سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا


بررسی چند وضعیت (گذشته و حال)


بررسی چند وضعیت (گذشته و حال)
•تاریخ و رویكردها
روزهای جنگ تحمیلی كه شروع شد، پیامدها و ویژگی های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... متناسب با خود را هم آورد. تئاتر هم به عنوان یك زیرمجموعه، خودآگاه و ناخودآگاه شماری از هنرمندان را تحریك كرد. سرانجام تئاتر هم آمد؛ آن هم با شكل و محتوایی خاص و ویژه كه رسالت هایی برای آن متصور شدند. هجمه های فراوان زمینی و هوایی نیروهای دشمن به سرعت پناهگاه های مختلف كشورمان را سامان بخشید؛ پناهگاه هایی كه گاه در زیرزمین یك خانه و گاه در گاراژ در پستوهای متفاوت جلوه می یافت. رفته رفته پناهگاه های عمومی در محلات و مدارس پدید آمد و در همین دوره بود كه «تئاتر پناهگاهی» با رسالت تهییجی و روحیه بخشی شكل گرفت. آژیر قرمز كه طنین انداز می شد، همه به سوی پناهگاه ها می رفتند و بزرگان محل و یا خوش صحبتان و یا گروه های تئاتری، سعی می كردند اذهان را به سمت دیگری بكشانند و از تشویش و اضطراب بكاهند. تئاتر پناهگاهی با تاكید بر ژانر كمدی كه گاه تا مرز كمدی بزن بكوب هم پیش می رفت از پرطرفداران اشكال و گونه های تئاتری در این مقطع بود و از سوی دیگر به شكل مطلوب تری رسالت های تعریف شده اش را برآورده می كرد. سوی دیگر این دو رسالت تهییجی و روحیه بخشی به جبهه های جنگ مربوط می شد؛ جایی كه شماری از هموطنان در برابر دشمن، قد علم كرده بودند و نیازمند یاری بودند. تئاترپیشگان به سرعت بسیج شدند و هموطنان و رزمندگانی را كه با جان خویش، معامله ای را با رضوان به انجام رسانده بودند، یاری دادند. تئاتری ها در قالب گروه های تبلیغاتی (خطاط، طراح، گروه های سرود و تئاتر، مداح و...) و یا به شكل گروهی مجزا از سوی ستاد تبلیغات جبهه و جنگ، سازماندهی می شدند و در مناطق مختلف عملیاتی حضور پیدا می كردند و با اجرای نمایش های خویش، ساعاتی خوش و مفرح را برای مخاطبان فراهم می كردند. همین جا بود كه تئاتر جنگ، رفته رفته به تئاتر دفاع مقدس میل پیدا كرد؛ اما حقیقت آن است كه لفظ تئاتر جنگ، بعد از اتمام جنگ عراق با ایران و برقراری صلح به تئاتر دفاع مقدس تغییر نام داد. بدین سان تئاتر جدا از پشت جبهه های جنگ در میدان های جنگ هم حضور پیدا كرد و به عنوان یك رسانه، رسالت های مختلف خویش را به انجام رساند. این دو دسته تئاتر بیشتر معطوف به روحیه بخشی بود و بررسی نمونه های متفاوت آن نشان می دهد كه هدف كارگزاران هنری، جلب و جذب و سرگرم سازی و سپس ارائه مضامین مرتبط با حال و فضایشان بوده است؛ بنابراین ژانر كمدی و گاه مضحكه (فارس) به وفور یافت می شد و به لحاظ محتوایی تمایل یا محدودیتی در كار نبود؛ یعنی تئاترها گاه به مسائل رزمندگان و گاه به مسائل مردم پشت جبهه و مسائل اجتماعی و امثالهم مربوط می شد. دسته سوم تئاترهای جنگ یا دفاع مقدس به اجراهایی مربوط می شد كه به شكل اجرای عمومی و در سطح شهرها رخ می داد. این نوع نمایش ها بیشتر قالب تراژیك داشتند و در آن به از خودگذشتگی، ایثار، شهادت و مفاهیمی از این دست توجه می شد. این نوع نمایش ها كه به شدت ایدئولوگ و درصدد تثبیت و یا تحلیل موقعیت رزمندگان بودند به شكل كاملاً تبیینی اجرا می شدند و از آنجا كه گوشت و پوست و خون هر ایرانی در آن ایام (جنگ تحمیلی) با پدیده مقدس و سپس مخرب جنگ درگیر شده بود، نیازهای اجتماعی هم فراگیر شده و مسئولان ذی ربط فرهنگی هنری را به سمت ترویج این گونه وامی داشت تا آنجا كه مثلاً در اولین جشنواره تئاتر فجر (۱۳۶۱) بیشتر نمایش ها با محوریت جنگ گزینش می شدند و در جشنواره های بعدی، بخشی تحت عنوان تئاتر جنگ (دفاع مقدس) شكل گرفت و بسیاری از جشنواره ها و حتی اجراها محوریت محتوایی و اندیشه ذكر شده را نشانه و اصل قرار دادند. سه دسته تئاتر ذكر شده همپای هم پیش رفت تا جنگ به اتمام رسید؛ اما صرفاً دسته سوم باقی ماند. همان ایام كه جنگ به اتمام رسید و قطعنامه ۵۹۸ مورد پذیرش واقع شد، بحث های تحلیلی و تبیینی هشت ساله سرگشود و كلیدی ترین جمله امام(ره) مبنی برآنكه این جنگ نعمت بود، كلید واژگان دفاع مقدس را پررنگ تر كرد و به تبع آن تئاتر دفاع مقدس هم رویه ای تكمیلی یافت. بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس با رسالت حفظ، تبیین و تشریح دوران هشت ساله جنگ عراق با ایران و دفاع رزمندگان كشورمان شكل گرفت و ذیل آن معاونت هنری و مدیریت تئاتر، مشغول به فعالیت شدند و برای برآورده كردن نیازهای اجتماعی و نیز تحقق اهداف خرد و كلان بنیاد، جشنواره تئاتر دفاع مقدس و سپس همایش های هفته های دفاع مقدس و گاه اجراهای مرتبط با آن را در تهران و شهرستان ها شكل دادند. فرازونشیب های فراوانی در فعالیت های تئاتری این مركز كه عمری نزدیك به یك دهه ونیم دارد، دیده می شود كه پراهمیت ترین نكته مثبت آن بودن و حفظ حداقل های این تئاتر بوده و نكته منفی آن عدم توانایی در سازماندهی مالی و تشكیلاتی این گونه تئاتری به شكل مستمر.
•تحلیل موقعیت
پس از پایان جنگ، جدا از مركز ذكر شده، همچنان نهادها و مراكز گوناگون دولتی كشور، نسبت به این گونه تئاتری، ارادت خویش را حفظ كردند؛ به ویژه نیروهای مسلح (وزارت دفاع، نیروی هوایی، نیروی زمینی، نیروی مقاومت، نیروی انتظامی و...) از جمله مراكزی بودند كه توجه ویژه ای در هدایت و پیشانی نوشت فراخوان های خویش، مبنی بر اولویت بخشی به این قبیل آثار داشتند و همچنان این عنایت و اولویت بخشی قابل رویت است؛ اما متاسفانه غالب این مراكز، نگاه حمایتی و تشكیلاتی مستمر را در شكل دهی و سامان بخشی تئاتر دفاع مقدس نداشته اند و فصلی و موسمی و گاه برای تشویقی گرفتن از مسئولان بالاتر سازمان دهی تبلیغی شده اند. ای كاش این قبیل سازمان دهندگان، حداقل تبلیغ ژورنالیستی و زودگذر را رها می كردند و به بنیادی ترین شكل، این گونه را هدایت كرده و قوام می بخشیدند.
باری تئاتر از جمله هنرهای مظلوم این دیار است و از آن مظلوم تر زیرشاخه تئاتر جنگ و دفاع مقدس است. تئاتر جنگ و دفاع مقدس نه به شكل مستقیم؛ اما به شكلی مثبت و تاثیرگذار رسالت های گوناگونی را به دوش كشیده و می كشد. گفتیم تئاتر در دوران هشت ساله دفاع مقدس كه خیل عظیم سلحشوران و جان بركفان، سلاح بركف در برابر خطوط منقش به بعثیون قرار داشتند، گاه برای تهییج روحیه و گاه برای ایجاد جوی دگرگونه و یا تفننی به كمك آنها می آمد تا قدری بر روحیه آنها بیفزاید و عزم جزمشان را راسخ تر و مسلح تر كند. تامل و تعمق بر تئاتر دفاع مقدس و شكافتن بارقه ها و شاكله های دراماتیك حظ برانگیز آن اهرمی است كه از سالیان گذشته مورد كندوكاو و تجربه بوده است. احداث و راه اندازی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس از زیرمجموعه های بنیاد روایت در جوار انجمن سینمای دفاع مقدس در كنار بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس از جمله نكاتی است كه نشان می دهد احساس نیاز برای سازماندهی این قبیل حركت ها وجود دارد. این انجمن، دومین مركز مورد توجه برای حمایت تئاتر دفاع مقدس است و در سال ۱۳۷۶ به همت نیروی مقاومت بسیج و تاكید مسئولان فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد شد كه قصد داشت تا تئاتر دفاع مقدس را به جایگاه درخور خود برساند؛ البته این تلاش كامل عینیت نیافت و دلایل متعددی در این باره قابل بررسی است كه به جای خود به آنها خواهیم پرداخت، اما پیش از هرچیز نیاز است كه تئاتر دفاع مقدس در گذشته و به ویژه حال ترسیم شود تا بهتر بتوانیم برای آینده برنامه ریزی استراتژیك ارائه كنیم. توجه به تئاتر دفاع مقدس به خودی خود و فی نفسه قابل قدردانی و ستایش است. همان گونه كه بارها شنیده ایم، مانایی هر چیز و هر فرهنگی در گرو ثبت آن است و بهترین ظرف مناسب برای این عمل، هنر است. قطعاً تئاتر به عنوان هنری بی واسطه، یك قدم از سینما و دیگر هنرها جلوتر و تاثیرگذاری و مانایی اش مطلوب تر است؛ زیرا جدا از آنكه تصویری است، نافذ هم هست. هر حركت فرهنگی، هزینه ساز است. عموم كشورهای پیشرفته غربی و اروپایی و به ویژه آمریكا، حركت های فرهنگی عظیمی را در سطح كلان طرح ریزی می كنند و عموم آنها را هم در ساختار هنر می گنجانند و محصول آن را به خورد جهانیان می دهند. جهانیان با تصور عوامانه می پندارند كه سودی عاید چنین كشورهایی نمی شود و هزینه هنگفتی بابت چنین تولیداتی صرف می شود. حقیقت این است كه آنها به گونه ای دیگر سودآوری و بازگشت هزینه ها را رقم می زنند و فی المثل با تبلیغ فلان شخصیت، سیل تولیدات ممهور به عكس و یا نشان این آدم ها و شخصیت ها را وارد بازار می كنند و درآمد بیشتری را در قیاس با سرمایه گذاری اولیه به دست می آورند و از سوی دیگر نیز فرهنگ خاصی را در اذهان جا می اندازند. در حقیقت تاثیر این فرهنگ مجانی در درازمدت برجا می ماند و الگوبرداری های جوامع گوناگون از فرهنگ كشورهای ذكر شده، نمونه ای از همین مسائل است و اضافه كنید به این جمع دگرگونی خودآگاه و ناخودآگاه جوامع را از یكدیگر. اگر خواهان مانایی و تاثیرگذاری درازمدت هستیم نباید از هزینه های گوناگون و كلان كه تاكنون از تئاتر كشور به خصوص تئاتر دفاع مقدس دریغ شده است، بهراسیم. اگر خواهان تئاتر متكی بر مفاهیم دفاع مقدس هستیم و قصد داریم گونه ای مستمر و جدی را ثبت كنیم باید همه جانبه (مادی و معنوی) از آن حمایت كنیم.ساختاری كه امروزه گربیانگیر تئاتر كشورمان شده، ساختاری غربزده و وارداتی است. اگر از زاویه دید غربی ها به ساختار مذكور نظر افكنیم، آن را معلول مقتضیات زمانی و مكانی خاص همان فرهنگ ها می یابیم و در حقیقت نیازها و انگیزه های هر جامعه ای به تناسب، ساختارهای موازی را شكل می دهند. این ساختارها هم درون متنی هستند و هم هیبت عینی دارند و در مجموع ریخت بیرونی و درونی اثر، متناسب با تعاریف جامعه، خواست ها، آمال و آرزوهای آن شكل می گیرد. به كارگیری چنین ریختی در جامعه ای كه خواست ها و انگیزه های متفاوت و دگرگونه ای با ما دارد، كمی غیرمنطقی به نظر می رسد و در نهایت موجب خلق آثاری ناهنجار، نچسب و خالی از اندوخته های ژرفگین می شود؛ بنابراین تئاتر دفاع مقدس به فرم و ریختی نیاز دارد كه با مفاهیم و اصالت های مستقر در آن همگونی داشته باشد. به دست آوردن این فرم و ریخت به سادگی میسر نمی شود. هر اقدامی در نخستین روزها و سال های تداومش با مشكلات عدیده ای روبه رو می شود؛ اما زمانی فرا می رسد كه مشكلات در حد نازلی ارائه می شود و آن زمان، وقتی است كه شاكله اصلی آن حركت پایدار شود. تئاتر به خودی خود در كشورمان مشكلات عدیده ای دارد و مسلماً و قطعاً تئاتر دفاع مقدس نیز از این مشكلات بی نصیب نمانده است؛ چنین است انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس. این انجمن و بنیاد حفظ آثار به عنوان منجی این گونه تئاتری باید در تعریف سرفصل خود مستحكم، علمی و مستدل اقدام كند و از همین زاویه، شكل یا اشكال موردنظر را به عنوان الگو ارائه دهند. این همه جز با پژوهش، تجربه، مباحثه مستمر و همكاری همه دستگاه های فرهنگی پدید نمی آید. همه این گفته ها نیز به درایت، آگاهی، مدیریت و حمایت مادی و معنوی مسئولان بازمی گردد.
یكی از آسیب های جدی تئاتر دفاع مقدس، این است كه هیچ جریان مستمری از آن حمایت نمی كند و اصلاً جریان مستمری به نام «تئاتر دفاع مقدس» وجود ندارد و اگر همین جشنواره نیز تعطیل شود (كه به همت برخی در شرف وقوع است!) دیگر اثری از آن باقی نمی ماند. مشكل این جشنواره و اساساً جشنواره های تئاتری كشورمان در این است كه راحت ترین راه برای اثبات وجود را در جشنواره برگزار كردن می دانند. این است كه ما انواع و اقسام جشنواره های تئاتری داریم؛ اما هرگز در طول سال با نمونه های آنها مواجه نمی شویم و مراكزی كه بانی این جشنواره ها و سرفصل های گوناگون تئاتر هستند، فقط در ایام جشنواره، پرطمطراق ظاهر می شوند و بعد هیچ اتفاق دیگری رخ نمی دهد. اگر جشنواره تئاتر دفاع مقدس، می خواهد دقیق ظاهر شود و رشد بالنده ای را رقم بزند باید در طول سال هم فعالیت داشته باشد. نشست ها، پژوهش ها و اجراهای مستمر در شهرهای مختلف می تواند به مطلوب شدن این گونه كمك كند. اینكه عده ای می گویند زمان جنگ گذشته و باید از این مفاهیم دوری كرد و جنگ طلب نبود، خواستی مشركانه است و آنها با اصل این دفاع مشكل دارند والا اگر همین افراد به كعبه آمالشان یعنی مغرب زمین رجوع كنند، می بینند كه سرشار از نمونه های سینمایی و تئاتری درباره جنگ های اول و دوم جهانی است. پس پرداختن به دفاع مقدس و مضامین آن، كهنه و بیات نیست. البته همین جا نیز یك آسیب شناسی خاص مطرح می شود و آن این است كه باید نگاه تحلیل گرایانه را چاشنی مضامین دفاع مقدس كرد. زمانی هنرمند برحسب تعهدش، سعی داشت كه به سبب شرایط روحی و عاطفی مخاطبانش كه در گیرودار جنگ بودند، بیشتر به امیدوار كردن، روحیه دادن و... بیندیشد و بر همین اساس نمایش هایش مضامین تبلیغی و تهییجی پیدا می كردند و رشادت و شهادت به عنوان الگوهای اصلی و برجسته در آنها مورد بررسی قرار می گرفت. زمان گذشت و حال پس از گذشت سال ها از وقوع دفاع مقدس، نیاز است تا به آسیب ها و قوت های جنگ نوع دیگری نگریست.