سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
بنای یادبود سید جمالالدین اسدآبادی ، اسدآباد
سید جمالالدین اسدآبادی، متفكّر و مصلح اجتماعیِ شرق در سال 1254 هجری قمری در اسدآباد همدان به دنیا آمد و در پنجم شوال 1314 هجری قمری در استانبول تركیه مسموم و مقتول شد.
به یاد بود سید جمال در منزل مسكونی قدیمی او در محله اسدآباد كه در نزدیكی امامزاده احمد واقع شده است بنایی ساختهاند. آنچه در این بنا جلب توجه میكند، سنگ یادبود سید است كه در محوطه وسط بنا قرار دارد و بر لوحه فلزی آن به خط نستعلیق چنین نوشتهاند :
«سید جمالالدین اسدآبادی تولد در كوی سیدان اسدآباد 1254 هجری برابر با 1217 خورشیدی = 1838 میلادی. درگذشت در استانبول تركیه 1314 هجری برابر 1274 خورشیدی = 1895 میلادی. از جمله پیشقدمان حرّیت و آزادی ایران بود. مبارزات دلیرانهاش با عمال استبداد ثبت تاریخ و كوششهای پیگیرش در راه اتحاد و اتفاق ملل مسلمان مشهور آفاق است.
این سنگ یادبود از طرف انجمن آثار ملی ایران تهیه شده و در زادگاه آن شادروان نصب گردید تا خاطره خدمات گرانقدر آن بزرگمرد برای همیشه در زادگاهش طنین اندازد و در دیدگاه زائران و جهانگردان برقرار و پایدار باشد».
سید جمالالدّین همهعمر خویش را در مبارزه با استبدادِ سلاطین ایران، عثمانی، مصر و سیاست استعماریِ انگلستان گذراند. روزنامه عروهالوثقی را بر ضد سیاست انگلستان در پاریس منتشر كرد. در قاهره، استانبول، هند و افغانستان با نطقهای پُرشور خود مسلمانان را به كسب آزادی تشویق كرد. در لندن روزنامه ضیاءالخافقین را به زبانهای عربی و انگلیسی انتشار داد. او غیر از زبان فارسی و عربی با زبانهای تُركی، فرانسوی، انگلیسی و روسی نیز آشنایی داشت. سیّد جمالالدین اسدآبادی گذشته از مقالات و رسالات متعدد كتاب مشهوری به نام نیجرّیه در رّد فلسفه مادّی نوشته است.
در اینجا آخرین نامه سیّد جمالالدین را كه از زندان سلطان عبدالحمید عثمانی نوشته است میخوانیم :
من در موقعی این نامه را به دوست عزیز خود مینویسم كه در محبس محبوس و از ملاقات دوستان خود محرومم، نه انتظار نجات دارم و نه امیّد حیات، نه از گرفتاری متألم و نه از كشته شدن متوحّش، خوشم بر این حبس و خوشم بر این كُشته شدن. حبسم برای آزادی نوع، كُشته میشوم برای زندگیِ قوم، ولی افسوس میخورم از این كه كِشتههای خود را ندرویدم، به آرزویی كه داشتم كاملاً نائل نگردیدم، شمشیر شقاوت نگذاشت بیداری ملل مشرق را ببینم، دست جهالت فرصت نداد صدای آزادی را از حلقوم اُمم مشرق بشنوم، ای كاش من تمام تخم افكار خود را در مزرعه مستعد افكار ملّت كاشته بودم. چه خوش بود تخمهای بارور و مفیدِ خود را در زمینِ شورهزار سلطنت، فاسد نمینمودم، آنچه در آن مزرعه كاشتم به نمو رسید. هر چه در این زمین كویر غرس نمودم فاسد گردید، در این مدت هیچ یك از تكالیف خیرخواهانه من به گوش سلاطین مشرق فرو نرفت، همه را شهوت و جهالت مانع از قبول گشت، امیدواریها به ایرانم بود اجر زحماتم را به فرّاشِ غضب حواله كردند، با هزاران وعده و وعید به تركیه احضارم كردند، این نوع مغلول و مقهورم نمودند. غافل از این كه انعدام صاحب نیّت اسباب انعدام نیّت نمیشود، صفحه روزگار حرف حق را ضبط میكند.
باری من از دوست گرامی خود خواهشمندم این آخرین نامه را به نظر دوستان عزیز و هممسلكهای ایرانیِ من برسانید و زبانی به آنها بگویی شما كه میوه رسیده ایران هستید برای بیداریِ ایرانی دامن همت به كمر زدهاید از حبس و قتال نترسید، از جهالت ایرانی خسته نشوید، از حركات مذبوحانه سلاطین متوحّش نگردید، با نهایت سرعت بكوشید با كمال چالاكی كوشش كنید، طبیعت به شما یار است و خالق طبیعت مددكار، سیل تجدّد به سرعت به طرف مشرق جاری است. بنیاد حكومت مطلقه منعدم شدنی است، شماها تا میتوانید در خرابیِ اساس حكومتِ مطلقه بكوشید نه به قلع و قمع اشخاص، شما تا قوّه دارید در نسْخِ عاداتی كه میانه سعادت و ایرانی سدِ سدید گردیده كوشش نمایید نه در نیستیِ صاحبان عادات، هرگاه بخواهید به اشخاص مانع شوید وقت شما تلف میگردد، اگر بخواهید به صاحب عادت سعی كنید باز آن عادت دیگران را بر خود جلب میكند، سعی كنید موانعی را كه میانه الفت شما و سایر ملل واقع شده رفع نمایید گول عوامفریبان را نخورید.
جمالالدین حسینی
به یاد بود سید جمال در منزل مسكونی قدیمی او در محله اسدآباد كه در نزدیكی امامزاده احمد واقع شده است بنایی ساختهاند. آنچه در این بنا جلب توجه میكند، سنگ یادبود سید است كه در محوطه وسط بنا قرار دارد و بر لوحه فلزی آن به خط نستعلیق چنین نوشتهاند :
«سید جمالالدین اسدآبادی تولد در كوی سیدان اسدآباد 1254 هجری برابر با 1217 خورشیدی = 1838 میلادی. درگذشت در استانبول تركیه 1314 هجری برابر 1274 خورشیدی = 1895 میلادی. از جمله پیشقدمان حرّیت و آزادی ایران بود. مبارزات دلیرانهاش با عمال استبداد ثبت تاریخ و كوششهای پیگیرش در راه اتحاد و اتفاق ملل مسلمان مشهور آفاق است.
این سنگ یادبود از طرف انجمن آثار ملی ایران تهیه شده و در زادگاه آن شادروان نصب گردید تا خاطره خدمات گرانقدر آن بزرگمرد برای همیشه در زادگاهش طنین اندازد و در دیدگاه زائران و جهانگردان برقرار و پایدار باشد».
سید جمالالدّین همهعمر خویش را در مبارزه با استبدادِ سلاطین ایران، عثمانی، مصر و سیاست استعماریِ انگلستان گذراند. روزنامه عروهالوثقی را بر ضد سیاست انگلستان در پاریس منتشر كرد. در قاهره، استانبول، هند و افغانستان با نطقهای پُرشور خود مسلمانان را به كسب آزادی تشویق كرد. در لندن روزنامه ضیاءالخافقین را به زبانهای عربی و انگلیسی انتشار داد. او غیر از زبان فارسی و عربی با زبانهای تُركی، فرانسوی، انگلیسی و روسی نیز آشنایی داشت. سیّد جمالالدین اسدآبادی گذشته از مقالات و رسالات متعدد كتاب مشهوری به نام نیجرّیه در رّد فلسفه مادّی نوشته است.
در اینجا آخرین نامه سیّد جمالالدین را كه از زندان سلطان عبدالحمید عثمانی نوشته است میخوانیم :
من در موقعی این نامه را به دوست عزیز خود مینویسم كه در محبس محبوس و از ملاقات دوستان خود محرومم، نه انتظار نجات دارم و نه امیّد حیات، نه از گرفتاری متألم و نه از كشته شدن متوحّش، خوشم بر این حبس و خوشم بر این كُشته شدن. حبسم برای آزادی نوع، كُشته میشوم برای زندگیِ قوم، ولی افسوس میخورم از این كه كِشتههای خود را ندرویدم، به آرزویی كه داشتم كاملاً نائل نگردیدم، شمشیر شقاوت نگذاشت بیداری ملل مشرق را ببینم، دست جهالت فرصت نداد صدای آزادی را از حلقوم اُمم مشرق بشنوم، ای كاش من تمام تخم افكار خود را در مزرعه مستعد افكار ملّت كاشته بودم. چه خوش بود تخمهای بارور و مفیدِ خود را در زمینِ شورهزار سلطنت، فاسد نمینمودم، آنچه در آن مزرعه كاشتم به نمو رسید. هر چه در این زمین كویر غرس نمودم فاسد گردید، در این مدت هیچ یك از تكالیف خیرخواهانه من به گوش سلاطین مشرق فرو نرفت، همه را شهوت و جهالت مانع از قبول گشت، امیدواریها به ایرانم بود اجر زحماتم را به فرّاشِ غضب حواله كردند، با هزاران وعده و وعید به تركیه احضارم كردند، این نوع مغلول و مقهورم نمودند. غافل از این كه انعدام صاحب نیّت اسباب انعدام نیّت نمیشود، صفحه روزگار حرف حق را ضبط میكند.
باری من از دوست گرامی خود خواهشمندم این آخرین نامه را به نظر دوستان عزیز و هممسلكهای ایرانیِ من برسانید و زبانی به آنها بگویی شما كه میوه رسیده ایران هستید برای بیداریِ ایرانی دامن همت به كمر زدهاید از حبس و قتال نترسید، از جهالت ایرانی خسته نشوید، از حركات مذبوحانه سلاطین متوحّش نگردید، با نهایت سرعت بكوشید با كمال چالاكی كوشش كنید، طبیعت به شما یار است و خالق طبیعت مددكار، سیل تجدّد به سرعت به طرف مشرق جاری است. بنیاد حكومت مطلقه منعدم شدنی است، شماها تا میتوانید در خرابیِ اساس حكومتِ مطلقه بكوشید نه به قلع و قمع اشخاص، شما تا قوّه دارید در نسْخِ عاداتی كه میانه سعادت و ایرانی سدِ سدید گردیده كوشش نمایید نه در نیستیِ صاحبان عادات، هرگاه بخواهید به اشخاص مانع شوید وقت شما تلف میگردد، اگر بخواهید به صاحب عادت سعی كنید باز آن عادت دیگران را بر خود جلب میكند، سعی كنید موانعی را كه میانه الفت شما و سایر ملل واقع شده رفع نمایید گول عوامفریبان را نخورید.
جمالالدین حسینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست