جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آداب و اخلاق اهل علم


آداب و اخلاق اهل علم
●تواضع و فروتنی
هنگامی كه تمامی افراد جامعه روابط خود را بر اساس فروتنی بنا نهند حیات طیّبه رخ خواهد نمود و بهره های فراوانی نصیب افراد متواضع خواهد شد از جمله:
۱. بزرگی و ارجمندی
تواضع و فروتنی بر خلاف تصور متكبران نه تنها سبب كوچك شدن انسان نمی شود بلكه بر قدر و منزلت وی نیز می افزاید و موجب رفعت و بلندی مقام وی می گردد. انسان متواضع همچون زمین فروافتاده ای است كه قطرات باران از هرسو بدان جا سرازیر می شود و آن را حاصلخیز و پرثمر می سازد. كسی كه از تواضع سرباز می زند به سان زمین مرتفع و بلندی است كه از دربرگرفتن بركات آب باران محروم است. امیرالمؤمنین علی(ع) فرماید:
(المتواضع كالوهدهٔ یجتمع فیها قطرها و قطر غیرها والمتكبر كالرَّبوَهِٔ لایقرُّ علیها قطرها ولاقطر غیرها.۱
فروتن مانند زمین فرورفته ای است كه قطره های باران از هرسو در آن گرد می آیند و متكبر چونان زمین مرتفع و بلندی است كه قطره ای باران بر آن نمی ماند.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی كه بلنداست چنین است كه طالبان فیض همواره رفعت و بلندی را در كوچكی و افتادگی می جسته اند و همچون قطره ناچیز باران خود را در دریای بی كران انسانها كوچك می دیده اند تا درخور رسیدن به مقامات عالی و كمالات انسانی شوند. از كوبیدن (در نیستی۲) و (خردی) بزرگی یابند و افسر كرامت بر سرنهند. برخی به گمان این كه تواضع شخصیت آنان را كوچك می كند و از قدر و منزلت و جاه و جلال آنان می كاهد از فروتنی دریغ می ورزند و برای فرونشاندن میل نفسانی خویش خودنمایی متكبرانه رفتار می كنند. غافل از این كه شخصیت تصنعی و كاذب چیزی جز وهم و خیال نیست و پایه آن بسیار پوچ و سست است. خوی نرم و رفتار متواضعانه نه تنها ذرّه ای از بزرگی و منزلت آنان نمی كاهد بلكه حرمت و نفوذی طبیعی به انسان می بخشد و جامه وقار و ابهت براو می پوشاند:
(التواضع یكسوك المهابهٔ۳)
اساساً راز و رمز بزرگی و عظمت در فروتنی است. كسی كه خود را چون شبنمی برخاك افكند رفعت و بزرگی می یابد:
چو خواهی كه در قدر والا رسی
زیك شب تواضع به بالارسی
در این حضرت آنان گرفتند صدر
كه خود را فـروتر نهادند قـدر
چو سیل اندر آمد به هول و نهیب
فتاد از بلندی به سر در نشیب
چوشبنم بیفتاد مسكین و خرد
به مهر آسمانش به عیوق برد۴
تواضع مقام انسان را در نزد خداوند بالا می برد و مردم در او به دیده عظمت و بزرگی می نگرند چنانكه در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) می خوانیم:
(من تواضع للّه رفعه اللّه. فهو فی نفسه ضعیف وفی أعین الناس عظیم. ومن تكبر وضعه اللّه فهو فی أعین الناس صغیر وفی نفسه كبیر حتی لهو أهون علیهم من كلبٍ اَوْ خنزیر۵)
كسی كه برای خدا فروتنی كند خداوند او را بلند مرتبه گرداند. او در پیش خود ناتوان و در دیدگان مردم بزرگ و ارجمند است و كسی كه بزرگی ورزد خدا او را پست و حقیر سازد. او خویش را بزرگ می پندارد ولی در نظر مردم كوچك و بی مقدار است به گونه ای كه حتی او را از سگ و یا خوك هم پست تر می شمارند. [یعنی طبیعت انسانها به گونه ای است كه از افراد متكبر منزجرند و از چنین رفتاری نفرت دارند.].
و در حدیث دیگری می فرماید:
(و انّ التواضع یزید صاحبه رفعهٔ فتواضعوا یرفعكم اللّه۶)
فروتنی بربلندی مقام آدمی می افزاید پس تواضع كنید تا خداوند به شما رفعت دهد.
همان طور كه تواضع سبب عظمت بزرگی و شخصیت انسان در میان مردم و گرانقدری وی نزد خداوند می گردد تكبر وسیله حقارت و خواری انسان می شود. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه قاصعه سبب محرومیت و دوری شیطان از رحمت خدا را تكبر و گردن فرازی وی می داند:
(اَلاترون كیف صغّره اللّه بتكبره ووضعه بترفّعه۷)
آیا نمی بینید چگونه خداوند او [ابلیس] را به سبب تكبرش كوچك و خوار نمود و به خاطر بلند پروازی پست.
بروز و ظهور صفاتی مانند: تكبر ریشه در شخصیت و زوایای روحی و روانی انسانها دارد.كمبود شخصیت عقده حقارت عقب ماندگی خود كم بینی سرخوردگیهای اجتماعی شكست در عرصه های علمی و سیاسی و... به صورت خود بزرگ نمایی و رفتارهای متكبرانه خود را نشان می دهد. از این روی توجه به جنبه های روانی و روحی تكبر و ریشه یابی موجبات آن اهمیت ویژه ای دارد. زیرا انسان پرظرفیت و با شخصیت نیازی به تظاهر فخرفروشی و... ندارد و به طور طبیعی از این حالت متنفر است.
۲ . رشد و كمال
اسلام آیین دوستی و برادری است. هنگامی این ویژگی به دست می آید كه همه نسبت به یكدیگر احساس مسؤولیت كنند و به شخصیت یكدیگر احترام بگذارند و در مقابل خدا قانون و مقررات الهی متواضع و تسلیم باشند و از فخر و تكبر دوری گزینند.
در جامعه ای كه غرور و خود بزرگ بینی رواج داشته باشد و در خانه مدرسه محیط كار و... هركسی خود را بزرگتر و بالاتر از دیگری بداند و دیگران را حقیر و ناچیز بشمارد جوّ بی اعتمادی دروغ گویی تملق و چاپلوسی ریاكاری فریبكاری مراعات نكردن قانون و مقررات ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق دیگران رواج خواهد یافت. بی شك آثار سوءِ چنین حالتی عرصه را بر همه فعالیتهای سازنده تنگ كرده و عملاً چرخ تلاش و سازندگی كند می شود.
آنان با پندارهای موهوم و القاب و عناوین خود را برتر و بالاتر از دیگران می دانند زمینه شكوفایی استعداد و بالندگی را در جامعه خویش نابود می سازند و زمینه اصلاح و پیشرفت و رشد اجتماعی را ازبین می برند. زیرا متكبر نقایص و عیوب خود را نمی بیند و خود را مافوق همه می داند و از شنیدن هرمطلبی به جز مدح و تملق مداحان سرباز می زند. چنین جامعه ای غیر ممكن است كه راه صلاح و سداد در پیش گیرد.
به گفته سعدی:
یكی را كه پندار در سر بود
مپندار هرگز كه حق بشنود
زعلمش ملال آید از وعظ ننگ
شقایق به باران نــروید زسنـگ
گرت در دریای فضلست خیز
بتذكیر در پای درویش ریز
نبینی كه از خاك افتاده خوار
بروید گل و بشكفد نو بهار
مریزای حكیم آستینهای در
چو می بینی از خویشتن خواجه پر
به چشم كسان در نیاید كسی
كه از خود بزرگی نماید بسی۸
دلی كه با تكبر و نخوت سخت گردد با باران علم و معرفت شقایق و گلهای عطرآگین نمی رویاند و رشد و تعالی فرهنگی نمی یابد.
امام كاظم(ع) خطاب به هشام بن حكم می فرماید:
(یاهشام! انّ الزرع ینبت فی السهل ولاینبت فی الصفا فكذلك الحكمهٔ تعمر فی قلب المتواضع ولاتعمر فی قلب المتكبر الجبّار لأنّ اللّه جعل التواضع آلهٔ العقل وجعل التكبر من آلهٔ الجهل.۹)
زراعت در زمینهای نرم و افتاده می روید نه بر سنگلاخها. همچنین حكمت و دانش در دل انسان فروتن به شكوفایی و رشد می نشیند و در دل متكبر ستمگر جای نمی گیرد; زیرا فروتنی نشانه خردمندی و گردن فرازی علامت نادانی است.
۳ . بهره وری از مواهب زندگی
آراسته بودن به زیورهای اخلاقی همچون: تواضع زمینه بهره مندی و استیفای هرچه بیشتر و بهتر از مواهب و نعمتهای الهی را فراهم می آورد. فرد متواضع به آسانی هرمطلبی را كه نمی داند می پرسد در پای درس استاد
زانو می زند و از خرمن فیضش برخوردار می گردد. در كارهای روز مرّه همچون: خوراك پوشاك نشست و برخاست و... هیچ تكلفی ندارد و به سهولت از امكانات مادی و معنوی بهره مند می گردد. برخلاف انسان متكبر كه حصاری از اوهام و خیالات و قید و بندهای اسارت بار به گرد خویش كشیده است و با توجیه این كه خلاف شأن و دون شخصیت وی می باشد آزادی را از خود سلب كرده و از بسیاری مواهب و نعمتها محروم می ماند. نكته ای را كه نمی داند عار می داند كه بپرسد و یا در پای درس كسی بنشیند.
بزرگانی كه در عرصه علم و دانش چون خورشید درخشیده اند همواره در نهایت تواضع می زیسته اند و با افتادگی و به دور از هرگونه تكلف و قید و بندی در تكاپو برای كسب دانش در مجلس درس استادان حاضر می شدند. مرحوم علاّمه طباطبائی(ره) كه بر فلسفه و تفسیر چنان احاطه داشت كه پیچیده ترین مسائل فلسفی را به آسانی می گشود چنان متواضع بود كه هرگز كلمه (من) از ایشان شنیده نشده است:
(در طول سی سال كه افتخار درك محضر ایشان را داشتم هرگز كلمه (من) از ایشان نشنیدم! در عوض عبارت (نمی دانم) را بارها در پاسخ سؤالات از ایشان شنیده ام. همان عبارتی كه افراد كم مایه از گفتن آن عار دارند ولی این دریای پرتلاطم علم و حكمت از فرط تواضع و فروتنی به آسانی می گفت. و جالب این است كه به دنبال آن پاسخ سؤال را به صورت احتمال و یا به عبارت (به نظر می رسد) بیان می كرد۱۰.)
۴ . اصلاح و آرامش
بسیاری از خود كامگیها ستمكاریها نزاعها و... از خود خواهیها و تكبر سرچشمه گرفته است و گاه به صورت مشربها ونحله ها و نظایر آن بروز كرده
است و احیاناً شكلی ظاهرالصلاح هم به خود گرفته است.
تواضع چه در زندگی فردی و چه اجتماعی وسیله مهمی برای غلبه بروسوسه های شیطانی و هواهای نفسانی و ازبین بردن زمینه های انحراف و نزاعهاست. از این روی علی(ع) در خطبه قاصعه از تواضع به عنوان دژی تسخیرناپذیر در برابر ابلیس یاد كرده است:
(اتخذوا التواضع مسلحهٔ بینكم و بین عدوكم ابلیس و جنوده فانّ له من كلّ امهٔ جنوداً واعواناً۱۱)
فروتنی را سنگری میان خود و دشمنتان شیطان و سپاهیانش برگزینید; زیرا او را از هرگروهی لشكرها و یاورانی است.
از این رهگذر اظهار خضوع و تواضع انسان را در اصلاح نفس و رهایی وی از مفاسد اجتماعی و اختلافها و نزاعها یاری می دهد. آرامش و سعادت وی را تأمین می كند و در رسیدن به اهداف عالی انسانی به او كمك می كند و چونان سدی آهنین شخصیت و شرافت او را از شر دشمنان درونی و برونی محافظت می نماید.
۵ . محبت و دوستی
تألیف قلوب و ایجاد محبت و دوستی سبب جلب توجه مردم و تقویت علائق و پیوند هرچه مستحكمتر امت اسلامی با یكدیگر است. فروتنی دلهای مردمان را نرم و نسبت به یكدیگر رئوف و مهربان می سازد. از این رهگذر می تواند عاملی مهم در جهت تألیف قلوب و ایجاد محبت و دوستی بین مردم به حساب آید. علی(ع) می فرماید:
(ثمرهٔ التواضع المحبّهٔ وثمرهٔ الكبر المسبّهٔ۱۲)
نتیجه فروتنی دوستی و محبت است و نتیجه تكبر خواری و دشنام است.
و یا می فرماید:
(ثلاث یوجبن المحبّهٔ الدین والتواضع والسخاء۱۳)
سه چیز محبت و دوستی می آورد: دینداری فروتنی بخشندگی.
از این روی در فرهنگ اسلامی تصریح شده است كه رهبران و راهنمایان جامعه اسلامی باید با نرمی و ملایمت با مردم برخورد نمایند و با خوشرویی و فروتنی محبت و دوستی آنان را جلب كنند. قرآن مجید نرمی و تواضع پیامبر را در برابر مؤمنان عاملی در جهت جلب توجه مردم و جلوگیری از تشتت و پراكندگی از اطراف وی می داند:
(فبما رحمهٔ من اللّه لنت لهم ولو كنت فظّاً غلیظ القلب لأنفضّوا من حولك فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الأمر۱۴)
از پرتو رحمت و لطف الهی در برابر آنها نرم و فروتن شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراكنده می شدند پس از آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش نما و در كارها با آنها مشورت كن.
اگر رهبران و مدیران نظام اسلامی از سر تواضع و فروتنی به مردم شخصیت بدهند و در مسائل مختلف كشور و حكومت با آنان مشورت نمایند و به رأی و نظر آنان احترام بگذارند طبعاً توجه و محبت آنان را به دست می آورند ولی اگر متكبر باشند همه از گردشان پراكنده می گردند.●درجات فروتنی
از منابع دینی به دست می آید كه تواضع دارای درجات و مراتب مختلفی است و ارزش آن در شرایط مختلف فردی و اجتماعی یكسان نیست. نوع تواضع شرایط و موقعیت و نیز درجه اخلاص و میزان معرفت متواضع در فزونی ارزش آن مؤثر است.حسن بن جهم از امام رضا(ع) می پرسد كه حدّ و
اندازه تواضع چیست؟ حضرت می فرماید:
(التواضع درجـات منها ان یعرف المرء قدر نفسه فینزلها منزلتها بقلب سلیم۱۵).
فروتنی مراتب و درجاتی دارد از جمله: انسان قدر خویش بشناسد و با دلی سالم آن را در جای شایسته فرود آورد.
ارزش و اهمیت تواضع متناسب با درجات آن است. تواضع از عالمان دینی و روحانیان كه مبلغان اسلام و مروّجان اخلاق در میان مردم هستند بسی زیبنده تر و با ارزش تر از فروتنی دیگران است. تواضع صاحبان قدرت مدیران جامعه گردانندگان نظام سیاسی و دست اندركاران حكومت با مردم بویژه مستضعفان ومحرومان قطعاً ارزش و درجه بالاتری دارد.
تـواضع زگردنفرازان نكوست
گدا گر تواضع كند خوی اوست
سیره عملی پیشوایان اسلام سرمشق آموزنده ای برای مسلمانان راستین است. از این روی به سیره عملی آن بزرگواران اشاره ای می كنیم:
بر روی خاك نشستن با محرومان و فقیران دمساز بودن جامه خویش وصله زدن و بر كوچك و بزرگ سلام كردن از جمله رفتارهای متواضعانه ای است كه در سیره پیامبر اكرم(ص) و ائمه طاهرین فراوان بدان برمی خوریم. غزالی در باره تواضع رسول اكرم می نویسد:
(پیغامبر(ص) با علوّ منصب خود متواضع ترین مردمان بود. حال بیمار می پرسید. جنازه ها را تشییع می كرده بر الاغ برهنه سوار می شد و فردی را هم پشت سرش سوار می كرد. دعوت بردگان را پاسخ می داده كفش خود را می دوخت. جامه اش را وصله می زد و در خانه خود همراه اهل
خانواده كار می كرد. یاران وی پیش پایش برنمی خاستند; زیرا كراهت وی را از این كار می دانستند. بر كودكان سلام می كرد. روزی مردی را پیش او آوردند از هیبت وی لرزه بدان مرد افتاد. حضرت فرمود: هوّن فلست بملك انّما انا ابن امرأهٔ من قریش كانت تأكل القدید.
آسوده باش كه من پادشاه نیستم بلكه پسر زنی هستم از قریش كه گوشت نمك سود خشك می خورد.
پیامبر در میان یاران خود می نشست و با آنان چنان می آمیخت كه گویا یكی از ایشان است و اگر ناشناسی می آمد او را نمی شناخت.
عایشه از وی خواست: تكیه زده غذا تناول كند. فرمود:بل آكل كما یأكل العبد واجلس كما یجلس العبد مانند بندگان خورم و مانند ایشان بنشینم.۱۶)
آری چنین كارهایی راحتی در زمانی كه به اوج قدرت رسید (مانند فتح مكه) انجام می داد تا مردم گمان نكنند: قدرت و جاه و جلال او را از تواضع و فروتنی و نشست و برخاست با مردم بازداشته است.
●نتیجه به آفت كبر و غرور
پیامر اكرم اسلام(ص) تا آن حدّ به فروتنی اهمیت می داد كه هرگز اجازه نمی داد به هنگامی كه بر مركب سوار بود فردی در ركاب او پیاده راه برود بلكه وی را سوار می كرد و اگر امتناع می كرد می فرمود:
(تقدم امامی وأدركنی فی المكان الذی تُرید۱۷)
راه بیفت و در جایی كه می خواهی منتظر باش من می آیم و در آن جا به هم می رسیم.
در سیره عملی حضرت علی(ع) می خوانیم:آن حضرت مقداری خرما از
بازار شهر كوفه خریده و بر دوش گرفته بود و به طرف منزل حركت می كرد. مردم وقتی این صحنه را دیدند از حضرت ایشان خواستند كه بار خرما را به آنان بدهد تا به منزل ببرند. حضرت تقاضای آنان را نپذیرفت و فرمود:
(ربّ العیال احقّ۱۸)
سرپرست خانواده از هركس بدان سزاوارتر است.
امامان ما افزون بر آن كه خود نمونه های عالی تواضع بوده اند همواره از هرحركت و اقدامی كه شائبه ایجاد روحیه تكبر داشته دوری می جسته اند و راه را بر وسوسه های شیطان و توجیه هایی كه نفس در پی آن زمزمه می كند می بسته اند.
در سیره حضرت علی(ع) می خوانیم: روزی برای رفتن نزد أصحاب خود سوار بر مركب شد و حركت كرد. در بین راه عده ای از یاران در پی وی به راه افتادند. حضرت متوجه آنان شد و فرمود:
حاجتی دارید؟
عرض كردند:نه ای امیرمؤمنان بلكه دوست داریم كه همراه شما باشیم. حضرت فرمود:
(انصرفوا فانّ مشی الماشی مع الراكب مفسدهٔ للراكب ومذلهٔ للماشی۱۹
پی كار خود. روید چه اگر پیاده ای همراه سواره رود اسباب تكبر سواره و ذلت پیاده می گردد.
امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) با جلالت قدر و بزرگی شأنی كه داشت در تابستانها روی حصیر می نشست و در زمستانها روی پلاس جلوس می فرمود و جامه های خشن می پوشید۲۰. در سیره آن بزرگوار نوشته اند كه در سفر خراسان روزی دستورداد سفره گستردند و همه خادمان را كه از سیاهان و غیر آنان بودند كنار سفره نشاند و خود در كنار آنان برزمین نشست كه غذا تناول كند. یكی از یاران امام كه احساس الهی و فروتنی امام(ع) را درست باز نیافته بود نشستن این بینوایان سیاه ژنده پوش در كنار آن حضرت برایش گران
و ناخوشایند آمد; لذا عرض كرد: اگر سفره أی جدا از سفره خویش برای اینان تمهید می كردید بهتر به نظر می رسید! حضرت فرمود:
(مه انّ الربّ تبارك وتعالی واحد والأم واحدهٔ والأب واحد والجزاء بالأعمال.۲۱)
ساكت باش! پروردگار ما یكی است. همه از یك پدر و مادر آفریده شده ایم. ارزش و احترام افراد در گرو اعمال آنهاست.
بی شك رفتار و سیره عملی پیشوایان معصوم بر همگان حجّت ست و در همه حركات آنان درسی و حكمتی برای ما نهفته است. پیشوای هشتم(ع) در همان زمانی كه منصب ولایتعهدی را به عهده دارد برای استحمام به گرما به عمومی می رود! آن هم تنها و بدون تشریفات و همراهی خدمتكاران و بدون قُرق ساختن حمام شخصاً به سان مردمان معمولی به شستن و تمیز كردن بدن خود می پردازد و گاه طبق مرسوم و معمول حمامهای عمومی به دیگران در این امر كمك می كند.۲۲
این گونه رفتار فروتنانه در ابعاد مختلف زندگی پیامبر و امامان(ع) فراوان به چشم می خورد كه می تواند الگو و سرمشق خوبی برای تنظیم رفتار و اخلاق اهل علم و دیگران باشد.
●روحانیت و تواضع
روحانیت متعهد در طول تاریخ پیشاهنگ حركتهای اسلامی بوده است. آنچه آنان را محبوب دلها كرده پیوندهای عمیق عاطفی و اخلاقی با مردم و تبلور فضایل و مكارم اخلاقی در آنان است. مردم روحانیان را افرادی امین دلسوز مهربان و متخلق به اخلاق اسلامی می شمارند. فروتنی و افتادگی آنان در برابر آحاد مردم و اظهار برادری نسبت به آنان موجب تألیف قلوب و جلب توجه و علاقه آنان شده است. این بزرگترین عامل پیروی مردم از روحانیت بوده است در طول تاریخ.
تواضع و فروتنی برای همگان لازم و ضروری است و برازندگی می آورد و آراستگی; امّا برای حوزویان و اهل علم ضروی تر است و برازندگی بیشتری می آورد. به دو دلیل:
۱ . آنان وارثان انبیاء نمایندگان حجّت خدا هستند. روشن است كه وراثت آنان تنها به جنبه های علمی محدود نمی گردد بلكه در سیره عملی و اخلاقی هم باید وارث پیامبران باشند. همان گونه كه پیامبران بهترین سلوك را در میان مردم داشته اند آنان هم باید در میان مردمان به گونه ای زندگی كنند كه این وراثت برای همه محسوس باشد. از این روی مردم توقع دارند كه روحانیان و حوزویان بهترین اخلاق و متواضعانه ترین رفتار را با آنان داشته باشند.
در منابع دینی آمده است: عیسی مسیح(ع) از حواریون خواست كه اجازه دهند تا پاهای آنان را شستشو دهد.
گفتند: ما بدین كار سزاوارتریم.
حضرت در پاسخ آنان فرمود:
(انّ أحق الناس بالخدمهٔ العالم انّما توضعت هكذا لكیما تتواضعوا بعدی فی الناس كتواضعی لكم۲۳)
شایسته ترین مردم برای خدمت شخصِ عالم است. بدان جهت نسبت به شما چنین تواضع كردم كه پس از من در میان مردمان چنین كنید.
عالمان دینی با اقتدا به پیشوایان بزرگ اسلام و سیره رسول اكرم(ص) وائمه اطهار(ع) همواره در كمال فروتنی و خوشرویی می زیسته اند و از معاشرت و همنشینی با محرومان و مستضعفان لذت می برده اند.
۲ . روحانیان حاملان علوم دینی هستند. دانش چون با ایمان و تقوی همراه گردد فروتنی و افتادگی می آورده آنان كه حظّی از علم برده اند درختان پرمیوه را مانند كه شاخسار خویش را بر روی زمین فرود می آورند و همگان را بر خوردار و بهره مند می سازند.
ابو بصیر می گوید:از امام صادق(ع) شنیدم كه امیرالمؤمنین(ع) همواره می فرمود:
(یاطالب العلم ان العلم ذو فضائل كثیرهٔ فرأسه التواضع۲۴).
ای دانش پژوهان همانا دانش دارای فضیلتهای بی شماری است كه سر آمدآن تواضع است.فروتنی بار درخت دانش است۲۵. عالم كامل كسی است كه افزون بر علم و تقوی خود را به زیور تواضع بیاراید. پیغمبر اسلام(ص) فروتنی را ملازم با دانش اندوزی شمرده است:
(من طلب العلم للّه لم یصب منه باباً الاّ ازداد به فی نفسه ذُلاًّ وفی الناس تواضعاً وللّه خوفاً وفی الدین اجتهاداً وذلك الذی ینتفع بالعلم ۲۶)
كسی برای خدا دانش اندوزد با هرفصل و بابی كه از آن فراگیرد فروتنی و تواضعش فزون گردد خود را حقیر شمارد. بر خوف و خشیت الهی و تلاش و اجتهاد در دینش افزوده گردد. اوست كه از دانش سود می برد.
اگر انسان قسمتی از عمرش را صرف تعلیم و تعلم كند و آثار و ثمرات آن در او ظاهر نگردد بی گمان عمرش را تباه ساخته و برای خدا دانش نیاموخته است. چه بسا چنین دانشی موجب تكبر و گردن فرازی وی گردد. از این روی در منابع دینی به عالمان هشدار داده شده و آنان را از افتادن به دام تكبر و جباریت برحذر داشته اند. به آنان سفارش گردیده كه با تكبر بر كرسی تدریس ننشینند و در محضر درس استادان و معلمان فروتنی و وقار را از یاد نبرند و چنان نكنند كه سخن حق آنان با رفتار مغرورانه از ارزش بیفتد.
●●نمونه های عالی تواضع
عالمان بزرگ و پیشتازان دانش الهی همواره بر قلّه فضایل و مكارم اخلاقی همچون گوهر شبچراغ درخشیده اند و در عرصه های مختلف اخلاقی سرآمد روزگار بوده اند. تاریخ و سرگذشت زندگی آن بزرگواران گواه این مدعاست آنان همواره. خود را (طلبه ای كوچك) و خدمتگزار مردم می شمردند. خود به بازار می رفتند و مایحتاج خویش را تهیه می كردند. به سخن كوچكترین شاگردان فروتنانه گوش فرا می دادند. با شجاعت و صراحت به گاه مباحثه و محاجّه سخن حق را می پذیرفتند و اعتراف به اشتباه خویش می كردند. از گفتن كلمه (نمی دانم) عار نداشتند. هرگز خود را بالاتر و برتر از دیگران نمی دانستند. به زیردستان و شاگردان خویش سلام می كردند. در پائین مجلس و بر روی نمد و گلیم می نشستند. در محضر مقلدان و مریدان به رسم ادب دوزانو می نشستند. هرگز كلمه (من) بر زبان نمی آوردند و در عوض جمله (لاادری) بسیار می گفتند. هیچ گاه اندوخته های فراوان علمی و فقهی ما به غرورشان نمی گشت. با ملایمت و متانت با دیگران سخن می گفتند.
یادآوری گوشه هایی از زندگانی آن بزرگواران و رفتار فروتنانه آنان با مردم می تواند سرمشقی خوب و آموزنده برای طالبان علم و حوزویان باشد. لذا چند مورد از فروتنی عالمان و فقیهان والا مقام را در این جا ذكر می كنیم:
●فروتنی امام خمینی
هنگامی كه در اوج اقتدار و عظمت قرار داشت و فریاد پرصلابت او لرزه بركاخ قدرتهای مادی و استعماری انداخته بود و خواب را بر چشم دشمنان اسلام و انقلاب حرام كرده بود متواضعانه خود را در سطح طلبه ای كوچك
پایین می آورد و بوسه بر دست و بازوی بسیجیان دلاور را افتخار خود می دانست:
(من دست و بازوی شما را كه دست خدا بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می كنم۲۷.)
●فروتنی شهید ثانی
بزرگ مردی كه در شرایط سخت و در زندانهای طاغوت بر سر پیمان خویش استوار ماند ولحظه ای دست از جهاد و مبارزه در راه حق نكشیده سالها طعم تلخ محرومیت تبعید و زندان را چشید و حتی برای یك لحظه سر تسلیم در برابر دشمنان فرود نیاورد. در عرصه علم و فقاهت تا آن پایه بر مبانی فقه و علوم مختلف اسلامی مسلط بود كه اثر جاویدانی همچون: (الروضهٔ فی شرح اللمعه) را در زندان تألیف كرد. با این حال در حالات وی نوشته اند:
(شهید ثانی شب هنگام با الاغ هیزم منزلش را می آورد! با این كه چهار كرسی درس برای افراد مختلف داشت۲۸.)
●فروتنی شیخ مرتضی انصاری
فقیه بزرگ و كم نظیر مرحوم شیخ مرتضی انصاری كه از نوابغ دنیای اسلام و در فقه و اصول و سایر علوم و كمالات سرآمد همگان بود و (خاتم الفقهاء والمجتهدین) خطابش می كردند۲۹ چند روزی دیرتر از وقت مقرّر برای تدریس حاضر شد از وی سبب را پرسیدند فرمود:
(یكی از سادات به تحصیل علوم دینی مایل گشته و این امر را با چند نفر در میان نهاده تا درس مقدمات برایش بگویند ولی هیچ یك از آنان حاضر نشدند و شأن خودشان را بالاتر از آن دیدند! بدین جهت خود متصدی این امر شده و درس او را به عهده گرفته ام۳۰.)
●فروتنی آخوند خراسانی
مرحوم آخوند خراسانی با آن عظمت علمی و نبوغ ذاتی كه در عصر خویش حوزه درسی كم نظیری داشت و به گفته شاگردان او بیش از هفتصد نفر از فضلا در درس او شركت می كردند۳۱ تا آن پایه فروتن و افتاده بود كه زندگی خود را در سطح یك طلبه معمولی بنا كرده بود. در حالات آن مرد بزرگ می خوانیم:
(بسیار متواضع بود خصوص با اهل علم با ادنی طلبه در سلام پیشی می گرفت و در مجلس برای ورود آنها به پا می ایستاد. اهل علم را بسیار تجلیل می كرد۳۲)
ما به همین مقدار از زندگی پربار و درس آموز عالمان عامل بسنده می كنیم و طالبان علم و حوزویان را دعوت می كنیم تا در زندگی این ستارگان درخشان آسمان فقاهت بیشتر تعمق كنند و سجایای اخلاقی رهنمودها نصایح و توصیه های آنان را آویزه گوش سازند. باشد كه خداوند سبحان ما را مشمول عنایت و توجه خویش قرار دهد. ان شاء اللّه.
منبع: WWW.Seraj.Ir
پاورقیها:
۱ . (شرح نهج البلاغهٔ) ابن ابی الحدید ج۲۰/۲۸۸ حكمت ۲۹۱.
۱۸ . (اخلاق محتشمی) خواجه نصیرالدین طوسی /۲۸۷. این روایت با اندك تفاوتی در كتاب (المحجهٔ البیضاء) ج۶/ ۲۴۸ هم آمده است.
۱۲ . (غرر و درر) چاپ دانشگاه تهران ج۳/۳۲۷.
۱۳. (همان مدرك) /۳۴۲.
۱۱ . (نهج البلاغهٔ) خطبه ۱۹۲.
۱۶ . (احیاء علوم الدین) ابو حامد محمد غزالی طوسی ج۲/۳۸۰.
۱۵ . (اصول كافی) ج۲/ ۱۲۴.
۱۷ . (مكارم الأخلاق) حسن بن فضل الطبرسی /۲۲.
۱۸ . (اخلاق محتشمی) خواجه نصیرالدین طوسی /۲۸۷. این روایت با اندك تفاوتی در كتاب (المحجهٔ البیضاء) ج۶/ ۲۴۸ هم آمده است.
۱۹ . (بحار الأنوار) ج۴۱/۵۵.
۱۴ . سوره (آل عمران) آیه ۱۵۹.
۲۵ . (غرر و درر) ج۱/۸۱.
۲۷ . (صحیفه نور) ج۱۶/۹۶.
۲۳ . (اصول كافی) ج۱/۳۷.
۲۴ . (همان مدرك) /۴۸
۲۱ . (همان مدرك) /۱۰۱.
۲۲ . (همان مدرك) /۹۹. (دخل الرضا(ع) الحمام فقال له بعض الناس: دلّكنی فجعل یدلّكه فعرّفوه فجعل الرجل یستعذر منه وهو یطیب قلبه ویدلّكه)
۲۸ . (لؤلؤ البحرین) /۲۶.
۲۰ . (همان مدرك) ج۴۹/۸۹.
۲۶ . (الحیاهٔ) محمدرضا حكیمی و... ج۲/۳۱۴.
۲۹ . (زندگانی و شخصیت شیخ انصاری) /۷۵.
۲ . (كلیات سعدی) /۲۹۷.
۳۲ . (مرگی در نور) عبدالحسین كفایی) /۴۰۱.
۳۱ . مجلّه (حوزه) شماره ۳۴/۷۲ مصاحبه آیهٔ اللّه طبسی.
۳ . (میزان الحكمهٔ) ج۱۰/۵۰۸
۳۰ . (همان مدرك) /۷۹.
۴ . (كلیات سعدی) /۳۱۴.
۵ . (كنز العمال) علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی ج۳/۱۱۳ حدیث ۵۷۳۷.
۶ . (اصول كافی) ج۲/۱۲۱.
۷ . (نهج البلاغهٔ) صبحی صالح خطبه ۱۹۲.
۸ . (كلیات سعدی) محمد علی فروغی /۳۱۹.
۹ . (بحار الأنوار) چاپ بیروت مؤسسهٔ الوفاء ج۷۵/۳۱۲.
منبع : باشگاه اندیشه