جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
مجله ویستا
سایه خرس

بر همین اساس هرگونه تنش و ناامنی در منطقه برای روسیه و ایران که دارای محیط امنیتی مشترک هستند، تهدیدزاست. روابط روسیه با جمهوریهای خارج نزدیک اصولا تاثیرات فوری بر سیاست داخلی روسیه و میزان شفافیت، توانایی و قدرت نفوذ آن در تنظیم رابطه با خارج داشته است. جنگ داخلی تاجیکستان در سال ۱۹۹۲، موجب شروع همکاری گسترده مسکوـ تهران برای میانجیگری در این جنگ شد که نهایتا با فراز و نشیبها و انجام چند دور مذاکرات بین گروههای متخاصم تاجیک و با حضور ایران و روسیه، آتشبس اعلام شد. در زمینه اقتصادی از نخستین اقداماتی که ایران انجام داد، دعوت این کشورها برای عضویت در اکو (ECO) بود.
اما بعد از اینکه ایران متوجه حساسیت روسیه در مورد نقش ایران و توسعه نفوذ ایران در آسیای مرکزی شد، تصمیم گرفت سیاست خود را بر مسائلی استوار سازد که شبهه و سوء ظن روسیه را برنینگیزد. زمینههای اقتصادی نیز به سمت ایجاد تسهیلات ترانزیتی جهت حمل و نقل و طرح ایجاد مسیرهای خط لوله نفت و گاز محدود شد. البته موانعی هم سر راه تهران برای گسترش روابط با آسیای مرکزی وجود داشت از جمله: فقدان ابزار مدرن در اعمال سیاست منطقهای که در بیشتر مواقع این رابطه به ارسال کتاب به جمهوریهای آسیای مرکزی محدود میشد. فقدان استراتژی سیاست خارجی جامع به دلیل اشتغال ایران به مسائل سنگین سیاست داخلی و چرخش و تغییرات و سردرگمی سیاست خارجی ایران.
وضعیت بخش خصوصی ایران: فعالیت اقتصادی ایران در آسیای مرکزی بیبهره از حمایت دولت بود. علاوه بر شکل تجارت که به صورت چمدانی درآمد، مشکل دیگر عدم تطابق سیستم بانکداری، پولی و مالی بود. عامل بعدی تصوری بود که از ایران وجود داشت، بر مبنای اینکه حضور ایران منبع بیثباتی است و به حمایت از اسلام افراطی و تحمیل الگوی حکومت اسلامی منجر خواهد شد. خصومت آمریکا و ایران باعث بیاثر کردن ابتکارات ایران در آسیای مرکزی توسط ایالات متحده میشد، حتی در قفقاز، آمریکا مانع عضویت ایران در کنسرسیوم نفت آذربایجان شد. امروزه استراتژی تامین یا فروش انرژی، ژئوپلیتیک منطقه را با توجه به اهداف محلی، منطقهای و جهانی، به اینسو و آنسو میکشاند. تمایل این جمهوریها به غرب از یکسو و وابستگی امنیتی به روسیه از سوی دیگر بر شک و تردید آنان میافزاید. همکاری ایران و روسیه ظاهر قضیه تعاملات این دو کشور بوده ولی در واقع روسیه به ایران به عنوان یک رقیب بالقوه نگریسته و از ورود و حضور ایران در فعالیتهای مرتبط با صدور و ترانزیت انرژی در منطقه جلوگیری کرده است. به طور سنتی روسیه مسیر انحصاری ترانزیت نفت و گاز به سمت غرب بوده است. در عرصه جهانی بازار نفت و گاز نیز، روسیه به عنوان یک کشور خارج از اوپک با ایران به عنوان عضو اوپک در رقابت برای تصاحب بازارهای نفت است. بازار چین، ژاپن و شرق دور از جمله این بازارهاست که با تحقق پروژه خط لوله نفت روسیه به چین و ژاپن «آنگارسکـ داکینگـ ناخودکا» موجب تضعیف بازار ایران در این کشورها خواهد شد.
ضمنا روسیه با نگاه انحصاری به بازار سنتی خود در اروپا، شدیدا مخالف ورود ایران به عرصه صدور گاز ایران به اروپاست. اما دو کشور همکاریهایی هم در زمینه انتقال انرژی آسیای مرکزی داشتهاند. از جمله حضور روسیه در پروژه معاوضه(سوآپ) نفت کشورهای حاشیه خزر از ایران به سمت جنوب که ۴۵ هزار بشکه از نفت روسیه از بندر آستاراخان به نکا حمل و معاوضه میشود. همچنین گازپروم در احداث خط لوله گاز ایران به ارمنستان در قالب یک شرکت مشترک ارمنی روسیه به نام «آرمروس گازپروم» کار مطالعات فنی این پروژه را به انجام رسانیده و روسیه تمایل خود را برای مشارکت در پروژه احداث خط لوله گاز ایران به پاکستان و هند اعلام کرده است. گازپروم آمادگی مذاکره با ایران در زمینه معاوضه گاز روسیه از طریق ایران، خرید گاز ایران در کنار مرزهای کشورهای مشترکالمنافع و ترانزیت گاز ایران به اوکراین و اروپا از خاک روسیه را اعلام کرده است.
البته روزنامه روسی ورمیا نووستی در تحلیلی از طرح احداث خط لوله گاز ایران به ارمنستان، هدف گازپروم از شرکت در این پروژه را کنترل فعالیت گازی ایران توصیف کرد. یکی دیگر از مسائل مشترک روسیه و ایران در منطقه، ترانزیت مواد مخدر است. در زمان حکومت طالبان سطح همکاری روسیه و ایران بیشتر بود. در حال حاضر افغانستان از میانمار و لائوس در تولید مواد مخدر جلو افتاده است. راه شمالی ترانزیت مواد مخدر ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان است که ۹۵ درصد از مواد از تاجیکستان عبور میکنند و راه مرکزی ترانزیت ایران است. اگر مرزبانهای روسی، تاجیکستان را ترک کنند اوضاع وخیمتر خواهد شد. بنابراین یکی از حوزههای بالقوه همکاری روسیه با ایران میتواند بر محور چگونگی مبارزه با ترانزیت مواد مخدر افغانستان شکل گیرد.
یکی دیگر از حوزههای جدید همکاری که در محور امنیت قابل بررسی است، پدیده انقلابهای رنگین است، اینکه آیا این انقلابها برای منطقه لازم است یا نه و چه اثری میتواند بر منافع روسیه و ایران بر جایگذارد. منطقه قفقاز به دلیل شرایط خاص جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، مسائل سیاسی، تاریخی، نظامی و جامعهشناختی، از نقاط بحرانخیز و در عین حال مهم جهان محسوب میشود و موضوع امنیت آن برای کشورهای پیرامونی و قدرتهای بزرگ حائز اهمیت است.
دلایل اهمیت استراتژیک قفقاز عبارتند از: حلقه وصل قاره اروپا و آسیا: قفقاز از شرق به دریای خزر، از غرب به دریای سیاه، از شمال به دشتهای جنوب روسیه و از جنوب به ایران و ترکیه متصل است. بنابراین دو قاره اروپا و آسیا را هم از جهت شمالیـ جنوبی و هم از جهت شرقیـ غربی بههم پیوند داده است. پل ارتباطی شمالـ جنوب و شرقـ غرب: قفقاز همواره از مهمترین مسیرهای ترانزیت شرق و غرب بوده و با مطرح شدن کریدور شمال جنوب بر اهمیت آن افزوده شد. محل تلاقی تمدنهای کهن: ایران، یونان، چین، عثمانی، روس و اروپا، تمدنهای پیرامون این منطقه بودهاند و آن را به محل رقابت و تعارض تبدیل کردند. همسایگی جهان اسلام و مسیحیت: قفقاز از جنوب و جنوب غربی به سرزمینهای اسلامی و از غرب و شمال به سرزمینهای مسیحی متصل است. در داخل قفقاز جنوبی ارمنستان و گرجستان مسیحی و آذربایجان مسلمان و در قفقاز شمالی، اکثر جمهوریهای خودمختار روسیه مثل چچن، اینگوش و داغستان مسلماننشین هستند. مسیر ترانزیتی نفت و گاز به اروپا: در قفقاز دو منبع عمده استخراج و تولید گاز طبیعی وجود دارد: یکی در قفقاز جنوبی در قرهداغ (اطراف باکو) و دیگری در قفقاز شمالی در گروزنی. ضمنا مسیر انتقال انرژی آسیای مرکزی و دریای خزر و روسیه از قفقاز میگذرد و خط لوله باکوـ جیحان آخرین خط لوله احداث شده از مسیر قفقاز است. فروپاشی شوروی قفقاز را به دو قسمت تقسیم کرد. جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در قفقاز جنوبی و سرزمینهای باقیمانده به عنوان قفقاز شمالی در قلمروی روسیه قرار گرفتند. قفقاز شمالی دارای اهمیت استراتژیک است و نقش منطقه حائل و خط دفاعی روسیه را داراست. روسیه به طور سنتی قفقاز را حریم امنیتی و حیاط خلوت خود میداند و هیچ تمایلی به حضور یک قدرت دیگر چه ایران و چه آمریکا در این منطقه ندارد. امنیت در قفقاز که شاهد حضور بیش از ۵۰ قومیت مختلف است به یک موضوع پیچیده تبدیل شده است.
سرمایهگذاری در منابع انرژی قفقاز نیازمند امنیت است که در نتیجه حضور قدرتهای خارجی، این عرصه هم تبدیل به صحنه رقابت شده است. نگرانی روسیه در قفقاز شامل محورهای زیر است: جداییطلبی چچن در قفقاز شمالی که تهدیدی برای حفظ تمامیت ارضی روسیه است. آسیبپذیری در نتیجه تردد مخالفان و جنگجویان در مرزهای قفقاز و حضور چچنها در گرجستان. گرایش غربی و گریز از روسیه در منطقه. گرجستان و آذربایجان بیشتر از دیگر کشورهای جامعه مستقل مشترکالمنافع سیاست واگرایی از روسیه را دنبال کردهاند. انتقال انرژی و خط لوله: آذربایجان به وسیله سرمایهگذاری شرکتهای غربی و آمریکایی به نگرانی روسیه در مورد حضور قدرتهای فرا منطقهای در قفقاز دامن زد. مسیر حمل و نقل جادهای: صادرات جادهای روسیه از مسیر قفقاز نیازمند امنیت این منطقه است. گرایشهای قومی: قفقاز جنوبی شاهد اقوام گوناگونی است که ظرفیت منازعه بالایی دارند و بحران ناگورنوـ قرهباغ نمونه عینی آن است. حضور نظامی آمریکا در منطقه: همکاری آمریکا با گرجستان و آذربایجان باعث نگرانی روسها بوده است که پس از ۱۱ سپتامبر با حضور آمریکا در گرجستان در جهت مبارزه با تروریسم تشدید شد. ترتیبات امنیت منطقهای: یکی از اولویتهای سیاست خارجی روسیه تامین امنیت منطقه بر اساس فرمول ۱+۳ یعنی سه کشور قفقاز و روسیه است اما تا به حال آمریکا، شورای امنیت همکاری اروپا و ترکیه برای تغییر جهت ترتیبات امنیتی منطقه تلاش کردهاند و ضمنا ایران به دلیل چسبندگی جغرافیایی خواستار حضور در این ترتیبات است. ایران پیشنهاد طرح ۳+۳ را مطرح کرده یعنی سه کشور قفقاز به اضافه ایران، ترکیه و روسیه. انتقادی که به طرح ایران وارد است، عدمهماهنگی هر کدام از این سه کشور است. در حوزه قفقاز آذربایجان و ارمنستان با وجود مناقشه قرهباغ، حداقل در کوتاهمدت و میانمدت قابلیت حضور در این طرح و در کنار یکدیگر را ندارند.
از سوی دیگر روسیه که قفقاز را حیاط خلوت خود تلقی میکند حاضر به پذیرفتن ایران و ترکیه (که این دو نیز در رقابت با هم هستند) در معادلات امنیتی منطقه نیست. روسیه در نخستین سالهای پس از فروپاشی، حضور گروه مینسک از سوی «سازمان امنیت و همکاری اروپا» را برای ایفای نقش در برقراری صلح در مناقشه قرهباغ پذیرفت، ولی با تضعیف گرایش غربگرایانه مسکو و افزایش نفوذ اوراسیاگرایان تلاش برای ایفای نقش برتر روسیه در قفقاز بیشتر شد و روسیه از سال ۱۹۹۴ رسما با بینالمللی شدن مسائل قفقاز مخالفت کرد. اما در مورد مسئله روابط آذربایجانـ ایران سایه دخالت روسیه غیر قابل انکار است. دولتمردان روس همواره از کارت ملیتگرایی در روابط با ایران استفاده کردهاند. کنترل ایران توسط مشکل آذربایجان مسئله تازهای در سیاست خارجی روسیه نیست. دولتمردان شوروی هم همانند تزارها از مسئله آذربایجان در سیاست خارجی خود در برابر ایران استفاده میکردند.
نظریه برادر بودن اقوام آذربایجان شوروی با آذربایجان ایران حتی بعد از فروپاشی شوروی پابرجاست، مشکل ادغام شدن و وحدت دو آذربایجان همواره به عنوان اهرمی برای فشار به دولت ایران باقی است. اما در خصوص چچن و تاثیر آن بر همکاری مسکوـ تهران،رفتار ایران یکی از نقاط روشن سیاست خارجی ایران در قبال روسیه بود. دفاع از نهضتهای آزادیبخش با منافع دولتها در تضاد است و کشورهای حامی باید یا نهضتهای آزادیبخش را انتخاب کنند و یا دولت حاکم را. انتخاب هر دو بهطور همزمان به معنی از دست دادن هر دو خواهد بود. نمیتوان با یک کشور همکاری تنگاتنگ داشت ولی با اپوزیسیون آن روابط نزدیک داشت. ایران چچن را به عنوان مسئله داخلی روسیه شناسایی کرد، موضع اصولی ایران در هنگام ریاست سازمان کنفرانس اسلامی در مورد چچن برای دولتمردان روس احساس امنیت از جانب ایران و سایر کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی را به همراه داشت و بعد از ۱۱ سپتامبر هم مطرح شدن بحران قفقاز شمالی به عنوان مسئله داخلی روسیه دست دیگر کشورها را از دخالت در امور روسیه در قفقاز شمالی کوتاه کرد. سیاست خارجی فدراسیون روسیه تحت تاثیر رویکرد حاکم بر آن شکل میگیرد. در یک تقسیمبندی کلی، بعد از فروپاشی شوروی سه رویکرد غربگرایی، اوراسیاگرایی و بالاخره اوراسیاگرایی همراه با گفتمان عملگرایی بر سیاست خارجی فدراسیون روسیه حاکم بوده است. بنابراین بررسی روابط روسیه با سایر کشورها و قدرتها در پرتوی توجه به حاکمیت هر کدام از این رویکردها، میتواند به فهم بهتر تاثیر روابط روسیه با سایر کشورها بر روابط روسیهـ ایران منجر شود.
از آنجا که ایران کشوری است که از بدو تاسیس حکومت جمهوری اسلامی ایران، با بعضی از کشورها روابط خصمانه داشته است، روسیه در ترتیب دادن روابط خود با این کشورها ملزم به در نظر داشتن این نکته است. روسیه نه تمایلی به کاهش روابط با آمریکا، اروپا، اسرائیل و نه ایران دارد. چنین وضعیتی به روسیه این مزیت را هم میدهد که بتواند از هر دو طرف درگیر، امتیاز کسب کند. روسیه سیاست منطقهای خود را در جهت تقویت سیاست جهانیاش شکل میدهد. در سالهای ۹۵ـ ۱۹۹۴ تشدید فشار آمریکا بر عراق که متحد استراتژیک روسیه بود، باعث مخالفت روسیه با گسترش ناتو شد. تاثیر این مسئله بر روابط مسکوـ تهران به صورت ایجاد اتحاد طبیعی بین دو کشور در زمینه مخالفت با گسترش ناتو متجلی شد. متعادل کردن قدرت آمریکا در منطقه، تبدیل به دستور کار سیاست خارجی این کشور شد. دعوت پوتین از خاتمی در این راستا صورت گرفت.
پوتین با این حرکت به بوش خاطرنشان ساخت؛ اگر شما ما را نادیده بگیرید، ما هم با دولتهایی همچون ایران روابط خوبی برقرار میکنیم. زمانبندی سفر خاتمی به مسکو توسط کرملین، عمدا به نحوی صورت گرفت که بعد از اقدام آمریکا در مورد خروج از پیمان ABM بدون در نظر گرفتن هیچ نقشی برای روسیه، بود. طبیعتا توافقنامه پوتینـ خاتمی از سوی واشنگتن به عنوان یک تهدید ارزیابی میشد. ۱۱ سپتامبر اوراسیا را به اصلیترین کانون توجه استراتژیک آمریکا تبدیل کرد. بعد از این ماجرا سه نکته قابل توجه بوده است: منبع تهدیدات امنیتی علیه آمریکا از اوراسیا سرچشمه میگیرد؛ مبارزه با تروریسم به اصلیترین استراتژی آمریکا بدل شد؛ روش اعمال قدرت سنتی یعنی دستیابی به زمین، پایگاه نظامی و حضور نظامی در این منطقه، میبایست مورد قبول روسیه قرار میگرفت. برای روسیه، همکاری امنیتی دوجانبه و حضور نیروی نظامی آمریکا در آسیای مرکزی به منزله تهدید بیسابقهای بود.
روسیه با درک منافع آمریکا، ساکت باقی ماند ولی اگر به خاطر ۱۱ سپتامبر نبود، روسیه هرگز حضور نظامی آمریکا در حوزه نفوذ سنتی خود را تحمل نمیکرد. حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی همزمان با توسعه ناتو بود. در قرقیزستان، ازبکستان و افغانستان و از سوی دیگر در قفقاز، روسیه مواجه با نگرانی امنیتی مهمی شده بود. بنابراین با پافشاری بر اینکه، آمریکا باید به محدوده زمانی متعهد باشد و پایان فعالیت نظامی در افغانستان باید پایان حضور نظامی آمریکا در منطقه باشد، در پی تفهیم این نکته به ایالات متحده آمریکا است که؛ روسیه در عین همکاری با آمریکا در موضوعات جهانی، در منطقه منافعش را تقسیم نخواهد کرد. روسیه از عدمبهبود روابط تهرانـ واشنگتن استقبال میکند، زیرا در شرایط عکس این موقعیت، روسیه اهرم فشار به آمریکا را از دست خواهد داد. طرف روسی تا امروز بر ادامه کار نیروگاه بوشهر (با تاکید بر همکاری غیرنظامی) با همکاری روسیه پافشاری کرده است، آمریکا هم بر قطع همکاری پافشاری میکند. تا زمانی که راهحل پیدا نشود، موضوع ایران در مذاکرات روسایجمهور آمریکا- روسیه باقی خواهد ماند. رشد بیسابقه قیمت نفت در سایه بحران انرژی پس از اشغال نظامی عراق، روسیه را به ثروتی رسانید که بتواند به اقتصاد خود سروسامانی تازه بخشد. با این وجود اقتصاد روسیه هنوز یک اقتصاد مطرح جهانی نیست. اما روسیه منتظر آن نیست که از نظر اقتصادی به پای قدرتی همچون آمریکا برسد.
اتخاذ رهیافت جدید از سوی آمریکا و متقابلا روسیه که منجر به تقویت برخی از مبانی جهانی شدن در عرصه تحولات بینالمللی گردید، سبب شد تا همکاری دو طرف در عرصههایی، به طور قابل توجهی متجلی شود. برخی از این عرصهها در آسیای مرکزی و قفقاز عبارتند از: مدیریت بحران؛ مبارزه با توسعه اسلامگرایی افراطی. همکاری در عرصه انرژی؛ (برای آمریکا تعریف رقیب موثر برای اوپک مهم است و برای روسیه دستیابی به حداکثر کنترل خطوط انتقال نفت و گاز و جذب سرمایههای جدید برای نوسازی ساختار صنعت نفت روسیه). مبارزه مشترک در زمینه تروریسم؛ کنترل رفتار بازیگران موثر منطقه یعنی ایران و چین. روسیه در عین همکاری با ایران در پروژه بوشهر و فروش تسلیحات نظامی متعارف به ایران و بالا بردن همکاریهای تجاریـ اقتصادی، در موضع ضد اتمی شدن ایران با آمریکا کاملا همراه است. روسیه ایران را به عنوان اهرمی برای فشار به آمریکا نگه داشته است. روابط آمریکاـ روسیه، تقریبا توسط مسکو مدیریت میشود تا تاثیرات منفیاش بر روابط مسکوـ تهران به حداقل برسد. اما از نظر کنترل ایران در منطقه، آمریکا و روسیه کاملا همسو هستند. بروز انقلابهای رنگین در گرجستان، اوکراین و قرقیزستان نمایش قدرت غرب در مقابل روسیه بود. اما روسیه برای بازیگری در عرصه منطقه و بینالملل اهرمهایی دارد که به این کشور اجازه میدهد تصمیمهایی بگیرد که ممکن است برایش هزینه سنگینی در برداشته باشد. گاز، تسلیحات و توان مسابقه تسلیحاتی با آمریکا از این جمله است.
حتی امروز وجود مافیای روسی در قلب نیویورک، در شرایط رشد تروریسم سازماندهی شده جهانی، مسئله کوچک اما نگران کنندهای برای آمریکاست. تصمیمهای سیاست خارجی روسیه به دلیل هزینهای که توان پرداخت آن را در عرصه روابط خارجی دارد، دیگر بازیگران را برآن میدارد از سر اجبار برای تصمیمهای این کشور ارزش قائل شده و آن را در نظر بیاورند. در سایه چنین همسایهای نقش ایران در منطقه هرچه بیشتر به حاشیه رانده میشود. چراکه نه تنها اهرمهای فشار روسیه را در اختیار ندارد بلکه از موقعیتی نامطمئن در عرصه بینالمللی رنج میبرد و هر تصمیم دستگاه دیپلماسی ایران به ناچار محکوم به سوء برداشت جهانی است. روندهای اخیر نشان داد هرچقدر حجم تنشهای دیپلماتیک روسیه با جهان گستردهتر باشد سردرگمی دیپلماسی ایران برای بازتعریف جایگاه خود در این مناقشات بیشتر است. ایران ناچار است برای جلوگیری از تشدید بحرانهای روابط خارجی خود، چند فاکتور غیر همسو را در یک زمان در نظر گیرد که این امر باعث تاخیر اتخاذ تصمیم توسط سیاستسازان و عوامل اجرایی میشود. بنابراین در زمان اوج بحرانهای منطقه نمیتوان از دیپلماسی ایران انتظار عکسالعمل فوری داشت. نیاز به قرار گرفتن در حاشیه امن و سایه تصمیمهای دولتمردان روس این روند را طولانیتر میکند. گرچه ایران میکوشد تصمیمهای عاقلانه اتخاذ کند اما نمیتوان کندی تصمیمگیری را که کاملا مشهود است، انکار کرد. ایفای نقش بازیگر فعال در منطقه نیازمند همگام بودن با اتفاقات منطقه است. سفر اخیر وزیر محترم امور خارجه ایران به گرجستان در شرایطی که بحران این کشور افول کرده بود، این تردید را به ذهن متبادر میکرد که دلیل این تاخیر چه بوده و در این زمان چه نقش فعالی برای ایران میتوان متصور شد، آیا تنها اعلام حضور کافی است؟
روسیه به طور سنتی قفقاز را حریم امنیتی و حیاط خلوت خود میداند و هیچ تمایلی به حضور یک قدرت دیگر چه ایران و چه آمریکا در این منطقه ندارد.
روسیه در عین همکاری با ایران در پروژه بوشهر و فروش تسلیحات نظامی متعارف به ایران و بالا بردن همکاریهای تجاریـ اقتصادی، در موضع ضد اتمی شدن ایران با آمریکا کاملا همراه است. روسیه ایران را به عنوان اهرمی برای فشار به آمریکا نگه داشته است.
راحله حدادی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست