سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
اضمحلال و مرگ فرهنگ
۱) آدمی موجودی صرفاً طبیعی نبوده، بلکه نحوه هستی وی درون یک فرهنگ و یک سنت اجتماعی و تاریخی تحقق میپذیرد. تصور کنید نوزاد انسانی را در شرایط طبیعی بسیار مناسبی پرورش داده، آنچنانکه هیچ مشکلی از لحاظ تغذیه، پوشاک، دمای محیط، دوری از خطرات و... نداشته باشد.
بیتردید چنین نوزادی رشد طبیعی و بیولوژیک خواهد داشت، لیکن هرگز از نحوه هستی انسانی برخوردار نخواهد بود. چنین موجودی تا سرحد یک حیوان، و حتی نازلتر از آن تنزل خواهد یافت؛ چرا که حیوانات بر اساس غرایز و هدایت تکوینی و طبیعی خود میتوانند حیات خویش را اداره کنند، اما چنین امری برای انسانها، میسر نخواهد بود. فرهنگها و سنتهای اجتماعی و تاریخی از عناصر اصلی و بنیادین تحقق نحوه هستی انسانی هستند.
۲) انسان موجودی بالذات تاریخی است، لذا حیات فردی و اجتماعی وی پیوسته و مستمراً محل حدوث تغییرات و مظهر ظهور ساحتهای گوناگون وجود اوست. به همین دلیل، چنانچه فرهنگ و سنتی تاریخی نتواند پابهپای تحولات تغییر بپذیرد، به مجموعهای از عادات ذهنی و رفتاری مرده و بیروح و نامتناسب با حیات فردی، اجتماعی و تاریخی یک قوم تبدیل خواهد شد. در چنین حالتی است که میتوان از مرگ یک فرهنگ سخن گفت.
۳) در دوران ما، به دلیل بسط مدرنیته و رشد و سیطره تکنولوژی، بهخصوص در پرتو فناوریهای نوین در عرصه اطلاعات و ارتباطات، فرهنگها دیگر به منزله امری عمدتاً بومی، قومی، جغرافیایی و منطقهای وجود نداشته، بیش از گذشته تحتتأثیر فضا و نحوه تفکر جهانی هستند. جهانی شدن، تحقق تاریخ جهانی و اضمحلال کامل فرهنگهای بومی و منطقهای از مهمترین ویژگیهای دوران ما هستند، امری که در کشور ما کاملاً مورد غفلت واقع شده و میشود.
۴) فرهنگ، پدیدهای انسانی است و مثل هر امر انسانی دیگری، از نوعی حیات و پویایی برخوردار است. فرهنگ، به منزله امری زنده نیازمند منابع تغذیهکننده است. <تفکر>، روح فرهنگ، و فرهنگ به منزله جسم و کالبد تفکر است. متأسفانه در جامعه ما، به دلیل بحران در تفکر، فرهنگ از عناصر اصیل تغذیهکننده خود، محروم است. هیچیک از نهادها و اجزای حیات اجتماعی ما در اندیشه تغذیه فرهنگ نبوده یا اساساً نمیتوانند از نقشی مثبت و تأثیرگذار برای حیاتبخشی به فرهنگ و مقابله با سیل عظیم و خروشان نیهیلیسم جهانی برخوردار گردند، نیهیلیسمی که ما و جوانان ما را نیز فراگرفته و با شدت روزافزونی آنها را تحت سیطره خویش قرار میدهد.
۵) در این راستا، اینجانب به عنوان عضو کوچکی از جامعه فلسفی کشور، هم دانشگاه و همه نهادهای بهاصطلاح فرهنگی و هم قدرت سیاسی کشور را به نحو توأمان محکوم مینمایم. شبهدانشگاههای ما صرفاً به بخشی از نظام دیوانسالاری (بوروکراتیک) عظیم کشور تبدیل شده و فعالیت به ظاهر علمی، آکادمیک و فرهنگی در دانشگاهها، غالباً با پنهان شدن در پس گفتمان حاکم و رایج فرهنگی کشور، بدون هیچگونه اصالتی، صرفاً به نقابی برای سهمخواهی از درآمدهای نفتی و مک زدن از پستانهای پرشیر نفت مام وطن تبدیل گردیده است.
قدرت سیاسی کشور نیز متأسفانه نه درک درستی از ماهیت فرهنگ داشته، نه تحولات جهانی اخیر را درمییابد و نه اساساً به دلیل عملزدگی و غرق شدن در مسائل روزمره جامعه قدرت تفکر جدی و اصیل در باب سرنوشت فرهنگ و تفکر در این دیار را داشته است. قدرت سیاسی در ایران هنوز به آن پختگی لازم نیز دست نیافته است که گوشی شنوا برای شنیدن دلنگرانیهای فرهنگی متفکران و اهل نظر این دیار داشته باشد.
۶) امروز در دیار ما فرهنگ از سه عنصر تغذیه میشود؛
۱) درآمدهای سرشار نفتی،
۲) فشار و اعمال زور توسط نهادهای امنیتی، حراستی و ایدئولوژیک
۳) حقنه رسانهای.
امروز در کشور ما، بسیاری از نهادهای بهاصطلاح فرهنگی، که هدف از تأسیس آنها تغذیه فرهنگ و بهاصطلاح هدایت و مدیریت فرهنگی است، وابسته به دولت و درآمدهای نفتی هستند. این نهادهای غیرفرهنگی خواهان تغذیه فرهنگ در کشور هستند بیآنکه خود از نیروی فرهنگی برخوردار باشند. اما هر کس که کوچکترین آشنایی با ساحت مقدس فرهنگ داشته باشد درمییابد که فرهنگ و نیروی فرهنگی درست در همانجا خود را نشان میدهد که از سرچشمهای درونی و نوعی خودانگیختگی و خودجوشی نشأت گرفته باشد. اگر تمام سازمانها و نهادهای فرهنگی کشور و تمام درآمدهای نفتی جامعه بسیج شوند، نمیتوانند اثری همچون دیوان حافظ، گلستان سعدی، نجات بوعلی یا عقل سرخ سهروردی را خلق کنند. این آثار از منابع بسیار اصیلتری سرچشمه گرفتهاند. نهادهای بهاصطلاح فرهنگی کشور، به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی صرفاً به جزئی از نظام بوروکراتیک کشور تبدیل گشته که خود باری بر بارهای گران مردم و فرهنگ این مرز و بوم افزودهاند. کافی است شما این نهادها را از دلارهای نفتی محروم کنید، آنگاه ماهیت فرهنگی! آنها خود را بر شما به خوبی هویدا خواهد ساخت. فشارهای نهادهای حراستی و اطلاعاتی و امور تربیتی و... نهتنها کوچکترین اثر مثبتی در سرنوشت فرهنگی کشور نداشته، بلکه به عواملی بسیار منفی، مخرب و گریزاننده تبدیل گشتهاند. حقنه رسانهای، آن هم به کمک غیراصیلترین نیروهای بهاصطلاح فرهنگی، مثل مداحان، و بر اساس یک نوع پوپولیسم فرهنگی که خود را در بسیاری از برنامهها از جمله سریالهای قالبی تلویزیونی نمایان میسازد، از یک سو هیچ مناسبتی با تحولات جهانی و دگردیسی شتابان نسل جوان نداشته، از سوی دیگر نوعی احساس بیزاری و انزجار را درمیان مخاطبان نسل جوان و اهل فکر ایجاد کرده، بسیاری از آنان را به سوی رسانههای مبتذل بیگانه سوق میدهد.
۷) نگارنده این سطور، همچون بخش اعظم اهل فرهنگ این دیار، نه فردی سیاسی است و نه تعلق خاطری به عرصه سیاست، جریانات گوناگون و در همان حال سروته یک کرباس آن و نیز بازیهای رایج آنان دارد؛ بلکه صرفاً به منزله یکی از آحاد این ملت و به عنوان یک معلم فلسفه، شدیداً دلنگران نیهیلیسم و اضمحلال فرهنگیای است که دوران ما و از جمله جامعه ایران را دربرگرفته است. قدرت سیاسی در ایران باید بداند که آتش این نیهیلیسم و اضمحلال فرهنگی دامان آن را نیز در امان نخواهد گذاشت. به همین دلیل، قدرت سیاسی در کشور باید این نصیحت مشفقانه را به جد گیرد که هیچیک از عناصری که بر آنها به منزله نیروها و عوامل فرهنگی تکیه و سرمایهگذاری کرده است، عنصر اصیلی برای تغذیه فرهنگ و تفکر در این دیار نیستند.
۸) راقم این سطور آن مقدار از سطح فهم و آگاهی برخوردار هست که دریابد بسیاری از معضلات فرهنگی ما جهانی و نیز دارای ریشههای تاریخی بوده، و ربطی به مسائل رایج سیاسی و اجتماعی کشور ندارد، لیکن همه سخن در این است که روشهای به اصطلاح فرهنگی و در واقع فرهنگستیز ما هیچ مناسبتی با معضلات تاریخی و جهانی ما ندارد.
۹) نگارنده این سطور همچنین از این مقدار انصاف برخودار هست که معترف باشد بخشی از معضلات تاریخی و فرهنگی ما به نهاد دانشگاه و جریان روشنفکری کشور بازگشته و نمیتوان همه معضلات را به قدرت سیاسی کشور احاله کرد. به علاوه، راقم این سیاهمشق، به هیچوجه مدعی نیست که در جریانات کنونی فکری و نظری در میان دانشگاهیان و روشنفکران ما، مثل شریعتی، بازرگان، فردید، داوری، سروش، شایگان، جواد طباطبایی، مدرسی طباطبایی، مجتهد شبستری، ملکیان، کدیور، یوسفیاشکوری و ...، جریان اصیلی وجود دارد که میتواند پاسخگوی بحرانهای جدی فکری، نظری و فرهنگی ما باشد، لیکن قدرت سیاسی در ایران، به جای آنکه درصدد مقابله با همین امکانات محدود و تاریخی کشور باشد، (مثل برخوردهای تند با سروش، بستن نشریاتی چون مدرسه یا محدودیت در انتشار کتب و مقالات آن هم در عصر شکلگیری شبکه جهانی که هر کس به سهولت میتواند آثار خویش را در شبکه و در معرض دید همگان قرار دهد) باید دریابد که خطر نیهیلیسم و بیمعنایی غربی بسیار بیشتر از اندیشههای پارهای از متفکران و روشنفکران داخلی است و اگر جوانان و فرزندان ما جذب همین سرمایههای بسیار اندک و محدود فرهنگی داخلی شوند، خطرش برای حاکمیت سیاسی کمتر از نیهیلیسم غربی است که جوانان ما را به نحو روزافزونی فرامیگیرد. قدرت سیاسی در ایران باید بکوشد با افزایش امکانات و مسیرهای گوناگون نظری در کشور، جوانان را از سوق یافتن به سوی فرهنگ مصرف، پول و قدرتپرستی و نیهلیسم غربی باز دارد نه اینکه با اعمال قدرت و زور و با محدود کردن هر چه بیشتر امکانات نظری و انحصارگری فکری، فرهنگی، رسانهای و تبلیغاتی جوانان و جامعه را با شدت و حدت بیشتری به سوی فرهنگ غربی سوق دهد. فراموش نکنیم که سرعت رشد جهتگیری سکولاریستی در جامعه ما در دوران پس از انقلاب به مراتب بیشتر از دوران رضاخان و فرزندش بوده است. میپذیریم که وضعیت جهانی در این امر دخیل هستند. لیکن اگر نخواهیم ناآگاهیها و قصورهای خویش را در این امر نادیده بگیریم، حکایت از آن دارد که ما نسبت خویش با حق و حقیقت را به تمامی از کف دادهایم.
۱۰) با اضمحلال فرهنگ، جامعه به چیزی شبیه جنگلی تبدیل خواهد شد که در آن هیچ مجالی برای ظهور ارزشهای متعالی انسانی باقی نخواهد ماند. در جامعه ما روند اضمحلال و مرگ فرهنگ از مدتها پیش آغاز شده است.
بیژن عبدالکریمی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست