چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
نمونههایی از زنان دین ستیز در تاریخ اسلام
● دلایل تأیید دین
برخی معتقدند هر چند نمونه هایی مبنایی و مؤثر از مشارکت سیاسی زنان را در تاریخ اسلام شاهدیم، لکن این تلاشها حرکتی سلیقهای و خودسرانه بوده و مورد رضایت خداوند نمیباشد. زیرا مسئولیت زنان منحصر به وظایف خانوادگی و رسیدگی به امور منزل و فرزندان است و او بیش از آن وظیفهای ندارد.
با این اعتقاد کلیه آیات و روایاتی که صریحا زنان را موظف به آگاهی و حضور مؤثر در جامعه میداند و در برابر رخدادهای جامعه اسلامی مسوول میکند، نادیده گرفته شدهو توجه به سه نکته اهمیت دارد.
الف) بسیاری از فعالیتهای سیاسی زنان، مستقیما توسط معصوم علیهمالسلام مورد تمجید قرار گرفته است که به مواردی از آن (که در بخشهای پیشین ذکر شد) اشاره میشود:
▪ وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای زنان، در کلام الهی ؛
▪ ستایش پیامبر صلیاللهعلیهوآله زنان برگزیدهای را که ابدال نامیده میشوند و بدین مقام نرسیدهاند مگر بواسطه آنکه جامعه اسلامی را راهنمایی و رهبری نمودهاند؛
▪ وجوب پذیرش ولایت اهل بیت علیهمالسلام در تمامی امور اجتماعی و سیاسی به زنان؛
▪ مشارکت سیاسی بانوی معصوم حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ؛
▪ بیعت زنان با پیامبر صلیاللهعلیهوآله در عقبه اولی، عقبه ثانی، فتح مکه، بیعت رضوان و بیعت در غدیر خم (شروع خلافت علی علیه السلام) و نیز بیعت زنان با حضرت مهدی (عج) در آغاز قیام آن حضرت؛
▪ هجرت زنان به حبشه و مدینه به امر خداوند و دستور پیامبر صلیاللهعلیهوآله و نیز هجرت زنان در آغاز نهضت حضرت مهدی (عج)؛
▪ تمجید پیامبر صلیاللهعلیهوآله از سمیه، اولین زن شهید مسلمان که جایگاه او را بهشت معرفی کردند؛
▪ تأیید مبارزه مسلحانه نسیبه با کفار در جنگ احد توسط پیامبر صلیاللهعلیهوآله ؛
▪ تأیید و حمایت پیامبر صلیاللهعلیهوآله از زنانی که در جنگها برای مداوای مجروحان یا آبرسانی به رزمندگان و یا سایر خدمات عازم صحنه جنگ میشدند؛
▪ آموزش اخبار سیاسی آینده توسط پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ائمه علیهمالسلام بهام سلمه، اسماء، ام هانی و بسیاری از زنان دیگر؛
▪ سپردن امانت امامت و مواریث نبوت توسط پیامبر صلیاللهعلیهوآله به امسلمه، توسط امام حسین علیهالسلام به فاطمه بنت الحسین و توسط امام کاظم علیهالسلام به ام احمد؛
▪ مأموریت چهل زن از شیعیان علی علیهالسلام جهت مراقبت از فرمانده لشکر مقابل - عایشه - و بازگرداندن او به مدینه؛
▪ عزل حاکمی توسط حضرت علی علیهالسلام بواسطه گزارشات زنی به نام سوده و سپردن مسئولیت رساندن حکم عزل او توسط این بانو؛
▪ خطابه سیاسی امام حسین علیهالسلام در منی، خطاب به زنان و مردان و امر به رساندن سخنان ایشان به مسلمان مورد اعتماد؛
▪ حضور زنان به همراه امام حسین علیهالسلام در قیام کربلا و تأیید این عمل در کلام آن حضرت؛
▪ تمجید و تأئید امام صادق علیهالسلام از اعتراض آرام زنان بنی هاشم به شهادت امام حسین علیهالسلام ؛ (این اعتراض بدینگونه واقع شد که تمامی آن زنان جهت زنده نگه داشتن یاد سرور شهیدان، تا سالها از زینت استفاده ننمودند؛
▪ مأموریت یافتن چند زن از سوی امام معصوم علیهالسلام در عصر اختناق شدید دوران غیبت صغری برای آشنائی مردم با رهبر حقیقی و حجت خدا، چون حکیمه، خدیجه، سوسن، پیرزنی از خادمان امام حسن عسکری علیهالسلام ، زنی لاغر اندام و زرد چهره در ایام حج و...
▪ مدح امام باقر علیهالسلام از زنانی که اعضای خانواده خویش را در هنگامه قیام حضرت مهدی (عج) بر علیه سیطره ضلالت جهانی، جهت حمایت از رهبران این قیام گسیل میدارند؛
▪ یادآوری امام صادق علیهالسلام از پنجاه زن که در زمره اصحاب خاص حضرت مهدی (عج) قرار دارند که سیزده نفر از آنان در جنگها به درمان مجروحان و پرستاری بیماران میپردازند.
ب) بسیاری از وجوه مشارکت سیاسی زنان به گونهای است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله یا امام علیهالسلام گاه با سکوت خود آن را تأیید میکردند و در صورتی که عمل را مورد رضایت خداوند نمیدیدند یقینا به دلیل وجوب امر به معروف و نهی از منکر، عدم رضایت خود را ابراز میداشتند. از جمله:
▪ سکوت و بعضا تأیید کلامی معصوم، در برابر حضور زنان در میادین جنگ احد، احزاب، خیبر، فتح مکه، جمل، صفین و کربلا؛
▪ سکوت رضایتمندانه پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت به اعتراض زنان در ماجرای قلم و کاغذ؛
▪ سکوت همراه با تأیید دو معصوم بزرگوار - فاطمه علیهاالسلام و علی علیهالسلام - در مقابل اعتراض ام سلمه و ام ایمن به خلیفه اول در مسئله غصب فدک ؛
▪ سکوت پر مهر علی علیهالسلام در مقابل تلاش گسترده سیاسی ام سلمه، پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله تا شهادت علی علیهالسلام ؛
▪ سکوت و تأیید معصومین علیهالسلام در مقابل نقل احادیث سیاسی توسط زنان که برخی از آنان، دختران یا همسر ایشان نیز بودهاند؛
۶ - سکوت علی علیهالسلام در قبال خطابههای حماسی زنانی چون سوده، بکاره هلالیه، ام الخیر، زرقا، عکرشه، ام البراء، ام ذریح در جنگ جمل و صفین؛
۷ - تأیید عملی علی علیهالسلام نسبت به ام الفضل و همسر هیثم بن اسود که در غزوات جمل و صفین به شکل انتقال اطلاعات و اخبار مربوط به دشمن به آن حضرت انجام وظیفه مینمودند.
ج) با توجه به تحسین پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ائمه علیهالسلام در برخی موارد، از زنانی که عملکرد سیاسی آنها مورد رضایت ایشان بوده است که به مواری از آن اشاره میگردد.
۱) خطاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله به امسلمه (فعال در امور سیاسی) که میفرمایند: «خداوند تو را رحمت کند تو بر طریق نیک هستی و به سوی خیر و نیکی نیز خواهی رفت.»؛
۲) بیان شده که رسولخدا صلیاللهعلیهوآله در وصف سه زن فعال در امور سیاسی فرمودند: میمونه، ام الفضل، اسماء سه خواهر با ایمان میباشند؛
۳) دعای رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در حق نسیبه بعد از جنگ احد که: «خدایا اینها را در بهشت در زمره دوستان من قرار بده» و در روایتی فرمودند: نسیبه از زنانی است که سعادت یاری حضرت مهدی (عج) را پس از رجعت به دنیا، مییابد. که خود نشانگر رضایت خدا از فعالیتهای سیاسی او میباشد؛
۴) ام ایمن از زنان فعال در امر سیاست میباشد. در وصف او از پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امام باقر علیهالسلام نقل شده که: «ام ایمن زنی از زنان بهشتی است.»؛
در مواردی با استفاده از تأییدات پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت به این زنان در جهت بر پا داشتن حقی و یا مبارزه با باطلی، از آنها مدد گرفته میشد؛
۵) ستایش امام صادق علیهالسلام از حبابه والبیه که میفرمایند: «آنگاه که مردم در پی معاویه روان بودند حبابه رهبری امام حسین علیهالسلام را پذیرفته و رو به آن حضرت آورد؛
۶) ستایش امام باقر علیهالسلام از ماریه که (منزل خویش را پایگاه تجمع شیعیان مبارز در عصر یزید کرده بود) او را شیعه حقیقی مینامند؛
۷) ستایش امام حسین علیهالسلام از دخترشان فاطمه که افشاگریهایش، پس از واقعه کربلا، تأثیر عمیقی در جامعه آنروز گذارد؛
۸) تمجید امام رضا علیهالسلام از بانویی به نام سعیده که نسبت به امور سیاسی حساس بود. آن حضرت در وصف سعیده فرمودند: «بدرستی که سعیده در مذهب قوی بوده و در دقت نظر خطا نمیرود.»
در پاسخ معتقدین به انزوای سیاسی زنان در پایان کلام به سخن مقام معظم رهبری اشاره میشود که فرمودند: «اسلام میخواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد.»
● نگرش افراطی نسبت به موضوع زن و سیاست
در تفکری متضاد با اعتقاد گذشته، برخی میکوشند به طور افراطی مشارکت سیاسی زنان را در هر شکل و صورت، صحیح و پسندیده بشمارند. در این نگرش، صرفا خروج زن از خانه و ورودش به عرصه اجتماع به هر دلیل قابل ستایش است.
لذا در مقوله اندیشه و فرهنگ، هر زنی که حجم نوشتهها و تعداد خوانندگانش بیشتر باشد ولو سرشار از مسائل شهوانی، مورد مدح قرار میگیرد. در بحث اشتغال نیز مشاغل ناسازگار با عرف مطلوب اجتماع نیز مورد ستایش قرار میگیرد، رانندگی یک زن با کامیون مورد تحسین است و تصاویر و مصاحبههای فراوان از آن ارائه میگردد. در بحث سیاست نیز، زنی که موقعیتی سیاسی را بدست آورد ولو به قیمت انحطاط جامعه، به عنوان یک ارزش جلوه میکند. لذا در جهان سیاست از مارگارت تاچر نخست وزیر اسبق انگلیس، کورازون آکینو رئیس جمهوری پیشین فیلیپین، بی نظیر بوتو نخست وزیر سابق پاکستان، مری رابینسون رئیس جمهور مریلند، مر اوجینا چارلز نخست وزیر دومینیکن، ویولتا چامورو رئیس جمهور نیکاراگوئه و ویگدیس فینبو گادوتیر رئیس جمهور ایسلند، به عنوان الگوهایی برای زنان یاد شده و بدینوسیله تلاش میگردد، حس قدرت طلبی و شهرت دوستی زنان تقویت گردد و اصرار بر آن است که در کسب پستهای قدرت، زنان با مردان باید از جایگاهی یکسان برخوردار باشند. ای کاش در معرفی چهرههایی از زنان به عنوان الگوی زن مسلمان ایرانی به افرادی که انحراف اعتقادی و فساد عملی آنان وضوح کمتری داشت اکتفا میشد. و مثلاً به طرح شخصیتی چون مارگارت تاچر پرداخته نمیشد. زنان خردمند ایرانی فراموش نکردهاند که مارگارت تاچر در اردیبهشت ۱۳۵۷ در اوج کشتار مردم ایران توسط رژیم پهلوی به ایران آمد و همزمان با ملاقاتهای مکرر با شاه و فرح، ضمن یک مصاحبه مطبوعاتی در تهران پشتیبانی کامل خود را از رژیم شاه اعلام داشت. مارگارت تاچر رهبر حزب محافظه کار، در روزهای آخر سقوط رژیم پهلوی نیز در مصاحبهای با «آلان هارت» خبرنگار تلویزیون انگلیس، در پاسخ به این سؤال که اگر شاه از انگلستان تقاضای پناهندگی بکند و شما در مقام نخست وزیر این کشور باشید چه واکنشی نشان خواهید داد؟ گفت: اگر نتوانم به شاه پناهندگی بدهم از انگلیسی بودن خود شرمگین خواهیم شد.» سیاست خارجی خانم مارگارت تاچر در دوران طولانی نخست وزیری او در ارتباط با حمایت از عراق در جنگ تحمیلی بر علیه ملت شریف ایران، حمایت از سیاستهای ضد انسانی رژیم صهیونیستی اسرائیل، حمایت از رژیم نژاد پرست آفریقای جنوبی و.... موجب تنفر همه آزادگان جهان بوده است.
در این تفکر بر اریکه اقتدار سیاسی تکیه زدن، برای زنان ارزشی است که تاکنون بدلیل ظلم بر زنان، از آن محروم بودهاند.
گاه جهت تأیید این بینش مثال از صدر اسلام نیز آورده میشود که همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله آنچنان اقتدار سیاسی داشته که جنگی بزرگ را رهبری نموده است.
متأسفانه در این نوع نگرش، چگونگی اعمال قدرت چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. حتی اگر این زن مادلین آلبرایت و مجری سیاستهای تجاوز گرانه امریکا بر علیه ملل مظلوم جهان باشد، باز هم اقتدار سیاسی او به جهت زن بودنش ارزشمند تلقی میگردد.
به تحلیل این اندیشه از نگاه دین، در پایان این مبحث خواهیم پرداخت.
● نقش منفی زنان سیاستمدار
تاریخ همانگونه که شاهد مشارکت سیاسی مثبت زنان بوده، خاطراتی فراوان از تأثیر منفی آنها نیز در متن خویش دارد:
در قرآن به همسر لوط و نوح به عنوان دو زن خائن که به ساحت مقدس رهبر جامعه اسلامی خدشه وارد ساخته و با دشمنان انبیاء همراهی نمودند، اشاره میشود.
در آیهای دیگر از دو تن از زنان پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله که در فعالیت بر علیه پیامبر مشارکت داشتند یاد میشود.
در سوره تبت خداوند قهار، ام جمیل، همسر ابولهب را «حمالة الحطب» میخواند که هیزم بیار معرکه عناد و دشمنی با پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود.
تاریخ انبیا نشان میدهد زنی در قتل یحیی بن زکریا، پادشاه را با سیاست و تدبیر، بر کشتن آن پیامبر عظیم الشان تحریک مینماید و در نهایت بر سر طشتی از طلا که سر مبارک آن حضرت در آن قرار گرفته مینشیند.
اکنون به جهت رعایت اختصار در بیان مطلب، تنها به بررسی نقش سیاسی مخرب زنان در صدر اسلام میپردازیم.
● عصر رسالت
جنگ احد، تنها جنگی است که مسلمانان طعم تلخ شکست را در آن میچشند و با شهدای فراوان به مدینه باز میگردند. در این جنگ زنان در لشکر دشمن نقش فعالی داشتند. در منابع تاریخی نام هند همسر ابوسفیان، ام حکیم همسر عکرمة بن ابی جهل، فاطمه دختر ولید، برزه، ریطه همسر عمروعاص، سلافه، خناس و عمره در زمره زنان لشکر قریش ثبت شده و البته تعداد زنان بیش از این بوده است.
زنان در این جنگ به رهبری هند همسر ابوسفیان، به دف زدن و تصنیف خواندن در پشت سر مردان سپاه میپرداختند و بدینوسیله آنان را بر جنگ دلیر میساختند و کشتگان بدر را به آنان یادآوری میکردند.
حساستر از آن، اینکه عمره دختر علقمه دوازدهمین و آخرین پرچمدار قریش در جنگ احد است که پس از افتادن پرچم و پراکنده شدن مشرکان قریش آن را بلند کرده سبب انسجام لشکر میگردد، با کشته شدن یازده نفر از پرچمداران قریش، زمان شکست آنان فرا رسیده بود و مردان جنگی و زنان همگی پا به گریز نهاده بودند و اگر دختر علقمه پرچم را به دست نگرفته بود و دوباره لشکر قریش را سروسامان نداده بود، پیروزی مسلمانان قطعی به نظر میرسید. ولی این بار چون پرچمدار، یک زن بود، مسلمین بدلیل برخورد از سر رحمت نسبت به زنان، او را نکشتند و لذا پرچم دشمن استوار شده و مشرکین دوباره تجمع خود را باز یافتند.
زنان لشکر قریش که کینه نسبت به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله و حکومت اسلامی، تمام وجودشان را آکنده ساخته بود در صحنه جنگ، پیکر مطهر شهدای اسلام را مثله کرده و گوش و بینی آنانرا بریدند.
هند، از گوش و بینی شهدا، خلخالها و گردن بندهایی به خود آویخت و آنچه زینت داشت همه را به وحشی غلام جبیر بن مطعم، قاتل حمزه داد. جگر حمزه را در آورد و جوید. اما نتوانست فرو ببرد و بیرونش انداخت. سپس روی سنگی بالا رفت و اشعاری در باره این انتقامجویی گفت که هند، دختر اثاثه بن عبد المطلب که از زنان مؤمن حاضر در صحنه پیکار بود، با اشعاری پاسخ هند جگر خواره را داد.
تمامی این حرکات در تقویت روحیه مردان جنگی قریش برای نابودی مسلمین تأثیر به سزایی داشت.
در روز فتح مکه نیز با تدابیر سیاسی پیامبر صلیاللهعلیهوآله زمینهای فراهم شد تا ابوسفیان در مکه مردم را از مخالفت و ایستادگی برحذر دارد. هنگام ورود و ممانعت مردم از مقاومت در برابر لشکر اسلام، همسر او هند با خشم فراوان سبیل او را گرفت و گفت: مردم، این خیک روغن گوشت آلود را بکشید، چه زشت قراولی که تو بودی.
هند تلاش داشت تا پایگاه شرک تسلیم نشده و مقاومت در برابر لشکر اسلام تداوم یابد.
بدلیل توطئههای سیاسی فراوان او بر علیه اسلام و مسلمین بود که در روز فتح مکه علیرغم عفو قریب به اتفاق مشرکین، پیامبر صلیاللهعلیهوآله امر به کشتن هند نمودند. هر چند پس از تقاضای عفو، رسولخدا صلیاللهعلیهوآله او را نیز عفو نمودند.
در ماجرای فتح مکه نیز زنی دیگر از اهل مدینه به نام ساره، به توطئه چینی بر علیه حکومت اسلامی پرداخت. او که در مکه موجب آزار پیامبر صلیاللهعلیهوآله میگردید در مدینه، پیش از فتح مکه، نامه حاطب بن ابی بلتعه مبنی بر گزارش آمادگی لشکر مسلمین را در لابلای موهای بافته سر خود پنهان کرد تا در مکه به سران شرک تحویل دهد. در روز فتح مکه این زن جاسوس از جمله افراد معدودی بود که عفو عمومی پیامبر صلیاللهعلیهوآله را شامل نگردید. هر چند در نهایت با در خواست برخی مسلمانان با امان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله زنده ماند.
- فرتنی و قریبه نیز دو کنیز آوازه خوان ابن خطل بودند که با اشعار مشتمل بر طعن و ناسزا بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، آوازه خوانی میکردند و به عزت و اقتدار اسلام لطمه میزدند. این دو که با کلام خویش بر علیه اسلام مبارزه و تلاش کرده بودند، از عفو عمومی پیامبر صلیاللهعلیهوآله استثناء شدند و قریبه در روز فتح مکه کشته شد، فرتنی که اسلام آورده بود به زندگی خود ادامه داد.
از دیگر زنانی که با سخنان محرک و اشعار خویش در تضعیف اسلام بسیار مؤثر بودند از عصماء دختر مروان یهودی میتوان نام برد که پیامبر را نیز بسیار اذیت مینمود، بیان شده که عصماء در مجالس اوس و خزرج حضور مییافت و با اشعار خود آنان را تحریک مینمود تا پیامبر را نابود سازند. بدلیل نقش تخریبی او در تضعیف اسلام و مسلمین بود که توسط عمیر کشته شد.
قابل توجه آنکه اشعار و سخنان زنان قریش در تحریک مردان برای جنگ با مسلمین بسیار مؤثر بوده و سران شرک نیز با بهرهگیری از قدرت زنان، در تهییج احساسات لشگر، از آنها استفاده مینمودند. در تاریخ بیان شده که رهبران کفار به این دلیل در جنگ احد، زنان را با خود همراه بردند که سربازان را به جنگ با رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله تشجیع نمایند.
در جنگ احزاب نیز آنگاه که علی علیهالسلام با عمروبن عبدود «به تعبیر رسولخدا صلیاللهعلیهوآله کل ایمان با کل شرک» روبرو شدند، ابتدا حضرت علی علیهالسلام از عمرو خواستند تا ایمان آورد و در نتیجه آن حضرت از جنگ با او دست بردارد عمرو نپذیرفت. آنگاه علی علیهالسلام به او گفتند: باز گرد و لشگر را نیز بازگردان که در اینصورت از جانب ما هیچ ضرری متوجه شما نخواهد شد. عمرو با همه شجاعتش ابراز داشت: از ترس آنکه مبادا زنان قریش او را مسخره کرده و هجو نمایند چنین نخواهد کرد.
از جمله تحرکات سیاسی زنان در مسیر باطل، میتوان از زنی یهودی در جنگ احزاب یاد کرد. در این نبرد، مشرکین مکه با همیاری قبایل اطراف به مرکز حکومت اسلامی، مدینةالنبی صلیاللهعلیهوآله هجوم آوردند. آنان پس از مشاهده خندقها که مانع حمله آنها به مسلمانان میشد، دست به دامان یهود داخل مدینه شدند. یهودیان بنی قریظه نیز به آنان قول همکاری دادند و بر علیه مسلمین مشغول به توطئه شدند. بدین جهت مسلمانان نیز با یهودیان درگیر شدند. در این جنگ یکی از زنان یهود، سنگ آسیائی را بر سر رزمنده مسلمانی بنام خلاّد بن سُوَید انصاری انداخت و او را کشت. جزای این توطئه نیز آن بود که دستور دادند تا او را در ردیف مردان بنی قریظه اعدام نمایند.
بار دیگر زن یکی از اشراف یهود به نام زینب بعد از جنگ خیبر گوسفندی را بریان کرد و در گوشت آن سم وارد نمود و به عنوان هدیه خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر نخستین لقمه را که در دهان خود گذارند احساس کردند که مسموم است. فورا آن را از دهان در آوردند. ولی بشیر بن براء بن معرور که چند لقمه از آن را خورده بود پس از مدتی بر اثر سم در گذشت. معروف آن است که پیامبر در بیماری وفات خود میفرمودند: این بیماری از آثار غذای مسمومی است که آن زن یهودی پس از فتح برای من آورد. ابن اسحاق روایت میکند که: رسولخدا صلیاللهعلیهوآله در مرض وفات خود به ام بشر دختر براء بن معرور که برای عیادت ایشان آمده بود فرمود: ای امبشر از همان خوراکی که با برادرت در خیبر خوردهام اکنون رگ دلم قطع میشود و بدین جهت مسلمانان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله را علاوه بر افتخار نبوت، دارای مقام شهادت هم میدانستند.
پایان حیات رسولخدا صلیاللهعلیهوآله مواجه با تحرکات سیاسی وسیعی جهت بدست آوردن موقعیت ویژه جانشینی پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود. علیرغم تأکیدات مکرّر پیامبر صلیاللهعلیهوآله بر خلافت علی علیهالسلام از ابتدای دعوت علنی در یوم الانذار تا آخرین روزهای دعوت در یوم الغدیر و حتی پس از آن، گروهی تلاش میکردند تا علی علیهالسلام در جایگاه خلافت قرار نگیرد. در این تحولات سیاسی برخی زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقش مؤثر و فعالی داشتند.
در تاریخ بیان شده که چگونه در آخر عمر حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله حفصه و عایشه همسران ایشان اطلاعات درون منزل را به پدران خویش میدادند و بدینوسیله آنانرا در فراهم نمودن مقدمات غصب خلافت یاری میکردند. علیرغم تصریح تاریخ براینکه ابوبکر و عمر هر دو جزء گروهی بودند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله دستور اکید در رفتن آنها به همراهی اسامه داده بودند. حضور مکرر آنها در روزهای آخر عمر پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مدینه و گاه بر بالین پیامبر صلیاللهعلیهوآله با همکاری این دو زن، نشاندهنده بروز توطئهای میباشد.
ابن عباس نقل میکند که رسولخدا صلیاللهعلیهوآله در بستر بیماری فرمود که به دنبال علی بفرستند. عایشه گفت: چه میشد اگر ابوبکر را میخواستی؟ حفصه گفت: چه میشد اگر عمر را طلب میکردی؟ همه جمع شدند. رسولخدا صلیاللهعلیهوآله فرمود مطلبی نیست، بروید، اگر خواستم در پی شما خواهم فرستاد.
موردی دیگر آنکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله در اواخر عمر خویش آنگاه که در بستر بیماری بودند دستور فرمودند تا مردم نماز بخوانند اندکی بعد مردم در مسجد به امامت ابوبکر مشغول به نماز شدند. این واقعه در زمانی پیش آمد که پیامبر مکرر تأکید داشتند برخی مهاجرین از جمله ابوبکر باید در لشکر اسامه باشند و کیلومترها تا مدینه فاصله داشته باشند. حتی یکبار با تنی بیمار به مسجد آمده و لعنت بر کسانی کرد که از رفتن تخلف کنند. از نقلهای متعدد در موضوع این نماز، فهمیده میشود که پیامبر صلیاللهعلیهوآله تنها به مؤذن گفت که به مردم بگوید نماز بخوانند اما شخص خاصی را معین نفرمود از جمله عبداللّه بن زمعه میگوید پیامبر هیچ فردی را معین نکرد تنها به من فرمود تا به مردم بگویم نماز بخوانند. در ارتباط با این مسئله که پس چه شد که نماز به امامت ابوبکر واقع شد، ابن ابی الحدید گوید: اعتقاد علی بر این بود که عایشه همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، زمینهای را فراهم نمود تا ابوبکر برای مردم نماز بخواند او میگوید که علی علیهالسلام این مطلب را بارها در خلوت برای اصحاب نزدیک خود بیان میکرد.
از نظر اخبار شیعه مسلم است که این عایشه بوده است که از داخل خانه پیامبر صلیاللهعلیهوآله و از زبان پیامبر صلیاللهعلیهوآله ابوبکر را برای امامت جماعت تعیین کرده است، نه خود پیامبر.
● پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله
با شروع انحراف سیاسی در حکومت اسلامی آن عصر باز هم شاهد نقش منفی برخی زنان میباشیم از جمله انکه :
با شروع خلافت ابوبکر سعی شد تا پشتوانه مالی علی علیهالسلام در فعالیت سیاسی احتمالی او، تصاحب شود. لذا دستور داده شد تا فدک را از فاطمه علیهاالسلام بگیرند. پس از اخراج وکیل فاطمه علیهاالسلام از فدک آن حضرت به نزد خلیفه آمد و استدلالهای مفصلی مبنی بر آن که حکومت، حق تصرف فدک را ندارد، ارائه دادند. دلایل فاطمه علیهاالسلام آن چنان مستحکم بود که خلیفه را واداشت تا نوشتهای به آن حضرت داده مطابق آن فدک به ایشان برگردانده شود. اوس بن حدثان گوید عایشه و حفصه حضور یافتند و شهادت دادند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: ما انبیاء آنچه که باقی گذاشتیم، برای کسی به ارث نمیگذاریم و بدینوسیله توجیهی دینی و مردم پسند جهت غصب مجدد فدک فراهم نمودند.
از جمله نقشهای منفی و انحرافی زنان در آن عصر ادعای نبوت و فریب عوام بود. موضوع بدین شرح است که بعد از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ایجاد انحراف در مسیر حکومت اسلامی، برخی از دشمنان جسور شده و به قصد انهدام حکومت اسلامی به سوی مدینه لشکر کشی نمودند از جمله زنی به نام «سجاح» که ادعای پیامبری میکرد. او در اوایل خلافت ابوبکر ادعای نبوت کرده و میگفت که وحی بر او نازل میشود. جملات موزونی را نیز با عنوان آیات نازل شده بر مردم عرضه میکرد از جمله: علیکم بالیمامة دفوا دفیف الحمامه فانها غزوة صرامه لایلحقکم بعدها ملامة بر شما باد حمله بر یمامه
و چون کبوتران صف بکشید بدرستی که این جنگ نبردی پیروزمند است بعد از آن ملامت و سرزنشی به شما نخواهد رسید.
او در شریعت نو ظهورش نماز صبح و عشا را برای پیروان خود حذف کرد. جمع بسیاری به سجاح ایمان آورده و لشکری فراهم نمودند که به فرماندهی او به سوی مرکز حکومت اسلامی - مدینه - هجوم آوردند. در جنگی که مسلمانان با این زن و پیروان او کردند آنان شکست خورده و سجاح نیز به تغلب رفت.● عصر خلافت علی علیهالسلام
عایشهام المؤمنین همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله که از محرکان مسلمین در امر قتل عثمان بود، علیرغم بیان صریح قرآن مبنی بر امر به زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله که باید ملازم خانه بوده و حق حضور سیاسی اجتماعی چشمگیر را ندارند به مکه رفت و فریاد مظلومیت عثمان سرداد. مردم که بدلیل حمایتهای بیدریغ خلیفه اول و دوم از عایشه به او احترام فراوان میگذاشتند، گرداگرد او جمع شدند و او که از شهرت امالمؤمنین و نیز دختر خلیفه اول بودن، کمال استفاده را مینمود. لشکری عظیم جهت مبارزه با ولی خدا، جانشین حقیقی پیامبر صلیاللهعلیهوآله فراهم نمود. او با تحریک احساسات مردم و اینکه او حق مادری بر گردن مسلمین دارد لشکر خویش را انبوه ساخته و به سمت بصره حرکت کرد. در میانه راه تصمیم داشت تا حفصه دختر خلیفه دوم را نیز با خود همراه نماید. او نیز برای رفتن آماده شد ولی برادرش عبداللّه بن عمر از رفتن او جلوگیری کرد. نهایتا دو لشکر مسلمان با یکدیگر درگیر شده و بسیاری از مسلمانان کشته شدند. در معرکه نبرد عایشه با بیان موقعیت امالمؤمنینی خود سپاه را به حمایت از خود وامیداشت. فریاد سپاه او نیز مکرّر بلند بود که: مادرتان را دریابید، مادرتان را دریابید. این حرکت عایشه ضربه عظیمی بر حکومت علی علیهالسلام وارد ساخت و دشمنان دیگر را نیز جسور نمود تا به جنگ با حکومت برخیزند. عایشه که هرگز گمان نمیکرد عاقبت این لشکر کشی، شکست او و کشتار بسیاری گردد پس از آن بارها با ذکر نام جنگ جمل میگریست. هشام بن عروه از پدرش نقل میکند که هرگز عایشه یادی از جنگ جمل نکرد الاّ اینکه آنقدر گریست که مقنعهاش از اشک خیس گردید و میگفت ای کاش موجودی فراموش شده بودم.
حاصل سیاستمداری این زن را چنین نقل کردهاند، طبری میگوید: در جنگ جمل بیش از شش هزار مسلمان کشته شدند. ابن اعثم مینویسد از لشکر علی هزار و هفتصد نفر و از لشکر عایشه شش هزار نفر کشته شدند. و در کتابهای عقدالفرید، مناقب ابن شهر آشوب، تاریخ یعقوبی تعداد کشته شدگان بسیار بیشتر از اینها نقل شده است.
متأسفانه امالمؤمنین عایشه در مواردی دیگر نیز متناسب با جایگاه خویش عمل ننموده است. زمانی که مسلمانان جسد مطهر امام حسن علیهالسلام را برای وداع، نزد قبر جد بزرگوارش رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله آوردند. مروان سریعا نزد همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمد. او از اینکه خلیفه سوم، که از بستگان مروان بود، در گوشهای از مدینه دفن شده است، ناراحت بود و میترسید که مبادا امام حسن علیهالسلام در کنار پیامبر دفن شود، بنابراین کوشید تا با سوء استفاده از وجود همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله مانع این عمل گردد. عایشه نگران سوار بر اسبی شد و همراه با جمعی از مسلمین در محل حضور یافت و فریاد بر آورد که هرگز اجازه نمیدهم کسی را که دوست ندارم در خانهام داخل سازید. حضور همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله چنان بود که بیم درگیری و کشتار میرفت، لذا امام حسین علیهالسلام به او فرمودند ما مطابق وصیت امام حسن علیهالسلام ، برای جلوگیری از فتنه، جسد برادر را در کنار قبر مادر بزرگ او فاطمه بنت اسد، در بقیع، دفن مینمائیم.
بر جستهترین نقش منفی زنان در سیاست را در ماجرای شهادت حضرت علی علیهالسلام میتوان یافت.
در موقعیتی که کسی جرأت نمیکرد اقدام به قتل علی علیهالسلام نماید. زنی به نام قطام که اعضاء خانوادهاش نیز از فعالان سیاسی بر علیه حکومت علی علیهالسلام بودند محرک قتل آن حضرت گردید. قطام که از خوارج بود و پدر و برادرش در نهروان کشته شده بودند، مهریه خود را قتل علی و مقداری پول قرار داد. او بدینوسیله ابن ملجم را بر توطئه ترور آن حضرت مصمم ساخت. قطام وقتی نگرانی ابن ملجم را در اجرای ترور مشاهده کرد به او گفت که من جمعی از مردان قبیله خود را با تو همراه میکنم تا تو را یاری دهند. آنگاه مردی از خوارج کوفه به نام وردان بن مجاله از قبیله تیم الرباب را با او همراه ساخت و در شب قتل سرهای آنان را با دستمالهای حریر بست. سپس هر دو، شمشیر بدست عازم مسجد شدند و چندی نگذشت که شمشیر زهر آلود ابن ملجم، فرق مبارک خلیفه مسلمین را شکافت.
● در عصر امام حسن علیهالسلام
هر چند پس از صلح امام حسن علیهالسلام دیگر هرگز مسئولیت حکومت به دست امامان معصوم نبود ولی همواره امامان علیهمالسلام به هدایت فکری افراد جامعه میپرداختند. خلفای جور نیز پیوسته آنان را مانع خود در ظلم و ستم به مردم میدیدند، لذا میکوشیدند تا آنان را به طریقی از بین ببرند. در توطئه سیاسی عظیم این خلفا زنها نقش فعالی ایفا نمودند که به نمونههایی از آن اشاره میشود.
عیسی بن مهران از مغیره نقل میکند که گفت: معاویه مأموری را نزد جعده دختر اشعث بن قیس فرستاد که من تو را به همسری پسرم یزید در خواهم آورد به شرط آنکه امام حسن علیهالسلام را به وسیله سم به قتل برسانی. جعده که در خانوادهای سیاستمدار تربیت یافته بود این مسئولیت را پذیرفت. مطابق کلام امام صادق علیهالسلام پدر جعده اشعث در خون علی علیهالسلام شرکت جست، خودش امام حسن علیهالسلام را مسموم کرد و برادرش در خون امام حسین علیهالسلام شریک گردید.
● دوران امامت امام حسین علیهالسلام
در تاریخ مکرر شاهد حضور دو لشکر حق و باطل در برابر هم بودهایم. اهل حق در پی گستراندن حقیقت در جهان بودهاند و حامیان باطل نیز نگران از آنکه قدرت یا مکنت خویش از کف دهند با حامیان حق سر ستیز داشتهاند. در هر دو جناح نیز بارها حضور زنان را همچون مردان شاهد بودهایم. خالی از لطف نیست که به روایتی از سلیم بن قیس در این زمینه اشاره نمائیم.
«آنگاه که معاویه بر سریر قدرت نشست و حکومت بلامنازع او در سراسر گستره مملکت اسلامی آن روز تثبیت شد فرمانی به تمام کارگزاران خود ابلاغ کرد مبنی بر آنکه احادیثی را در مدح معاویه و در بیان فضایل و سوابق او جعل نموده به همگان آموزش دهند. در پی این دستور العمل تمامی حاکمان و قاضیان آن عصر یا با طمع به زر معاویه و یا از ترس قدرت او روایات بسیار در این زمینه از خود ساختند و در هر مسجد و اجتماعی در محلات مختلف بر همگان خواندند. پس از آن معلمان وظیفه یافتند تا آن احادیث را به کودکان بیاموزند به همان میزان که میکوشند تا به کودکان قرآن بیاموزند. از جمله دستور العملهای آنان این بود که تمامی دختران و زنان میبایست این احادیث را یاد گیرند و بدینگونه حضور زنان مدافع معاویه در میان مسلمین چشمگیر شد.»
از طرفی دیگر، رهبر اهل حق، امام حسین علیهالسلام جهت ارتقاء تفکر سیاسی زنان میکوشد و زمینهای فراهم میآورد تا زنان به حق اولیه خویش، تفکر و تدبر در امور و شناخت و تمیز حق از باطل دست یابند. سلیم بن قیس اضافه میکند که: «دو سال قبل از مرگ معاویه امام حسین علیهالسلام به همراه عبداللّه بن جعفر بن عباس حج گزاردند. آن حضرت در این سفر با تدبیری خاص همه مردان و زنان بنی هاشم و نیز سایر زنان و مردان شیعه و افراد سلیم النفس را جمع نموده و در اجتماع گستردهای که در منی فراهم نمودند سخنرانی مبسوطی نموده با استناد به قرآن و کلام رسولخدا صلیاللهعلیهوآله حقانیت اهل بیت را بر آنان اثبات نمودند و به تمامی زنان و مردان حاضر امر نمودند تا این خطابه سیاسی را در بازگشت به گوش سایرین برسانند.
در نتیجه تلاش رهبران حق و باطل، پس از مرگ معاویه و تشدید بحرانهای سیاسی، همانگونه که عملکرد مثبت سیاسی زنها واضحتر میشود، عملکرد منفی زنان نیز مشهودتر میگردد. مواردی از آن را در زمان امام حسین علیهالسلام مییابیم. از جمله آنکه هنگامی که امام حسین علیهالسلام از مکه عازم کوفه میگردند، زنی به نام عمره دختر عبدالرحمان بن سعد انصاری که از هواداران بنی امیه بود نامهای به امام حسین علیهالسلام نوشت و کوشید تا آن حضرت را از حرکت به کوفه باز دارد.
در موقعیت بسیار حساس دیگری، زنان نقش تعیین کنندهای در شکست قیام کوفه جهت حمایت از امام حسین علیهالسلام داشتند.
با تلاش وسیعی که شیعیان در کوفه نمودند دهها هزار نفر آماده پذیرش وجود مبارک امام حسین علیهالسلام گردیده بودند و نماینده آن حضرت، مسلم بن عقیل انسجام خوبی به این جمعیت داده بود. آنگاه که ابن زیاد در کوفه کوشید تا بهر وسیله ممکن این اجتماع را پراکنده سازد، نهایتا با استفاده از وجود زنان در اجرای طرح خویش موفق گردید.
ابومخنف نقل میکند که ابن زیاد توسط مأموران خود به گوش خانواده محاصره کنندگان قصر رساند که اگر تا شب همگی در خانه نباشند هر که در سطح شهر یافت شود، کشته خواهد شد. پس از این تهدید بود که زنان بسیاری از خانهها بیرون ریخته و از سر زبونی و ذلّت دست پسران و برادران و یا همسر خویش را گرفته و به سمت خانه میکشاندند و میگفتند: دیگران به اندازه کافی هستند. در عرض مدت کوتاهی جمعیت چند هزار نفری محاصره کننده متفرق شدند و چنان شد که وقتی نماینده امام حسین علیهالسلام به مسجد آمد فقط سی نفر همراه او نماز مغرب به جا آوردند. با شکست حرکت آنان در کوفه بود که زمینه برای شهادت امام حسین علیهالسلام در کربلا فراهم آمد.
● دوران خلفای عباسی
با ورق زدن صفحات تاریخ در وهلهای، زید بن علی را مییابیم که با دلی آکنده از اندوه ناظر حضور گسترده زنان در تقویت باطل میباشد. زید گوید: روزی مشغول تلاوت قرآن بودم که صدای گریه و شیون زنان بسیاری را شنیدم. از خانه بیرون آمدم و مشاهده کردم که زنان زیادی در حالی که از اندوه موهای خویش پراکنده و گریبان چاک دادهاند، بر سرو صورت میزنند و به دنبال جنازهای که بر دوش مردان حمل میشد، روان بودند اجتماع عزاداران به میزانی بود که راه عبور بسته شده بود. گمان بردم، متوکل عباسی از دنیا رفته است. از مردی سؤال کردم جنازه متعلق به چه کسی است؟ گفت: متعلق به معشوقه متوکل به نام ریحانه میباشد که کنیز او بوده و متوکل سخت دل در گرو مهر او نهاده بود. زید گوید اندکی صبر کردم و دیدم که با چه عظمتی آن کنیز را به خاک سپرده قبر او را از گل مفروش نمودند و از مشک و عنبر و عطر آکندهاش ساختند و بر روی آن نیز گنبدی بنا نهادند. زید بن علی گوید: حزن، طاقت از کفم ربود، مشتی خاک بر سر ریختم و فریاد زدم وای بر تو یا حسین که چگونه در کربلا جسد مطهرت را غریبانه بر زمین رها نمودند و زنان و دخترانت به اسارت گرفته شدند و کودکانت ذبح شدند، حال آن که احدی از مردم بر این اوضاع اشکی نریخت. جسد مطهرت بدون غسل و کفن به خاک سپرده شد. حال آنکه تو فرزند علیمرتضی علیهالسلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام بودی. اینگونه، زنان بر مرگ کنیزی فاسق میگریند و هیچیک بر فرزند پیامبر نمیگریند.
علاوه بر حضور جمعی زنان در حمایت و تقویت باطل، زنان سیاستمداری نیز یافت میشوند که با تدبیر خویش آثار تخریبی عظیمی از خود بر جای نهادند، از جمله: زنی یهودی که به مغیره بن سعید، شعبده و کارهای خارق العاده یاد میداد. مغیره با استفاده از این تعلیمات و به کارگیری شگردهای خاص، وانمود میکرد که اهل کرامت است بدینوسیله بسیاری به او معتقد شدند و پیرو مکتب انحرافی او در غلوّ نسبت به ائمه علیهمالسلام گردیدند. او که ائمه را تا مرتبت خدایی بالا میبرد و عجایب خلاف واقع را به آنان نسبت میداد، رهبر غلاة بود و امام صادق علیهالسلام از او بیزاری میجستند. اگر تعلیمات استاد زن او نبود یقینا او موفقیت چندانی کسب نمیکرد.
نمونه دیگر امالفضل دختر مأمون میباشد او زن سیاستمداری بود که به اجبار مأمون به همسری امام جواد علیهالسلام در آمد و جاسوس دائمی درون خانه آن حضرت گردید. او دائما اخبار مربوط به آن حضرت را به پدرش مأمون میرساند. نهایتا هم به تحریک معتصم و برادرش جعفر، انگوری را که آن دو در آن سمی کشنده وارد کرده بودند در ظرفی نهاده، از آن انگور تعریف و توصیف بسیاری کرد و حضرت جواد علیهالسلام را به خوردن انگور وادار و در این امر اصرار کرد تا آن حضرت مقداری از آن انگور را خوردند. پس از آن آثار سم بر آن امام عارض شد و ایشان از دنیا رفتند. هر چند عاقبت امالفضل آن شد که به بیماری سختی دچار گردید و هر آنچه ثروت داشت جهت درمان آن خرج کرد و در نهایت محتاج دیگران شد و با فلاکت از دنیا رفت.
از دیگر نمونههای بازیگری زنان در امر سیاست در دوران خلافت عباسیان، میتوان به نقش همسران و کنیزکان دربار خلفا و تأثیر آنها در برخی سیاستگذاریهای خلیفه اشاره کرد. گاه این زنان با تدبیر و مکر زنانه خویش خلیفه را وامی داشتند تا با تصرف ناحق در اموال بیت المال مسلمین به هوسهای آنان پاسخ گوید. مورخین نوشتهاند که: موجودی قبیحه همسر متوکل یک میلیون و هشتصد هزار دینار بود و مادر مقتدر بی نهایت ثروتمند و پولدار بود.در آمد خیزران همسر مهدی عباسی نیز بالغ بر یک میلیون و شصت هزار درهم میشد که برخی این مبلغ را نزدیک به نصف مالیات آن روز تمام کشور میشمردند. بهای جامهای که زبیده همسر هارون بر تن میکرد بالغ بر پنجاه هزار دینار میشد. همسر هشام بن عبد الملک نیز جامه بدون آستینی داشت که تمام پیراهن از طلا بود و جز دو بند، بقیه لباس زربفت بود و آن لباس را چنان با زر و زیور آراسته بودند که به علت زیادی جواهرات و سنگینی آن قدرت راحت راه رفتن از او سلب شده بود. سهم کنیزان رقاصه و آوازه خوان که عشوهگری خوب میدانستند نیز قابل توجه است کنیز متوکل روزی در مدح متوکل شعری سروده با صدایی زیبا خواند و ۵۰ هزار درهم از بیت المال را به خود اختصاص داد. هارون الرشید به کنیز خود به نام دنانیر در یک شب گردن بندی به قیمت سی هزار دینار عطا کرد. کتاب نساء الخلفاء آکنده از ذکر حیلههای این کنیزان برای تأثیر بر روی خلفا و تصاحب بیشتر بیت المال مسلمین محروم میباشد. نقل شده که هارون مأموران خشنی را به ناحیه موصل فرستاد و از آن جا مال فراوانی از بقایای مالیاتها برای هارون آوردند او هم دستور داد تا همه آن اموال را صرف برخی از کنیزان او کنند.
علاوه بر این گاه این زنان در تعیین سیاست عهد خلفا هم نقش داشتهاند. بیان شده که خیزران همسر مهدی عباسی در امور سیاسی زیاد دخالت میکرده و نفوذ زیادی در دربار داشته است، به عنوان نمونه او خلیفه را واداشت تا بختیشوع، پزشک مشهور را به جندی شاپور بفرستد. دخالت خیزران در تصمیم گیریهای سیاسی به میزانی بود که نهایتا فرزندش هادی عباسی به او گفت: اگر خبری به من رسد که یکی از پیروان من یا خواص و خدمه و کُتّاب من بر در منزل تو ایستادهاند گردنش را میزنم و مالش را میگیرم.
هرچند هادی عباسی نیز در حکومت خود رابطه را جایگزین ضوابط ساخته بود ولی گویا اگر روابط از محدوده صلاحدید شخص خلیفه فراتر میرفت، موجب خشم او میگردید. لذا کلام او با مادرش آکنده از عتاب گردیده است.
در بیان تأثیر تخریبی سیاست بازیهای زنان نمونههای بسیاری میتوان ذکر کرد. از نقش بسیار مخرب زنان رقاصه و آوازه خوان از اواسط خلافت امویان به بعد در رواج فساد در جامعه و ایجاد رخوت و بی غیرتی نسبت به آنچه بر سر جامعه اسلامی میآمد گرفته تا حضور زنان جاسوس در خانه امام حسن عسکری علیهالسلام جهت بدست آوردن اطلاعاتی در زمینه تولد منجی بشریت و ....
برای پرهیز از اطاله کلام بحث جلوههای مشارکت سیاسی زنان را در اینجا به پایان میرسانیم و از خداوند منان توفیق در عمل به تکالیف اجتماعی را میطلبیم.
وجوب پذیرش ولایت اهل بیت علیهمالسلام در تمامی امور اجتماعی و سیاسی به زنان؛ بیعت زنان با پیامبر صلیاللهعلیهوآله در عقبه اولی، عقبه ثانی، فتح مکه، بیعت رضوان و بیعت در غدیر خم (شروع خلافت علی علیه السلام) و نیز بیعت زنان با حضرت مهدی (عج) در آغاز قیام آن حضرت از فعالیتهای سیاسی زنان است که مستقیما توسط معصوم علیهمالسلام مورد تمجید قرار گرفته است.
در پاسخ معتقدین به انزوای سیاسی زنان مقام معظم رهبری فرمودند: «اسلام میخواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد.»
در تفکری متضاد با اعتقاد گذشته، برخی میکوشند به طور افراطی مشارکت سیاسی زنان را در هر شکل و صورت، صحیح و پسندیده بشمارند. در این نگرش، صرفا خروج زن از خانه و ورودش به عرصه اجتماع به هر دلیل قابل ستایش است.
در قرآن به همسر لوط و نوح به عنوان دو زن خائن که به ساحت مقدس رهبر جامعه اسلامی خدشه وارد ساخته و با دشمنان انبیاء همراهی نمودند، اشاره میشود.
زنان لشکر قریش که کینه نسبت به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله و حکومت اسلامی، تمام وجودشان را آکنده ساخته بود در صحنه جنگ احد، پیکر مطهر شهدای اسلام را مثله کرده و گوش و بینی آنانرا بریدند.
با شروع خلافت ابوبکر سعی شد تا پشتوانه مالی علی علیهالسلام در فعالیت سیاسی احتمالی او، تصاحب شود. لذا دستور داده شد تا فدک را از فاطمه علیهاالسلام بگیرند. آن حضرت به نزد خلیفه آمد و استدلالهای مفصلی مبنی بر آن که حکومت، حق تصرف فدک را ندارد، ارائه دادند. اوس بن حدثان گوید عایشه و حفصه حضور یافتند و با توجیهی دینی و مردم پسند غصب مجدد فدک را فراهم نمودند.
عایشه ام المؤمنین همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله که از محرکان مسلمین در امر قتل عثمان بود، علیرغم بیان صریح قرآن مبنی بر امر به زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله که باید ملازم خانه بوده و حق حضور سیاسی اجتماعی چشمگیر را ندارند به مکه رفت و فریاد مظلومیت عثمان سرداد.
بر جستهترین نقش منفی زنان در سیاست را در ماجرای شهادت حضرت علی علیهالسلام میتوان یافت. در موقعیتی که کسی جرأت نمیکرد اقدام به قتل علی علیهالسلام نماید. زنی به نام قطام که اعضاء خانوادهاش نیز از فعالان سیاسی بر علیه حکومت علی علیهالسلام بودند محرک قتل آن حضرت گردید.
زنان نقش تعیین کنندهای در شکست قیام کوفه جهت حمایت از امام حسین علیهالسلام داشتند. با تلاش وسیعی که شیعیان در کوفه نمودند دهها هزار نفر آماده پذیرش وجود مبارک امام حسین علیهالسلام گردیده بودند و نماینده آن حضرت، مسلم بن عقیل انسجام خوبی به این جمعیت داده بود. آنگاه که ابن زیاد در کوفه کوشید تا بهر وسیله ممکن این اجتماع را پراکنده سازد، نهایتا با استفاده از وجود زنان در اجرای طرح خویش موفق گردید.
از دیگر نمونههای بازیگری زنان در امر سیاست در دوران خلافت عباسیان، میتوان به نقش همسران و کنیزکان دربار خلفا و تأثیر آنها در برخی سیاستگذاریهای خلیفه اشاره کرد. گاه این زنان با تدبیر و مکر زنانه خویش خلیفه را وامی داشتند تا با تصرف ناحق در اموال بیت المال مسلمین به هوسهای آنان پاسخ گوید.
در بیان تأثیر تخریبی سیاست بازیهای زنان نمونههای بسیاری میتوان ذکر کرد. از نقش بسیار مخرب زنان رقاصه و آوازه خوان از اواسط خلافت امویان به بعد در رواج فساد در جامعه و ایجاد رخوت و بی غیرتی نسبت به آنچه بر سر جامعه اسلامی میآمد گرفته تا حضور زنان جاسوس در خانه امام حسن عسکری علیهالسلام جهت بدست آوردن اطلاعاتی در زمینه تولد منجی بشریت و ....
عمره دختر علقمه دوازدهمین و آخرین پرچمدار قریش در جنگ احد است که پس از افتادن پرچم و پراکنده شدن مشرکان قریش آن را بلند کرده سبب انسجام لشکر میگردد.
اشعار و سخنان زنان قریش در تحریک مردان برای جنگ با مسلمین بسیار مؤثر بوده و سران شرک نیز با بهرهگیری از قدرت زنان، در تهییج احساسات لشگر، از آنها استفاده مینمودند.
در تاریخ بیان شده که چگونه در آخر عمر حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله حفصه و عایشه همسران ایشان اطلاعات درون منزل را به پدران خویش میدادند و بدینوسیله آنانرا در فراهم نمودن مقدمات غصب خلافت یاری میکردند.
وجوب پذیرش ولایت اهل بیت علیهمالسلام در تمامی امور اجتماعی و سیاسی به زنان؛ بیعت زنان با پیامبر صلیاللهعلیهوآله در عقبه اولی، عقبه ثانی، فتح مکه، بیعت رضوان و بیعت در غدیر خم (شروع خلافت علی علیه السلام) و نیز بیعت زنان با حضرت مهدی (عج) در آغاز قیام آن حضرت از فعالیتهای سیاسی زنان است که مستقیما توسط معصوم علیهمالسلام مورد تمجید قرار گرفته است.
در پاسخ معتقدین به انزوای سیاسی زنان به سخن مقام معظم رهبری اشاره میشود که فرمودند: «اسلام میخواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد.»
در تفکری متضاد با اعتقاد گذشته، برخی میکوشند به طور افراطی مشارکت سیاسی زنان را در هر شکل و صورت، صحیح و پسندیده بشمارند. در این نگرش، صرفا خروج زن از خانه و ورودش به عرصه اجتماع به هر دلیل قابل ستایش است.
در قرآن به همسر لوط و نوح به عنوان دو زن خائن که به ساحت مقدس رهبر جامعه اسلامی خدشه وارد ساخته و با دشمنان انبیاء همراهی نمودند، اشاره میشود.
زنان لشکر قریش که کینه نسبت به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله و حکومت اسلامی، تمام وجودشان را آکنده ساخته بود در صحنه جنگ احد، پیکر مطهر شهدای اسلام را مثله کرده و گوش و بینی آنانرا بریدند.
با شروع خلافت ابوبکر سعی شد تا پشتوانه مالی علی علیهالسلام در فعالیت سیاسی احتمالی او، تصاحب شود. لذا دستور داده شد تا فدک را از فاطمه علیهاالسلام بگیرند. آن حضرت به نزد خلیفه آمد و استدلالهای مفصلی مبنی بر آن که حکومت، حق تصرف فدک را ندارد، ارائه دادند. اوس بن حدثان گوید عایشه و حفصه حضور یافتند و با توجیهی دینی و مردم پسند غصب مجدد فدک فراهم نمودند.
عایشه ام المؤمنین همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله که از محرکان مسلمین در امر قتل عثمان بود، علیرغم بیان صریح قرآن مبنی بر امر به زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله که باید ملازم خانه بوده و حق حضور سیاسی اجتماعی چشمگیر را ندارند به مکه رفت و فریاد مظلومیت عثمان سرداد.
بر جستهترین نقش منفی زنان در سیاست را در ماجرای شهادت حضرت علی علیهالسلام میتوان یافت. در موقعیتی که کسی جرأت نمیکرد اقدام به قتل علی علیهالسلام نماید. زنی به نام قطام که اعضاء خانوادهاش نیز از فعالان سیاسی بر علیه حکومت علی علیهالسلام بودند محرک قتل آن حضرت گردید.
زنان نقش تعیین کنندهای در شکست قیام کوفه جهت حمایت از امام حسین علیهالسلام داشتند. با تلاش وسیعی که شیعیان در کوفه نمودند دهها هزار نفر آماده پذیرش وجود مبارک امام حسین علیهالسلام گردیده بودند و نماینده آن حضرت، مسلم بن عقیل انسجام خوبی به این جمعیت داده بود. آنگاه که ابن زیاد در کوفه کوشید تا بهر وسیله ممکن این اجتماع را پراکنده سازد، نهایتا با استفاده از وجود زنان در اجرای طرح خویش موفق گردید.
از دیگر نمونههای بازیگری زنان در امر سیاست در دوران خلافت عباسیان، میتوان به نقش همسران و کنیزکان دربار خلفا و تأثیر آنها در برخی سیاستگذاریهای خلیفه اشاره کرد. گاه این زنان با تدبیر و مکر زنانه خویش خلیفه را وامی داشتند تا با تصرف ناحق در اموال بیت المال مسلمین به هوسهای آنان پاسخ گوید.
در بیان تأثیر تخریبی سیاست بازیهای زنان نمونههای بسیاری میتوان ذکر کرد. از نقش بسیار مخرب زنان رقاصه و آوازه خوان از اواسط خلافت امویان به بعد در رواج فساد در جامعه و ایجاد رخوت و بی غیرتی نسبت به آنچه بر سر جامعه اسلامی میآمد گرفته تا حضور زنان جاسوس در خانه امام حسن عسکری علیهالسلام جهت بدست آوردن اطلاعاتی در زمینه تولد منجی بشریت و ....
عمره دختر علقمه دوازدهمین و آخرین پرچمدار قریش در جنگ احد است که پس از افتادن پرچم و پراکنده شدن مشرکان قریش آن را بلند کرده سبب انسجام لشکر میگردد.
اشعار و سخنان زنان قریش در تحریک مردان برای جنگ با مسلمین بسیار مؤثر بوده و سران شرک نیز با بهرهگیری از قدرت زنان، در تهییج احساسات لشگر، از آنها استفاده مینمودند.
در تاریخ بیان شده که چگونه در آخر عمر حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله حفصه و عایشه همسران ایشان اطلاعات درون منزل را به پدران خویش میدادند و بدینوسیله آنانرا در فراهم نمودن مقدمات غصب خلافت یاری میکردند.
منبع : طوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست