پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
مردی که برای سینما متولد شده بود
غلام حیدری در مورد فعالیتهای سینمایی ساموئل مینویسد: «خاچیکیان از پیشگامان نامآور سینمای ایران است و تقریباً هیچکس را مانند او نمیتوان یافت که طی ۴۰ سال بهطور فعال به ساخت فیلم اشتغال داشته باشد. اگر دورهی اول فیلمسازی (۱۳۱۶ - ۱۳۰۹) و دورهی فترت (۱۳۲۷ - ۱۳۱۷) را در نظر بگیریم که در مجموع ۹ فیلم در ایران ساخته شد، خاچیکیان فعالترین سازندهی فیلمفارسی است؛ به عنوان کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر، آنونسساز و سازندهی جلوههای ویژه و به عنوان کسی که همواره از خود خلاقیت نشان داده است.
او فیلمسازی است آزمایشگر و در صنعت سینمای ایران کمتر کسی از حیث جنبههای فنی و صناعت (تکنیک) فیلم به اندازهی او مبتکر و بدعتگذار بوده است؛ اگرچه تقریباً هیچگاه نیروی ابتکار و ابداع او به مایه و موضوع فیلمهایش معطوف نبوده است».
علاوه بر همهی این موارد، ساموئل سرپرست گویندگان، تنظیمکنندهی موسیقی متن فیلم و افکت صدا، طراح صحنه و تهیهکنندهی فیلمهای سینمایی نیز بوده است.
سینمای حافظ در سال ۱۳۴۰ با حضور جمعی از نویسندگان، منتقدان هنری، خبرنگاران جراید و سرشناسان افتتاح شد. برنامهی افتتاحیه نمایش فیلم «یک قدم تا مرگ» به کارگردانی ساموئل بود. پروفسور هشترودی از او تجلیل کرد. در همان سال فیلم یک قدم تا مرگ در نظرسنجی مطبوعاتی بهترین فیلم سینمایی سال انتخاب شد.
فیلم «ضربت» او نیز در جشنوارهی فیلمهای سینمایی ایران در سال ۱۳۴۴ نمایش داده شد و پس از فیلم عروس فرنگی مقام دوم را کسب کرد و برندهی شیر نقرهیی شد. ساموئل در سال ۱۳۴۷ فیلم «ببر مازندران» را با شرکت حبیبی - قهرمان ایرانی کشتی جهان - ساخت. این فیلم در تاشکند، ایروان و سایر شهرهای شوروی به نمایش درآمد و آن گروه از قهرمانان کشتی جهان که فیلم را دیدند برای ساموئل هدایایی فرستادند.
فریدون جیرانی کارنامهی ۴۰ سال فعالیت سینمایی ساموئل را بررسی و نقد کرده است و دربارهی او مینویسد: «خاچیکیان ۴ دهه کارگردانی کرد. نسل ما در دههی ۳۰ از طریق کارهای او بهطور جدی با سینمای ایران آشنا شد. ما با دیدن فیلمهای ساموئل بود که فهمیدیم پشت دوربین کسی به نام کارگردان ایستاده است؛ کسی که با دکوپاژ سر صحنه میآید و بازیها را رهبری میکند ... ساموئل به ما خاصیت دوربین فیلمبرداری را نشان داد و به حرکت در سینما مفهوم بخشید. قبل از او و حتی بعد از او تا اواخر دههی ۳۰ کارگردانی در سینمای ایران مفهومی نداشت و فیلمبرداران به جای کارگردانان صحنهها را تقطیع و زوایا را انتخاب میکردند.
ساموئل خاچیکیان اولین کارگردان سینمای ایران است که با دفترچهی دکوپاژ کنار فیلمبردار ایستاده و با شهامت در کار نورپردازی و انتخاب زوایا دخالت کرد و مطابق سلیقهی خود ۶ فیلم ساخت. از جهتی دیگر، ساموئل خاچیکیان اولین کارگردان سینمای ایران است که خودش فیلمهایش را تدوین کرد و از این طریق به همنسلان خود فهماند که میتوان با کوتاه کردن پلانها در سینما ریتم ایجاد کرد.
تا قبل از او و حتی مدتها بعد از او فیلمبرداران یک پلان را به سر پلان دیگر میچسباندند و حتی مکثهای اضافی را هم درنمیآوردند. ساموئل اولین کارگردانی است که برای سینمای ایران آنونس ساخت و به نسل بعد فن آنونسسازی را آموخت. ساموئل خاچیکیان بود که اولین بار با هنرپیشهی غیرتئاتری کار کرد، با چهرههای جدید فیلم ساخت و برای سینمای ایران بازیگر حرفهیی تربیت کرد. بسیاری از بازیگران مشهور دهههای ۳۰ و ۴۰ کارشان را با ساموئل شروع کردند. ساموئل خاچیکیان در تاریخ سینمای ایران بهحق نقش مهمی ایفا کرد؛ اگر کسی بخواهد این واقعیت را انکار کند، به سینما دروغ گفته است. او معتبرترین کارگردان سینمای ایران در دههی ۳۰ است».
ساموئل خاچیکیان ظهر روز دوشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۰ درگذشت و بعدازظهر روز پنجشنبه ۳ آبان در قبرستان بوراستان در جادهی خراسان به خاک سپرده شد.
محسن آزرم در سوگ ساموئل در مقالهیی با عنوان تو هم با ما نبودی یار چنین نوشت: «تاریخنویسان سینمای ایران میگویند در دههی ۳۰ سینمای ما به لحاظ تکنیکی سینمای ضعیفی بوده است، اما در همان سالها صاحب کارگردانی بودهایم که خودش دکوپاژ فیلمهایش را انجام میداد و فیلمبرداران تابع او بودند. ساموئل خاچیکیان در آن سالها میکوشید با رفتارش نشان دهد سینمای مورد نیاز چیز دیگری است. سینمای دههی ۳۰ و به تبع آن دههی ۴۰، سینمای آشفتهیی بوده است؛ اتفاقات اجتماعی به گونهیی سطحی وارد سینما شده و اعتراضات به عملکرد حکومت وقت با بدترین شکل ممکن روی پرده میرفت. اینگونه است که کار خاچیکیان و دقت او روی مسایل تکنیکی میتواند اهمیت زیادی داشته باشد، اما اهمیت خاچیکیان فقط به این مسایل محدود نمیشود. اگر دقت کنیم که چهارراه حوادث در روزگار خودش چه جایگاه و مرتبهیی داشته و زاویهی دوربین و نورپردازی آن مثلاً چگونه بوده، سهم خاچیکیان در سینمای ما معلوم میشود. جدا از اینها باید توجه داشت که او یکی از معدود کارگردانان سینمای ما بود که میکوشید فیلمهایش معمایی باشند و میخواست تعلیق، نقش ویژهیی در آنها داشته باشد. این که او به خواستههایش رسید یا نه، مسئلهی بعدی است. از سوی دیگر باید این نکته را منظور داشت که معمولاً فیلمهای او مخاطبان بسیاری داشتهاند و عامهی مردم اقبال زیادی به آثارش نشان میدادند؛ عقابها پرمخاطبترین فیلم ایرانی در ۲۰ سال اول انقلاب بوده است. اما ما برای ساموئل خاچیکیان چه کردیم؟ از همان روزهایی که گفتند آلزایمر سراغ او رفته بحثها شروع شد، برنامهی بزرگداشتی برایش در خانهی سینما برگزار شد، مدتی پیش هم مسعود کیمیایی (دستیار سابق او) وقتی پس از یک سال به ایران بازگشت راهی بیمارستان شد و از او عیادت کرد، در این سالهای آخر جز مواقعی که قرار بود خبری رسمی دربارهی او کار شود کمتر به او پرداختند، بیکاریاش در سینمای ما نادیده گرفته شد و بعضی در نوشتههایشان موی سپید او را پاس نداشتند. شاید غفلت از ما بود که گمان میبردیم ضرورتی ندارد نام او دوباره تکرار شود، اما او بخشی از حافظهی سینمایی ما بوده و هست. نکند حالا که او رفته سوگنامهها و ویژهنامههایمان را نثارش کنیم و افسوسِ نبودنش را بخوریم!؟ وقتی او بود ما گرم چه کاری بودیم؟ تو هم با ما نبودی یار»!
«ساموئل خاچیکیان» در سال ۱۳۰۲ در تبریز متولد شد؛ از نوجوانی با گروههای تئاتر همکاری داشت و در ۱۶ سالگی نمایشنامهی «سویل» - نوشتهی جبّارلو - را در تالار شیر و خورشید تبریز اجرا کرد. او در سال ۱۳۲۴ همراه خانوادهاش به تهران رفت و در آنجا با گروه تئاتر ارمنیان به همکاری پرداخت. در سال ۱۳۳۰ جمعی از جوانان ارمنی گرد هم آمدند و گروه تئاتر جوانان ارمنی دوستدار هنر را تشکیل دادند؛ ساموئل نیز عضو این گروه بود. آنها نمایشنامهها را در تالار تئاتر فردوسی و باشگاه ارمنیان اجرا میکردند. ساموئل ۸ نمایشنامه نوشت که در این میان «ساراو» و «پردههای خاکستری» بیش از دیگر نمایشنامههایش معروف بودند و تعدادی از آنها در لس آنجلس و یونان نیز اجرا شده است. او در سال ۱۳۳۱ نمایشنامهی پردههای خاکستری را اجرا کرد.
ساناسار خاچاطوریان - مالک سینما دیانا و استودیو دیانا فیلم - این نمایشنامه را دید و اجرایش را پسندید و از ساموئل دعوت کرد تا در استودیو دیانا فیلم به کارگردانی فیلمهای سینمایی بپردازد. او این دعوت را پذیرفت و اولین فیلمی که کارگردانی کرد فیلم سینمایی «بازگشت» بود که تولید آن در سال ۱۳۳۲ به اتمام رسید و در آبانماه همان سال در سینماهای دیانا و مایاک به مدت ۴۶ روز نمایش داده شد. دومین فیلم او «دختری از شیراز» نام داشت. ساموئل برای این فیلم آنونس (فیلم آگهی) تهیه کرد و چون مالک استودیو مالک سینما دیانا نیز بود، این امکان وجود داشت که مدتها پیش از نمایش فیلم بخشهای کوتاهی از آن نشان داده شود. آنونس این فیلم با صحنهی پرتحرکی از فیلم آغاز میشد، با صحنهی آرامی ادامه یافته و پس از معرفی بازیگران با صحنهی پرتحرک دیگری پایان مییافت. ساموئل نخستین سازندهی آنونس فیلم در ایران بود. او برای تمام فیلمهای سینمایی که از سال ۱۳۳۲ به بعد ساخت و همچنین برای برخی از فیلمهای سایر کارگردانان آنونس تهیه کرد. عوامل فنی که در تهیهی آنونس با او همکاری داشتند بعدها به ساخت آنونس فیلمفارسی پرداختند.
ساموئل در سال ۱۳۳۳ فیلم «چهارراه حوادث» را کارگردانی کرد که در اولین جشنوارهی فیلمهای سینمایی ایران در سال ۱۳۳۴ نمایش داده شد و جایزهی بهترین کارگردان و بهترین بازیگر را از آنِ خود کرد.
غلام حیدری، فریدون جیرانی و محسن آزرم
منبع : سورۀ مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست