نیروی نابود کننده - Juggernaut

سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : یونایتد آرتیستس
کارگردان : ریچارد لستر
فیلمنامه‌نویس : ریچارد دِ کوکر
فیلمبردار : گری فیشر
آهنگساز(موسیقی متن) : کن تورن
هنرپیشگان : ریچارد هریس، عمر شریف، دیوید همینگز، آنتونی هاپکینز، ایان هولم، شرلی نایت، فردی جونز، روی کینی‌یر و روشن ست.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۰ دقیقه.


بریتانیک یک کشتی عظیم مسافربری است که با هزار و دویست مسافر و خدمه عازم نخستین مسافرت بهاره خود شده است. غریبه‌ای که خود را «جاگرنات» (نیروی نابوده کننده) معرفی می‌کند با نماینده کشتی در لندن، «نیکلاس پورتر» (هولم) تماس می‌گیرد و اعلام می‌کند هفت بمب، هر کدام حاوی نیم‌تن مواد منفجره، در کشتی جاسازی شده است. بمب‌ها برای انفجار در روز بعد زمان‌بندی شده و اگر کسی آن‌ها را حرکت دهد منفجر خواهد شد و فقط وقتی راه خنثی کردن بمب‌ها را نشان خواهد داد که پانصد هزار پاوند دریافت کند و برای نمایش قدرت مخرب بمب‌ها، ترتیبی می‌دهد تا یکی از آن‌ها منفجر شود. ناخدا (شریف) که شبی را نزد یکی از مسافران «باربارا» (نایب) گذرانده، از موقعیت باخبر می‌شود و سعی می‌کند از جواب دادن به سئوالات مسافران طفره برود. در حالی که پلیس و نیروهای مسلح از صد و دوازده مظنون به طراحی بمب‌ها بازجوئی می‌کنند، «پورتر» ملاقاتی با سخنگوی دولت دارد که پیشنهاد می‌دهد پول درخواستی را نپردازند و «پورتر» با وجود اعتراض شخصی‌اش موافقت می‌کند فعلاً در پرداخت پول دست نگه دارد. تلاش بی‌نتیجه پلیس برای یافتن ردّی از «جاگرانا»، باعث می‌شود تا او دوباره تماس بگیرد و با اعلام وضعیت بحرانی در کشتن، تلاش برای سرگرم‌کردن مسافران با یک مهمانی را ناکام کند. در اینجا تیم خنثی کننده به سرپرستی «فالون» (هریس) و دستیارش، «براداک» (همینگز) از راه می‌رسند و تحقیق برای یافتن بمب‌ها را آغاز می‌کنند. یکی از بمب‌ها تصادفاً پیدا می‌شود، اما وقتی «براداک» سیمی تقریباً نامرئی را لمس می‌کند، بمب منفجر می‌شود. حالا پانصد هزار پاوند باج درخواستی در صندوق امانات ترمینال هوائی گذلشته می‌شود. «فالون» که در کابین «ناخدا» نوش‌خواری کرده پس از یک نطق آتشین به سرکار باز می‌گردد و چاشنی اصلی را کشف می‌کند. در این بین هویت «جاگرنات» معلوم و دستگیر می‌شود. او «باکلند» (جونز) است، یکی از همان طراحان بمب که از آنان بازجوئی شده است. او در دوران جنگ با «فالون» کار می‌کرده. «فالون» پس از دنبال کردن چندین سرنخ اشتباهی عمدی از سوی «باکلند» تقاضای صحبت با او را می‌کند. در ساخت و ساز انفجاری، یک سیم قرمز و یک سیم آبی هست؛ یکی بمب را منفجر می‌کند، دیگری از کار می‌اندازد. «فالون» می‌پرسد که کدام سیم را قطع کند و «باکلند» سیم آبی را توصیه می‌کند اما «فالون» به جای آن سیم قرمز را می‌برد و کشتی را نجات می‌دهد.
* یکی از فیلم‌های معروف حادثه‌ای دهه 1970 در ژانر سینمای فاجعه. نیروی نابوده کننده در بدو امر مثل یکی دیگر از انواع معمولی فیلم‌های جذاب این نوع سینما به‌نظر می‌رسد ولی با نگاهی دقیق‌تر می‌توان انتقاد از وضعیت خود انگلستان را در آن دید. لستر با کارگردانی حرفه‌ای‌اش تعلیق و دلهره مناسبی در فیلم ایجاد کرده است. مطابق قواعد ژانر او از تمهید تدوین فراوان استفاده می‌کند. اگرچه با این روش بسیاری از خطاهای داستانی فرعی در فیلم مجالی برای تکامل نمی‌یابند.