البته نباید از نوع دیگر سوءتعبیر را نضج داد. برخی هستند كه همین مفر را برای آسیب رسانی به دفاع مقدس و ارزش های آن برمی گزینند. این افراد و این دیدگاه ها اساساً آسیب شناسی جنگ و دفاع مقدس را واژگونه جلوه می دهند و به سود شخصی می اندیشند و نه چیز دیگر. گذشت زمان، قطعاً نوع ارتباط را هم دگرگون می كند. با یك نگاه سطحی به حوزه كلمات و لغات مورد استفاده در گذشته و حال می توانیم دریابیم كه شماری از واژه ها منسوخ شدند و شماری دیگر پدید آمده اند. همین تغییر و تحول را می توان در مكانیسم جمله سازی و در نهایت نوع ارتباط آدم ها تشخیص داد. جدا از اینكه باید بر حسب مقتضیات زمانی و مكانی به تئاتر دفاع مقدس اندیشید از سوی دیگر گذشت زمان، دریچه جدیدی را برای نوع نگاه هنرمند باز می كند. اگر هم اكنون به كلاس های آموزش نظامی در رشته های علوم و فنون نظامی مراجعه كنیم، بخش های عمده ای از این كلاس ها كه در حوزه نظری و تاكتیك شكل می گیرد، شرح مبسوطی است از چگونگی پیروزی ها و شكست ها در حمله ها، تك ها، پاتك ها و... در حقیقت مدرسان این كلاس ها با گوشزد كردن نقاط مثبت و منفی یا نقاط قوت و ضعف، سعی دارند آینده نظامی را تضمین كنند و قطعاً آسیب شناسی حمله ها و جنگ ها جزء مسائلی است كه به آنها می پردازند و رویكرد این طرح و بررسی، ایجاد جو ناامیدی و یأس نیست، بلكه هدف این است كه آینده بیمه شود و در مواجهه با موارد مشابه، آموزش پیشگیری و نوع برخورد درست و سنجیده عرضه گردد. هدف این مدرسان از عرضه آسیب شناسی جنگ، فقط نبش قبر هم نیست، یعنی نمی گویند كه تاریخ را بازگو كرده باشند. تمام این آموزش ها و مرورها، رویكردی انسانی و آینده گرا دارد. حوزه تئاتر نیز به سبب همین فاصله و تغییر در نوع ارتباط، نیازمند بازنگری است. نیاز است كه آسیب شناسی جنگ در این حوزه نیز راه پیدا كند. فردی كه در ایام دفاع مقدس دست و پایش را از دست داده و هم اكنون مشكل معیشتی دارد و یا همسرش تاب و تحمل او را ندارد و... مسائلی است كه جدا از نعمت جنگ و دفاع مقدس قابل بررسی است. رزمنده ها در ایام دفاع مقدس با خدایشان معامله كرده اند و عقوبت خوش اخروی را برای خویش تضمین كردند؛ اما آیا همه در این راه با نگرش آنها همراه بودند؟ سایش عقاید، اُس و اساس درام است و تئاتر زمانی پدید می آید كه تضاد، تناقض، چالش و... خلق شود و یكی از همین شیوه ها، تضاربی است كه می تواند مابین آدم های نمایش در حوزه تئاتر دفاع مقدس به وقوع بپیوندد. پس نباید از آسیب شناسی جنگ هراسید، البته این همه نیازمند آدم های هنرمند متعهد است و نه كسانی كه این مفر را محل تخطئه قرار می دهند. اصولاً در حوزه تئاتر دفاع مقدس، شماری آن را به سبب اینكه ژست اپوزیسیون شان خدشه دار می شود، نمی پذیرند و از آن دوری می كنند. شمار دیگر نگاه تخطئه گر دارند و عموماً در قالب دوست و خودی وارد می شوند و در نهایت شیطنت خود را به گونه ای جاری و ساری می كنند. دسته سوم افراد متعهد و هنرمندی هستند كه در نهایت با تمام آسیب شناسی ها و طرح نقاط منفی و مخرب جنگ، نگاه آرمانی و متعالی دارند. اینجا است كه بحث اندیشه و محتوا مطرح می شود و نمی توان مابین اندیشه و شكل جدایی انداخت. هنرمند تلاش می كند تا با ابزار و اشكال متفاوت، اندیشه ای را متجلی كند و یا حداقل ذهن پرسشگر مخاطب را در راستای اهدافش به چالش وا دارد. تئاتر دفاع مقدس در نخستین رویكردش با مخاطب، بلافاصله اندیشه را به چالش در می آورد؛ یعنی مخاطب نخست به دنبال حرف و حدیثی كه در اثر دیده، می گردد و سپس به جذبه ها و اشكال و شقوق مد نظر می پردازد و آنها را مورد بررسی قرار می دهد.باری تئاتر دفاع مقدس در آغازین شكل ها باید نگاه ترویجی و تهییجی می داشت و سپس به رویكرد تاریخی نزدیك می شد؛ اما در برهه ای نیازمند است تا صاحب دیدگاه تحلیل شود. جنگ، نعمت بود و همین كه انسان هایی را به واكنش و تلاطم درونی و روحی و در نهایت استنتاج واداشت تا نسبت به آن عملی انجام دهند (بروند، بمانند، بجنگند، ستون پنجمی شوند و...) همین به تنهایی، ارزش های وافری دارد. پدیده ای كه ماهیت انسان ها را هویدا می كند و خود را با خود روبه رو می سازد در حوزه علوم انسانی و معرفتی، جایگاه رفیعی دارد. سالیان سال انسان ها تلاش می كنند و عرق ریزان روحی را شكل می دهند و یا كتاب ها و رساله ها می نویسند و می خوانند تا به چنین مرتبتی نائل شوند، اما هشت سال دفاع مقدس به یكباره چنین پتانسیلی را به وجود می آورد. تازه این بخش كوچك و جزیی از نعمت دفاع مقدس است. پس صورت مسئله هویدا است و نگاه آرمانی به دفاع مشخص ترسیم شده است و حال در ورای آن باید خود را بیمه كرد. نگاه تحلیلی از سوی هنرمند متعهد و بی غل و غش تضمین كننده احیای این طریقت است والا این گونه نمایش در نطفه خاموش می شود و وجوه گوناگون آن در حوزه های اجرایی و نوشتاری نضج پیدا نمی كند. این همه نیاز به جریان مستمر و آزمون و خطا دارد. دیكته نانوشته، غلط ندارد. باید درست و غلط باشد تا سنجش انجام گیرد و در نهایت به سمت تعالی حركت كرد. جشنواره فقط می تواند یك حركت تبلیغی باشد و یا در نهایت نشان دهنده بضاعت های موجود. همین جشنواره نیاز به آسیب شناسی دارد. یكی از سئوال های اساسی این است كه چرا پیشكسوتان و یا هنرمندانی كه در حوزه های دیگر صاحب منزلت هستند و حرف خاصی برای گفتن دارند در این عرصه حضور نمی یابند و اتفاقاً شماری از آنها در دسته سوم یعنی هنرمندان متعهد و دلسوز قرار می گیرند ولی هیچ كدام در این جشنواره ها حضور نمی یابند.آسیب شناسی این مسائل و رودررویی مسئولان فرهنگ كه در راستای تئاتر دفاع مقدس عمل می كنند با هنرمندان مشكل را قطعاً كاهش خواهد داد و اگر درصد شفاف بودن این بحث ها افزایش یابد، مسلماً راهكار های منطقی، درست و اصولی ترسیم خواهد شد.نكته دیگر و ختم كلام این است كه اگر خواهان این گونه نمایشی هستیم اگر می خواهیم فرهنگ دفاع مقدس باقی بماند، اگر اعتقاد داریم كه تئاتر می تواند این فرهنگ را در بین مردم زنده نگه دارد، اگر به وجوه شكلی و محتوایی این گونه نمایشی معتقدیم، باید برای آن سرمایه گذاری درازمدت كنیم تا تاثیراتش را در آینده مشاهده كنیم. نگاه مقطعی و باری به هر جهت مشكلی را حل نخواهد كرد. نگاهی كه فقط ساختاری تخت، یكسان و از پیش تعیین شده را می طلبد، آثاری خشك و بی روح را پدید خواهد آورد.

مهرداد رایانی مخصوص
منبع : روزنامه شرق