شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

علم در خدمت جنگ


علم در خدمت جنگ
بشریت به حق از علم و دانش چنین انتظار دارد که به حل و فصل مسائل و مشکلات اضطراری- مانند جنگ، فقر، گرسنگی، بیماری و بی عدالتی اجتماعی- کمک کند، اما شمار روزافزونی از دانشمندان و عالمان تمامی دانسته ها، مهارت و کارآیی و حتی اغلب روح خود را به مجموعه نظامی- صنعتی و رسانه ای فروخته، تا بدان حد از انسانیت خود فاصله می گیرند که تمامی تلاش و کوشش خود را در جهت پیشرفت و تکامل ابزار و وسایل نابودی کامل بشریت به کار می بندند. نابودی مردم کشورهای فقیر دستاورد و حتی هدف آنان است! که با پنهان نگاهداشتن اهداف نهایی طرح های پژوهشی خود، ملت ها را در ناآگاهی و بی اطلاعی کامل رها ساخته، به آنان دروغ می گویند و این باور را القا می کنند که در پی اهدافی صرفا انسانی و بشردوستانه هستند. آنچه در پی می آید، نوشتاری است از «رودلف هتزل»، گزارشگر «اوریزون ادبا» .
● سرویس خارجی کیهان
چندی پیش، خبری در صفحه «صنعت شیمی» یک روزنامه بزرگ آلمانی به چاپ رسید که در آن یکی از برندگان جایزه فیزیک نوبل، متولد سال ۱۹۴۷، به امتیازات فرضی «نانو تکنولوژی» اشاره و بر آن تأکید می ورزید. و خود او نیز یک چهارم قرن پیش بااختراع میکروسکوپی که اجازه مشاهده اتم ها و مولکول ها را می داد، در پیشبرد این فن آوری سهیم گردیده بود. پیشوند «نانو» به اجزایی اشاره دارد که ابعادشان کمتر از ۱۰۰ نانومتر (یک نانومتر= یک میلیاردیم متر) است. طبق گفته این دانشمند، نانو تکنولوژی این امکان را فراهم می آورد که بر روی اتم هایی مشخص کار شود.
این پروفسور فیزیک سپس به برشمردن محصولات صنعتی که به لطف نانو تکنولوژی پدید آمده و تولید شده اند- مانند بخاری ها، رنگ های «فوق العاده ثابت و پابرجا» ی خودروها که «حفظ و نگهداری شان نیز آسان» است و همچنین عناصری «کاملاً جدید با خواصی برتر ازفلزات»- می پردازد و تأکید می کند که، علاوه بر این، «نانو سیستم ها» ی بیولوژیک مورد مطالعه قرار گرفته اند «تا در پزشکی و تکنیک»، و نیز «تکنیک های جدید سوخت که تولید انرژی می کنند بی آن که حتی کمترین میزان گاز کربنیک را در اتمسفر منتشر سازند»، به کار برده شوند. بعلاوه، امید فراوانی در نانو پردازشگرها یا ریزپردازشگرها نهفته شده، «که تولیدشان ارزانتر از تراشه های کنونی تمام می شود»، ضمن آن که هوشمندتر نیز هستند. به تعریف این پروفسور فیزیکدان، نانو تکنولوژی به غیر از این برای علم پزشکی نیز بسیار سودمند خواهد بود. به عنوان مثال، در درمان انواع سرطان، «ریز اجزایی را وارد سلول های سرطانی می کنند، که سپس از طریق تحرکات ماگنتیک گرم شده، سلول ها را به شیوه هدفدار نابود می سازند.» و باز هم می خوانیم که، روزی خواهد رسید که به لطف نانو تکنولوژی می توان ویروس ها را مورد حمله قرار داده، بدین سان با پاندمی هایی که جهان را تهدید می کنند، مبارزه کرد. حال، با توجه به این که هنوز برخی چیزها در نانو تکنولوژی «درحال توسعه است، ترس هایی نیز می تواند- به عنوان مثال در ارتباط با تراشه های هوشمند- در دل مردم بیدار شود.» به همین خاطر نیز، باید که «ارتباطی باز با مردم برقرار گردد و اعتمادی بنیادین نسبت به علم در آنها پدید آید.» وی همچنین اطمینان می دهد که: «اگرچه ما پژوهشگران در زمینی ناشناخته به ماجراجویی می پردازیم، اما تا آنجا که مقدور است از خطرات نیز می کاهیم.»
و در پایان خبر، از آنها که مایلند درمورد نانو تکنولوژی بیشتر بدانند،دعوت شده است تا به طور مستقیم از طریق اینترنت با کارشناسان به گفت وگو بپردازند. آن که از نانو تکنولوژی هیچ نمی داند، با خواندن این مطلب طبعاً احساس می کند که روی سخن با اوست، و بیماران سرطانی نیز با مشاهده خبر احتمالاً به بهبود حال خود امیدوار می گردند، از جمله بدان خاطر که دانشمندان از نانو تکنولوژی به عنوان یک «انقلاب صنعتی جدید» یاد می کنند! حتی، به ذهن آنها نیز خطور نخواهد کرد که به این وعده های زیبا به دیدی بدبینانه بنگرند، چراکه اصل را براین می نهند که دانشمندان از اصول اخلاقی محکمی پیروی می کنند. بعلاوه، اعتماد آنها به دولت نیز برای کنترل دانشمندانی که بدان وابسته اند، بسیار است، چرا که تحقیقات و پژوهش های آنان از جیب مالیات دهندگان تأمین می گردد. اما، چنانچه این زحمت را به خود بدهیم که گزارش های تحقیقاتی مربوط به نانوتکنولوژی را- که براحتی در اینترنت قابل دسترسی است- بخوانیم، «وحشت زده» به این نتیجه خواهیم رسید که این تکنولوژی پیامدهای سنگینی بر سلامت بدن داشته، برای انسان فوق العاده خطرناک است. خبر فوق نمونه ای از اطلاعات زدایی رسانه ای صنعت شیمی است که یک برنده جایزه نوبل را به همکاری و همدستی گرفته است.
«هیلترود بریر»، نماینده پارلمان اروپا و کارشناس «حفاظت از محیط زیست و مصرف کنندگان، نبوغ ژنتیک و بیواتیک»، مقاله ای تحت عنوان «خطرات نانوتکنولوژی» در «فور دویچه اوند اینترناسیوناله پولیتیک» به چاپ رسانده است که در آن هشدار می دهد: «نانوتکنولوژی به شیوه ای موذیانه وارد زندگی ما شده است و مصرف کنندگان بدون کمترین دفاعی در برابر محصولات این تکنولوژی، همانند خوکچه های آزمایشگاهی مورد استفاده قرار گرفته اند. این محصولات به رغم خطرات فراوان نانوتکنولوژی وارد بازار شده است.» کمیسیون اروپا در گزارشی تحت عنوان «علوم نانو، نانو تکنولوژی، طرح اقدامی برای اروپای ۲۰۰۵- ۲۰۰۹»، اعتراف دارد که میزان سمی بودن و خطرات ذرات نانو برای سلامتی در مقایسه با ذرات درشت تر بسیار بیشتر و خطرناکتر است، با این حال و به رغم این مهم، بودجه تحقیقات از سال ۲۰۰۷ به دو برابر افزایش یافته است.
در ارتباط با پیامدها و عوارض غیرقابل محاسبه نانو تکنولوژی بر سلامت انسان، «بریر» می نویسد: «باتوجه به این که سطح ذرات نانو در مقایسه با ابعادشان بسیار وسیعتر است، میزان واکنش دهی شان نیز بسیار بیشتر است، اما همچنین بسیار خطرناکترند. ذرات نانو می توانند از طریق ریه ها و دستگاه گوارش وارد جریان خون شده، از آنجا به کلیه اعضا، از جمله مغز، وارد گردند. چراکه، براحتی از پرده مغزی که درحال عادی از نفوذ غالب مواد به مغز جلوگیری می کند، عبور می کنند. و چون ابعاد ریز آنها سبب می گردد که سیستم ایمنی بدن نتواند آنها را به عنوان اجسام بیگانه شناسایی کند، می توانند مسبب انواع التهاب و حساسیت گردند. این ذرات در آزمایشاتی برروی موش ها آسیب های ژنتیکی فراوان و مهمی به قلب و آئورت این حیوانات وارد آورده اند.»
به گفته «بریر»، به هیچوجه تعجبی ندارد که آمریکایی ها، این برپاکنندگان جنگ، نیمی از بودجه اختصاص یافته به تحقیقات در زمینه نانوتکنولوژی را صرف مسائل نظامی می کنند. هدف، در اصل بهینه سازی البسه سربازان، تولید سلاح های جدید و پیشرفته و حتی «بهینه سازی» توانایی هایی چون هوش، حافظه و یا نیروی جسمانی است. سلاح های هسته ای نسل چهارم باید قابلیت کشتن به شیوه ای کامل و عالی را داشته باشند. اساسا مجموعه نظامی- صنعتی است که به نانوتکنولوژی مراجعه می کند، و به اصطلاح «امتیازات» ذکر شده در خبر فوق نیز چیزی نیست جز «محصولات جزء» حاصل ساخت سلاح های جنگی! گزارشی مورخ سال ۲۰۰۴ که پیرامون «مداخلات نانوتکنولوژی ها در امنیت» برای مجمع پارلمانی «ناتو» تهیه شده است، امتیازات نظامی نانوتکنولوژی را با جزئیات کامل معرفی می کند. براساس این گزارش، «نانوتکنولوژی» فن آوری نظامی را به شکلی قابل توجه بهبود خواهد بخشید: در سال ۲۰۰۲، «موسسه تکنولوژی ماساچوست» (MIT) موسسه ای تحت عنوان «موسسه سرباز نانوتکنولوژی» (ISN) تأسیس کرد که ارتش آمریکا ۵۰ میلیون دلار برای آن هزینه کرده بود. هدف این مرکز پژوهشی تهیه یک لباس جنگی چندکاره به کمک نانوتکنولوژی است که میزان حفاظت در برابر سلاح های میکروبی و شیمیایی را بهبود می بخشد. برخی بینش های آینده نگر حتی این امکان را می بینند که به لطف نانوتکنولوژی ها روبات های جنگی مستقل و خودمختار تولید کنند و از هوش مصنوعی استفاده نظامی به عمل آورند. «آندره گسپونه»، فیزیکدان سوئیسی و رئیس «موسسه تحقیقات علمی مستقل» در «ژنو»، حتی تا بدانجا پیش می رود که معتقد است: «درواقع، نانوتکنولوژی می تواند به لطف عناصری که در برابر گرما و ارتعاشات مقاومند، به مینیاتوری کردن بمب های هسته ای و ایمن تر ساختن آنها کمک کند.» در این صورت، بمبی خواهیم داشت که می توان آن را «بمب تمیز» نامید! با یک قدرت انفجاری ضعیف و سوخت هسته ای- حرارتی که با هدف نفوذ در زمین ساخته می شود.
براساس گزارشی از تلویزیون «رای نیوز ۲۴» ایتالیا، «سلاح های هسته ای نسل چهارم آلودگی رادیواکتیو محدودی به بار می آورند، اما ویژگی های آنها هنوز از سوی نظامیان فاش نشده است.» فیزیکدان هسته ای سوئیسی در این ارتباط معتقد است که: در این جا «با روندهای هسته ای نوینی روبرو هستیم.» بدین ترتیب که، می توان ۳۰ تا ۴۰ تن زرهپوش سنگین فولادین را ذوب کرد بدون آن که بر اجساد سربازان کشته شده اثری از سوختگی مشاهده شود. طبق گزارشات حاصل از مناطق جنگی سراسر جهان، به نظر می رسد که چنین سلاح هایی از سال های دهه ۱۹۹۰ مورد استفاده قرار گرفته اند. و به این ها می گویند بمب های «تمیز»؟!
گزارشگر «نا» در بند ۲۰ گزارش خود چنین می نویسد: «امکانات نوآوری نانوتکنولوژی ها در سلاح های شیمیایی و میکروبی به شکل خاصی نگران کننده است، زیرا که اجازه می دهد حاملان میکروب ها و یا عناصر سمی به طرزی ملموس بهینه سازی شوند. قابلیت و توانایی ذرات نانو برای نفوذ به ارگانیسم انسانی و سلول های آن این تأثیر را دارد که جنگ شیمیایی یا میکروبی، اداره آن و هدف گیری مستقیم گروه ها و یا افراد خاص را بسیار ساده و آسان می سازد.»
«ولفگانگ اگرت» آلمانی در کتاب خود پیرامون ایدز و سارس و دیگر سلاح های کشتار جمعی که دانشمندان بانی آنها هستند، این پدیده را به خوبی توصیف می کند: «اینجا، دانشمندانی که از سرمایه گذاری های کلان بهره می برند، تحقیقات خود را بر نابودی بشریت به لطف سلاح میکروبی، متمرکز ساخته اند.»
روسیه نیز هیچ تمایلی ندارد در زمینه فن آوری نانو از باقی کشورها عقب بماند. و آن گونه که مطبوعات روس می نویسند، هم اکنون این موضوع مطرح است که درچهارچوب تلاش های فراوان برای سرمایه گذاری، ۲۰۰ میلیارد روبل به تحقیقات نانوتکنولوژی اختصاص داده شده است تا به لطف ابزار نوین و دستگاه های نانو، سلاح های نابودگر جدید ساخته شود. بدین ترتیب، در بطن «شورای نانو تکنولوژی» که اخیرا ایجاد شده است، در کنار سیاستمداران رده نخست، نمایندگان برجسته ای را نیز مشاهده می کنیم که به دنیای علم و صنعت تعلق دارند. حال با توجه به این مسابقه جدید تسلیحاتی این که بانکداران، بخش نانو تکنولوژی را با صفت های تفضیلی و عالی توصیف کرده، به سودهای کلان ۷۰۰ میلیارد دلاری در سال ۲۰۰۸ اشاره داشته باشند، شگفتی را برنمی انگیزد. و بدین دلیل که کشور آلمان در زمینه فن آوری نانو به موفقیت های بسیاری دست یافته است، دانش این کشور احتمالا برای صنعت تسلیحاتی آمریکا که از راندمان بالایی برخوردار است، بسیار جالب توجه خواهد بود.
● سلاح های اورانیومی رادیواکتیو
فن آوری نانو نمونه ای است از آنچه «آلبرت اینشتین» فیزیکدان درباره اش نوشته است: «دانشمند تا بدانجا در ذلالت پیش می رود که، مطیعانه، در پیشرفت ابزار و وسایلی که نابودی کامل بشریت را ممکن و مجاز می سازند، سهیم می گردد.»
نمونه دیگر، ساخت و تولید سلاح های اورانیومی رادیواکتیو است که دومین سلاح کشتار جمعی پس از «سیکلون ب» آلمانی ها به شمار می رود. انگلیسی ها و آمریکایی ها با استفاده از سلاح های اورانیومی در نقض حقوق بین المللی، علیه مردم غیرنظامی یوگسلاوی و عراق در سال های دهه ۱۹۹۰، عراق و افغانستان و نیز - در کنار اسرائیل- علیه لبنان در نخستین سال های قرن جاری، به یک نسل کشی و کشتار فراگیر «چند مرحله ای» اقدام کرده اند. اورانیوم ضعیف شده که از «پس مانده» های مراکز هسته ای به دست می آید، برای ساخت مهماتی با قابلیت نفوذ بسیار به منظور حمله به انواع زرهپوش ها و یا دیوارهای بتونی تأسیسات هسته ای زیرزمینی که چندین متر ضخامت دارند، به کارگرفته می شود. به هنگام اصابت این مهمات به هدف، غباری از ذرات ریز (نانو) اورانیوم به دنبال حرارتی وحشتناک در فضا پخش گردیده، انسان ها، حیوانات و گیاهان را مسموم و قربانی پرتوهای رادیواکتیو می سازد. این درحالی است که نیمه عمر ذرات آلومینیوم ۴.۵ میلیارد سال است!
«آلبرشت شوت» معتقد است که اورانیوم ضعیف شده «نمونه ای است از مداخله در کار خلقت و هستی را تهدید می کند»، و این که: «این سلاح نه تنها کشورها، بلکه کل سیاره زمین را هدف گرفته است!» استفاده از این سلاح نقض بارز «کنوانسیون پیشگیری و سرکوب جنایت نسل کشی» مورخ ۱۹۴۸ حاصل از «دادگاه نورمبرگ» به شمار می رود.
● «ایدز» و «سارس»، دیگر سلاح های کشتار جمعی «دسته گل» دانشمندان
براساس تحقیقات «ولفگانگ اگرت»، چنین به نظر می رسد که بیماری های «ایدز» و «سارس» سلاح هایی میکروبی هستند که در آزمایشگاه های فوق امنیتی آمریکایی ها «اختراع» شده اند، تا انسان ها را نابود سازند. آنچه وی در کتاب خود پیرامون ظهور ایدز بیان داشته، باور نکردنی است. «اگرت» می نویسد: درسال ۱۹۶۹، وزارت دفاع آمریکا خواستار ۱۰ میلیون دلار بودجه اضافی شد تا آن را به تحقیقات پیرامون ویروسی جدید اختصاص دهد که قادر است سیستم ایمنی بدن را نابود سازد و هیچ درمانی نیز علیه آن وجود ندارد. معاون بخش تحقیقات پنتاگون معتقد بود، برخورداری از این ویروس برتری نظامی مطلق را از آن آمریکا می سازد!» بدین منظور، بودجه لازم در اختیار پنتاگون قرار گرفت و تواناترین دانشمندان و علما- و در شمار آنها «رابرت گالو»، کاشف «ویروس ایدز» (HIV)- مشغول به کار دراین زمینه شدند. ده سال بعد، نخستین موارد «ایدز» در آمریکا مشاهده گردید.
بدین سان، «ایدز»، یک سلاح میکروبی کشتارجمعی و دستاورد نبوغ ژنتیک نظامی است که، به عنوان مثال، برای کاهش جمعیت قاره آفریقا قابل استفاده شده است تا «بازیکنان جهانی» متحد دستگاه نظامی بتوانند آن را بهتر و راحت تر مورد بهره برداری قرار دهند. «اگرت» همچنین می نویسد: «نیم قرن پیش، شکاف اتم نخستین تهدید نابودی جهانی را پدید آورد. امروز، دانشمندان ژن ها را دستکاری می کنند و بیماری های نوینی پدید می آورند که توانایی و قابلیت تخریبی شان به همان اندازه نگران کننده است. در آن زمان، «هنری کیسینجر» که ۳۰ سال پیش وزیر خارجه و رئیس شورای امنیت ملی آمریکا بود و «یادداشت ۲۰۰ امنیت استراتـژیک ملی (NSSM۲۰۰) را به رشته تحریر درآورد، می گفت: «جمعیت زدایی باید نخستین اولویت سیاست آمریکا درقبال جهان سوم باشد»... زیرا که، اقتصاد آمریکا به «مقدار بیشتری از مواد اولیه موجود در کشورهای ماوراءبحار و پیش از همه، کشورهای کمتر توسعه یافته، نیازمنداست.»
آنگونه که سازمان ملل ارزیابی می کند، چنانچه هیچ اقدام قاطعانه ای اتخاذ نگردد ظرف ۲۰ سال آینده «ایدز» درغالب کشورهایی که با آن دست به گریبانند، ۶۸ میلیون کشته برجای خواهد گذارد، و آسیب پذیرترین قشرها نیز جوانان خواهندبود که از آگاهی اندکی دراین زمینه برخوردارند و یا این که به هیچ وجه آگاه نیستند. گزارشگر یک رادیوی آفریقایی دراین ارتباط می گوید، برای دفن کشته شدگان بیشمار «ایدز» دیگر جایی در گورستان ها باقی نمانده است!
دومین سلاح میکروبی دستاورد دانشمندان - که «اگرت» در کتاب خود بدان اشاره دارد- ویروس «سارس» است. به گفته او، آنگونه که از ظواهر امر برمی آید این ویروس به طور مصنوعی و به عنوان «وسیله جنگی سطح پایین» به وجود آمده، درآسیا «به جریان انداخته شده» و رشد اقتصادی شگفت انگیز چین را سد کرده است.
● علم در خدمت جنگ
تدارک جنگ ازسوی مجموعه نظامی- صنعتی و رسانه ای بدون همکاری و کمک بسیاری از دانشمندان متخصص در زمینه های گوناگون امکان پذیر نیست و چنین به نظر می رسد که این مجموعه می تواند بر روی همکاری بیش و کم مشتاقانه آنها حساب کند. اما، این روابط نزدیک به «امروز» بازنمی گردد.
در ۲۹ اوت ۱۹۱۵، یک سال پس از آغاز نخستین جنگ جهانی، «برلینر ایلوز تریرته سایتونگ» درمقاله ای تحت عنوان «علم و جنگ» می نویسد: «ظاهرا جنگ بیرحمانه مشوق چیز دیگری است تا جست وجوی راه حل مسالمت آمیز. دراین جنگ، تلاش علم به پیروزی هایی دست یافته است. پژوهشگران و دانشمندان آلمانی خستگی ناپذیر سلاح هایی شگفت انگیز برای ارتش های پیروزمند ما اختراع می کنند.»
تحقیقات پیرامون گازهای جنگی و ساخت آنها به منظور استفاده در جنگ جهانی اول، گازهای جنگی مرتبط با «سیلکون ب» که در جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرارگرفت، برنامه «منهتن» در ارتباط با بمب «هیروشیما»، تولید بمب هیدروژنی درسال های دهه ۱۹۵۰، استفاده ازسم گیاهی «عنصر نارنجی» - ماده ای سمی که سبب ناهنجاری های نطفه می گردد- درطول جنگ ویتنام درسال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۹، و نیز تحقیقات پیرامون سلاح های میکروبی که در سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ و نیز تحقیقات پیرامون سلاح های میکروبی که درسال های دهه ۱۹۲۰ در اتحاد شوروی، انگلیس، کانادا و آمریکا انجام پذیرفت، فصل هایی بسیار تاریک از پژوهش علمی قرن گذشته را رقم زده اند.
چه کارهای دیگری انسان ها قادر به انجام آن هستند؟ پژوهش های آفریقای جنوبی درارتباط با ماده ای مخدر که قادر است در راستای کاهش جمعیت سیاهپوستان «به روش انسانی و بشردوستانه» آنها را عقیم سازد («بمب نژادی») و یا مواردی دیگر، «زاییده» اسرائیل، در ارتباط به «بمبی قومی» که علیه اعراب مورد استفاده قرارمی گیرد، دستاوردهای دهشتناک مغزهای سیاستمداران و دانشمندان فاقد وجدان اخلاقی هستند. و چه چیزی در قرن بیست و یکم انتظارما را می کشد؟
درسال ۱۹۹۸، دانشمندان مؤسسه ای که نام اختصاری آن «فونانس» (FONAS) است، در یک «یادداشت تحقیقات» توجه را به «انقلابی در زمینه نظامی» که امروز در آزمایشگاه ها درحال تدارک است، معطوف می سازند:«به حساب آوردن فضا، الکترونیکی و اتوماتیک کردن میدان جنگ، ایجاد انواع جدید سلاح و افزایش دقت و قدرت نفوذ سلاح ها بار دیگر دینامیک مسابقه تسلیحاتی را تقویت می کند... در آمریکا، از انقلابی در زمینه نظامی سخن به میان است، که هم اکنون به لحاظ علمی در دست تدارک است.» این «انقلاب نظامی»، بمب هسته ای نسل چهارم است که «به لطف» تکنولوژی پدید آمده و یکی از تولیدات مهیب و دهشتناک این انقلاب فاسد به شمار می رود.
و برای این که شهروندان حرکتی در راستای مخالفت با آنان انجام ندهند، درباره اهداف واقعی این پژوهش ها به آنها دروغ می گویند: به عنوان مثال، به بهبود بهداشت عمومی اشاره دارند! یا موضوع امنیت در زمینه انرژی را به میان می کشند... و مبارزه با گرسنگی، مبارزه با تروریسم بین المللی، و یا حفظ صلح درجهان از دیگر دروغ های آنان است ... و این درحالی است که، نادر کشفیات قابل اجرا و استفاده در زمینه غیرنظامی صرفاً «محصولات جزء» حاصل از تولید سلاح های جنگی هستند که بازاری شکوفا در سراسرجهان دارند.
و اما، علوم طبیعی تنها علومی نیستند که به خدمت مجموعه نظامی - صنعتی و رسانه ای درآمده اند. نمایندگان علوم انسانی نیز در زمان جنگ و در طول سال های تدارک آن در بسیج روانی مردم سهیم گردیده اند، مبحثی که در مقاله ای دیگر بدان خواهیم پرداخت.
▪ علم و اخلاق
«چنگیز آیتماتف» دانشمند در نطقی که درسال ۲۰۰۰ در «زوریخ» سوئیس ایراد شد، می گفت:«بشریت به لطف دانشی گسترده و بهره برداری هدف دار از بسیاری قوانین عینیت گرای دنیای مادی، به سطح بالایی از رشد وتوسعه تکنیک و تکنولوژیک دست یافته، اما درجست وجوی اجرای دستاوردهای اخیر پیشرفت علمی و تکنیکی طیف معنوی و اخلاقی خویش را از دست داده و توجه خود را از این عرصه- که وجود دارد وطبق قوانینی دقیق رشد و عمل می کند- برگرفته است. یک قانون اساسی و بنیادین عالم وجود نقض شده است که می خواهد سطح رشد و توسعه هوش و اخلاق بشر پیوسته کمی فراتر از سطح پیشرفت علمی و تکنیکی باشد.
صرفاً دراین صورت است که انسان به وظیفه خود برای استفاده از دستاوردهای علمی چشمگیر و تکنیک درجهت رفاه حال عموم و پیشگیری از گرسنگی، فقر و بیماری ها درسراسر جهان، آگاه می گردد.»
● لابی گری شرکت های چند ملیتی انرژی هسته ای
تا چندی پیش، کاربری که درصدد جست وجوی عباراتی چون «مراکز هسته ای»، «نیروگاه های اتمی» یا «نیروگاه هسته ای بیبلیس»، «مرکز اتمی لایبشتات» و یا عباراتی مشابه از طریق موتور جست و جوی «گوگل» در اینترنت برمی آمد، ابتدا با صفحات انتقادآمیز «بوند- فرایبورگ» مواجه می شد. برخی از این صفحات روزانه و در مدت زمانی کوتاه حتی تا ۱۰هزار بار نیز از سوی کاربران گشوده می شدند، چیزی که البته به هیچوجه به مذاق لابی های انرژی هسته ای خوش نمی آمد. اما، از هنگامی که در سوئیس درخواستی مبنی بر گشایش یک نیروگاه هسته ای جدید تسلیم مقامات این کشور شده است، دیگر اثری از صفحات انتقادآمیز «بوند» نیز در «گوگل» یافت نمی شود.
درواقع، لابی های صنعت اتمی- که بسیار خوب نیز سازماندهی شده اند- از خیلی پیش فعالانه تلاش های متعددی را درجهت نفوذ به سایت های گوناگون به انجام رسانده و متأسفانه نیز در بسیاری از صفحات آلمانی و سوئیسی سایت اطلاعاتی و دایره المعارف «ویکیپدیا» به «موفقیت» دست یافته اند. تا بدانجا که، اغلب هیچگونه اطلاعاتی درمورد ضایعات رادیواکتیو ناشی از کارکرد طبیعی نیروگاه ها و مراکز هسته ای، و یا خطر ابتلا به سرطان و وقوع حوادث گوناگون در این صفحات یافت نمی شود.
منتقدان و مخالفان این سیاست می گویند هرگز سعی نکرده اند سایت «ویکیپدیا» را تحت نفوذ خود قرار دهند، با این حال در هر یک از صفحات این سایت که به مراکز و نیروگاه های هسته ای مربوط می شود، پیوندی قرار داده اند که به سایت آنها رهنمون می گردد. و بدین گونه می کوشند تا نوعی تعادل را برقرار سازند.
اما، ماه هاست که این پیوندها غالباً حذف گردیده، تنها پیوندهایی باقی مانده است که به سایت های بهره برداری از مراکز و نیروگاه های هسته ای منتهی می گردد. از دیگرسو، درموتور جستجوگر «گوگل» نیز دیگر اثری از صفحات راهنما درمورد انرژی اتمی یافت نمی شود، چیزی که درارتباط با آزادی دسترسی به اطلاعات خود یک فاجعه است!
برای یک دایره المعارف «آزاد» این واقعاً شرم آور است که پیوندهایی را که به صفحات چندملیتی های انرژی اتمی راه می یابند بدون انتقاد رها ساخته، درعوض پیوندهای منتهی به صفحات انتقادآمیز سازمان های غیردولتی را حذف کند. این تهاجم بدون شک بیانگر این حقیقت است که اطلاعات مخالفان به هیچوجه به مذاق لابی های صنعت اتمی خوش نمی آید، اگرچه استدلال های ارائه شده درارتباط با دلایل تشعشعات رادیواکتیو کاملاً متفاوت از آنچه آنها می پندارند، باشد.
اکنون برای منحرف ساختن اذهان عمومی از واقعیت، از «دودکش خروج هوا» سخن می گویند، که منظور همان دودکشی است که هر نیروگاه و مرکز هسته ای بهنگام کارکرد به اصطلاح عادی و طبیعی خود ازطریق آن رادیواکتیویته سرطان زا را در محیط زیست اطراف خود منتشر می سازد. هرچه باشد، در عصر «پارک های بازیافت ضایعات»، عبارت «دودکش خروج هوا» گوش نوازتر به نظر می رسد!
سازمان منطقه ای «بوند فرایبورگ»- که سازمانی است زیست محیطی و مدافع طبیعت- معتقد است که جنبش اکولوژیست نباید سایت دایره المعارف «ویکیپدیا» را به حال خود رها ساخته، به شاخه های تبلیغاتی گروه های انرژی اتمی واگذار کند. آنچه ماه هاست شاهد آن هستیم، جنگی است پیرامون اینترنت و «ویکیپدیا»، منازعه ای مدرن درارتباط با مسئله دسترسی به اطلاعات. نشانه هایی وجود دارد که ثابت می کند کاربرانی ناشناس در فهرست های تبلیغاتی سایت های انتقادآمیز ثبت نام می کنند تا اعلام کنند که اطلاعات این سایت ها کذب و دروغ است.
شدت اینگونه منازعات در آینده بازهم بیشتر خواهد شد. همگان بخوبی می دانند که دستکاری اطلاعاتی «ویکیپدیا» یکی از محورهای عمده گفت وگوهای کنگره لابی ها در زمینه انرژی هسته ای را تشکیل داده است. امید است که جنبش اکولوژیست بدون تلاش و مبارزه اجازه ندهد که «دایره المعارف آزاد» ویکیپدیا دردست و تحت نفوذ و کنترل صنعت اتمی باقی بماند.
منابع: سایت های موندیا لیزاسیون، اوریزون ادبا
بوند- فرایبورگ
ترجمه و تنظیم: مژگان نژند
منبع : روزنامه کیهان