پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
انقلاب اسلامی و رویکردی نوین به نظام بین الملل
۱) مقدمه:
وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ به همان اندازه كه مبین مخالفت تمامی ملت ایران با سیاستهای داخلی شاه بود، نشان از ناخرسندی از سیاست خارجی او هم داشت. محور حمله مخالفان شاه به سیاست خارجی او را انتقاد از اتحاد عملی او با ایالات متحده تشكیل میداد و از همین رو به او لقب شاه آمریكایی داده بودند. صرف نظر از اینكه بتوان ریشههای این انقلاب را به سال ۱۳۳۲ و سرنگون ساختن حكومت دكتر محمد مصدق بازگرداند، یا به سال ۱۳۴۲ و سركوب حركت مخالفان رژیم شاه تحت رهبری امام خمینی و یا به جامعه، فرهنگ و سیاست ایران در دورانی پیشتر از اینها ، عوامل اصلی انقلاب را باید در دوگانه بیگانگی و بیزاری فراینده از رژیم شاه و از ایالات متحده سراغ گرفت.۱
در واقع از دید بسیاری از ایرانیان، نقش رژیم شاه به عنوان نماینده و نایب آمریكا، نشان خوش خدمتی كامل او به آمریكا واز دست رفتن استقلال كشور بود. این احساس عمومی یكی از سرچشمههای ژرف بیگانگی و تنفر مردم از رژیم شاه شد و از دلایل عمده انقلاب اسلامی بود.۲
جمهوری اسلامی ایران نخستین انقلاب موفق سیاسی ـ اسلامی را به جهان عرضه كرد كه بر مبنای ایدئولوژی و نمادگرایی شیعه و رهبری روحانیت ونیز غیر روحانیت اسلام استوار بود و مسلمانان سراسر جهان از ثمره آن كه اوج گرفتن مفهوم هویت اسلام، بازگشت غرور و اقتدار مسلمانان در جهاین كه تحت سلطه ابرقدرتهاست، بهرهمند شدند. علاوه بر این امام خمینی تجربه ایران را راهنمایی برای تغییر سیاسی و ایدئولوژیك امت جهانی اسلام میدانست. برنامه او متحد كردن تمام مسلمانان در نبردی سیاسی و فرهنگی علیه شرق و غرب بود. با پیروزی در این نبرد، جمهوری اسلامی ایران آماده بود تا اصول خود را در كشور خویش و جهان خارج از آن تبلیغ كند.۳
انقلاب اسلامی به احیای اصولگرایی اسلامی و اسلام سیاسی كمك شایانی نمود و برای دیگر جنبشهای اسلامی و حتی غیر اسلامی كه در صدد مبارزه با استبداد و استكبار بودند، الگوی مناسب و موفقی به شمار میرفت. به عبارت دیگر انقلاب اسلامی در ایران علاوه بر تأثیر عمیقی كه در روابط اجتماعی ملت ایران و ارزشهای حاكم بر جامعه ایران گذاشت، نظام بینالملل حاكم و وضع موجود جهان را نیز دچار تزلزل و تغییرات اساسی نموده و قواعد و معیارهای ناعادلانه حاكم بر روابط بینالملل و نظام جهانی را به چالش میكشد و بنابراین تحقق انقلاب اسلامی و موفقیت آن در تحقق اصول و اهداف خود با منافع قدرتهای بزرگ جهانی در تضاد میباشد.
۲) جایگاه ایدئولوژی در انقلاب اسلامی:
۱ـ۲) اصول ایدئولوژی اسلامی انقلاب ایران:
در تجربه و ایدئولوژی انقلاب، نشانههای زیادی است كه با موضوعات و علایق احیاگرایانه در دیگر جوامع مسلمان شدت یافت. نخستین و مهمترین عاملی كه موجب شد انقلاب ایران به مثابه انقلاب اسلامی تلقی شود، ناشی از ایدئولوژی اسلامی و رهبران انقلاب بود كه به عنوان ایدئولوگهای اولیه جمهوری اسلامی آن را طراحی كرده بودند و در نتیجه انقلاب ایران، نخستین نمونه انقلابی موفق و ملهم از اسلام قلمداد شود.۴ ویژگیهای ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران عبارتند از:
الف) آرمانگرایی : در ایدئولوژی انقلاب ایران فرضهیا سیاسی بر خوش بینی ، عقلگرای یو امید به تحول انسانی مبتنی است و آرمانگرایی و انقلاب اسلامی ایران با تاریخ اندیشه سیاسی و اجتماعی در ایران در طول دو سده گذشته ارتباط مستقیم دارد .
ب) جهان شمولی : ویژگی اصلی انقلاب اسلامی ، تبلیغ اسلام و اصول اساسی آن است. جهان شمولی اسلامی با انقلاب ایران ، بیشترین ارتباط را دارد. چرا كه صدور انقلاب به معنای صدور احساس،همبستگی ، روحیه و شور نسبت به عقاید و اعمال اسلامی است.۵ دیدگاههای امام خمینی درباره صدور انقلاب ارتباط مستقیمی با توصیف انقلاب از سوی او دارد. به نظر امام خمینی ، انقلاب ایران، انقلاب اسلامی است و منحصر به ایران نمیباشد.
ج) مردمی بودن : انقلاب اسلامی، حركتی مردمی و در عین حال مردمگرا بود، زیرا عملا تمام اقشار جامعه ایران در آن شركت جستند و به آن كمك كردند. جمهوری اسلامی از آنجا كه طرفدار فرهنگ غالب جامعه میباشد، حكومتی مردمگرا میباشد. این مردمسالاری از تاریخ طولانی تشیع ریشه میگیرد. در طول تاریخ اسلام، تشیع به پشتیبانی تودههای مردم تكیه داشت كه این امر ارتباط رهبران تشیع با عامه مردم را قدرتمند كرد.۶
د) صدور انقلاب : كرین برینتون درباره ماهیت جهان شمول انقلابهای ریشهدار اظهار میدارد كه انقلابیون در طول تاریخ، همگی كوشیدهاند كه اصول انقلاب خود را ترویج كنند. از صدور انقلاب پیامد طبیعی كشور انقلاب است.۷ مضافا اینکه آمووزه های اسلام در تبلیغ دین و رساندن پیام توحید و فراهم کردن شنیدن پیغام حق در این مسئله جایگاه اساسی دارد.
به طور كلی تأكید مجدد بر اسلام به مثابه شیوه زندگی تمام عیار، اعتقاد راسخ به نیاز بازگشت به اسلام و حاكمیت دین الهی برای احیای قدرت و موفقیتهای مسلمانان و تمایل به جهاد علیه تمام ناراستیها و بیعدالتیها۸ از اصول ایدئولوژی اسلامی انقلاب ایران میباشد.
۲ـ۲) كاركرد ایدئولوژی در روند تحولات انقلابی : ایدئولوژیها چارچوبهای آگاهی هستند كه تفسیری از جهان را به منظور عمل بر طبق آن در اختیار انسان قرار میدهند. در دوران پیش از انقلاب، گروههای متعددی تقاضا یا نارضایتی مشخص ندارند. ابتدا ایدئولوژیهایی شكل میگیرند كه برای پذیرفته شدن باید به رقابت در بازار عقاید برخیزند. این روند در مورد تحولات انقلابی ایران به گونه مشهودی قابل تحلیل و ملاحظه است. گروههای انقلابی مختلف در دوران قبل از انقلاب درگیر جدال سیاسی با حكومت و رقابت ایدئولوژیك با یكدیگر بودهاند و در روند رقابتهای ایدئولوژیك نتوانستند به مقبولیت عام و تعادل و یا ائتلافی دست یابند. ایدئولوژی انقلاب اسلامی توانست نیروهای سیاسی مختلف كه با الگوهای اسلامی و رهیافتهای امام خمینی هماهنگی داشته را با یكدیگر متحد نماید و به موازات آن زمینههای ایجاد ایدئولوژی مسلطی را فراهم آورد كه راهنمای سیاست داخلی و خارجی ایران باشد.۹
انقلاب ایران بر یك ایدئولوژی مذهبی تأكید داشت و بر همین اساس از دیگر انقلابهای جهان متفاوت بود. قابلیتهای ایدئولوژیك مؤثر و سازنده انقلاب ایران، نقش قابل توجهی در ایجاد هماهنگی منطقهای و بینالمللی ایفا كرده است. كشورهای خاورمیانه بعد از افول پان عربیسم، در شرایط خلاء سیاسی و استراتژیك قرار داشتند. آموزههای اسلامی و همچنین قالبهای اسلام سیاسی میتوانست چنین مطلوبیتهایی را برای كشورهای خاورمیانهای فراهم كند. پیوند یافتن قالبهای ایدئولوژیك با شاخصهای فرهنگی و تمدنی ایران در جریان انقلاب اسلامی، موجب شد كه ایران به عنوان سخنگوی یك آرمان ظاهر شود.۱۰
۳) تأثیر انقلاب اسلامی بر جاریگاه بیناللملی دین:
۱ـ۳) ادیان در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، كاملا به نفع امیال و اهداف ابرقدرتهای شرق و غرب استكبار جهانی استحاله شده بودند. مسیحیت تحث تأثیر سكولاریسم به رابطه فردی میان انسان و خدا تبدیل و روحانیت مسیحیت كاملا واتیكانیزه گردیده بود و هیچگونه ارتباطی با زندگی دنیوی و قوانین حاكم بر روابط اجتماعی نداشت. دین یهودیت كه بر اساس تعالیم حضرت موسی میبایست علیه فرعونهای زمان قیام كند، توسط سازمان جهانی صهیونیسم به توجیهگر نظامی سلطه جهانی مبدل شده بود. قدرتهای سلطهگر جهان برای اینكه بتوانند به راحتی بر جوامع اسلامی حاكم گردند، بر سرمایهگذاری وسیع به تحریف اسلام مبادرت كرده بودند و با كنار گذاشتن ابعاد سیاسی، حكومتی، قضایی، اقتصادی و حقوقی اسلام، آن را كاملا سكولاریزه كرده بودند. به طور كلی در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، دین یا رابطهای فردی بود و یا افیون تودهها قلمداد میشد.۱۱
۲ـ۳) تقویت موضع دین در معادلات بینالمللی: انقلاب ایران به لحاظ تطبیق با مشخصه انقلابات بزرگ از این جهت كه هم از رویكرد جهانی برخوردار بوده و هم از لحاظ تحولخواهی و نوآوری در حوزه بینش و كنش برد مؤثر داشته است، در زمره انقلابات بزرگ است كه تنها با مقایسه وضعیت امروزی جهان با دوران پیش از ظهور انقلاب اسلامی میتوان آن را تبیین نمود. دفاع امام خمینی از اسلام در قضیه سلمان رشدی، یك رویارویی ارزش و ضد ارزش بود كه هر یك اصحاب خود را به مصاف دیگری وا میداشت. این امر به تقویت احساس هویت اسلامی و با پشتوانه بودن مسلمانان در جهان و معادلات سیاسی، امنیتی و فرهنگی بینالمللی انجامید و به روح آزادیخواهی و ظلمستیزی در میان مسلمانان ستمدیده قوت بخشید.۱۲
انقلاب اسلامی نه تنها مقوله اسلام، بلكه مقوله دین را عزت بخشید و وارد معادلات بینالمللی نمود و امروزه نقش دین و پایگاههای دین ـ ولو برای كسب مشروعیت و مقبولیت عامه ـ قابل انكار نیست. حتی انقلاب اسلامی در تقویت كلیسای كاتولیك تأثیر داشت و این كلیسا بعد از انقلاب اسلامی ، نقش و جایگاه از هم پاشیده خود را در برابر مكاتب ضد دینی بازیافت.۱۳۴) انقلاب اسلامی و اسلامگرایی در كشورهای اسلامی:
الف) شرایط كشورهای اسلامی در زمان وقوع انقلاب اسلامی: انقلاب ایران در زمان مناسب و در زمینه مساعد تاریخی اتفاق افتاد. در اواخر دهه ۱۹۶۰ و به ویژه طی دهه ۱۹۷۰ میلادی، اغلب مسلمانان جهان، شاهد احیای ایمان در زندگی فردی و اجتماعیشان بودند. توجه بیشتر به مناسك مذهبی با تأكید مجدد دولت و جامعه بر اسلام همراه شده بود. دولتها در لیبی، مصر، سودان، پاكستان و مالزی برای مشروعیت بخشیدن به حكومت و سیاستهایشان به اسلام متوسل میشدند و جنبشهای مخالف نیز برای بدست آوردن حمایت مردمی؛ زیر چتر اسلام گردآمده بودند. به عبارت دیگر در مقطع زمانی تحقق انقلاب اسلامی، بیانات ، نهاد و نیز شخصیتهای تاریخی اسلام در سیاست مسلمانان به ابزاری تبدیل شده بودند كه اغلب حكام از آن برای تقویت ملیگرایی استفاده می کردند و یا مخالفان حكومت برای به چالش كشیدن ایدئولوژیهای معطوف به غرب و ملهم از دینستیزی حكومت بهره میبردند.۱۴
ب) تأثیر انقلاب اسلامی بر احیای اسلام سیاسی: اسلام سیاسی جلوههایی از احیاگری ایدئولوژیك در سطح بینالمللی است. رهبران سیاسی ایران و گروههای اجتماعی مختلف كه انقلاب اسلامی را در جهت مقابله با استبداد داخلی و استعمار خارجی طراحی كرده بودند، نسبت به ملاحظات كشورهای غربی و طرفدار غرب واكنش نشان دادند و به این ترتیب موجی از مقاومت را در برابر سیاستهای توسعهطلبانه غربی به وجود آوردند. این امر ماهیت ایدئولوژیك داشت و به اسلامگرایی معروف شد.۱۵
اسلامگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نباید صرفا واكنشی به مدرنیته دانست، چرا كه بخشی از مدرنیته ماهیت انقلابی داشته و مورد پذیرش نیروهای اجتماعی و بینالمللی است. در حالیكه گروههایی توانستند به موجهای مدرنیته غلبه نموده و از این طریق زمینههای مداخلهگرایی، سلطهجویی و كنترلگرایی محیط بینالملل را فراهم آورند. انقلاب اسلامی و همچنین اسلام سیاسی را باید واكنشی در برابر توسعهطلبی غربی دانست.
در واقع، علیرغم تغییر ماهیت استعماری غرب از دهه ۱۹۲۰، مداخلهگرایی كشورهای غربی در امور سیاسی و امنیتی كشورهای اسلامی و از جمله ایران ادامه یافت. به موازات رشد سرمایهداری، كشورهای غربی تلاش كردند كه نهادها و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی خود را به كشورهای اسلامی منتقل نمایند كه این امر نارضایتی عمیقی را بین گروههای اسلامی به وجود آورد. در چنین شرایطی اسلام سیاسی و اصولگرایی اسلامی به عنوان سنتز جدیدی از مبارزه و مقاومت در برابر غرب ظاهر گردیدو جلوههایی از «شبه جنگ» در روابط ایران و كشورهای غربی ایجاد شد. شبه جنگ را باید بازتاب اصولگرایی اسلامی دانست كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سایر كشورهای خاورمیانه ظهور یافته است.۱۶
۵) انقلاب اسلامی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:
۱ـ۵) اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:
الف) تلاش در جهت برقراری حكومت جهانی اسلام: از منظر مكتب اسلام دنیا به دو منطقه دارالاسلام و دارالكفر تقسیم میشود كه در اولی احكام الهی اسلام اعمال میشود، ولی در دومی نظام حاكم در چارچوب احكام اسلامی عمل نمیكنند. در واقع تنها مرزی كه اسلام میشناسد، مرز عقیدتی است. با توجه به اسلامی بودن انقلاب ایران ، سیاست خارجی آن نمیتواند خود را در محدوده اهداف ملی و یا حتی منطقهای محبوس كند و با توجه به این رسالت مهم و غیرقابل تغییر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از نظر فكری و ایدئولوژیكی، سیاستی پیشرو، فعال و پویا میباشد. در همین راستا تلاش برای برقراری حكومت جهانی اسلام از اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی میباشد.۱۷
ب) حمایت از مستضعفین در مقابل مستكبران: با توجه به اصل ۱۵۴ قانون اساسی كه سعادت كل انسان در جامعه بشری را آرمان جمهوری اسلامی میداند، یكی از اهداف مهم سیاست خارجی ایران، مبارزه با استكبار جهانی و حمایت از ملل مستضعف در هر نقطهآی از جهان باهرنژاد، مذهب و زبان میباشد .
ج) حراست از استقلال و تمامیت ارضی كشور: علیرغم اینكه اسلام مرزبندیهای جغرافیایی ، نژادی و غیره را قبول ندارد،ولی جمهوری اسلامی ایران برای حفظ و پاسداری دستاوردهای انقلاب اسلامی و دفاع از پایگاه اصلی انقلاب و نیز تحقق اهداف جهانی خود، امری ضروری و الزامی میداند كه از هر نوع تجاورز و تعدی به كشور جلوگیری كند.۱۸
۲ـ۵) گفتمان های حاكم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:
۵ـ۲ـ۱ـ گفتمان مصلحت محور یا واقعگرای حاكم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: این دوره با نخست وزیری بازرگان و حاكمیت دولت موقت شروع و با اشغال سفارت آمریكا توسط دانشجویان پیروخط امام و استعفای بازرگان به پایان میرسد. در این دوران سیاست خارجی دولت موقت در تئوری و عمل و با دیدگاهی كلان، تمایل به غرب و نگرانی نسبت به نفوذ شرق و تلاش برای بهبود روابط با دولتهای غربی و به ویژه ایالات متحده آمریكا بود، در حالیكه ماهیت ضد قدرت انقلاب، همش شخص شاه را نشانه گرفته بود و هم آمریكا را كه حامی اصلی او به شمار میرفت.
۲ـ۲ـ۵) گفتمان ارزش محور یا آرمانگرای حاكم بر سیاست خارجی: در گفتمان ارزش محور كه به دو خرده گفتمان دیگر، یعنی آرمانگرای امت محور و آرمانگرای مركز محور تقسیم میشود، سیاست خارجی باید بر اساس آموزهها و موازین اسلامی و تحقق آرمانها و ارزشهای اسلامی تنظیم گردد . از اواسط دهه ۱۳۶۰ كه اواسط جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، گفتمان امت محور تحث تأثیر مشكلات داخلی و فشارهای بینالمللی به گفتمانی مركز محور با تأكید بر ضرورت دفاع از تمامیت ارضی و حفظ امالقرای شیعه تبدیل شد. در عین حال جهتگیری تجدیدنظر طلبانه مكتبی كردن سیاست خارجی و دفاع از آرمانهای اسلامی به مثابه مهمترین اولویت راهبردی، جایگاه خود را در سیاست خارجی حفظ كرد.۱۹ در این راستا وزیر امور خارجه وقت، آقای دكتر ولایتی بر این امر تأكید دارد كه «دولت اسلامی ، نه تنها موظف به تلاش و اقدام در جهت دگرگون ساختن پایههای قدرتهای ظالم و روابط ظالمانه جهانی است، بلكه اساسا امنیت واقعی و حیاتی مطلوب در سایه این تغییر تأمین میشود.»۲۰
۲ـ۳ـ۵) گفتمان منفعت محور ـ اصلاحطلبی اقتصادی (عملگرا): در دو سطح داخلی و بینالمللی، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی، بازنگری قانون اساسی، انتخاب آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری، فروپاشی شوروی و تأثیر آن بر روابط بینالملل ازعواملی بودند كه بر روند سیاستگزاری نظام و چگونگی تفكر و شیوه تصمیمگیری و اجرایی نخبگان در خصوص مسایل كلان كشور شدیدا تأثیرگذار بودهاند. مشكلات اقتصادی پس از جنگ تحمیلی و فشارهای ناشی از نظام بینالمللی باعث شد كه دولت جدید با عقب نشینی در مقابل فشارهای بینالمللی و داخلی، بازسازی كشور و اصلاحطلبی اقتصادی را سرلوحه كار خود قرار دهد. عنصر محوری گفتمان این دوران را عملگرایی در تنظیم و اجرای سیاست خارجی با رعایت ارزشهای اسلامی تشكیل میداد.۲۱
۲ـ۴ـ۵) گفتمان فرهنگگرایی سیاست محور: پس از انتخاب آقای خاتمی در خرداد ۷۶ به ریاست جمهوری، گسترش روابط خارجی و رسیدگی به مسایل و امور خارجی در چارچوب رهیافت واقعگرایی نسبی تداوم داشت، ولی نحوه بیان و شیوه رفتار و برخورد با دیگران تغییر یافت. بر اساس این گفتمان كه بر تنشزدایی و همزیستی مسالمتآمیز تأكید میكند، ایران میبایست به صورت یك قدرت مدنی در منطقه فعالیت كند و سیاست آن تلاش برای كسب اعتبار جهانی است. به پیروی از این سیاست، گامهایی در جهت گفتگو با جهان خارج و تنشزدایی با كشورهای منطقه و جهان برداشته شد و همكاریاهی منطقهای و بینالمللی افزایش یافت.۲۲
۵ـ۲ـ۵ـ گفتمان عدالت محور در داخل و سیاست تهاجمی در خارجی: این گفتمان پس از انتخاب آقای دكتر احمدینژاد به ریاست جمهوری در سال ۸۴ آغاز شد و الان هم ادامه دارد. در این راستا حفظ عدالت، افزایش رفاه اقتصادی و تأكید بر حفظ ارزشها در داخل و تعقیب سیاستی فعال و تهاجمی برای كسب عزت و اعتبار به ویژه در رابطه با مسأله هسته ایران در خارج مورد تأكید قرار میگیرد.
۳ـ۵) تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست خارجی ایران:
در جریان شكلگیری انقلاب اسلامی، نه تنها نوع نظام آینده مشخص میشد، بلكه چارچوب سیاست خارجی حكومت آینده نیز روشن میشد. رهبران انقلاب چه قبل و چه بعد از تحقق انقلاب اسلامی، خطوط اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را ترسیم میكردند و آن عدم وابستگی به هیچ یك از قدرتهای جهانی بود.۲۳
در واقع با توجه به رسالت جهانی انقلاب اسلامی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بیشترین توجه و اهمیت را به اجرای اهداف بینالمللی و خارجی خود داده است. قانون اساسی، زمینه تداوم انقلاب را در داخل و خارج كشور فراهم میكند و به ویژه از طریق گسترش روابط با دیگر جنبشهای اسلامی و مردمی در صدد است كه زمینه برقراری حكومت جهانی اسلام را هموار سازد.۲۴
به طور كلی تئوری اسلام در مورد نظام بینالملل، اساس شكلگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده است. انقلاب اسلامی خصلت جهانی داشته و شعارهای آن بر نفی تسلط قدرتهای خارجی متمركز میباشد. از طرف دیگر انقلاب ایران برای مستضعفان و محورمان جهان دارای پیامهای جدید بود و به همین دلیل جریان نگاه به دنیا كه در سیاست خارجی متبلور شده بود، از همیت خاصی در داخل و خارج كشور برخوردار گردید.۲۵
۶) صدور انقاب اسلامی؛ اهداف و ابزار:
الف) اهداف صدور انقلاب اسلامی: هدف اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از زمان پیروزی انقلاب، تبلیغ و گسترش اسلام انقلابی بود. این هدف در وظیفهای ریشه داشت كه قرآن برای مسلمانان در جهت تحقق و تبلیغ پیام الهی در سراسر گیتی معین كرده است. هدف صدور انقلاب با گسترش تاریخی اسلام تحت حاكمیت حضرت محمد صلی الله علیه وآله همانندی دارد. یكی از اهدافی كه در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأكید شده است، تداوم بخشیدن به انقلاب در داخل و خارج است واین هدفی بود كه بیش از سایر اهداف انقلابی، توجه رسانههای غربی را به خود معطوف كرد و در دل كشورهای غربی و سران كشورهای اسلامی هراس افكند.۲۶
برای شناخت اهداف صدور انقلاب، نه تنها فلسفه سیاسی امام خمینی ، بلكه جنبههایی از سنت سیاسی ایرانی ـ اسلامی را نیز باید بررسی كرد. یكی از ویژگیهای بنیادی فرهنگ سیاسی ایران كه به دوران پیش از اسلام باز میگردد ، مسأله همیشگی استقرار جامعه آرمانی پاكی است كه عمدتا به زبان عدالت جهانی تعبیر میشود. مالیزروثون ناظر غربی، به اهمیت بیش از اندازه عدالت در اسلام اشاره میكند و میگوید:«در حالیكه مسیحیت اساسا دین محبیت است، اسلام بیش از هر چیز دین عدالت است». به طور كلی در اسلام و تشیع بر عدالت و تظلم عادلانه جهانی تأكید زیاد شده است. در سنت فرهنگی شیعی عموما و در فرهنگ تشیع امامی خصوصا عدالت در كیان همه ارزشها در بالاترین مرتبه قرار میگیرد.
ب) ابزارهای صدور انقلاب اسلامی: طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ، صدور انقلاب از راه حمایت از جنبشهای آزادیبخش و به ویژه در مورد گسترش روابط بینالملل با دیگر جنبشهیا اسلامی اعمال میشود. صدور انقلاب از راه تبلیغ نیز شامل روشهای متنوع بسیاری است كه اجرای آن الزاما به مقامات ایران محدود نمیشود. از جمله دعوت از دانشمندان خارجی برای شركت در كنگرههیا بینالمللی و اعزام دانشجویان به خارج برای تحصیل از روشهیا صدور انقلاب اسلامی میباشد. در این راستا ، با وجود آنكه امام خمینی مداخله نظامی را محكوم میكرد، ولی در پیگیری هدف سعادت جهانی با وجود خودداری كامل از هر نوع اعمال نفوذ در امور داخلی سایر ملل، جمهوری اسلامی از مبارزه مستضعفین علیه مستكبرین در تمام نقاط جهان حمایت میكند.۲۸
۷) وضعیت نظام بینالملل در زمان وقوع انقلاب اسلامی:
الف) منظور از نظام بینالملل: نظام بینالملل را در دو چارچوب مفهومی میتوان مورد بررسی قرار داد؛ در مفهوم نخست تأكید بر آن است كه نظام بینالملل همانند یك نظام مكانیكی واجد خصوصیاتی است كه تابع نظریه عام نظامهاست و عملكرد آن با اتكا به قواعد و منطق ریاضی قابل شناخت است و میتوان با تجزیه و تحلیل مناسبات اجزای درونی نظام و روابط بین آنها، ماهیت و عملكرد آن نظام را شناخت. در مفهوم دوم كه بیشتر مورد تأكید است، نظام بینالملل یك نظام غیرمكانیكی محسوب میشود و مجموعهای از بازیگران و روندها را تشكیل میدهد كه در یك ارتباط منظم با یكدیگر الگوهای رفتاری خاصی را به وجود میآورند. در این چارچوب مفهومی نمیتوان از نظریه عمومی نظامها برای شناخت نظام بینالملل استفاده كرد، بلكه ضرورت دارد كه اهداف بازیگران در این نظام مورد شناسایی قرار گیرد و بعد با توجه به آن اهداف تلاش میشود تا میزان قابلیت پاسخگویی و برآورده كردن آن اهداف در نظام بینالمللی مذكور مورد شناسایی قرار گیرد.۲۹ تأكید اصلی این نگرش بر آن است كه رفتار بازیگران ( دولتها ) را تنها با تكیه بر عوامل درونی مانند نیازهای داخلی یا خصایل ملی نمیتوان توضیح داد، بلكه محیط بیرونی و ساختار قدرت در نظام بینالملل در سمتگیری و اهداف ملی دولتها و آرمانهای بازیگران و روندها نقش اساسی دارد. نظام های بینالملل دارای سه شاخصه مهم یعنی حد و مرز جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی ، ساختار توزیع قدرت و سلسله مراتب و قواعد بازی معین میباشد.۳۰ب) وضعیت سیاسی، فكری، فرهنگی و اقتصادی جهان در زمان وقوع انقلاب ایران:
زمانی كه انقلاب اسلامی در ایران تحقق یافت، نظام بینالمللی مركز از دو بلوك شرق و غرب بر كل جهان سایه افكنده بود و كشورها به دو اردوگاه كمونیسم و سرمایهأاری تقسیم كرده بود. از نظر فكری و فرهنگی نیز جهانبینی اومانیستی بر اكثر جوامع بشری حاكم شده بود و نظامهای حكومتی در شرق و غرب كردهزمین بر محور امانیسم شكل گرفته بودند.۳۱ پس از رنسانس از درون جهان بینی اومانیستی دو مكتب و ایدئولوژی زاییده شد. كه این دو مكتب كه در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی بر بیش از دو سوم كره زمین و جوامع بشری حكومت میكردند، عبارت بودند از: ۱ـ جهان مبتنی بر ماتریالیسم دیالكتیك كه ایدئولوژی كمونیسم و ماركسیسم۳۲ بر اساس آن شكل گرفت . ۲ـ جهانبینی مبتنی بر سكولاریسم كه ایدئولوژی و مكتب لیبرالیستی بر اساس آن شكل گرفت. در مقطع زمانی پیروزی انقلاب ایران ، بلوك شرق بر اساس جهانبینی ماتریالیستی و بلوك غرب بر اساس جهانبینی سكولاریستی بر جهان حكومت میكردند و مناسبات سیاسی جهان و روابط بینالمللی به شدت تحت تأثیررقابت دو بلوك بود، به طوری كه استقلال سیاسی یك كشور و یك ملت بدون وابستگی به یكی از دو ابرقدرت محال بود.
۸) نظام بینالملل در تقابل با انقلاب ایران:
۱ـ۸) تعارض انقلاب اسلامی با دو بلوك شرق و غرب پیش از پایان جنگ سرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اشاعه دیدگاههای عمیقا ضد آمریكایی از طرف جمهوری اسلامی ایران ، مسكو به این نتیجه رسیده بود كه نگرانی امنیتی اتحاد شوروی به سمت راه حل كاملا مطلوبی حركت میكند. حكومت جدید ایران مصمم بود كه وارد پیمانهای امنیتی با ایالات متحده نشود و اجازه ندهد كه آمریكا در ایران موقعیتی ممتاز داشته باشد.
با این حال ، گرچه نفرت عمیق امام خمینی(ره) از نقش ایالات متحده در ایران برای مسكو خبری مسرتبخش بود، ولی خبر بد آن بود كه امام خمینی(ره) و روحانیت خاطرات تاریخی زندهای از روسیه داشتند كه این امر نه تنها نقش روسیه تزاری رد تاریخ ایران طی قرنهای متمادی را شامل میشد، بلكه خصلت خدانشناسی وا لحادی ایدئولوژی كمونیسم و نقشههای همیشگی مسكو برای ایران را نیز شامل میشد و بنابراین اتحاد شوروی از تنزل به نقش فرعی «شیطان كوچك» چندان طرفی برنبست. از سوی دیگر امام خمینی(ره) از ابتدای نهضت خود در سال۱۳۴۲ شوروی و انگلیس را نیز در ردیف آمریکا قرارداده بود و این کشور را نیز به عنوان یکی از دشمنان دین و ملت معرفی کرده بود.
۲ـ۸) واكنش نظام بینالملل به وقوع انقلاب اسلامی: انقلاب ایران در كسب استقلال از ابرقدرتهای دنیا میباشد و قدرتهای بزرگ جهان در مقابل هر جنبشی كه هدفش كسب استقلال باشد، ایستادگی خواهد كرد. خطر ایدئولوژیك در جهان همواره خطری بالقوه بوده است و از آنجایی كه بین ایدئولوژی و قدرت همواره رابطه مستقیمی وجود دارد، ابرقدرتها و قدرتهای بزرگ ظهور ایدئولوژیهای جدید را برای خودشان تهدید تلقی میكنند. انقلاب ایران با ایدئولوژی اسلامی خود در واقع زنگ خطر را برای ماركسیسم شرق ( قبل از فروپاشی كمونیسم) و لیبرال ـ دموكراسی غرب به صدا در آورد. به اضافه جنبه ایدئولوژیك انقلاب اسلامی که از نظر جامعه بینالملل خطرناك بوده است، تهدید و خطر ، استقلال ایران به واسطه این انقلاب، قطع دست بیگانه و پایان منافع سرشار اقتصادی در ایران كشور بود كه غرب را به موضعگیری در قبال ایران تحریك كرد. ظرفیت بالای انقلاب ایران برای گسترش به دیگر نقاط جهان و به ویژه خاورمیانه و نیز وجود شیعیان بسیار در خلیج فارس عاملی برای تهدید حكومتهای طرفدار غرب در منطقه و همچنین قدرتهای بزرگ جهانی میباشد و در نتیجه شاهد اقدامات قدرتهای دنیا در مخالفت با انقلاب اسلامی میباشیم.۳۵
۳ـ۸) ریشههای خصومت قدرتهای عمده دنیا با انقلاب اسلامی: خصومت استكبار جهانی و صهیونیسم بینالملل با انقلاب ایران به جنبههای اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی ، سیاسی و استراتژیك باز میگردد. در بررسی ریشههای خصومت، جنبههای اعتقادی و فرهنی اهمیت بیشتری دارد. در نگرشهای غربی و جهان بینیهای اومانیستی، ماتریالیستی، سكولاریستی و لیبرالیستی، سعادت جوامع بشری در كنار گذاشتن فرامین الهی، نفی مرجعیت دین و تعالیم انبیا از زندگی اجتماعی و قوانین حكومتی میباشد، اما در بینش اسلامی، سعادت جوامع بشری در حاكمیت بخشیدن و اجرای فرامین الهی و تعالیم انبیا میباشد. بنابراین دو نگرش متعارض پس از مشكلگیری انقلاب در ایران مقابل یكدیگر صفآرایی كردند كه پیروزی هر یك به معنای شكست دیگری میباشد. به عبارت دیگر تئوری حكومت اسلامی و مردمسالاری دینی در ایران چالش اصلی برای تفكرات سكولاریستی و لیبرالیستی برخاسته از اومانیسم در غرب محسوب میگردد.۳۶
به طور كلی سرمایهگذاریهای وسیع نظام سلطه جهانی برای ایجاد بحرانهای مختلف در ایران، سازماندهی فشارهای داخلی و خارجی برای فلج ساختن اقتصاد ایران و تلاش در جهت ایجاد نارضایتی عمومی به منظور مقابله با تئوری حكومت اسلامی از طریق القای ناكارآمدی جمهوری اسلامی در این راستا صورت میگیرد كه غرب بتواند بزرگترین چالش سیاسی و اعتصادی خود را از سر بردارد.۳۷ به عبارت دیگر منافع استكبار جهانی در جهان اسلام جزء با استحاله اسلام تأمین نمیگردد و انقلاب اسلامی ایران بزرگترین مانع بر سر راه استحاله اسلام و پیشبرد استراتژی یكسان سازی فرهنگی است.۳۸
۹) نظام بینالمللی مطلوب انقلاب اسلامی:
در طول دوران جنگ سرد و حتی در طی دوران تشنجزدایی و برقراری تز همزیستی مسالمتآمیز، نظام دو قطبی بر محور دو ابرقدرت آمریكا و شوروی بر جهان و روابط بینالملل سایه افكنده بود. با توجه به تضاد منابع و رقابت میان این دو قطب، هر تحول سیاسی در جهان كه در تقابل با منافع یك ابرقدرت صورت میگرفت، به نفع ابرقدرت دیگر میشد. در این میان انقلاب اسلامی ایران، اولین تحویل بزرگ سیاسی قلمداد میشود كه نه تنها در قالب این ضابطه نمیگنجد، بلكه به اعتراف اكثر محققان و نویسندگان، هر دو ابرقدرت رقیب از وقوع آن متضرر شدند و حداكثر تلاش خود را در راه جلوگیری از تحقق آن و تضعیف ونابودی انقلاب به كار بردند و نمونه بارز آن هماهنگی آمریكا و شوروی در حمایت از عراق در دوران جنگ تحمیلی میباشد.۳۹
در كل نظام بینالملل در دوران جنگ سرد و نیز پس از فروپاشی نظام دو قطبی با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی همخوانی ندارد و نظام بینالمللی مطلوب انقلاب اسلامی، نظامی عدالت محور با پذیرش حاكمیت بر ابرملتها و حقوق مساوی انسانهاست. انقلاب اسلامی با اعتقاد به ضرورت استقرار عدالت در روابط بینالمللی در جستجوی نظامی است كه بتواند اهداف خود را محقق سازد و همین موضوع باعث میشود كه انقلاب اسلامی با تمامی نظامیهایی كه فاقد آن ویژگیها باشد، بر حسب نوع و میزان دوری و نزدیكی نظامهای بینالمللی با آن آرمانها چالش داشته باشد.
انقلاب اسلامی كه استقلال، آزادی و توسعه ملی را اهداف راهبردی كشور ایران میداند، نمیتواند به ماهیت نظام بینالملل بیتفاوت باشد. امروزه اغلب اندیشمندان روابط بینالملل معترف هستند كه هیچ كشوری نمیتواند بدون توجه به نظام بینالملل، اهداف خود را دنبال نماید و نظام بینالملل در تأمین امنیت و ارتقای منافع ملی كشورها ، نقشی تعیین كننده دارد.۴۰ دراین راستا، برخی تحلیلگران اعتقاد دارند كه پس از پایان جنگ سرد، بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران ، آمریكا و عوامل گوناگونش در منطقه و سطح جهان میباشد. بنابراین باید سعی نمود كه نه تنها درایران و در داخل كشورهای اسلامی، بلكه در تمام دنیا با ایالات متحده درگیر شد و از هر فرصتی و در هر جا برای ضربهزدن به آن كشور بهره برد.۴۱
● نتیجه:
انقلاب ایران با شعار محوری استقلال، آزادی، نفی سلطهگری و سلطهپذیری و بر اساس عدم وابستگی به قدرتهای سلطهگر و بر مبنای حق تعیین سرنوشت ملتها به دست خودشان پدید آمد. طبعا موفقیت ملت ایران در اثبات این شعارها، زمینه را برای الگو ساختن انقلاب اسلامی و پیمودن راه و روش مردم ایران توسط سایر ملتها فراهم میسازد و این امر به مفهوم شكست نظام سلطه جهانی میباشد. بنابراین فشارهای آمریكا و صهیونیسم از داخل و خارج برای ایجاد مشكلات فزاینده برای ایران جهت حفظ و تداوم سلطه خود بر ملتها صورت میپذیرد ، زیرا موفقیت انقلاب ایران موجب بیداری بیشتر ملتهای دیگر خواهد شد و اساس نظام سلطه را به مخاطره خواهد افكند.
انقلاب اسلامی در نظام بینالملل دو قطبی كه بر كل جهان مسلط شده بود، شكل گرفت و با شعار راهبردی نه شرقی ـ نه غربی ، قواعد و ساختار نظام بینالمللی موجد را به رسمیت نشناخت و طلایهدار راه جدیدی شد كه همزمان تسلط دو قدرت بزرگ را بر مقدرات بشری محكوم ساخت و موفق شد این نگرش استراتژیك را به عنوان یك انقلاب اصیل انسانی در جهان مطرح كند كه ناعدالتی موجود در نظام دو قطبی و تسلط ابرقدرتها و سرنوشت بشریت مهمترین مشكل جهان است. فروپاشی نظام دو قطبی، شرایط جدیدی را در جهان بوجود آورد و آمریكا به عنوان تنها ابرقدرت بازمانده از نظام و قطبی تلاش نمود تا نظامی تك قطبی در جهان ایجاد كند. علیرغم آنكه برخی از بازیگران بینالمللی در مقابل شكلگیری نظام تك قطبی مورد نظر آمریكا، سكوت كردند، اما برخی دیگر از بازیگران متناسب با میزان قدرت، گزینههای دیگری را برای جانشین ساختن نظام دو قطبی مطرح ساختند كه از جمله آنها میتوان به ایدههایی چون نظام چند قطبی و یا نظام چند تك قطبی اشاره كرد.
انقلاب اسلامی با فروپاشی نظام دو قطبی بر اساس اصول اعتقادی و آرمانی خود نمیتوانست با استقرار نظام تك قطبی كه در ناعدالتیهای نظام پیشین سهیم بود ، موافق باشد. بخصوص آنكه اساس و بنیان بیعدالتی همچنان در نظام تك قطبی باقی میماند و همان نظام تبعیضآمیز گذشته را این بار با قدرت بیشتری بر جهان تحمیل مینمود. همچنین انقلاب اسلامی نمیتواند نظام موازنه قوای مورد پشتیبانی انگلیس و نظام چند قطبی محدود را هم مورد پذیرش قرار دهد و بپذیرد كه تنها چند كشور محدود مانند دارندگان حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل سرنوشت كل جهان را تعیین نماید، بلكه نظام بینالملل مطلوب انقلاب اسلامی ، نظامی بدون تبعیض اقتصادی، سیاسی و اعتقادی و نظامی بر اساس عدالت جهانی میباشد كه تنها با حاكم شدن قوانین الهی بر تمام ابعاد زندگی اجتماعی بشر و در تمام جهان محقق میشود.
شرایط فعلی اوضاع جهانی نشان میدهد كه ملل جهان سوم و به ویژه كشورهای اسلامی، انقلاب اسلامی، مردمسالاری دینی و استقلال طلبی جمهوری اسلامی ایران را الگوی خود قرار میدهند و این امر میتواند در نهایت به تضعیف و نابودی پایههای جهانبینی سكولاریسم و لیبرالیسم در جهان منجر شود.
وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ به همان اندازه كه مبین مخالفت تمامی ملت ایران با سیاستهای داخلی شاه بود، نشان از ناخرسندی از سیاست خارجی او هم داشت. محور حمله مخالفان شاه به سیاست خارجی او را انتقاد از اتحاد عملی او با ایالات متحده تشكیل میداد و از همین رو به او لقب شاه آمریكایی داده بودند. صرف نظر از اینكه بتوان ریشههای این انقلاب را به سال ۱۳۳۲ و سرنگون ساختن حكومت دكتر محمد مصدق بازگرداند، یا به سال ۱۳۴۲ و سركوب حركت مخالفان رژیم شاه تحت رهبری امام خمینی و یا به جامعه، فرهنگ و سیاست ایران در دورانی پیشتر از اینها ، عوامل اصلی انقلاب را باید در دوگانه بیگانگی و بیزاری فراینده از رژیم شاه و از ایالات متحده سراغ گرفت.۱
در واقع از دید بسیاری از ایرانیان، نقش رژیم شاه به عنوان نماینده و نایب آمریكا، نشان خوش خدمتی كامل او به آمریكا واز دست رفتن استقلال كشور بود. این احساس عمومی یكی از سرچشمههای ژرف بیگانگی و تنفر مردم از رژیم شاه شد و از دلایل عمده انقلاب اسلامی بود.۲
جمهوری اسلامی ایران نخستین انقلاب موفق سیاسی ـ اسلامی را به جهان عرضه كرد كه بر مبنای ایدئولوژی و نمادگرایی شیعه و رهبری روحانیت ونیز غیر روحانیت اسلام استوار بود و مسلمانان سراسر جهان از ثمره آن كه اوج گرفتن مفهوم هویت اسلام، بازگشت غرور و اقتدار مسلمانان در جهاین كه تحت سلطه ابرقدرتهاست، بهرهمند شدند. علاوه بر این امام خمینی تجربه ایران را راهنمایی برای تغییر سیاسی و ایدئولوژیك امت جهانی اسلام میدانست. برنامه او متحد كردن تمام مسلمانان در نبردی سیاسی و فرهنگی علیه شرق و غرب بود. با پیروزی در این نبرد، جمهوری اسلامی ایران آماده بود تا اصول خود را در كشور خویش و جهان خارج از آن تبلیغ كند.۳
انقلاب اسلامی به احیای اصولگرایی اسلامی و اسلام سیاسی كمك شایانی نمود و برای دیگر جنبشهای اسلامی و حتی غیر اسلامی كه در صدد مبارزه با استبداد و استكبار بودند، الگوی مناسب و موفقی به شمار میرفت. به عبارت دیگر انقلاب اسلامی در ایران علاوه بر تأثیر عمیقی كه در روابط اجتماعی ملت ایران و ارزشهای حاكم بر جامعه ایران گذاشت، نظام بینالملل حاكم و وضع موجود جهان را نیز دچار تزلزل و تغییرات اساسی نموده و قواعد و معیارهای ناعادلانه حاكم بر روابط بینالملل و نظام جهانی را به چالش میكشد و بنابراین تحقق انقلاب اسلامی و موفقیت آن در تحقق اصول و اهداف خود با منافع قدرتهای بزرگ جهانی در تضاد میباشد.
۲) جایگاه ایدئولوژی در انقلاب اسلامی:
۱ـ۲) اصول ایدئولوژی اسلامی انقلاب ایران:
در تجربه و ایدئولوژی انقلاب، نشانههای زیادی است كه با موضوعات و علایق احیاگرایانه در دیگر جوامع مسلمان شدت یافت. نخستین و مهمترین عاملی كه موجب شد انقلاب ایران به مثابه انقلاب اسلامی تلقی شود، ناشی از ایدئولوژی اسلامی و رهبران انقلاب بود كه به عنوان ایدئولوگهای اولیه جمهوری اسلامی آن را طراحی كرده بودند و در نتیجه انقلاب ایران، نخستین نمونه انقلابی موفق و ملهم از اسلام قلمداد شود.۴ ویژگیهای ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران عبارتند از:
الف) آرمانگرایی : در ایدئولوژی انقلاب ایران فرضهیا سیاسی بر خوش بینی ، عقلگرای یو امید به تحول انسانی مبتنی است و آرمانگرایی و انقلاب اسلامی ایران با تاریخ اندیشه سیاسی و اجتماعی در ایران در طول دو سده گذشته ارتباط مستقیم دارد .
ب) جهان شمولی : ویژگی اصلی انقلاب اسلامی ، تبلیغ اسلام و اصول اساسی آن است. جهان شمولی اسلامی با انقلاب ایران ، بیشترین ارتباط را دارد. چرا كه صدور انقلاب به معنای صدور احساس،همبستگی ، روحیه و شور نسبت به عقاید و اعمال اسلامی است.۵ دیدگاههای امام خمینی درباره صدور انقلاب ارتباط مستقیمی با توصیف انقلاب از سوی او دارد. به نظر امام خمینی ، انقلاب ایران، انقلاب اسلامی است و منحصر به ایران نمیباشد.
ج) مردمی بودن : انقلاب اسلامی، حركتی مردمی و در عین حال مردمگرا بود، زیرا عملا تمام اقشار جامعه ایران در آن شركت جستند و به آن كمك كردند. جمهوری اسلامی از آنجا كه طرفدار فرهنگ غالب جامعه میباشد، حكومتی مردمگرا میباشد. این مردمسالاری از تاریخ طولانی تشیع ریشه میگیرد. در طول تاریخ اسلام، تشیع به پشتیبانی تودههای مردم تكیه داشت كه این امر ارتباط رهبران تشیع با عامه مردم را قدرتمند كرد.۶
د) صدور انقلاب : كرین برینتون درباره ماهیت جهان شمول انقلابهای ریشهدار اظهار میدارد كه انقلابیون در طول تاریخ، همگی كوشیدهاند كه اصول انقلاب خود را ترویج كنند. از صدور انقلاب پیامد طبیعی كشور انقلاب است.۷ مضافا اینکه آمووزه های اسلام در تبلیغ دین و رساندن پیام توحید و فراهم کردن شنیدن پیغام حق در این مسئله جایگاه اساسی دارد.
به طور كلی تأكید مجدد بر اسلام به مثابه شیوه زندگی تمام عیار، اعتقاد راسخ به نیاز بازگشت به اسلام و حاكمیت دین الهی برای احیای قدرت و موفقیتهای مسلمانان و تمایل به جهاد علیه تمام ناراستیها و بیعدالتیها۸ از اصول ایدئولوژی اسلامی انقلاب ایران میباشد.
۲ـ۲) كاركرد ایدئولوژی در روند تحولات انقلابی : ایدئولوژیها چارچوبهای آگاهی هستند كه تفسیری از جهان را به منظور عمل بر طبق آن در اختیار انسان قرار میدهند. در دوران پیش از انقلاب، گروههای متعددی تقاضا یا نارضایتی مشخص ندارند. ابتدا ایدئولوژیهایی شكل میگیرند كه برای پذیرفته شدن باید به رقابت در بازار عقاید برخیزند. این روند در مورد تحولات انقلابی ایران به گونه مشهودی قابل تحلیل و ملاحظه است. گروههای انقلابی مختلف در دوران قبل از انقلاب درگیر جدال سیاسی با حكومت و رقابت ایدئولوژیك با یكدیگر بودهاند و در روند رقابتهای ایدئولوژیك نتوانستند به مقبولیت عام و تعادل و یا ائتلافی دست یابند. ایدئولوژی انقلاب اسلامی توانست نیروهای سیاسی مختلف كه با الگوهای اسلامی و رهیافتهای امام خمینی هماهنگی داشته را با یكدیگر متحد نماید و به موازات آن زمینههای ایجاد ایدئولوژی مسلطی را فراهم آورد كه راهنمای سیاست داخلی و خارجی ایران باشد.۹
انقلاب ایران بر یك ایدئولوژی مذهبی تأكید داشت و بر همین اساس از دیگر انقلابهای جهان متفاوت بود. قابلیتهای ایدئولوژیك مؤثر و سازنده انقلاب ایران، نقش قابل توجهی در ایجاد هماهنگی منطقهای و بینالمللی ایفا كرده است. كشورهای خاورمیانه بعد از افول پان عربیسم، در شرایط خلاء سیاسی و استراتژیك قرار داشتند. آموزههای اسلامی و همچنین قالبهای اسلام سیاسی میتوانست چنین مطلوبیتهایی را برای كشورهای خاورمیانهای فراهم كند. پیوند یافتن قالبهای ایدئولوژیك با شاخصهای فرهنگی و تمدنی ایران در جریان انقلاب اسلامی، موجب شد كه ایران به عنوان سخنگوی یك آرمان ظاهر شود.۱۰
۳) تأثیر انقلاب اسلامی بر جاریگاه بیناللملی دین:
۱ـ۳) ادیان در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، كاملا به نفع امیال و اهداف ابرقدرتهای شرق و غرب استكبار جهانی استحاله شده بودند. مسیحیت تحث تأثیر سكولاریسم به رابطه فردی میان انسان و خدا تبدیل و روحانیت مسیحیت كاملا واتیكانیزه گردیده بود و هیچگونه ارتباطی با زندگی دنیوی و قوانین حاكم بر روابط اجتماعی نداشت. دین یهودیت كه بر اساس تعالیم حضرت موسی میبایست علیه فرعونهای زمان قیام كند، توسط سازمان جهانی صهیونیسم به توجیهگر نظامی سلطه جهانی مبدل شده بود. قدرتهای سلطهگر جهان برای اینكه بتوانند به راحتی بر جوامع اسلامی حاكم گردند، بر سرمایهگذاری وسیع به تحریف اسلام مبادرت كرده بودند و با كنار گذاشتن ابعاد سیاسی، حكومتی، قضایی، اقتصادی و حقوقی اسلام، آن را كاملا سكولاریزه كرده بودند. به طور كلی در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، دین یا رابطهای فردی بود و یا افیون تودهها قلمداد میشد.۱۱
۲ـ۳) تقویت موضع دین در معادلات بینالمللی: انقلاب ایران به لحاظ تطبیق با مشخصه انقلابات بزرگ از این جهت كه هم از رویكرد جهانی برخوردار بوده و هم از لحاظ تحولخواهی و نوآوری در حوزه بینش و كنش برد مؤثر داشته است، در زمره انقلابات بزرگ است كه تنها با مقایسه وضعیت امروزی جهان با دوران پیش از ظهور انقلاب اسلامی میتوان آن را تبیین نمود. دفاع امام خمینی از اسلام در قضیه سلمان رشدی، یك رویارویی ارزش و ضد ارزش بود كه هر یك اصحاب خود را به مصاف دیگری وا میداشت. این امر به تقویت احساس هویت اسلامی و با پشتوانه بودن مسلمانان در جهان و معادلات سیاسی، امنیتی و فرهنگی بینالمللی انجامید و به روح آزادیخواهی و ظلمستیزی در میان مسلمانان ستمدیده قوت بخشید.۱۲
انقلاب اسلامی نه تنها مقوله اسلام، بلكه مقوله دین را عزت بخشید و وارد معادلات بینالمللی نمود و امروزه نقش دین و پایگاههای دین ـ ولو برای كسب مشروعیت و مقبولیت عامه ـ قابل انكار نیست. حتی انقلاب اسلامی در تقویت كلیسای كاتولیك تأثیر داشت و این كلیسا بعد از انقلاب اسلامی ، نقش و جایگاه از هم پاشیده خود را در برابر مكاتب ضد دینی بازیافت.۱۳۴) انقلاب اسلامی و اسلامگرایی در كشورهای اسلامی:
الف) شرایط كشورهای اسلامی در زمان وقوع انقلاب اسلامی: انقلاب ایران در زمان مناسب و در زمینه مساعد تاریخی اتفاق افتاد. در اواخر دهه ۱۹۶۰ و به ویژه طی دهه ۱۹۷۰ میلادی، اغلب مسلمانان جهان، شاهد احیای ایمان در زندگی فردی و اجتماعیشان بودند. توجه بیشتر به مناسك مذهبی با تأكید مجدد دولت و جامعه بر اسلام همراه شده بود. دولتها در لیبی، مصر، سودان، پاكستان و مالزی برای مشروعیت بخشیدن به حكومت و سیاستهایشان به اسلام متوسل میشدند و جنبشهای مخالف نیز برای بدست آوردن حمایت مردمی؛ زیر چتر اسلام گردآمده بودند. به عبارت دیگر در مقطع زمانی تحقق انقلاب اسلامی، بیانات ، نهاد و نیز شخصیتهای تاریخی اسلام در سیاست مسلمانان به ابزاری تبدیل شده بودند كه اغلب حكام از آن برای تقویت ملیگرایی استفاده می کردند و یا مخالفان حكومت برای به چالش كشیدن ایدئولوژیهای معطوف به غرب و ملهم از دینستیزی حكومت بهره میبردند.۱۴
ب) تأثیر انقلاب اسلامی بر احیای اسلام سیاسی: اسلام سیاسی جلوههایی از احیاگری ایدئولوژیك در سطح بینالمللی است. رهبران سیاسی ایران و گروههای اجتماعی مختلف كه انقلاب اسلامی را در جهت مقابله با استبداد داخلی و استعمار خارجی طراحی كرده بودند، نسبت به ملاحظات كشورهای غربی و طرفدار غرب واكنش نشان دادند و به این ترتیب موجی از مقاومت را در برابر سیاستهای توسعهطلبانه غربی به وجود آوردند. این امر ماهیت ایدئولوژیك داشت و به اسلامگرایی معروف شد.۱۵
اسلامگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نباید صرفا واكنشی به مدرنیته دانست، چرا كه بخشی از مدرنیته ماهیت انقلابی داشته و مورد پذیرش نیروهای اجتماعی و بینالمللی است. در حالیكه گروههایی توانستند به موجهای مدرنیته غلبه نموده و از این طریق زمینههای مداخلهگرایی، سلطهجویی و كنترلگرایی محیط بینالملل را فراهم آورند. انقلاب اسلامی و همچنین اسلام سیاسی را باید واكنشی در برابر توسعهطلبی غربی دانست.
در واقع، علیرغم تغییر ماهیت استعماری غرب از دهه ۱۹۲۰، مداخلهگرایی كشورهای غربی در امور سیاسی و امنیتی كشورهای اسلامی و از جمله ایران ادامه یافت. به موازات رشد سرمایهداری، كشورهای غربی تلاش كردند كه نهادها و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی خود را به كشورهای اسلامی منتقل نمایند كه این امر نارضایتی عمیقی را بین گروههای اسلامی به وجود آورد. در چنین شرایطی اسلام سیاسی و اصولگرایی اسلامی به عنوان سنتز جدیدی از مبارزه و مقاومت در برابر غرب ظاهر گردیدو جلوههایی از «شبه جنگ» در روابط ایران و كشورهای غربی ایجاد شد. شبه جنگ را باید بازتاب اصولگرایی اسلامی دانست كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سایر كشورهای خاورمیانه ظهور یافته است.۱۶
۵) انقلاب اسلامی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:
۱ـ۵) اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:
الف) تلاش در جهت برقراری حكومت جهانی اسلام: از منظر مكتب اسلام دنیا به دو منطقه دارالاسلام و دارالكفر تقسیم میشود كه در اولی احكام الهی اسلام اعمال میشود، ولی در دومی نظام حاكم در چارچوب احكام اسلامی عمل نمیكنند. در واقع تنها مرزی كه اسلام میشناسد، مرز عقیدتی است. با توجه به اسلامی بودن انقلاب ایران ، سیاست خارجی آن نمیتواند خود را در محدوده اهداف ملی و یا حتی منطقهای محبوس كند و با توجه به این رسالت مهم و غیرقابل تغییر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از نظر فكری و ایدئولوژیكی، سیاستی پیشرو، فعال و پویا میباشد. در همین راستا تلاش برای برقراری حكومت جهانی اسلام از اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی میباشد.۱۷
ب) حمایت از مستضعفین در مقابل مستكبران: با توجه به اصل ۱۵۴ قانون اساسی كه سعادت كل انسان در جامعه بشری را آرمان جمهوری اسلامی میداند، یكی از اهداف مهم سیاست خارجی ایران، مبارزه با استكبار جهانی و حمایت از ملل مستضعف در هر نقطهآی از جهان باهرنژاد، مذهب و زبان میباشد .
ج) حراست از استقلال و تمامیت ارضی كشور: علیرغم اینكه اسلام مرزبندیهای جغرافیایی ، نژادی و غیره را قبول ندارد،ولی جمهوری اسلامی ایران برای حفظ و پاسداری دستاوردهای انقلاب اسلامی و دفاع از پایگاه اصلی انقلاب و نیز تحقق اهداف جهانی خود، امری ضروری و الزامی میداند كه از هر نوع تجاورز و تعدی به كشور جلوگیری كند.۱۸
۲ـ۵) گفتمان های حاكم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:
۵ـ۲ـ۱ـ گفتمان مصلحت محور یا واقعگرای حاكم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: این دوره با نخست وزیری بازرگان و حاكمیت دولت موقت شروع و با اشغال سفارت آمریكا توسط دانشجویان پیروخط امام و استعفای بازرگان به پایان میرسد. در این دوران سیاست خارجی دولت موقت در تئوری و عمل و با دیدگاهی كلان، تمایل به غرب و نگرانی نسبت به نفوذ شرق و تلاش برای بهبود روابط با دولتهای غربی و به ویژه ایالات متحده آمریكا بود، در حالیكه ماهیت ضد قدرت انقلاب، همش شخص شاه را نشانه گرفته بود و هم آمریكا را كه حامی اصلی او به شمار میرفت.
۲ـ۲ـ۵) گفتمان ارزش محور یا آرمانگرای حاكم بر سیاست خارجی: در گفتمان ارزش محور كه به دو خرده گفتمان دیگر، یعنی آرمانگرای امت محور و آرمانگرای مركز محور تقسیم میشود، سیاست خارجی باید بر اساس آموزهها و موازین اسلامی و تحقق آرمانها و ارزشهای اسلامی تنظیم گردد . از اواسط دهه ۱۳۶۰ كه اواسط جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، گفتمان امت محور تحث تأثیر مشكلات داخلی و فشارهای بینالمللی به گفتمانی مركز محور با تأكید بر ضرورت دفاع از تمامیت ارضی و حفظ امالقرای شیعه تبدیل شد. در عین حال جهتگیری تجدیدنظر طلبانه مكتبی كردن سیاست خارجی و دفاع از آرمانهای اسلامی به مثابه مهمترین اولویت راهبردی، جایگاه خود را در سیاست خارجی حفظ كرد.۱۹ در این راستا وزیر امور خارجه وقت، آقای دكتر ولایتی بر این امر تأكید دارد كه «دولت اسلامی ، نه تنها موظف به تلاش و اقدام در جهت دگرگون ساختن پایههای قدرتهای ظالم و روابط ظالمانه جهانی است، بلكه اساسا امنیت واقعی و حیاتی مطلوب در سایه این تغییر تأمین میشود.»۲۰
۲ـ۳ـ۵) گفتمان منفعت محور ـ اصلاحطلبی اقتصادی (عملگرا): در دو سطح داخلی و بینالمللی، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی، بازنگری قانون اساسی، انتخاب آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری، فروپاشی شوروی و تأثیر آن بر روابط بینالملل ازعواملی بودند كه بر روند سیاستگزاری نظام و چگونگی تفكر و شیوه تصمیمگیری و اجرایی نخبگان در خصوص مسایل كلان كشور شدیدا تأثیرگذار بودهاند. مشكلات اقتصادی پس از جنگ تحمیلی و فشارهای ناشی از نظام بینالمللی باعث شد كه دولت جدید با عقب نشینی در مقابل فشارهای بینالمللی و داخلی، بازسازی كشور و اصلاحطلبی اقتصادی را سرلوحه كار خود قرار دهد. عنصر محوری گفتمان این دوران را عملگرایی در تنظیم و اجرای سیاست خارجی با رعایت ارزشهای اسلامی تشكیل میداد.۲۱
۲ـ۴ـ۵) گفتمان فرهنگگرایی سیاست محور: پس از انتخاب آقای خاتمی در خرداد ۷۶ به ریاست جمهوری، گسترش روابط خارجی و رسیدگی به مسایل و امور خارجی در چارچوب رهیافت واقعگرایی نسبی تداوم داشت، ولی نحوه بیان و شیوه رفتار و برخورد با دیگران تغییر یافت. بر اساس این گفتمان كه بر تنشزدایی و همزیستی مسالمتآمیز تأكید میكند، ایران میبایست به صورت یك قدرت مدنی در منطقه فعالیت كند و سیاست آن تلاش برای كسب اعتبار جهانی است. به پیروی از این سیاست، گامهایی در جهت گفتگو با جهان خارج و تنشزدایی با كشورهای منطقه و جهان برداشته شد و همكاریاهی منطقهای و بینالمللی افزایش یافت.۲۲
۵ـ۲ـ۵ـ گفتمان عدالت محور در داخل و سیاست تهاجمی در خارجی: این گفتمان پس از انتخاب آقای دكتر احمدینژاد به ریاست جمهوری در سال ۸۴ آغاز شد و الان هم ادامه دارد. در این راستا حفظ عدالت، افزایش رفاه اقتصادی و تأكید بر حفظ ارزشها در داخل و تعقیب سیاستی فعال و تهاجمی برای كسب عزت و اعتبار به ویژه در رابطه با مسأله هسته ایران در خارج مورد تأكید قرار میگیرد.
۳ـ۵) تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست خارجی ایران:
در جریان شكلگیری انقلاب اسلامی، نه تنها نوع نظام آینده مشخص میشد، بلكه چارچوب سیاست خارجی حكومت آینده نیز روشن میشد. رهبران انقلاب چه قبل و چه بعد از تحقق انقلاب اسلامی، خطوط اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را ترسیم میكردند و آن عدم وابستگی به هیچ یك از قدرتهای جهانی بود.۲۳
در واقع با توجه به رسالت جهانی انقلاب اسلامی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بیشترین توجه و اهمیت را به اجرای اهداف بینالمللی و خارجی خود داده است. قانون اساسی، زمینه تداوم انقلاب را در داخل و خارج كشور فراهم میكند و به ویژه از طریق گسترش روابط با دیگر جنبشهای اسلامی و مردمی در صدد است كه زمینه برقراری حكومت جهانی اسلام را هموار سازد.۲۴
به طور كلی تئوری اسلام در مورد نظام بینالملل، اساس شكلگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده است. انقلاب اسلامی خصلت جهانی داشته و شعارهای آن بر نفی تسلط قدرتهای خارجی متمركز میباشد. از طرف دیگر انقلاب ایران برای مستضعفان و محورمان جهان دارای پیامهای جدید بود و به همین دلیل جریان نگاه به دنیا كه در سیاست خارجی متبلور شده بود، از همیت خاصی در داخل و خارج كشور برخوردار گردید.۲۵
۶) صدور انقاب اسلامی؛ اهداف و ابزار:
الف) اهداف صدور انقلاب اسلامی: هدف اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از زمان پیروزی انقلاب، تبلیغ و گسترش اسلام انقلابی بود. این هدف در وظیفهای ریشه داشت كه قرآن برای مسلمانان در جهت تحقق و تبلیغ پیام الهی در سراسر گیتی معین كرده است. هدف صدور انقلاب با گسترش تاریخی اسلام تحت حاكمیت حضرت محمد صلی الله علیه وآله همانندی دارد. یكی از اهدافی كه در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأكید شده است، تداوم بخشیدن به انقلاب در داخل و خارج است واین هدفی بود كه بیش از سایر اهداف انقلابی، توجه رسانههای غربی را به خود معطوف كرد و در دل كشورهای غربی و سران كشورهای اسلامی هراس افكند.۲۶
برای شناخت اهداف صدور انقلاب، نه تنها فلسفه سیاسی امام خمینی ، بلكه جنبههایی از سنت سیاسی ایرانی ـ اسلامی را نیز باید بررسی كرد. یكی از ویژگیهای بنیادی فرهنگ سیاسی ایران كه به دوران پیش از اسلام باز میگردد ، مسأله همیشگی استقرار جامعه آرمانی پاكی است كه عمدتا به زبان عدالت جهانی تعبیر میشود. مالیزروثون ناظر غربی، به اهمیت بیش از اندازه عدالت در اسلام اشاره میكند و میگوید:«در حالیكه مسیحیت اساسا دین محبیت است، اسلام بیش از هر چیز دین عدالت است». به طور كلی در اسلام و تشیع بر عدالت و تظلم عادلانه جهانی تأكید زیاد شده است. در سنت فرهنگی شیعی عموما و در فرهنگ تشیع امامی خصوصا عدالت در كیان همه ارزشها در بالاترین مرتبه قرار میگیرد.
ب) ابزارهای صدور انقلاب اسلامی: طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ، صدور انقلاب از راه حمایت از جنبشهای آزادیبخش و به ویژه در مورد گسترش روابط بینالملل با دیگر جنبشهیا اسلامی اعمال میشود. صدور انقلاب از راه تبلیغ نیز شامل روشهای متنوع بسیاری است كه اجرای آن الزاما به مقامات ایران محدود نمیشود. از جمله دعوت از دانشمندان خارجی برای شركت در كنگرههیا بینالمللی و اعزام دانشجویان به خارج برای تحصیل از روشهیا صدور انقلاب اسلامی میباشد. در این راستا ، با وجود آنكه امام خمینی مداخله نظامی را محكوم میكرد، ولی در پیگیری هدف سعادت جهانی با وجود خودداری كامل از هر نوع اعمال نفوذ در امور داخلی سایر ملل، جمهوری اسلامی از مبارزه مستضعفین علیه مستكبرین در تمام نقاط جهان حمایت میكند.۲۸
۷) وضعیت نظام بینالملل در زمان وقوع انقلاب اسلامی:
الف) منظور از نظام بینالملل: نظام بینالملل را در دو چارچوب مفهومی میتوان مورد بررسی قرار داد؛ در مفهوم نخست تأكید بر آن است كه نظام بینالملل همانند یك نظام مكانیكی واجد خصوصیاتی است كه تابع نظریه عام نظامهاست و عملكرد آن با اتكا به قواعد و منطق ریاضی قابل شناخت است و میتوان با تجزیه و تحلیل مناسبات اجزای درونی نظام و روابط بین آنها، ماهیت و عملكرد آن نظام را شناخت. در مفهوم دوم كه بیشتر مورد تأكید است، نظام بینالملل یك نظام غیرمكانیكی محسوب میشود و مجموعهای از بازیگران و روندها را تشكیل میدهد كه در یك ارتباط منظم با یكدیگر الگوهای رفتاری خاصی را به وجود میآورند. در این چارچوب مفهومی نمیتوان از نظریه عمومی نظامها برای شناخت نظام بینالملل استفاده كرد، بلكه ضرورت دارد كه اهداف بازیگران در این نظام مورد شناسایی قرار گیرد و بعد با توجه به آن اهداف تلاش میشود تا میزان قابلیت پاسخگویی و برآورده كردن آن اهداف در نظام بینالمللی مذكور مورد شناسایی قرار گیرد.۲۹ تأكید اصلی این نگرش بر آن است كه رفتار بازیگران ( دولتها ) را تنها با تكیه بر عوامل درونی مانند نیازهای داخلی یا خصایل ملی نمیتوان توضیح داد، بلكه محیط بیرونی و ساختار قدرت در نظام بینالملل در سمتگیری و اهداف ملی دولتها و آرمانهای بازیگران و روندها نقش اساسی دارد. نظام های بینالملل دارای سه شاخصه مهم یعنی حد و مرز جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی ، ساختار توزیع قدرت و سلسله مراتب و قواعد بازی معین میباشد.۳۰ب) وضعیت سیاسی، فكری، فرهنگی و اقتصادی جهان در زمان وقوع انقلاب ایران:
زمانی كه انقلاب اسلامی در ایران تحقق یافت، نظام بینالمللی مركز از دو بلوك شرق و غرب بر كل جهان سایه افكنده بود و كشورها به دو اردوگاه كمونیسم و سرمایهأاری تقسیم كرده بود. از نظر فكری و فرهنگی نیز جهانبینی اومانیستی بر اكثر جوامع بشری حاكم شده بود و نظامهای حكومتی در شرق و غرب كردهزمین بر محور امانیسم شكل گرفته بودند.۳۱ پس از رنسانس از درون جهان بینی اومانیستی دو مكتب و ایدئولوژی زاییده شد. كه این دو مكتب كه در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی بر بیش از دو سوم كره زمین و جوامع بشری حكومت میكردند، عبارت بودند از: ۱ـ جهان مبتنی بر ماتریالیسم دیالكتیك كه ایدئولوژی كمونیسم و ماركسیسم۳۲ بر اساس آن شكل گرفت . ۲ـ جهانبینی مبتنی بر سكولاریسم كه ایدئولوژی و مكتب لیبرالیستی بر اساس آن شكل گرفت. در مقطع زمانی پیروزی انقلاب ایران ، بلوك شرق بر اساس جهانبینی ماتریالیستی و بلوك غرب بر اساس جهانبینی سكولاریستی بر جهان حكومت میكردند و مناسبات سیاسی جهان و روابط بینالمللی به شدت تحت تأثیررقابت دو بلوك بود، به طوری كه استقلال سیاسی یك كشور و یك ملت بدون وابستگی به یكی از دو ابرقدرت محال بود.
۸) نظام بینالملل در تقابل با انقلاب ایران:
۱ـ۸) تعارض انقلاب اسلامی با دو بلوك شرق و غرب پیش از پایان جنگ سرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اشاعه دیدگاههای عمیقا ضد آمریكایی از طرف جمهوری اسلامی ایران ، مسكو به این نتیجه رسیده بود كه نگرانی امنیتی اتحاد شوروی به سمت راه حل كاملا مطلوبی حركت میكند. حكومت جدید ایران مصمم بود كه وارد پیمانهای امنیتی با ایالات متحده نشود و اجازه ندهد كه آمریكا در ایران موقعیتی ممتاز داشته باشد.
با این حال ، گرچه نفرت عمیق امام خمینی(ره) از نقش ایالات متحده در ایران برای مسكو خبری مسرتبخش بود، ولی خبر بد آن بود كه امام خمینی(ره) و روحانیت خاطرات تاریخی زندهای از روسیه داشتند كه این امر نه تنها نقش روسیه تزاری رد تاریخ ایران طی قرنهای متمادی را شامل میشد، بلكه خصلت خدانشناسی وا لحادی ایدئولوژی كمونیسم و نقشههای همیشگی مسكو برای ایران را نیز شامل میشد و بنابراین اتحاد شوروی از تنزل به نقش فرعی «شیطان كوچك» چندان طرفی برنبست. از سوی دیگر امام خمینی(ره) از ابتدای نهضت خود در سال۱۳۴۲ شوروی و انگلیس را نیز در ردیف آمریکا قرارداده بود و این کشور را نیز به عنوان یکی از دشمنان دین و ملت معرفی کرده بود.
۲ـ۸) واكنش نظام بینالملل به وقوع انقلاب اسلامی: انقلاب ایران در كسب استقلال از ابرقدرتهای دنیا میباشد و قدرتهای بزرگ جهان در مقابل هر جنبشی كه هدفش كسب استقلال باشد، ایستادگی خواهد كرد. خطر ایدئولوژیك در جهان همواره خطری بالقوه بوده است و از آنجایی كه بین ایدئولوژی و قدرت همواره رابطه مستقیمی وجود دارد، ابرقدرتها و قدرتهای بزرگ ظهور ایدئولوژیهای جدید را برای خودشان تهدید تلقی میكنند. انقلاب ایران با ایدئولوژی اسلامی خود در واقع زنگ خطر را برای ماركسیسم شرق ( قبل از فروپاشی كمونیسم) و لیبرال ـ دموكراسی غرب به صدا در آورد. به اضافه جنبه ایدئولوژیك انقلاب اسلامی که از نظر جامعه بینالملل خطرناك بوده است، تهدید و خطر ، استقلال ایران به واسطه این انقلاب، قطع دست بیگانه و پایان منافع سرشار اقتصادی در ایران كشور بود كه غرب را به موضعگیری در قبال ایران تحریك كرد. ظرفیت بالای انقلاب ایران برای گسترش به دیگر نقاط جهان و به ویژه خاورمیانه و نیز وجود شیعیان بسیار در خلیج فارس عاملی برای تهدید حكومتهای طرفدار غرب در منطقه و همچنین قدرتهای بزرگ جهانی میباشد و در نتیجه شاهد اقدامات قدرتهای دنیا در مخالفت با انقلاب اسلامی میباشیم.۳۵
۳ـ۸) ریشههای خصومت قدرتهای عمده دنیا با انقلاب اسلامی: خصومت استكبار جهانی و صهیونیسم بینالملل با انقلاب ایران به جنبههای اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی ، سیاسی و استراتژیك باز میگردد. در بررسی ریشههای خصومت، جنبههای اعتقادی و فرهنی اهمیت بیشتری دارد. در نگرشهای غربی و جهان بینیهای اومانیستی، ماتریالیستی، سكولاریستی و لیبرالیستی، سعادت جوامع بشری در كنار گذاشتن فرامین الهی، نفی مرجعیت دین و تعالیم انبیا از زندگی اجتماعی و قوانین حكومتی میباشد، اما در بینش اسلامی، سعادت جوامع بشری در حاكمیت بخشیدن و اجرای فرامین الهی و تعالیم انبیا میباشد. بنابراین دو نگرش متعارض پس از مشكلگیری انقلاب در ایران مقابل یكدیگر صفآرایی كردند كه پیروزی هر یك به معنای شكست دیگری میباشد. به عبارت دیگر تئوری حكومت اسلامی و مردمسالاری دینی در ایران چالش اصلی برای تفكرات سكولاریستی و لیبرالیستی برخاسته از اومانیسم در غرب محسوب میگردد.۳۶
به طور كلی سرمایهگذاریهای وسیع نظام سلطه جهانی برای ایجاد بحرانهای مختلف در ایران، سازماندهی فشارهای داخلی و خارجی برای فلج ساختن اقتصاد ایران و تلاش در جهت ایجاد نارضایتی عمومی به منظور مقابله با تئوری حكومت اسلامی از طریق القای ناكارآمدی جمهوری اسلامی در این راستا صورت میگیرد كه غرب بتواند بزرگترین چالش سیاسی و اعتصادی خود را از سر بردارد.۳۷ به عبارت دیگر منافع استكبار جهانی در جهان اسلام جزء با استحاله اسلام تأمین نمیگردد و انقلاب اسلامی ایران بزرگترین مانع بر سر راه استحاله اسلام و پیشبرد استراتژی یكسان سازی فرهنگی است.۳۸
۹) نظام بینالمللی مطلوب انقلاب اسلامی:
در طول دوران جنگ سرد و حتی در طی دوران تشنجزدایی و برقراری تز همزیستی مسالمتآمیز، نظام دو قطبی بر محور دو ابرقدرت آمریكا و شوروی بر جهان و روابط بینالملل سایه افكنده بود. با توجه به تضاد منابع و رقابت میان این دو قطب، هر تحول سیاسی در جهان كه در تقابل با منافع یك ابرقدرت صورت میگرفت، به نفع ابرقدرت دیگر میشد. در این میان انقلاب اسلامی ایران، اولین تحویل بزرگ سیاسی قلمداد میشود كه نه تنها در قالب این ضابطه نمیگنجد، بلكه به اعتراف اكثر محققان و نویسندگان، هر دو ابرقدرت رقیب از وقوع آن متضرر شدند و حداكثر تلاش خود را در راه جلوگیری از تحقق آن و تضعیف ونابودی انقلاب به كار بردند و نمونه بارز آن هماهنگی آمریكا و شوروی در حمایت از عراق در دوران جنگ تحمیلی میباشد.۳۹
در كل نظام بینالملل در دوران جنگ سرد و نیز پس از فروپاشی نظام دو قطبی با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی همخوانی ندارد و نظام بینالمللی مطلوب انقلاب اسلامی، نظامی عدالت محور با پذیرش حاكمیت بر ابرملتها و حقوق مساوی انسانهاست. انقلاب اسلامی با اعتقاد به ضرورت استقرار عدالت در روابط بینالمللی در جستجوی نظامی است كه بتواند اهداف خود را محقق سازد و همین موضوع باعث میشود كه انقلاب اسلامی با تمامی نظامیهایی كه فاقد آن ویژگیها باشد، بر حسب نوع و میزان دوری و نزدیكی نظامهای بینالمللی با آن آرمانها چالش داشته باشد.
انقلاب اسلامی كه استقلال، آزادی و توسعه ملی را اهداف راهبردی كشور ایران میداند، نمیتواند به ماهیت نظام بینالملل بیتفاوت باشد. امروزه اغلب اندیشمندان روابط بینالملل معترف هستند كه هیچ كشوری نمیتواند بدون توجه به نظام بینالملل، اهداف خود را دنبال نماید و نظام بینالملل در تأمین امنیت و ارتقای منافع ملی كشورها ، نقشی تعیین كننده دارد.۴۰ دراین راستا، برخی تحلیلگران اعتقاد دارند كه پس از پایان جنگ سرد، بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران ، آمریكا و عوامل گوناگونش در منطقه و سطح جهان میباشد. بنابراین باید سعی نمود كه نه تنها درایران و در داخل كشورهای اسلامی، بلكه در تمام دنیا با ایالات متحده درگیر شد و از هر فرصتی و در هر جا برای ضربهزدن به آن كشور بهره برد.۴۱
● نتیجه:
انقلاب ایران با شعار محوری استقلال، آزادی، نفی سلطهگری و سلطهپذیری و بر اساس عدم وابستگی به قدرتهای سلطهگر و بر مبنای حق تعیین سرنوشت ملتها به دست خودشان پدید آمد. طبعا موفقیت ملت ایران در اثبات این شعارها، زمینه را برای الگو ساختن انقلاب اسلامی و پیمودن راه و روش مردم ایران توسط سایر ملتها فراهم میسازد و این امر به مفهوم شكست نظام سلطه جهانی میباشد. بنابراین فشارهای آمریكا و صهیونیسم از داخل و خارج برای ایجاد مشكلات فزاینده برای ایران جهت حفظ و تداوم سلطه خود بر ملتها صورت میپذیرد ، زیرا موفقیت انقلاب ایران موجب بیداری بیشتر ملتهای دیگر خواهد شد و اساس نظام سلطه را به مخاطره خواهد افكند.
انقلاب اسلامی در نظام بینالملل دو قطبی كه بر كل جهان مسلط شده بود، شكل گرفت و با شعار راهبردی نه شرقی ـ نه غربی ، قواعد و ساختار نظام بینالمللی موجد را به رسمیت نشناخت و طلایهدار راه جدیدی شد كه همزمان تسلط دو قدرت بزرگ را بر مقدرات بشری محكوم ساخت و موفق شد این نگرش استراتژیك را به عنوان یك انقلاب اصیل انسانی در جهان مطرح كند كه ناعدالتی موجود در نظام دو قطبی و تسلط ابرقدرتها و سرنوشت بشریت مهمترین مشكل جهان است. فروپاشی نظام دو قطبی، شرایط جدیدی را در جهان بوجود آورد و آمریكا به عنوان تنها ابرقدرت بازمانده از نظام و قطبی تلاش نمود تا نظامی تك قطبی در جهان ایجاد كند. علیرغم آنكه برخی از بازیگران بینالمللی در مقابل شكلگیری نظام تك قطبی مورد نظر آمریكا، سكوت كردند، اما برخی دیگر از بازیگران متناسب با میزان قدرت، گزینههای دیگری را برای جانشین ساختن نظام دو قطبی مطرح ساختند كه از جمله آنها میتوان به ایدههایی چون نظام چند قطبی و یا نظام چند تك قطبی اشاره كرد.
انقلاب اسلامی با فروپاشی نظام دو قطبی بر اساس اصول اعتقادی و آرمانی خود نمیتوانست با استقرار نظام تك قطبی كه در ناعدالتیهای نظام پیشین سهیم بود ، موافق باشد. بخصوص آنكه اساس و بنیان بیعدالتی همچنان در نظام تك قطبی باقی میماند و همان نظام تبعیضآمیز گذشته را این بار با قدرت بیشتری بر جهان تحمیل مینمود. همچنین انقلاب اسلامی نمیتواند نظام موازنه قوای مورد پشتیبانی انگلیس و نظام چند قطبی محدود را هم مورد پذیرش قرار دهد و بپذیرد كه تنها چند كشور محدود مانند دارندگان حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل سرنوشت كل جهان را تعیین نماید، بلكه نظام بینالملل مطلوب انقلاب اسلامی ، نظامی بدون تبعیض اقتصادی، سیاسی و اعتقادی و نظامی بر اساس عدالت جهانی میباشد كه تنها با حاكم شدن قوانین الهی بر تمام ابعاد زندگی اجتماعی بشر و در تمام جهان محقق میشود.
شرایط فعلی اوضاع جهانی نشان میدهد كه ملل جهان سوم و به ویژه كشورهای اسلامی، انقلاب اسلامی، مردمسالاری دینی و استقلال طلبی جمهوری اسلامی ایران را الگوی خود قرار میدهند و این امر میتواند در نهایت به تضعیف و نابودی پایههای جهانبینی سكولاریسم و لیبرالیسم در جهان منجر شود.
پژوهشگر: سخاوت رضازاده
پینوشتها :
*سخاوت رضازاده،پژوهشگر سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
۱- روحالله رمضانی ، چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه علیرضا طیب، تهران، نشر نی، ۱۳۸۰ ،ص ۵۸
۲- همان
۳- جان.ال.اسپوزیتو ، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه دكتر محسن مدیر شانهچی، تهران: مركز بازشناسی اسلام و ایران، انتشارات باز، ۱۳۸۲ ، ص ص ۴۹-۴۸
۴- همان، ص ۴۸
۵- اصل ۱۵۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان میكند كه " جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسان در كل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال، آزادی و حكومت حق و عدل را همه مردم جهان میشناسد. بنابراین در عین خودداری كامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستكبرین در هر نقطه از جهان حمایت میكند."
۶- جان.ال. اسپوزیتو ، همان ، ص ص ۸۴-۸۲
۷- همان، ص ص ۸۵-۸۴
۸- امام خمینی خواهان عدالتی جهانی بود و اعتقاد داشت كه فقط نظم جهانی اسلامی میتواند چنین عدالتی را فراهم آورد. امام كاملا تأكید میكرد كه مقصد اسلام عرضه عدالت برای همه عالم و نه صرفا برای ایران یا حتی برای جهان اسلام است.
۹- طاهره ترابی ، سیاست خارجی ایدئولوژیك ، همشهری دیپلماتیك ، شماره ۸۴، بهمنماه ۱۳۸۴ ، ص ۱۲
۱۰- همان
۱۱- حسن واعظی ، استراتژیهای انقلاب اسلامی، همشهری دیپلماتیك ( پدیده قرن) ، شماره ۸۴، بهمن ماه ۱۳۸۴، ص ص ۱۷-۱۶
۱۲- محمود محمدی، ایدههای نوین در مناسبات بینالمللی ، همشهری دیپلماتیك، شماره ۸۴، بهمن ۱۳۸۴، ص ۱۳
۱۳- جهان سیاست فراموش نمیكند كه اولین كلیسا و كشیشی كه بعد از انقلاب ایران در نیكاراگوئه در برابر استبداد و جور امپریالیسم قد علم كرد، موجب بیمهری پاپ ژان پل دوم قرار گرفت، در حالیكه یك دهه بعد، همان پاپ كلیسای زادگاه خود یعنی لهستان را پایگاه رویارویی با كمونیسم قرارداد و اولین حلقه اسارت بلوك شرق را از اردوگاه كمونیسم جدا و آزاد كرد.
۱۴- جان.ال . اسپوزیتو ، همان ، ص ۴۸
۱۵- ابراهیم متقی، ظهور اسلام سیاسی ، همشهری دیپلماتیك ، شماره ۸۴، ۸/۱۱/۸۴ ، ص ۱۴
۱۶- همان
۱۷- منوچهر محمدی، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، تهران: مؤسسه انتشارات امیركبیر ، ۱۳۶۶ ، ص ص ۳۸-۳۶
۱۸- اصل ۱۵۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی یكی از اهداف مهم سیاست خارجی را اتخاذ سیاستها و تدابیری برای حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی كشور میداند و با توجه به همین امر ، قانون اساسی بر روی حفظ استقلال و تمامیت ارضی تأكید كرده و مفهوم استقلال را در معنای بسیط و ابعاد گوناگون آن به كار برده است تا راه را بر هر نوعی غفلت ، بیتوجهی و یا سوء تعبیر ببندد.
۱۹- علیرضا ازغندی، تنشزدایی در سیاست خارجی ؛ مورد جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه سیاست خارجی، سال سیزدهم ، زمستان ۱۳۷۸، ص ۱۰۴۲
۲۰-علیاكبر ولایتی، سرآغاز ، فصلناه سیاست خارجی ، سال اول ، شماره ۱ ، دی و اسفند ۱۳۶۵ ، ص ۳
۲۱- علیرضا ازغندی ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: نشر قومس ، ۱۳۸۱ ، ص ص ۱۸-۱۵
۲۲- همان ، ص ص ۱۹-۱۸
۲۳- منوچهر محمدی ، همان ، ص ص ۱۶-۱۵
۲۴- همان ، ص ۳۶
۲۵- عباس ملكی ، سیاست خارجی برآمده از انقلاب ، همشهری دیپلماتیك ، شماره ۸۴ ، ۸/۱۱/۸۴ ، ص ص ۵-۴
۲۶- جان.ال.اسپوزیتو ، همان ، ص ۴۷
۲۷- همان ، ص ص ۶۱-۶۰
۲۸- جان.ال . اسپوزیتو ، همان ، ص ص ۷۱-۶۵
۲۹- سید رسول موسوی، انقلاب اسلامی و نظام بینالملل، همشهری دیپلماتیك ، شماره ۸۴۵، هشتم بهمن ۱۳۸۴ ، ص ۲
۳۰- همان
۳۱- اومانیسم جنبش فلسفی و ادبی اروپاست كه بعد از رنسانس در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم میلادی در ایتالیا شكل گرفت و به مرور زمان در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی سراسر اروپا و آمریكا را فرا گرفت. در اومانیسم، انسان محور مبنای همه چیز است.
۳۲- تحلیل ماركسیستها از انقلاب، كلا یك تحلیل اقتصادی و بر پایه دیالكتیك و ماتریالیسم تاریخی ماركس میباشد. در واقع ماركسیستها به انقلاب نه به عنوان یك ایدهآل ، بلكه به عنوان امری اجتناب ناپذیر نگاه میكنند.
۳۳- اكثر تحلیلگران غربی با دیدی بدبینانه به انقلاب مینگرند و علیرغم قداستی كه انقلاب نزد انقلابیون دارد، حركت انقلابی را هجوم میكروب به پیكر جامعه سالم میدانند، در حالیكه اصولا انقلاب در جوامع ناسالم و نامتعادل به وجود میآید و هدف آن رفع كلاستیهاست. برای اطلاعات بیشتر رجوع كنید به: منوچهر محمدی ، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران : مؤسسه انتشارات امیركبیر ، ۱۳۷۰، ص ص ۲۶-۲۲
۳۴- همان ، ص ص ۱۸۹-۱۸۷
۳۵- جمهوری اسلامی با همكاری با سازمانهای بینالمللی و استقرار مردمسالاری دینی، به عنوان مظهر بقای توأمان اسلام و دموكراسی قلمداد میشود ولذا از اقبال بیشتری در جهان اسلام و جامعه بینالملل برخوردار میباشد. این امر در كنار خصیصه استقلالطلبی جمهوری اسلامی باعث به چالش كشیده شدن قدرتهای بزرگ دنیا شده است. خطر استقلالطلبی ایران برای ابرقدرتها و قدرتهای بزرگ به حدی است كه حتی در صورت سكولار بودن انقلاب ایران با آن مخالفت میكردند.
۳۶- حسن واعظی ، همان
۳۷- همان
۳۸- ریچارد نیكسون از رؤسای جمهوری اسبق ایالات متحده در كتاب " پیروزی بدون جنگ " مینویسد : تغییر در جهان سوم آغاز شده است و بادهای آن به مرحله طوفان رسیده است. ما قادر نیستیم آن را متوقف كنیم. آرام ساختن طوفان اسلامی تنها در سایه استحاله جهموری اسلامی و با شكست انقلاب اسلامی ایران میسر است."
۳۹- منوچهر محمدی ، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، ص ص ۱۳-۱۲
۴۰- مقصود رنجبر، ملاحظات امنیتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، تهران: پژوهكشده مطالعات راهبردی، ۱۳۷۸، ص ص ۱۲۴-۱۲۳
۴۱- همان ، ص ص ۱۲۶-۱۲۴
پینوشتها :
*سخاوت رضازاده،پژوهشگر سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
۱- روحالله رمضانی ، چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه علیرضا طیب، تهران، نشر نی، ۱۳۸۰ ،ص ۵۸
۲- همان
۳- جان.ال.اسپوزیتو ، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه دكتر محسن مدیر شانهچی، تهران: مركز بازشناسی اسلام و ایران، انتشارات باز، ۱۳۸۲ ، ص ص ۴۹-۴۸
۴- همان، ص ۴۸
۵- اصل ۱۵۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان میكند كه " جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسان در كل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال، آزادی و حكومت حق و عدل را همه مردم جهان میشناسد. بنابراین در عین خودداری كامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستكبرین در هر نقطه از جهان حمایت میكند."
۶- جان.ال. اسپوزیتو ، همان ، ص ص ۸۴-۸۲
۷- همان، ص ص ۸۵-۸۴
۸- امام خمینی خواهان عدالتی جهانی بود و اعتقاد داشت كه فقط نظم جهانی اسلامی میتواند چنین عدالتی را فراهم آورد. امام كاملا تأكید میكرد كه مقصد اسلام عرضه عدالت برای همه عالم و نه صرفا برای ایران یا حتی برای جهان اسلام است.
۹- طاهره ترابی ، سیاست خارجی ایدئولوژیك ، همشهری دیپلماتیك ، شماره ۸۴، بهمنماه ۱۳۸۴ ، ص ۱۲
۱۰- همان
۱۱- حسن واعظی ، استراتژیهای انقلاب اسلامی، همشهری دیپلماتیك ( پدیده قرن) ، شماره ۸۴، بهمن ماه ۱۳۸۴، ص ص ۱۷-۱۶
۱۲- محمود محمدی، ایدههای نوین در مناسبات بینالمللی ، همشهری دیپلماتیك، شماره ۸۴، بهمن ۱۳۸۴، ص ۱۳
۱۳- جهان سیاست فراموش نمیكند كه اولین كلیسا و كشیشی كه بعد از انقلاب ایران در نیكاراگوئه در برابر استبداد و جور امپریالیسم قد علم كرد، موجب بیمهری پاپ ژان پل دوم قرار گرفت، در حالیكه یك دهه بعد، همان پاپ كلیسای زادگاه خود یعنی لهستان را پایگاه رویارویی با كمونیسم قرارداد و اولین حلقه اسارت بلوك شرق را از اردوگاه كمونیسم جدا و آزاد كرد.
۱۴- جان.ال . اسپوزیتو ، همان ، ص ۴۸
۱۵- ابراهیم متقی، ظهور اسلام سیاسی ، همشهری دیپلماتیك ، شماره ۸۴، ۸/۱۱/۸۴ ، ص ۱۴
۱۶- همان
۱۷- منوچهر محمدی، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، تهران: مؤسسه انتشارات امیركبیر ، ۱۳۶۶ ، ص ص ۳۸-۳۶
۱۸- اصل ۱۵۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی یكی از اهداف مهم سیاست خارجی را اتخاذ سیاستها و تدابیری برای حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی كشور میداند و با توجه به همین امر ، قانون اساسی بر روی حفظ استقلال و تمامیت ارضی تأكید كرده و مفهوم استقلال را در معنای بسیط و ابعاد گوناگون آن به كار برده است تا راه را بر هر نوعی غفلت ، بیتوجهی و یا سوء تعبیر ببندد.
۱۹- علیرضا ازغندی، تنشزدایی در سیاست خارجی ؛ مورد جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه سیاست خارجی، سال سیزدهم ، زمستان ۱۳۷۸، ص ۱۰۴۲
۲۰-علیاكبر ولایتی، سرآغاز ، فصلناه سیاست خارجی ، سال اول ، شماره ۱ ، دی و اسفند ۱۳۶۵ ، ص ۳
۲۱- علیرضا ازغندی ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: نشر قومس ، ۱۳۸۱ ، ص ص ۱۸-۱۵
۲۲- همان ، ص ص ۱۹-۱۸
۲۳- منوچهر محمدی ، همان ، ص ص ۱۶-۱۵
۲۴- همان ، ص ۳۶
۲۵- عباس ملكی ، سیاست خارجی برآمده از انقلاب ، همشهری دیپلماتیك ، شماره ۸۴ ، ۸/۱۱/۸۴ ، ص ص ۵-۴
۲۶- جان.ال.اسپوزیتو ، همان ، ص ۴۷
۲۷- همان ، ص ص ۶۱-۶۰
۲۸- جان.ال . اسپوزیتو ، همان ، ص ص ۷۱-۶۵
۲۹- سید رسول موسوی، انقلاب اسلامی و نظام بینالملل، همشهری دیپلماتیك ، شماره ۸۴۵، هشتم بهمن ۱۳۸۴ ، ص ۲
۳۰- همان
۳۱- اومانیسم جنبش فلسفی و ادبی اروپاست كه بعد از رنسانس در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم میلادی در ایتالیا شكل گرفت و به مرور زمان در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی سراسر اروپا و آمریكا را فرا گرفت. در اومانیسم، انسان محور مبنای همه چیز است.
۳۲- تحلیل ماركسیستها از انقلاب، كلا یك تحلیل اقتصادی و بر پایه دیالكتیك و ماتریالیسم تاریخی ماركس میباشد. در واقع ماركسیستها به انقلاب نه به عنوان یك ایدهآل ، بلكه به عنوان امری اجتناب ناپذیر نگاه میكنند.
۳۳- اكثر تحلیلگران غربی با دیدی بدبینانه به انقلاب مینگرند و علیرغم قداستی كه انقلاب نزد انقلابیون دارد، حركت انقلابی را هجوم میكروب به پیكر جامعه سالم میدانند، در حالیكه اصولا انقلاب در جوامع ناسالم و نامتعادل به وجود میآید و هدف آن رفع كلاستیهاست. برای اطلاعات بیشتر رجوع كنید به: منوچهر محمدی ، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران : مؤسسه انتشارات امیركبیر ، ۱۳۷۰، ص ص ۲۶-۲۲
۳۴- همان ، ص ص ۱۸۹-۱۸۷
۳۵- جمهوری اسلامی با همكاری با سازمانهای بینالمللی و استقرار مردمسالاری دینی، به عنوان مظهر بقای توأمان اسلام و دموكراسی قلمداد میشود ولذا از اقبال بیشتری در جهان اسلام و جامعه بینالملل برخوردار میباشد. این امر در كنار خصیصه استقلالطلبی جمهوری اسلامی باعث به چالش كشیده شدن قدرتهای بزرگ دنیا شده است. خطر استقلالطلبی ایران برای ابرقدرتها و قدرتهای بزرگ به حدی است كه حتی در صورت سكولار بودن انقلاب ایران با آن مخالفت میكردند.
۳۶- حسن واعظی ، همان
۳۷- همان
۳۸- ریچارد نیكسون از رؤسای جمهوری اسبق ایالات متحده در كتاب " پیروزی بدون جنگ " مینویسد : تغییر در جهان سوم آغاز شده است و بادهای آن به مرحله طوفان رسیده است. ما قادر نیستیم آن را متوقف كنیم. آرام ساختن طوفان اسلامی تنها در سایه استحاله جهموری اسلامی و با شكست انقلاب اسلامی ایران میسر است."
۳۹- منوچهر محمدی ، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، ص ص ۱۳-۱۲
۴۰- مقصود رنجبر، ملاحظات امنیتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، تهران: پژوهكشده مطالعات راهبردی، ۱۳۷۸، ص ص ۱۲۴-۱۲۳
۴۱- همان ، ص ص ۱۲۶-۱۲۴
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست