دوشنبه, ۲۱ آبان, ۱۴۰۳ / 11 November, 2024
مجله ویستا

تحرکات دوگانه آمریکا و صهیونیست ها در قبال اعراب


تحرکات دوگانه آمریکا و صهیونیست ها در قبال اعراب
رژیم صهیونیستی و آمریکا برای اجرای سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌اشان تدابیر گسترده‌ای را در خاورمیانه اجرایی کرده اند. هر چندکه سیاست تهدید و کشتار ازاصول کاری آنها برای تحقق اهدافشان می‌باشد اما درهفته‌های اخیر تحرکات دوگانه اما هم مسیری از سوی آنها اتخاذ گردیده که در عین جدایی بیانگر حرکت متحد آنها برای اهدافی ویژه می باشد. بررسی عملکردهای آنها بیانگر اجرای سیاست چماق‌ها و هویج هایی است که برگرفته از تهدیدات سیاسی و نظامی در کنار ارائه برخی مشوق‌های حمایتی است. در این چارچوب صهیونیست ها نقش بازیگری را دارند که با تهدید و ارعاب در برابر منطقه قرار گرفته‌اند وآمریکا سیاستمداری است که با ارائه مشوق‌ها و خودداری از تحرکات نظامی برای همگرایی منطقه تلا‌ش می‌کند. سیاست‌های دوگانه آنها را می‌توان در موارد گوناگون مشاهده کرد.
‌ اولا‌ رژیم صهیونیستی در هفته‌های اخیر به طور کامل نام روند سازش با اعراب و فلسطینی‌ها را دگرگون ساخته و سیاست‌های نظامی‌گرایانه را تشدید کرده است. یورش‌های گسترده به اراضی فلسطینی ‌نشین، مانور نظامی در مرزهای لبنان، اعلا‌م آمادگی برای ایجاد جنگی جدید، دریافت تسلیحات پیشرفته از متحدان غربی، آزمایشهای موشکی و ...نمونه‌هایی از تحرکات نظامی صهیونیست‌ها در منطقه است. این اقدامات بیانگر مجموعه‌ای از تهدیدات علیه خاورمیانه است که به بهانه عدم سازش پذیری فلسطینی‌ها و اعراب اجرا می‌شود.
ثانیا آمریکا، در نقطه مقابل در شرایطی که به انتقاد ظاهری از برخی تحرکات صهیونیست‌ها می‌پردازد ،رایزنی‌ها و دیپلماسی گسترده ای را در جمع کشورهای عربی آغاز کرده است. حضور مقامات ارشد سیاسی ونظامی آمریکا از جمله رایس، گیتس، پترائوس، چنی، ژنرال فالون درخاورمیانه، برگزاری نشست‌های‌کمیته چهارجانبه در اردن ،نشست ۵ جانبه در شرم‌الشیخ مصر با حضور بوش و ... را می‌توان از تحرکات دیپلماتیک آمریکا در برابر اعراب دانست. هرچندکه صهیونیست‌ها راه نظامی‌گری و آمریکا راه دیپلماسی را در پیش گرفته‌اند اما هدف نهایی آنها متحد است.آنها برآنند تا درماه‌های آخر ریاست جمهوری بوش، طرح صلح وی را که در نشست آناپولیس ارائه شده اجرایی نمایند. گرایش اعراب به سازش با تل‌آویو، اعمال فشار مشترک بر فلسطینی‌ها برای کنار نهادن مقاومت، اجرای سناریوی ایران هراسی، حضور اعراب در عراق و ارائه کمک‌های مالی و انسانی به اشغالگران، از مهمترین اهداف این سناریوها می‌باشد. نتیجه نهایی این دوگانگی را می‌توان در حضور لیونی وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در اجلا‌س دموکراسی قطر مشاهده کرد که با سکوت اعراب اجرایی شد .این اقدام زمانی صورت گرفت که از یک سو صهیونیست‌ها تهدیدات نظامی خود راتشدید کردند و از سوی دیگر رایزنی‌ها و لا‌بی‌گری آمریکا در منطقه به بهانه جلوگیری از جنگ جدید افزایش یافت. صهیونیست‌ها و متحدان غربی‌اشان، دریافته‌اند که سیاست تهدید بهترین شیوه برای امتیاز‌گیری از اعراب است لذا با در پیش گرفتن سناریوی (چماق و هویج) که مجموعه‌ای از تهدیدات و مشوق‌ها است، برای اجرای اهدافشان فعالیت می‌کنند.
در نهایت می‌توان گفت که تحرکات نظامی صهیونیست در منطقه بیشتر جنبه روانی دارد که در لوای آن سیاست‌های دیپلماتیک در قبال اعراب پی‌گیری می‌شود از سوی دیگر عملکردهای گسترده دستگاه دیپلماسی آمریکا، یاری‌گری برای خواسته‌های صهیونیست‌ها است که محرکی برای اعراب قلمداد می‌شود. هدف نهایی صهیونیست‌ها و آمریکا در یک چارچوب می‌باشد هر چند که در ظاهر مسیر متضاد را می‌پیمایند. تشدید این سیاست‌ها برگرفته از تجربه موفق تهدیدات برای امتیاز گیری از اعراب در زمان برگزاری نشست آناپولیس (آذر ۸۶) است که موجب گردیده تا صهیونیست‌ها در ماه‌های گذشته برای اجرای آن به کشتار فلسطینی‌ها و بحران‌آفرینی در منطقه بپردازند.
● خواسته‌های بوش از پاپ
فرامرز اصغری ‌
پاپ بندیکت شانزدهم رهبرکاتولیک‌های جهان برای دیداری رسمی به آمریکا سفر کرده است. وی در حالی وارد واشنگتن گردید که بوش رئیس‌جمهور آمریکا با برگزاری مراسم‌های ویژه، استقبال گرمی از وی به عمل آورد. بوش به عنوان تنها رئیس‌جمهور آمریکا که چهار باردر دوران ریاست جمهوری‌اش با پاپ دیدار کرده، مجموعه‌ای از تشریفات رسمی نظیر استقبال از پاپ در پایگاه نیروی هوایی، جمع‌آوری ۱۲ هزار نفربرای استقبال از پاپ را اجرا کرد، تا نشانه‌ای بر دینداری و علا‌قه بوش به امور دینی باشد.هر چند که سران کاخ سفید این دیدار را درجهت گرایشات دینی بوش و امری غیر سیاسی عنوان کرده‌اند اما بررسی کارنامه بوش در ماه‌های اخیر بیانگر تحرکی جهت‌دار و به عبارتی سوء استفاده کاخ سفید از موقعیت پاپ بندیکت شانزدهم به عنوان فردی تاثیرگذار در افکار عمومی جهان است.
۱) هر چند که بوش بر این ادعا بودکه پیش از ریاست جمهوری‌اش در سال ۲۰۰۰ به دین گرایش یافته و حتی اعتیاد به مشروبات الکلی را به این دلیل ترک و به عرصه سیاست وارد گردیده اما اسناد نشان می‌دهد که وی همچنان یک الکلی است بگونه‌ای که بسیاری از تصمیمات وی در حالتی غیر طبیعی اتخاذ می‌شود. بزرگترین گاف وی دراین زمینه را می‌توان در اقدام وی در نشست دفتر لا‌بی صهیونیست در سرزمین‌های اشغالی فلسطین بیان داشت که به دلیل مصرف مشروبات الکلی به بیان اظهارات ضد و نقیض پرداخت که با اعتراض شدید سیاستمداران و افکار عمومی جهان مواجه شد. با توجه به رسوایی‌هایی که در ماه‌های اخیر برای بوش به دلیل افشای اقدامات ضد اخلا‌قی و ضد دینی به وجود آمده، وی با دعوت از پاپ تلا‌ش کرده تا به نوعی شعار دین‌مداری را تکرار تا شاید از حجم انتقادها به لا‌ابالی‌گری‌هایش کاسته شود.
۲) بوش در حالی به سیاست جنگ‌طلبانه در جهان ادامه می‌دهد که اعتراض به ادامه یافتن جنگ عراق و افغانستان افزایش یافته است. با عنایت به جایگاه پاپ درمیان جهانیان به عنوان فردی مذهبی و دینی، بوش خواستار حمایت پاپ از ادامه جنگ و کمک‌های جهانی به کاخ سفید در این راستا است. وی پیش از این نیز سه بار به دیدار پاپ رفته بود که در تمام این دیدارها خواستار حمایت پاپ از سیاست جنگ به عنوان جنگ مسیحی با مسلمانان شده بود.
۳) نکته مهم در سفرپاپ دیدارهایش با لا‌بی‌های صهیونیست و برخی مراکز دینی آنها است. این اقدام که برای نخستین بار اجرا می‌شود در حالی است که در ماه‌های اخیر تلا‌ش‌هایی از سوی صهیونیست و برخی سران غرب برای ایجاد ائتلا‌ف میان یهود و مسیحیت برای مقابله با اسلا‌م صورت گرفته است. سفرپاپ به آمریکا می‌تواند گامی دیگر برای این مهم باشد که با نام گفتگوی ادیان صورت می‌گیرد اما در نهایت برای اسلا‌م‌ستیزی اجرا می شود. ‌
در مجموع سفرپاپ به آمریکا را می‌توان اقدامی سیاسی برای سرپوش نهادن بر فسادها و توجهی برای سیاست‌های بوش دانست که درحاشیه آن طرح اسلا‌م‌ستیزی نیز اجرایی می‌‌شود چنانکه بخشی از این سفر را دیدار پاپ با لا‌بی صهیونیست تشکیل می‌دهد.
قاسم غفوری
منبع : روزنامه سیاست روز