پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


زندگی در غرب با خودکشی پایان می‌یابد


زندگی در غرب با خودکشی پایان می‌یابد
یك بار دیگر غلتی می‌زند و سعی می‌كند بخوابد. صبح، هنگامی كه دیگران از خواب برخاسته و به سر كار رفته‌ا ند، او در رختخواب است و فكر می‌كند. بعد از ظهر هنگامی كه دیگران با دوستان‌شان دور میز جمعند، هنگام خوردن قهوه و شیرینی، هنگامی كه به برنامه‌ریزی برای تعطیلات بعدی مشغولند، او همچنان در رختخواب است. سالها است كه زندگی برای او و بسیاری از سالمندان دیگر چون او، با غم و درد آمیخته است. رسانه‌های همگانی غرب پر است از تبلغاتی با این محتوا كه هر كه در دوران جوانی كار كرده، محق است در دوران پیری و بازنشستگی در رفاه و آسایش از زندگی خود لذت برد. آری با حقوق بازنشستگی در غرب می‌توان زندگی را به گونه‌ای گذراند. كهن سالان اما تنهایند و از این تنهایی در رنج معضل تنهایی و انزوا در غرب دردی شده است بی‌درمان كه بیشتر سالمندان این دیار با آن دست و گریبانند.
آنها گرسنه نیستند نیازهای اولیه زندگی‌شان به گونه‌ای رفع می‌شود، اما هم صحبت مورد اطمینانی ندارند و خود را تنهای تنها می‌دانند و چاره‌ای نمی‌یابند جز خودكشی. سازمان بهداشت جهانی اعلام كرده است همه ساله بیش از یك میلیون نفر در سراسر جهان دست به خودكشی می‌زنند و از این طریق به زندگی خود خاتمه می‌دهند.
فقط در كشور آلمان در سال ۱۹۹۹ میلادی، حدود ۱۱ هزار نفر، خود خواسته به زندگی‌شان خاتمه داده‌اند. این تعداد بیشتر از مرگ انسانهایی بوده كه در همین سال به خاطر مصرف مواد مخدر تصادفات رانندگی در این كشور كشته شده‌اند در همین سال مورد نظر، در كشور آلمان بیش از ۱۰۰ هزار نفر نیز دست به خودكشی زده‌اند. اما اقدام آنها ناموفق بوده و نتوانسته‌اند به زندگی خود خاتمه دهند.
دكتر ولفگانگ روتز؛ مسؤول سازمان بهداشت جهانی در زمینه بهداشت روحی روانی شهروندان اروپایی در مورد خودكشی می‌گوید: میزان خودكشی در اروپا افزایش یافته و این پدیده به یكی از معضلات اجتماعی تبدیل شده است. در حال حاضر این پدیده یكی از دلایل مهم خاتمه زندگی اروپایی‌ها است. آمار موجود در آلمان خبر از آن می‌دهند كه در هر ۴۷ دقیقه یكی از شهروندان این كشور دست به خودكشی می‌زند كه سالانه رقمی معادل ۱۱ هزار نفر می‌شود. این آمار اما در مورد سالمندان اجتماعی یعنی افرادی كه سن شان بیش از ۶۵ سال است، بیشتر است. بیش از یك سوم خودكشی‌های آلمان از طرف این گروه سنی روی می‌دهد.
خودكشی پیران بر خلاف اقداماتی از این دست از طرف جوانان، برای اعتراض به وضع موجود نیست. آنها از زندگی سیر شده‌اند و با این اقدام، خواهان پایان دادن به زندگی‌شان هستند. پرفسور نوربرت ارلمایر؛ استاد رشته روانشناسی دانشگاه مونستر آلمان، خودكشی كهن سالان آلمانی را به خاطر احساس بیهودگی موجود در آنها می‌داند و این كه آنها احساس می‌كنند، دیگر برای كسی مثمر ثمر نیستند و به دردی نمی‌خورند. او می‌گوید: افراد این گروه سنی با مسائل و مشكلات بسیاری رو به رو هستند. آنها دردهای جسمی دائمی دارند، اما این دردهای ارگانیك، در بسیاری موارد به فشارهای روانی و افسردگی در آنها منجر می‌شوند. مشكل بسیار مهم دیگر آنها احساس تنهایی است. زیرا بیشتر آنها، تنها زندگی می‌كنند،
همسرشان معمولاً دار فانی را وداع گفته است و آنها هیچ تكیه گاهی برای خودشان نمی‌یابند. در آفمان سازمانهای اجتماعی بسیاری تأسیس شده‌اند. با این هدف كه به كمك سالمندان اجتماع بشتابند و آنها را در دوران پایانی زندگی‌شان همراهی كنند. انجمن دوستان انسانهای پیر یكی از آنها است. اعضای این انجمن طی دوره‌های گناگون، به خوبی با مسائل و مشكلات سالمندان اجتماع آشنا می‌شوند. پاوالتك، یكی از اعضای این انجمن، بر این نظر است كه مهمترین مشكل سالمندان، تنهایی آنها است.
زیرا فرزندان آنها در شهرهای دیگر به زندگی و كار مشغولند، همسر آنها در گذشته است و آنها به خاطر رابطه نداشتن با همسایه‌ها، به انزوای عمیقی فرو می‌روند و درد تنهایی آنها را می‌آزارد. پاوالتكو در این مورد می‌گوید: در كشور ما خوشبختانه هیچ كس از گرسنگی و فقر نمی‌میرد اصلا مساله‌ای به نام فقر مالی سالمندان وجود ندارد. اما پدیده‌ای كه به خوبی می‌شود دید فقر روحی و عاطفی آنها است. اما نكته بسیار مهمی كه در مورد مشكلات سالمندان وجود دارد و باید در این بحث مورد توجه قرار گیرد، تفاوت جنسی آنها است. باید گفت زنان با مشكلات دوران پیری راحت‌تر برخورد می‌كنند تا مردان، احساس بی‌پناهی و احتیاج در میان مردان خیل زود به عدم تعدل روحی و روانی آنها منجر می‌شود و به همین جهت است كه مردان در چنین شرایطی بیشتر از زنان به فكر خودكشی می‌افتند و بسیاری از آنها، این فكر را با دقت بسیار عملی می‌سازند.
آنها یا خود را حلق آویز می‌كنند، یا با شلیك گلوله به زندگی خود خاتمه می‌دهند یا مثلا خود را از پل یا خانه مرتفع به زیر می‌اندازند. آمارهای موجود نشان نشان می‌دهند از هر سه خودكشی در میان سالمندان، دو خودكشی را مردان انجام می‌دهند. نكته دیگر مورد تأمل در این مورد آن است كه بر خلاف جوانان كه با اقدام خودكشی، سعی در جلب توجه بزرگترها نسبت به مسائل شان را دارند، سالمندان مدت‌ها قبل از خودكشی، تصمیم خود را در مورد پایان دادن به زندگی گرفته‌اند و با پیدایش اولین دردهای جسمی و روحی و آغاز مریضی‌های مداوم، به اجرای خودكشی كه تصمیمش را از قبل گرفته‌اند، دست می‌زنند و هدف مند، این آخرین تصمیم زندگی خود را نیز به اجرا در می‌آورند. متخصصان و روانشناسان هنوز در مقابل موج خودكشی سالمندان پیشنهادهای همگون، فراگیر و قابل اجرایی عرضه نكرده‌اند.
اما یك نكته مشخص است و آن این كه هنجارهای اجتماعی، تأثیر تعیین كننده‌ای در روند شرایط سخت زندگی سالمندان دارند. گنورگ فیدلر، روانشناس و استاد دانشگاه هامبورگ آلمان بر این نظر است كه پیر شدن در اجتماع، پدیده منفی به حساب می‌آید و بیشتر افراد جامعه از بحث پیرامون این معضل اجتماعی پرهیز می‌كنند و با رسیدن اولین تغییرات جسمی و روحی به خاطر پیری، از خود بی‌خود می‌شوند و راه چاره‌ای برای تنظیم تغییرهای رخ داده در زندگی‌شان و معضلات جدید به وجود آمده نمی‌یابند. در غرب مسأله افسردگی سالمندان و خودكشی آنها به تابو تبدیل شد و بسیاری به این پدیده اجتماعی وقعی نمی‌گذارند. متخصصان پیش بینی می‌كنند روند خودكشی سالمندان در غرب باز هم بیشر شود. زیرا در حال حاضر به تدریج شمار سالمندان دركشورهای اروپایی بیشتر از جوانان می‌شود. در آلمان شمار شهروندان بالای ۶۰ سال بیشتر از میزان جوانانی است كه سن‌شان زیر ۲۰ سال است و افزایش پیران جامعه در اروپا به تدریج بیشتر و بیشتر می‌شود.
گزارشگر: توسعه
منبع : سازمان ملی جوانان