جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
آداب معاشرت
ادب از فهم سرشار و ادراك حقایق سرچشمه میگیرد و بیادبی از جهل و نادانی.
در جهان آفرینش هر دسته از مردم مقرّرات خاصی برای آداب معاشرت دارند. حتی وحشیان نیز چنین هستند. اصلاً یكی از تفاوتهای انسان با حیوان، ادب است. انسانها در اثر درك حقایق، ادب دارند و حیوانات فاقد آن هستند و هرچه انسانیت كسی كاملتر شود، ادب و تربیت او بیشتر میشود. ولی رفتار و رسوم پسندیده در یك دسته ممكن است در دسته دیگر اصلاً پسندیده نباشد.
● معنی لغوی آداب
برای «آداب» معانی گوناگونی بیان گردیده كه تقریباً همگی به معنی «راه درست معاشرت كردن با دیگران» میباشد:
۱) «آداب» جمع «ادب» به معنی آموختن علوم و دانشهای گوناگون و محاسن اخلاقی است و به علوم و معارف عمومی نیز اطلاق میشود و گاهی در مورد شخص یا شیء خاص بكار میرود مانند آداب درس خواندن، آداب نماز، آداب قاضی و آداب مسافرت و...(۱).
۲) ادب یعنی: به زحمت و مشقّت افتادن پسندیده در راه فضائل انسانی و خود را مؤدّب به آداب نیك كردن(۲).
۳) آداب یعنی: عادات و رسوم، روشهای نیكو(۳).
۴) آداب یعنی: چم و خم، حُسن معاشرت، حسن محضر، اخلاق حسنه، فضیلت مردمی، حسن احوال در قیام و قعود و حسن اخلاق و اجتماع، خصال حمیده(۴).
۵) «برتاموریس پاركر» مینویسد:
«آداب معاشرت» معادل كلمه «اِتیكِت» فرانسوی است كه در آغاز به معنی «بلیط كوچك» بوده است. در فرانسه، به مردمانی كه میخواستند در یك مراسم یا مجامع عمومی شركت كنند، بلیطهای كوچكی میدادند. بر روی هر بلیط دستورهایی داده میشد كه دارنده بلیط در هنگام برگزاری مراسم چگونه رفتار كنند. پس اتیكت یعنی «راه درست معاشرت كردن با دیگران»(۵).
● فرق اخلاق و آداب
شاید برخی اینطور تصوّر كنند كه اخلاق و آداب یكی است و حال آن كه چنین نیست، زیرا اخلاق از اوصاف روح به شمار میرود، ولی آداب از اوصاف اعمال و كارهای انسان است و نحوه صدور كارها بستگی به صفات روحی دارد.
اصول اخلاقی مانند قدرت اراده، شجاعت، سخاوت و غیرت و... با آداب و سنن ملّی، محلی و... فرق دارد چرا كه آداب اجتماعی از امور نسبی است كه با اختلافات محیطی فرق میكند. ولی زشتی و زیبایی اصول اخلاقی با اختلاف نژادها و ملّیتها دگرگون نمیشود لذا در هیچجای دنیا دیده نشده است كه سخاوت و شجاعت را كسی بد بشمارد و دزدی را خوب.
چنانكه از مضامین احادیث بر میآید، آداب معاشرت را غیر از اخلاق ذاتی دانسته و به آن اهمیت زیادی داده شده. چرا كه گاهی ممكن است شخص از نظر اخلاقی فردی ناصالح باشد، ولی در اثر تربیت و تأدیب درست و خوب، خُلق خوی او تغییر یابد. مانند آموزش امت اسلامی توسط پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهارعلیهم السلام كه یكی از شؤونات امام معصوم این است كه امت را با آداب نیك تأدیب كند و انسانهای منحرف را به راه راست هدایت نماید حتی ممكن است گاهی با تندی و حد زدن باشد. و اینك نمونههایی از احادیث:
پیامبر گرامی اسلام فرمود:
«اَكْرِمُوا اولادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا آدابَهُم»(۶). «فرزندان خود را محترم بدارید و آنان را با آداب خوب و پسندیده با آنان رفتار نمایید».
«رَحِمَ اللَّهُ عبداً أعانَ ولَدَهُ علی برِّه بالإحسان إلیه، و التألّف له و تعلیمه و تأدیبه،»(۷). «رحمت خدا بر كسی باد كه در احسان و محبت به فرزند خود كوشا باشد و به او آداب خوب و نیك بیاموزد».
علیعلیه السلام فرمود:
«أَدِّبِ الیَتِیمَ مِمَّا تُؤدِّبُ مِنهُ وَلَدَكَ»(۸) «یتیم را با آنچه فرزندان خود را ادب میكنید، ادب نمائید». یعنی حتی ادب كردن منجر به زدن گردد.
امام صادقعلیه السلام میفرماید:
«ثلاثهٌٔ لیسَ معهُنَّ غُربهٌٔ: حُسن الأدب و كفّ الأذی و مجانبهُٔ الریب». «سه چیز است كه شخص با داران بودن آنها احساس غربت نمیكند: ادب پسندیده و بیآزاری نسبت به مردم و دوری از شك و تردید».
پس معلوم میشود گرچه آداب، ناشی از اخلاق؛ و به عبارت دیگر اخلاق، پایه و مقدمه آداب است. ولی باهم فرق دارند و به وسیله ادب خوب؛ میتوان اخلاق بد را تغییر داد.
● آداب معاشرت در میان اقوام مختلف
ادب در همه جامعهها و بین تمامی امتها و ملتها و اقوام بوده و لازمه زندگی بشر به شمار میرود و در پسندیده بودن ادب، اختلافی در میان هیچ قومی از اقوام بشر نیست، فقط چیزی كه هست تطبیق مصداقهای ادب است كه به اعتبار اختلاف اقوام و ملتهای مختلف میباشد و این اختلاف از لحاظ تشخیص كار نیك از بد است. چهبسا چیزهائی كه در نزد ملّت و قومی، از آداب خوب بشمار رود و حال آنكه در نزد سایر اقوام ادب به حساب نیاید.
مثلاً در میان اسكیموها رسم بر این است كه مهمان پس از غذا خوردن لبهای خود را طوری پاك كند كه صدایی از آنها برخیزد و بدین ترتیب نشان دهد كه غذا بر وی گوارا بوده است، ولی ما این كار ناپسند میدانیم.
در افریقا وحشیان در ملاقات با یكدیگر برای شادباش میگویند: «چگونه عرق میكنید؟» امّا برای ما چنین سؤالی زننده و خشن است.
دست دادن با دوستان در هنگام ملاقات در بسیاری از كشورهای جهان معمول است ولی چینیان به جای اینكه به دیگری دست بدهند، دو دست خود را برهم میگذارند و تكان میدهند.
وقتی كه كسی از ما جدا میشود میگوییم «خداحافظ»، ولی در گینه جدید وقتی كه كسی گروهی از وحشیان را ترك میكند، میزبانان شیون میكشند و به سر و روی خود گِل میمالند.
در بسیاری از كشورها برداشتن كلاه نشانه ادب است، ولی بومیان غنا در افریقا، به جای این كار قبای خود را از یك شانه پایین میاندازند(۹).
پیش از انقلاب اسلامی در كشورمان ایران نیز عدهای متأثّر از فرهنگ غرب، كلاه خود را به عنوان احترام به طرف مقابل، از سر بر میداشتند. ولی براساس دستور اسلام، وقتی دو نفر مسلمان به یكدیگر میرسند، با سلام كردن رعایت ادب را مینمایند. حتی طبق دستور قرآن مجید اگر كسی سلام كرد، باید جوابش بهتر از آن باشد و یا حدّاقل جواب سلام را باید مثل سلام كننده رد كرد. چنانكه میفرماید:
«إذا حُیِّیْتُمْ بِتَحِیَّهٍٔ فَحَیُّوا بَأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»(۱۰).
«هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید، یا(لااقل) به همانگونه پاسخ گویید!».
بنابراین آداب معاشرت در سراسر جهان متفاوت است. ولی در همهجا آداب معاشرت به منظورهای معینی است كه بعضی از آنها چنین است:
چگونه باید به خداوند و پیامبر و ائمه و سایر بزرگان احترام گزارد؟
چگونه باید ناشناسان به یكدیگر معرفی شوند؟
چگونه دوستان به یكدیگر سلام كنند؟
چگونه با مردم مسنتر و جوانتر از خود باید رفتار كرد؟
آداب و رسوم پسندیده در هنگام غذا خوردن چیست؟
برای هر مراسم خاص چه نوع لباسی باید پوشید؟
چگونه باید با همسایگان رفتار كرد؟.
همچنین در سایر مراحل زندگی باید آداب هر بخشی از زندگی را بجا آورد.
اما اینكه بهترین آداب كدام است باید سراغ آداب الهی برویم كه از طرف خداوند آفریننده به وسیله آخرین فرستاده او حضرت محمد بن عبداللّهصلی الله علیه وآله به صورت قرآن مجید، آن كتاب زندگی و حیاتخبش و جاودانی به انسانها ابلاغ شده است.
علاّمه طباطبائیقدس سره در تفسیر اوّل سوره حجرات كه در واقع آئین زندگی و راه و رسم حیات سعادتآفرین را فراروی مؤمنان قرار میدهد، مینویسد:
«این سوره دربر دارنده مسائلی است كه خوشبختی را در زندگی برای فرد و پاكیزگی و شایستگی را برای جامعه پدید میآورد. برخی از این مطالب درباره ادبی است كه مؤمنان میباید در برابر خداوند و رسول او داشته باشند و برخی بیانگر شیوههای درست ارتباط انسانها با یكدیگر در جوامع بشری است و برخی ملاك برتری و فضیلت انسانها را مینمایاند و این از مهمترین موضوعهایی است كه جامعه مدنی را سامان میدهد و انسان را به زندگی سعادتآمیز، پاكیزه و گوارائی رهنمون ساخته و دین حق را از دیگر روشها و مسلكهای اجتماعی و قانونی ممتاز میسازد»(۱۱).
از نظر علاّمه طباطبائی، ادب عبارت از هیئت زیبا و پسندیدهای است كه طبع و سلیقه سالم، شایسته میداند كه هر عمل مشروعی چه دینی مانند دعا و چه غیر آن مثل مشروع عقلی، همانند دیدار دوستان، طبق آن هیئت زیبا و رسا انجام گیرد.
خلاصه اینكه: ادب الهی، عمل را بر هیئت توحیدی انجام دادن است.
لذا خداوند متعال مؤدّبترین انسان را از میان بیادبترین انسانها برگزید و كتاب زندگی و حیاتبخش خود یعنی قرآن را به وسیله امین وحی بر قلب مبارك پیامبر رحمت و ادب، نازل فرموده و دستور داد تا پیامبر اسلام طبق فرمان خدا انسانها را به ادب و انسانیت و نیكو زیستن دعوت كند. چرا كه همه ادیان الهی بالاخص دین كامل و جهانی اسلام مجموعهای از آداب نیكو و پسندیده است و براساس آیه «لا رطبٍ و لا یابِسٍ اِلاَّ فِی كِتابٍ مُبینٍ»(۱۲) در مورد زندگی سعادتمندانه بشر هیچ چیز را فرو گذار نكرده و به كوچكترین نكاتی كه بشر از بدو خلقت تا روز معاد به آن نیازمند است، اشاره كرده، مثلاً در مورد آداب اجتماعی و طرز برخورد انسانها با خدا و رسول و بزرگان دین، طرز برخورد آنها با یكدیگر، با حكومتها، با زیر دستها، طرز رفتار فرزندان با پدر و مادر؛ و پدر و مادر با فرزندان، همسایگان و.... مقرراتی بیان داشته است. و برای سر و سامان بخشیدن به همه جهات زندگی انسان اهمیت داده و هیچیك از شؤون انسانیت را از قلم نینداخته و لذا سرتاپای زندگی را دارای ادب نموده و برای هر عملی از اعمال زندگی هیئت زیبایی ترسیم كرده كه از هدفداری حیات و زندگی حكایت میكند.
اگر خطابهای یگانه خالق هستی را ملاحظه نمائیم میبینیم همیشه و در جای جای قرآن مجید با بندگان خود مؤدّبانه و با احترام سخن گفته است. پیامبر و ائمه اطهارعلیهم السلام كه خود مؤدّب به آداب الهی بوده و الگوی كامل انسانها میباشند؛ و پیروان خود را نیز به آداب نیكو و پسندیده دعوت كردهاند و از صفات بد برحذر داشتهاند.
علیعلیه السلام میفرماید: «..الآدابُ حُلَلٌ مُجَدَّدهٔ...»(۱۳) «رعایت ادب مانند لباس فاخر و زینتی و نو است».
و در جای دیگر میفرماید: «الأدبُ یُغنی عَنِ الحَسَبِ»(۱۴) «ادب، انسان را از نژاد و افتخارات پدران و نیاكان بینیاز میكند».
همچنین فرازی از رساله حقوق امام سجادعلیه السلام را كه در رابطه با رعایت ادب در برابر استاد است، به عنوان مثال میآوریم:
«حق استادت اینست كه او را محترم و بزرگ شمرده، در حضور او و روبهروی او نشسته و به حرفهای او گوش فرا دهی، صدایت بلندتر از استاد نباشد، هرگاه كسی از او سؤالی كرد پیش از او مبادرت به جواب ننمایی، در حضور او با كسی سخن نگویی، نزد او غیبت كسی نكنی، اگر پشتسر او بد گفتند دفاع كنی، عیبش را بپوشانی، فضائل او را آشكار نمائی، با دشمنانش همنشین نشوی و دوستانش را دشمن نداری، هنگامی كه چنین كنی فرشتگان الهی گواهی میدهند كه تو به سراغ او رفتهای و برای خدا از او علم آموختهای، نه برای خلق خدا»(۱۵).
فرجاللّه فرجاللهی
پینوشتها:
۱) مجمعالبحرین و المنجد، واژه ادب.
۲) المصباح المنیر، واژه ادب.
۳) فرهنگ عمید، آداب.
۴) لغتنامه دهخدا، واژه ادب.
۵) فرهنگنامه، ج۱، ص ۲۱، ترجمه، زیر نظر رضا اقصی، چ ۱۳۴۶، شركت سهامی كتابهای جیبی.
۶) مستدرك الوسائل، چاپ جدید، ج۱۵، ص ۱۶۸، ابواب احكام الأولاد، باب ۶۳، ح ۳.
۷) همان، ص ۱۶۹.
۸) همان، چاپ قدیم، ج۳، ص ۶۲۵.
۹) فرهنگنامه، ص ۲۲.
۱۰) نساء: ۸۶. گرچه «تحیّت» معنی وسیعی دارد، ولی اكثر مفسران مصداق روشن آن را «سلام» میدانند.
و همچنین در آیه ۱۰ سوره یونس و ۲۳ ابراهیم، «تحیت» اهل بهشت را «سلام» دانستهاند. چنانكه میفرماید: «تحیتُهُمْ فِیها سَلامٌ».
۱۱) المیزان، ج۱۸، ص ۳۰۹.
۱۲) انعام: ۵۹.
۱۳) نهجالبلاغه دشتی، حكمت ۵.
۱۴) بحارالأنوار، ج۷۵، ص ۶۸، چ قدیم.
۱۵) تحف العقول، ص ۲۶۶.
پینوشتها:
۱) مجمعالبحرین و المنجد، واژه ادب.
۲) المصباح المنیر، واژه ادب.
۳) فرهنگ عمید، آداب.
۴) لغتنامه دهخدا، واژه ادب.
۵) فرهنگنامه، ج۱، ص ۲۱، ترجمه، زیر نظر رضا اقصی، چ ۱۳۴۶، شركت سهامی كتابهای جیبی.
۶) مستدرك الوسائل، چاپ جدید، ج۱۵، ص ۱۶۸، ابواب احكام الأولاد، باب ۶۳، ح ۳.
۷) همان، ص ۱۶۹.
۸) همان، چاپ قدیم، ج۳، ص ۶۲۵.
۹) فرهنگنامه، ص ۲۲.
۱۰) نساء: ۸۶. گرچه «تحیّت» معنی وسیعی دارد، ولی اكثر مفسران مصداق روشن آن را «سلام» میدانند.
و همچنین در آیه ۱۰ سوره یونس و ۲۳ ابراهیم، «تحیت» اهل بهشت را «سلام» دانستهاند. چنانكه میفرماید: «تحیتُهُمْ فِیها سَلامٌ».
۱۱) المیزان، ج۱۸، ص ۳۰۹.
۱۲) انعام: ۵۹.
۱۳) نهجالبلاغه دشتی، حكمت ۵.
۱۴) بحارالأنوار، ج۷۵، ص ۶۸، چ قدیم.
۱۵) تحف العقول، ص ۲۶۶.
منبع : مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست