پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

غلبه بر فرمانروای حلقه‌ها


غلبه بر فرمانروای حلقه‌ها
نسل ما تاکنون شاهد دو سری بزرگ و پرطرفدار تخیلی بوده که فیلم‌های سینمایی و ‌بازی‌های آن‌ها جذابیت خاصی برای مخاطبان داشته است. کمتر جوانی را خواهید یافت که نام‌های The Lord Of The Rings و StarWars به گوشش آشنا نباشد. به جرات می‌توان گفت از نظر کیفیت فیلم‌ها -گرچه فاصله زمانی زیادی بین ساخت این دو وجود دارد-
The Lord Of The Rings برنده میدان بوده است و شاید به نظر بسیاری از نظر بازی‌ها نیز همین‌گونه باشد یا برعکس. سری بازی‌های The Lord Of The Rings در بیشتر موارد از روی همنام‌هایی با اسم مشابه در سری فیلم‌ها ساخته شده‌اند و البته نه همه آن‌ها. این‌بار شرکت شناخته شده Electronic Arts و استودیو Pandemic تصمیم دارند روح فیلم‌ها را در قالب LOTR: Conquest به بازی دوستان عرضه کنند. این نسخه دو قسمت انفرادی را برای بازیگر در نظر گرفته است که در قبال آن باید ۸ مرحله در نقش نیروهای روشنایی و ۸ مرحله را از دید نیروهای اهریمنی تجربه کنید. در مبارزه در نقش نیروهای روشنایی شما می‌توانید از بین چهار گروه جنگجو، کماندار، دیده‌بان و جادوگر یکی را انتخاب کنید و پس از انجام دادن تعدادی ماموریت مشخص مرحله را به پایان برسانید. در بیشتر مرحله‌ها، بازی شما را در قالب یکی از قهرمانان شناخته شده در فیلم قرار می‌دهد که البته با از دست دادن قهرمان باید باز هم به سراغ چهار گروه بروید و یکی را برای ادامه بازی برگزینید. به عبارت دیگر، حالت انفرادی بازی شباهت بسیاری به بازی StarWars: Batle Front دارد. در جریان بازی و وابسته به قسمتی که در آن قرار دارید، مرکب‌هایی برای سوار شدن در اختیار شما قرار خواهد گرفت تا به کمک آن‌ها محیط بازی را بهتر تحت پوشش درآورید. مشکل اصلی این نوع گیم‌پلی و حالت انفرادی، وجود صحنه‌های تکراری و روندهایی شبیه به هم در هر دو قسمت است. در بسیاری از قسمت‌های بازی شما خود را در حال فشردن سری کلیدهای تکراری پشت‌سر هم می‌یابید. برای هر شخصیت که شما انتخاب کنید سه دکمه جهت انجام حمله‌های اصلی وجود دارد که باید یک دکمه اضافی که مقداری جادو و قدرت به حمله‌های شما می‌افزاید را نیز اضافه کرد. در حقیقت بین هر کلاس با کلاس دیگر تفاوت‌های اندکی وجود دارد اما روند فشردن دکمه و حرکات شخصیت پس از مدتی رو به تکرار بیش از حد خواهد گذاشت که این موضوع باعث خستگی بازیکن می‌شود.
الگوبرداری برای ساخت محیط‌ها از روی فیلم خوب کار شده و هر ۸ مرحله‌ای که شما در هر قسمت از حالت انفرادی تجربه می‌کنید قابل تشخیص و تطبیق‌دهی نسبت به فیلم است. بازی در نقش Legolas و شکست دادن و از بین بردن فیل‌های دشمن بسیار جالب و هیجان انگیز است اما همانند بسیاری از امور دیگر در این بازی، پس از مدتی خسته‌کننده و تکراری می‌شود. نیروهای دشمن نیز در این نسخه قهرمانانی مانند Balrog را به میدان خواهند آورد که در یکی از ماموریت‌ها Gimli را خواهند کشت و در ماموریت پایانی ۵۰ نفر از هابیت‌ها را تکه تکه می‌کنند.
گویندگی و موسیقی متن بازی برگرفته از فیلم است و به خوبی کار شده که البته جای کار بیشتری نیز به داشت. در پایان ۸ مرحله نیروهای روشنایی همان کاری را انجام می‌دهند -یعنی حلقه را به دره گدازه‌ها می‌اندازد- که در فیلم انجام داده‌اند. ۸ مرحله دوم نیز از آنجایی آغاز می‌شود که داستان با فرض اینکه "فرودو" می‌خواهد حلقه را برای خود نگه دارد، دنبال خواهد شد که همین امر نیز باعث می‌شود تا قهرمان نیروهای اهریمنی (Balrog) بتواند Gimli را به قتل برساند، به شهر نیروهای روشنایی وارد شده و همه چیز را به آتش بکشد.
در حالت تحت شبکه بازی، ۱۶ بازیکن می‌توانند مبارزه‌های خود را در قالب سه حالت: Death Match، Conquest و Capture The One Ring انجام دهند. بدون‌شک مورد دوم جذاب‌ترین حالت است. در این حالت، چهار پرچم در محیط قرار داده شده است و امتیاز هر تیم با در دست داشتن تعداد بیشتری پرچم رو به افزایش سریع‌تر می‌گذارد. با به دست آوردن تمام پرچم‌ها در یک مقطع زمانی شما می‌توانید یک قهرمان را به گروه خود اضافه کنید تا به کار بردن قدرت‌های مخصوص هر کلاس را آسان‌تر کند.
این قدرت‌ها شاید به نظر خیلی مهم نیایند اما نقش مهمی را در پیروزی یک تیم ایفا می‌کنند. جادوگران می‌توانند با استفاده از قدرت "سپر از راه دور" خود، کمانداران را در برابر اشیا پرتاب‌شونده به سمتشان حفاظت کنند. دیده‌بان‌ها می‌توانند با قرار گرفتن در پشت جنگجوها و در واقع پنهان کردن خود در میان آن‌ها، قهرمانان دشمن را با فشار یک دکمه، به طور سریع از بین ببرند. این نیروها و قدرت‌ها در صورتی که به طور صحیح استفاده شوند موثر خواهند بود اما نکته منفی محدودیت در تعداد آن‌هاست.
به طور کلی حالت تحت شبکه نیز مانند حالت انفرادی، به‌‌رغم داشتن شایستگی‌هایی، از همان تکراری بودن ضربه می‌خورد؛ زیرا با وجود حالت‌های متفاوت عمل‌هایی که شما باید انجام دهید یکسان است. شاید اگر در بازی از نوعی درجه‌بندی و در واقع "بازشدنی‌ها" بیشتری استفاده می‌شد و بازیگر می‌توانست با گرفتن امتیازاتی به یک سری جدید از تجهیزات دست یابد، این یکنواختی تا حد زیادی از بین می‌رفت.
از نظر گرافیکی بازی برای حالت تحت شبکه طراحی شده به آن معنا که زیاد روی آن کار نشده است. به جز محیط‌های بازی که زیبا و شفاف به نظر می‌آیند، دیگر جنبه‌های بصری چندان ظریف و چشم‌نواز نیستند. گرد و خاک ایجاد شده در محیط بازی اثری غیر واقعی روی دید شما نسبت به شخصیت‌های دیگر بازی می‌گذارد.
از نظر صداگذاری محیط بازی عالی کار شده اما هنگامی که به صدای شخصیت‌هایی مانند "آراگورن" می‌رسیم شامل نارسایی‌ها و کیفیت پایین آن هستیم که نسبت به فیلم افت داشته است. به طور کلی LOTR: Conquest یک بازی خطی و مستقیم از نظر روند است که گیم‌پلی آن پس از اندکی برایتان تکراری خواهد شد اما در مجموع بازی ارزش یکبار امتحان را دارد.
منبع : هفته‌نامه بزرگراه فناوری