یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا


هیاهوی بسیار برای هیچ


هیاهوی بسیار برای هیچ
● بیداری
سریال بیداری نخستین تجربه کارگردانی بهرام عظیم پور را در دو قسمتی که از شبکه سه سیما در چهارشنبه شب ها پخش می شود، در وضعیتی جداگانه می توان بررسی کرد. عظیم پور در کارنامه کاری خود، دستیاری چند فیلم و پروژه تلویزیونی را دارد. آنها که عظیم پور و وسواس ها و دقت هایش را می شناسند، منتظرند ببینند در قسمت های بعدی سریال او چه اتفاقی می افتد و آیا سریال بیداری برهمین روال پیش می رود یا در آینده کارگردانی عظیم پور تکنیکی تر می شود؟
از منظر دیگر سریال بیداری برای مخاطب پیگیر تلویزیونی با قصه یی کلیشه یی و تکراری روبه رو است که حتی در روایت آن نیز تمهید تازه یی اندیشیده نشده. از این منظر بیداری باید تمام هم و غم خود را در پرورش قصه در قسمت های بعدی به شکلی جسورانه گذاشته باشد. این فرض البته با توجه به ظرفیت های تلویزیون برای نزدیک شدن به برخی مفاهیم، چندان نمی تواند درست از آب دربیاید. قوت کار سریال بیداری تا این جای کار در تعریف کردن قصه یی سرراست با بازی هایی قابل باور، اما ساده است. شخصیت اصلی قصه که دختری روستایی است، در قسمت های نخست چندان بر بازی خود مسلط نیست.
بازیگر این نقش، چهره جدیدی است که بیداری آن را برای اولین بار معرفی می کند. گرچه هنوز برخی از بازیگران اصلی بیداری سر و کله شان پیدا نشده، اما می توان گفت که هنر اصلی عظیم پور در بیداری بازی خوبی است که از بازیگران جوانش گرفته و پیش بینی می شود هومن برق نورد و امیررضا دلاوری در بیداری به موقعیت جدیدی با این سریال دست یابند.عظیم پور در بیداری اگر بتواند قصه اش را به خوبی روایت کند، در میان سریال های در حال پخش موقعیت نسبی برای خود نزد مخاطب عام تلویزیونی پیدا خواهد کرد. این موفقیت را البته نمی توان در برخورد منتقدان و صاحب نظران برای بیداری پیش بینی کرد. بیداری در دو قسمتی که تاکنون شاهد پخشش بوده ایم، مجال زیادی برای اظهار نظر باقی نمی گذارد و باید منتظر پخش قسمت های بعدی بود.
● شهریار
قسمت نخست سریال پرحاشیه شهریار به کارگردانی کمال تبریزی جمعه از شبکه دو سیما پخش شد. این سریال که در سیمافیلم تولید شده و اصرار زیادی نیز در هنگام پخشش بر این نکته وجود داشت، قرار بود با کارگردانی محرم زینال زاده و فیلمنامه علیرضا نادری ساخته شود. زینال زاده و نادری چیزی حدود سه سال وقت خود را صرف تحقیق و نگارش فیلمنامه شهریار کردند، اما با تغییرات در مرکز سیمافیلم، تولید سریال بر عهده کمال تبریزی گذاشته شد و فیلمنامه آن را مهدی سجاده چی نوشت. این امر اعتراض مکتوب نادری را در روزنامه یی نیز به همراه داشت. شهریار در قسمت نخست خود آن طور که انتظار می رفت، توقع ها را برآورده نکرد. از سویی توقع مخاطبان فیلم های تبریزی در سینما و پس از سریال جسارت آمیز «دوران سرکشی» در سطح بالایی قرار دارد و از طرف دیگر موضوع ساخت یک سریال درباره شاعری معاصر و پرآوازه با زندگی پرفراز و نشیب اش، نگاه های جست وجوگر و پرتوقعی را به سمت سریال جدید تبریزی معطوف کرده است.
بخش نخست سریال شهریار نشان از دوپارگی در ساختار سریال دارد. پاره یی که به سینمای تبریزی و نگاه او نزدیک است، به عنوان نقطه قوت کار باید محسوب شود، اما پاره دیگر که تلاش دارد نوع نگاه مد نظر بر شهریار و مقطع تاریخی زندگی اش را روایت کند، در قسمت نخست، نشان از نوعی نگاه محافظه کار در ساختار و موضوع دارد. موفقیت یا عدم موفقیت تبریزی در سریال شهریار از چگونگی ارتباط این دو پاره نشأت می گیرد. اگر این دو پاره آن طور که انتظار می رود، به شکلی خلاقانه به هم نزدیک شود و از هم تاثیر بگیرد، شک نمی توان کرد که با سریال تاثیرگذار و ماندگار روبه رو خواهیم بود. تا این جای کار می توان انتخاب فرهاد قائمیان را در نقش پدر شهریار امر نه چندان دلچسبی دانست. قائمیان که در سریال به دنیا بگویید بایستد، بازی درخشانی از خود ارائه داد، در سریال شکرانه بازی نه چندان موفقی به دست داد. حال باید دید قائمیان در نقش نه چندان پررنگ خود در شهریار تا چه اندازه به موقعیت قبلی خود نزدیک شود. شهریار در تیتراژ از خلاقیتی مرتبط با سوژه اش برخوردار بود که درخور مقام شهریار بود. سریال شهریار با وجود مولفه های بسیارش از حساسیت هایی برخوردار است که برای پرداختن به آنها باید منتظر قسمت های بعدی بود.
● بی صدا فریاد کن
فخیم زاده در چند قسمت سریال بی صدا فریاد کن هنوز مخاطبش را به طور جدی درگیر نکرده است. انتقادهایی که تاکنون بر فخیم زاده وارد شده، نسبت به نوع به کارگیری پلیس و نمایش آن است. حضور پررنگ پلیس زن و چگونگی کارکرد آنها در روند قصه از مهم ترین مولفه هایی است که انتقادهایی را نسبت به کار جدید فخیم زاده وارد کرده است. فخیم زاده با سریال خواب و بیدار به موفقیتی دست یافته است که کار او را تا اندازه یی سخت می کند. البته این موفقیت از سوی دیگر برای فخیم زاده شانسی را به همراه داشته که مخاطب خود را از همان قسمت نخست به همراه داشته باشد.
● حلقه سبز
سریال حلقه سبز به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در پنج قسمت پخش اش با حاشیه های زیادی در مطبوعات روبه رو شده. یادداشت هایی که بر این سریال تاکنون منتشر شده، اغلب نگاه مخالفی نسبت به دومین ساخته تلویزیونی حاتمی کیا دارند. این یادداشت ها البته هنوز شکل جدی به خود نگرفته است و در حد حاشیه هایی بر کار هستند. شواهد نشان از آن می دهد که حلقه سبز در میان مخاطبان عام تلویزیونی طرفداران خودش را پیدا کرده است. نام حاتمی کیا به عنوان کارگردان از جمله مواردی است که مانع از نقد جدی این سریال شده و یادداشت های منتشر شده نیز هنوز در حد اما و اگر باقی مانده است. حلقه سبز هرچه باشد به نظر می رسد ساختاری مناسب یک تولید تلویزیونی ندارد و مشکل اصلی آن نیز در وهله نخست از همین جا ناشی می شود. باید دید مخاطب تا چه اندازه با این سبک و سیاق ارتباط برقرار می کند و تا چند قسمت دیگر به اعتبار نام کارگردانش آن را به طور جدی دنبال خواهد کرد. حلقه سبز در بازی خوب فرخ نژاد و موقعیت جدیدی که سیما تیرانداز به دست آورده است، تا این جای کار خوب عمل کرده است. حرف زدن درباره حلقه سبز را با توجه به حواشی زیادی که این روزها درباره حاتمی کیا منتشر می شود، باید به مجال دورتری واگذار کرد.
● سرزمین سبز
شبکه دو سیما چندی پیش اقدام به پخش مجدد سریال خانه سبز به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام کرد. پخش این سریال گرچه در صبح اتفاق افتاد، باز هم مخاطبان زیادی را برای شبکه دو سیما به همراه داشت. پخش خانه سبز به منظور آماده کردن مخاطب برای تماشای سریال سرزمین سبز انجام شد. سرزمین سبز سال ها پیش پس از موفقیت خانه سبز توسط مسعود رسام و بیژن بیرنگ تولید شد اما در توقیف باقی ماند تا اینکه پخش آن از هفته گذشته از شبکه دو سیما شروع شد. سرزمین سبز در همان قسمت نخست خود یادآور این نکته بود که دو کارگردان و تهیه کننده این سریال در سال های تولیدش به خوبی نبض مخاطب را می شناسند و راز موفقیتش در این نکته است؛ موفقیتی که برای بازیگران خانه سبز در آن سال ها به وجود آمد بعدها در آن اندازه برای تک تک شان تکرار نشد. حال باید دید با پخش سرزمین سبز تا چه اندازه هنوز مخاطب به سمت و سوی آن گرایش پیدا خواهد کرد.
● چهل سرباز
شبکه دو سیما مدت هاست یکشنبه شب ها سریالی از محمد نوری زاد به نام چهل سرباز پخش می کند که چندان مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت. چهل سرباز که از مجموعه یی از بازیگران باتجربه برخوردار است، در متن و کارگردانی فاقد جذابیت های مدنظر یک مجموعه تلویزیونی است. مهم ترین مشکل این سریال در بلاتکلیفی مخاطب با داستانی است که در مقاطع مختلف درهم تنیده شده. چهل سرباز بیش از هر چیز دیگر برای مخاطب علاقه مند به تاریخ و فرهنگ ایران دریغی را به همراه دارد که موضوعات نابی را دستمایه قرار داده، اما این موضوعات مدام تحریف شده و شکل غیرباورپذیری را در سریال به نمایش درآورده است. چهل سرباز با آنکه مدت ها از پخش اش می گذرد، چندان با واکنش روبه رو نبوده است و اغلب منتقدان و رسانه ها سعی کرده اند از کنار آن گذر کنند و کاری به کار آن نداشته باشند؛ سرنوشتی که اغلب برای سریال های فاقد جذابیت و ساختار قابل توجه اتفاق می افتد. با نگاهی به سریال های در حال پخش می توان گفت که بر خلاف تصور، حضور کارگردان های صاحب نام در تلویزیون هنوز نتوانسته یادآور موقعیتی طلایی باشد. در روزهای آینده نام های دیگری چون اصغر هاشمی، احمد مرادپور، کیانوش عیاری و بهرام بهرامیان به این مجموعه اضافه می شود. باید دید که در هفته های آینده مدیران تلویزیون همچنان مرعوب نام های امتحان پس داده در حوزه سینما خواهند بود یا اینکه ترجیح می دهند بار دیگر به سمت کارگردان هایی بروند که رسانه تلویزیون و مخاطب آنها را به خوبی می شناسند.
نوید برنگی
منبع : روزنامه اعتماد