پنجشنبه, ۲۲ آذر, ۱۴۰۳ / 12 December, 2024
مجله ویستا

استفاده ازدستگاه فلوسیتوکمیستری H۱ در تقسیم بندی FAB لوسمیها


مقدمه‌
افزایش‌ تعداد گلبولهای‌ سفید به‌ همراه‌ بزرگی‌ طحال‌، ابتدایی‌ترین‌ توصیف‌ در مورد لوسمی‌ در اوایل‌ قرن‌ نوزدهم‌ بود(۱). امروزه‌ كامل‌ترین‌ تعریفی‌ كه‌ برای‌ لوسمی‌ وجود دارد، عبارت‌ است‌ از: پرولیفراسیون‌ منتشر و نئوپلاستیك‌ سلولهای‌ لكوپویتیك‌ كه‌ با یا بدون‌ درگیری‌ خون‌ محیطی‌ است‌(۱). از ابتدای‌ تشخیص‌ این‌ بیماری‌، لوسمی‌ها را به‌ طور ساده‌ به‌ دو گروه‌ لنفوئید و میلوئید كه‌ هر كدام‌ دارای‌ نوع‌ حاد و مزمن‌ نیز می‌باشند، تقسیم‌ نموده‌اند(۲و۳). در طول‌ تاریخ‌ پزشكی‌ نوین‌، متخصصان‌ امر همیشه‌ بر آن‌ بوده‌اند تا مشكلاتی‌ را كه‌ بر سر راه‌ تشخیص‌ صحیح‌ و به‌ موقع‌ بدخیمی‌ها وجود داشته‌ و دارد، از سر راه‌ بردارند. بنابراین‌، هر روز شاهد تكنیكهای‌ دقیق‌ تر و پیچیده‌تری‌ هستیم‌ كه‌ در این‌ زمینه‌ به‌ وجود می‌آیند تا اوّلاً اظهار نظرهای‌ شخصی‌ را در این‌ مسیر از میان‌ بردارند و ثانیاً تشخیص‌ دقیقتری‌ برای‌ انواع‌ بدخیمی‌ها كه‌ لوسمی‌ها نیز سهم‌ عمده‌ای‌ در آن‌ دارند، انجام‌ دهند تا بتوان‌ به‌ درمان‌ صحیح‌ و كامل‌ دست‌ یافت‌. در این‌ راستا، روشهای‌ فراوانی‌ برای‌ تفكیك‌ و تقسیم‌ بندی‌ لوسمی‌ها ارائه‌ شده‌ است‌. از روشهای‌ سنتی‌ كه‌ شامل‌ رنگ‌آمیزی‌های‌ پیچیده‌ و وقت‌گیر سیتوشیمی‌ است‌ گرفته‌ تا تكنیكهای‌ پیشرفته‌ای‌ همچون‌ آنالیز محتوی‌ DNA و فلوسایتومتری‌، ولی‌ با این‌ وجود، هر كدام‌ مشكلات‌ خاص‌ خود را به‌ همراه‌ دارند. به‌ عنوان‌ مثال‌، برای‌ روشهای‌ سنتی‌ می‌توان‌ به‌ چندگانگی‌ نظر متخصصان‌ و تفسیر نتایج‌ و یا حتی‌ گاهی‌ عدم‌ توانایی‌ در قضاوت‌ اشاره‌ كرد و در مورد تكنیكهای‌ پیشرفته‌، هزینه‌های‌ بسیار بالا و عدم‌ امكان‌ انجام‌ آنها در نقاط‌ مختلف‌ كشور را متذكر شد. بنابراین‌، همیشه‌ جایگاه‌ روشنی‌ كه‌ نه‌ مشكلات‌ روشهای‌ سنتی‌ را داشته‌ باشد و نه‌ محدودیتهای‌ روشهای‌ بسیار جدید را، در این‌ میان‌ خالی‌ بوده‌ است‌. با توجه‌ به‌ مطالعاتی‌ كه‌ قبلاً بر روی‌ دستگاه‌ هماتولوژی‌ H۱ برای‌ بررسی‌ قابلیت‌های‌ آن‌ در تقسیم‌بندی‌ لوسمی‌ها انجام‌ شده‌ و نتایج‌ امیدواركننده‌ای‌ كه‌ در این‌ زمینه‌ بدست‌ آمده‌، لزوم‌ انجام‌ مطالعه‌ای‌ گسترده‌تر و كاملتر در این‌ زمینه‌ احساس‌ می‌گشت‌ تا قابلیتهای‌ این‌ روش‌ را بیش‌ از پیش‌ آشكار سازد.
مواد و روشها
در این‌ تحقیق‌ نمونة‌ خون‌ ۱۵۲ بیمار مبتلا به‌ انواع‌ مختلف‌ مورد لوسمی‌، قبل‌ از درمان‌ توسط‌ دستگاه‌ هماتولوژی‌ بررسی‌ قرار H۱ گرفته‌ است‌. زمان‌ نمونه‌گیری‌ و بررسی‌ از بهمن‌ ماه‌ ۱۳۷۵ تا بهمن‌ ماه‌ ۱۳۷۶ و مكان‌ نمونه‌گیری‌ سه‌ شهر تهران‌، اصفهان‌ و تبریز بوده‌ است‌. محدودة‌ سنی‌ بیماران‌ از ۸ ماه‌ تا ۶۵ سال‌ و با فراوانی‌ بیشتر مردان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ می‌باشد.همچنین‌ به‌ عنوان‌ گروه‌ شاهد نمونة‌ خون‌ ۲۰ فرد سالم‌ توسط‌ دستگاه‌ هماتولوژی‌ H۱ مورد مطالعه‌ قرار گرفت‌ و نتایج‌ حاصل‌ با هر گروه‌ از بیماران‌ مقایسه‌ گردید. روش‌ انجام‌ تحقیق‌ بدین‌ ترتیب‌ بود كه‌ خون‌ و مغز استخوان‌ بیماران‌ در ابتدای‌ تشخیص‌، توسط‌ روشهای‌ رنگ‌آمیزی‌ رایت‌ و گیمسا و در صورت‌ لزوم‌، توسط‌ رنگ‌آمیزیهای‌ سیتوشیمیایی‌ اختصاصی‌ (پراكسیداز و PAS ) مورد بررسی‌ قرار گرفت‌ و نوع‌ لوسمی‌ براساس‌ معیارهای‌ FAB ( British American French ) تعیین‌ گردید و در موارد نادری‌ نمونة‌ بیمار برای‌ تشخیص‌ نهایی‌ توسط‌ فلوسایتومتری‌ بررسی‌ گردیده‌ است‌. پس‌ از انجام‌ تشخیص‌ لوسمی‌ بیمار با روشهای‌ یاد شده‌، نمونة‌ خون‌ محیطی‌ قبل‌ از درمان‌ به‌ دستگاه‌ هماتولوژی‌ H۱ داده‌ می‌شد و تمام‌ نتایج‌ حاصل‌ ثبت‌ می‌گردید و مواردی‌ كه‌ قبلاً تحت‌ درمان‌ قرار گرفته‌ بودند از مطالعه‌ حذف‌ می‌شدند. در ضمن‌ یكی‌ از محدودیتهای‌ این‌ مطالعه‌ وجود زیر گروههای‌ نادر لوسمی‌ها از جمله‌ با AML-M۶ و AML-M۷ بود كه‌ یا اصلاً موردی‌ در مطالعه‌ وجود نداشت‌ و یا تعداد آنها اندك‌ بود. پس‌ از به‌ دست‌ آمدن‌ نتایج‌ حاصل‌ از بررسی‌ خون‌ محیطی‌ بیماران‌ توسط‌ دستگاه‌ H۱ و همچنین‌ افراد سالم‌، از روشهای‌ آماری‌ متعددی‌ برای‌ تحلیل‌ نتایج‌ استفاده‌ شد. از آزمون‌ Studient T-test برای‌ بررسی‌ اختلاف‌ معنی‌دار یك‌ پارامتر كمّی‌ در دو گروه‌ مختلف‌ و از آنالیز واریانس‌ برای‌ بررسی‌ اختلاف‌ معنی‌دار یك‌ پارامتر كمّی‌ در بین‌ چند گروه‌ مختلف‌ استفاده‌ شد. همچنین‌ برای‌ بررسی‌ وجود ارتباط‌ بین‌ داده‌های‌ كیفی‌ (شامل‌ شاخص‌های‌ مرفولوژیك‌) با گروههای‌ مختلف‌ از آزمون‌ Chi-Square (روش‌ Pearson ) و Fisher¨s exact test استفاده‌ شده‌ است‌.
نتایج‌
نتایج‌ بدست‌ آمده‌ از این‌ بررسی‌ در جدولهای‌ جداگانه‌ ارائه‌ می‌گردد.
جدول‌ ۱ میانگین‌ و انحراف‌ معیار پارامترهای‌ كمّی‌ در لوسمی‌ حاد لنفوئیدی‌ و لوسمی‌ حاد میلوئیدی‌ را نشان‌ می‌دهد. براساس‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در جدول‌ پارامترهای‌ LUC ، %HPX ، %PMN ، WBC ، MCH ، RDW ، PLT و %MN اختلاف‌ معنی‌دار قابل‌ توجهی‌ را در دو گروه‌ اصلی‌ لوسمی‌ نشان‌ نمی‌دهد و تنها اختلاف‌ معنی‌دار قابل‌ توجه‌ در MCHC , HGB ، نوتروفیل‌، لنفوسیت‌، منوسیت‌، بازوفیل‌، درصد بلاست‌ و %HPX می‌باشد.
جدول‌ ۲ میانگین‌ و انحراف‌ معیار پارامترهای‌ كمّی‌ در زیر گروههای‌ لوسمی‌ حاد میلوئیدی‌ را نشان‌ می‌دهد. همان‌ گونه‌ كه‌ در جدول‌ مشخص‌ است‌ : HDW ، RDW ، MCHC ، HGB ، WBC ، PLT ، LYMP ، %HPX ، %Blasts ، %PMN و %MN در زیر گروههای‌ مختلف‌ لوسمی‌های‌ حاد میلوئید اختلاف‌ معنی‌داری‌ را
نشان‌ نمی‌دهد و اختلاف‌ معنی‌دار در نوتروفیل‌، ائوزینوفیل‌، MPXI و LUC در زیر گروههای‌ مختلف‌ دیده‌ می‌شود. قابل‌ تذكر است‌ كه‌ اختلاف‌ معنی‌دار قابل‌ توجهی‌ در پارامترهای‌ خونی‌ در بین‌ زیر گروههای‌ مختلف‌ لوسمی‌ حاد لنفوئید دیده‌ نمی‌شود. جدول‌ ۳ میانگین‌ و انحراف‌ معیار پارامترهای‌ كمّی‌ در لوسمی‌ مزمن‌ لنفوئید و لوسمی‌ مزمن‌ میلوئید را نشان‌ می‌دهد و در این‌ دو نوع‌ لوسمی‌ اختلاف‌ معنی‌دار در نوتروفیل‌، لنفوسیت‌ و بازوفیل‌، منوسیت‌ و درصد سلولهای‌ با فعالیت‌ پركسیدازی‌ بالا ( %HPX ) دیده‌ می‌شد.
بحث‌
هدف‌ اصلی‌ این‌ مطالعه‌ بررسی‌ قابلیتهای‌ دستگاه‌ هماتولوژی‌ H۱ در جهت‌ تقسیم‌ بندی‌ لوسمی‌ها بر اساس‌ معیارهای‌ FAB بوده‌ است‌ تا با استفاده‌ از آن‌ بتوان‌ مشكلاتی‌ را كه‌ در این‌ زمینه‌ وجود دارد كاهش‌ داد. در این‌ مورد مطالعات‌ متعددی‌ در زمینه‌ تقسیم‌بندی‌ لوسمی‌ها با استفاده‌ از داده‌های‌ دستگاه‌ H۱ صورت‌ پذیرفته‌ است‌. در این‌ مطالعات‌ تنها پارامترهای‌ معدودی‌ با استفاده‌ از گزارش‌ اصلی‌ دستگاه‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌اند(۱۰-۴) و محققین‌ دیگر به‌ مطالعة‌ تفكیكی‌ لوسمی‌ها با استفاده‌ از دستگاه‌ H۱ پرداخته‌ و همگی‌ به‌ كارآیی‌ این‌ روش‌ اذعان‌ نموده‌اند. در مطالعة‌ حاضر با توجه‌ به‌ مقایسة‌ پارامترهای‌ مختلف‌ در دو گروه‌ لوسمی‌های‌ لنفوئید و میلوئید مشخص‌ شد كه‌ شدت‌ آنمی‌ در لوسمی‌های‌ لنفوئیدی‌ حاد بیش‌ از لوسمی‌های‌ حاد میلوئید است‌ و میزان‌ هموگلوبین‌ آنها كاهش‌ بیشتری‌ را نشان‌ می‌دهد (جدول‌ ۱). این‌ نتیجه‌ در مطالعات‌ دیگران‌ قید نشده‌ است‌. همچنین‌ در مورد پارامتر بازوفیل‌، همان‌ طور كه‌ در جدول‌ ۱ مشاهده‌ می‌شود، میانگین‌ آن‌ در لوسمی‌های‌ حاد لنفوئیدی‌ دو برابر لوسمی‌های‌ حاد میلوئیدی‌ است‌ و علت‌ آن‌ مقاومت‌ بیشتر بلاستهای‌ لنفوئید نسبت‌ به‌ بلاستهای‌ میلوئید نسبت‌ به‌ اثر لیزكنندگی‌ اسید فتالیك‌ در كانال‌ بازوفیل‌ دستگاه‌ می‌باشد. Bizzaro نیز در مطالعه‌ خود به‌ این‌ مسأله‌ تحت‌ عنوان‌ Pesudobasophilia در دستگاه‌ H۱ اشاره‌ كرده‌ است‌(۱و۴).تأثیر این‌ دو نوع‌ عمده‌ لوسمی‌ بر روی‌ روند پلاكت‌سازی‌ تقریباً یكسان‌ بوده‌ است‌ زیرا اختلاف‌ معنی‌داری‌ بین‌ میانگین‌ دو گروه‌ در جدول‌ ۱ دیده‌ نمی‌شود و این‌ یافته‌ با مطالعات‌ دیگران‌ همخوانی‌ دارد(۱۱).
همچنین‌ در تفكیك‌ دو گروه‌ لوسمی‌ لنفوئیدی‌ حاد و میلوئیدی‌ حاد مشخص‌ شد كه‌ نوتروفیل‌، منوسیت‌ و لنفوسیت‌ بین‌ این‌ دو گروه‌ اختلاف‌ معنی‌ داری‌ را نشان‌ می‌دهد و در لوسمی‌های‌ حاد لنفوئید، میانگین‌ لنفوسیت‌ بالاتر از گروه‌ دیگر است‌ در حالی‌ كه‌ در لوسمی‌های‌ حاد میلوئید، میانگین‌ نوتروفیل‌ و منوسیت‌ بالاتر از لوسمی‌های‌ حاد لنفوئیدی‌ است‌ و این‌ مسأله‌ با اساس‌ منشأ سلولی‌ گرفتار در این‌ دو نوع‌ لوسمی‌ مطابقت‌ دارد كه‌ در لوسمی‌های‌ حاد لنفوئید، ردة‌ لنفوئید و در لوسمی‌های‌ حاد میلوئید، ردة‌ میلوئید گرفتار و بدخیم‌ شده‌ كه‌ این‌ مطلب‌ در مطالعة‌ Tsakona (۶) نیز گزارش‌ شده‌ است‌.
در مورد جداسازی‌ زیر گروههای‌ مختلف‌ AML از یكدیگر هیچ‌ گونه‌ اختلاف‌ معنی‌دار قابل‌ توجهی‌ در پارامترهای‌ HDW ، LYMP ، WBC ، HGB ، MCHC ، RDW ، درصد بلاست‌، %PMN و %MN مشاهده‌ نشد ولی‌ نوتروفیل‌ اختلاف‌ معنی‌دار قابل‌ توجهی‌ را در بین‌ زیر گروهها نشان‌ می‌دهد كه‌ كمترین‌ مقدار آن‌ در ۵ AML-M (منوبلاستیك‌) و بیشترین‌ مقدار آن‌ در AML-M۳ (پرومیلوسیتك‌) دیده‌ می‌شود و دلیل‌ آن‌ این‌ است‌ كه‌ در AML-M۳ اغلب‌ سلولهای‌ بدخیم‌ پرومیلوسیتها هستند كه‌ دارای‌ گرانولهای‌ آزروفیلیك‌ فراوان‌ و دارای‌ فعالیت‌ پراكسیدازی‌ می‌باشند و در كانال‌ پراكسیداز دستگاه‌، به‌ دلیل‌ فعالیت‌ بالای‌ آنزیم‌ پراكسیداز، در ردة‌ نوتروفیل‌ ها قلمداد می‌شوند و در AML-M۵ چون‌ اغلب‌ سلولها منوبلاست‌ می‌باشند و دارای‌ خاصیت‌ پراكسیدازی‌ مختصر هستند مقدار نوتروفیل‌ كاهش‌ نشان‌ می‌دهند(۴).
پارامتر EOS (ائوزینوفیل‌) اختلاف‌ معنی‌داری‌ را در زیر گروهها نشان‌ می‌دهد و بیشترین‌ میزان‌ مربوط‌ به‌ AML-M۳ است‌ كه‌ به‌ دلیل‌ پرومیلوسیتهای‌ فراوان‌ با فعالیت‌ پراكسیدازی‌ زیاد است‌. همچنین‌ شاخص‌ MPXI در AML-M۳ بیشترین‌ میزان‌ را داراست‌ كه‌ به‌ دلیل‌ وجود همان‌ پرومیلوسیتهای‌ با خاصیت‌ پراكسیدازی‌ بالاست‌. شاخص‌ LUC در بین‌ زیر گروهها كمترین‌ میزان‌ را در AML-M۳ داراست‌، زیرا در این‌ زیر گروه‌، اغلب‌ سلولها به‌ دلیل‌ دارا بودن‌ گرانولهای‌ آزروفیل‌ محتوی‌ پراكسیداز، رنگ‌ پراكسیداز را به‌ خود جذب‌ می‌كنند و تعداد سلولهای‌ رنگ‌ نشده‌ ( LUC ) كاهش‌ پیدا می‌كند. میزان‌ پلاكت‌ در AML-M۳ پایین‌تر از زیر گروههای‌ دیگر است‌ و علت‌ آن‌ نیز وجود مادة‌ پیش‌ انعقادی‌ در گرانولهای‌ پرومیلوسیتها و ایجاد DIC می‌باشد كه‌ در تمام‌ متون‌ مرجع‌ نیز به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است‌(۱۱).در بررسی‌ زیر گروههای‌ لوسمی‌ حاد لنفوئید، مطالعاتی‌(۷،۸و۱۲) نشان‌ داده‌ است‌ كه‌ با استفاده‌ از داده‌های‌ كلی‌ همچون‌: LYMP ، LUC ، WBC و همچنین‌ شاخصهای‌ مرفولوژیك‌، امكان‌ تفكیك‌ زیر گروههای‌ ALL از یكدیگر وجود ندارد. در این‌ مطالعه‌ نیز هیچ‌ گونه‌ اختلاف‌ معنی‌داری‌ بین‌ پارامترهای‌ مختلف‌ خونی‌ در زیر گروههای‌ مختلف‌ لوسمی‌ حاد لنفوئید وجود نداشت‌.در گروه‌ لوسمی‌های‌ مزمن‌ لنفوئیدی‌ و میلوئیدی‌، پارامتر HGB اختلاف‌ معنی‌داری‌ دارد و بیماران‌ مبتلا به‌ لوسمی‌ میلوئیدی‌ مزمن‌ كم‌ خون‌تر هستند و RDW آنها نیز بالاتر است‌. میزان‌ پلاكت‌ نیز اختلاف‌ معنی‌داری‌ را نشان‌ می‌دهد و پلاكت‌ در بیماران‌ مبتلا به‌ لوسمی‌ میلوئید مزمن‌ بالاتر است‌ كه‌ این‌ مطلب‌ در كتب‌ مرجع‌ نیز ذكر شده‌ است‌(۱۱). پارامترهای‌ نوتروفیل‌ و لنفوسیت‌ نیز بطور منطقی‌ در دو گروه‌ تفاوت‌ معنی‌داری‌ را نشان‌ می‌دهد. پارامتر بازوفیل‌ در لوسمی‌ میلوئید مزمن‌ بالاتر از لوسمی‌ لنفوئید مزمن‌ است‌ و این‌ به‌ دو دلیل‌ است‌: تعداد بیشتر بازوفیلها در CML (۱۱) و مقاومت‌ سلولهای‌ بدخیم‌ به‌ اثر لیزكنندگی‌ معرف‌ كانال‌ بازوفیل‌ و در نتیجه‌ ایجاد بازوفیلی‌ كاذب‌. متوسط‌ MPXI و %HPX در لوسمی‌ میلوئید مزمن‌ بیش‌ از لوسمی‌ لنفوئید مزمن‌ است‌ و اختلاف‌ معنی‌داری‌ را نشان‌ می‌دهد كه‌ به‌ دلیل‌ وجود سلولهای‌ دارای‌ گرانولهای‌ آزوروفیل‌ پراكسیداز مثبت‌ است‌.
با توجه‌ به‌ اطلاعات‌ و نتیجه‌گیری‌های‌ ذكر شده‌ در این‌ تحقیق‌ ارزش‌ دستگاه‌ هماتولوژی‌ H۱ در كمك‌ به‌ تقسیم‌بندی‌ هر چه‌ دقیق‌تر انواع‌ لوسمی‌ها، تنها با استفاده‌ از ۱۰۰ لاندا خون‌ محیطی‌ مشخص‌ می‌شود و با توجه‌ به‌ پتانسیل‌های‌ این‌ دستگاه‌ می‌توان‌ از داده‌های‌ حاصل‌ از آن‌ در كنار سایر متدهای‌ تشخیصی‌، برای‌ تشخیص‌ و افتراق‌ انواع‌ مختلف‌ لوسمی‌ها استفاده‌ نمود. بنابراین‌، با توجه‌ به‌ پتانسیل‌ بالای‌ دستگاه‌ هماتولوژی‌ H۱ پیشنهاد می‌شود كه‌ این‌ دستگاه‌ از وضعیت‌ یك‌ كولتر ساده‌ خارج‌ شده‌ و از تمام‌ قابلیتهای‌ آن‌ از جمله‌ تعیین‌ سلولهای‌ T ، B و حتی‌ زیر گروههای‌ T استفاده‌ شود و نیز: در مواجه‌ با بیمار مبتلا به‌ سرطان‌ خون‌، ابتدا بررسی‌ دقیق‌ بر روی‌ داده‌های‌ این‌ دستگاه‌ انجام‌ و به‌ نوع‌ لوسمی‌ به‌ صورت‌ نسبی‌ پی‌ برده‌ شود و سپس‌ تقاضای‌ تستهای‌ گران‌ قیمت‌ و پرهزینه‌، از جمله‌: بررسی‌ CD ماركرها بر اساس‌ حدس‌ اوّلیه‌ و براساس‌ داده‌های‌ دستگاه‌ H۱ پی‌ریزی‌ شود.

References
۱- Wiernik PH. Canellos GP. Kyle RA. Schiffer CA, Neoplustic diseases of the blood, NewYork: Churchill Liviningstone Co, ۱۹۹۱.
۲- Henry JB, Clinical diagnosis and mannagement by laboratory methods, ۱۹th Ed, Philadelphia: WB Saunders, pp: ۶۶۴-۷۰۰; ۱۹۹۶.
۳- Lee GR. Foerster J. Lukens J. Pardskevas F. Greer JP. Rodgers GM, Wintrob&#۰۳۹;s clinical hematology, ۹th Ed, Philadelphia: Lea and Febiger Co, pp: ۱۷۲۵-۹۱; ۱۹۹۳.
۴- Krause JR. Costello RT. Krause J. Penchansky L, Use of the technicon H۱ in the characterization of leukemias, Arch Path of Lab Med, ۱۱۲: ۸۸۹-۹۴; ۱۹۸۸.
۵- Lanza F. Morettis, Flow cytochemical analysis of pripheral lymphocytes in chronic B-lymphocytic leukemia, Leukemia Resarch, ۱۶(۶-۷): ۶۳۹-۴۹; ۱۹۹۲.
۶- Tsakona CP. Kinsey SE. goldstone AH, Use of flow cytochemistry via the H۱ in FAB identification of acute leukemias, Acta Haematol, ۸۸: ۷۲-۷; ۱۹۹۲.
۷- Talongo P. Lubrano MC, Haematological monitoring of acute lymphoblastic leukemia by automated flow cytochemistery, Haematologica, ۷۸: ۸۹-۹۴; ۱۹۹۳.
۸- Fernandez Castro M. Viloria A, Utility of the technicon H۱ flags in the detection of peripheral blood blast cells of paediatric acute leukemia patients, Acta Haematol, ۹۳: ۹-۱۲; ۱۹۹۵.
۹- Ottolonder GJ, The H۱ automated differential counter in determination of bone marrow remission in acute leukemia, American Journal of Clinical Pathology, ۱۰۳: ۴۹۲-۵; ۱۹۹۵.
۱۰- Bizzaro N, Pseudobasophilia on the technicon automated cell counters, Cli Lab Haematol, ۱۸(۴): ۲۹۸-۹; ۱۹۹۶.
۱۱- Williams WJ, Hematology; NewYork: McGraw Hill Co, ۱۹۹۰.
۱۲- Penchasky L. Krause JR, Flow cytochemical study of acute leukemia of childhood with the technicon H۱, Laboratory Medicine, ۲۲(۳): ۱۸۴-۹; ۱۹۹۱.


دكتر بهجتالسادات مؤیدی - فاطمه نادعلی- دكتر محمود بهشتی- دكتر محمد مهدی طاهری امین
دانشیار گروه ایمنی شناسی دانشكده پزشكی دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی - درمانی استان اصفهان مربی گروه آسیب شناسی دانشكده پزشكی دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی - درمانی استان اصفهان استاد گروه اطفال دانشكده پزشكی دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی - درمانی استان اصفهان دكترای حرفهای علوم آزمایشگاهی
منبع : پایگاه جامع اطلاع رسانی پزشکان ایران