تجارت زیبایی

کسی نمی تواند زیبایی را تعریف کند چرا که ماورای زبان است و ما هنوز بر سر اساس آن نزاع می کنیم. از زمان آعاز دوره تمدن نتایج تراژیک و مضحک جستجوی زیبایی ادامه داشته است. طبیعت و ذات اسرار آمیز زیبایی دانشمندان و هنرمندان را واداشته تا نزاع مباحثات زیادی بر سر تعریف آن توسط یک فرمول داشته باشند.
ریاضیدانان یونانی زیبایی صورت را بر اساس اندازه آن تعریف کردند و لئوناردو داوینچی در طراحی های آناتومیک معروف خود شکل متناسب بدن را به تصویر کشید. ولی به طور کلی نگرشها درباره زیبایی در طول تاریخ بسیار ناسازگار بوده است.
اکنون تنها تفاوتهای آشکار طبقه و قومیت نیست که مردم با انها درگیرند بلکه انتظارات زیبایی که رسانه ها به تصویر می کشند نیز وجود دارند. بنابراین سیاه پوستان آمریکایی ، بومیان آمریکا ، مردم آمریکای لاتین و آسیایی ها به طور مضاعف تحت تاثیر اسطوره زیبایی هستند.
جامعه غرب اغلب به دلیل تاکیدی که بر فرهنگ وسواس گونه چهره می کند و سهمی که در ایجاد پیامدهای اسطوره زیبایی دارد مورد سرزنش قرار می گیرد: افسردگی، بیماری جوع، آنورکسیا ، جراحی های زیبایی غیر ضروری و نژاد پرستی. و درنتیجه وجود اینترنت کمتر گوشه ای از جهان است که بوسیله غرهنگ عامه غربی، دست نخورده مانده و یا در مقابل آن پایداری کرده باشد.
زیبایی یا فقدان آن همه چیز را تعیین می کند، از آنچه می پوشیم تا آنچه می خوریم و آنچه که در باره خود می اندیشیم. فضیلت های پنهان مانند مهربانی، سخاوت و همدلی اکنون از حوزه مد خارج است. صنایع چند میلیارد دلاری برای خلق تصاویر زیبایی ایجاد شده اند. می توان تاثیر عمیق این تصویر ایجاد شده در نسل جوان خاصه دختران را دید. در طول دوران کودکی، دختران برای توجه بیش از حد به چهره خود آمورش می بینند و بعدها به خاطر احساس ناامنی بوجود آمده از نیاز به جذاب بودن رنج می برند.
در سال ۱۹۹۸ ، بیست و دو هزار نوجوان آمریکایی عمل جراحی زیبایی داشته که نسبت به سال ۱۹۹۲ ، ۹۵ درصد افزایش داشته است. جستجوی زیبایی اسرار آمیز افراد را تبدیل به یک مشتری فعال می کند که گاهی اوقات نوجوانان ۱۰ ساله را نیز شامل می شود.
مردان ندرتاً به عنوان زیبا مورد اشاره قرار می گیرند اما آنها نیز از پیامدهای هیپنوتیزم کننده، مصون نیستند. آنها ۵/۹ میلیون دلار در سال به خاطر جراحی پلاستیک ، وسایل ورزشی زیبایی اندام و محصولات مربوط به موی سر خرج کرده و ۱۰ درصد مشتریان جراحی پلاستیک هستند.
دانشمندان و هنرمندان معروف که خود را متعهد به آنچه زیبایی نامیده می شد می دانستند، از دستور العملی استفاده می کردند که مبتنی بر شفافیت ، تقارن و توازن و رنگهای درخشان بود. نقطه اشتراک تمام این تئوریها این ایده بود که خواص زیبایی مشابه است، چه زمانی که یک زن زیبا ببینم چه یک گل و یا یک منظره ببینم. اکنون در جراحی های زیبایی همین تئوری مورد استفاده قرار می گیرد.
هر دوره ای استانداردهای زیبایی غالبی دارد ، به عنوان مثال در دهه ۱۹۲۰ زنانی با صورتهایی نوجوان مانند زیبا تلقی می شدند و پس از آنها زنانی با اندامهایی خاص نماد سکس در دهه ۱۹۶۰ شدند. زنان همواره به طور تاریخی تغییر شکل داده اند تا درخواست ها و مقتضیات زنانگی را تحقق بخشند. این یک واقعیت است که استانداردهای زیبایی همواره هوس آلود و مشقت بار بوده و مانند بازار بورس همواره تغییر کردند.
دوست داشته باشیم یا نه ما در جامعه ای زندگی می کنیم که همه چیز با توافق عمومی تعیین می شود. جاحان پلاستیک به راحتی می توانند نوع تقاضاهایی که وجود دارد با نگاهی به تصاویر مجلات و یا ستارگان تلویزیونی و سینمایی تشحیص دهند.
تغییر دائم ایدال زیبایی، استادنداردهای ثابت را برای افردای که بدون آن احساس آرامش نمی کنند ، غیر ممکن ساخته است. زمانیکه فیلمها و ویدئو های موسیقی تصاویر غیر واقعی را به نمایش می گذارند، پیامهای کاملا واضح و آشکاری می فرستند. در این میان زنانی که زمینه فرهنگی متفاوتی دارند نیز موضوع چنین فشارهایی هستند، منتهی با هزینه ای سنگین تر از زنان سفید پوست. گاهی اوقات زنان رنگین پوست ابتدا موضوع استانداردهای زیبایی فرهنگ خود و سپس ایدآل های سفید پوستان هستند.سرمایه داری نیز در حال کمک به گسترش ارزشهای سفید پوستان غربی در آن سوی خطوط نژادی، طبقاتی و قومی است.

سوزان جونز
سونیاغفاری

منبع : سایر منابع