پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
تحلیلی تطبیقی از قیام امام حسین (ع) و قیام امام خمینی(ره)
تاریخ زندگی بشر حاکی از آن است که هر هنگام که جوامع را نابسامانی فرهنگی واجتماعی فراگرفته است پیامبران ومصلحان به دستور خداوند در جهت هدایت مردم و نجات واصلاح جامعه اهتمام ورزیدهاند.
اسلام به عنوان کاملترین دین الهی بر محمد(ص) نازل شد تا هم جامعه زمان وی اصلاح گردد وهم حاوی اصول دستورهایی باشد که برای آحاد بشر قابل اجرا درهر زمان پس از وی باشد و موجب هدایت و نجات جامعه گردد . در نوشته حاضر سعی بر آن است تا در یک بررسی تطبیقی از دیدگاه جامعهشناسی، تاریخی نشان دهیم که علت اساسی قیام امام حسین(ع) تداوم و تجدید اسلام پیامبر (ص) است وقیام امام خمینی (ره) نیز با الهام از قیام امام حسین(ع) و در جهت تحقق اهداف آن به وقوع پیوسته است .امام خمینی(ره ) خود نیز فرمودهاند:” انقلاباسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.” فرض اساسی ما در این پژوهش این است که هر دوی این قیامها با عنایت از دستورهای کلی اسلام درباره اصلاح و تغییر جامعه به وقوع پیوستهاند و این دستورها برای همه زمانها قابل پیروی و تطبیق است. در این بررسی ما از روشی که توماس اسپریگن در کتاب “ فهم نظریههای سیاسی “ (۱) پیشنهاد کرده است بهره بردهایم و بنابراین در بخش اول ازدیدگاه جامعهشناسی - تاریخی آسیبهای جامعه اسلامی را در زمان هر یک از دو رهبر بزرگ الهی مورد بررسی قرار میگیرد و در بخش دوم به راههای اصلاح و شیوههایی که این دو رهبر برای درمان آسیبها واصلاح جامعه پیشنهاد میکنند اشاره شده است.
آسیبهای جامعه اسلامی در زمان قیام امام حسین (ع) و امام خمینی (ره) هر مصلحی با توجه به تصوری که از وضع مطلوب جامعه دارد بر وضع موجود جامعه زمان خویش ایرادات و اشکالاتی وارد میداند و به نواقص وامراض خاصی در آن جامعه اشاره میکند واینک به اختصار به آسیبها وایرادات عمده جامعه اسلامی در زمان قیام امام حسین(ع) و قیام امام خمینی (ره) اشاره میشود. الگوی مطلوب جامعه در این نوشته جامعه اسلامی زمان پیغمبر (ص) در نظر گرفته شده است.
۱) آسیبهای اعتقادی ومذهبی
بررسی نحلههای فکری واندیشههای دینی نشان میدهد که مهمترین علل انحطاط و سقوط جامعه اسلامی بعد از رحلت حضرت رسول(ص) برداشت نادرست از دین و فهم غلط معارف اسلامی بوده است . عواملی که به بروز کژاندیشیها وگرایشهای قبیلهای منتهی گردید موجباتی را فراهم آورد تا کسانی که به مصادر خلافت دست مییافتنددین را وسیله توجیه حکومت واهداف فردی وقومی خویش قرار دهند و جامعه اسلامی را برای مدت طولانی ازمنادیان واقعی توحید واندیشههای اصیل مکتب اسلام بهدور نگهدارند. تحقق چنین امری وقتی میسر گردید که افرادی همچون علی(ع) ،سلمان فارسی،عمار یاسر و ابوذر غفاری کنار گذاشته شدند و افرادی همانند کعب الاحبار یهودی و ابوحریره ادعای مسلمانی کردند ومفتی اعظم جامعه اسلامی گشتند و حکم بر تکفیر وتسفیق افرادی چون صحابه نستوه رسولالله (ص)، ابوذر غفاری دادند و باجعل احادیث و تفاسیر وارونه سعی کردند تا اذهان مردم را نسبت به حقیقت دین و سیره پیامبر(ص) مغشوش نمایند. علاوه بر علمای درباری فرصتطلبان و زراندوزانی چون طلحه و زبیر برای حفظ منافع مادی واقتصادی خویش علی(ع) را متهم به کفر مینمودندو مقدس مابانی چون خوارج نهروان با تاویل آیات خدا برعلی(ع)شمشیر میکشیدند وهمه اینها نشانگر این است که درآن زمان قشر عظیمی از مردم مسلمان در درک حقیقت دین وفهم معارف اسلامی با مشکل روبروبودهاند و درچنین شرایطی بنیامیه حاکمیت در جامعه اسلامی را به دست میگیرند و برای توجیه حکومت خود به ترویج نوعی اندیشه تقدیری وجبرگرایانه میپردازند .اندیشهای که احساس هرگونه مسئولیت اجتماعی را از انسان سلب میکرد و چون با استناد به نام خدا و اراده الهی صورت فریبندهای داشت در ظاهر صحیح به نظر میآمد و در آستانه قیام امام حسین (ع) که با القائات علمای درباری واحادیث جعل پرورش یافته بودند به راحتی میپذیرفتند که اگرعلی(ع) شکست خوردخدا نمیخواسته تااو بر مسندحکومت باقی بماند واگر حزب اموی زمام امور مسلمین را در دست دارد خدا چنین موهبتی به آنان عطا کرده است و بنابراین هرگونه اعتراض وانتقاد بر علیه وضع موجود و حکومت اموی انتقاد واعتراض برقدرت ومشیت الهی است. در این زمان دین در امورفردی وعبادی خلاصه میگردد و بر صورت ظاهر جمعه وجماعات بیش ازهر چیز دیگر تاکید میشود و بینش و روحیه مذهبی در میان اکثر قریب به اتفاق مردم به گونهای مسموم و فلج شده است که نه تنها عاملی برای اصلاح وسازندگی جامعه به حساب نمیآید بلکه موجبات سکوت و تسلیم رانیز فراهم میسازد و صبر وسکوت تخدیر کنندهای را برسرتاسر شبه جزیره عرب مستولی میگرداند .چنین اعتقادی مطلوب امام حسین (ع) نیست وامام باقیام خودتاکید بر این امر که میخواهند به اصلاح امت پیامبر (ص) واحیای سیره محمد (ص) و علی(ع) بپردازند اولین اعتراض را بر اندیشه دینی رایج در جامعه زمان خود روا میدارند.
قبل از قیام امام خمینی (ره) هم ملاحظه میشود که جامعه در زمینه عقاید الهی و مذهبی دچار آسیبهای جدی است.
برداشتهای دینی رایج به گونهای است که دین به هیچ یک از امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه کاری نداردوفقط امری است که به برخی از عبادات واعمال فردی ختم میگردد و چنین برداشتی از دین همواره مطلوب طبقات حاکم بر جامعه بوده است و به وسیله حکومتهای باطل درمیان مردم رواج یافته است.
در آستانه قیام ایشان با توجه به وابستگی جامعه به جوامع بیگانه شرق وغرب مسئله جدایی دین ازامور سیاسی واجتماعی شدت یافت و باتوجه به خود باختگی والگو قرار گرفتن جوامع غربی برای حکومت و زمامداران امور چهره جدیدتری به خود گرفت .به نظر امام خمینی (ره) جامعه اسلامی از صدراسلام به این آسیب دچار بوده است واین مسئله در دوره اخیر به اوج خود رسیده است چنانچه میفرماید:” این یک نقشه شیطانی بوده است که از زمان بنیامیه وبنیعباس طرحریزی شده است و بعد از آن هم هر حکومتی که آمده است تائید این امر را کرده است و اخیرا هم که راه شرق وغرب به دولتهای اسلامی باز شده این امر در اوج خودش قرار گرفت که اسلام یک مسئله شخصی بین بنده و خداست وسیاست از اسلام جداست و نباید مسلمان در سیاست دخالت کند ونباید روحانیون وارد سیاست بشوند.”(۲)
رواج اندیشه جدایی دین از سیاست به دلیل اینکه هرگونه مسئولیت اعتقادی واجتماعی را از افرد سلب میکرد باروحیه تسامح و راحت طلبی نیز سازگاری داشت وبسیاری از افراد برای حفظ منافع شخصی خود از هرگونه اندیشهای که به تغییر وضع موجود منتهی گردد احتراز میکردند و لذا نقشههای شیطانی حکومت از یکسو وتسامح و راحت طلبی از سوی دیگر موجب شد تا اعتقادات دینی نقش موثری در اعمال اجتماعی - سیاسی مردم نداشته باشندواز قیام برای خدا در جامعه اسلامی غفلت گردد.
امام خمینی(ره) در این زمینه میفرماید:
“خودخواهی وترک قیام برای خدا ما را به روزگار سیاه رساند وهمه جهانیان را برما چیره کرده وکشورهای اسلامی را زیرنفوذ دیگران درآورد.”(۳)
۲) آسیبهای سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی
بعد از رحلت پیامبر (ص) از نظر سیاسی و اجتماعی معیارها وضوابط اسلامی تحتالشعاع ارزشهای قومی ونژادی قرار میگیردو مهاجر بر انصار وقریش بر غیر قریش ترجیح داده میشود و به لیاقت و شایستگی افراد در تصاحب مناصب سیاسی واجتماعی عنایتی نمی شود. امام حسین (ع)اینک وارث جامعهای است که بعد از پیامبر بسیاری از ارزشهای دوران جاهلیت درآن نضج گرفته است بنیامیه آن چنان بر جان ومال مردم مسلط شده است که خود را آقاوارباب و مردم را بنده ونوکر خود قلمداد میکنند.عرب را برعجم ترجیح میدهندوروحیه برابری و برادری را در جامعه زایل مینمایند ،روشنفکران واهل بصیرت را ازبین میبرند . معاویه علی رغم اینکه خلفای قبل از او زندگی سادهای داشتهاند یک حکومت سلطنتی پر ازتجملات ایجاد کرده است و به پیروی از دوران جاهلیت که بعد از مرگ شیخ قبیله به حکم وراثت فرزندش جای او را میگرفت تصمیم میگیرد تاحاکمیت اسلامی را برای خاندان بنیامیه موروثی گرداند و به خلاف سیره پیامبر(ص) وخلافی بعد از او پسرش یزید را که هیچ گونه لیاقت وشایستگی نداشت به جانشینی خود منصوب کندو به این ترتیب تخطی از معیارهای سیاسی واجتماعی اسلامی و احیای ارزشهای جاهلی ونژادی بود که”زمامداری از قریش به مداخله تیره اموی وزمامداری اموی به سلطنت موروثی وسلطنت موروثی به استبداد مطلق کشیده شد.(۴)
امام خمینی (ره) یکی از دیرپاترین آسیبهای جامعه اسلامی را “ عدم تشکیل حکومت حق” میداند و در زمانی قیام خود را آغاز میکند که جامعه تحت سلطه یک حکومت فاسد شاهنشاهی قرارگرفته است که جز منافع فردی و خانوادگی خودهیچ معیار دیگری را نمیشناسد وحتی برای ارضای نفسانیات خود حاضر است سلطه بیگانگان رانیز بر سر مردم مسلمان گسترش دهد .مردم در این حکومت هیچ نقشی ندارند و حق وحقوق محرومان جامعه پایمال میگردد وافراد روشنفکر و با بصیرت نیز موردهتک و آزار قرارمیگیرند وهیچ یک از ضوابط ومعیارهای اسلامی بر امور سیاسی واجتماعی جامعه حاکم نیست و همه امور جامعه در خدمت نفسانیات طبقه حاکم قرار گرفته است. در نظر امام خمینی (ره) غلبه حکومت باطل یک آسیب اساسی استو از اینرو درباره غلبه رضاخان میفرماید:” قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد را بر یک گروه چند میلیونی چیره میکند که حرث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند.”(۵)
۳) آسیبهای اقتصادی و غارت بیتالمال
در جامعه اسلامی پیامبر با توجه به اصول و موازنههایی که بر مالکیت ونظام اقتصادی حاکم شد ثروتمندان واشراف نمیتوانستند به استثمار وتکاثر ثروت بپردازندوعدالت اجتماعی و اقتصادی از عمدهترین اصول جامعه اسلامی به شمار میآمد.
اما اینک امام حسین(ع) پس از پنجاه سال که از رحلت پیامبر میگذرد با یک جامعه کاملا نا برابر مواجه است که درآن از یکسو قریش و وابستگان خلافت بویژه بنیامیه به ثروتهای کلان دست یافتهاند واز سوی دیگر اکثرآحاد مردم جامعه در فقر ومحرومیت به سر میبرند. جنگهایی که بین سپاه اسلام و دو امپراتور بزرگ ایران وروم چند سال بعد از رحلت پیامبر به وقوع پیوست غنایم واموال فراوانی را نصیب حکومت اسلامی ساخت واما این غنایم با رعایت رتبهها وامتیازاتی خاص نظیر سبقت در اسلام بین مسلمانان تقسیم شد وزمینها نیز به تملک سربازان فاتح درآمد. اکثر این گروه که به ثروتهای کلان دست مییافتند از قبیله قریش بودند که از دوران جاهلیت به بازرگانی وتجارت آگاهی داشتند وهمین که در نظام اسلامی اموال وثروت بیشتری نصیب آنان گردید شیوه زندگی پیشین خود را از سر گرفتندوروحیه مالاندوزی و جمع ثروت در آنها زنده شد به این ترتیب نوعی از اشرافیت معنوی( نظیر سبقت در اسلام) معیاری شد برای کسب ثروت ومال بیشتر وایجاد اشرافیت مادی و پس از آن طبقه جدیدی از ثروتمندان واشراف با رنگ ولعاب اسلامی در جامعه به وجود آمده وبه دنبال آن اصل عدالت اجتماعی وموازنههای اقتصادی اسلام در معرض تهدید ونابودی قرار گرفت. (۶) قریش و بویژه بنیامیه هنگامی که توانستند نفوذ و قدرت بیشتری در دستگاه خلافت اسلامی به دست آورند تحت عنوان “ حبه” و “ جایزه” به چپاول وغارت بیتالمال پرداختند. افرادی همانند طلحه دویست هزار درهم وزبیر ششصد هزار درهم ازدستگاه خلافت اسلامی دریافت نمودند. اینک طبقهای مقتدر وثروتمند در جامعه اسلامی به وجود آمده بود بین امویان و وابستگان آنها که دارای ثروتهای فراوان بودند از یکسو و اکثر مردم که در فقر و محرومیت به سر میبردند از سوی دیگر شکافی عظیم پیدا گشت وبا این سیطره مالی وسیاسی بودکه حزب اموی به تطمیع و خرید افرادی ذی نفوذ پرداخت ومعاویه بنای” کاخ سبز” را در منطقه شام ایجاد کرد وبه قدرت خود تحکیم بخشید .
تصاحب وغارت بیتالمال از مهمترین عواملی بود که حزب اموی در جهت اغفال مردم و تهیه و تجهیز “سپاه شام” از آن استفاده کرد .ایجاد نظام طبقاتی ،تبعیض ونابرابریهای اجتماعی سبب شد تا نظام عقیدتی و اخلاقی جامعه نیز متحول شود و پذیرش معیارها واصول اقتصادی مکتب اسلام برای مردم میسر نگردد . ثروتمندان که وضع فعلی جامعه را از نظر مادی به نفع خویش میدیدند اولین گروهی بودند که درمقابل حکومت علی به مخالفت و آشوب دست زدند و چون دیدند که عدالت وایجاد نظام اقتصادی اسلام بیش از هر چیز دیگر منافع آنها راتهدید میکند وبه اردوگاه بنیامیه پیوستند و مقدمات شکست خلافت امام را فراهم ساختند . معاویه همانند پادشاهان ایران وروم با تشریفات و تجملات بر مردم حکومت میکرد وبا سوءاستفاده از بیتالمال برای استمرار سلطنت اموی و جانشینی یزید ورشوههای کلانی میپرداختن و گروههای زیادی از مردم کوفه را با پول و ثروت فریب میداد و به تطمیع آنان پرداخت. از جمله وقتی” مغیره بن شعبه” از طرف معاویه ماموریت یافت تا مردم کوفه را به بیعت با یزید وادار کند مال فراوانی به هواداران حزب اموی دراین شهر بخشید وگروهی از مردم کوفه را به سرکردگی پسر خود نزدمعاویه فرستاد تا با اعلام طرفداری از ولایت عهدی یزید وراثت سلطنتی امویان را مشروعیتی مردمی بخشند ،چون این گروه به دربار حکومت رسیدند معاویه از پسر مغیره پرسید: پدرت دین این مردم را به چند خریده است ؟ وی جواب داد : هریک را به سیهزار درهم .(۷)در نتیجه این حقیقت روشن میشود که اگر چه عوامل متعدد در سقوط ارزشها ومعیارهای اسلامی درجامعه نقش داشتهاند اما هیچ یک از آنها به اندازه رواج روحیه دنیاطلبی و رغبت به مالاندوزی موثر نبوده است به گونهای که امام حسین(ع) در آستانه قیام مقدس خویش ماهیت این مردم را چنین بیان میکند:“ الناس عبیدالدنیا و الدین لعق السنهم یحوطونه مادرت به معائشهم فاذا محصوا بالبلاء اقل الدیانون “(مردم بنده دنیا هستند دین را تا آنجا میخواهند که باآن زندگی خود را سروسامان دهندو چون آزمایش شوند دینداران واقعی بسیار کم خواهندبود.)
یکی از آسیبهای مهم جامعه در آستانه قیام امام خمینی (ره) فاصله طبقاتی وبهرهکشی سرمایهداران وطبقه ثروتمند جامعه ازطبقات محروم و مستضعف میباشد. ایجاد هستههای سرمایهداری در ایران به وسیله نظام شاهنشاهی سبب شد تا وابستگان به دربار و ایادی دست نشانده شرکتهای چند ملیتی با استفاده از پول نفت وفروش منابع طبیعی کشور به ثروتهای کلان دسترسی پیداکنند و به این وسیله به چپاول ثروتها و استثمار اقشار ضعیف جامعه بپردازند در مقابل این عده محدود اکثر آحاد مردم در شهرها وروستاها در فقر و مسکنت به سر میبردند وهر روز به تعداد زاغهها و بیغولههای اطراف شهرهای بزرگ افزوده میگشت.
امام خمینی (ره) با اشاره به تحلیل نظام اقتصادی از سوی دولتهای بیگانه میفرماید:
“ استعمارگران به دست عمال سیاسی خود که بر مردم مسلط شدهاند نکات اقتصادی ظالمانهای را تحمیل کردهاند و براثر آن مردم به دو دسته تقسیم شدهاند.ظالم ومظلوم . در یک طرف صدها میلیون مسلمان گرسنه و محروم از بهداشت و فرهنگ قرار گرفته است و در طرف دیگر اقلیتهایی از افراد ثروتمند وصاحب قدرت سیاسی که عیاش وهرزه گرند . مردم گرسنه و محروم کوشش میکنند که خود را از ظلم حکام غارتگر نجات دهند تا زندگی بهتری پیدا کنند واین کوشش ادامه دارد،لکن اقلیتهای حاکم و دستگاههای حکومتی جابرمانع آنهاست. ما وظیفه داریم مردم مظلوم ومحروم را نجات دهیم . پیشتیبان مظلومین و دشمن ظالم باشیم .” (۸) و تاریخ انقلاباسلامی به خوبی نشان میدهد که محرومین ومستضعفین که از این آسیب ویرانگر (تسلط و بهرهکشی اغنیا از فقرا) به شدت رنج میبردند اولین اقشاری بودند که به ندای امام خمینی (ره) لبیک گفتند و به کمک نهضت اسلامی شتافتند .
۴) آسیبهای فرهنگی واخلاقی
درزمان حیات پیامبر (ص) خصلتهای پست فرهنگ بدوی وقبیلهای از جامعه محو شد وکینهتوزی به برادری مبدل گشت. بیبندوباریهای اخلاقی از بین رفت و زنان که موجوداتی پست به شمار میآمدند در جامعه مسلمین از مرتبه والایی برخوردار شدند و شخص پیامبر به دختر خویش مباهات میکرد. اسلام به جامعه بشری و بویژه اعراب که در غرقاب فساد و تباهی به سر میبردند شخصیت وهویت انسانی داد و با ارزشهای متعالی از عرب عصر جاهلیت جامعهای ساخت که ایمان به خدا، عدالت اجتماعی وبرابری و آزادی انسان از سلطه دیگران مهمترین ویژگیهای آن به شمار میآمد. با گسترش همین معیارها بود که دین الهی توانست در درون انسانها وهمچنین در محیط اجتماعی آنان تحول ایجاد کند و از یک طرف قبایل پراکنده عرب را متحد سازد و با ایجاد یک حکومت مرکزی در مقابل دو امپراتور روم وایران بایستد واز طرف دیگر جذبه و کشش درونی وفطری انسانها را برانگیزد واز مناطق دور و نزدیک انسانها را گروه گروه به سوی اسلام حقیقی فراخواند.
اما بعد از رحلت رسول اکرم با بروز فرهنگ بدوی و هواهای نفسانی مجددا روحیه برتری جویی ومالاندوزی و راحت طلبی بر جامعه اسلامی مستولی شد وهنگامی که بنیامیه بر شبه جزیره عرب حاکمیت یافتند به تدریج ارزشها واصول اخلاقی اسلام از جامعه حذف میشد وقیام امام حسین(ع) وقتی آغاز میشد که امویان آشکارا وبدون هیچ ملاحظهای به هتک حرمتهای الهی میپرداختند وروحیات واخلاق اعراب دوران جاهلیت را احیا میکردند و روحیه تملق و ذلت را در بین مردم گسترش میدادند. معاویه برای اینکه بتواند از فردی همانند زیادبن ابیه در حاکمیت خود استفاده کند مجلسی برپا میکند و در انظار مسلمین او را برادر نسبی خود میخواند و یزید در حضور مردم به میگساری میپردازد و فسق و فجور رادر بین مردم رواج میدهد و در هنگامی که در کربلا فرزندان رسول خدا را به شهادت میرساند وخاندان نبوت را به اسارت میکشاند وکینه توزی بدوی وقبیلهای خود را در نعرهای جاهلانه نمایان میسازد که ای کاش آنان که از قبیله من ( بنیامیه ) در جنگ با محمد به قتل رسیدهاند میبودند و آگاه میشدند که چگونه انتقام آنها را از بنیهاشم گرفتم .شرایط اخلاقی وفرهنگی جامعه درآستانه قیام امام خمینی(ره) نیز به گونهای بود که هیچ تناسب با ضوابط و اصول اخلاقی اسلام نداشت . حکومت فاسد و وابسته شاهنشاهی با توجه به نوعی ازخودباختگی فرهنگی وفرنگی مابی که دچار آن شده بود در تخریب ارزشهای اخلاقی و فرهنگی جامعه از هیچ گونه تلاشی مضایقه نمیکرد و جامعه را لهو ولعب و هرزگیها فرا گرفته بود.(۹)جوانان مسلمان از اخلاق اسلامی تهی میگشتند و به مراکز فساد کشانده میشدند زن به گونهای جدید ملعبهای بود برای بازیگران صحنههای تجارت واشاعه فساد در جامعه. روحیه ذلت وسلطهپذیری و بیتفاوتی در جوانان تقویت می شدو به انحاء مختلف زمینههایی فراهم میشد تا نیروی انسانی از بین برود و جوانهای ما تلف شوند. امام خمینی (ره) این را یک آسیب اساسی میداند و میفرماید:” اینها نیروهای انسانی ما را خراب کردند نگذاشتند رشد کنند، خرابیهای مادی جبرانش آسانتر از خرابیهای معنوی است، اینها نیروهای انسانی را از بین بردند.”(۱۰)
ندا طباطبایی،استاد دانشگاه
پینوشتها:
-۱اسپریگن ، توماس “فهم نظریات سیاسی “ ترجمه فرهنگ رجایی ، انتشارات آگاه،چاپ اول ۱۳۶۵
-۲ اورعی ، غلامرضا ،اندیشه امام خمینی (ره) درباره تغییر جامعه، موسسه انتشاراتی سوره ،تهران، ۱۳۷۳، به نقل از صحیفه نور ،جلد شانزدهم ، صفحه ۲۳۲
-۳ امام خمینی (ره) ، صحیفه نور، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ، چاپ اول ، جلد اول، ص۱۶۵
-۴ شهیدی، سید جعفر ، قیام حسینی(ع)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران ، چاپ دوازدهم ،۱۳۶۷
-۵ امام خمینی (ره) ، صحیفه نور، جلد اول ، ص ۳-۴
-۶ شهیدی، سید جعفر ،همان ،ص ۴۶ -۵۲ و ص۸۵
-۷ پیشین
-۸ امام خمینی (ره) ،ولایت فقیه ، انتشارات امیرکبیر تهران ، ۱۳۶۰ (افست نسخه نجف ) ص ۴۳و۴۲
-۹ شهیدی، سید جعفر،همان ص ۳۳-۴۶
-۱۰ امام خمینی (ره) ، صحیفه نور ، جلد هفتم ،ص ۲۳
پینوشتها:
-۱اسپریگن ، توماس “فهم نظریات سیاسی “ ترجمه فرهنگ رجایی ، انتشارات آگاه،چاپ اول ۱۳۶۵
-۲ اورعی ، غلامرضا ،اندیشه امام خمینی (ره) درباره تغییر جامعه، موسسه انتشاراتی سوره ،تهران، ۱۳۷۳، به نقل از صحیفه نور ،جلد شانزدهم ، صفحه ۲۳۲
-۳ امام خمینی (ره) ، صحیفه نور، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ، چاپ اول ، جلد اول، ص۱۶۵
-۴ شهیدی، سید جعفر ، قیام حسینی(ع)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران ، چاپ دوازدهم ،۱۳۶۷
-۵ امام خمینی (ره) ، صحیفه نور، جلد اول ، ص ۳-۴
-۶ شهیدی، سید جعفر ،همان ،ص ۴۶ -۵۲ و ص۸۵
-۷ پیشین
-۸ امام خمینی (ره) ،ولایت فقیه ، انتشارات امیرکبیر تهران ، ۱۳۶۰ (افست نسخه نجف ) ص ۴۳و۴۲
-۹ شهیدی، سید جعفر،همان ص ۳۳-۴۶
-۱۰ امام خمینی (ره) ، صحیفه نور ، جلد هفتم ،ص ۲۳
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست