جمعه, ۱۶ آذر, ۱۴۰۳ / 6 December, 2024
مجله ویستا
اعتیاد، درمان و راهکارهای مناسب
برای معالجه هر نوع بیماری، اول شرط لازم، تشخیص بیماری است، به عبارت دیگر، اول بایستی بدانیم دقیقا كجای جسم بیمار دچار آسیب شده یا از تعادل خارج گردیده است تا سپس راهكاری مناسب را با درنظر گرفتن طول درمان مشخص نماییم. البته در این مقاله مساله بیماری اعتیاد فقط از نظر جسمی یا فیزیولوژی مورد بررسی قرار گرفته است.
اكنون نگاهی میاندازیم به تشخیصی كه متخصصین از اعتیاد ارایه نمودهاند. طبق تعریفی كه متخصصین از اعتیاد مطرح میكنند:
الف: اعتیاد مسمومیت مزمن است.
ب : اعتیاد وابستگی دارویی یا وابستگی به مواد مخدر .
اعتیاد مسمومیت مزمن است
امروزه طبق آمار سازمان ملل، حدود ۱۸۵ میلیوننفر در سراسر جهان درگیر اعتیاد هستند،اگر این تعریف كه اعتیاد مسمومیت مزمن است غلط باشد، كه به نظر ما همین طور است، میلیونها معتاد و هزاران پزشك و متخصص و مسوولین مختلف در سراسر گیتی گمراه شدهاند.در این صورت چه كسی میخواهد پاسخ این اشتباه علمی را بدهد؟
اعتیاد مسمومیت مزمن نیست ! چرا ؟ چون وقتی كه مساله مسمومیت مطرح میگردد، عنوان سم به میان میآید و وقتی چنین شد، به دنبال سمزدایی میرویم. اكنون باید گفت، موادمخدر اصلا سم نیستند. مثلا هرویین اسم علمی آن دیاستیلمرفین است (از یككیلو مرفین ۹۰۰ گرم هرویین ساخته میشود) و هر روز از مرفین در امور پزشكی بهعنوان یك داروی بسیار موثر و مفید استفاده میگردد. تریاك هم شامل: مرفین، كدیین، پـاپـاورین و تركیباتی دیگر است كه در پزشكی كاربرد بسیار دارند. در حشیش و گرس هم مادهای وجود دارد به نام THC كه در گذشته در پزشكی مصرف ویژهای داشت. شاید گفته شود اگر زیاد مصرف شود مثل سم عمل میكند، ما هم قبول داریم هر دارویی كه بیش از اندازه استفاده شود اثر كشنده دارد (مثل انواع قرصهای روانگردان و آرامبخش و خوابآور و حتی ویتامینها). اصولا سمی بودن، امر نسبی است لذا میتوان تعریف ذیل را ارایه نمود: هرگونه ماده خارجی (به صورت گاز، مایع، جامد) از هرطریق وارد جسم گردد و جسم را از تعادل خارج نماید و به سمت مرگ سوق دهد، سم تلقی میگردد. بنابراین وقتی كه كسی را مار میگزد، بلافاصله او را به بیمارستان منتقل میكنند و كاری میكنند كه سم مار از بدنش خارج گردد ،چون سم مار عامل خطرناك و كشنده است و بایستی سریعا از جریان خون خارج شود. این عمل را سمزدایی میگویند. فردی كه به تریاك عادت ندارد، اگر بیش از یكگرم تریاك بخورد، اثر كشنده و سمی دارد و او را بایستی بلافاصله سمزدایی نمود و یا اگر تعداد زیادی قرص بخورد، همین عمل سمزدایی انجام میگیرد. از این اشتباه علمی فاحش تعجب میكنم همین طور از این كه چگونه متخصصین و دانشمندان به این نكته توجه نمیكنند. اكنون برای روشن شدن این اشتباه فاحش، سوالات ذیل را مطرح مینمایم:
سوال اول: فرض كنیم فردی به مدت ۲ سال ۸ واحد مرفین در بیمارستان به او تزریق شود، اكنون پزشك معالج می خواهد مرفین او را قطع كند، چه عملی انجام میدهد ؟
الف: آیا او را سمزدایی میكند ؟
ب: آیا مرفین مصرفی او را تیپر میكند ؟
سوال دوم: فرض كنیم شخصی ۱۰ سال تمام از داروهای آرامبخش، خوابآور، ضدافسردگی، كدییندار، كورتن و غیره استفاده میكند، برای قطع داروی او در صورت ضرورت چه عملی انجام میدهیم ؟
الف: آیا او را سمزدایی میكنیم ؟
ب: آیا داروی مصرفی او را تیپر میكنیم ؟
حتما پاسخ خواهند داد داروی او را تیپر میكنیم، چون اگر سمزدایی كنیم و بخواهیم بقایای دارو را از بدن شخص خارج كنیم، تخریب زیادی به شخص وارد میشود و حتی در شرایط خاص ممكن است باعث مرگ شخص گردد .
سوال سوم: فردی ۲۰ سال تمام هرویین و یا تریاك مصرف میكرده، حالا میخواهیم مواد مصرفی او را قطع كنیم، چه عملی بایستی انجام بگیرد ؟
۱ ـ آیا سمزداییاش میكنیم ؟
۲ ـ آیا مواد مصرفی او را تیپر میكنیم ؟
حتما خواهید گفت هرویین و تریاك با دارو فرق میكند و موادمخدر محسوب میشود. اینها سم هستند و باید سمزدایی صورت گیرد و برای محكمكاری یك دارو هم بدهیم كه اگر پس از سمزدایی، هرویین و تریاك مصرف كرد، گیرندههای موادمخدر در بدنش مسدود گردد و اثر نكند. كارشناسان استناد میكنند به اینكه ابتدا این حالت را روی موشها آزمایش كردهاند و پاسخ خوب بوده است. بیچاره موشها ! در اینجا لازم است متذكر بشویم بحث ما بحث علمی است و با تلقی عامیانه و برداشت جامعه و نگاه قانون كاری نداریم؛ بحث فیزیولوژی انسان است. سوال آخر من این است: مگر نه اینكه نام هرویین اسم قراردادی یا تجاری دیاستیل مرفین است؟ و نام تریاك اسم قراردادی یا تجاری مجموعه داروهای مرفین، كدیین، ناركوتین، نارسئین و پاپاورین است و تریاك یك تركیب وحشتناك و فوقالعاده قوی از انواع داروهای مسكن، آرامبخش، دوپینگ، عادتآور و ... میباشد. بنابراین ما با تریاك و هرویین و اسم عامیانه موادمخدر سركار نداریم، اگر به اسم اصلی و علمی آنها توجه میشد، مساله خیلی به راحتی حل میشد و همان كاری را كه برای سایر داروها انجام میدادند برای موادمخدر هم انجام میگرفت. اكنون سم نبودن موادمخدر را با مثال دیگری نشان میدهیم. فردی كه به تریاك عادت ندارد اگر بیش از یكگرم تریاك بخورد آثار مسمومیت در او ظاهر میگردد و از تعادل خارج میگردد و به سمت مرگ میرود. حال اگر فرد دیگری معتاد به تریاك باشد و روزانه ۱۰ گرم تریاك را به صورت خوراكی مصرف كند وقتی كه مصرف میكند به سمت تعادل حركت میكند و اگر مصرف نكند، به سمت عدمتعادل میرود و البته احتمال مرگ هم در شرایط خاص برای او وجود دارد. بنابراین این چگونه سمی است كه برای یكی مایه مرگ است و برای دیگری مایه حیات؟! به دیگر سخن، اگر مرفین، دیاستیلمرفین، كدیین، ناركوتین، نارسئین و پاپاورین، در جهان پزشكی سم تلقی میگردند، بنابراین میتوان هرویین و تریاك را هم سم تلقی نمود، در این صورت بایستی این سموم را از جهان پزشكی خارج كرد چون داروهایی مثل شربتهای سینه و یا قرصهایی كه حاوی كدیین هستند و یا مرفین و سایر مشتقات تریاك كه درجهان پزشكی كاربردهای مفید و موثری دارند، سمهایی هستند كه ما دانسته به خورد انسانها میدهیم.
علمی كه تجربه شده باشد، سندی بدون نقص است
همه میگویند، ما هم میگوییم كه راههای زیادی برای درمان اعتیاد وجود دارد، ولی راه درست و صحیح و یا به عبارتی صراطمستقیم فقط یكراه است. نكته مهم این است كه برای رسیدن به مقصد، توجه به سه اصل ذیل لازم و ضروری است:
الف: مبدا
ب: مقصد
ج: هدفبرای معالجه هرگونه بیماری باید سه اصل فوق درنظر گرفته شود. مثلا برای فردی كه سرطان دارد: مبدا، تشخیص نوع و پیشرفت بیماری، مقصد، شیمی درمانی یا جراحی و هدف، مهار بیماری است.
ممكن است گفته شود برای مسافرت یا بیماری، مبدا مهم نیست بلكه مقصد اهمیت دارد، ولی ما در پاسخ میگوییم اگر شما در نقطهای قرار دارید باوجود اینكه نقشه، قطبنما و تمامی تجهیزات لازم را دارید، اما نمیدانید در كجای زمین هستید و در چه نقطهای قرار دارید! چگونه میخواهید به طرف مقصد حركت كنید و یا برای درمان یك بیماری كه نمیدانیم بیماری فرد چیست، چگونه میخواهیم او را درمان نماییم؟ بنابراین برای درمان هر بیماری، ابتدا لازم است مبدا را كه همان تشخیص كامل بیماری است، مشخص كنیم كه بیمار در چه نقطهای قرار دارد و دقیقا كدامین قسمتهای جسم دچار مشكل شده است. حال این سوال را مطرح مینمایم. فرد معتاد از نظر جسمی یا فیزیولوژی در چه نقطهای قرار دارد ؟ البته در این بحث و بررسی فقط و فقط مساله جسم و فیزیولوژی مطرح است و بررسی روان، جامعه، تفكر و اندیشه كه در درمان اعتیاد مهم هستند را كنار میگذاریم. حال مبدا، مقصد و هدف روشهای درمانی موجود را در سراسر گیتی كه به نام درمان در قسمت جسم یا درمان فیزیكی یا فیزیولوژی فرد معتاد عمل مینمایند، مورد كاوش قرار میدهیم.
نگاهی به روشهای ترك یا درمان فیزیكی اعتیاد
- مبدا یا تشخیص: وجود مقداری سم یا موادمخدر در جسم بیمار
- مقصد: خارج كردن سمها از جسم بیمار به روشهای گوناگون
- هدف: منفی بودن آزمایش ادرار كه نشان خروج سم است. اكنون خواهش میكنم كسانی كه زبانی جز زبان علم ندارند، پاسخ مرا بدهند. به اعتقاد این جانب تئوری سمزدایی برمبنای اندیشههای خیالی و نادرست بنیان گردیده و در تجربه با شكست كامل مواجه شده است، مگر نه اینكه اصلا علم پزشكی برمبنای تجربه عمل مینماید؟ تجربهای كه همیشه با شكست مـواجه گردیده، چرا نباید مورد تردید قرار بگیرد، هرچند در تمامی كتب علمی از آن به عنوان یك روش نام برده شده است. شكست خوردگان درنهایت خواهند گفت: اعتیاد درمان ندارد.
اعتیاد جایگزینی مزمن است
یعنی موادمخدر بیرونی، چه گیاهی و چه شیمیایی و حتی الكل، جایگزین موادمخدر و یا مواد شبهافیونی طبیعی جسم انسان یا فرد معتاد شده است. برای مثال، موادمخدری مثل تریاك و هرویین، جایگزین مواد طبیعی بدن انسان مثل دینورفین شدهاند كه تا ۲۰۰ برابر مرفین قدرت دارد و یا اندرفین كه ۳۰ تا ۷۰ برابر قدرت دارد و یا انكفالین و به طور كلی، تمامی سیستمهای تولیدكننده موادمخدر طبیعی جسم فرد معتاد كه میتوان آن را سیستم بیوشیمی افیونی نام نهاد. البته به دلیل مصرف مكرر موادمخدر و ورود مرفین خارجی به بدن، موادمخدر طبیعی از چرخه حیات، خارج و یا منهدم گردیدهاند و برای درمان، بایستی این سیستمها دوباره راهاندازی شوند. تجربه نشان داده است برای ترمیم این سیستمها حدودا یازدهماه زمان لازم است، آنهم با روش صحیح، زیـرا بیش از ۹۵ درصد حالت عدمتعادل فرد معتاد و عودهای مكرر پس از قطع مواد یا سمزدایی، مربوط به این قسمتها میباشد. بنابراین برای درمان اعتیاد در جسم مبـدا، مقصد و هدف را بهگونهای دیگر مطرح مینماییم:
مبدا یا تشخیص: تعیین میزان تخریب سیستمهای شبهافیونی جسم
مقصد: بازسازی آنها در طول یازدهماه.
هدف: برطرف شدن مشكلات روانی و روحی و رسیدن به تعادل و جلوگیری از عودهای مجدد.
دیدگاهی دیگر (كنگره ۶۰)
تشخیص بیماری: هرگاه فردی بیش از ۳ سال بطور مرتب روزانه موادمخدری همچون هرویین، تریاك، حشیش، انواع قرصها، الكل، كوكایین، شیشه و هرمادهای كه در اثر مصرف آن انسان از حالت تعادل طبیعی خارج میشود، مصرف نموده باشد، سیستمهای شبهافیونی جسم او تخریب شدهاند، خواه فقط یك ماده باشد، مثل تریاك، الكل، هرویین، كوكایین و قرص، یا چند ماده مثل هرویین با قرص یا حشیش با الكل یا هرویین و تریاك و قرص.
مقصد یا روشدرمان:
جسم انسان دارای سیستمی است كه تا زنده است خودش، خودش را ترمیم مینماید، مشروط به اینكه شرایط مناسب را برای او فراهم نماییم. بنابراین بهترین روش، كاهش تدریجی یا تیپر كردن موادمخدر مصرفی میباشد كه در پلههای ۲۱ روزه با كاهش مصرف موادمخدر مرحله قبلی، انجام میگیرد و در این كاهش بعضی مواد كه از یك خانواده میباشند میتوانند جایگزین یكدیگر شوند. مثلاُ در كاهش هرویین میتوان تریاك را جایگزین نمود. پس از سهروز قطع كامل هرویین، روزانه نیمگرم تا یكگرم تریاك در دو وعده به صورت خوراكی مصرف میشود و برای سایر مواد، روش جایگزینی به قرار زیر است:
تریـاك با تریاك، الكــل با الكـل، حشیش با حشیش، كوكایین با كوكایین و درشرایط خاص با تریاك، انواع قرصها با تریاك، هرویین با تریاك.
طول زمان درمان برای فردی كه ۳ سال معتاداست با كسی كه ۲۰ سال مواد مصرف كرده و برای كسی كه نیمگرم مواد مصرف میكند یا شخصی كه ۲۰ گرم مواد مصرف میكند، یكسان و یازدهماه میباشد، مثل كاشت گندم، چه یك مشت بكاریم و چه یك خروار، زمان برداشت محصول یكی است و یا مثل زایمان كه بستگی به سن و نژاد و نسل و چاقی و لاغری ندارد.
هدف: رسیدن به تعادل جسمی و روانی
هیچ چیز در جهان نمیتواند جایگزین موادمخدر برای فرد معتاد بشود. نه پول، نه مقام، نه همسر، نه خدا و نه چیز دیگری. تنها چیزی كه میتواند جایگزین موادمخدر بشود، موادمخدر طبیعی جسم او میباشد. چون با راهاندازی سیستمهای شبهافیونی جسم او، كاملا موادمخدر طبیعی خوب، سالم، بدون هزینه و بدون تخریب دراختیار او قرار میگیرد و اكثر مشكلات كه آنها را به مشكلات روحی و روانی او منسوب میكنیم، كاملا محو میگردد.
جایگزین دارو:
از آنجا كه تمامی مواد شبهافیونی كه جسم انسان تولید میكند هنوز كشف نشده است، به این دلیل، در گام نخست، مصرف همان ماده مخدر مصرفی، بهـترین، كمخطرترین و مناسبترین گزینه میباشد كه با كاهش حساب شده به سیستمهای جسم فرصت میدهد كه خود را بازسازی نمایند، البته در شرایطی كه قانون و جامعه اجازه این كار را نمیدهد، بهتر است فقط از یك داروی استاندارد استفاده شود. مثلا برای جایگزینی متادون به جای تریاك یا هرویین، اول بایستی میزان مصرف متادون با درنظر گرفتن میزان مصرفی موادمخدر شخص و دفعات مصرف او تعیین گردد. لازم به ذكر است عمل جایگزینی حدودا یكماه زمان میبرد تا سیستمهای شخص آن را بپذیرند، سپس مرحله كاهش پلهای یا تیپر كردن در فاصله پلههای ۲۱ روزه انجام گیرد تا در كاهش هر پله، جسم خود را بازسازی و مواد شبهافیونی خود را دوباره تولید نماید. و از دادن هرگونه داروی كمكی مثل خوابآور، ضدافسردگی و آرامبخش جدا خودداری گردد چون جلوی فرایند زاینده بهبودی سیستم ها را سد مینماید و نمیگذارد جسم خودش، خودش را ترمیم نماید. در ضمن شخص به آرامی اعتیاد جدیدی را نیز تجربه خواهد كرد، كه اعتیاد به قرصها میباشد.اعتیاد وابستگی دارویی است:
عدهای معتقداند اعتیاد وابستگی دارویی است. اگر اعتیاد وابستگی دارویی است، بازهم بایستی دلیل آن كاملا مشخص گردد كه چرا معتاد باید دارو مصرف نماید و این دارو به مصرف كجای جسم میرسد و بایستی دقیقا دلایل آن را بدانیم و روشی كه میتوان وابستگی را بطور علمی از بین برد چگونه است و پروتكل درمانی آن چیست. به اعتقاد اینجانب این تعریف هم ما را به مقصد هدایت نمیكند. درمان اعتیاد به طور كلی سه مولفه دارد:
الف ـ جسم
ب ـ روان
ج ـ جهانبینی
اگر فردی بیش از سه سال به طور روزانه و مرتب از موادمخدر استفاده نماید، در سیستمهای بیوشیمیایی شبهافیونی جسم خود تخریب ایجاد نموده و موادمخدر بیرونی جایگزین موادمخدر درونی جسم او گردیده است و در اثر قطع مصرف موادمخدر و به دلیل اینكه مواد شبهافیونی جسم دچار مشكل شدهاند، اختلالاتی در جسم به وجود میآید كه در اثر آن اختلالات، جسم عكسالعمل نشان میدهد كه این عكسالعملها شامل دو گروه عمدهاند كه نقطه كور درمان یا ترك اعتیادهای ناموفق و متداول امروزی در آن تبلور مییابد.
الف: عكسالعملهای آشكار
ب: عكسالعملهای پنهان
عكسالعملهای آشكار
درصورت نرسیدن موادمخدر (خانواده تریاك و مشابه) به شخص مصرفكننده و یا قطع ناگهانی موادمخدر مصرفی، عكسالعملهایی در جسم شخص معتاد ظاهر میشود، كه بسته به نوع مواد مصرفی، مقدار و تعداد دفعات مصرف در ۲۴ ساعت، پس از چند ساعت از دیر شدن نوبت مصرف آغاز میشود. عكسالعملهایی كه به آرامی شروع و پس از ۲۴ ساعت به اوج خود میرسند، شامل موارد زیر است:
عطسههای پیدرپیـ بیخوابی ـ آبریزش ازبینـی ـ استخوان درد (در مــچپــا و بــازوهـا) ـ عـرقكـردن ـ پرشپا ـ اسهـال ـ خمیازه پشتسرهم ـ گرفتگی عضلات پا و گردن
در این عوارض اگر از دارو هم استفاده نشود، مكانیزم جسم حداكثر پس از یكهفته خودبهخود باعث میگردد كه جسم انسان به طرف تعادل میل نماید و پس از طی دوهفته به حداقل خود میرسد ولی بازهم ادامه دارد.
درمان در مرحله عكسالعملهای آشكار
برای درمان در این مرحله هماكنون از روشهایی استفاده میشود كه در درمان قطعی اعتیاد چندان اهمیتی ندارد و مخرب نیز هست چون به سیستمهای شبه افیونی جسم یک شوک مخرب وارد می نماید که شاید تا آخر عمر هم قابل جبران نباشد و این سیستمها قادر به بازسازی خود نشوند. به عبارت دیگر، چون موادمخدر طبیعی جسم از کار افتاده است و موادمخدر بیرونی مثل یک ستون زیر سقف تعادل شخص معتاد قرار گرفته است، قطع ناگهانی موادمخدر بیرونی مثل آن میماند که ستون زیر سقف تعادل جسم شخص را یک مرتبه برداریم که قطعا سقف فرو خواهد ریخت. شرط عقل آن است که ستون اصلی جسم را به آرامی ترمیم نماییم و هماهنگ با آن بار ستون مصنوعی موادمخدر بیرونی را کم نماییم. روش هایی که اکنون اعمال می شود عبارتند از:
۱ ـ از طریق پزشک با استفاده از دارو، طی مدت یک یا دوهفته .
۲ ـ از طریق طب سوزنی همراه با دارو
۳ ـ کاهش موادمخدر مصرفی در یک یا دوهفته (روش سنتی)
۴ ـ از طریق روشهای خشن و قوه قهریه مثل شلاق درمانی، زندان درمانی در منزل، بستن معتاد به تخت و یا طناب پیچ کردن
۵ ـ سم زدایی سریع و فوق سریع که بسیار با بسیار مخرب است.
۶ ـ با روش سقوط آزاد یا قطع ناگهانی و داوطلبانه موادمخدر
۷ ـ ورزش درمانی، موسیقی درمانی، جادو درمانی، جن درمانی و...
ظاهرا تمامی روش های فوق برای ترک اعتیاد در مقطع بروز عکسالعملهای آشکار موثر است، چون فرد معتاد اگر آزمایش ادرار بدهد، آزمایش منفی است یعنی موادمخدر در ادرار شخص نیست بنابراین به غلط می گویند کار درمان جسمی یا فیزیکی یا فیزیولوژی تمام است و فرد معتاد از نظر جسمی مشکلی ندارد و بقیه مشکلات معتاد، روحی، روانی و رفتاری است که بایستی درمان شود، مثلا با گفتار درمانی یا گروه درمانی. تصور می کنند چون اسهال فرد معتاد بهبود یافته، دیگر مشکل جسمی ندارد. تعجب میکنم از این همه اشتباه دانشمندان و متخصصین علم !
عکس العمل های پنهان
این مرحله حساسترین و سرنوشتسازترین مرحله درمان اعتیاد بوده و همیشه از چشم متخصصان پنهان مانده است و اگر هم پنهان نبوده به آن توجه جدی نمیکردند و ساز و کار آن را نمیدانستند که چگونه و در چه مدتی بایستی این مرحله را سپری نمود و جسم را ترمیم كرد!
البته مشکلات این مرحله در مرحله اول هم وجود داشتند ولی انسان کمتر متوجه آنها میشد. برای مثال کسی كه در مرحله نخست دچار اسهال شدید گردیده و مرتب دلپیچه دارد و به طرف توالت میرود، هرگز افسردگی را حس نمیكند. این مشكلات عبارتـــند از:افســـردگی ـ نـاامیدی ـ گوشهگیری ـ عدممــیل بـه زندگی ـ كـمحوصلـگی ـ زود خستهشدن ـ بیخوابی ـ تنبلی ـ كندذهنی یا فراموشی ـ گریه كردن ـ ترشح بزاق چسـبناك در گلو ـ بیدارشدن میل جنسی ـ ناتوانی جنسی (انزال سریع) نكته بسیار مهم: مشكلات فوق هیچكدام در مرحله نخست منشا یا ریشه روانی ندارند، درصورتی كه اكثر قریب به اتفاق متخصصین ریشه این مشكلات را علتهای روانی میدانند و میخواهند با گفتار درمانی و یا گروه درمانی آن را حل نمایند، درصورتی كه این اختلالات در اثر ضعیف شدن سیستم ضد درد بدن انسان و عدم تولید یا بازدهی مناسب سیستمهای تولیدكننده مواد شبهافیونی و شبهمرفینی جسم انسان است كه كاملا ریشه فیزیولوژیك دارد. بایستی برای معالجه بهگونهای عمل شود كه این سیستمها به آرامی دوباره كار خود را شروع نمایند و دادن داروهای خوابآور، ضدافسردگی و روانگردان به عنوان داروهای كمكی به بیمار نه تنها كمكی به او نخواهد كرد بلكه باعث تخریب بیشتر سیستم افیونی جسم میگردد، به عبارت دیگر با آب ریختن درون چشمهای كه خشك شده، نمیتوان آن را به جوشش درآورد، بلكه بایستی به صورت اصولی و اساسی چشمه را ترمیم نمود. امروز ما با معتادین زیادی برخورد داریم كه برای مثال موادمخدر را همراه با قرصهای مختلف مصرف میكنند، اینها همان كسانی هستند كه قبلا تركاعتیاد كردهاند اما حالا با عود مجدد به این قرصها هم اعتیاد پیدا كردهاند. گاهی مشاهده شده اشخاصی ۶۰ تا ۸۰ عدد قرص و گاهی ۳۰۰ تا۴۰۰ عدد قرص (كه به تصور هم نمیگنجد) مصرف میكنند!
برای ترمیم سیستمهای شبهافیونی، تجربه نشان داده است كه درصورت برنامهریزی صحیح میتوان با طی مسافت زمانی حدود ۱۱ ماه به ۹۰ درصد تعادل از نظر جسمی رسید. با تعادل جسم، روان هم به تعادل میرسد. ۱۰ درصد باقیمانده درطول زمان حل میشود، البته مشكل جهانبینی یا نگرش فرد نسبت به خودش و جهان پیرامون و سایر انسانها هنوز به قوت خود باقی است كه بایستی با شركت در كلاسهای گروهدرمانی كه از روز نخست درمان آغاز میگردد، حل شود. لازم به توضیح است كه اگر این مشكل، یعنی جهانبینی، حل نشود با برطرف شدن كلیه مشكلات جسم و روان، شخص دوباره به اعتیاد روی خواهد آورد.
درمان در مرحله عكسالعملهای پنهان
درمان در این مرحله به یك روش ولی دونوع ماده مصرفی انجام میگیرد:
ب: استفاده از یك داروی جایگزین استاندارد
الف: استفاده از خود مادهمخدر
در استفاده از خود ماده مخدر ابتدا میزان مصرف روزانه و دفعات مصرف در طول ۲۴ ساعت، ظرف حداكثر یكهفته مشخص میگردد. هیچ لزومی ندارد ما بخواهیم میزان مصرف اولیه یا دفعات مصرف آن را كمتر از میزان مصرفی بگیریم، چون تعادل شخص با شروع درمان به هم خواهد ریخت و ادامه راه را مشكل مینماید. درضمن با شروع درمان مواد مصرفی به سرعت كاهش مییابد. پلههای كاهش بایستی ۲۱ روزه یا ۳ هفته باشد. چون هفته اول فرد به میزان اندكی كاملا متعادل نیست، هفته دوم كاملا اوضاع عادی میشود و هفته سوم مواد كاملا فرد را سرخوش مینماید و آماده میشود برای حركت یا كاهش بعدی. درطول زمان كاهش، ممكن است هرگونه مشكلی مثل كمخوابی، كمحوصلگی و یا افسردگی بروز نماید. باید بدانیم كه مشكل بسیار جزیی است و حتما بایستی صبر كند و تحمل نماید چون به سرعت جسم كمبود موادمخدر را جبران مینماید. لازم است درنظر داشته باشیم جسم با تمام قدرت درحال ساخت و ساز میباشد و حتی بعضی از بیماریهای سابقهدار شخص مثل هپاتیت، نارسایی یا تپش قلب، مشكلات گوارشی، افسردگیهای طولانی، مشاهده شده كه پس از پایان دوره درمان، بهبود حاصل میشود لذا استفاده از هرگونه داروی كمكی مثل خوابآورها، آرامبخشها و ضدافسردگیها، باعث جلوگیری از درمان قطعی میگردد.
میزان كاهش:
درمجموع میزان كاهش بایستی حدودا ۲۰ درصد مرحله قبلی باشد و اگر تعداد دفعات مصرف روزانه بیش از یكبار باشد، ظرف مدت ۵/۵ ماه شایسته است به نقطه یكبار مصرف در روز برسیم و كلیه دفعات مصرف به ترتیب اولـویت، یكی، یكی حذف گردند.
در روش استفاده از دارو میتوان فقط با استفاده از یكداروی استاندارد طبق روش (الف) درمان را به مرحله اجرا درآورد. نكته: خارج از بحثهای قانونی و حقوقی، من به تجربه دانستم كه هیچدارویی مناسبتر، قـویتر، كاملتر، كمخطرتر و مفیدتر از خود موادمخدر برای درمان همان مادهمخدر نیست اما در عین حال، تریاك به عنوان یكداروی تركیبی با ۲۵ آلكالویید برای درمان اكثر بیماریهای اعتیاد مثل هرویین، انواع قرصها، شیشه، كوكایین، بسیار موثر میباشد و خداوند هیچگونه دارویی سالمتر و مفیدتر از تریاك تاكنون خلق نكرده است.
مهندس حسین دژاكام مدیر عامل سازمان غیر دولتی كنگره ۶۰
اكنون نگاهی میاندازیم به تشخیصی كه متخصصین از اعتیاد ارایه نمودهاند. طبق تعریفی كه متخصصین از اعتیاد مطرح میكنند:
الف: اعتیاد مسمومیت مزمن است.
ب : اعتیاد وابستگی دارویی یا وابستگی به مواد مخدر .
اعتیاد مسمومیت مزمن است
امروزه طبق آمار سازمان ملل، حدود ۱۸۵ میلیوننفر در سراسر جهان درگیر اعتیاد هستند،اگر این تعریف كه اعتیاد مسمومیت مزمن است غلط باشد، كه به نظر ما همین طور است، میلیونها معتاد و هزاران پزشك و متخصص و مسوولین مختلف در سراسر گیتی گمراه شدهاند.در این صورت چه كسی میخواهد پاسخ این اشتباه علمی را بدهد؟
اعتیاد مسمومیت مزمن نیست ! چرا ؟ چون وقتی كه مساله مسمومیت مطرح میگردد، عنوان سم به میان میآید و وقتی چنین شد، به دنبال سمزدایی میرویم. اكنون باید گفت، موادمخدر اصلا سم نیستند. مثلا هرویین اسم علمی آن دیاستیلمرفین است (از یككیلو مرفین ۹۰۰ گرم هرویین ساخته میشود) و هر روز از مرفین در امور پزشكی بهعنوان یك داروی بسیار موثر و مفید استفاده میگردد. تریاك هم شامل: مرفین، كدیین، پـاپـاورین و تركیباتی دیگر است كه در پزشكی كاربرد بسیار دارند. در حشیش و گرس هم مادهای وجود دارد به نام THC كه در گذشته در پزشكی مصرف ویژهای داشت. شاید گفته شود اگر زیاد مصرف شود مثل سم عمل میكند، ما هم قبول داریم هر دارویی كه بیش از اندازه استفاده شود اثر كشنده دارد (مثل انواع قرصهای روانگردان و آرامبخش و خوابآور و حتی ویتامینها). اصولا سمی بودن، امر نسبی است لذا میتوان تعریف ذیل را ارایه نمود: هرگونه ماده خارجی (به صورت گاز، مایع، جامد) از هرطریق وارد جسم گردد و جسم را از تعادل خارج نماید و به سمت مرگ سوق دهد، سم تلقی میگردد. بنابراین وقتی كه كسی را مار میگزد، بلافاصله او را به بیمارستان منتقل میكنند و كاری میكنند كه سم مار از بدنش خارج گردد ،چون سم مار عامل خطرناك و كشنده است و بایستی سریعا از جریان خون خارج شود. این عمل را سمزدایی میگویند. فردی كه به تریاك عادت ندارد، اگر بیش از یكگرم تریاك بخورد، اثر كشنده و سمی دارد و او را بایستی بلافاصله سمزدایی نمود و یا اگر تعداد زیادی قرص بخورد، همین عمل سمزدایی انجام میگیرد. از این اشتباه علمی فاحش تعجب میكنم همین طور از این كه چگونه متخصصین و دانشمندان به این نكته توجه نمیكنند. اكنون برای روشن شدن این اشتباه فاحش، سوالات ذیل را مطرح مینمایم:
سوال اول: فرض كنیم فردی به مدت ۲ سال ۸ واحد مرفین در بیمارستان به او تزریق شود، اكنون پزشك معالج می خواهد مرفین او را قطع كند، چه عملی انجام میدهد ؟
الف: آیا او را سمزدایی میكند ؟
ب: آیا مرفین مصرفی او را تیپر میكند ؟
سوال دوم: فرض كنیم شخصی ۱۰ سال تمام از داروهای آرامبخش، خوابآور، ضدافسردگی، كدییندار، كورتن و غیره استفاده میكند، برای قطع داروی او در صورت ضرورت چه عملی انجام میدهیم ؟
الف: آیا او را سمزدایی میكنیم ؟
ب: آیا داروی مصرفی او را تیپر میكنیم ؟
حتما پاسخ خواهند داد داروی او را تیپر میكنیم، چون اگر سمزدایی كنیم و بخواهیم بقایای دارو را از بدن شخص خارج كنیم، تخریب زیادی به شخص وارد میشود و حتی در شرایط خاص ممكن است باعث مرگ شخص گردد .
سوال سوم: فردی ۲۰ سال تمام هرویین و یا تریاك مصرف میكرده، حالا میخواهیم مواد مصرفی او را قطع كنیم، چه عملی بایستی انجام بگیرد ؟
۱ ـ آیا سمزداییاش میكنیم ؟
۲ ـ آیا مواد مصرفی او را تیپر میكنیم ؟
حتما خواهید گفت هرویین و تریاك با دارو فرق میكند و موادمخدر محسوب میشود. اینها سم هستند و باید سمزدایی صورت گیرد و برای محكمكاری یك دارو هم بدهیم كه اگر پس از سمزدایی، هرویین و تریاك مصرف كرد، گیرندههای موادمخدر در بدنش مسدود گردد و اثر نكند. كارشناسان استناد میكنند به اینكه ابتدا این حالت را روی موشها آزمایش كردهاند و پاسخ خوب بوده است. بیچاره موشها ! در اینجا لازم است متذكر بشویم بحث ما بحث علمی است و با تلقی عامیانه و برداشت جامعه و نگاه قانون كاری نداریم؛ بحث فیزیولوژی انسان است. سوال آخر من این است: مگر نه اینكه نام هرویین اسم قراردادی یا تجاری دیاستیل مرفین است؟ و نام تریاك اسم قراردادی یا تجاری مجموعه داروهای مرفین، كدیین، ناركوتین، نارسئین و پاپاورین است و تریاك یك تركیب وحشتناك و فوقالعاده قوی از انواع داروهای مسكن، آرامبخش، دوپینگ، عادتآور و ... میباشد. بنابراین ما با تریاك و هرویین و اسم عامیانه موادمخدر سركار نداریم، اگر به اسم اصلی و علمی آنها توجه میشد، مساله خیلی به راحتی حل میشد و همان كاری را كه برای سایر داروها انجام میدادند برای موادمخدر هم انجام میگرفت. اكنون سم نبودن موادمخدر را با مثال دیگری نشان میدهیم. فردی كه به تریاك عادت ندارد اگر بیش از یكگرم تریاك بخورد آثار مسمومیت در او ظاهر میگردد و از تعادل خارج میگردد و به سمت مرگ میرود. حال اگر فرد دیگری معتاد به تریاك باشد و روزانه ۱۰ گرم تریاك را به صورت خوراكی مصرف كند وقتی كه مصرف میكند به سمت تعادل حركت میكند و اگر مصرف نكند، به سمت عدمتعادل میرود و البته احتمال مرگ هم در شرایط خاص برای او وجود دارد. بنابراین این چگونه سمی است كه برای یكی مایه مرگ است و برای دیگری مایه حیات؟! به دیگر سخن، اگر مرفین، دیاستیلمرفین، كدیین، ناركوتین، نارسئین و پاپاورین، در جهان پزشكی سم تلقی میگردند، بنابراین میتوان هرویین و تریاك را هم سم تلقی نمود، در این صورت بایستی این سموم را از جهان پزشكی خارج كرد چون داروهایی مثل شربتهای سینه و یا قرصهایی كه حاوی كدیین هستند و یا مرفین و سایر مشتقات تریاك كه درجهان پزشكی كاربردهای مفید و موثری دارند، سمهایی هستند كه ما دانسته به خورد انسانها میدهیم.
علمی كه تجربه شده باشد، سندی بدون نقص است
همه میگویند، ما هم میگوییم كه راههای زیادی برای درمان اعتیاد وجود دارد، ولی راه درست و صحیح و یا به عبارتی صراطمستقیم فقط یكراه است. نكته مهم این است كه برای رسیدن به مقصد، توجه به سه اصل ذیل لازم و ضروری است:
الف: مبدا
ب: مقصد
ج: هدفبرای معالجه هرگونه بیماری باید سه اصل فوق درنظر گرفته شود. مثلا برای فردی كه سرطان دارد: مبدا، تشخیص نوع و پیشرفت بیماری، مقصد، شیمی درمانی یا جراحی و هدف، مهار بیماری است.
ممكن است گفته شود برای مسافرت یا بیماری، مبدا مهم نیست بلكه مقصد اهمیت دارد، ولی ما در پاسخ میگوییم اگر شما در نقطهای قرار دارید باوجود اینكه نقشه، قطبنما و تمامی تجهیزات لازم را دارید، اما نمیدانید در كجای زمین هستید و در چه نقطهای قرار دارید! چگونه میخواهید به طرف مقصد حركت كنید و یا برای درمان یك بیماری كه نمیدانیم بیماری فرد چیست، چگونه میخواهیم او را درمان نماییم؟ بنابراین برای درمان هر بیماری، ابتدا لازم است مبدا را كه همان تشخیص كامل بیماری است، مشخص كنیم كه بیمار در چه نقطهای قرار دارد و دقیقا كدامین قسمتهای جسم دچار مشكل شده است. حال این سوال را مطرح مینمایم. فرد معتاد از نظر جسمی یا فیزیولوژی در چه نقطهای قرار دارد ؟ البته در این بحث و بررسی فقط و فقط مساله جسم و فیزیولوژی مطرح است و بررسی روان، جامعه، تفكر و اندیشه كه در درمان اعتیاد مهم هستند را كنار میگذاریم. حال مبدا، مقصد و هدف روشهای درمانی موجود را در سراسر گیتی كه به نام درمان در قسمت جسم یا درمان فیزیكی یا فیزیولوژی فرد معتاد عمل مینمایند، مورد كاوش قرار میدهیم.
نگاهی به روشهای ترك یا درمان فیزیكی اعتیاد
- مبدا یا تشخیص: وجود مقداری سم یا موادمخدر در جسم بیمار
- مقصد: خارج كردن سمها از جسم بیمار به روشهای گوناگون
- هدف: منفی بودن آزمایش ادرار كه نشان خروج سم است. اكنون خواهش میكنم كسانی كه زبانی جز زبان علم ندارند، پاسخ مرا بدهند. به اعتقاد این جانب تئوری سمزدایی برمبنای اندیشههای خیالی و نادرست بنیان گردیده و در تجربه با شكست كامل مواجه شده است، مگر نه اینكه اصلا علم پزشكی برمبنای تجربه عمل مینماید؟ تجربهای كه همیشه با شكست مـواجه گردیده، چرا نباید مورد تردید قرار بگیرد، هرچند در تمامی كتب علمی از آن به عنوان یك روش نام برده شده است. شكست خوردگان درنهایت خواهند گفت: اعتیاد درمان ندارد.
اعتیاد جایگزینی مزمن است
یعنی موادمخدر بیرونی، چه گیاهی و چه شیمیایی و حتی الكل، جایگزین موادمخدر و یا مواد شبهافیونی طبیعی جسم انسان یا فرد معتاد شده است. برای مثال، موادمخدری مثل تریاك و هرویین، جایگزین مواد طبیعی بدن انسان مثل دینورفین شدهاند كه تا ۲۰۰ برابر مرفین قدرت دارد و یا اندرفین كه ۳۰ تا ۷۰ برابر قدرت دارد و یا انكفالین و به طور كلی، تمامی سیستمهای تولیدكننده موادمخدر طبیعی جسم فرد معتاد كه میتوان آن را سیستم بیوشیمی افیونی نام نهاد. البته به دلیل مصرف مكرر موادمخدر و ورود مرفین خارجی به بدن، موادمخدر طبیعی از چرخه حیات، خارج و یا منهدم گردیدهاند و برای درمان، بایستی این سیستمها دوباره راهاندازی شوند. تجربه نشان داده است برای ترمیم این سیستمها حدودا یازدهماه زمان لازم است، آنهم با روش صحیح، زیـرا بیش از ۹۵ درصد حالت عدمتعادل فرد معتاد و عودهای مكرر پس از قطع مواد یا سمزدایی، مربوط به این قسمتها میباشد. بنابراین برای درمان اعتیاد در جسم مبـدا، مقصد و هدف را بهگونهای دیگر مطرح مینماییم:
مبدا یا تشخیص: تعیین میزان تخریب سیستمهای شبهافیونی جسم
مقصد: بازسازی آنها در طول یازدهماه.
هدف: برطرف شدن مشكلات روانی و روحی و رسیدن به تعادل و جلوگیری از عودهای مجدد.
دیدگاهی دیگر (كنگره ۶۰)
تشخیص بیماری: هرگاه فردی بیش از ۳ سال بطور مرتب روزانه موادمخدری همچون هرویین، تریاك، حشیش، انواع قرصها، الكل، كوكایین، شیشه و هرمادهای كه در اثر مصرف آن انسان از حالت تعادل طبیعی خارج میشود، مصرف نموده باشد، سیستمهای شبهافیونی جسم او تخریب شدهاند، خواه فقط یك ماده باشد، مثل تریاك، الكل، هرویین، كوكایین و قرص، یا چند ماده مثل هرویین با قرص یا حشیش با الكل یا هرویین و تریاك و قرص.
مقصد یا روشدرمان:
جسم انسان دارای سیستمی است كه تا زنده است خودش، خودش را ترمیم مینماید، مشروط به اینكه شرایط مناسب را برای او فراهم نماییم. بنابراین بهترین روش، كاهش تدریجی یا تیپر كردن موادمخدر مصرفی میباشد كه در پلههای ۲۱ روزه با كاهش مصرف موادمخدر مرحله قبلی، انجام میگیرد و در این كاهش بعضی مواد كه از یك خانواده میباشند میتوانند جایگزین یكدیگر شوند. مثلاُ در كاهش هرویین میتوان تریاك را جایگزین نمود. پس از سهروز قطع كامل هرویین، روزانه نیمگرم تا یكگرم تریاك در دو وعده به صورت خوراكی مصرف میشود و برای سایر مواد، روش جایگزینی به قرار زیر است:
تریـاك با تریاك، الكــل با الكـل، حشیش با حشیش، كوكایین با كوكایین و درشرایط خاص با تریاك، انواع قرصها با تریاك، هرویین با تریاك.
طول زمان درمان برای فردی كه ۳ سال معتاداست با كسی كه ۲۰ سال مواد مصرف كرده و برای كسی كه نیمگرم مواد مصرف میكند یا شخصی كه ۲۰ گرم مواد مصرف میكند، یكسان و یازدهماه میباشد، مثل كاشت گندم، چه یك مشت بكاریم و چه یك خروار، زمان برداشت محصول یكی است و یا مثل زایمان كه بستگی به سن و نژاد و نسل و چاقی و لاغری ندارد.
هدف: رسیدن به تعادل جسمی و روانی
هیچ چیز در جهان نمیتواند جایگزین موادمخدر برای فرد معتاد بشود. نه پول، نه مقام، نه همسر، نه خدا و نه چیز دیگری. تنها چیزی كه میتواند جایگزین موادمخدر بشود، موادمخدر طبیعی جسم او میباشد. چون با راهاندازی سیستمهای شبهافیونی جسم او، كاملا موادمخدر طبیعی خوب، سالم، بدون هزینه و بدون تخریب دراختیار او قرار میگیرد و اكثر مشكلات كه آنها را به مشكلات روحی و روانی او منسوب میكنیم، كاملا محو میگردد.
جایگزین دارو:
از آنجا كه تمامی مواد شبهافیونی كه جسم انسان تولید میكند هنوز كشف نشده است، به این دلیل، در گام نخست، مصرف همان ماده مخدر مصرفی، بهـترین، كمخطرترین و مناسبترین گزینه میباشد كه با كاهش حساب شده به سیستمهای جسم فرصت میدهد كه خود را بازسازی نمایند، البته در شرایطی كه قانون و جامعه اجازه این كار را نمیدهد، بهتر است فقط از یك داروی استاندارد استفاده شود. مثلا برای جایگزینی متادون به جای تریاك یا هرویین، اول بایستی میزان مصرف متادون با درنظر گرفتن میزان مصرفی موادمخدر شخص و دفعات مصرف او تعیین گردد. لازم به ذكر است عمل جایگزینی حدودا یكماه زمان میبرد تا سیستمهای شخص آن را بپذیرند، سپس مرحله كاهش پلهای یا تیپر كردن در فاصله پلههای ۲۱ روزه انجام گیرد تا در كاهش هر پله، جسم خود را بازسازی و مواد شبهافیونی خود را دوباره تولید نماید. و از دادن هرگونه داروی كمكی مثل خوابآور، ضدافسردگی و آرامبخش جدا خودداری گردد چون جلوی فرایند زاینده بهبودی سیستم ها را سد مینماید و نمیگذارد جسم خودش، خودش را ترمیم نماید. در ضمن شخص به آرامی اعتیاد جدیدی را نیز تجربه خواهد كرد، كه اعتیاد به قرصها میباشد.اعتیاد وابستگی دارویی است:
عدهای معتقداند اعتیاد وابستگی دارویی است. اگر اعتیاد وابستگی دارویی است، بازهم بایستی دلیل آن كاملا مشخص گردد كه چرا معتاد باید دارو مصرف نماید و این دارو به مصرف كجای جسم میرسد و بایستی دقیقا دلایل آن را بدانیم و روشی كه میتوان وابستگی را بطور علمی از بین برد چگونه است و پروتكل درمانی آن چیست. به اعتقاد اینجانب این تعریف هم ما را به مقصد هدایت نمیكند. درمان اعتیاد به طور كلی سه مولفه دارد:
الف ـ جسم
ب ـ روان
ج ـ جهانبینی
اگر فردی بیش از سه سال به طور روزانه و مرتب از موادمخدر استفاده نماید، در سیستمهای بیوشیمیایی شبهافیونی جسم خود تخریب ایجاد نموده و موادمخدر بیرونی جایگزین موادمخدر درونی جسم او گردیده است و در اثر قطع مصرف موادمخدر و به دلیل اینكه مواد شبهافیونی جسم دچار مشكل شدهاند، اختلالاتی در جسم به وجود میآید كه در اثر آن اختلالات، جسم عكسالعمل نشان میدهد كه این عكسالعملها شامل دو گروه عمدهاند كه نقطه كور درمان یا ترك اعتیادهای ناموفق و متداول امروزی در آن تبلور مییابد.
الف: عكسالعملهای آشكار
ب: عكسالعملهای پنهان
عكسالعملهای آشكار
درصورت نرسیدن موادمخدر (خانواده تریاك و مشابه) به شخص مصرفكننده و یا قطع ناگهانی موادمخدر مصرفی، عكسالعملهایی در جسم شخص معتاد ظاهر میشود، كه بسته به نوع مواد مصرفی، مقدار و تعداد دفعات مصرف در ۲۴ ساعت، پس از چند ساعت از دیر شدن نوبت مصرف آغاز میشود. عكسالعملهایی كه به آرامی شروع و پس از ۲۴ ساعت به اوج خود میرسند، شامل موارد زیر است:
عطسههای پیدرپیـ بیخوابی ـ آبریزش ازبینـی ـ استخوان درد (در مــچپــا و بــازوهـا) ـ عـرقكـردن ـ پرشپا ـ اسهـال ـ خمیازه پشتسرهم ـ گرفتگی عضلات پا و گردن
در این عوارض اگر از دارو هم استفاده نشود، مكانیزم جسم حداكثر پس از یكهفته خودبهخود باعث میگردد كه جسم انسان به طرف تعادل میل نماید و پس از طی دوهفته به حداقل خود میرسد ولی بازهم ادامه دارد.
درمان در مرحله عكسالعملهای آشكار
برای درمان در این مرحله هماكنون از روشهایی استفاده میشود كه در درمان قطعی اعتیاد چندان اهمیتی ندارد و مخرب نیز هست چون به سیستمهای شبه افیونی جسم یک شوک مخرب وارد می نماید که شاید تا آخر عمر هم قابل جبران نباشد و این سیستمها قادر به بازسازی خود نشوند. به عبارت دیگر، چون موادمخدر طبیعی جسم از کار افتاده است و موادمخدر بیرونی مثل یک ستون زیر سقف تعادل شخص معتاد قرار گرفته است، قطع ناگهانی موادمخدر بیرونی مثل آن میماند که ستون زیر سقف تعادل جسم شخص را یک مرتبه برداریم که قطعا سقف فرو خواهد ریخت. شرط عقل آن است که ستون اصلی جسم را به آرامی ترمیم نماییم و هماهنگ با آن بار ستون مصنوعی موادمخدر بیرونی را کم نماییم. روش هایی که اکنون اعمال می شود عبارتند از:
۱ ـ از طریق پزشک با استفاده از دارو، طی مدت یک یا دوهفته .
۲ ـ از طریق طب سوزنی همراه با دارو
۳ ـ کاهش موادمخدر مصرفی در یک یا دوهفته (روش سنتی)
۴ ـ از طریق روشهای خشن و قوه قهریه مثل شلاق درمانی، زندان درمانی در منزل، بستن معتاد به تخت و یا طناب پیچ کردن
۵ ـ سم زدایی سریع و فوق سریع که بسیار با بسیار مخرب است.
۶ ـ با روش سقوط آزاد یا قطع ناگهانی و داوطلبانه موادمخدر
۷ ـ ورزش درمانی، موسیقی درمانی، جادو درمانی، جن درمانی و...
ظاهرا تمامی روش های فوق برای ترک اعتیاد در مقطع بروز عکسالعملهای آشکار موثر است، چون فرد معتاد اگر آزمایش ادرار بدهد، آزمایش منفی است یعنی موادمخدر در ادرار شخص نیست بنابراین به غلط می گویند کار درمان جسمی یا فیزیکی یا فیزیولوژی تمام است و فرد معتاد از نظر جسمی مشکلی ندارد و بقیه مشکلات معتاد، روحی، روانی و رفتاری است که بایستی درمان شود، مثلا با گفتار درمانی یا گروه درمانی. تصور می کنند چون اسهال فرد معتاد بهبود یافته، دیگر مشکل جسمی ندارد. تعجب میکنم از این همه اشتباه دانشمندان و متخصصین علم !
عکس العمل های پنهان
این مرحله حساسترین و سرنوشتسازترین مرحله درمان اعتیاد بوده و همیشه از چشم متخصصان پنهان مانده است و اگر هم پنهان نبوده به آن توجه جدی نمیکردند و ساز و کار آن را نمیدانستند که چگونه و در چه مدتی بایستی این مرحله را سپری نمود و جسم را ترمیم كرد!
البته مشکلات این مرحله در مرحله اول هم وجود داشتند ولی انسان کمتر متوجه آنها میشد. برای مثال کسی كه در مرحله نخست دچار اسهال شدید گردیده و مرتب دلپیچه دارد و به طرف توالت میرود، هرگز افسردگی را حس نمیكند. این مشكلات عبارتـــند از:افســـردگی ـ نـاامیدی ـ گوشهگیری ـ عدممــیل بـه زندگی ـ كـمحوصلـگی ـ زود خستهشدن ـ بیخوابی ـ تنبلی ـ كندذهنی یا فراموشی ـ گریه كردن ـ ترشح بزاق چسـبناك در گلو ـ بیدارشدن میل جنسی ـ ناتوانی جنسی (انزال سریع) نكته بسیار مهم: مشكلات فوق هیچكدام در مرحله نخست منشا یا ریشه روانی ندارند، درصورتی كه اكثر قریب به اتفاق متخصصین ریشه این مشكلات را علتهای روانی میدانند و میخواهند با گفتار درمانی و یا گروه درمانی آن را حل نمایند، درصورتی كه این اختلالات در اثر ضعیف شدن سیستم ضد درد بدن انسان و عدم تولید یا بازدهی مناسب سیستمهای تولیدكننده مواد شبهافیونی و شبهمرفینی جسم انسان است كه كاملا ریشه فیزیولوژیك دارد. بایستی برای معالجه بهگونهای عمل شود كه این سیستمها به آرامی دوباره كار خود را شروع نمایند و دادن داروهای خوابآور، ضدافسردگی و روانگردان به عنوان داروهای كمكی به بیمار نه تنها كمكی به او نخواهد كرد بلكه باعث تخریب بیشتر سیستم افیونی جسم میگردد، به عبارت دیگر با آب ریختن درون چشمهای كه خشك شده، نمیتوان آن را به جوشش درآورد، بلكه بایستی به صورت اصولی و اساسی چشمه را ترمیم نمود. امروز ما با معتادین زیادی برخورد داریم كه برای مثال موادمخدر را همراه با قرصهای مختلف مصرف میكنند، اینها همان كسانی هستند كه قبلا تركاعتیاد كردهاند اما حالا با عود مجدد به این قرصها هم اعتیاد پیدا كردهاند. گاهی مشاهده شده اشخاصی ۶۰ تا ۸۰ عدد قرص و گاهی ۳۰۰ تا۴۰۰ عدد قرص (كه به تصور هم نمیگنجد) مصرف میكنند!
برای ترمیم سیستمهای شبهافیونی، تجربه نشان داده است كه درصورت برنامهریزی صحیح میتوان با طی مسافت زمانی حدود ۱۱ ماه به ۹۰ درصد تعادل از نظر جسمی رسید. با تعادل جسم، روان هم به تعادل میرسد. ۱۰ درصد باقیمانده درطول زمان حل میشود، البته مشكل جهانبینی یا نگرش فرد نسبت به خودش و جهان پیرامون و سایر انسانها هنوز به قوت خود باقی است كه بایستی با شركت در كلاسهای گروهدرمانی كه از روز نخست درمان آغاز میگردد، حل شود. لازم به توضیح است كه اگر این مشكل، یعنی جهانبینی، حل نشود با برطرف شدن كلیه مشكلات جسم و روان، شخص دوباره به اعتیاد روی خواهد آورد.
درمان در مرحله عكسالعملهای پنهان
درمان در این مرحله به یك روش ولی دونوع ماده مصرفی انجام میگیرد:
ب: استفاده از یك داروی جایگزین استاندارد
الف: استفاده از خود مادهمخدر
در استفاده از خود ماده مخدر ابتدا میزان مصرف روزانه و دفعات مصرف در طول ۲۴ ساعت، ظرف حداكثر یكهفته مشخص میگردد. هیچ لزومی ندارد ما بخواهیم میزان مصرف اولیه یا دفعات مصرف آن را كمتر از میزان مصرفی بگیریم، چون تعادل شخص با شروع درمان به هم خواهد ریخت و ادامه راه را مشكل مینماید. درضمن با شروع درمان مواد مصرفی به سرعت كاهش مییابد. پلههای كاهش بایستی ۲۱ روزه یا ۳ هفته باشد. چون هفته اول فرد به میزان اندكی كاملا متعادل نیست، هفته دوم كاملا اوضاع عادی میشود و هفته سوم مواد كاملا فرد را سرخوش مینماید و آماده میشود برای حركت یا كاهش بعدی. درطول زمان كاهش، ممكن است هرگونه مشكلی مثل كمخوابی، كمحوصلگی و یا افسردگی بروز نماید. باید بدانیم كه مشكل بسیار جزیی است و حتما بایستی صبر كند و تحمل نماید چون به سرعت جسم كمبود موادمخدر را جبران مینماید. لازم است درنظر داشته باشیم جسم با تمام قدرت درحال ساخت و ساز میباشد و حتی بعضی از بیماریهای سابقهدار شخص مثل هپاتیت، نارسایی یا تپش قلب، مشكلات گوارشی، افسردگیهای طولانی، مشاهده شده كه پس از پایان دوره درمان، بهبود حاصل میشود لذا استفاده از هرگونه داروی كمكی مثل خوابآورها، آرامبخشها و ضدافسردگیها، باعث جلوگیری از درمان قطعی میگردد.
میزان كاهش:
درمجموع میزان كاهش بایستی حدودا ۲۰ درصد مرحله قبلی باشد و اگر تعداد دفعات مصرف روزانه بیش از یكبار باشد، ظرف مدت ۵/۵ ماه شایسته است به نقطه یكبار مصرف در روز برسیم و كلیه دفعات مصرف به ترتیب اولـویت، یكی، یكی حذف گردند.
در روش استفاده از دارو میتوان فقط با استفاده از یكداروی استاندارد طبق روش (الف) درمان را به مرحله اجرا درآورد. نكته: خارج از بحثهای قانونی و حقوقی، من به تجربه دانستم كه هیچدارویی مناسبتر، قـویتر، كاملتر، كمخطرتر و مفیدتر از خود موادمخدر برای درمان همان مادهمخدر نیست اما در عین حال، تریاك به عنوان یكداروی تركیبی با ۲۵ آلكالویید برای درمان اكثر بیماریهای اعتیاد مثل هرویین، انواع قرصها، شیشه، كوكایین، بسیار موثر میباشد و خداوند هیچگونه دارویی سالمتر و مفیدتر از تریاك تاكنون خلق نكرده است.
مهندس حسین دژاكام مدیر عامل سازمان غیر دولتی كنگره ۶۰
منبع : سایر منابع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست