شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

درباره هادی عالم زاده


درباره هادی عالم زاده
هادی عالم زاده، متولد ۱۳۱۶ اراك اخذ مدرك كارشناسی در رشته فرهنگ و تمدن اسلامی از دانشگاه تهران ۱۳۳۹. دریافت كارشناسی در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران ۱۳۴۲. اخذ كارشناسی ارشد در رشته فلسفه و علوم تربیتی از دانشسرای عالی تهران ۱۳۴۲. دریافت دكترای تخصصی در رشته فرهنگ و تمدن اسلامی از دانشگاه تهران ۱۳۵۵. دبیر، رئیس دبستان و دبیرستان و كارشناس ارشد آموزشی: وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۳-۱۳۳۵). استادیار و مدیرگروه آموزشی فرهنگ و تمدن اسلامی: دانشگاه فردوسی مشهد (۱۳۶۲-۱۳۵۳).سردبیر روزنامه خراسان در مشهد (۱۳۶۰-۱۳۵۸). استادیار، دانشیار، استاد و مدیرگروه آموزشی فرهنگ و تمدن اسلامی: دانشگاه تهران (۱۳۶۲- تا امروز). سردبیر مجله علمی پژوهشی مقاله ها و بررسی ها در دانشگاه تهران (۱۳۷۹-۱۳۷۴). مدیرگروه پژوهشی ادبیات در جهان اسلام و ویراستار محور اول دایرهٔ المعارف بزرگ اسلامی (۱۳۷۴-۱۳۶۴). مدیرگروه پژوهشی الهیات و معارف اسلامی در سازمان سمت (۱۳۷۸-۱۳۷۵). مدیرگروه پژوهشی فرهنگ و تمدن در دانشنامه جهان اسلام (بنیاد دایرهٔ المعارف اسلامی) (۱۳۸۲-۱۳۷۵). مدیرگروه تاریخ و رئیس دانشكده ادبیات و الهیات در دانشگاه الزهراء
(۱۳۸۱-۱۳۷۷). استاد و عضو شورای تخصصی گروه تاریخ در دانشگاه تربیت مدرس (۱۳۸۱-۱۳۷۵).
عضو هیأت تحریریه مجله بین المللی علوم انسانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (۱۳۸۱-۱۳۷۸).
عضو كمیته داوری جایزه كتاب سال (در رشته تاریخ) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (از آغاز تا امروز). عضو كمیته داوران انتخاب مجله های نمونه دانشگاه تهران (۱۳۷۸- تا امروز). عضو كمیته برنامه ریزی الهیات و معارف اسلامی در شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای انقلاب فرهنگی (۱۳۸۰-۱۳۶۸). رئیس پژوهشكده تاریخ علم (دانشگاه تهران) (۱۳۸۰- تا امروز). مدیر مسئول و سردبیر مجله تاریخ علم (۱۳۸۲- تا امروز). نگارش بیش از ۱۵ مقاله علمی پژوهشی و علمی ترویجی در مجلات علمی پژوهشی دانشگاه ها. نگارش بیش از ۳۰ مقاله علمی پژوهشی در دایرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، دانشنامه شبه قاره هند. ویرایش محتوایی و فنی و ادبی كتاب دین و دولت در عهد مغول از انتشارات مركز نشر دانشگاهی(در ۳ جلد). ویرایش محتوایی و فنی و ادبی شرح احوال و تحقیق در آثار عماد كرمانی و چند كتاب دیگر. راهنمایی و مشاوره بیش از ۲۰ رساله دكتری در دانشگاه تهران و تربیت مدرس. راهنمایی و مشاوره بیش از ۴۰ پایان نامه كارشناسی ارشد در دانشگاه تهران و تربیت مدرس و شهید بهشتی . برخی از آثار او عبارت اند از:تاج المصادر بیهقی (تصحیح، تحقیق و تحشیه)، دو جلد، پژوهشگاه علوم انسانی. اصناف در عصر عباسی (ترجمه از عربی)، یك جلد، مركز نشر دانشگاهی.تاریخ نگاری در اسلام (تألیف به فارسی)، یك جلد، سازمان كتب درسی.
«آیا نخستین تواریخ اسلامی صرفاً به وصف و نقل وقایع محرم سال ۶۱ پرداخته اند، یا گونه ای از رویكرد تحلیلی نیز در آن به چشم می خورد؟ وقتی سخن از نخستین تواریخ اسلامی به میان می آید، ذهن آشنایان به تاریخ «تاریخ نگاری اسلامی» و به تعبیر اروپاییان History of Muslim Historiography بیشتر متوجه كتاب هایی می شود كه غالباً نام تاریخ برخود دارند و كم و بیش بر پایه یك روش و نظم منطقی در ارائه گزارش های مربوط به رویدادهای سیاسی تدوین شده اند و در عین حال از جامعیتی نسبی در تنوع اخبار تاریخی برخوردارند تا آنجا كه در زمره تواریخی شمرده شده اند كه عنوان تاریخ عمومی دارند: همانند «تاریخ یعقوبی»، «الاخبار الطوال» ابوحنیفه دینوری و «تاریخ الرسل و الملوك» طبری كه هر سه از تألیفات سده سوم هجری و پس از آن «مروج الذهب» و التنبیه و الاشراف» مسعودی كه از آثار نیمه اول سده چهارم هستند.هر چند نمی توان( با توجه به مفهوم عام تاریخ) كتابهایی مانند «الطبقات الكبری» ابن سعد، «مغازی» واقدی، «المحبر»، «الامامه و السیاسه» ابن قتیبه و حتی كتاب های سیره را از زمره كتابهای تاریخی به حساب نیاورد.به هر حال، مراد از نخستین كتاب های تاریخی هر چه باشد، پاسخ این است كه تاریخ تحلیلی به مفهومی كه امروز ما از آن در می یابیم، قبل از سده چهارم هجری در تاریخ نگاری اسلامی جایی ندارد.تقریباً همه تواریخی كه از آنها نام بردیم- جز آثار مسعودی كه درباره آنها نظراتی وجود دارد- چیزی به مفهوم تحلیل تاریخی در آنها ملاحظه نمی شود.روش متبع و معمول در غالب این تواریخ، جز «تاریخ یعقوبی»، «الاخبار الطوال» و تألیفات مسعودی، همان است كه به روش روایی شهرت دارد و آن عبارت است از نقل بی كم و افزون روایت و خبر مسموع یا مكتوب، با ذكر كامل یا ناقص سلسله راویان آنها، تا ذكر شاهد اصلی واقعه یعنی منبع نخستین و گاه فقط ذكر نام منبع نخستین. هر چند در همین سده سوم، برخی از مورخان مانند یعقوبی، دینوری، بلاذری و بعدها دیگرانی چون مسعودی و ابن اثیر و ...به روشی تازه روی آوردند كه به روش تركیبی شهرت یافته است و آن ارائه گزارش یك رویداد تاریخی بر پایه مقایسه و تركیب چند روایت مختلف به نقل از چند زنجیره راویان است.در واقع، مورخ در این روش از طریق مقایسه گزارش ها و گزینش مستدل، به تألیف و تدوین و خلق گزارشی تازه و مركب از گزارش های موجود می پردازد.اعمال این روش در تاریخ نگاری اسلامی چنان با اهمیت شمرده شده كه آن را شاخصه تفكیك كتابهای «تاریخ» از كتابهای حاوی مواد تاریخی دانسته اند و به عبارت دیگر، تنها مؤلفان این نوع كتاب ها را شایسته نام و عنوان مورخ می دانند؛ زیرا تنها این مؤلفان اند كه با احاطه بر اخبار تاریخی و آگاهی از موضوع تحقیق و هدف خود راه رسیدن به واقعیت رویداد و بازآفرینی گذشته را هموار می سازند.با این همه، این مورخان با آن چه مراد و مقصود این پرسش است، یعنی «رویكرد تحلیلی» فاصله بسیار دارند و شاید در این كتابها جز در مواردی بسیار نادر، به چیزی كه بتوان نام تحلیل و تبیین تاریخی بدان داد، برنخوریم؛ هر چند برخی از محققان گفته اند كه مقایسه، گزینش، جمع آوری و تدوین تازه روایات و عرضه گزارشی پیوسته و منسجم درباره یك رویداد- كه معمولاً اعمال می شود- خود بخشی از آن چیزی است كه در تحلیل یك رویداد تاریخی ضروری است و در واقع مقدمه تاریخ تحلیلی است. توجه و رویكرد به تحلیل تاریخی در جهان اسلام، از سده چهارم هجری به بعد و در آثار مسعودی، ابوریحان بیرونی و به طور مشخص در كتاب «تجارب الامم» ابوعلی مسكویه رازی (۴۲۱- ۳۲۰) ظاهر می شود.مسكویه صریحاً از علل رویدادها و پدیده های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی چون ویرانی شهرها، فساد، شورش و آشوب ها سخن می گوید.ابوالفضل بیهقی (۴۷۰م) و ابوریحان بیرونی (۴۴۰م) نیز در آثار تاریخی خود نظیر «آثار الباقیه» و «ماللهند» به آن چه بدان تحلیل تاریخی می گوییم، پرداخته اند. اما نكته مهم و قابل ذكر این كه حتی ابوعلی مسكویه هم در ذكر حوادث كربلا هیچ تحلیلی بر آن چه از دیگران، با حذف و تلخیص نقل كرده، نیفزوده است.این نكته از مقایسه ای كه میان «تجارب الامم» (در اخبار مربوط به عاشورا) با «مقتل الحسین (ع)» ابومخنف توسط نگارنده به عمل آمد، آشكار شد.» ۱
این عبارات را استاد كهنه كارتاریخ اسلام هادی عالم زاده در مقاله ای با عنوان بررسی پیشینه تاریخ نگاری عاشورا نگاشته و دغدغه های اسنادی- استنادی اش را در ارتباط با تاریخ نگاری اسلامی مطرح كرده است. براستی كه او یكی از چهره های شاخص تاریخ نگاری اسلامی در دوره معاصر ماست. هادی عالم زاده متولد ۱۳۱۶ اراك است.پس از پایان تحصیلات متوسطه به دانشگاه تهران راه یافت تا در رشته فرهنگ و تمدن اسلامی ادامه تحصیل دهد.بعد از دریافت كارشناسی،عالم زاده كه در دوران تحصیل علاقه مند به ادبیات فارسی نیز شده بود،رشته ادبیات فارسی را نیز تا گرفتن درجه لیسانس از دانشگاه تهران ادامه داد و همزمان دوره فوق لیسانس در رشته فلسفه و علوم تربیتی را در دانشسرای عالی تهران به پایان برد. او با چند سال تأخیر، دكترای تخصصی اش را در رشته فرهنگ و تمدن اسلامی از دانشگاه تهران گرفت.در خلال این سالها و قبل از دریافت دكترا، وی دبیر، رئیس دبستان و دبیرستان و كارشناس ارشد آموزشی وزارت آموزش و پرورش بوده است.پس از گرفتن مدرك دكترا، عالم زاده به مشهد رفت تا با عنوان استادیار و مدیرگروه آموزشی فرهنگ و تمدن اسلامی دردانشگاه فردوسی مشهد به تدریس بپردازد.او بعد از انقلاب ،مدتی سردبیر روزنامه خراسان در مشهد شد و در اوایل دهه ۶۰ پس از بازگشت به تهران،ابتدا با عنوان استادیار سپس با عنوان های دانشیار و استاد تمام در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت .وی در طول این سالها مدیرگروه آموزشی فرهنگ و تمدن اسلامی نیز بوده است.
عالم زاده همچنین سردبیر مجله علمی پژوهشی مقالات و بررسیها در دانشگاه تهران را در یك دوره زمانی برعهده داشته است. او بیرون از محیط دانشگاه نیز همواره مورد توجه محافل علمی و تخصصی تاریخ نگاری قرار داشته است.عالم زاده به مدت ۱۰ سال مدیرگروه پژوهشی ادبیات در جهان اسلام و ویراستار محور اول دایرهٔ المعارف بزرگ اسلامی بود و پس از آن مدیر پژوهشی فرهنگ و تمدن دایره المعارف شد. وی همچنین مدیریت گروه پژوهشی الهیات و معارف اسلامی در سازمان سمت را مدتی بر عهده داشت. عالم زاده مدیرگروه تاریخ و رئیس دانشكده ادبیات و الهیأت در دانشگاه الزهرا نیز بوده و در دانشگاه تربیت مدرس با عنوان عضو شورای تخصصی گروه تاریخ درس داده است.
وی پنج سال پس از تأسیس پژوهشكده تاریخ علم دانشگاه تهران، در سال ۸۰ رئیس پژوهشكده تاریخ علم شد.هدف اصلی این پژوهشكده پژوهش و آموزش در زمینه تاریخ علوم در دوره اسلامی است.چهار گروه پژوهشی - آموزشی شامل تاریخ ریاضی، تاریخ نجوم، تاریخ پزشكی و داروسازی و تاریخ فیزیك و فناوری گروه های مصوب این مركز است.همچنین شورای پژوهشی ۹ نفره آن مركب از استادان ۳ دانشكده الهیات و معارف اسلامی، ادبیات و علوم انسانی و علوم برای سیاست گذاری و پیشبرد برنامه ها تعیین شده است، برگزاری همایش بین المللی تاریخ ریاضیات، بزرگداشت علامه عبدالعلی بیرجندی با همكاری دانشگاه بیرجند و چند مركز دیگر و برگزاری چند سخنرانی علمی در پژوهشكده از اهم فعالیت های پژوهشی این مركز در دوره عالم زاده است.انتشار مجله تاریخ علم نیز با مدیر مسئولی و سردبیری او از دیگر فعالیت های پژوهشكده تاریخ علم دانشگاه تهران به حساب می آید.عالم زاده بیش از ۱۵ مقاله علمی پژوهشی و علمی ترویجی در مجلات علمی پژوهشی دانشگاه ها نگاشته كه برخی از آنها در مجله تاریخ علم به چاپ رسیده است.«علم فراست در منابع اسلامی» عنوان یكی از این مقاله ها است كه دكتر هادی عالم زاده با همكاری مریم معینی نگاشته است . پی بردن به اخلاق و شخصیت آدمی از طریق مشاهده ظواهر جسمانی او، موضوع علم فراست یا دانش قیافه شناسی است كه گروهی از متقدّمان و متأخران درباره آن سخن گفته اند؛ از جمله بقراط در سده قبل از میلاد به این موضوع توجه كرده است.اما تا پیش از ارسطو، فراست علمی مستقل و شناخته شده نبود.در منابع اسلامی، از افلیمون یونانی به عنوان صاحب نظر در علم فراست نام برده اند.علم فراست از طریق ترجمه منابع یونانی، به ویژه كتاب های طبی، وارد جهان اسلام گردید و دانشمندانی چون رازی، ابن سینا، ابن رشد و جز اینان در این باب به بحث پرداختند و برخی از آنان نیز رساله ها و كتاب هایی مستقل در این موضوع تألیف كردند.«رساله فی الفراسه» فخر الدین رازی یكی از این آثار است كه لطف الله عزیز هروی (سده هفتم قمری) آن را به فارسی ترجمه كرده است.عالم زاده تألیف بیش از ۳۰ مدخل پژوهشی را در دایرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام و دانشنامه شبه قاره هند نیز برعهده داشته است. وی در كنار تدریس دائمی و مشغولیت های اجرایی و نیز نگارش مقالات پژوهشی،به تألیف و ترجمه چند اثر مهم در حوزه تاریخ اسلام نیز پرداخته است كه از آن جمله است: «تاج المصادر» بیهقی با تصحیح، تحقیق و تحشیه او كه در دو جلد توسط پژوهشگاه علوم انسانی منتشر شده و یا ترجمه «اصناف در عصر عباسی» .اما اثر بسیار مهم و ارزنده عالم زاده كه با همكاری سید صادق سجادی نگاشته شد،همانا كتاب «تاریخ نگاری در اسلام» است.
این كتاب در سال ۱۳۷۵ به همت سازمان مطالعه و تدوین كتاب درسی دانشگاهی (سمت) منتشر شده است. كتاب در ۱۶۰ صفحه با شش فصل و یك كتابشناسی تنظیم شده است.نویسندگان در پیش گفتار دلایل تألیف این كتاب را «وجود نكته های ناگفته بسیار در تاریخ نگاری اسلامی، جوان بودن این رشته، انجام نشدن هیچ تحقیق جدی و دقیق در این باره در زبان فارسی و دشواریهای پیش روی استادان و مدرسان و بویژه دانشجویان به خاطر فقدان متن درسی» بر شمرده اند.نویسندگان همچنین از «یك سال تحقیق و تتبع»، «استفاده از مهم ترین و معتبرترین منابع اصیل تاریخ اسلام و تحقیقات جدید محققان مسلمان و خاور شناسان»، «تطابق كتاب با سر فصلهای مصوب» و «زبان درخور مقصود» به عنوان مهم ترین ویژگی های كتاب «تاریخ نگاری در اسلام» به عنوان كتابی درسی یاد كرده اند.
در انتهای مقدمه موجز كتاب، به گستره موضوعی آن اشاره شده و «تحقیق در تعاریف، انگیزه ها، فواید، اهداف، منشأ تاریخ نگاری، روشها، مكاتب، شیوه های تدوین و تنظیم تاریخ و انواع تاریخ نگاری اسلامی» به عنوان موضوعات اصلی مورد بحث مطرح شده است . فصل اول به بیان كلیاتی در باب تاریخ و تاریخ نگاری اسلامی اختصاص دارد.در بخش اول این فصل، با اختصار و دقت، منابع اولیه تاریخی، معاجم لغوی و سپس كتاب های متأخرین اعم از شرق شناسان غیرمسلمان و محققان مسلمان مورد بررسی قرار گرفته و منشأ، معانی لغوی و اصطلاحی واژه و مفهوم «تاریخ» تشریح شده است.بخش دوم این فصل به تاریخ نگاری اسلامی پرداخته است. نویسندگان كتاب یاد شده معتقدند تاریخ نگاری اسلامی كه از قرن دوم هجری آغاز شد، ادامه سنت نقل اخبار و قابل مقایسه با مفهوم امروزی «تك نگاری تاریخی» است.آنان قرآن كریم ، حدیث، سنت های تاریخ نگاری مناطق فتح شده، تشكیل دولت اسلامی، كشمكش های سیاسی، دسته بندی های نژادی و مسائل مربوط به امامت و خلافت را از زمینه های پیدایش و رشد تاریخ نگاری اسلامی می دانند.در بخش بعد، هدف و فایده تاریخ نگاری با استناد به دیدگاه های مورخان برجسته ای چون طبری، ابن قتیبه، دینوری، مسكویه، خطیب بغدادی، ابن اثیر، مسعودی، ابن جوزی و سخاوی و اهداف هر یك را از نگارش تاریخ بر شمرده شده است. در بخش آخر فصل اول، جایگاه تاریخ در طبقه بندی علوم نزد مسلمانان مورد بحث قرار گرفته است.در این بخش، به دیدگاه های ابو عبدالله محمد خوارزمی، ابن حزم، فخر رازی، اخوان الصفا، قطب الدین شیرازی، ابن خلدون، آملی و طاش كوپری زاده استناد شده است. فصل دوم به منشأ تاریخ نگاری اسلامی اختصاص دارد.در این فصل، شش منشأ برای تاریخ نگاری اسلامی بر شمرده شده و هر یك از میراث های عربی، ایرانی، یونانی، یهودی، مسیحی و اسلامی (قرآن و سنت) تاریخ نگاری به ایجاز مورد بررسی قرار گرفته و منابع تاریخی این آثار به اجمال معرفی شده است. «روش ها و مكاتب تاریخ نگاری» عنوان فصل سوم است.در این فصل، سه روش روایی، تركیبی و تحلیلی تحت عنوان مكاتب تاریخ نگاری، مكاتب مدینه (شامل شش راوی اخباری)، عراق (شامل هشت راوی اخباری)، ایران، شام و اندلس مورد بحث نسبتاً تفصیلی قرار گرفته و كتابها و مورخان هر مكتب معرفی شده اند. فصل چهارم به بیان شیوه های تدوین و تنظیم در تاریخ نگاری اسلامی اختصاص یافته است.شیوه تنظیم مواد تاریخ به لحاظ موضوع، زمان و مكان و اشكالی مانند حدیثی - تاریخی، دودمانی، تنظیم بر حسب طبقات، رعایت تسلسل زمانی با شیوه سالشماری، تبارشناختی و فرهنگنامه ای در این فصل طرح و در هر شیوه نویسندگان و كتابهای آنان معرفی شده است. فصل پنجم گستره تاریخ نگاری در سرزمینهای اسلامی را به بحث گذارده و پنج حوزه مغرب و اندلس، مصر و شام، ایران، شبه قاره هند و عصر امپراتوری عثمانی در آن به تفكیك مورد اشاره قرار گرفته است. فصل ششم به بیان انواع تاریخ نگاری اسلامی اختصاص دارد و از شیوه ها و گونه های مختلف از جمله سیر و مغاری، مقاتل و فتن و حروب، خراج و فتوح، تواریخ عمومی، تواریخ دودمانی، تواریخ محلی، انساب، طبقات، وزارت و دیوانسالاری فرهنگنامه های تاریخ و فرق و مذاهب یاد كرده است و در هر گونه نمونه هایی از مهم ترین كتاب های تاریخی معرفی شده است. در پایان، منابع و كتابشناسی شامل كتابهای عربی، فارسی و لاتین به ترتیب الفبایی نام نویسندگان درج شده است. كتاب اگرچه نسبتاً كم حجم است، اما بسیار اطلاع رسان (Informative) تنطیم شده و در فصول متعدد، ابعاد مختلف تاریخ نگاری اسلامی را تشریح كرده است.این اثر برای دانشجویان دوره كارشناسی یك كتاب آموزشی و برای دیگران یك مرجع دستی
(Hand Book) به شمار می آید.۲ هادی عالم زاده از چهره های سختكوش تاریخ نگاری، به ویژه تاریخ نگاری اسلامی است.او همچنان كه منبع شفاهی مهمی برای دانشجویان و مخاطبان تاریخ اسلام است،الگوی مناسبی برای جوانان جویای دانش تاریخ نگاری، به خصوص در حوزه تاریخ اسلام به حساب می آید.برایش آرزوی سلامتی و طول عمر داریم.
پی نوشت ها:
۱- همشهری (دوشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۳)
۲- پایگاه دانشگاه امام صادق،حسام الدین آشنا.
منبع : روزنامه ایران