شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا
راههای خروج نشریه «محله» از بن بست نشریه «محله» اطلاعرسانی برای زندگی در محله.
هیچ نشریهای در جهان با حدس و گمان و سلیقه شخصی گردانندگان آن متولد نمیشود. پدیدآورندگان هر نشریه، گرچه با تكیه بر دانش روزنامهنگاری حركت خود را آغاز میكنند، اما قبل از حركت، مخاطب خود را شناختهاند و با برنامهریزی، كلید را به چرخش در میآورند. برنامهریزی مبتنی بر مخاطبشناسی در هر حوزه از فعالیت روزنامهنگاری، اساس و پایه انتشار، نشریات است. در جامعه ما حدود دو هزار نشریه، انتشار مییابد اما شمارگان آن در كشوری كه هفتاد میلیون جمیعت و دستكم ۵۰میلیون باسواد دارد جمعاً از ۲ میلیون فراتر نیست. چرا كه ابتدا نشریه، منتشر میشود و سپس گردانندگان آن به دنبال مشتری میگردند و این دور باطل همچنان ادامه دارد. اخیراً نشریاتی با عنوان نشریه «محله» (ضمیمه یكی از نشریات) در تهران چاپ و توزیع میشود كه باید آن را حركتی مثبت تلقی كرد، از این جهت كه نخستین نشریات محلی است. اما بررسی چندین شماره آن در مناطق مختلف نشان میدهد كه این نشریه نیز برنامهریزی قبلی نداشته و صرفاً به انتشار آن توجه شده، بیآن كه مخاطبشناسی صورت گرفته باشد.در این مقاله ابتدا ویژگیهای نشریات «محله» و سپس تجزیهوتحلیل یكی از شمارههای آن ـ بهطور تصادفی انتخاب شده است ـ ارایه میشود. در ردهبندی نشریات از نگاه پیر آلبر ۱ «مطبوعات ادواری محلی» چنین تعریف شده است: «این نشریات ۲ یا ۳ شماره در هفته منتشر میشوند و تیراژ اندكی دارند، در عوض از لحاظ تیتر بسیار غنی هستند. در حقیقت این نشریات مكمل روزنامههای یومیه هستند و میتوان به آنها، روزنامههای محلات را هم ـ كه در شهرهای بزرگ انتشار مییابند و معمولاً به رایگان از جانب شهرداریهای محل برای ساكنان محله ارسال میشوند ـ اضافه كرد». البته میتوان نشریات محلی را در شعبه دیگری از نشریات قرار داد، چرا كه هر پدیده رسانهای ویژگیهای خود را میطلبد. در یكی از تقسیمبندیهای روزنامهنگاری، ابتدا نشریات كشوری و بینالمللی و در زیر مجموعه آن نشریات منطقهای، استانی، شهری، محلی (منطقه شهری) و روستایی قرار میگیرند و صرفاً ادواری نیستند و میتوانند به صورت روزانه (یومیه) هم منتشر شوند. بدینترتیب نشریات شهری در دایرهای وسیعتر و نشریات محلی در شعاع محدودتر (منطقه شهری) انتشار مییابند كه مخاطب ویژه اطلاعرسانی خاصی را دارا هستند.
با توجه به این تقسیمبندی برای انتشار هر نشریه باید از چهار منظر به مخاطب نگاه كرد:
۱. گروه اجتماعی
۲. سن مخاطب
۳. سواد مخاطب
۴. جنسیت مخاطب
مطبوعات شهری آن هم در كلانشهرها (نظیر تهران) از این چهار منظر محدودیتی ندارند، اما در مورد نشریات محلی باید گروه اجتماعی، سن، سواد و جنسیت مخاطب را در نظر گرفت. مخاطب نشریه محلی در مناطق مختلف شهری از جهت مخاطب تفاوتهایی دارد و باید گروههای اجتماعی ساكن در آن محله را لحاظ كرد، هر چند كه ممكن است سن مخاطبان در همه نقاط شهری تفاوت اندكی داشته باشد، اما جنسیت مخاطب و سواد آن در برخی با یكدیگر تفاوت دارد. مثلاً در برخی مناطق بانوان مشتری نشریات محلی هستند و در برخی مناطق صاحبان حِرفَ كه عمدتاً مردان هستند، به این نشریات توجه بیشتری دارند. طبیعی است كه قبل از انتشار نشریات محلی باید در دو تا سه مرحله نظرسنجی صورت گیرد تا محتوای نشریه با تمایل مخاطب وفق پیدا كند: نكتهای كه گردانندگان نشریات در ایران اصولاً به آن توجهی ندارند.
ویژگی نشریات محلی
در مبانی وسایل ارتباط جمعی، اطلاعرسانی در جهت آگاه كردن مخاطب ركن اساسی است. به همین دلیل است كه اكثر روزنامههای جهان صبحها منتشر و توزیع میشود تا مخاطب در اولین مرحله از فعالیت روزانه از آنچه در پیرامون او میگذرد از طریق روزنامهها آگاه شود و مخاطب بتواند در روند تصمیمگیری روزانه خود از آگاهیهای به دست آمده، استفاده كند. بدینجهت است كه در جوامع پیشرفته «روزنامه با صبحانه» یك عادت شده است و بهطور عام نشریات در سبد روزانه خانوارها جای خود را یافته است. هدف، مقایسه بین مخاطبان مطبوعات در ایران با دیگر كشورهای جهان نیست چرا كه به دلایل مختلف تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هنوز مردم روزنامه با صبحانه را باور ندارند، گرچه نشریات نیز نتوانستهاند «آگاهی» را در خمیره زندگی روزمره قرار دهند و به توسعه و انتشار آن بپردازند. به همین دلیل خواندن یا نخواندن روزنامه در زندگی اكثر افراد تأثیر خود را نگذاشته است. این نكتهای است كه در هر حال یك نشریه محلی از جهات مختلف باید به آن توجه داشته باشد تا به عنوان یك لازمه زندگی مورد استفاده قرار گیرد. بدین معنی كه هر شخصی كه برای كار روزانه، خرید، مدرسه رفتن، تهیه مایحتاج و... از منزل بیرون میآید با آگاهی و اطمینان گام در كوچه و خیابان محله بگذارد زیرا قبل از خروج از خانه، اطلاعات ضروری و آگاهیهای لازم را از نشریه محلهاش به دست آورده است.
محتوای نشریات محله
ركن اساسی نشریات محلی را محتوای آن تشكیل میدهد، هر چند كه قطع و اندازه، رنگآمیزی، عكس و صفحهآرایی هر یك نقشهای تعیینكنندهای در جذب مخاطب میتواند، داشته باشد.
در نشریه محله باید به این سه اصل توجه كرد:
۱. اطلاعات محلی
۲. خبرهای محلی
۳. راهنمایی
۱. اطلاعات محلی
ویژگی شهرهای بزرگ در این است كه با توجه به ساكنان هر منطقه، سلایق، علاقهمندی و توجه آنان به دانستن با هم تفاوت دارد. این تفاوت حتی در شرایط جوّی نیز خود را نشان میدهد. ممكن است در یك صبح زمستانی در محلهای باران ببارد، محله دیگر شاهد ریزش برف باشد و محلهای با آفتاب صبح خود را شروع كند. به همین دلیل ارایه اطلاعات محلی با توجه به چهار منظری كه به آن اشاره شد (گروه اجتماعی، سن، سواد، جنسیت) شكل میگیرد. این اطلاعات نیز در هر شماره از نشریه باید منتشر شود، چه تغییری در آن صورت گرفته باشد یا خیر.
مواردی از آن چنین است:
ــ میزان آلودگی هوا در منطقه یا هوای پاك
ــ درجه حرارت و رطوبت در صبح انتشار نشریه تا ۲۴ ساعت بعد
ــ ساعات حركت اتوبوسها در ایستگاهها و قیمت بلیت
ــ ساعات حركت مترو، ایستگاه مترو، قیمت بلیت
ــ نشانی ایستگاههای تاكسی شهری یا خطی یا... همراه با قیمت
ــ گذرگاههای پر ترافیك یا خلوت
ــ اقدامات عمرانی (ساخت و سازهای عمومی، پلسازی، اسفالت و...) و احتمال راهبندان یا انسداد خیابانها به دلیل اقدامات عمرانی
ــ نشانی مراكز خرید، فروشگاهها، میادین میوه و ترهبار و ضرورتاً ذكر قیمت اجناس و كالاها
ــ چاپ نقشه محله (منطقه) با ذكر جزئیات
ــ آدرس و تلفن شركتهای خدماتی از جمله آژانس كرایه اتومبیل، تاكسی تلفنی و...
ــ آدرس و تلفن كلانتری، راهنمایی و رانندگی با ذكر خدمات و اقداماتی كه میتوانند انجام دهند.
ــ آدرس، تلفن و معرفی بیمارستانهای عمومی و تخصصی، درمانگاهها، اورژانس و ساعات كار آنها و نحوه پذیرش
ــ آدرس و تلفن پزشكان و ذكر تخصص آنها در محله
ــ آدرس و تلفن آتشنشانی و امداد
ــ تلفن مراكز خدمات عمومی نظیر آب، برق، تلفن، گاز، پست و نحوه امداد رسانیها
ــ آدرس و تلفن شهرداری منطقه و محلهها
ــ آدرس بوستانها
ــ آدرس و تلفن كتابخانههای محله
ــ آدرس و تلفن هتلها و محلهای اقامتی
ــ آدرس و تلفن رستورانها و...
ــ درج برخی از قوانین شهرداری، راهنمایی و رانندگی و امور انتظامی و قضایی و... كه مورد نیاز مردم محله یا زمان مراجعه به آن مراكز باید بدانند.
۲. خبرهای محله
با توجه به ارزشهای خبری به ویژه ارزش مجاورت (جغرافیایی و معنوی) خبرها و رویدادهای یك محله برای ساكنان آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.به عنوان مثال اگر سرقتی از خانهای صورت گرفته است نباید آن را نادیده گرفت یا این احتمال را دارد كه اگر خبر درج شود، ممكن است، اهالی محل احساس ناامنی كنند، بلكه برعكس باید خبر را منتشر كرد و راهكارهای جلوگیری از سرقت را از قول مسئوولان امنیت محله (كلانتری) یا آسیبشناسان، باز گفت تا ساكنان محله با تدبیر و آرامش، مانع از بروز سرقتهای بعدی شوند. اخبار حوادث اگر با رعایت مهندسی دقیق تهیه، تنطیم و انتشار یابد به آگاهی و هوشیاری مخاطبان منجر میشود.
در هر حال باید رویدادهای خوش و ناخوش محله در نشریه محله انعكاس یابد، رویدادهایی نظیر:
ــ سرقتها و راههای جلوگیری از تكرار آن و ذكر اقداماتی برای تأمینامنیت بیشتر.
ــ احتمال خرابی ساختمانهای فرسوده و هوشیار كردن ساكنان منزل و محله.
ــ اخبار مربوط به حفاریها به هر دلیل (لولهگاز، برق، تلفن و...).
ــ انسداد كوچه و خیابانها به دلیل اقدامات عمرانی یا دلایل دیگر.
ــ اخبار خدمات شهرداری و برزنها (اسفالت، ترسیم، روكش، جدول نهرها، بازسازی پیادهروهاو...)
ــ اخبار رویدادهای كلانتریها
ــ اخبار مربوط به دادسراهای محله
ــ و...
۳. راهنماییها
در كنار ارایه اطلاعات محله و اخبار، راهنماییها نیز لازم است صورت گیرد. راهنماییها نباید از منظر پندواندرز باشد، بلكه همین راهنمایی و توصیه را میتوان از قول كارشناسان معتبر ارایه داد و گاه بهطور غیرمستقیم در قالب گزارش، مصاحبه و خبر در نشریه به چاپ رساند. حتی گاهی چاپ یك عكس میتواند راهنمایی لازم را ارایه دهد. این راهنماییها چه در زمینه نحوه زندگی در محله، نحوه برخورد با همسایگان یا هنگام مراجعه به مؤسسات و ادارات باشد یا تقسیمبندی زبالهها و منفك كردن آنها و... باید در نحوه زندگی مردم محله تأثیرمثبت بگذارد و انسجام مردم را كه در یك منطقه زندگی میكنند، دوام و بقا بخشید.
انتشار نشریات محله در ظاهر كار آسانی جلوه میكند، اما به واقع كار دشوار و درعین حال اگر به صورت حرفهای و تخصصی با مشخصههای ذكر شده، انتشار یابد در آموزش شهروندان، بالابردن فرهنگ زیستی و بهسازی مناسبات اجتماعی تأثیر شگرفی خواهد داشت. جامعهشناسان، خانواده را منشأ اصلی آموزش، تربیت و شخصیتسازی افراد جامعه میدانند، نشریات محله اگر بتوانند به درون خانوادهها راه یابند، مكمل چنین نقشی خواهند بود.
تجزیه و تحلیل یك شماره از نشریه محله
در زمستان سال ۱۳۸۳ یكی از دانشجویان كه در یكی از نشریات محله كار میكرد، از من خواست نظرم را درباره نشریات محله بگویم. یكی از شمارههای این نشریات را بهطور تصادفی ورق زدم و به بررسی آن پرداختم. قصد داشتم در تجزیه و تحلیل اندامشناسی ۲ و همچنین روش «مقدارسنجی» ۳ براساس شیوه «برنارد برلسون» ۴ و در تجزیه و تحلیل محتوایی ۵ و سنجش همبستگی ۶ پیامها از شیوه «چارلز آزگود» ۷ بهره بگیرم كه نیاز داشت چندین شماره را مورد بررسی قرار دهم و این وقت زیادی میطلبید.بنابراین فقط یك شماره را به روشهای یاد شده، بررسی كردم. در بررسی یك شماره از نشریه ۱۶ صفحهای محله (منطقه...) صفحاتی را گزینش و از نظر اندامشناسی و محتوایی تجزیه و تحلیل كردم و البته از مباحث تكراری نیز صرفنظر نمودم.
ــ صفحه اول:
در بالای صفحه هفت تیتر با حروف ریز قرار گرفته كه مربوط به مطالب صفحات داخلی است اما صفحه آن مشخص نشده است و مخاطب نمیداند هر تیتر (عنوان) مربوط به كدام صفحه است. در بالا لوحه (Felag) نشریه و كنار تیترها عكس جوانی قرار دارد كه كبوتری در دستهای اوست و آن نیز مشخص نیست در كدام صفحه و مربوط به كدام مطلب است. مخاطب باید صفحاتی را ورق بزند تا در صفحه ۱۱ متوجه شود چرا عكس در صفحه اول چاپ شده است. عكس اصلی صفحه اول به قطع و اندازه (۲۰*۲۱ سانتیمتر) بزرگراهی را نشان میدهد كه سه مأمور راهنمایی و رانندگی برخلاف جهت حركت خودروها، راه میروند.شرحی به این مضمون در كنار عكس (سمت چپ) نوشته شده: «بزرگراه رسالت ـ جنب مصلی ـ ۲۱ بهمن ـ ساعت ۳۰/۱۱». همراه با نام عكاس. در مورد این عكس نیز هیچ مطلبی در صفحات داخلی وجود ندارد و مفهوم عكس نیز برای مخاطب روشن نمیشود. چرا كه میتوان چند هدف از چاپ عكس در نظر گرفت:
۱. مأموران راهنمایی و رانندگی برخلاف حركت خودروها حركت میكنند و این معنی در ذهن متبادر میشود كه حركت مأموران برخلاف حركت عادی خودروهاست. همچنین میتوان این معنی را دریافت كه حركت خلاف حركت خودروها، هشدار به مردم پیاده است كه در بزرگراهها باید برخلاف حركت خودروها، راه بروند، چرا كه ایمن میشوند. مشخص نیست آیا عكس خبری است یا تزیینی. چرا كه اگر عكس خبری باشد باید درباره آن شرح مناسبی نوشت و اگر تزیینی است دلیل چاپ آن هم باید مشخص شود. در نتیجه این پرسش در ذهن مخاطب شكل میگیرد.: «این عكس چه آگاهی و خبری را میرساند كه مخاطب باید از آن آگاه شود. زیرا تصویر و عكس از نظر بصری معانی متفاوتی را برای مخاطب پدید میآورد كه ممكن است با عقیده و نظر گردانندگان نشریه متفاوت باشد. این كه برخی معتقدند عكس شرح و یا مطلب توضیحی نمیخواهد نگاهشان ژورنالیستی نیست البته ممكن است عكاسان و هنرمندانی باشند كه ماهیت عكس در مطبوعات را نمیدانند.
صفحه ۲: مقاله
در صفحه ۲ یك «سرمقاله»، «سه خبر»، یك «آگهی تسلیت»، و یك «تصحیح و پوزش» به چاپ رسیده است. در بالای ستون سرمقاله یك نقشه از منطقه... قرار داده شده است. سرمقاله كه آینه اندیشه گردانندگان نشریه است نوعی حمله به مخاطب و سرزنش اوست. ابتدا به متن مقاله و سپس به تجزیه و تحلیل آن میپردازیم.
مسئول باشیم
معمولاً وقتی در زندگی روزمره خودمان با مشكلی مواجه میشویم، اولین كاری كه میكنیم این است كه دنبال مقصر میگردیم. اگر به علت ترافیك دیر به محل كارمان میرسیم، اگر كوچه و خیابان تمیزی نداریم، یا اگر ساعت حركت مترو منظم و دقیق نیست، دنبال مقام مسئولی میگردیم تا مشكل را به او ارجاع دهیم.
عدهای معمولاً در این هرم شهری خود را مصرفكنندهای متوقع فرض میكنند كه مسئولیتی جز استفاده از امكانات موجود ندارند. این جماعت در حالت عادی فقط مرجعی را میخواهند تا گلایه كنند؛ در صورتی كه مدتهاست جمله «شهر ما خانه ما» یك شعار واقعی شده كه در شعور اجتماعی تفسیر شده است و برای این كه شهری با آرامش خانه داشته باشیم، باید همه با هم اول مسئول آنچه داریم باشیم و بعد مصرفكننده. چندماه پیش به اتفاق دوستان در میزگرد همشهری محله میزبان اهالی خیابان بهارشیراز در پارك بهارشیراز بودیم. اغلب كسانی كه مهمان ما بودند پدربزرگها و مادربزرگهایی بودند كه هر روز زیر درختهای پارك دور هم جمع میشدند. بزرگترین مشكل آنها نبود سرویس بهداشتی عمومی در پارك بود. طبق روال كارمان در تدوین گزارش آن میزگرد مشكل آنها را انعكاس دادیم، كه در نتیجه بعد از یك ماه به همت مسئولان شهری در پارك اشاره شده ساختمان سرویس بهداشتی ساخته شد و به بهرهبرداری رسید. آنها به وظیفهشان عمل كردند و مشكلات ما را شنیدند و تا آنجا كه میتوانستند آن را حل كردند، اما من و شما به عنوان شهروند به وظیفهمان عمل نكردیم. طبیعی است اگر شهر ما خانه ما باشد باید در نظافت همه جای آن بكوشیم. متأسفانه چند هفتهای است كه سرویس بهداشتی پارك بهارشیراز به پاتوقی برای معتادها مبدل شده است و اگر از حق نگذریم هر یك از ما در آلودگی این مكان سهیم هستیم. ] ! [ تفسیر این كه یك معتاد در جامعه چه جایگاهی دارد در متن كوتاه ما نمیگنجد، اما آنچه مبرهن است تبدیل شدن یك مكان عمومی به پاتوقی ناسالم است كه جرأت نمیكنیم، با فرزندانمان از كنار آن بگذریم. چرا كه سرنگهای كنار دیوار این ساختمان هر آنچه را روزها و ماهها در تربیت فرزندانمان، به اصطلاح پنبه كردهایم، رشته میكند. ] ؟ [ كاش هر لحظه یادمان باشد كه شهر ما خانه ماست. معاون سردبیر»تجزیه و تحلیل سرمقاله
صرفنظر از این كه اركان مقالهنویسی به ویژه «وحدت موضوع» و «انسجام» در سرمقاله رعایت نشده است، سرمقاله دارای نقایص نوشتاری است، محتوای آن نیز تناقض شگفتی دارد. سرمقاله به نبود سرویس بهداشتی در یك پارك میپردازد و سپس به این نكته اشاره میكند كه مسئولان شهری پس از درج گزارش این نشریه سرویس بهداشتی احداث كردهاند: «بعد از یك ماه به همت مسئولان شهری در پارك اشاره شده ساختمان سرویس بهداشتی ساخته شد و به بهرهبرداری رسید». نویسنده سرمقاله ظاهراً نمیداند كه طرح احداث پارك در هر نقطه شهر بدون سرویس بهداشتی خود یك نقیصه بزرگ است و این كه بعد از مدتها مسئولان شهری به وظیفه خود عمل كردند، كوتاهی و نقص خود را جبران كردهاند و قرار نیست منت بر شهروندان بگذارند. نكته شگفتانگیز دیگری كه در این سرمقاله وجود دارد این است كه سرمقالهنویس مینویسد محل سرویس بهداشتی به محل تجمع معتادان تبدیل شده و سرنگهای آنان در محل به جا مانده است و سپس شهروندان را خطاب قرار میدهد: «متأسفانه چند هفتهای است كه سرویس بهداشتی پارك... به پاتوقی برای معتادها مبدل شده است و اگر از حق نگذریم هر یك از ما در آلودگی این مكان سهیم هستیم.» مخاطب با خواندن این سرمقاله مبهوت میماند كه چه سهمی در تجمع معتادان و به جا ماندن سرنگهای آلوده آنها دارد؟ به قاعده وظیفه جمعآوری معتادان با شهروندان نیست و چرا باید وظیفه و مسئولیت نیروی انتظامی یا بهزیستی یا ستاد مبارزه با موادمخدر به گردن او گذاشته شود؟
و سرمقالهنویس سرآخر مینویسد: «چرا كه سرنگهای كنار دیوار این ساختمان هر آنچه را روزها و ماهها در تربیت فرزندانمان به اصطلاح پنیه كردهایم، رشته میكند....» و در همین جملههای آخر اشتباه فاحش «پنبه كردهایم، رشته میكند» را مرتكب میشود. در حالی كه اصل این عبارت این است: آنچه رشتهایم، پنبه شد. وقتی سرمقاله نشریه كه آینه تمامنمای افكار و اندیشه گردانندگان نشریه است این چنین باشد، طبیعی است كه مخاطبان را در وهله اول با ابهام و سردرگمی مواجه میكند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اخبار
در صفحه ۲، دو خبر نیز به چشم میخورد كه ساختار آنها با معیارهای خبرنویسی همخوانی ندارد و اگر فرض شود كه به سبك هرم وارونه نوشته شده در یكی از خبرها تعداد كلمات در پاراگراف اول (لید) در یك خبر سه پاراگرافی به ترتیب، پاراگراف اول ۳۷ كلمه، پاراگراف دوم ۵۳ كلمه و پاراگراف سوم ۲۳ كلمه است.
اطلاعرسانی
یكی دیگر از نوشتههای صفحه ۲ مربوط به اطلاعرسانی درباره یك نمایشگاه عكس تئاثر است كه در دو پاراگراف طولانی نوشته شده و فقط در پاراگراف اول آن ۶۰ كلمه به كار رفته است.
تصحیح و پوزش
در بخش تصحیح و پوزش ۳ اشتباه شماره ۴۷ نشریه در صفحات ۴،۶،۷ اصلاح شده است.
تسلیت
یك آگهی تسلیت به همكار نیز در صفحه ۲ چاپ شده كه ۵/۸ درصد از كل صفحه را به خود اختصاص داده و از ۱۲۶ واژه بهرهگیری شده است.
صفحه ۳
در صفحه ۳ نیز ۳ مطلب با عناوین «منزل نو مبارك!» ـ «سنگینترین ترافیك در چهارراه نظامآباد» و «گرفتن گذرنامه» به چاپ رسیده است كه مطلب اول درباره اسكان كارگران فصلی، مطلب دوم درباره ترافیك به علت حركت دستههای عزاداری (ایام محرم) و مطلب سوم درباره نحوه گرفتن گذرنامه است. گر چه هر سه مطلب نوعی اطلاعرسانی بهشمار میرود ولی نحوه نوشتن آنها با معیارهای روزنامهنگاری هماهنگ نیست.به عنوان مثال در مطلب «منزل نومبارك!» كه در دوپاراگراف نوشته شده یك پاراگراف ۶۵ واژه و در پاراگراف دوم از ۱۹۸ واژه تشكیل شده است كه هم از نظر بصری و هم از جهت خواندن، مخاطب را با مشكل روبهرو میكند. دو مطلب دیگر نیز همین ایراد را از نظر روزنامهنگاری داراست.
صفحه ۴
صفحه ۴ به یك گزارش با روتیتر: «شهردار منطقه ما در ولنجك» و تیتر «حال گرم با هوای سرد» اختصاص دارد كه ورودی آن و ۴ پاراگراف بعدی با حدود ۱۷۰ كلمه مربوط به شهردار منطقه است كه برای بازدید به آسایشگاه ثارالله ولنجك رفته است. ورودی گزارش این چنین است: «زمان، یكشنبه ساعت ۱۰ صبح. مكان، آسایشگاه ثارالله ولنجك. مهمانان: مهندس... شهردار و... مدیر روابطعمومی منطقه... به همراه خبرنگار همشهری محله. در یك قسمت از پنج پاراگراف گزارش نیز آمده است: «مهندس... پس از یك هفته بارش برف و سرما در منطقه... دیدار گرم و خاطرهآمیزی با جانبازان این آسایشگاه داشت...» در این گزارش به هیچیك از اصول و تكنیكهای گزارشنویسی در مطبوعات، توجه نشده است. عدم انسجام پاراگرافها، نثر ناهمگون، بیتوجهی به توصیف و تصویرسازی از گزارش، مطلبی سست به وجود آورده است كه میتوان آن را صرفاً تبلیغی غیرحرفهای برای شهردار منطقه دانست. سه عكس در ابعاد ۸*۱۰ سانتیمتر نیز همراه گزارش به چاپ رسیده كه دو عكس مربوط به شهردار منطقه و مدیر روابطعمومی در حال دست دادن با دو نفر از جانبازان و تصویر سوم یك جانباز را بر روی تخت نشان میدهد بدون شرح عكس و منبع عكس.
صفحات دیگر
از صفحه ۵ تا ۱۵ نشریه ۱۱ مصاحبه و سه یادداشت به چاپ رسیده و صفحه آخر (صفحه ۱۶) گزارش تصویری از یك روز برفی بدون شرح عكس است.
بهطور كلی از همه صفحات (۱۶ صفحه):
ــ آگهی تجاری ۷۵/۱۲ درصد
ــ عكس ۲۵/۲۵ درصد
ــ متن و كلیشهها ۶۲ درصد
را تشكیل میدهد كه سهم اطلاعرسانی و خبر در مجموع حدود ۶/۲ درصد است و توصیهها صفر درصد را تشكیل میدهد. با توجه به بخش اول گفتار، نشریه محله كه باید بر مبنای اطلاعرسانی، خبر و توصیهها و راهنماییها برای اهل یك محله باشد از این خصوصیات عاری است.
پینویسها:
۱. پیر آلبر، استاد تاریخ انستیتوی مطبوعات فرانسه، در كتاب «مطبوعات» (Le Presse) به این موضوع پرداخته است.
۲. Analyse Morphologique
۳. Analyse quantatif
۴. Bernard Berlson
۵. Analyse Contenue
۶. Analyse Contingence
۷. Charles Osgood
نوشتهٔ: حسین قندی
با توجه به این تقسیمبندی برای انتشار هر نشریه باید از چهار منظر به مخاطب نگاه كرد:
۱. گروه اجتماعی
۲. سن مخاطب
۳. سواد مخاطب
۴. جنسیت مخاطب
مطبوعات شهری آن هم در كلانشهرها (نظیر تهران) از این چهار منظر محدودیتی ندارند، اما در مورد نشریات محلی باید گروه اجتماعی، سن، سواد و جنسیت مخاطب را در نظر گرفت. مخاطب نشریه محلی در مناطق مختلف شهری از جهت مخاطب تفاوتهایی دارد و باید گروههای اجتماعی ساكن در آن محله را لحاظ كرد، هر چند كه ممكن است سن مخاطبان در همه نقاط شهری تفاوت اندكی داشته باشد، اما جنسیت مخاطب و سواد آن در برخی با یكدیگر تفاوت دارد. مثلاً در برخی مناطق بانوان مشتری نشریات محلی هستند و در برخی مناطق صاحبان حِرفَ كه عمدتاً مردان هستند، به این نشریات توجه بیشتری دارند. طبیعی است كه قبل از انتشار نشریات محلی باید در دو تا سه مرحله نظرسنجی صورت گیرد تا محتوای نشریه با تمایل مخاطب وفق پیدا كند: نكتهای كه گردانندگان نشریات در ایران اصولاً به آن توجهی ندارند.
ویژگی نشریات محلی
در مبانی وسایل ارتباط جمعی، اطلاعرسانی در جهت آگاه كردن مخاطب ركن اساسی است. به همین دلیل است كه اكثر روزنامههای جهان صبحها منتشر و توزیع میشود تا مخاطب در اولین مرحله از فعالیت روزانه از آنچه در پیرامون او میگذرد از طریق روزنامهها آگاه شود و مخاطب بتواند در روند تصمیمگیری روزانه خود از آگاهیهای به دست آمده، استفاده كند. بدینجهت است كه در جوامع پیشرفته «روزنامه با صبحانه» یك عادت شده است و بهطور عام نشریات در سبد روزانه خانوارها جای خود را یافته است. هدف، مقایسه بین مخاطبان مطبوعات در ایران با دیگر كشورهای جهان نیست چرا كه به دلایل مختلف تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هنوز مردم روزنامه با صبحانه را باور ندارند، گرچه نشریات نیز نتوانستهاند «آگاهی» را در خمیره زندگی روزمره قرار دهند و به توسعه و انتشار آن بپردازند. به همین دلیل خواندن یا نخواندن روزنامه در زندگی اكثر افراد تأثیر خود را نگذاشته است. این نكتهای است كه در هر حال یك نشریه محلی از جهات مختلف باید به آن توجه داشته باشد تا به عنوان یك لازمه زندگی مورد استفاده قرار گیرد. بدین معنی كه هر شخصی كه برای كار روزانه، خرید، مدرسه رفتن، تهیه مایحتاج و... از منزل بیرون میآید با آگاهی و اطمینان گام در كوچه و خیابان محله بگذارد زیرا قبل از خروج از خانه، اطلاعات ضروری و آگاهیهای لازم را از نشریه محلهاش به دست آورده است.
محتوای نشریات محله
ركن اساسی نشریات محلی را محتوای آن تشكیل میدهد، هر چند كه قطع و اندازه، رنگآمیزی، عكس و صفحهآرایی هر یك نقشهای تعیینكنندهای در جذب مخاطب میتواند، داشته باشد.
در نشریه محله باید به این سه اصل توجه كرد:
۱. اطلاعات محلی
۲. خبرهای محلی
۳. راهنمایی
۱. اطلاعات محلی
ویژگی شهرهای بزرگ در این است كه با توجه به ساكنان هر منطقه، سلایق، علاقهمندی و توجه آنان به دانستن با هم تفاوت دارد. این تفاوت حتی در شرایط جوّی نیز خود را نشان میدهد. ممكن است در یك صبح زمستانی در محلهای باران ببارد، محله دیگر شاهد ریزش برف باشد و محلهای با آفتاب صبح خود را شروع كند. به همین دلیل ارایه اطلاعات محلی با توجه به چهار منظری كه به آن اشاره شد (گروه اجتماعی، سن، سواد، جنسیت) شكل میگیرد. این اطلاعات نیز در هر شماره از نشریه باید منتشر شود، چه تغییری در آن صورت گرفته باشد یا خیر.
مواردی از آن چنین است:
ــ میزان آلودگی هوا در منطقه یا هوای پاك
ــ درجه حرارت و رطوبت در صبح انتشار نشریه تا ۲۴ ساعت بعد
ــ ساعات حركت اتوبوسها در ایستگاهها و قیمت بلیت
ــ ساعات حركت مترو، ایستگاه مترو، قیمت بلیت
ــ نشانی ایستگاههای تاكسی شهری یا خطی یا... همراه با قیمت
ــ گذرگاههای پر ترافیك یا خلوت
ــ اقدامات عمرانی (ساخت و سازهای عمومی، پلسازی، اسفالت و...) و احتمال راهبندان یا انسداد خیابانها به دلیل اقدامات عمرانی
ــ نشانی مراكز خرید، فروشگاهها، میادین میوه و ترهبار و ضرورتاً ذكر قیمت اجناس و كالاها
ــ چاپ نقشه محله (منطقه) با ذكر جزئیات
ــ آدرس و تلفن شركتهای خدماتی از جمله آژانس كرایه اتومبیل، تاكسی تلفنی و...
ــ آدرس و تلفن كلانتری، راهنمایی و رانندگی با ذكر خدمات و اقداماتی كه میتوانند انجام دهند.
ــ آدرس، تلفن و معرفی بیمارستانهای عمومی و تخصصی، درمانگاهها، اورژانس و ساعات كار آنها و نحوه پذیرش
ــ آدرس و تلفن پزشكان و ذكر تخصص آنها در محله
ــ آدرس و تلفن آتشنشانی و امداد
ــ تلفن مراكز خدمات عمومی نظیر آب، برق، تلفن، گاز، پست و نحوه امداد رسانیها
ــ آدرس و تلفن شهرداری منطقه و محلهها
ــ آدرس بوستانها
ــ آدرس و تلفن كتابخانههای محله
ــ آدرس و تلفن هتلها و محلهای اقامتی
ــ آدرس و تلفن رستورانها و...
ــ درج برخی از قوانین شهرداری، راهنمایی و رانندگی و امور انتظامی و قضایی و... كه مورد نیاز مردم محله یا زمان مراجعه به آن مراكز باید بدانند.
۲. خبرهای محله
با توجه به ارزشهای خبری به ویژه ارزش مجاورت (جغرافیایی و معنوی) خبرها و رویدادهای یك محله برای ساكنان آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.به عنوان مثال اگر سرقتی از خانهای صورت گرفته است نباید آن را نادیده گرفت یا این احتمال را دارد كه اگر خبر درج شود، ممكن است، اهالی محل احساس ناامنی كنند، بلكه برعكس باید خبر را منتشر كرد و راهكارهای جلوگیری از سرقت را از قول مسئوولان امنیت محله (كلانتری) یا آسیبشناسان، باز گفت تا ساكنان محله با تدبیر و آرامش، مانع از بروز سرقتهای بعدی شوند. اخبار حوادث اگر با رعایت مهندسی دقیق تهیه، تنطیم و انتشار یابد به آگاهی و هوشیاری مخاطبان منجر میشود.
در هر حال باید رویدادهای خوش و ناخوش محله در نشریه محله انعكاس یابد، رویدادهایی نظیر:
ــ سرقتها و راههای جلوگیری از تكرار آن و ذكر اقداماتی برای تأمینامنیت بیشتر.
ــ احتمال خرابی ساختمانهای فرسوده و هوشیار كردن ساكنان منزل و محله.
ــ اخبار مربوط به حفاریها به هر دلیل (لولهگاز، برق، تلفن و...).
ــ انسداد كوچه و خیابانها به دلیل اقدامات عمرانی یا دلایل دیگر.
ــ اخبار خدمات شهرداری و برزنها (اسفالت، ترسیم، روكش، جدول نهرها، بازسازی پیادهروهاو...)
ــ اخبار رویدادهای كلانتریها
ــ اخبار مربوط به دادسراهای محله
ــ و...
۳. راهنماییها
در كنار ارایه اطلاعات محله و اخبار، راهنماییها نیز لازم است صورت گیرد. راهنماییها نباید از منظر پندواندرز باشد، بلكه همین راهنمایی و توصیه را میتوان از قول كارشناسان معتبر ارایه داد و گاه بهطور غیرمستقیم در قالب گزارش، مصاحبه و خبر در نشریه به چاپ رساند. حتی گاهی چاپ یك عكس میتواند راهنمایی لازم را ارایه دهد. این راهنماییها چه در زمینه نحوه زندگی در محله، نحوه برخورد با همسایگان یا هنگام مراجعه به مؤسسات و ادارات باشد یا تقسیمبندی زبالهها و منفك كردن آنها و... باید در نحوه زندگی مردم محله تأثیرمثبت بگذارد و انسجام مردم را كه در یك منطقه زندگی میكنند، دوام و بقا بخشید.
انتشار نشریات محله در ظاهر كار آسانی جلوه میكند، اما به واقع كار دشوار و درعین حال اگر به صورت حرفهای و تخصصی با مشخصههای ذكر شده، انتشار یابد در آموزش شهروندان، بالابردن فرهنگ زیستی و بهسازی مناسبات اجتماعی تأثیر شگرفی خواهد داشت. جامعهشناسان، خانواده را منشأ اصلی آموزش، تربیت و شخصیتسازی افراد جامعه میدانند، نشریات محله اگر بتوانند به درون خانوادهها راه یابند، مكمل چنین نقشی خواهند بود.
تجزیه و تحلیل یك شماره از نشریه محله
در زمستان سال ۱۳۸۳ یكی از دانشجویان كه در یكی از نشریات محله كار میكرد، از من خواست نظرم را درباره نشریات محله بگویم. یكی از شمارههای این نشریات را بهطور تصادفی ورق زدم و به بررسی آن پرداختم. قصد داشتم در تجزیه و تحلیل اندامشناسی ۲ و همچنین روش «مقدارسنجی» ۳ براساس شیوه «برنارد برلسون» ۴ و در تجزیه و تحلیل محتوایی ۵ و سنجش همبستگی ۶ پیامها از شیوه «چارلز آزگود» ۷ بهره بگیرم كه نیاز داشت چندین شماره را مورد بررسی قرار دهم و این وقت زیادی میطلبید.بنابراین فقط یك شماره را به روشهای یاد شده، بررسی كردم. در بررسی یك شماره از نشریه ۱۶ صفحهای محله (منطقه...) صفحاتی را گزینش و از نظر اندامشناسی و محتوایی تجزیه و تحلیل كردم و البته از مباحث تكراری نیز صرفنظر نمودم.
ــ صفحه اول:
در بالای صفحه هفت تیتر با حروف ریز قرار گرفته كه مربوط به مطالب صفحات داخلی است اما صفحه آن مشخص نشده است و مخاطب نمیداند هر تیتر (عنوان) مربوط به كدام صفحه است. در بالا لوحه (Felag) نشریه و كنار تیترها عكس جوانی قرار دارد كه كبوتری در دستهای اوست و آن نیز مشخص نیست در كدام صفحه و مربوط به كدام مطلب است. مخاطب باید صفحاتی را ورق بزند تا در صفحه ۱۱ متوجه شود چرا عكس در صفحه اول چاپ شده است. عكس اصلی صفحه اول به قطع و اندازه (۲۰*۲۱ سانتیمتر) بزرگراهی را نشان میدهد كه سه مأمور راهنمایی و رانندگی برخلاف جهت حركت خودروها، راه میروند.شرحی به این مضمون در كنار عكس (سمت چپ) نوشته شده: «بزرگراه رسالت ـ جنب مصلی ـ ۲۱ بهمن ـ ساعت ۳۰/۱۱». همراه با نام عكاس. در مورد این عكس نیز هیچ مطلبی در صفحات داخلی وجود ندارد و مفهوم عكس نیز برای مخاطب روشن نمیشود. چرا كه میتوان چند هدف از چاپ عكس در نظر گرفت:
۱. مأموران راهنمایی و رانندگی برخلاف حركت خودروها حركت میكنند و این معنی در ذهن متبادر میشود كه حركت مأموران برخلاف حركت عادی خودروهاست. همچنین میتوان این معنی را دریافت كه حركت خلاف حركت خودروها، هشدار به مردم پیاده است كه در بزرگراهها باید برخلاف حركت خودروها، راه بروند، چرا كه ایمن میشوند. مشخص نیست آیا عكس خبری است یا تزیینی. چرا كه اگر عكس خبری باشد باید درباره آن شرح مناسبی نوشت و اگر تزیینی است دلیل چاپ آن هم باید مشخص شود. در نتیجه این پرسش در ذهن مخاطب شكل میگیرد.: «این عكس چه آگاهی و خبری را میرساند كه مخاطب باید از آن آگاه شود. زیرا تصویر و عكس از نظر بصری معانی متفاوتی را برای مخاطب پدید میآورد كه ممكن است با عقیده و نظر گردانندگان نشریه متفاوت باشد. این كه برخی معتقدند عكس شرح و یا مطلب توضیحی نمیخواهد نگاهشان ژورنالیستی نیست البته ممكن است عكاسان و هنرمندانی باشند كه ماهیت عكس در مطبوعات را نمیدانند.
صفحه ۲: مقاله
در صفحه ۲ یك «سرمقاله»، «سه خبر»، یك «آگهی تسلیت»، و یك «تصحیح و پوزش» به چاپ رسیده است. در بالای ستون سرمقاله یك نقشه از منطقه... قرار داده شده است. سرمقاله كه آینه اندیشه گردانندگان نشریه است نوعی حمله به مخاطب و سرزنش اوست. ابتدا به متن مقاله و سپس به تجزیه و تحلیل آن میپردازیم.
مسئول باشیم
معمولاً وقتی در زندگی روزمره خودمان با مشكلی مواجه میشویم، اولین كاری كه میكنیم این است كه دنبال مقصر میگردیم. اگر به علت ترافیك دیر به محل كارمان میرسیم، اگر كوچه و خیابان تمیزی نداریم، یا اگر ساعت حركت مترو منظم و دقیق نیست، دنبال مقام مسئولی میگردیم تا مشكل را به او ارجاع دهیم.
عدهای معمولاً در این هرم شهری خود را مصرفكنندهای متوقع فرض میكنند كه مسئولیتی جز استفاده از امكانات موجود ندارند. این جماعت در حالت عادی فقط مرجعی را میخواهند تا گلایه كنند؛ در صورتی كه مدتهاست جمله «شهر ما خانه ما» یك شعار واقعی شده كه در شعور اجتماعی تفسیر شده است و برای این كه شهری با آرامش خانه داشته باشیم، باید همه با هم اول مسئول آنچه داریم باشیم و بعد مصرفكننده. چندماه پیش به اتفاق دوستان در میزگرد همشهری محله میزبان اهالی خیابان بهارشیراز در پارك بهارشیراز بودیم. اغلب كسانی كه مهمان ما بودند پدربزرگها و مادربزرگهایی بودند كه هر روز زیر درختهای پارك دور هم جمع میشدند. بزرگترین مشكل آنها نبود سرویس بهداشتی عمومی در پارك بود. طبق روال كارمان در تدوین گزارش آن میزگرد مشكل آنها را انعكاس دادیم، كه در نتیجه بعد از یك ماه به همت مسئولان شهری در پارك اشاره شده ساختمان سرویس بهداشتی ساخته شد و به بهرهبرداری رسید. آنها به وظیفهشان عمل كردند و مشكلات ما را شنیدند و تا آنجا كه میتوانستند آن را حل كردند، اما من و شما به عنوان شهروند به وظیفهمان عمل نكردیم. طبیعی است اگر شهر ما خانه ما باشد باید در نظافت همه جای آن بكوشیم. متأسفانه چند هفتهای است كه سرویس بهداشتی پارك بهارشیراز به پاتوقی برای معتادها مبدل شده است و اگر از حق نگذریم هر یك از ما در آلودگی این مكان سهیم هستیم. ] ! [ تفسیر این كه یك معتاد در جامعه چه جایگاهی دارد در متن كوتاه ما نمیگنجد، اما آنچه مبرهن است تبدیل شدن یك مكان عمومی به پاتوقی ناسالم است كه جرأت نمیكنیم، با فرزندانمان از كنار آن بگذریم. چرا كه سرنگهای كنار دیوار این ساختمان هر آنچه را روزها و ماهها در تربیت فرزندانمان، به اصطلاح پنبه كردهایم، رشته میكند. ] ؟ [ كاش هر لحظه یادمان باشد كه شهر ما خانه ماست. معاون سردبیر»تجزیه و تحلیل سرمقاله
صرفنظر از این كه اركان مقالهنویسی به ویژه «وحدت موضوع» و «انسجام» در سرمقاله رعایت نشده است، سرمقاله دارای نقایص نوشتاری است، محتوای آن نیز تناقض شگفتی دارد. سرمقاله به نبود سرویس بهداشتی در یك پارك میپردازد و سپس به این نكته اشاره میكند كه مسئولان شهری پس از درج گزارش این نشریه سرویس بهداشتی احداث كردهاند: «بعد از یك ماه به همت مسئولان شهری در پارك اشاره شده ساختمان سرویس بهداشتی ساخته شد و به بهرهبرداری رسید». نویسنده سرمقاله ظاهراً نمیداند كه طرح احداث پارك در هر نقطه شهر بدون سرویس بهداشتی خود یك نقیصه بزرگ است و این كه بعد از مدتها مسئولان شهری به وظیفه خود عمل كردند، كوتاهی و نقص خود را جبران كردهاند و قرار نیست منت بر شهروندان بگذارند. نكته شگفتانگیز دیگری كه در این سرمقاله وجود دارد این است كه سرمقالهنویس مینویسد محل سرویس بهداشتی به محل تجمع معتادان تبدیل شده و سرنگهای آنان در محل به جا مانده است و سپس شهروندان را خطاب قرار میدهد: «متأسفانه چند هفتهای است كه سرویس بهداشتی پارك... به پاتوقی برای معتادها مبدل شده است و اگر از حق نگذریم هر یك از ما در آلودگی این مكان سهیم هستیم.» مخاطب با خواندن این سرمقاله مبهوت میماند كه چه سهمی در تجمع معتادان و به جا ماندن سرنگهای آلوده آنها دارد؟ به قاعده وظیفه جمعآوری معتادان با شهروندان نیست و چرا باید وظیفه و مسئولیت نیروی انتظامی یا بهزیستی یا ستاد مبارزه با موادمخدر به گردن او گذاشته شود؟
و سرمقالهنویس سرآخر مینویسد: «چرا كه سرنگهای كنار دیوار این ساختمان هر آنچه را روزها و ماهها در تربیت فرزندانمان به اصطلاح پنیه كردهایم، رشته میكند....» و در همین جملههای آخر اشتباه فاحش «پنبه كردهایم، رشته میكند» را مرتكب میشود. در حالی كه اصل این عبارت این است: آنچه رشتهایم، پنبه شد. وقتی سرمقاله نشریه كه آینه تمامنمای افكار و اندیشه گردانندگان نشریه است این چنین باشد، طبیعی است كه مخاطبان را در وهله اول با ابهام و سردرگمی مواجه میكند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اخبار
در صفحه ۲، دو خبر نیز به چشم میخورد كه ساختار آنها با معیارهای خبرنویسی همخوانی ندارد و اگر فرض شود كه به سبك هرم وارونه نوشته شده در یكی از خبرها تعداد كلمات در پاراگراف اول (لید) در یك خبر سه پاراگرافی به ترتیب، پاراگراف اول ۳۷ كلمه، پاراگراف دوم ۵۳ كلمه و پاراگراف سوم ۲۳ كلمه است.
اطلاعرسانی
یكی دیگر از نوشتههای صفحه ۲ مربوط به اطلاعرسانی درباره یك نمایشگاه عكس تئاثر است كه در دو پاراگراف طولانی نوشته شده و فقط در پاراگراف اول آن ۶۰ كلمه به كار رفته است.
تصحیح و پوزش
در بخش تصحیح و پوزش ۳ اشتباه شماره ۴۷ نشریه در صفحات ۴،۶،۷ اصلاح شده است.
تسلیت
یك آگهی تسلیت به همكار نیز در صفحه ۲ چاپ شده كه ۵/۸ درصد از كل صفحه را به خود اختصاص داده و از ۱۲۶ واژه بهرهگیری شده است.
صفحه ۳
در صفحه ۳ نیز ۳ مطلب با عناوین «منزل نو مبارك!» ـ «سنگینترین ترافیك در چهارراه نظامآباد» و «گرفتن گذرنامه» به چاپ رسیده است كه مطلب اول درباره اسكان كارگران فصلی، مطلب دوم درباره ترافیك به علت حركت دستههای عزاداری (ایام محرم) و مطلب سوم درباره نحوه گرفتن گذرنامه است. گر چه هر سه مطلب نوعی اطلاعرسانی بهشمار میرود ولی نحوه نوشتن آنها با معیارهای روزنامهنگاری هماهنگ نیست.به عنوان مثال در مطلب «منزل نومبارك!» كه در دوپاراگراف نوشته شده یك پاراگراف ۶۵ واژه و در پاراگراف دوم از ۱۹۸ واژه تشكیل شده است كه هم از نظر بصری و هم از جهت خواندن، مخاطب را با مشكل روبهرو میكند. دو مطلب دیگر نیز همین ایراد را از نظر روزنامهنگاری داراست.
صفحه ۴
صفحه ۴ به یك گزارش با روتیتر: «شهردار منطقه ما در ولنجك» و تیتر «حال گرم با هوای سرد» اختصاص دارد كه ورودی آن و ۴ پاراگراف بعدی با حدود ۱۷۰ كلمه مربوط به شهردار منطقه است كه برای بازدید به آسایشگاه ثارالله ولنجك رفته است. ورودی گزارش این چنین است: «زمان، یكشنبه ساعت ۱۰ صبح. مكان، آسایشگاه ثارالله ولنجك. مهمانان: مهندس... شهردار و... مدیر روابطعمومی منطقه... به همراه خبرنگار همشهری محله. در یك قسمت از پنج پاراگراف گزارش نیز آمده است: «مهندس... پس از یك هفته بارش برف و سرما در منطقه... دیدار گرم و خاطرهآمیزی با جانبازان این آسایشگاه داشت...» در این گزارش به هیچیك از اصول و تكنیكهای گزارشنویسی در مطبوعات، توجه نشده است. عدم انسجام پاراگرافها، نثر ناهمگون، بیتوجهی به توصیف و تصویرسازی از گزارش، مطلبی سست به وجود آورده است كه میتوان آن را صرفاً تبلیغی غیرحرفهای برای شهردار منطقه دانست. سه عكس در ابعاد ۸*۱۰ سانتیمتر نیز همراه گزارش به چاپ رسیده كه دو عكس مربوط به شهردار منطقه و مدیر روابطعمومی در حال دست دادن با دو نفر از جانبازان و تصویر سوم یك جانباز را بر روی تخت نشان میدهد بدون شرح عكس و منبع عكس.
صفحات دیگر
از صفحه ۵ تا ۱۵ نشریه ۱۱ مصاحبه و سه یادداشت به چاپ رسیده و صفحه آخر (صفحه ۱۶) گزارش تصویری از یك روز برفی بدون شرح عكس است.
بهطور كلی از همه صفحات (۱۶ صفحه):
ــ آگهی تجاری ۷۵/۱۲ درصد
ــ عكس ۲۵/۲۵ درصد
ــ متن و كلیشهها ۶۲ درصد
را تشكیل میدهد كه سهم اطلاعرسانی و خبر در مجموع حدود ۶/۲ درصد است و توصیهها صفر درصد را تشكیل میدهد. با توجه به بخش اول گفتار، نشریه محله كه باید بر مبنای اطلاعرسانی، خبر و توصیهها و راهنماییها برای اهل یك محله باشد از این خصوصیات عاری است.
پینویسها:
۱. پیر آلبر، استاد تاریخ انستیتوی مطبوعات فرانسه، در كتاب «مطبوعات» (Le Presse) به این موضوع پرداخته است.
۲. Analyse Morphologique
۳. Analyse quantatif
۴. Bernard Berlson
۵. Analyse Contenue
۶. Analyse Contingence
۷. Charles Osgood
نوشتهٔ: حسین قندی
منبع : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست