جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا

دورنمای سیاست ۸۷


دورنمای سیاست ۸۷
سال ۱۳۸۷ از حیث تحولات مربوط به سیاست داخلی و خارجی سالی پیچیده و پر حادثه خواهد بود. اگرچه تحولات امسال لزوما ادامه منطقی اتفاقاتی است که در سال گذشته رخ داده و اساسا دلیلی برای تصور یک گسست یا «چاله زمانی» وجود ندارد، می توان اینگونه فرض کرد که امسال بر فضای سیاسی ایران حال و هوایی متفاوت حاکم خواهد بود. انبوهی از موضوعات به جا مانده از سال گذشته وجود دارد که به طور طبیعی امسال هم با آنها رویارو خواهیم بود. این موضوعات روی طیفی متنوع توزیع شده اند و گستره ای وسیع از مسائل از سیاست و فرهنگ گرفته تا اقتصاد و امنیت ملی را در برمی گیرد. با این حال بدون تردید این مسائل کهنه جامه های نو به تن خواهند کرد و صورت مسئله ها دوباره و چندباره بازنویسی خواهد شد تا با شرایط جدید وفق پیدا کند، اگرچه در عین حال که مسائل جدید به وجود می آیند و مسائل قبلی بازتعریف می شوند بسیار بعید است بازیگران عمده جدیدی ظهور کنند و بازیگران صحنه سیاست در ایران به احتمال بسیار قوی همان ها خواهند بود که در سال ۸۶ بازی سیاست را به پیش بردند. احتمال تغییر وزن و جابجا شدن رده بندی ها البته منتفی نیست اگرچه یک سال برای وقوع تحولات اساسی در این حوزه هم زمان اندکی است.
تحولات جهانی هم مثل همیشه بر فرایندهای داخلی در ایران تاثیر خواهد گذاشت همچنانکه اصول سیاست خارجی در ایران -باز مثل بسیاری دیگر از مناطق جهان- ادامه منطقی سیاست داخلی و روندهای حاکم بر آن خواهد بود. این احتمال بسیار جدی است که نوع و مسیر حرکت در فضای سیاسی داخل ایران به طرح مسائلی جدید در صحنه بین المللی بینجامد اما این احتمال که جامعه بین المللی به جز مسائل موجود بتواند مسئله مهم جدیدی را وارد پرونده روابط ایران با دنیای خارج کند، چندان قوی نیست. مسائل ایران با دنیای خارج همان مسائل پیشین باقی خواهد ماند اما وزن عوامل تاثیرگذار بر سرنوشت هر مسئله و خصوصا نقش های بازیگران مسلما متحول خواهد شد. تحولات سال آینده بدون شک از یک الگوی خطی تبعیت نخواهد کرد اما آنقدرها هم بی ضابطه و تصادفی نخواهد بود که نتوان خطوط اصلی آن را از هم اکنون حدس زد.
نخستین رویداد مهم که چند ماه نخست سال ۸۷ بیش از هرچیز متاثر از آن خواهد بود، انتخابات مجلس هشتم است. اگرچه انتخابات مجلس اکنون دیگر رویدادی مربوط به گذشته محسوب می شود اما برگزاری دور دوم آن در روز ششم اردیبهشت و بعد شکل بندی سازمان درونی مجلس بویژه هیئت رئیسه و کمیسیون ها حرف و حدیث های بسیار به دنبال خواهد داشت. اصولگرایان در شرایطی که رقابت نفس گیر دور اول را برده اند با اعتماد به نفس بیشتری وارد دور دوم خواهند شد ضمن اینکه هیچ نشانه ای از این امر وجود ندارد که ذائقه سیاسی انتخاب کنندگان در فاصله زمانی نه چندان بلند میان مراحل اول و دوم انتخابات به نحو اساسی تغییر خواهد کرد. از آنجا که امکان وقوع معجزه در اینگونه موارد بسیار اندک است می توان پیش بینی کرد گرایش عمومی به اصولگرایان در دور دوم هم ادامه خواهد یافت. دور دوم انتخابات مسلما نمی تواند ترکیب سیاسی مجلس هشتم را که اکثریت آن در اختیار اصولگرایان است تغییر دهد اما این احتمال وجود دارد که نمایندگان تازه وارد در دور دوم بر تنوع فراکسیونی مجلس بیفزایند. از میان کمیسیون ها و هیئت رییسه البته سرنوشت دومی بسیار مهم تر است. گزینه های موجود برای ریاست مجلس هشتم به عدد انگشت های یک دست هم نمی رسند اما به هیچ وجه نمی توان از هم اکنون درباره احتمال ریاست یک فرد خاص پیش بینی ارائه داد. تنها نکته قابل تاکید این است که اکثریت اصولگرای مجلس هشتم بی تردید حین تصمیم گیری درباره این موضوعات نکته اصلی موجود در فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره مجلس هشتم یعنی لزوم همراهی مجلس با دولت به منظور تداوم خدمت رسانی به مردم را در نظر خواهند داشت و در مرحله بعد باید دید مجلس و دولت اصولگرا در این یک سال حساس با چه تدابیری سراغ برخی مشکلات ریشه دار اقتصادی در کشور خواهند رفت و چگونه در این عرصه به «نوآوری» خواهند پرداخت.
پس از تعیین تکلیف مجلس هشتم هیچ نیرویی نخواهد توانست از آغاز زمزمه های انتخابات ریاست جمهوری در فضای داخل ایران جلوگیری کند. این زمزمه ها به تدریج آغاز خواهد شد و به سرعت همه صداهای حاشیه ای در فضای سیاسی ایران را به حاشیه خواهد راند. در میان اصلاح طلبان تلاش های وسیعی برای به میدان آوردن سید محمد خاتمی آغاز خواهد شد و در واقع باید گفت از هم اکنون آغاز شده است. درست است که آزمون استفاده از نام خاتمی در انتخابات مجلس هشتم نتایج چندان مطلوبی به دنبال نداشت، اما واضح است که برخی اصلاح طلبان -با وجود اینکه هیچ اعتقادی به مشی خاتمی ندارد و قبلا این موضوع را به صراحت اعلام کرده اند- حرکت پشت سر او را تنها راه دستیابی مجدد به قدرت می بینند. حزب اعتماد ملی هم به احتمال قوی رویه مستقل خود را ادامه خواهد داد و کاندیدای مستقلی در انتخابات ریاست جمهوری آتی خواهد داشت. در این باره که طیف موسوم به توسعه گرا -که خود را نه اصلاح طلب می داند و نه اصولگرا- به چه شکل در انتخابات ریاست جمهوری دهم حضور خواهد داشت هنوز نمی توان دیدگاه روشنی ارائه داد. در این سو، در میان اصولگرایان این احتمال بسیار قوی است که پس از یک مرحله دشوار کش و قوس بتوانند به اجماعی در صحنه انتخابات دهم دست پیدا کنند. جزئیات این موضوع مفصل تر از آن است که بتوان در اینجا به آن پرداخت. صرف نظر از تحرکات جناح های داخلی، درباره انتخابات ریاست جمهوری البته یک نکته بسیار مهم دیگر هم هست که باید به طور خاص به آن توجه کرد و آن سعی عمیق، تلاش بی سابقه و سرمایه گذاری وسیعی است که بی تردید غربی ها و در راس آنها امریکا برای تاثیرگذاری بر فضای انتخابات آینده در ایران انجام خواهد داد. اگرچه امریکایی ها همواره از این تلاش ها نتیجه عکس گرفته اند ولی هیچ علامتی از اینکه مجددا قصد ورود به همان بازی صدبار شکست خورده را نداشته باشند، در کار نیست و بلکه علائم واضحی برخلاف آن وجود دارد.
در عرصه ای دیگر، پرونده هسته ای ایران اگرچه به طور کلی در قوس نزول قرار دارد اما در سال جدید هم همچنان در صدر موضوعات موجود در روابط خارجی ایران قرار خواهد داشت. پس از صدور قطعنامه ۱۸۰۳ آنگونه که جامعه تحلیل درون ایالات متحده معتقدند ظرفیت دولت فعلی امریکا برای تدارک قطعنامه ای دیگر علیه ایران در شورای امنیت دیگر به سر آمده و دو لت فعلی باید به لفاظی بسنده کند تا جانشینانش که باشند و چگونه عمل کنند. با این حال نوعی روند مذاکراتی ادامه خواهد یافت. اکنون غربی ها ادعا می کنند مشکلی با انجام مذاکرات با ایران ندارند و منتظرند تاببینند پاسخ ایران به پیشنهاد انجام دور جدید مذاکرات چه خواهد بود. شکست استراتژی مذاکراتی چماق و هویج در مقابل ایران اگرچه مدت هاست نمایان شده اما بعید است امسال هم غربی ها قادر به یک بازنگری استراتژیک جدی در این زمینه باشند و همانطور که خودشان گفته اند دوباره به دنبال ارائه بسته ای جدید از مشوق ها به ایران هستند که البته مسلما مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت. از سوی دیگر این بسیار مهم است که روند مذکرات ایران و آژانس درباره چارچوب کاری توافق شده چگونه پیش برود. حل شدن آنچه در مدالیته به عنوان موضوع بحث از جانب ایران پذیرفته شده بود دورنمای این همکاری ها را بسیار روشن کرده است و حالا باید دید آیا آژانس خواهد توانست خود را از فشارهای سیاسی سنگینی که به منظور تداوم مسیر بهانه جویی علیه ایران به آن وارد می شود، رها کند یا خیر.
به جز پرونده هسته ای بقیه عرصه های سیاست خارجی ایران هم پرماجرا خواهد بود. توان تحرک امریکایی در صحنه بین المللی امریکایی ها همینطور که به ماه نوامبر - موعد انتخابات ریاست جمهوری- نزدیک می شوند تحلیل خواهد رفت و امکان اتخاذ تصمیمات بزرگ تقریبا به صفر میل خواهد نمود. اگرچه تا آنجا که به ایران مربوط می شود تفاوت چندانی میان این یا آن کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری امریکا وجود ندارد اما مسلما فرو رفتن امریکا در مباحثات انتخاباتی فرصت بزرگی است که ایران باید حداکثر استفاده را از آن ببرد.
در منطقه نیز رشد نفوذ و قدرت ایران فزونی خواهد گرفت و بلکه شتابی قابل توجه خواهد یافت. ایران در غیاب رقیبان قدرتمند روز به روز بیشتر قادر خواهد بود که به پی گیری منافع مشترک جهان اسلام و ملت های منطقه بپردازد. دشمنان ایران برگ های بسیار اندکی در اختیار دارند در حالی که سال ۸۷ پر از فضاهای مانور و ظرفیت های اعمال اقتدار برای ایران است.
مهدی محمدی
منبع : روزنامه کیهان