یکشنبه, ۱۵ مهر, ۱۴۰۳ / 6 October, 2024
مجله ویستا
داریوش قرهزاد
شاید داریوش قرهزاد در نمایشگاه نقاشیهایش که هفته گذشته در نگارخانه دی برگزار شد، ترجیح دهد که آثارش بیشتر از آنکه کنایهها و نشانههایی از آثار معترض اجتماعی داشته باشند، به آثار نقاشانی همچون هاکنی و وارهول منتسب شوند و یا حتی قابل تعمیم به هیچ مرجعی نباشند. این آثار جدا از تفاوت موضوعی بارزی که با آثار نامبرده دارند و مهمتر از آن به دلیل استفاده از نوشتههای فارسی و حتی فیگورهای آشنا و کلیشه شده در نقاشی امروز، قبل از آنکه بخواهند ملاک سنجش و مقایسهای محسوب شوند مخاطب را با خود به سمت نقض این سنجش پیش میبرند.
قرهزاد با عنوانی که به آثارش میدهد آنها را «فیگوراتیو چند فضایی» مینامد و خواسته یا ناخواسته سعی کرده این آثار نه به رگههای موجود اجتماعی در جامعه خودمان (چیزی که البته از شعار فراتر رود) بلکه به آثار غربیتر متصل باشند و همه این موارد را با استفاده از المانهای وام گرفته از فضای اطراف و ترکیب آن با عناصر قراردادی در ذهن خودش انجام داده است. اینکه چنین نگاهی از کجا میآید و کدام ابزار برای بیان آن به کار برده میشود در نهایت قرار است در جهت تکامل یکدیگر گام بردارند، نه اینکه چنین دوگانگی مرزبندی شده در به کارگیری عناصر و حتی در شکل اجرا در آثار قرهزاد زیاد دیده میشوند.
از یک سو او عناصری را به کار میبرد که بیشتر تصویری و استعاریاند. علائم راهنمایی و رانندگی، نردههای آهنی با رنگهای ثابتشان و پیامهای اخطاردهنده و علائم اختصاری و چند مورد دیگر از جمله این عناصرند که به دلیل خصوصیاتشان و آشنایی در ذهن مخاطب، در انتقال پیام سریعتر از دیگر عناصر موجود در اثر عمل میکنند. از سوی دیگر هم او به عمد در آثارش قصد در چینش عناصری دارد که از جنس تمهید نقاشانه است و به همین دلیل خاصیت تصویر بودنشان را از دست داده است. آنها را هم فضاهای دریچهای رو به داخل کارها و یا بخشی از گیاهی با شاخ و برگهایش در این آثار فرض بگیرید. طبیعی است که بتوان بازیهای بصری نقاشانه را در یک اثر محق دانست (باز هم همانطور که در آثار هاکنی و وارهول شاهدیم) اما در کنار این بازیهای بصری، هر اثر نقاشی، ظرافتی را از جنس نقاش خودش طلب میکند؛ ظرافتی که به هر دلیل در آثار قرهزاد (البته در مواجهه با اصل اثر) موجود نیست. این آثار در فضای نمایشگاهیشان این سوال را ایجاد میکنند که چرا قرهزاد از مدیوم نقاشی برای بیان آنچه میخواسته استفاده کرده و حتی به سراغ استفاده از ابزارهای سنتی این مدیوم مثلاً نقاشی بر روی بوم رفته است.
با دیدن این آثار از نزدیک و ابعاد آنها مخاطب به این نتیجه میرسد که این استفاده تنها به واسطه ابعاد واقعیتری است که مدیوم نقاشی و بومهای بزرگ در اختیار نقاش آنها قرار داده است. کافی است نگاهی به کاتالوگ این نمایشگاه بیندازید. تصویری که از آثار روی دیوار این نمایشگاه موجود است هم دارای همان کارکرد و تاثیرگذاریاند و هم اینکه به مدد تکنیکهای چاپ، پختهتر، جاافتادهتر و دارای رنگبندی متناسبتری هستند. نه اینکه قرار باشد تکتک آثار این نمایشگاه را از نظر اجرا زیر سوال ببریم، اما در حالتی که گفته شد چه نیازی به استفاده از ابعاد بزرگ در آثار این نمایشگاه حس میشود؟ با تاکیدی که خود نقاش بر نقاشی بودن آثارش دارد و البته این پیشفرض که آنها تکثیرپذیر هم هستند و حتی میتوان ابعادشان را کوچک و بزرگ کرد و حتی کادر را تنها بخشی از اثر در نظر گرفت، تضاد دیگری برای این نمایشگاه رقم میخورد.
این آثار نه به واسطه تماس مستقیم مخاطب (که به دلیل ضعفهای اجرایی و رنگبندیهای ناهمخوان این امکان از مخاطب سلب میشود) بلکه به واسطه فاصلهای که با مدیوم فضاساز دیگری همچون عکس ایجاد شده است ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کرده و در همان کوچکیشان حرفهای بیشتری برای گفتن دارند. جدا از همه اینها نوع دیگری از تکثیرپذیری به واسطه بسط المانهای تصویری و نوشتاری در کل آثار قرهزاد به چشم میخورد.
با این شکل برخورد، آثار او به سمت یک کلاژ تصویری پیش میروند که در بخشی از این کلاژ، عناصری ساده در کوتاهترین زمان ممکن پیامی را منتقل میکنند و در نقطه مقابل آن پسزمینهای طرح زده شده که به واسطه وجود رنگهای واقعیتر و ملموستر خصیصههای تصویری و موضوعی خود را به مرور به دست آوردهاند و قرار است، همانقدر زمان را برای درک بگیرند. تلفیق این دو بخش در یک جا خواهناخواه یکی از آنها را به عنصر تزئینی و زائد اثر تبدیل خواهد کرد. شکل استفاده قرهزاد از علائم به منظور ایجاد ترکیببندی مناسب و کنترل نگاه مخاطب است اما در دیوارهای آثارش که به وضوح سعی در دیوار واقعی بودن دارند، شلوغیها و رنگبندیها و استفاده از این همه نوشته، مخاطب را در بازخوانی اثر دچار اشکال میکند. به همه این موارد فیگور را هم اضافه کنید. کدامیک از اینها در اولویتند و از مجموعه آنها میتوان به یک اثر واحد رسید؟ نمایشگاه قرهزاد بیش از آنکه نمایشگاه نقاشی باشد، نمایشگاه نقاش است. تکیه قرهزاد بر اسم، امضا و پرترهاش در آثار این نمایشگاه و در آنجا که این موارد با هیچکدام از نوشتههای دیگر دیوارهایش همخوان نیست نمایشی بودن آثار را بیشتر جلوه میدهد و دوگانگیها را بیشتر میکند. در کنار همه اینها به این فکر کنید که قرهزاد در مسیر نقاشیهای به نمایش درآمدهاش دست خود را برای مخاطب اثرش رو کرده است. دیوار قرار است عنصر شکننده و تاثیرگذار فضا باشد، نشانهها همان کارکردی را دارند که به آن اشاره شد و در صورت تمایل نقاش، فیگور هم به کار اضافه میشود.
این حالت آنجا به اوج خود میرسد که برای هر یک از این سه عنصر گفته شده در آثار میتوان نقاش دیگری را جز قرهزاد متصور شد و عنصر دیگری را به جای هر عنصر موجود به کار برد. مثال اینکه چه اشکالی دارد که جای فیگور را با تابلوی راهنمایی و رانندگی عوض کنیم؟ قرهزاد در دیوارهایش آزادانه عمل کرده و وقتی گرفتار قراردادهای بصری و اجرایی علائم و فیگورهایش میشود به گونه دیگری رفتار میکند. شاید قرهزاد در آینده ترجیح دهد آثارش بیشتر دیوار باشند تا نقاشی؛ اما مطمئناً قرار نیست به دیواری سفید یا سیاه شده از نوشتههای روی آن برسیم. هر چه نباشد او به خوبی در نمایشگاهش در نشان دادن دیوار (در رنگ و بافت و...) موفق بوده است.
کیانوش نوری
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست