جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا

نظریه پردازی و تولید علم از دیدگاه غرب و شرق


نظریه پردازی و تولید علم از دیدگاه غرب و شرق
سیر حركت اندیشه از قرن ۱۷ میلادی در اروپا از خرد گرایی به سمت تجربه گرایی حركت كرد و موجب شد تا مشاهدهٔ تجربی بعنوان تنها روش معتبر علمی شناخته شود از آن پس رشته‌های مختلف علمی به تدریج از فلسفه جدا شدند ، رشد و شكوفایی علوم و تكنولوژی حاصل این تحول فكری است . ولی در ایران سیر حركت اندیشه از قرن ۱۷ میلادی بر عكس از تجربه گرایی به سمت خردگرایی حركت كرد ، این تحول می‌توانست منجر به بلوغ اندیشه در تمدن ایران گردد ولی با نفوذ تمدن غرب در قرن ۱۹ میلادی و شكست ایران از غرب در عرصه‌های نظامی ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و بحرانهای اجتماعی ، ناشی از آن امكان تحقق این آرمان بعید به نظر می‌رسد . علمی‌ترین ، عینی‌ترین و به صرفه ترین راه برای غلبه بر مشكل تولید نیافتگی و بحران توسعه علم در ایران معاصر
▪ اولاً : آشتی جویی و مسالمت با تمدن‌های بزرگ باستانی مشرق زمینی و مغرب زمینی است .
▪ ثانیاً : تغییر نگرش به جهان ،اینكه به جای تفكیك قائل شدن بین تمدن مغرب زمینی و تمدن مشرق زمینی است كه مولد اندیشه اختلاف و تشنج آفرینی است ، وحدت تمدن‌ها در تمدن واحد جهانی را معتقد باشیم و مطمئن باشیم كه همانگونه كه تمدن ایران عناصری را از تمدن‌های دیگر از جمله غرب گرفته است تمدن غرب نیز عناصری را از تمدن شرق و ایران گرفته است مسلماً اندیهٔ تفرقه‌آمیز و تشنج آفرینی با توجه به ضعف و توسعه نیافتگی ، در شرایط كنونی به نفع تمدن ایران نیست .
● مقدمه
تاریخ علم جدید كه رشد و ترقی تكنولوژی و پیشرفت‌های چشمگیر در تمامی عرصه‌های زندگی بشر را به ارمغان آورده است به انقلاب علمی اروپا برمی‌گردد . این تعلق خاستگاه علم جدید به غرب طبیعتاً مقاومت‌ها و واكنش‌هایی را در مشرق زمین هنگام مواجه با علم جدید غربی برانگیخته است ، مقاله حاضر در پی آن است تا تفاوت دو دیدگاه تمدن غرب و شرق دربارهٔ علم را بررسی و عوارضی كه این تفاوت دو زاویه دید غربی و شرقی نسبت به علم باعث می‌شود را مورد ارزیابی قرار دهد مطمئناً یكی از علل مهم عدم همسویی و بهتر بگوییم عدم توان همسویی جوامع مشرق زمین با جریان جهانی تولید علم و تكنولوژی كه رنگ و بویی غربی دارد همین اختلاف خاستگاه می‌باشد .
▪ تكنولوژی : عینیت بخشیدن به دستاورد علمی را تكنولوژی یا فن آوری می‌گویند .
تمدن مشرق زمینی : تمدن‌های آسیایی شامل ایران و اسلام ، هند ، چین و تمدن‌های بودایی و ژاپنی ، تمدن‌های مشرق زمینی هستند .
تمدن مغرب زمینی : تمدن‌های اروپایی ، یونان و روم تمدن‌های غربی هستند .
▪ فرهنگ : عبارت است از كلیه دستاوردهای مادی و غیر مادی زندگی بشر
▪ تمدن : عبارت است از ویژگی‌ خاص فرهنگی كه باعث تحولات زیادی در زندگی بشر شده است ، مانند اختراع چرخ ، خط ، اختراع ماشین بخار و …
● روش تحقیق
روش تحقیق ، اسنادی است یعنی با مراجعه به اسناد و مدارك معتبر شواهد علمی لازم برای آزمون فرضیه‌ها جمع‌آوری و ارائه می‌شود.
● روش جمع آوری اطلاعات
روش جمع‌آوری اطلاعات فیش‌برداری است . یعنی اطلاعات مورد نیاز از منابع كتابخانه‌ای فیش برداری و پس از اطمینان از اعتبار داخلی و خارجی فیش‌ها ، با استفاده از نقد داخلی و نقد خارجی كرلینجر ، برای آزمون فرضیه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند . یافته‌های تحقیق مستند به اسنادی هستند كه در زیر نویس‌ها قید شده است .
● فرضیه‌ها :
۱) نظریه پردازی و تولید علم از دیدگاه تمدن غرب و شرق متفاوت است .
۲) تفاوت دیدگاه غربی و شرقی دربارهٔ توسعه علم و نظریه پردازی مهم‌ترین مانع نوسازی و توسعه علم در ایران طی دویست سال اخیر شده است .
۳) راه حل منطقی برای رفع موانع توسعه علم در ایران پرهیز از اختلافات تمدنی است .
بی‌شك ایران یكی از چهار كانون بزرگ فرهنگ و تمدن آسیاست . ایران از یك طرف جزئی از دنیای اسلام است كه در بالندگی و شكوفایی آن نقش مؤثر و عمده‌ای را ایفا كرده است و از طرف دیگر به دلیل زبان و فرهنگ باستانی‌اش با تمدن آریایی هند خویشاوند است ، این وضعیت به ایران صفتی دوگانه می‌دهد و ایران را به عنوان حلقه ارتباط میان آسیای بزرگ و تمدن اسلامی و غربی حائز اهمیت ویژه می‌سازد . بویژه اینكه ایران سرچشمه تجلی اندیشه و تفكر بوده است . راه تفكر در غرب دنیای اسلامی یعنی در آندولس به ابن رشد ختم می‌شود . تفسیری غلط از فلسفهٔ ابن رشد كه در غرب به حقیقت دوگانه معروف شد در دنیوی كردن آرمانهای آسمانی قرون وسطی نقشی بزرگ و مؤثر ایفا كرد . تنزل مدینه الهی به مدینه‌های زمینی و ظهور اوتوپی‌های جدید توماس موروبیكن در انگلستان ، برونووكامپانلا در ایتالیا وجه دیگر نهضت دنیوی كردن است . این تحول زمینی شدن با سه حركت نزولی دیگر توأم بود :
۱) تفكیك روح از ماده كه در قرن هفدهم به جوهر دوگانه در فلسفه و دكارت انجامید .
۲) جدایی علم شهودی از علم حصولی كه سرانجام منجر شد به اینكه تجربه حسی بعنوان تنها منشأ معرفت بی‌واسطه شناخته شود و علوم عقلی و كلیات به نفع حسیات از اعتبار ساقط شدند .
۳) جدایی دین از فلسفه كه به صورت اصل مسلم درآمد و تئوری (نظر) و پراكیس (عمل) كاملاً پذیرفته شد .
كورین و ژیلبر دوران ، فاجعه تمدن غرب را در این می‌دانند كه غرب به جای گرویدن به بوعلی سینا كه در آن عقل فعال را مجرد می‌شناسد به دو گانگی نهفته در فلسفه این رشد روی آورده است . سیر تحول اندیشه در غرب سرانجام در قرن هفدهم به انقلاب علمی انجامید . كه طی آن بر خلاف دكارت ، لایپنیتز و اسپینوزا كه تحت تأثیر جنبهٔ عقلانی ، نظری و ریاضی فیزیك قبل از عصر خود یا معاصر خود قرار گرفته بودند و طبق سنت غالب فلسفی غرب كه نسبتش به افلاطون می‌رسد ، بر آن بودند كه معرفت حقیقی عبارتست از درك و دریافت ذهن از مفاهیم فطری است . بیكن جنبه قابلیت مشاهده علم را مهم می‌دانست و لاك نخستین خط مشی حساب شده از اصالت تجربه را تدوین كرد لاك در این كار از نقش مهمی كه تجربه و مشاهده در علم نیوتونی دارد الهام گرفته بود . به عقیده لاك ذهن حامل هیچگونه تصور یا مفهوم فطری نیست بلكه لوح سفید نانوشته‌ای است كه حواس بر آن تأثیر می‌گذارد .
همهٔ تصورات منشأ تجربی دارند و از تأثیرات جزئی حواس پنجگانه حاصل شده‌اند ، ذهن ، ادراكات حسی جسمانی را می‌گیرد و بازسازی می‌كند نه صور كلی یا قوالب كلی را ، بدین ترتیب علوم مختلف به تدریج از فلسفه جدا شدند و روش علم ، خاص بررسی موضوعات دنیایی ، از روش مذهب كه محدود به اخلاقیات می‌شد جدا شد . شناخت علمی تنها به مواردی اطلاق می‌شود كه با روش مشاهده تجربی حاصل شده باشد ، اتفاقاً در همان زمانی كه اندیشهٔ غربی از خرد گرایی به سمت تجربه گرایی حركت می‌كرد در ایران حركت اندیشه از تجربه گرایی به سمت خرد گرایی حركت كرد . از فلسفهٔ ابن رشد در آسیا و ایران استقبال چندانی نشد بلكه فلسفه ابن سینا منشأ اثر شد . سهروردی این اندیشه را از ابن سینا گرفت و فلسفه اشراق را تدوین كرد ، فلسفهٔ اشراق علی رغم ظاهر یونانیش اصالتاً پدیده‌ای آسیایی و ایرانی است . اگر چه متأثر از ظاهر یونانیش حاوی تضادهای نهفته در تفكر غربی بود ، تضادهایی كه در اندیشه غربی منجر به تجربه گرایی ، تكثرگرایی و جدایی علم از الهیات شد ، در ایران در پرتو اندیشه ملاصدرا در هم ادغام شدند و دین (اسلام) فلسفه (یونانی) اشراق و عرفان (اروپایی) به نتیجه‌ای وحدت بخش رسیدند ، عناصر اصیل اخلاقی و مذهبی ایرانی نظیر فره ایزدی ، اعتقاد به معاد ، رستاخیز منجی موعود در قالب مذهب شیعه و فلسفه اشراق و عرفان ایرانی در قالب عرفان شیعی جایگاه خود را بازیافتند . علاوه بر این صفویه برای اولین بار در طول تاریخ مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی كشور اعلام نمودند ، این در حالی بود كه اكثریت مردم ایران سنی مذهب بودند . صفویه در ابتدا فرقه‌ای از صوفیان سنی بوده‌اند . ولی به هدف تحت تأثیر قرار دادن شمار زیادی از شیعیان تندرویی كه در قلمرو فعالیت ایشان زندگی می‌كردند در همچنین برای تمایز قلمرو حكومتی‌شان از قلمرو دولت‌های متخاصم و سنی عثمانی و ازبك به سنخ تندروی شیعه دوازده امامی تغییر مسلك دادند . حكام صفوی كه مذهب شیعه را در مملكتی كه اكثراً سنی بودند به عنوان مذهب رسمی اعلام كردند نیاز شدید به وضع قوانین و مقررات بر اساس فقه شیعی پیدا كردند ، به همین دلیل فقها و مجتهدین تراز اول شیعه از نقاط مختلف جهان خصوصاً علمای شیعی جبل عاملی را كه تحت فشار دولت عثمانی در شرایط سختی بسر می‌بردند به ایران دعوت كردند و مناصب مهمی را در دستگاه دیوانی به ایشان سپردند ، نیاز شدید به استخراج احكام و قوانین از تعالیم اسلامی شیعی باعث شد تا مدارس علمی اسلامی در ایران به سرعت از توجه به علوم تجربی نظیر طب (ابن سینا) نجوم (خیام ، خوارزمی) شیمی (زكریان رازی ، جابر ابن حیان) مردم شناسی (ابوریحان بیرونی) و جامعه شناسی (ابن خلدون) به سمت علوم دستوری كه وضع قوانین و احكام و قضاوت بر مبنای فقه است تغییر رویه دادند .حركت از تجربه‌ گرایی به سمت خرد گرایی با غلبه تدریجی نحلهٔ اصولی بر نحلهٔ اخباری تشدید شد ، نحلهٔ اصولی معتقد بود لازم است رهبران روحانی به تفسیر قرآن وسنت‌ها در همهٔ موضوعات بپردازند ، نحلهٔ اصولی كه پیروزی آن تا حد زیادی بواسطه تلاشهای مجتهد قرن هیجدهم آقامحمدباقر بهبهانی (۱۷۹۰ – ۱۷۰۶) بود معتقد بود همهٔ مؤمنان باید یك مجتهد واحد را برگزینند و از احكام او كه بر پایهٔ حدس مجتهد از خواست و نیات امام زمان (عج) می‌باشد پیروی كند ، از آنجا كه ممكن است این حدس خطا باشد لازم است همواره از مجتهد زنده تبعیت كند . این نحله به مجتهد زنده قدرت زیادی می‌بخشید در مقابل نحلهٔ اخباری معتقد بود تمام آنچه انسانها راجع به احكام شرع باید بدانند در سنتها (اخبار) رسیده از پیامبر و دوازده امام یافت می‌شود ، به اعتقاد اخباریون همهٔ مؤمنان صلاحیت تفسیر این سنت‌ها را دارند . اگر چه نهضت‌ اصولی نهضتی اصلاح طلبانه بود ولی اثری كه غلبهٔ نهضت اصولی بر نهضت اخباری در رابطه با حركت مدارس علمیه از تجربه گرایی به خردگرایی گذاشت ، احساس نیاز دائمی به كارشناسان متخصص در احكام اسلامی شیعی بود . پس فضای مدارس علمی شیعه از مطالعات تجربی مبتنی بر مشاهده به سمت مباحث حقوقی و قضا متمایل شد ، لازم به توضیح است كه الهیات شیعه در مقایسه با الهیات سنی به مفاهیم فلسفی و قوانین طبیعی یونانی نزدیكتر است ، ضمناً گرایشات سنی ایرانی معتزلی بوده است كه نزدیك به شیعه است و كمتر اشعری ، شافعی . حنبلی پس تا اینجا روشن شد كه از قرن ۱۷ میلادی به تدریج سیر اندیشه غرب از خردگرایی به سمت تجربه گرایی حركت كرد و اتفاقاً در ایران سیر و حركت اندیشه از تجربه گرایی به سمت خردگرایی متمایل گردید .
ولی مشكل اصلی از اینجا شروع شد كه از قرن هیجدهم میلادی به دلیل انقلاب صنعتی اروپا كشورهای صنعتی در پی بدست آوردن بازارهای فروش كالاهای تولیدی كارخانجات صنعتی شان و بعلاوه دستیابی به مواد اولیه ارزان قیمت متوجه جوامع آسیایی و از جمله ایران شدند . ایران علاوه بر دو امتیاز مزبور از موقعیت استراتژیك هم برخوردار بود چون روسیه و فرانسه همواره در صدد نزدیكی به ایران برای نفوذ به هند مستعمرهٔ انگلستان بودند و انگلستان نیز در صدد استفاده از ایران به عنوان حائل در برابر دستیابی قدرتهای مزبور به هند بود ، انگیزه دیگر روسیه از نفوذ بر ایران دستیابی به آبهای گرم بود مطامع مزبور باعث شدند تا در آستانه قرن نوزدهم ایران در پی شكست در جنگ با روسیه به ناتوانی‌اش در برابر قدرت بلامنازع غرب در ابعاد نظامی و سیاسی پی‌ ببرد.
عهدنامه‌های گلستان و تركمنچای با روسیه باعث جدا شدن قسمت‌های بسیار مهم و استراتژیك شمال غربی ایران و بعلاوه امتیازات اقتصادی تجاری ، دیپلماتیك زیادی به روسیه گردید ، بواسطه سیاست موازنه مثبت كه بر اساس آن هر گاه یكی از قدت‌های بزرگ امتیازی را در ایران كسب می‌كردند بایستی معادل آن امتیاز به دیگر كشورهای قدرتمند نیز داده شود، عهدنامه پاریس جداسازی قسمت‌های بسیار مهم و استراتژیك مشرق ایران (افغانستان) و بعلاوه امتیازات اقتصادی ، تجاری ، دیپلماتیك زیادی را به نفع انگلستان بر ایران تحمیل كرد .
شكست‌های نظامی به امتیازات دیپلماتیك انجامید ، امتیازات دیپلماتیك اعمال قوانین گمركی به نفع تجار خارجی و به ضرر تجار بومی را در پی داشت (كاپیتولاسیون تجاری) و این باعث هموار شدن راه نفوذ اقتصادی شد و نفوذ اقتصادی با متزلزل كردن صنایع بومی ، اختلالات اجتماعی شدیدی بوجود آورد . این برخورد توأم با شكست ایران در برابر غرب موجب بیداری وجدان ملی ایرانیان و آگاهی از لزوم نوسازی و واقعیات نظام جهانی شد . اصلاحات در نگاه اول به نظر ایرانیان بسیار آسان آمد ولی پس از شكست‌های مكرر ، متوجه شدند كه اصلاحات در عرصه‌های مختلف اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی آنچنان كه تصور می‌كردند سهل و اسان نیست ، اولین اقدامات اصلاحات و نوسازی ، توسط عباس میرزا انجام گرفت كه به شكست انجامید ، پس از ۱۵ سال وقفه موج دوم اصلاحات توسط امیركبیر انجام گرفت ،‌كه اجرای همان پروژه متوقف مانده ، عباس میرزای ولیعهد بود ، این بار نیز اصلاحات بیتر از سه سال دوام نیاورد و امیركبیر مقتول و اقدامات او نیز با مرگ او تخریب شد ، موج سوم اصلاحات پس از ۲۰ سال وقفه با صدارت میرزا حسین خان مشیرالدوله سپهسالار آغاز شد كه پس از ۲ سال دو مرتبه متوقف شد ، موج چهارم اصلاحات با صدر اعظمی امین الدوله پس از ۲۴ سال وقفه فقط یكسال دوام آورد ، پس از ۸ سال دیگر در پی انقلاب مشروطه اولین مجلس اسلامی ملی تشكیل شد كه شروع به تدوین قانون اساسی نمود و … منظور نگارندهٔ ترسیم كامل آغاز و انجام حركتهای اصلاحات نوسازی در ایران نبود بلكه مقصود اشاره به سختی و كندی این حركتها در دویست ساله اخیر بود .
● بحث و نتیجه گیری
اما به نظر می‌رسد یكی از مهمترین موانع جدی اصلاحات نوسازی در دویست سال اخیر حركت ناهمگون و ناهمسویی اندیشه غربی و ایرانی از قرن ۱۷ میلادی تا كنون بوده است . تعریف علم در مغرب زمین و ایران متفاوت است موضوعات علمی غربی برای اندیشه ایرانی علمی نیستند و موضوعات علمی ایران برای اندیشه غربی علمی نیستند .
بر خلاف تصور اولیه به نظر می‌رسد علم تنها یك تلاش نیست بلكه علم یك نحوه نگرش و یك فرهنگ است . تلاش علمی از زاویه دید ایرانی تلاشی است كه فقط به موضوعات دنیایی و روش مشاهده تجربی ـ طبق تعریف غربی از علم ـ محدود نمی‌شود بلكه دیدگاه غرب راجع به علم كه آنرا محدود به موضوعات قابل مشاهده و تجربه می‌داند تحقیر و نكوهش می‌شود . در مقابل از دیدگاه غرب نیز تعریف ایرانی از علم غلط است . چگونه ایرانی می‌تواند الگویی را قبول نداشته باشد ولی به كار بندد؟
امروزه سبك زندگی ، خوراك ، پوشاك ، وسایل و تمامی عناصر فرهنگی مورد استفاده در سراسر جهان و از جمله ایران رنگ و بویی غربی دارد . مسلماً از همان ابتدای شروع نفوذ غرب به ایران در قرن ۱۹ میلادی از سوی روشنفكران ایرانی راه حلهایی ارائه شده است : برخی غرب زدگی را پیشنهاد كرده‌اند كه منجر به تلاش در راستای غربی شدن و سرمایه‌داری وابسته در دوران پهلوی شد ، بخری راه حل‌های منفعلانه پیشنهاد كردند ، مانند شاهان قاجار كه از برخورد با غرب فرار می‌كردند و عملاً شكست این سیاست تجربه شد و برخی روشنفكران در سایه بهره گیری از تعالیم عالیه اسلام در صدد یافتن راهی مشروع و مقبول بر پایه پیروی از هویت فرهنگی و مذهبی ایرانی برآمدند كه نهایتاً منجر به انقلاب اسلامی ۵۷ گردید . در حال حاضر به نظر می‌رسد تنها راه غلبه بر بحران مزبور راه مسالمت آمیز آشتی تمدن ایرانی به عنوان یكی از تمدن‌های اصیل مشرق زمین با دیگر تمدن‌های باستانی دنیا بخصوص تمدن مغرب زمین است .
با توجه به قدرت تجربه شدهٔ غرب ، دنبال كردن برنامهٔ گفتگوی تمدن‌ها عملی‌ترین ، به صرفه ترین و عینی ترین راه ممكن به نظر می‌رسد با این شرح كه اصلاً نگریستن غربی ، شرقی به تمدن‌های دنیا با توجه به استحاله تمامی فرهنگ‌ها اعم از فرهنگ غربی و فرهنگ شرقی در یك فرهنگ عمومی جهانی كه هم شامل عناصر شرقی و هم عناصر غربی است ، حاصلی جز تشنج و بحران اختلاف ، كه فعلاً با شرایطی كه متذكر شد به نفع غرب است . در پی نخواهد داشت . هیچگاه نباید تبادل فرهنگ‌ها را فراموش كرد همانطور كه مشرق زمین ، از اتومبیل ، هواپیما ، شكل معماری و .. غربی استفاده می‌كند ، غربی‌ها نیز از اخلاقیات و مذهب مشرق زمین پیروی می‌كنند ، علم علیرغم جنبهٔ تمدنی‌اش می‌تواند به عنوان پدیده‌ای متعلق به تمامی بشریت نگریسته شود .
نویسنده : فرزاد نوابخش
منابع و مأخذ
۱- شایگان ، داریوش ، آسیا در برابر غرب . تهران ، امیركبیر ، ۲۵۳۶ .
۲- باربور ، ایان علم و دین ، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی ، تهران . مركز نشر دانشگاهی ، ۱۳۶۲ .
۳- همالینگ دیل ، ر . ج ،مبانی و تاریخ فلسفه غرب ، ترجمه عبدالحسین آذرنگ ، تهران ، كیهان ، ۱۳۶۴ .
۴- هلزی هال ، لوئیس ویلیام ، تاریخ و فلسفه غرب ، ترجمه عبدالحسین آذرنگ ، تهران ، سروش ، چاپ دوم ، ۱۳۶۹ .
۵- حقیقت «رفیع» عبدالرفیع ، نقش ایرانیان در تاریخ تمدن جهان ، تهران ، كوهش ، ۱۳۷۸ .
۶- میراحمدی ، مریم ، دین و دولت در عصر صفوی ، تهران ، امیركبیر ، ۱۳۶۹ .
۷- كدی ، نیكی ، آر : ایران دوره قاجار و برآمدن رضاخان ، ترجمه مهدی حقیقت خواه ، تهراه ، ققنوس ، ۱۳۸۱ .
۸- كدی ،نیكی آر : ریشه‌های انقلاب ایران ، ترجمه عبدالرحیم گواهی ، تهران ، قلم ، ۱۳۶۹.
۹- لمبتون ، ان ، كی . اس ، نظریه دولت در ایران ، ترجمه چنگیز پهلوان ، تهران ، گیو ، چاپ دوم ، ۱۳۷۹ .
۱۰- شجاعی زند ، علیرضا ، مشروعیت دینی دولت و امتداد سیاسی دینی ، تهران ، بنیان ، ۱۳۷۶ .
۱۱- بصیرت منش ، حمید ، علما و رژیم رضاشاه ، تهران عروج ، چاپ دوم ، ۱۳۷۸ .
۱۲- بشریه ، حسین ، موانع توسعه سیاسی ایران ، تهران ، گام نو ، ۱۳۸۰ .ژ
۱۳- وزیری ، شاهرخ ، نفت و قدرت در ایران ، مترجم مرتضی ثاقت فر ، تهران ، ۱۳۷۹.
۱۴- آبرهامیان ، بروآند ، ایران بین دو انقلاب ، مترجم كاظم فیرذونه و دیگران ،‌تهران ، مركز ، چاپ سوم ، ۱۳۷۹ .
۱۵- لازی ، جهان ، درآمدی تاریخی به فلسفه علم ،ترجمه علی پایا ، تهران ، مركز نشر دانشگاهی ، ۱۳۶۲ .
۱۶- حناالفحوری ، خلیلب الجر ، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی ، ترجمه عبدالمحمد آیتی ، تهران ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ، چاپ سوم ، ۱۳۶۷ .
۱۷- لنسكی ، گرهارد ، سیر جوامع بشری ، ترجمه یاسر موفقیان ، تهران ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ، ۱۳۶۹ .
۱۸- ساروخانی ، باقر ، دایره المعارف علوم اجتماعی ، تهران ، كیهان ، ۱۳۷۰.
منبع : كتاب مجموعه مقالات نخستین كنگره بین المللی - دانشگاه آزاد اسلامی
منبع : خبرگزاری فارس