سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا
شکلات - chicolat
سال تولید : ۲۰۰۰
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دیوید براون، کیت گلدن و لسلی هالران
کارگردان : لاسه هالستروم
فیلمنامهنویس : رابرات نلسن جیکوبز، برمبنای رمانی نوشته جوآن هریس
فیلمبردار : راجر پرات
آهنگساز(موسیقی متن) : ریچل پورتمن.
هنرپیشگان : جولیت بینوش، جانی دپ، جودی دنچ، آلفرد مولینا، لنا اولین، کحاری آن ماس، هیو اوکانر، پیتر استورمار و ویکتوئار تیویزول.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۲ دقیقه.
صدا :
سال ۱۹۵۹. زنی ناشناس بهنام ̎ویان̎ (بینوش) به اتفاق دختر کوچکش، ̎آنوک̎ (تیویزول) به شهرکی فرانسوی نقل مکان میکند که کلیسای کاتولیکش، اعمال و رفتار ساکنانش را تحت نظارت خویش دارد. ̎ویان̎، چند روزی ـ و درست پس از آغاز ایام روزه ـ یک مغازهٔ شکلات فروشی نزدیک کلیسا باز میکند. در حالی که چنین موقعیتی انتظار میرود که مردم دهکده از لذتهای دنیوی پرهیز کنند، ̎ویان̎ آنان را با شکلاتهای نامتعارف و خوشمزهای که درست کرده، وسوسه میکند که هیچ یک از مشتریها توان مقاومت در برابرشان را ندارند. هر روز که میگذرد، افراد بیشتری از در و همسایه در برابر خوراکیهای گناهآلود خوشمزهاش به زانو در میآیند، ولی ̎کنت دو رنو̎ (مولینا)، شهردار شهر، اصلاً از روند اوضاع راضی نیست و پیش از آنکه ̎ویان̎ مردم شهرش را بیشتر وسوسه نکرده، مقدمات اخراجش را تدارک میبیند. اما ̎ویان̎، بیدی نیست که با این بادها بلرزد و به کمک یک تازهوارد دیگر، کولی خوشسیمائی بهنام ̎روکس̎ (دپ)، به فکر برپا کردن ̎جشنوارهٔ بزرگ شکلات̎ در روز عید پاک میافتد...
● شکلات یادآور سنتی قدیمی در هالیوود است. فیلمهائی آمریکائی که داستانشان در فرانسه میگذشت و در آنها بازیگران، کلمات انگلیسی را با لهجهای فرانسوی ادا میکردند و اغلب خیلی زود موفق میشدند برناباوری تماشاگر غلبه کنند. چه فیلم در پاریس میگذشت و چه در ولایتهای کوچک و گمنام فرانسوی، حس ̎سرزمین اروپائی̎ جائی دور از آمریکای پر شروشور و جنجالطلب، اصل بود. خلق و خوی فرانسوی با مهر، طنز و گاه وسواس نگریسته میشد. سرزمین اروژائی با خود حسی از بهشت روی زمین میآورد. جائی که آرامش و ثبات یک زندگی سنتی و عادت شده، اصل بود. هالستروم با شکلات هوشمندانه راه احیای آن سنت ̎فرانسه̎ استودیوئی را مییابد. و این راه، چیزی جزء خلق یک دنیای خود کفای نازنازی، دنج و مطبوع نیست. شکلات به یک قصهٔ ژریان ساده میماند که در یک شهر کوچک فرانسوی میگذرد. قصهای که بیهیچ شرم و ابائی از عام یا تکراری بودن، تعریف میشود و راویاش چنانکه در پایان میبینیم ̎آنوک̎ کوچولو است. ترکیب تلقیهای فرهنگی فرانسوی / آمریکائی از همان توصیف اولیهٔ شهر آغاز میشود (که کلمهٔ آرامش هم به فرانسه و هم به انگلیسی ادا میشود). در اینجا، هرکس جا و مکان خود را میشناسد و بدان راضی و قانع است. باد سرد شمالی، نمایندهٔ عنصر فانتزی خجالتی فیلم، با خود غریبهٔ سرگردان و رهائی بخش و قرمزپوش را میآورد که طبق انتظار باید تحولی در این جامعهٔ را کد و بسته به وجود آورد. این تحول، کاملاً قابل پیشبینی است و فیلم هم در حرکت زمان سنجی شده پله پلهاش، هیچ غافلگیری و نکاتی ندارد. موضوع اینجاست که عصای دست این ساحره، شکلاتهای او است. خوراکیهائی با شکل و مزههای متنوع که قرار است طعم دهان آدمهای این شهر را عوض کنند و دوای دردهای روحی آنان باشد. دقت کنید که فیلم شیوهٔ کار خود را در همان صحنههای آغازین کاملاً عیان میکند. عاری از ایده با ژیچ و خمهای تازه، شکلات به قرمزها و قهوهایهای گرمی میاندیشد که کمکم تابلوی زندگی روزهمره در این شهر را دگرگون میکنند. فرایند غبارروبی و تزئین خانه / مغازهٔ اجارهای، تهیهٔ انواع شکلات و چیدن ویترین چشم را سرگرم نگاه میدارد. فیلمی دربارهٔ زندگی یک دهکدهٔ فرانسوی در ۱۹۵۹، به مدد رنگ و نور نوازشگر پرات است که وارد قلمروی قصههای بیزمان و مکان میشود و با تدوینی (کار اندرو ماندشین) که به نمای بلند علاقهای ندارد، گذشت زمان و تغییر شرایط را دلبخواه و به سادگی آب خوردن جلوه میدهد.
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دیوید براون، کیت گلدن و لسلی هالران
کارگردان : لاسه هالستروم
فیلمنامهنویس : رابرات نلسن جیکوبز، برمبنای رمانی نوشته جوآن هریس
فیلمبردار : راجر پرات
آهنگساز(موسیقی متن) : ریچل پورتمن.
هنرپیشگان : جولیت بینوش، جانی دپ، جودی دنچ، آلفرد مولینا، لنا اولین، کحاری آن ماس، هیو اوکانر، پیتر استورمار و ویکتوئار تیویزول.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۲ دقیقه.
صدا :
سال ۱۹۵۹. زنی ناشناس بهنام ̎ویان̎ (بینوش) به اتفاق دختر کوچکش، ̎آنوک̎ (تیویزول) به شهرکی فرانسوی نقل مکان میکند که کلیسای کاتولیکش، اعمال و رفتار ساکنانش را تحت نظارت خویش دارد. ̎ویان̎، چند روزی ـ و درست پس از آغاز ایام روزه ـ یک مغازهٔ شکلات فروشی نزدیک کلیسا باز میکند. در حالی که چنین موقعیتی انتظار میرود که مردم دهکده از لذتهای دنیوی پرهیز کنند، ̎ویان̎ آنان را با شکلاتهای نامتعارف و خوشمزهای که درست کرده، وسوسه میکند که هیچ یک از مشتریها توان مقاومت در برابرشان را ندارند. هر روز که میگذرد، افراد بیشتری از در و همسایه در برابر خوراکیهای گناهآلود خوشمزهاش به زانو در میآیند، ولی ̎کنت دو رنو̎ (مولینا)، شهردار شهر، اصلاً از روند اوضاع راضی نیست و پیش از آنکه ̎ویان̎ مردم شهرش را بیشتر وسوسه نکرده، مقدمات اخراجش را تدارک میبیند. اما ̎ویان̎، بیدی نیست که با این بادها بلرزد و به کمک یک تازهوارد دیگر، کولی خوشسیمائی بهنام ̎روکس̎ (دپ)، به فکر برپا کردن ̎جشنوارهٔ بزرگ شکلات̎ در روز عید پاک میافتد...
● شکلات یادآور سنتی قدیمی در هالیوود است. فیلمهائی آمریکائی که داستانشان در فرانسه میگذشت و در آنها بازیگران، کلمات انگلیسی را با لهجهای فرانسوی ادا میکردند و اغلب خیلی زود موفق میشدند برناباوری تماشاگر غلبه کنند. چه فیلم در پاریس میگذشت و چه در ولایتهای کوچک و گمنام فرانسوی، حس ̎سرزمین اروپائی̎ جائی دور از آمریکای پر شروشور و جنجالطلب، اصل بود. خلق و خوی فرانسوی با مهر، طنز و گاه وسواس نگریسته میشد. سرزمین اروژائی با خود حسی از بهشت روی زمین میآورد. جائی که آرامش و ثبات یک زندگی سنتی و عادت شده، اصل بود. هالستروم با شکلات هوشمندانه راه احیای آن سنت ̎فرانسه̎ استودیوئی را مییابد. و این راه، چیزی جزء خلق یک دنیای خود کفای نازنازی، دنج و مطبوع نیست. شکلات به یک قصهٔ ژریان ساده میماند که در یک شهر کوچک فرانسوی میگذرد. قصهای که بیهیچ شرم و ابائی از عام یا تکراری بودن، تعریف میشود و راویاش چنانکه در پایان میبینیم ̎آنوک̎ کوچولو است. ترکیب تلقیهای فرهنگی فرانسوی / آمریکائی از همان توصیف اولیهٔ شهر آغاز میشود (که کلمهٔ آرامش هم به فرانسه و هم به انگلیسی ادا میشود). در اینجا، هرکس جا و مکان خود را میشناسد و بدان راضی و قانع است. باد سرد شمالی، نمایندهٔ عنصر فانتزی خجالتی فیلم، با خود غریبهٔ سرگردان و رهائی بخش و قرمزپوش را میآورد که طبق انتظار باید تحولی در این جامعهٔ را کد و بسته به وجود آورد. این تحول، کاملاً قابل پیشبینی است و فیلم هم در حرکت زمان سنجی شده پله پلهاش، هیچ غافلگیری و نکاتی ندارد. موضوع اینجاست که عصای دست این ساحره، شکلاتهای او است. خوراکیهائی با شکل و مزههای متنوع که قرار است طعم دهان آدمهای این شهر را عوض کنند و دوای دردهای روحی آنان باشد. دقت کنید که فیلم شیوهٔ کار خود را در همان صحنههای آغازین کاملاً عیان میکند. عاری از ایده با ژیچ و خمهای تازه، شکلات به قرمزها و قهوهایهای گرمی میاندیشد که کمکم تابلوی زندگی روزهمره در این شهر را دگرگون میکنند. فرایند غبارروبی و تزئین خانه / مغازهٔ اجارهای، تهیهٔ انواع شکلات و چیدن ویترین چشم را سرگرم نگاه میدارد. فیلمی دربارهٔ زندگی یک دهکدهٔ فرانسوی در ۱۹۵۹، به مدد رنگ و نور نوازشگر پرات است که وارد قلمروی قصههای بیزمان و مکان میشود و با تدوینی (کار اندرو ماندشین) که به نمای بلند علاقهای ندارد، گذشت زمان و تغییر شرایط را دلبخواه و به سادگی آب خوردن جلوه میدهد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست