی در نقاشی ایران شد و این شیوه از تركیب سنت قدیمی نقاشی تبریز و مكتب هرات و روش شخصی بهزاد پدید آمد.نقاشان تبریز به سرپرستی بهزاد معروف ترین شاهنامه این مكتب به نام شاهنامه شاه طهماسبی را مصور ساختند.شاه عباس صفوی نیز پس از انتخاب اصفهان به پایتختی و ساخت بناهای مجلل، رابطه خود را با كشورهای خارجی بهبود بخشید.از همین جا نگارگری ایرانی از موضوعات نقاشی غربی تأثیر پذیرفت.در این دوره چهره نگاری و تك چهره سازی گسترش بیشتری یافت و كم كم حالتهایی از طبیعت گرایی در آثار نقاشان ایرانی پیدا شد.
در دوره قاجاریه بار دیگر نقاشی تك شخصیت باب شد، ولی ویژگیهایی كه نقاشان در این دوره به كار خود دادند، تفاوتهای زیادی در نقاشی نسبت به دوره صفویه دیده می شود.در این آثار همان ویژگی های اغراق آمیز و تركیب رخ و نیمرخ نمایی چهره ها و پیكره ها با هم دیده می شود كه با استفاده از رنگهای اروپایی كشیده شده اند.(۱)
اردشیر مجرد تاكستانی همچنان كه به كهنگی ها و میراث كهن فرهنگی ایران می اندیشد،دغدغه های امروزی در حاشیه پیرامون این هنر مانده از گذشته را نیز از یاد نبرده است.چند سال پیش، او بخشی از این نگرانی ها را درحاشیه دوسالانه نگارگری،در قالب یادداشتی به روزنامه ایران سپرد و گوشه ای از نگاه انتقادی اش به جریان های پشت پرده این هنر را با صفا و صداقتی كه از هنرش آموخته بود، با مخاطبان نیز در میان گذاشت: «از نخستین دوسالانه، خاطره ای را به خاطرم آورد، تلخ و فراموش نشدنی.
بخاطرم آمد، در دوسالانه اول، بنده ناقابل هم داور بودم و بسیار خوشحال از اینكه می توانم خدمتی انجام دهم و دلهایی را شاد سازم، دلیل این شادی آن بود كه، همیشه حق خودم ضایع شده بود، دلم می خواست در این فرصت قضاوتی جانانه داشته باشم هر چند كه علاقه مند بودم بدون داوری تمامی آثار به نمایش گذاشته شود ولی، چاره ای جز همراهی با دیگران را نداشتم.
وقتی آثار همگی فرستاده شد، قرار شد استادان را دعوت كنند تا آثار فرستاده شده را مورد داوری قراردهند. یك عده مسئول انتخاب آثار و عده ای برای جدا كردن بهترین ها!
در آنجا بود كه فهمیدم مانند این كه مسابقه دوو میدانی شروع شده نه قضاوت آثار. بدون این كه به زحماتی كه دیگران در شهرستانها، بدون امكانات كشیده اند دقت داشته باشند، فقط برای اول، دوم و سوم كردن شاگردان خود از یكدیگر سبقت می گرفتند، منظره ای بسیار نامناسب و البته به یاد ماندنی!
به هر حال به این نتیجه رسیدم كه كاری از من ساخته نیست و بسیار اشتباه كردم كه داخل این معركه شدم. ناگفته نماند، آثار فرستاده شده خوب بود و بعضی از آنها در حد بسیار عالی می نمود.
جاهل فراز مسند و عالم برون درجوید به حیله راه و به دربان نمی رسد.
هر چه از جوانمردی و مردانگی، عشق و محبت، هنر و دوستی نصیحت كردیم نتیجه نداد كه نداد.
به هر حال سرتان را درد نیاورم در نمایشگاه های بعد برخی شركت نكردند، بنده هم به همین ترتیب در پنجمین دوسالانه هم شركت نكردم، اثری در موزه بود كه هدیه كرده بودم، آن را به نمایش گذاردند.
در پنجمین نمایشگاه دوسالانه مینیاتور برخی از آثار كه قبلاً با نام دیگری در كتاب سالهای قبل به چاپ رسیده، به نام شخص دیگری به نمایش گذاشته شده است. به گفته برخی از داوران بعضی از آثار در موقع داوری وجود نداشت، ولی به معرض نمایش درآمد!
برخی از آثار بطور كلی قلم استادان است نه شاگردها و معلوم است مانند سابق توافقی در بین بوده است.
توصیه می كنم كه هنرمندان جوان برای گرفتن جایزه به خود زحمت، اگر موضوع هنر است می توانند شخصاً و یا گروهی هر چند ماه نمایشگاههایی را با همكاری یكدیگر برگزار كنند، تا روح همكاری و دوستی و مروت و مردانگی در آنان رشد یابد، تاكستانی درباره هنر نگارگری دیدگاه های ارزنده ای دارد كه حاصل نگاه نظری و تجربه عملی مستمر او در این حوزه است:« ما این نوع نقاشی، حجم سازی و مجسمه سازی را قبل از دوره ساسانی و قبل از دوره اسلامی داشته ایم. وقتی به نقش برجسته های تخت جمشید و مجسمه های دوره اشكانی و آثار ساسانی مراجعه می كنیم، متوجه می شویم این نوع نقاشی، تذهیب و پیكره سازی در این دوره ها وجودداشته است. بعد از حكومت اسلامی در ایلام، مسأله شرقی بودن و شرقی نبودن تصاویر مطرح می شود كه بر این اساس، هنرمندان باید نقاشی و یا مجسمه ای را عرضه می كردند كه شبیه به انسانی كه خداوند خلق كرده است، نباشد. این هنرمندان نیز ابتكاری به خرج دادند كه آثارشان، عین مخلوقات نباشد.
در آثار هنرمندان اروپایی نیز كه شما به آن اشاره كردید، باید گفت كه تا قبل از «چیوتو» نقاشی به همان روالی بود كه ما در قدیم داشتیم و بعد از «بوتیچلی» به تدریج تحولی ایجاد شد. در واقع همان تخیلاتی كه هنرمند اروپایی داشت، هنرمندان ما هم داشتند. مثلاً در مورد «بروگل» در هلند، همه فكر می كردند كه وی نقاشی سوررئالیست است. در حالی كه چنین نبوده و اگر تاریخ را بخوانیم اصلاً رئالیست بوده، چون شرایط زمانه خویش را مطرح می كرده است. اشكالی هم كه ما در نقاشی مینیاتور خود داشته ایم، این است كه به طرح مسائل زمان خود نپرداخته ایم. چرا كه این نقاشی در اختیار همه نبوده و اكثریت آن را حرام می دانسته اند و فقط پادشاهان و كتابخانه های سلطنتی از آن دفاع می كرده اند. پس از این ها، موضوع های رزم و بزم در كار آورده شد. یعنی نسخه های خطی از این نوع كارها تشكیل می شد و بسیار هم رواج یافت. نسخه های مذهبی بسیار مثل قرآن كریم و دیوان شعرا چنین بودند كه در ارائه آنها نهایت زیبایی از این رشته نقاشی به كار برده شده است. از اواخر دوره صفویه نیز تغییراتی حاصل می شود، به این ترتیب كه نقاشان اروپایی به ایران و نقاشان ایرانی به اروپا رفت و آمد می كنند و این تبادل فرهنگی قدری باعث می شود كه نقاش ایرانی حس كند می تواند در كارش نوآوری هایی به وجود بیاورد. این موضوع به خصوص در مورد هنرمندانی صدق می كند كه در دوره صفویه به هندوستان رفته اند. دربار مغولی هند در اصل، مأمن بزرگترین هنرمندان و دانشمندان بوده است و نزدیكترین نقاشی مینیاتور به طبیعت را در نقاشی مغولی هند شاهد هستیم كه بسیار هم زیباست. سپس نقاشان دیگری می آیند تا دوره اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی و سپس در دوره معاصر، مرحوم حسین بهزاد می آید و قالب های گذشته را می شكند. یعنی آن آناتومی كه در باطن كار وجود داشت، در ظاهر كار نیز مشخص می شود. اكنون نیز هنرمندانی كه در این زمینه مشغول كار هستند، چه بخواهند و چه نخواهند، همه مدیون مرحوم حسین بهزاد هستند.
هر چند كه آثار دوره صفویه از نظر فرهنگی میراث ماست، ولی به هر حال، اكنون زمانه تغییر كرده و خیلی چیزها روان تر شده و ما بهتر می توانیم از نظر تصویری با مردم ارتباط برقرار كنیم. (۲)
اردشیر مجرد تاكستانی گرچه سالهاست از تهران دور شده و در شهر قم به بهانه پذیرش سرپرستی كارگاه مرمت و صحافی سنتی نسخه های خطی و نفیس آستانه حضرت معصومه (س)، به گوشه عزلت نشسته است ،اما در آن شهر و دیار نیز، به جد جهد، عرصه علم و عمل را با هم در آمیخته و به خلق و تألیف آثار ارزنده در هنر دیرپای نگارگری پرداخته است.
پی نوشت:
۱- پژوهشكده هنرهای ملی
۲- گفت وگوی سهیلا ایناكان با اردشیر مجرد تاكستانی، همشهری ۱۹ آبان۱۳۷۸
منبع : روزنامه ایران