دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا


ضرورت ایجاد ارتباط دانشگاه با صنعت


ضرورت ایجاد ارتباط دانشگاه با صنعت
همانطور که می‌دانیم مبحث توسعه یکی از مسائل اصلی در دنیای امروز می‌باشد. البته این موضوع فاکتورها و زیر مجموعه‌هائی مانند فرهنگ، اقتصاد، جامعه‌شناسی و... دارد. یکی از موارد مهم علم و فناوری می‌باشد یعنی این که علم را به‌گونه‌ای استفاده کنیم که مردم بتوانند ازآن در جهت توسعه و رفاه بیشتر بهره می‌برند. بنابراین علم یعین تحقیقات بنیادی، تئوری‌ها و دانش‌های موجود و فناوری هم یعنی به‌وجود آوردن علم برای مردم و استفاده روزمره از آن جهت تسهیلات و رفاه بهتر.
مطابق این تعاریف، علم، نیاز به عالم و دانشمند دارد که مطابق آمار و تحقیقات صورت گرفته حدود هشتاد درصد از نیروهای عالم و تحصیل‌کرده در دانشگاه‌ەا هستند و کمتر از بیست درصد در مراکز تحقیقاتی؛ صنایع و شرکت‌ها مشغول به کار می‌باشند. بنابراین نهاد علم یعنی دانشگاه.
فناوری نیز ابزار کمک کننده در جهت رفاه و تسهیلات افراد جامعه است یعنی نهاد صنعت. با این تفاسیر ارتباط علم وفناوری که کی از عوامل مهم در توعه همه جانبه کشورهاست همان ارتباط دانشگاه با صنعت است. ارتباط صنعت و دانشگاه را می‌توان این‌گونه بیان کرد: استفاده از توانمندی‌های دانشگاه در جهت رفع نیازهای صنعت که همگی در راستای توسعه همه جانبه کشور می‌باشد.
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعه‌ای در دنیائی که بر محور و مدار دانائی در جهان کنونی می‌باشد، محسوب می‌شوند. اگر درگذشته نیازی به برقراری ارتباط بین این دونهاد در جوامع احساس نمی‌شد ولی امروزه لزوم ایجاد چنین ارتباط و تعاملی بین این دو نهاد، بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. ترتیب نیروهای متخصص و کارآمد از سوئی و اشتغال به کار فارغ‌التحصیلان دانشگاه از سوی دیگر مسائلی است که در این زمینه ذهن مسئولان هر کشور را به خود معطوف کرده است.
ارتباط دانشگاه وصنعت می‌تواند تأثیری تعیین کننده در این امر داشته باشد. به این دلیل که این ارتباط اگر به شکل مناسب برقرا شود می‌تواند تأثیر بنیادی بر جای بگذارد. تجربه کشورهای توسعه یافته و صنعتی به ما نشان می‌دهد که بدون وجود این همکاری، رشد و توسعه اقتصادی کشورهای غیر ممکن و حداقل بسیار دشوار است.
فاصله‌ای که امروزه بین ظرفیت‌های علمی کشور با نیازهای بخش صنعت مشاهده می‌گردد باید هر چه سریعتر این شکاف با تعامل و همکاری بیشتر صنایع و مراکز علمی و دانشگاهی پر شود. نیاز صنعت فوری است زیرا هر روز باید خود را با شرایط بازار تطبیق دهد تا بتواند در عرصه تولید باقی بماند. متقابلاً سرعت دانشگاه به دلیل این که ماهیتی پژوهشی به کار تولیدی زمانبر می‌باشد و از طرف دیگر تولید ارزش افزوده نیازمند بنیان علمی است اگر قرار باشد صنعت نیازهای خود را در ابعاد آموزش و مشاوره و تحقیق مستقل از مراکز علمی دانشگاهی و حرفه‌ای تأمین کند و یا در ارتباط با نیروهای علمی با ایجاد مراکز آموزش تحقیقاتی خاص خود به جذب افراد پرداخته و بامرازک دانشگاهی و علمی آموزشی و مشاورهای حرفه‌ای رقابت کند حاصل کار خوشایند نیست. مگر نباید مراکز صنعتی و تولیدی که امید فارغ‌التحصیلان دانشگاهی برای حضور در این مکان‌ها هستند با کمک به داشنگاه و یا سفارش به مراکز نیاز خود را برطرف سازند؟ این عملکرد مستقل خصوصاً در بخش صنعت که به‌طور عمده به لحاظ تفکر خاص مدیریتی و امکانات مالی است که متأسفانه در کشور ما به عینه مشاهده می‌گردد، ممکن است در کوتاه مدت برخی مسائل و مشکلات صنعت را رفع کند ولی در مجموع پیامدهائی دارد که مهمترین آن کمرنگ شدن نقش مراکز حرفه‌ای علمی و دانشگاهی است.
در حال حاضر بیشترین ارتباط صنایع با دانشگاه‌ها که به شکلی دائمی و منظم می‌باشد برنامه کارآموزی تابستانی دانشجویان در واحدهای صنعتی است.
راه‌اندازی واحدهای تحقیق و توسعه در صنایع به منظور استفاده از همکاری دانشگاه و مراکز تحقیقاتی در صنعت، استفاده از توان اعضای هیأت علمی به صورت انفرادی و از طریق عقد قرارداد مستقیم، از جمله مواردی است که به‌صورت سراسری در سطح کشور انجام شده است و به رغم فعالیت‌های خوبی که صورت گرفته است به علت نداشتن یک ساختار مناسب و قانومند و به‌دلیل نبود هم‌فکری و هم‌سوئی لازم در سطح مدیران این اقدامات نتوانسته‌اند مشکل ارتباط صنعت و دانشگاه را حل کند و اگر بعضاً تجربه‌های موفقی در سطح برخی استان‌ها به دست آمده، جنبه موردی داشته و قابل تعمیم به کل نمی‌باشد و حاکی از یک کار برنامه‌ریزی شده و منسجم و مطمئن نیست.
نقش و اهمیت دانشگاه بدین دلیل است که چون دانشگاه محل تربیت نیروی انسانی متخصصص و ماهر و به معنای واقعی کلمه است و اگر این نیروی متخصص بتواند دانش و مهارت خود را در عرصه تولید و صنعت به کار برد، موجب پیشرفت خواهد شد، اما درحال حاضر دانشگاه ما از سه وظیفه تولید دانش، انتقال دانش به نسل جدید و همچنین نشر و اشاعه دانش به‌طور عمده بر انتقال دانش تأکید دارند. البته تولی دانش در دانشگاه‌های ما در مراحل اولیه است و هنوز بومی‌سازی شده و در حد و اندازه شایسته‌ای نیتس.در اقع ما یکسری دانش را از کشورهای دیگر می‌گیریم و به دانشجو انتقال می‌دهیم. آیا چنین دانشجوی می‌تواند در بخش‌های صنعت خدمات جامعه قرار بگیرد؟ اگر این‌گونه نباشد جامعه دچار مشکل است که به عینه در کشور قابل مشاهده است.
در هزاره سوم با توجه به تحولات و دگرگونی‌های محیطی سریع، برخی وظایف و رسالت‌های دانشگاه تغییر کرده است و از جمله مأموریت‌های جدیدی که به عهده دانشگاه قرار دارد، پاسخ‌گوئی مناسب دانشگاه‌ها به نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامعی است که این نهاد در آنها فعالیت می‌کنند. پس رسالت سوم دانشگاه‌ها یعنی نشر و اشاعه دانش مدنظر است اما تا موقعی که بودجه دانشگاه را از فروش نفت (برای دانشگاه‌های دولتی) و گرفتن شهریه (برای دانشگاه‌های آزاد) تأمین می‌کنیم مشکل صنعت و دانشگاه حل نمی‌شود. چون دانشگاه خودش را نیازمند صنعت نمی‌دادند و صنعت نیز در چنین وضعیتی راه خودش را طی می‌کند. مورد دیگر این که دانشگاه باید به صنعت مشاوره در امر تولید بدهد. همچنین نقش اطلاع رسانی دانشگاه‌ها باید جزو وظایف آن باشد. یعنی اتفاقاتی که در دانشگاه‌ها می‌افتد، تحقیقاتی که صورت می‌گیرد و دوره‌های آموزش، کارگاه‌ها، سخنرانی‌ها و کنفرانس‌هائی که برگزار می‌شود و به نحو مقتضی به اطلاع‌رسانی ارگان‌های اجرائی برسد که متأسفانه این کار به‌خوبی صورت نگرفته است.
بعضاً خود دانشگاه‌ها نیز باهم ارتباط ندارند. بنابراین با توجه به مسأله IT و با وجود آوردن سایت‌های قوی در این زمینه دانشگاه بایستی مانند یک فروشنده، مطالب و توانمندی‌های خود را به اطلاع دیگران برساند.
قرن اخیر قرن اطلاعات نام دارد حال چگونگی استفاده از آن مهم است. ما باید بتوانیم در تولید اطلاعات نقش داشته باشیم یا همسان‌سازی افکار باید خود را از مصرف کننده صرف بودن خارج کنیم. هر ساله حجم اطلاعات چندین برابر می‌شود. ازطرف دیگر نقش ارتباطات هم خیلی مهم است. به طوری‌که مدت زمانی زیادی از به وجود آمدن مسأله IT نگذشته بود که نام آن به Information Communication Technology) ICT) تغییر کرد. با طرح مسأله ارتباطات، نحوه رد و بدل شدن آن پیش می‌آید و آشنائی و استفاده بهینه از آن را اقتضا می‌کند. از طریق اینترنت می‌توان به اطلاعات فراوانی بر روی سایت‌های اینترنتی ارائه می‌شود و دانشگاه باید از این فناوری اطلاعات در برقراری ارتباط با صنعت کمک بگیرد.
بستر اطلاعات باعث می‌شود علم بنیادی به علم کاربردی نزدیک شود و این همان مقوله ارتباط میان صنعت و دانشگاه.
نکته دیگر مقوله آموزش و پژوهش است که این دو جدا از یکدیگر نیستند، باید آموزش دید و پژوهش کرد و از فرصت‌ها استفاده نمود. در گذشته استاد، دانشجو، محیط و محتوا چهار مؤلفه جهت آموزش بودند اما امروزه با توجه به وجود اینترنت و مسأله یادگیری الکترونیکی دو مقوله محیط و محتوا پابرجاست ولی استاد و دانشجو به یک مؤلفه پابرجاست ولی استاد و دانشجو به یک مؤلفه یعنی یادگیرنده تبدیل می‌شوند. امروزه با بستر به وجود آمده اطلاعات فی ما بین استاد و دانشجو قرار می‌گیرد که کار را آسان نموده است. دانشجو در سایت‌های گوناگون به‌دنبال مطالب و اطلاعات می‌گردد، می‌آموزد و استاد نیز پرسش می‌کند و بدین صورت همه یکدیگر راتغذیه اطلاعاتی می‌کنند و محدودیت‌ها در کلیه امور برداشته شده است.
با طرح مسأله آموزش، آموزش مادام العمر یا همان (ز گهواره تا گور دانش بجوی) نیز مطرح می‌شود که در فرهنگ اسلامی ما نیز به آن اشاره شده است. به عبارتی هنگامی که فارغ التحصیلان وارد بازار کل می‌شوند. به معنی پایان یادگیری و آموزش او نیست، بلکه آموزش باید ادامه یابد. آموزش ضمن خدمت باعث ارتباط دانشگاه با نیروی دانشگاهی که وارد صنعت شده است می‌شود.
سر فصل دروس دانشگاهی نیز باید علاوه بر این که ارائه دهنده دانش هستند مهارتی نیز باشند و با علوم محیطی، رفتاری و مدیریتی نیز درگیر شوند و دانشجو را علاوه بر این که دارای اطلاعات علمی می‌کنند مهارت کارهای صنعتی و نحوه کار در محیط صنعتی و برخوردهای آن محیط را به او آشنا سازد.
مورد دیگر از وظایف دانشگاه‌ها این است که دانشگاه‌ها باید تخصصی کار کنند در کشور ما این تخصصی شدن ارزش نشده و اساتید تخصصی کار نمی‌کنند هر پروژه‌ای که به دست اساتید می‌رسند بدون این که بدانند در تخصصشان هست یا نه قبول می‌کنند. باید به این مباحث سمت و سو داده شود.
در دانشگاه‌های مهندس ما بر روی تمام جنبه‌ها کار می‌شود، زیرا روند حاکم، دانشگاه‌ها را به این سمت تشویق می‌کند. تخصصی کار کردن مشکل‌تر است از این که امروزه در یک زمینه مقاله بدهند و فردا در یک زمینه دیگر. اساتید ما باید بدانند که اگر در یک زمینه‌ای تخصص دارند اما در زمینه‌های دیگر مهارت ندارند، عیب نیست. خیلی از شرکت‌های خصوصی در بخش‌های مهندسی از دانشگاه‌ها پیشی گرفته‌اند.
تحقیق از علی‌رضا کاسگری، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی قائم‌شهر
منبع : ماهنامه نساجی امروز