یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا
مشروطه؛ آغازی بر پیدایش تئاتر مدرن ایران
مشروطه شروعی تازه برای تئاتر مدرن ایران بود. با وقوع انقلاب مشروطه تئاتر كه پیش از آن در ایران به عنوان یك تفنن درباری به حساب میآمد به میان عموم مردم راه پیدا كرد.
دوران مشروطه جدا از اینكه فصل جدیدی در تاریخ سیاسی ایران بوجود آورد، تاثیرات بسزایی نیز در فرهنگ و هنر این مملكت به جا گذاشت. قیام مشروطه همچون تندبادی تمامی بطون جامعه شهری ایران آن دوره را دستخوش تغییر كرد و جنبش را در فعالیت روشنفكران و حتی افراد عامی و كم سواد بوجود آورد. تئاتر هم مانند دیگر اجزای جامعه آن زمان به شكل كاملا سنتی، روحوضی، سیاهبازی، تعزیه، تقلیدكاری و غیره به اجرا در میآمد، از قافله تغییر و تحولات در امان نماند و با ترجمه نمایشنامههای فرنگی، انقلابی تازه در شیوههای اجرایی هنر نمایش در ایران همزمان با قیام مشروطه بوجود آمد.
میتوان گفت:مشروطه شروعی تازه برای تئاتر مدرن ایران بود. با وقوع انقلاب مشروطه، تئاتر كه پیش از آن در ایران به عنوان یك تفنن درباری به حساب میآمد به میان عموم مردم راه پیدا كرد. روشنفكران عصر مشروطه برای انتقال افكار خود به تودههای مردم به دنبال روشهای تازهای بودند. از این رو علاوه بر نشر روزنامه و كتاب، اجرای نمایش را نیز در دستور كار خود قرار دادند. احزاب سیاسی به اجرای نمایشهایی پرداختند كه هر یك از آنان مبلغ آرمانهای سیاسی - اجتماعی خود بود. به این ترتیب تئاتر تبدیل به یك وسیله موثر تبلیغی - سیاسی شد
عموم نمایشهای این دوره مضمونی ضد استعماری و ضد استبدادی داشت. با ایجاد فضای آزاد در كشور، گروههای مختلف تئاتر ترك، ارمنی و روسی به ایران وارد شدند و با نمایشهای خود تاثیر شگرفی در پیشرفت و گسترش تئاتر در ایران به جای گذاشتند.
"میرزا فتحعلی آخوندزاده" نخستین كسی بود كه اندیشههای خود را در قالب نمایشنامه نوشت. شاید بتوان گفت كه پیش از این دوره، هیچیك از روشنفكران ما به طور جدی به نگارش نمایشنامه فكر نكرده و آن را عملی نكرده بودند. آخوندزاده شیفته نمایشنامههای «مولیر» و «كمدی دلارته» بود. او زبان فرانسه را تقریبا از هر فرد دیگری در زمان خود بهتر میشناخت و به دو شكل آثار نمایشی فرانسه را به فارسی ترجمه می كرد. آخوندزاده یا نمایشنامههای مولیر را صرفا به فارسی ترجمه میكرد و یا اینكه نوعی اقتباس از آنان انجام میداد و آنان را با رنگ و بوی ایرانی به نگارش در میآورد. افراد دیگری چون «میرزا آقا تبریزی»، «حسن مقدم»، «میرزا احمدخان كمال الوزار» و غیره از دیگر نمایشنامه نویسانی بودند كه در آن روز به ترجمه و نگارش نمایشنامههای خارجی مدرن ایرانی پرداختند.
دراین میان، نمیتوان از تاثیر انقلاب كبیر فرانسه و نفرت از حضور استعمارگونه دولت انگلستان بر آثار نمایشنامه نویسی آن دوران چشم پوشی كرد. رغبت نمایشنامه نویسان به ترجمه آثار فرانسوی و اقبال بیش از حد آنان به زبان فرانسه و سفرهای متعدد روشنفكران آن دوره به این كشور، موید این ادعا است. افزایش فعالیتهای روشنفكران در "دارالفنون" نیز یكی دیگر از عوامل شكوفایی تئاتر ایران در جامعه حاصل از انقلاب مشروطه بود.
در اوایل دوران مشروطه نمایش ها در پاركها، باغها و منازل اجرا میشد. به دلیل رفت و آمد زیاد مردم به پاركها و مكانهای عمومی، روشنفكران میتوانستند به راحتی توده مردم را جذب تئاتر كرده و اندیشههای خود را به آنها منتقل كنند. در آن دوران سالن عمومی جهت اجرای نمایش وجود نداشت و به دلیل آشنا نبودن مردم با تئاتر، به اجبار لازم بود كه در این مكانها، تئاتر را به میان تودههای مردم برد. اولین گروهی كه در ایران خارج از چهارچوب دربار به اجرای نمایش پرداخت «انجمن اخوت» بود. این انجمن در سال ۱۳۱۷ هجری قمری تاسیس شد. گرچه در مرامنامه آن ذكری از فعالیتهای سیاسی به میان نیامده بود، اما طی جریان مشروطه یكی از اصلیترین پایگاههای انقلابیون و مشروطه طلبان بود. انجمن اخوت در كنار فعالیتهای اصلی خود، گاه به برپایی كنسرت و اجرای نمایش نیز میپرداخت. اجراهای انجمن را اغلب پانتومیمهای سیاسی و نمایشنامههای میهنی تشكیل میداد.
متن این نمایش ها را رئیس انجمن «ظهیرالدوله» و «حبیبالله شهردار» (مشیر همایون) مینوشتند و محل اجرای آنها عموما باغ و منزل «ظهیرالدوله» و گاه باغ «سهامالدوله» بود. منزل و باغ ظهیرالدوله در خیابان فردوسی، رو به روی بانك ملی، كوچه اتابك واقع بود و باغ سهامالدوله در محل فعلی بانك سپه واقع در انتهای خیابان فردوسی، سمت راست شمال غربی میدان امام خمینی قرار داشت.
دومین گروهی كه در كنار فعالیتهای اصلی خود كه شامل كارهای عامالمنفعه بود به اجرای نمایش میپرداخت، «شركت علمیه فرهنگ» بود كه تحت مرامنامه و نظام معینی شروع به اجرای نمایش كرد. اعضای برجسته این انجمن را "محمدعلی فروغی" (رئیس)،«سلیمان میرزا اسكندری» و «عبدالله مستوفی» (عضو هیات مدیره) و «محمد منشی باشی» و بعدها «سید علی نصر» تشكیل میداد. این شركت سال ۱۳۲۷ هجری قمری تاسیس و سا ل۱۳۲۹ قمری منحل شد.
نمایشنامههای این گروه نیز دارای مضامین میهنی، ضد استبدادی، ضد خرافات و دفاع از علم و عدالت بود. محمود منشی باشی احتمالا اغلب نمایشنامههای این گروه را به نگارش در میآورده است. «شركت علمیه فرهنگ» نمایشهای خود را در «پارك اتابك» (محل فعلی سفارت روسیه)،«پارك ظلالسلطان» (محل فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و «باغ امین الدوله» و نیز «عمارت مسعودیه» (عمارت شهری شاهزاده ظلالسطان در نزدیكی مجلس شورای ملی) به اجرا میگذاشت.
«تیاتر ملی» سومین گروه نمایشی دوران مشروطه و اولین گروه مستقل نمایشی تاریخ تئاتر ایران است كه هدف اصلی آن تنها اجرای تئاتر بود. این درحالی بود كه در گروههای قبلی، اجرای تئاتر تنها یكی از برنامههای جنبی محسوب میشد. سرپرست و همه كاره این گروه كه سال ۱۳۲۹ هجری قمری تاسیس شد «سید عبدالكریم محقق الدوله» بود. «عنایتا... شیبانی» و «سید علی نصر» اعضای دیگر این گروه را تشكیل میدادند. «تیاتر ملی» برای نخستین بار یك سالن نمایش ثابت را برای اجرای نمایشهای خود در اختیار گرفت. مكان اجرای این گروه طبقه فوقانی «مطبعه فاروس» بود. و انواع نمایشهای كمدی، انتقادی و خانوادگی و خصوصا تاریخی را به معرض نمایش میگذاشت.
نمایشنامههای این گروه، از میان نمایشنامه های ترجمه شده خصوصا آثار «مولیر» و نوشتههای نویسندگان ایرانی به خصوص «محققالدوله» انتخاب میشد. گروههای تركی و ارمنی نیز در مطبعه فاروس به اجرای نمایش های خود میپرداختند. این چابخانه به جهت چاپ ترجمههای متون نمایشی در دوران مشروطه از اهمیت بسزایی برخوردار بود. با شكلگیری تئاتر ملی، تئاتر شكل جدیتری به خود گرفته، گسترش بیشتری پیدا كرد. توده های زیادی از مردم با این هنر آشنا شدند. این گروه برنامه اجرایی مشخصی داشت و مردم طبق یك برنامه منظم میتوانستند از برنامههای آن دیدن كنند. برخی از افرادی كه بعدها جزء چهره های شاخص تئاتر ایران شدند كار خود را از این گروه آغاز كردند. در اجراهای این گروه نقش زنان را مردان ایفا میكردند. تئاتر ملی سال ۱۳۳۵ هجری قمری با درگذشت محققالدوله از هم پاشید.
پس از انحلال تئاتر ملی «سیدعلی نصر» شركت كمدی ایران را تاسیس كرد و با این كار آغازگر یك جریان مداوم در تئاتر ایران شد. شركت كمدی ایران سالها فعالیت میكرد و نمایشهای خود را علاوه بر سالن «گراند هتل»، در پارك «ظلالسلطان» و «باغ علاءالدوله» واقع در انتهای لالهزار، نبش میدان سپه محل بعدی «جامعه باربد» و «تئاتر دهقان» به اجرا میگذاشت. علاوه بر منزل «ظهیرالدوله» و «عمارت مسعودیه» در منازل اشخاص معروف جامعه نیز گه گاه نمایشهایی اجرا میشد كه از جمله آنها میتوان از خانه «صاحب اختیار اخوت»، مرحوم «اقبال الدوله» واقع در خیابان سعدی نام برد. این خانه بعدها تبدیل به «تئاتر سعدی» و بعد از آن سینما سعدی شد.
در دوران مشروطه، چند گروه پراكنده نیز بوجود آمد كه هر كدام از آنها پس از مدتی از بین رفت. از جمله این گروهها نمایشی میتوان به «كمیته جوانان ایرانی» به سرپرستی «افراسیاب آزاد» و «شركت نمایش عالی ارشاد» به مسوولیت «مرتضی قلی فكرت» و «شركت كافه لاله زار» اشاره كرد.«كانون ایران جوان» نیز یكی دیگر از انجمنهایی بود كه دست به تولید تئاتر زد. این انجمن به همت «حسن مقدم» با تعدادی دیگر از جوانان فرهنگستان دیده در آغاز ۱۳۰۰ در تهران تاسیس شد.
نمایشهایی كه در دوران مشروطه روی صحنه میرفتند استعماردر ایران، مبارزه علیه استبداد، تبلیغ قانون و قانون گرایی در جامعه، بیان معضلات اجتماعی و تقویت روحیه ملی گرایی را به نمایش در میآوردند. اكثر این نمایش ها با لحن گزنده طنز و كمدی به اجرا در میآمدند. نمایشنامه نویسان آن دوره با به كارگیری سبكهایی نظیر كمدی دلارته نمایشنامههایی را كه با استفاده از متون خارجی ترجمه و تالیف كرده بودند، ایرانیزه میكردند و برای تماشاگران ایرانی كه تازه چشم به تماشای تئاتر آن هم به معنای مدرن و نه تخت حوضی یا تعزیه گشوده بودند، روی صحنه میبردند. این خصوصیت نمایشنامه نویس دوران مشروطیت به ندرت در دوران بعدی اتفاق افتاد و شاید كمتر نمایشنامه نویسی در دورههای بعد نسبت به آداپته كردن نمایشنامههای خارجی با فرهنگ ایرانی از خود تمایل نشان داد كه این روند تا دوران كنونی ما نیز ادامه یافت.
«حسین كیانی» نویسنده و كارگردان تئاتر، اقبال به ادبیات نمایشی در دوران مشروطیت را یكی از ملزومات ورود به دنیای مدرن میداند و معتقد است: تئاتر به شكل ادبیات نمایشی وارد ایران نشده است. بلكه بخش عمدهای از ادبیات نمایشی ایران با اقتباس شكل گرفته و تغییر فرهنگ و آداب در رفتارهای شخصیتهای نمایشنامههای خارجی به فرهنگ بومی و سنتی ما از مهمترین ویژگیهای نمایشنامههای دوران مشروطیت است.
كیانی این جریان را در ادبیات دراماتیك ایران اتفاقی خجسته میداند كه متاسفانه بعدها از جانب نمایشنامه نویسان، مورد غفلت واقع شد. از نظر او، بهترین و جذابترین اقتباسها از ادبیات دراماتیك غرب در دوران مشروطیت صورت گرفته است كه این امر به دلیل برقراری ارتباط بیشتر با تماشاگر عام آن زمان و بالا بودن تعداد بیسوادان و هوشمندی نمایشنامه نویسان آن دوران، برای برقراری ارتباط بهتر و سالمتر با تماشاگر انجام گرفته است.
«محمد ابراهیمیان» نویسنده و منتقد تئاتر نیز با اذعان به اینكه الفبای نمایشنامه نویسی ایران از زمان مشروطیت شكل گرفته، بر این اعتقاد است كه نمایشنامههای این دوران زبان الكنی برای بازگویی واقعیات داشته و علت این امر نیز عدم تجربه كافی در نمایشنامه نویسی ایران آن دوران بوده است.
«نادر برهانی مرند» نویسنده و كارگردان تئاتر وجود دارالفنون را مسبب آغاز نمایشنامه نویسی ایران عنوان میكند و سفر تحصیلكردههای این مدرسه به خارج از ایران و آوردن نمایشنامههای فرانسوی به كشور را سرآغاز نمایشنامه نویسی ایران میداند.
برهانی میگوید: در آن دوران سنت نگارش نمایشنامه در ایران وجود نداشت و بیشتر نمایشنامه نویسان با ترجمه و آداپته كردن نمایشنامههای خارجی از جمله مولیر به نوشتن متون دراماتیك روی میآوردند كه ممكن است نتوان به بسیاری از این نمایشنامهها نگاه ارزشی از جنبه ادبیات دراماتیك داشت. اما به عنوان اولین قدمها در این حوزه این نمایشنامهها دارای ارزشهای بسیاریاند و میتوان به عنوان آغاز نهضت نمایشنامه نویسی از آنان یاد كرد.
بنفشه توانایی نویسنده و كارگردان تئاتر نیز كه پژوهشهای بسیاری در باره نمایشنامههای فتحعلی آخوندزاده به انجام رسانده و تمایل زیادی به روی صحنه آوردن نمایشنامههای سنتی ایران دارد، علاقه آخوندزاده به مولیر را دلیل ترجمه نمایشنامههای این نویسنده فرانسوی میداند و ماندگار كردن این آثار را از جمله اهداف آخوندزاده در اقتباس نمایشنامههای مولیر عنوان میكند.
او معتقد است نمایشنامهنویسان دوران مشروطه تكنیكهای نمایشنامه نویسی را از غربیها اخذ میكردند و با استفاده از آن فضای كاملا ایرانی را برای تماشاگران به نمایش در میآوردند. كیانی و توانایی هر دو آرزو میكنند نمایشنامه نویسان كنونی تئاتر ایرانی نیز همچون گذشتگان به فكر اجرای صرف از نمایشنامههای خارجی نباشند و آنها را با فرهنگ بومی و ایرانی خود تطبیق دهند تا نمایشها هرچه بیشتر با تماشاگر ایرانی ارتباط برقرار كند.
سنت نمایشنامه نویسی كه با قیام مشروطه در ایران آغاز شد، پس از این دوران رو به فراموشی گرایید و تا دهه ۳۰ هجری شمسی به ندرت میتوان نمایشنامه نویس ایرانی را یافت كه به نگارش متون دراماتیك و یا حتی اقتباس از نمایشنامههای خارجی روی خوش نشان دهد. در حقیقت جرقهای كه با انقلاب مشروطیت در عرصه نمایشنامهنویسی ایران پدیدار شد با پایان مشروطه رفته رفته از بین رفت و نه تنها به فراموشی سپرده شده بلكه میتوان ادعا كرد كه نظیر آن در تاریخ ایران نیز تكرار نشد.
"حسین كیانی "دلیل این اتفاق را شكست جنبش مشروطیت میداند. از دیدگاه او نهضت نمایشنامهنویسی ایران دردوران مشروطه به سبب كوران فرهنگی، هنری و اجتماعی آن زمان بوجود آمدهبود. در آن دوره هیجان زیادی برای دانستن و فهمیدن در اقشار جامعه بوجود میآید كه شكلگیری نمایشنامهنویسی نیز از نتایج همین هیجان و میل به دانستن است. او مطرح شدن تئاتر در نخستین مجلس شورای ملی را نقطه اوج توجه به هنر مخصوص تئاتر میداند و معتقد است با شكست جنبش مشروطه و به توپ بستن مجلس و بوجود آمدن دیكتاتوری رضاخانی جنبشهای فرهنگی جامعه نیز كور میشوند و به تبع آن تئاتر كه یك عضو فرهنگی است نیز راه اضمحلال را پیش میگیرد و نمایشنامهنویسان منفعل میشوند.
اما محمد ابراهیمیان عدم تمایل مترجمان ایرانی به نگارش نمایشنامه را دلیل اصلی ركود نمایشنامهنویسی ایران پس از دوران مشروطیت عنوان میكند و میگوید:
روشنفكران ایرانی، نوشتن نمایشنامه را مطابق با شان علمی و فرهنگی خود نمیدیدند و آن را كوچك میشمردند: افرادی چون مسعود فرزاد، نجف دریابندری، آلاحمد، امیر حسین آریانپور، محمدقاضی و شاهرخ مسكوب از بهترین مترجمان ایرانی بودند كه توانایی نگارش نمایشنامه را هم داشتند اما از نوشتن آن سرباز میزدند و تمایلی به نگارش نمایشنامه نداشتند تا اینكه از اوایل دهه سی غلامحسین ساعدی، بیضایی و اكبر رادی شروع به نگارش نمایشنامه كردند.
توانایی با كیانی هم عقیده است و اختناق پس از مشروطیت را عامل ركود نمایشنامه نویسی میداند و میگوید:
تئاتر یك هنر كاملا دموكراتیك است كه تا شرایط اجتماعی آماده نباشد شكل نمیگیرد. فضای باز سیاسی، اجتماعی مشروطه باعث شد كه جریانی در زمینه نمایشنامهنویسی شكل گیرد. اما اختناق و دیكتاتوری شدید پس از آن به هنرهای نمایشی ایران ضربه زیادی وارد كرد.
برهانی عدم ثبات سیاسی و اجتماعی را دلیل این امر میداند و معتقد است پس از شكست مشروطه حتی اگر دیكتاتوری پایداری هم وجود داشت، شرایط مناسبی را برای نمایشنامه نویسان بوجود میآمد؛ اما در آن زمان تندبادهای سیاسی، همه چیز را تحت تاثیر خود قرار میداد و شرایط را برای بروز هر گونه خلاقیت هنری نامناسب میكرد در حالیكه در دهه سی و چهل نوعی ثبات و پایداری بوجود آمد و حتی ادبیات نمایشی به سمت سیاسی شدن پیش رفت و نمایشنامهها نیز رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و از لحاظ فرهنگ به نوعی ابزار سیاسی و تبلیغی تبدیل شدند.
با این حال و با وجود كمرنگ شدن جنبش نمایشنامهنویسی پس از مشروطیت و با گذشت صدسال از آن زمان نمایشنامههای آن دوران، متونی قابل اعتنا برای تاریخ نگاری و ارزش گذاری ادبیات دراماتیك ایران هستند. همزمانی شكوفایی نمایشنامه نویسی ایران و قیام مشروطه برای اهالی فرهنگ و هنر این مرز و بوم غرور و افتخار به همراه دارد. این احساس از همراهی این جریان و پیدایش یك نظام دموكراتیك برای اولین بار در ایران سرچشمه میگیرد. هر چند كه شعلههای مشروطه خواهی و قانون گرایی پس از مدت كوتاهی به خاموشی گرایید و این نهضت مردمی و ضداستعماری در نطفه خفه شد، اما نهضت نمایشنامهنویسی ایران پس از گذشت چند دهه دوباره بالیدن گرفت و درخشانترین متون نمایش ایرانی سالها پیش از وقوع دومین انقلاب مردمی مبتنی بر مردمسالاری دینی به نگارش درآمد و این همان رازماندگاری و پایداری فرهنگ و هنر در مقایسه با سیاست و اقتصاد در طول تاریخ است.
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست