جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
سینما با او چه کرد؟
چند شب پیش خواب رسول را دیدم. در یک مکان ناشناس - خانه یی که برایم آشنا نبود و نیست - ... نشسته بودم و با دو سه نفری صحبت می کردم - در مورد کاری که پیشنهاد شده و من از متن خوشم نیامده و آن کار را انجام نخواهم داد و... - یکباره رسول کنارم نشست و بی مقدمه وارد بحث شد و در تایید حرفم چند جمله یی گفت. مثل همیشه صریح و قاطع حرف می زد.
به روشنی گفت؛ «خوب کاری می کنی، سناریو مزخرفه... کار نکن،» از خودم پرسیدم «مگر هنوز رسول زنده است؟،»... در همین فکر بودم که از خواب بیدار شدم، چند سالی می شد که برخلاف سال های قبل ارتباط زیادی با رسول نداشتم. آنچه که میان ما رخ داد و از هم فاصله گرفتیم - یا بهتر است بگویم چیزی بینمان رخ نداد به این معنی که هیچ گاه با هم دعوا نکردیم، با هم قهر نکردیم، حتی به هم پرخاش هم نکردیم، - عده یی دیگر تصمیم گرفتند و به هر حال آن ارتباط بسیار صمیمانه هشت، نه ساله تمام شد و هر کدام به راه خود رفتیم. او مداوم کار می کرد، گاهی کارهایش را می دیدم، مصاحبه هایش را می خواندم، از دیگران می شنیدمش که نظرها و نقدهای مختلفی ابراز می کردند... به نظرم تغییراتی کرده بود یا داشت تغییراتی می کرد. چند بار دیدمش، کوتاه و گذرا.
آخرین بار حدود دو سال پیش در استودیویی یک گفت وگوی طولانی با هم داشتیم... گله گذاری هم بود، بی اغراق دو ساعت طول کشید. رسول همان بود که می شناختمش. پرحرارت و قاطع، صریح و با لحنی تند. راجع به هر چه حرف می زد قضاوتی داشت که به آن شک نداشت. همان روحیه یی که بسیار درباره اش بحث می کردیم.
خنده ام گرفته بود، می دیدم چقدر حرف ها و سخن هایی که شنیده بودم با واقعیت او فاصله دارند. پس این حرف ها از کجا می آمدند؟ این سینما و فضا و آدم هاش چگونه رسولی را نشان می داد، حال که از نزدیک می دیدمش و حرف می زدیم، همانی بود که می شناختم. بعد از آن روز بیشتر دلم برایش تنگ می شد... تا ... آن خبر تکان دهنده و بد را شنیدم.
باورم نمی شد، هنوز هم باورم نشده، در این مدت چه بسیار لحظات که ناباور و بهت زده می مانم که واقعاً «رسول رفت؟،»... اما فیلم «میم مثل مادر» را ده روزی بعد از این اتفاق دیدم. نمی دانم رسول چه نظری در مورد فیلم داشت - به مصاحبه و این حرف ها کاری ندارم،... دلم گرفت؛ بیش از قبل رفتنش دلم را سوزاند. کاش به این زودی نرفته بود. دوست ندارم «میم مثل مادر» آخرین فیلم رسول باشد... سینما با او چه کرد؟، من رسول را می شناختم، باورهاش را می فهمیدم، توانایی هایش را می دانستم، بسیاری چیزها را که دوست داشت دیده بودم، و البته همه اینها را دوست نداشتم...
او کارگردان بود، سینما را بلد بود، از او آموختم چگونه قبل از شروع فیلمبرداری، باید فیلم را دیده باشی، رسول هر پلانی که می گرفت، می دانست از کدام فریم به پلان قبل و از کجا به پلان بعد برش خواهد خورد.
رسول تدوینگر خوبی بود، فیلمبرداری بلد بود، نور را می شناخت... اما این همه رسول نبود، او روحی سرکش داشت، جست وجوگر بود و نگاهی خاص و غریب به محیط و آدم های اطرافش داشت... همیشه منتظر بودم کاری کارستان از او ببینم، و باور دارم می توانست، اگر در فضایی دیگر بود و... اگر این همه زود نمی رفت، رسول فوق العاده باهوش بود، بسیار حرفه یی بود، اما کاش در زمینه حرفه یی شدن این همه هوش به خرج نمی داد، این سینمای حرفه یی بی هویت ما، انگار فقط آدم ها را از هویت و ماهیت شان خالی می خواهد. آشفته بازاری که کالای بی خاصیت می خواهد؛ رنگ و لعابی تنها، نه کلامی، نه حدیثی، روزگار آدم های خالی است، این سینما با رسول چه کرد؟... ای کاش رسول نمی رفت و فیلمش را می ساخت... چه بسیار رسول ها در اطرافمان که هنوز حرف نزده در این ایام می روند و ما هیچ گاه نمی شناسیم شان...
مسعود کرامتی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست