دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


من پدری پولدار و متفاوتم


من پدری پولدار و متفاوتم
نیم ساعتی قبل از زمانی كه برایمان مشخص كرده بود به منزلش رسیدم تا مبادا بدقولی شود، آخر خیلی تاكید كرده بود كه ساعت ۳ بعدازظهر، یك وقت ۳ و ۵ دقیقه نشود. پدر پولدار سریال‌های تلویزیونی مثل نقش‌هایش بسیار منضبط است اما برخلاف آنچه در تلویزیون از زندگی تجملی‌اش دیده‌ایم، خانه‌اش باسلیقه در عین حال بسیار ساده نشان می‌دهد كه البته این سادگی در شخصیت خودش نیز به چشم می‌آید. در گفت‌وگو با اسماعیل شنگله، او با حوصله بسیار، ابتدا زندگی حرفه‌ای گذشته‌اش را برایمان مرور كرد و بعد از بازی در ۳ سریال در حال پخش «مدار صفر درجه»، «سال‌های برف و بنفشه» و «ما چند نفر» برایمان گفت.
ـ ورودتان به عرصه بازیگری به چه زمانی باز می‌گردد؟
سن ۱۷ سالگی؛ با اینكه علاقه زیادی به بازیگری داشتم ولی هیچگاه فكر نمی‌كردم كه بتوانم بازیگر شوم چون این توانایی را در خودم نمی‌دیدم كه بتوانم در مقابل جمعیت بازی كنم. در همان زمان به اتفاق و تشویق یكی از دوستانم مشغول تحصیل در كلاس‌های بازیگری شدم ولی در آن زمان رسم بر این بود كه كسی كه از كلاس‌های آموزشی فارغ‌التحصیل می‌شود باید برای مدتی تنها دست به نیزه روی صحنه بایستد كه در اینجا من شانس آوردم و در اولین حضورم در نمایش «سه یار دبستانی» به من یك جمله دیالوگ دادند و واقعا نمی‌دانم چطور شد روی صحنه رفتم و دیالوگم را گفتم و قطعا اگر به جای لباس‌های نمایش، لباس خودم را به تن داشتم از روی صحنه فرار می‌كردم.
ـ نقش‌تان در آن نمایش چه بود؟
نقش نوجوانی و جوانی خیام را بازی می‌كردم.
ـ بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟
ماندم و ماندم تا اواخر سال ۳۷ كه موسسه اداره هنرهای دراماتیك تاسیس شد. آنجا با علی نصیریان، جمشید مشایخی و عزت‌الله انتظامی هم‌دوره شدیم، بعد از آن سال ۱۳۴۰ برای ادامه تحصیل در رشته كارگردانی تئاتر راهی اتریش شدم و سال ۴۸ به ایران بازگشتم.
ـ بعد از آن چه كردید؟
با تلاش خودم مسیرها را پشت سر گذاشتم. چون آن دوره ورود به عرصه بازیگری مثل حالا بی‌در و پیكر نبود. آن موقع بازیگری یك شغل محسوب نمی‌شد، بلكه یك كار ذوقی بود و اكثر كسانی كه در این عرصه فعالیت داشتند، دارای مشاغل عالیرتبه بودند، متاسفانه امروزه آن اعتقاد و باور از بین رفته است.
ـ برخورد خانواده‌تان بعد از اولین اجرای‌تان روی صحنه چه بود؟
وقتی وارد این عرصه شدم، پدرم فوت كرده بود و می‌توان گفت تنها مشوق من در آن زمان مادرم بود و به جز مادرم بقیه این كار را ننگ می‌دانستند، حتی عمویم به خاطر این قضیه با ما قطع رابطه كرد. من تا زمان مرگش او را ندیدم. البته تا حدودی حق داشتند، چون در آن دوره محیط این كار خیلی مناسب نبود.
در این روندی كه طی كردید مسائلی سرراهتان بوده كه شما را به عقب براند یا سكوی پرتاب شما باشد؟
خوشبختانه من همیشه شانس آوردم، همان‌طور كه گفتم سال ۱۳۴۰ بورسیه شدم و برای تحصیل به خارج از كشور رفتم و بعد از آنكه به ایران برگشتم هم در اداره تئاتر و هم در تلویزیون كار می‌كردم ولی بعد از مدتی از اداره تئاتر بیرون آمدم. از سال ۵۰ با حكم رسمی تلویزیون فعالیتم را ادامه دادم.
ـ اولین كار تصویری شما در قاب تلویزیون چه زمانی بود؟
نمایشی بود كه سال ۳۸ برای كاركنان شركت نفت اجرا می‌كردیم، مدتی شركت نفت بانی اجرای این نمایش در تلویزیون شد.
ـ شما هر سه رسانه سینما، تلویزیون و تئاتر را تجربه كرده‌اید، بیشتر ترجیح می‌دهید در كدام حوزه فعالیت داشته باشید؟
در تئاتر تا زمانی زنده‌ای كه روی صحنه باشی ولی در تلویزیون و سینما چون تصویر ضبط می‌شود، همیشه می‌توانی از آن اثر و بازی بهره ببری، بنابراین می‌توان گفت هر سه رسانه جذابیت خود را دارد ولی با تمام این تفاسیر، باز هم اگر تئاتر خوب نباشد، قطعا تئاتر را ترجیح می‌دهم، چون شروع فعالیتم در عرصه بازیگری با تئاتر بود، بالطبع جذابیت بیشتری برایم دارد.
ـ بهترین نقشی كه تا به حال بازی كرده‌اید، كدام است؟
هیچ نقشی، چون هركدام به لحاظ شخصیت‌پردازی مشكل داشته است.
كمی از گذشته بیرون بیاییم. مدتی است كه ۳ مجموعه داستانی همزمان از شبكه‌های مختلف با بازی شما پخش می‌شود، این قضیه به كار شما لطمه نمی‌زند؟
در هر صورت بعد از مدتی كم‌كاری و شروع مجدد آن هم سه‌روز در هفته تا حدودی برای مردم عجیب و غریب است و اصلا نمی‌دانم چطور شد كه بر حسب اتفاق این سه مجموعه همزمان پخش شد، در صورتی كه زمان ضبط هر سه سریال متفاوت بود.
ـ فكر می‌كنم ابتدا «مدار صفر درجه» را كار كردید، چطور شد بعد از مدت‌ها كم‌كاری جلوی دوربین حسن فتحی رفتید؟
سه یا چهار سال پیش بود كه از طرف پروژه «مدار صفردرجه» با من تماس گرفته شد و نقشی را به من پیشنهاد  كردند، آن زمان من با مجموعه تلویزیونی «اولین شب آرامش» قرارداد بسته بودم به همین خاطر از آنها خواستم برنامه‌شان را با پروژه «اولین شب آرامش» در میان بگذارند، اگر آنها مشكلی نداشتند بازی می‌كنم. گویا آنها تماس گرفتند اما دوستانمان در سریال «اولین شب آرامش» نپذیرفته بودند. از طرف دیگر تصویربرداری سریال آقای امینی دیر شروع شد، به همین جهت بازی‌ام را در سریال‌ «پایان نمایش» آغاز كردم. اواخر حضورم در این مجموعه بود كه از طرف سریال «اولین شب آرامش» با من تماس گرفتند كه قرار است كار آغاز شود، ولی من نتوانستم با این پروژه همكاری كنم. در این بین پروژه «مدار صفر درجه» اكثر سكانس‌هایش را فیلمبرداری كرده بودند و حتی صحنه‌های خارج از ایران را گرفته بودند كه دوباره با من تماس گرفتند و نقش وكیل را به من واگذار كردند.
ـ كاراكتر وكیل را در اوایل سریال دیدیم، آیا بعد از این هم بازی شما را خواهیم دید؟ سمیرا جعفری
بله، در قسمت‌های بعدی حضور دارم.
ـ همكاری با حسن فتحی چطور بود؟
با فتحی در سریال «روشن‌تر از خاموشی» كار كرده بودم، همكاری با ایشان همیشه برایم جذاب بوده است.
باید گفت كاراكتر وكیل در مدار صفردرجه كاملا متفاوت با نقش‌های سابقتان است، البته با دو سریال بعدی یعنی سال‌های برف و بنفشه و ما چند نفر به همان نقش‌های كلیشه‌ای بازگشتید.
قبول دارم. دیگر از اینكه نقش یك پدر پولدار را بازی كنم، خسته شده‌ام، فكر می‌كنم برای مردم هم دیگر جالب نیست.
ـ با سعید سلطانی در سریال «لبه تاریكی» همكاری داشتید، همكاری مجددتان در سریال سال‌های برف و بنفشه براساس تجربه قبلی‌تان اتفاق افتاد؟
بله، البته «لبه تاریكی» را سلطانی نوشته بود ولی در مورد «سال‌های برف و بنفشه» ایشان تنها بازنویسی فیلمنامه را برعهده داشتند. به همین جهت فیلمنامه جذابیت آثار قبلی سلطانی را نداشت. از طرفی چون قرار بود كار زودتر آماده شود تا حدودی با تعجیل تصویربرداری شد.
ـ متاسفانه در این مجموعه باز هم شما را در نقش پدری دیدیم كه بارها ایفا كرده‌اید؟
البته این دفعه پدری پولدار نیست.
ولی از نظر موقعیت اجتماعی و اینكه قصد دارد عقایدش را به فرزندش تحمیل كند، تكرار پدرهای قبلی است!
خب، این پدر یك سرهنگ است و عقاید و افكار خود را دارد و به دلایل محیطی كه در آن كار كرده به دستور دادن عادت كرده است.
ـ خودتان برای تر و تازه‌تر شدن این نقش‌ها چه تمهیداتی به كار می‌برید؟
سعی می‌كنم تا جایی كه امكان دارد و در چارچوب فیلمنامه، مواردی تازه و یك شور و حالی به نقش بدهم. البته در این مسیر اتفاقاتی رخ می‌دهد كه این پدر را از یكنواختی در می‌آورد.
ـ این مسائل را در سریال «ما چند نفر» هم به كار بردید؟
تمام سعی خودم را كردم، اینكه چقدر موفق شده‌ام را مردم باید بگویند.
ـ در اجرای نقش‌ها چقدر از بداهه استفاده می‌كنید؟
من از طریق بداهه به نقش‌هایم می‌رسم و این خود با تمرین انجام‌پذیر است ولی نه به آن صورت كه از مسیر اصلی فیلمنامه دور شوم، اگر متن قوی باشد خیلی بهتر می‌توان با نقش كلنجار رفت.
ـ متن سریال «ما چند نفر» این ویژگی را داشت؟
با اینكه در این سریال مشكلات جوانان و درگیری آنها با بزرگ‌ترها در میان است، ولی هر نقشی یك هویت و شناسنامه دارد.
زمان خواندن فیلمنامه وقتی با همان پدر پولدار برخورد كردید، برای قبول نقش دچار تردید نشدید؟
این پدر پولدار تا حدودی متفاوت است، این پدر هم خانواده‌اش را می‌خواهد حفظ كند و هم منافع شخصی خودش را در نظر می‌گیرد و حتی گاهی برای رسیدن به آن از دخترش مایه می‌گذارد، از طرف دیگر گرفتار مشكلات پسرش می‌شود. پس به نظر من این آدم چند بعد دارد، در عین مهربانی، خشن و مدیری ناموفق است. قدری هم به دنبال كلاه گذاشتن بر سر دیگران است. تمام این ویژگی‌ها به من كمك كرد كه برای این شخصیت شناسنامه‌‌ای طراحی كنم.
ـ با نقش پدر در «ما چند نفر» بهتر توانستید ارتباط برقرار كنید، یا «سال‌های برف و بنفشه»؟
قطعا ما چند نفر، به خاطر همین ویژگی‌هایی كه ذكر كردم.
شما سال‌ها در زمینه بازیگری تدریس كرده‌اید، معمولا چه توصیه‌ای برای شاگردهایتان دارید؟
هر وقت خوب بازی كردید و گفتند بهترین بازی را داشته‌اید، یك لحظه به این هم فكر كنید كه حتما یك نفر وجود دارد كه از شما بهتر بازی كند.
منبع : روزنامه تهران امروز