جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
<اغما>یی اینچنین...
به هر روی باید به عزیزانی دستمریزاد بگویم که بخشی از وقت روزهداران رمضان را پر کردند. در مقایسه میان رمضان سال ۸۵ و ۸۶ - با نگاهی معطوف به رسانه ملی و برنامههایی که برای مخاطبهای روزهدار تدارک دیده بودند - میتوان دلخوش بود که گامی به جلو برداشته ایم. نقد چنین حرکتی اما دشوارتر از آن است که اینک بتوانم این قلم را با آن درگیر کنم. در این فرصت ناگزیر فقط به یادآوری نکتهای بسنده میکنم، نکتهای مربوط به مجموعه نمایشی اغما که نمیدانم چرا در آن پا در کفش شیطان کردهاند؟ آن هم با ویژگیهایی خندهآور که میپندارم بیش از هر کسی ابلیس را به خنده میآورد.
آیا به راستی دستاندرکاران نگارش این فیلمنامه پنداشتهاند که گره گشودن از معمای <کانون شرور> به همین سادگی است؟ نیز به همین آسانی میتوان به جنگ شیطان رفت و نهتنها هیچ هزینهای نپرداخت؛ که کلی هم دستمزد و حقوق و اضافهکار و... گرفت؟ یا در نگاهی دیگر باید به خیال دیگری دل خوش کنیم و به این توجیه پناه ببریم که این دوستان با زرنگی کوشیدهاند تا ضعیفترین شیطانی را به تصویر بکشند که در این سرزمین دیواری کوتاهتر از دیوارش نیست و در هیچ حزب و باند و محفل و بنیاد و نهاد دولتی یا مردمی یا نیمهدولتی - نیمهمردمی جایگاه و پایگاهی ندارد. شیطانی که فقط در گوشه بیمارستانی با جراحی دست به یقه میشود و او را تا مرز جنون میکشاند! و البته نیمنگاهی هم به دخترکی شوربخت دارد که در مقایسه با حکایت دکتر پژوهان چندان رنگی ندارد! سرانجام هم سرشکسته گورش را گم میکند...
هیچ دینباوری نمیتواند شادکام نباشد و در اوج خرسندی به عزیزانی آفرین و دست مریزاد نگوید که هنرمندانه نخستین گامها را برداشتهاند تا مفاهیم و مضامین قرآنی را در برنامههایی نمایشی در نگاه مخاطبهایی میلیونی بنشانند. اگر در این عرصه پیروز شویم و شیاطین جن و انس راهمان را کژ نکنند، میتوانیم بر کاستیهای بسیاری چشم فروبندیم و بخشی از تنگناهای نفسگیر را هزینهای برای چنین پیکارهای فرهنگی - هنری بپنداریم. مشکل اما سادهاندیشیها و یکسونگریهایی است که اگر از آن سرسری بگذریم، باید نگران باشیم که به نام سادهسازی، ژرفترین مفاهیم قرآنی را به ابتذال بکشانیم؛ که در این زمینه باید خود و رسانه ملیمان را از گزند شیطان رجیم به خدای رحمان و رحیم بسپاریم. در این تنگنا به هیچ روی نمیتوانم شرح این مشکل را بر دوش این قلم بگذارم. نیز آنقدرها بیپروا و بیباک نیستم که بیپرده پرچم جنگ با شیطان را برافرازم؛ که نیک میدانم شیطان به این سادگیها و چنین بیخطر و بیضرر نیست که در برنامههایی چون <اغما> بازتابش دادهاند.
از این همه که بگذریم، با چنین تصویر خیالپردازانهای هرگز نمیتوان حکمت حضور ابلیس و نیروهای اهریمنی را دریافت. نه آیا که حجم آیات قرآنی راجع به این واقعیت، گویای حقیقتی است فراتر از نکتههایی حاشیهای در زندگی انسان؟ با نیمنگاهی به داستان مکرر آفرینش انسان - در جایجای قرآنکریم - به روشنی میبینیم که پس از خداشناسی و توحید، هیچیک از مضامین قرآنی را در حجم نمیتوان با این حقیقت مقایسه کرد. بر این باورم که با اندیشه در آنچه - با اشاره - گذشت، جای تردیدی نمیماند که برای آگاهی از جایگاه شیطان در بستر حرکت انسان، نیاز به کارهای جدیتری داریم.
نیز روشن است که در تنگناهایی از این دست، جز این کاری نمیتوان کرد که ضرورت چنین بررسیهایی را یادآور شد. با این همه، برای آشنا شدن مخاطب این قلم با نکتههای ناشناختهای از این دست، نکتهای کلیدی را بر کاغذ میآورم: هم در قرآن کریم و هم در متون معتبر حدیث، تفاوتی است پرسشانگیز میان دو کلیدواژه؛ از یک سو در آیات مربوط به داستان آفرینش انسان، بیشتر واژه <ابلیس> چشمگیر است،در نگاهی دیگر <شیطان> را چون کلیدواژهای میبینیم که همواره از آن چون تهدیدی جدی - در مسیر تعالی انسان - یاد شده است.
برای اینکه مخاطب این قلم را در پیچ و خمهای بحثهای کلامی خسته نکنیم، فقط از یکی از گفتارهای علوی یاد میکنیم که در آن راهی است برای گره گشودن از این معما؛ در نهجالبلاغه گفتاری است که از آن با عنوان <قاصعه> یاد شده است که در نگاه این قلمدار، متن شگرف و بیمانندی است که اگر رمزگشایی از آن را بتوانیم، نگاهها را راجع به <کانون شرور> دگرگون میکند. بر این باورم که اگر برای بازخوانی خطبه قاصعه - با نگاهی معطوف به دوستان ابلیس - با گروهی از صاحبنظران در میزگردی به گفتوگو بنشینیم، به سرنخهای سودمندی دست مییابیم که زمینهای خواهد بود برای بازخوانی بسیاری از آموزههای اصیلی که بر آن غبار اوهام نشسته است.
در این فرصت تنها به همین یک نکته اشاره میکنم که از نگاه امام امامان(ع)، ابلیس چون روح شرور در لایههای ناپیدای جهان، تهدیدی است برای اصل برابری پدیدههای هستی در برابر آفریدگار جهان، در سراپرده عزت و کبریا، که رازی است سر به مهر در تنظیم روابط و مناسبات سطوح هستی. همین که در فراز و فرود تاریخ، انساننماهایی به هویت ابلیسی - که همان خودبزرگپنداری است - دچار میشوند، نقشه ابلیس در آسیب زدن به انسان آغاز میگردد. به بیان دیگر، روحش در عینیت زورمداری نمایان میشود، که سرآغازی است برای استبداد، دیکتاتوری، خشونت و تعصب، که این همه را امام امامان(ع) شاخ و برگهای استکبار دیدهاند و به بیان آوردهاند.این رشته سری دراز دارد و در خانه اگر کس است یک حرف بس است!
عبدالمجید معادیخواه
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه ایران روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
سلامت یسنا آتش سوزی قوه قضاییه تهران بارش باران پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش فضای مجازی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو
نمایشگاه کتاب سریال کتاب مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه چین اوکراین ترکیه انگلیس نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تماس تصویری گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
خواب بیمه فشار خون کبد چرب کاهش وزن دیابت