دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
امام مهدی در قرآن
مقالهٔ حاضر به بررسی آیاتی از قرآن كریم پرداخته است كه دو فرقهٔ شیعه و سنی در ذیل آنها روایاتی تفسیری دربارهٔ امام مهدی(ع) نقل كردهاند. این آیات كه تعدادشان بالغ بر هشت آیه است به ترتیب از ابتدا تا انتهای قرآن به صورت ذیل بررسی شدهاند:
ابتدا روایات تفسیری فریقین در ذیل هشت آیه كه مجموعاً ۴۴ روایت از شیعه و ۶۵ روایت از اهل سنت میباشد به صورت دستهبندی نقل شده و سپس به بررسی مقارنهای و تطبیقی این روایات از نظر محتوا و سند پرداخته شده است.
لازم به ذكر است كه به دلیل اختصار از ذكر متن عربی روایات و سند آنها خودداری شده است.
در قسمت اول این مقاله پس از بیان مقدمهای در زمینهٔ تبیین موضوع و آشنایی با اصطلاحاتی چون تفسیر و تأویل، به بررسی روایات تفسیری ذیل آیهٔ ۶۹ سورهٔ نساء پرداخته شد و روایاتی كه در مصادر شیعی در این زمینه نقل شده است، بررسی شد. در این قسمت ابتدا روایات تفسیری سنی در ذیل آیهٔ یاد شده، و در ادامه سایر آیات مرتبط با موعود قرآن بررسی خواهد شد.
● روایات تفسیری اهل سنت
روایاتی كه در منابع روایی اهل سنت در ذیل آیه ۱۵۹ سوره نساء آمده، چهار دسته هستند:
۱) دستهٔ یكم، ایمان همهٔ اهل كتاب به عیسی(ع) پس از نزول وی از آسمان:
در این دسته از روایات، ضمیر «به» و «قبل موته» هر دو، به حضرت عیسی(ع) برمیگردد. طبق این تفسیر، حضرت عیسی(ع) هنوز زنده است و پس از فرود آمدن از آسمان در آخرالزمان، همهٔ اهل كتاب اعم از یهودی و مسیحی به او ایمان میآورند. طبری در تفسیرش شانزده روایت از صحابه و تابعین نقل كرده كه آیهٔ شریفهٔ مورد بحث را به این صورت تفسیر كردهاند. روایت ذیل نمونهای از آنهاست:
از ابن عباس روایت شده كه منظور از عبارت «قبل موته» در آیه شریفه «و إن من أهل الكتاب إلّا لیؤمننّ به قبل موته»، قبل از مرگ عیسی بن مریم(ع) است.۱
۲) دستهٔ دوم، ایمان همهٔ اهل كتاب به عیسی(ع) در لحظهٔ مرگ:
در این روایات، ضمیر «به» به حضرت عیسی(ع) و ضمیر «قبل موته» به اهل كتاب برمیگردد. بر طبق این تفسیر، همهٔ یهودیان و مسیحیان در هنگام مرگ، با كنار رفتن پردهها، حقایق را درك كرده و به حقانیت حضرت عیسی(ع) پی میبرند، ولی ایمان در آن لحظه برای آنان هیچ ثمرهای ندارد. هجده روایت در تفسیر طبری از صحابه و تابعین نقل شده كه آیه مذكور را چنین تفسیر كردهاند. یكی از این روایات چنین است:
از ابن عباس روایت شده كه منظور از آیهٔ شریفه «و إن من أهل الكتاب...» این است كه: هیچ یهودی نمیمیرد تا اینكه به عیسی(ع) ایمان بیاورد.۲
۳) دستهٔ سوم، ایمان همهٔ اهل كتاب به رسول خدا(ص) در لحظه مرگ:
در این روایات، ضمیر «به» به رسول مكرم اسلام(ص) و ضمیر «قبل موته» به اهل كتاب برمیگردد. طبق این تفسیر، همهٔ یهود و نصارا در لحظهٔ مردن، به حقیقت نبوت رسول اكرم(ص) پی برده و ایمان میآورند، ولی این ایمان برای آنها سودی ندارد؛ زیرا در آن لحظه، زمان تكلیف سپری شده است. دو روایت در تفسیر طبری آمده كه آیهٔ مورد بحث را چنین تفسیر كردهاند.۳
۴) دستهٔ چهارم، جمع بین روایات دستهٔ یكم و دوم:
سیوطی در الدر المنثور روایتی از شهر بن حوشب نقل كرده كه مضمون آن شامل روایات دستهٔ اول و دوم میباشد. طبق این روایت، یهودیان و مسیحیانی كه بین دو مقطع زمانی به آسمان رفتن حضرت مسیح(ع) و فرود آمدنش از آسمان زندگی میكنند، در هنگام مرگشان به آن حضرت ایمان میآورند كه این ایمان برای آنها فایدهای در بر ندارد، ولی آنهایی كه پس از فرود آمدن عیسی(ع) از آسمان زندگی میكنند، در زمان حیاتشان به او ایمان میآورند. ترجمهٔ این روایت به شرح ذیل است:
ابن منذر از شهر بن حوشب روایت كرده كه گفت: حجاج به من گفت: ای شهر آیهای است از كتاب خدا كه هیچ بار آن را نخواندم مگر آن كه در دلم اعتراضی وارد شد و آن آیه: «و إن من أهل الكتاب إلّا لیؤمننّ به قبل موته» است؛ زیرا اسیران جنگی یهودی و مسیحی را میآورند من گردنشان را میزنم ولی نمیشنوم كه در دم مرگ چیزی بگویند. من به حجاج گفتم: آیه را آن طور كه باید برای تو توجیه نكردهاند. یك فرد نصرانی وقتی روحش از تنش بیرون آید، ملائكه با سیلی از پشت و از رویش میزنند و میگویند: ای خبیث! تو تا در دنیا بودی میپنداشتی كه مسیح یا خدا و یا پسر خدا و یا خدای سوم است، در حالی كه او بندهٔ خدا و روح او و كلمهٔ او بود؛ شخص مسیحی چون این را میشنود ایمان میآورد؛ اما در زمانی كه ایمان آوردن سودی ندارد. یك فرد یهودی نیز وقتی روحش از كالبدش بیرون میآید، ملائكه او را از پشت و رو با لگد وسیلی میزنند و به او میگویند: ای خبیث! تو بودی كه میپنداشتی مسیح را كشتهای؟ او بندهٔ خدا و روح او بود. مرد یهودی به مسیح ایمان میآورد، اما در لحظهای كه ایمان سودی ندارد. این جریان همچنان در مورد فرد فرد یهود و نصارا جاری است تا زمان نازل شدن عیسی(ع) برسد؛ در آن زمان از اهل كتاب هر كه زنده باشد و هر كه مرده باشد به وی ایمان میآورد. حجاج پرسید: این مطلب را از كجا به دست آوردهای؟ گفتم: از محمد بن علی، گفت: آری، از معدنش گرفتهای. شهر سپس اضافه میكند به خدا سوگند من این جریان را جز از ام سلمه نشنیده بودم ولی برای این كه جگر حجاج را بسوزانم به دروغ گفتم: من آن را از محمدبن علی شنیدم.۴
● بررسی تطبیقی روایات فریقین
در مورد روایات تفسیری شیعه كه در ذیل آیهٔ مورد بحث، نقل شده است باید بگوییم تنها دستهٔ اول این روایات كه مراد از آیه را حضرت عیسی(ع) میدانست با سیاق آیات قبل، مطابقت دارد. بنابراین، روایات دسته دوم تا پنجم كه منظور از آیهٔ شریفه را ایمان آوردن اهل كتاب به پیامبر اكرم(ص) و امیر مؤمنان(ع) و یا اقرار اولاد فاطمه به امامت امام خویش میدانند، نمیتوانند به عنوان تفسیر آیهٔ شریفه به شمار آیند؛ زیرا قبل از این آیه، سخنی غیر از حضرت عیسی(ع) در میان نیست. علامهٔ، طباطبایی نیز معتقد است این روایات، نخواستهاند آیهٔ شریفه را تفسیر كند بلكه ایمان آوردن به رسول خدا(ص) یا امیر مؤمنان(ع) را نیز مصداقی از ایمان آوردن به عیسی(ع) معرفی كردهاند. بنابراین غرض از این روایات، تطبیق [مصداقی بر مصداق دیگر] است و مسئلهٔ تطبیق در روایات شأن نزول، فراوان به چشم میخورد.۵
از بین روایات تفسیری فریقین كه ذیل آیهٔ ۱۵۹ سورهٔ نساء نقل شده آنچه كه در مورد امام مهدی(ع) است روایاتی است كه به نازل شدن حضرت مسیح(ع) از آسمان پس از ظهور حضرت مهدی(ع) مربوط میشود. بنابراین، تنها دستهٔ اول روایات فریقین یعنی آنهایی كه ضمیر «به» و «قبل موته» را به حضرت عیسی(ع) برمیگرداند، مربوط به بحث ماست. تعداد این روایات در منابع روایی اهل سنت زیاد است چنانكه در تفسیر طبری شانزده روایت از صحابه و تابعین در این باره ذكر شده است. اما، در تفاسیر روایی شیعه تنها یك روایت در این زمینه وجود دارد كه همان روایت «شهربن حوشب» است كه نقل شد.
نكتهٔ قابل ذكر این است كه دستهٔ اول روایات تفسیری اهل سنت همگی «موقوف» میباشند و روایت موقوف جزء روایات ضعیف برشمرده شده است؛ اما ضعف سند این روایات توسط ظهور و سیاق آیات قبل كه مفاد این روایات را تأیید میكند، جبران میشود. همچنین متعدد بودن این روایات ـ چنانكه شانزده روایت در تفسیر طبری نقل شده است ـ نیز تأیید دیگری بر جبران معصوم ـ یعنی امام باقر(ع) ـ بوده و موقوف نمیباشد كه این مطلب نیز مؤید دیگری بر جبران ضعف سند آنهاست. در مجموع میتوان دلالت این روایات را پذیرفت و این تفسیر از آیهٔ شریفه را ـ كه حضرت عیسی(ع) هنوز زنده است و در آخرالزمان همهٔ اهل كتاب به او ایمان خواهند آورد ـ بر سایر تفاسیر ترجیح داد.
با توجه به این كه روایت «شهر بن حوشب» در منابع روایی شیعه و اهل سنت ـ هر دو ـ نقل شده است؛ اینك به بررسی مقارنهای این روایت میپردازیم:
۱) این روایت در منابع شیعه از محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) یعنی امام باقر(ع) نقل شده، در حالی كه در مصادر اهل سنت از محمد بن علی بن ابیطالب یعنی محمد حنیفه روایت شده است. علامه طباطبایی(ره) در المیزان در این باره میگوید:
ظاهراً در آغاز، عبارت «ابن ابی طالب» در بین نبوده، تنها محمد بن علی بود سپس راویان احادیث در این كه محمد بن علی كیست، اختلاف كردهاند، بعضی پنداشتهاند محمد بن علی بن ابی طالب(ع) است و بعضی دیگر با محمد بن علی بن الحسین(ع) تطبیقش كردهاند.۶
۲) از نظر محتوایی آنچه در روایت محمد بن حنفیه آمده، اعم از روایت امام باقر(ع) است. به عبارت دیگر، روایت محمد حنفیه هم یهودیان ومسیحیان دوران قبل از فرود آمدن حضرت عیسی(ع) از آسمان و هم دوران پس از نزول او از آسمان را شامل میشود، ولی روایت امام باقر(ع) تنها شامل یهودیان و مسیحیان دوران پس از نزول عیسی(ع) از آسمان است.
۳) در روایت محمدبن حنفیه، جملهٔ «پشت سر امام مهدی(ع) نماز میخواند» نیامده و تنها به فرود آمدن حضرت عیسی(ع) از آسمان اكتفا شده است. اما، با توجه به روایات دیگری كه در منابع روایی اهل سنت وجود دارد۷ و در آنها به زمان فرود حضرت مسیح(ع) از آسمان در دوران ظهور حضرت مهدی(ع)تصریح شده است؛ در این روایت نیز قطعاً منظور، نازل شدن حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور امام زمان(ع) خواهد بود. بنابراین، عدم اشارهٔ این روایت به نماز گزاردن حضرت عیسی(ع) پشت سر امام مهدی(ع)، در این مطلب كه حضرت مسیح(ع) پس از ظهور امام زمان(ع) از آسمان فرود میآید، خدشهای وارد نمیكند.
به دلیل ارتباط روایات نزول حضرت عیسی(ع) با روایات ظهور امام مهدی(ع) در مبحثی جداگانه به این موضوع میپردازیم.▪ روایات نزول حضرت عیسی(ع) از آسمان
روایات دربارهٔ نازل شدن حضرت عیسی(ع) در هنگام ظهور حضرت مهدی(ع) هم از طرق اهل سنت و هم از طرق، شیعه زیاد و به اصطلاح «مستفیض»۸ است.
در اینجا به عنوان مؤید روایات تفسیری، به تعدادی از روایات اهل سنت در این زمینه اشاره میكنیم:
۱) در سنن ترمذی از رسول خدا(ص) روایت شده است كه حضرت فرمود:
بشارت دهید، همانا امت من مانند باران است كه مشخص نیست آخرش بهتر است یا اولش؛ یا مانند بوستانی است كه جمع زیادی از آن بهرهمند میشوند. چگونه امتی كه من در ابتدا، مهدی در وسط و مسیح در انتهای آن قرار دارد هلاك میشود؟ لكن در این بین [افرادی] بدخوی وجود دارند كه آنان از من نیستند و من از آنان نیستم.۹
۲) بخاری از رسول خدا روایت كرده كه حضرت فرمود:
چگونه هستید هنگامی كه فرزند مریم در بین شما فرود آید در حالی كه امام شما از خود شما باشد؟۱۰
۳) از عبدالله بن عمر روایت شده است كه:
مهدی كسی است كه عیسی بن مریم بر او نازل میشود و پشت سر او نماز میخواند.۱۱
۴) رسول خدا(ص) فرمود:
كسی كه عیسی بن مریم پشت سرش نماز میخواند از ما است.۱۲
۵) رسول خدا(ص) فرمود:
مهدی متوجه میشود كه عیسی(ع) فرود آمده گویی از مویش آب میچكد؛ آنگاه مهدی به او میگوید: جلو بایست و با مردم نماز بگزار. عیسی پاسخ میدهد: نماز منحصراً توسط تو برپا میشود پس عیسی پشت سر مردی از فرزندان من نماز میخواند؛ هنگامی كه نماز اقامه شد [عیسی] میایستد تا [مهدی] در جایگاه بنشیند و با او بیعت میكند پس از آن [عیسی] چهل سال زندگی میكند.۱۳
▪ آیهٔ ۱۵۸ سورهٔ انعام
خداوند متعال میفرماید:
هل ینظرون إلّا أن تأتیهم الملئكهٔ أو یأتی ربّك أو یأتی بعض آیات ربك یوم یأتی بعض آیات ربّك لاینفع نفساً إیمانها لم تكن امنت من قبل أو كسبت فی إیمانها خیراً، قل انتظروا إنّا منتظرون.
آیا جز این انتظار دارند كه فرشتگان به سویشان بیایند، یا پروردگارت بیاید، یا پارهای از نشانههای پروردگارت بیاید؟ [اما] روزی كه پارهای از نشانههای پروردگارت [پدید] آید، كسی كه قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش سود نمیبخشد. بگو: «منتظر باشید كه ما [هم] منتظریم».
▪ روایات تفسیری شیعه
روایات تفسیری شیعه كه ذیل آیهٔ مورد بحث وارد شده به دو دسته كلی تقسیم میشوند:
الف) دستهٔ یكم، نشانههای قیامت:
این روایات تأویل عبارت «یوم یأتی بعض ایات ربّك... خیراً» را مربوط به دوران آخرالزمان دانسته و به ذكر اشراط الساعهٔ (نشانههای قیامت) پرداختهاند. در بعضی از این روایات فقط به طلوع خورشید از مغرب اشاره شده و در برخی دیگر نشانههای دیگری همچون خروج دجال و خروج جنبندهٔ زمین نیز مطرح شده است. به عنوان نمونه در تفسیر عیاشی روایت ذیل نقل شده است:
از زراره و حمران و محمد بن مسلم از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت شده كه در ذیل جملهٔ «یوم یأتی بعض آیات ربّك لاینفع نفساً إیمانها» فرمودند: مقصود از این آیات، طلوع آفتاب از مغرب و خروج جنبندهٔ زمین و دجال است كه اگر انسان به گناه اصرار ورزد و عمل ایمانی به جا نیاورد و این آیهها ظاهر شود، ایمانش سودی نخواهد داشت.۱۴
ب) دستهٔ دوم، روز خروج قائم(ع):
این روایات آیهٔ مورد بحث را درباره امام مهدی(ع) تأویل كردهاند. شیخ صدوق در كتاب كمال الدین و تمام النعمهٔ دو روایت در این زمینه آورده كه به نقل یكی از آنها بسنده میكنیم:
امام صادق(ع) دربارهٔ آیهٔ «یوم یأتی بعض آیات ربّك...». فرمود: منظور روز خروج قائم منتظر(ع) است. سپس فرمود: ای ابا بصیر، خوشا به حال شیعیان قائم ما كه در دوران غیبتش منتظران ظهور او و در هنگام ظهورش مطیع او هستند؛ اینان اولیای خدا هستند كه برایشان بیمی نیست و غمگین نخواهند شد.۱۵
▪ روایات تفسیری اهل سنت
محتوای روایات تفسیری اهل سنت دربارهٔ آیه مورد بحث، متضمن این مطلب است كه خداوند متعال به وسیلهٔ این آیه خبر داده كه ایمان آوردن شخص كافر پس از وقوع نشانههای قیامت (أشراط الساعهٔ) مورد قبول نیست. البته نشانههای قیامت در این روایات به شكلهای مختلفی نقل شده كه در مجموع این نشانهها عبارتند از: طلوع خوشید از مغرب، خروج جنبندهٔ زمین، خروج یأجوج و مأجوج، خروج دجال و نمایان شدن دود.
طبری روایات تفسیری ذیل آیه مذكور را به دو دسته تقسیم كرده است:
الف) دستهٔ اول، یكی از نشانههای قیامت:
این روایات منظور از «بعض آیات» در عبارت «یوم یأتی بعض آیات... خیراً» را فقط طلوع خورشید از مغرب میدانند. روایات متعددی در تفسیر طبری از رسول خدا(ص) در این زمینه نقل شده است كه به یكی از آنها اشاره میكنیم:
ابو سعید خدری از رسول خدا(ص) روایت كرده كه حضرت فرمود: منظور از «یوم یأتی بعض آیات ربّك لاینفع نفسا إیمانها» طلوع خورشید از مغرب است.۱۶
ب) دستهٔ دوم، نشانههای قیامت:
این دسته از روایات، منظور از عبارت مذكور را علاوه بر طلوع خورشید از مغرب، نشانههای دیگری همچون خروج جنبندهٔ زمین، خروج یأجوج و مأجوج، خروج دجال و دود نیز میدانند. پنج روایت در این زمینه در تفسیر طبری نقل شده كه به عنوان نمونه روایت زیر را نقل میكنیم:
ابوهریره از رسول خدا(ص) روایت كرده است كه حضرت فرمود: وقتی سه نشانه، نمایان شود كسی كه قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش سود نمیبخشد. این سه نشانه عبارتند از: طلوع خورشید از مغرب، دجال و جنبندهٔ زمین.۱۷
در الدر المنثور نیز روایات متعددی در ذیل آیه مورد بحث نقل شده است كه بسیاری از این روایات، تفسیری نیستند، اما آن روایاتی كه تفسیریاند همچون روایات نقل شده در تفسیر طبری به دو دستهٔ مذكور، تقسیم میشوند.
▪ بررسی تطبیقی روایات فریقین
روایات تفسیری فریقین اجماع دارند كه عبارت «یوم یأتی بعض آیات.. خیرا» در آیهٔ مورد بحث، مربوط به علایم آخرالزمان است. این نشانهها كه در بعضی روایات، تعداد آنها به ده نشانه میرسد عبارتند از: ظاهر شدن دود، خروج دجال، نزول عیسی(ع)، خروج یأجوج و مأجوج، خروج جنبندهٔ زمین، طلوع خورشید از مغرب، فرو رفتن زمین در مشرق، فرو رفتن زمین در مغرب، فرو رفتن زمین در جزیرهٔ العرب و خروج آتش از عدن (یمن).
یكی از این علایم كه در روایات تفسیری فریقین به طور مكرر از آن یاد شده، خروج دجال است. احادیث خروج دجال در صحیحین نیز وارد شده است.۱۸ «نووی» در شرح صحیح مسلم تصریح كرده كه احادیث وارده در مورد دجال برای اهل حق، حجت است بدین معنا كه وجود دجال قطعی و صحیح است و او شخصی است كه خداوند متعال بندگانش را به وسیلهٔ او امتحان و آزمایش میكند؛ تا آنجا كه میگوید: این عقیده، مذهب اهل سنت و همهٔ محدثان و فقیهان است.۱۹
ارتباط احادیث دجال به امام مهدی(ع) از شهادت علمای اهل سنت به تواتر احادیث مهدی(ع) و ظهور آن بزرگوار در آخرالزمان و خروج حضرت عیسی(ع) به همراه او و یاری كردن او در كشتن دجال، ظاهر میشود. از جمله كسانی كه به این تواتر تصریح كردهاند، ابن حجر عسقلانی است؛ وی در كتاب فتح الباری گفته است:
نماز گزاردن عیسی(ع) پشت سر مردی از این امت در آخرالزمان و نزدیك قیام قیامت، دلالت میكند بر اقوال صحیحی كه میگویند: «زمین از قیامكنندهای الهی كه قیامش همراه با حجت و برهان است، خالی نمیماند».۲۰
ابن حجر همچنین در كتاب تهذیب التهذیب، مسئلهٔ تواتر اخبار مهدی(ع) از قول دیگران را چنین آورده است:
اخبار و روایات مهدی(ع) به دلیل كثرت راویانشان از محمد مصطفی(ص) به حد تواتر و استفاضه رسیده است. در این روایات آمده كه مهدی(ع) از اهل بیت پیامبر است و هفت سال در زمین حكومت و زمین را پر از عدل و داد خواهد كرد و عیسی(ع) خروج میكند و او را در قتل دجال یاری میرساند. مهدی(ع) امام این امت است و عیسی(ع) در همهٔ دوران او پشت سر وی قرار دارد.۲۱
آنچه كه موجب ارتباط روایات تفسیری فریقین با یكدیگر میشود، مسئلهٔ دجال است. مسئلهٔ دجال از مسایلی است كه شیعه و سنی آن را به عنوان یكی از علایم آخرالزمان بر شمردهاند و احادیث فراوانی در منابع فریقین وجود دارد كه كشته شدن دجال را به دست حضرت عیسی(ع) پس از فرود از آسمان در آخرالزمان نسبت میدهند كه به بعضی از این روایات در ذیل آیه ۱۵۹ سوره نساء اشاره كردیم.
ظهور آیهٔ مورد بحث نیز منافاتی با روایات نقل شده ندارد و آنها را تأیید میكند.
پینوشتها:
۱. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۶، ص۲۵، بیروت، دارالفكر، ۱۴۱۵ق.
۲. همان، ج۶، ص۲۶.
۳. همان، ج۶، ص۲۹.
۴. سیوطی، جلال الدین عبدالرحمان، الدر المنثور، ج۲، ص۲۴۱، دارالمعرفهٔ، الطبعهٔ الاولی، ۱۳۶۵ ق.
۵. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۵، ص۱۴۴، همان.
۶. همان، ج۵، ص۱۵۴.
۷. به تعدادی از این روایات در مبحث «روایات نزول عیسی» ـ كه به زودی میآید ـ اشاره شده است.
۸. روایت مستفیض آن است كه تعداد روایان آن از سه نفر بیشتر باشد اما به حد تواتر نرسد.
۹. سنن ترمذی، ج۵، ص۱۵۲، ب۶ ، ح۲۸۶۹.
۱۰. صحیح بخاری، ج۴، ص۲۰۵، كتاب بدء الخلق، باب نزول عیسی بن مریم.
۱۱. ابن حماد، الفتن، ۱۰۳؛ همچنین: ابن ابی شیبهٔ، ج۱۵، ص۱۹۸، ح۱۹۴۹۵.
۱۲. بیان الشافعی، ص۵۰۰، ب۷.
۱۳. همان، ص۴۹۷، ب۷.
۱۴. عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۸۴، همان؛ همچنین نگاه كنید به: نورالثقلین، ج۱، ص۷۸۰، ح۳۵۴، همان، همچنین احادیث ۳۵۲، ۳۵۳ و ۳۵۸ نیز مشمول دستهٔ اول روایات تفسیری شیعه میشوند.
۱۵. صدوق، كمالالدین و تمام النعمهٔ ۳۵۸، ح۹، مؤسسهٔ النشر الاسلامی التابعهٔ لجامعهٔ المدرسین: روایت دوم را ببینید در همان منبع، ص۳۳۶، ح۵۴.
۱۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۸، ص۱۲۷، ح ۱۱۰۵۵، همان احادیث ۱۱۰۵۶ تا ۱۱۰۷۴ نیز مربوط به همین دسته از روایات است.
۱۷. همان، ج۱۳۵، ح ۱۱۰۷۷. همچنین احادیث ۱۰۷۵، ۱۰۷۶، ۱۰۷۸ و ۱۰۷۹ مربوط به دستهٔ دوم میباشد.
۱۸. صحیح بخاری، ج۸، ص۱۰۱، كتاب الفتن، باب ذكر دجال، بیروت، دارالفكر، ۱۴۰۴ ق؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۱۸، ص۷۸ـ۵۸، كتاب الفتن و اشراط الساعهٔ، بیروت، دارالكتب العربی، الطبعهٔ الثانیهٔ، ۱۴۰۷ق.
۱۹. نووی، صحیح مسلم بشرح نووی، ج۱۸، ص۵۸، همان.
۲۰. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۶، ص۳۵۹. بیروت، دارالفكر، الطبعهٔ الثانیهٔ.
۲۱. ابن حجر عسقلانی، تهذیبالتهذیب، ج۶، ص۳۵۹، بیروت، دارالفكر، الطبعهٔ الاولی، ۱۴۰۴ ه ق. علاوه بر این سایر علمای اهل سنت نیز عباراتی درباره تواتر احادیث مهدی(عج) دارند كه به برخی از آنها اشاره میكنیم:
الف ـ ابن حجر هیثمی در كتاب صواعق المحرقه، ج۲، ص۲۱۱ میگوید:
«احادیثی كه در آن اشاره به ظهور مهدی بسیار زیاد به حد متواتر است.»
ب ـ علامه مناوی در كتاب فیض القدیر، ذیل حدیث ۹۲۴۵ میگوید: «اخبار مهدی زیاد و مشهور است به حدی كه جماعتی درباره این احادیث تألیفات مستقلی دارند.»
ج ـ تفتازانی در كتاب شرح مقاصد، ج۲، ص۶۲ میگوید:
«از جمله اموری كه ملحق به باب امامت میشود خروج مهدی و نزول عیسی است كه این دو از علایم قیامت بوده و در این باره خبرهای صحیحی رسیده است.»
د ـ قرمانی دمشقی در كتاب اخبار الدول و آثار الاول، (ج۱، ص۴۶۳) میگوید:
«علما بر این امر اتفاق دارند كه مهدی همان قیام كننده در آخرالزمان است و اخبار ظهور آن حضرت، یكدیگر را تأیید میكنند و روایات بر اشراق نورش تظاهر دارند.»
ه ـ مباركفوری در كتاب تحفهٔ الاحوذی بشرح جامع الترمذی (ذیل حدیث ۲۳۳۱) میگوید: «بدان كه مشهور بین تمام مسلمانان در طول زمانها این است كه به طور حتم در آخرالزمان شخصی از اهل بیت ظهور خواهد كرد كه دین را تأیید كرده، عدل را در میان جامعه ظاهر میكند و مسلمانان به دنبال او میروند و او بر ممالك اسلامی تسلط پیدا خواهد نمود و او مهدی نامیده میشود».
به همین مضامین در كلمات بزرگان دیگر از علمای اهل سنت نیز مطالبی مییابیم از جلمه:
و ـ شیخ منصور علی ناصف در كتاب التاج الجامع للاصول، ج۵، ص۳۱۰؛
ز ـ برزنجی در كتاب الاشاعه لاشراط الساعهٔ، ص۸۷؛
ح ـ ابن تیمیه حرانی در كتاب منهاج السنهٔ النبویهٔ، ج۴، ص۲۱۱؛
ط ـ سید احمد زینی دحلان در كتاب الفتوحات الاسلامیهٔ، ج۲، ص۳۲۲؛
ی ـ ابوالاعلی مودودی در كتاب البیات، ص۱۱۶؛
ك ـ ابوطیب قنوجی در كتاب الاذاعهٔ، ص۵۳؛
ل ـ دكتر عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی در كتاب المهدی المنتظر فی الاحادیث الصحیحهٔ، ص۳۶۰.
۱. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۶، ص۲۵، بیروت، دارالفكر، ۱۴۱۵ق.
۲. همان، ج۶، ص۲۶.
۳. همان، ج۶، ص۲۹.
۴. سیوطی، جلال الدین عبدالرحمان، الدر المنثور، ج۲، ص۲۴۱، دارالمعرفهٔ، الطبعهٔ الاولی، ۱۳۶۵ ق.
۵. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۵، ص۱۴۴، همان.
۶. همان، ج۵، ص۱۵۴.
۷. به تعدادی از این روایات در مبحث «روایات نزول عیسی» ـ كه به زودی میآید ـ اشاره شده است.
۸. روایت مستفیض آن است كه تعداد روایان آن از سه نفر بیشتر باشد اما به حد تواتر نرسد.
۹. سنن ترمذی، ج۵، ص۱۵۲، ب۶ ، ح۲۸۶۹.
۱۰. صحیح بخاری، ج۴، ص۲۰۵، كتاب بدء الخلق، باب نزول عیسی بن مریم.
۱۱. ابن حماد، الفتن، ۱۰۳؛ همچنین: ابن ابی شیبهٔ، ج۱۵، ص۱۹۸، ح۱۹۴۹۵.
۱۲. بیان الشافعی، ص۵۰۰، ب۷.
۱۳. همان، ص۴۹۷، ب۷.
۱۴. عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۸۴، همان؛ همچنین نگاه كنید به: نورالثقلین، ج۱، ص۷۸۰، ح۳۵۴، همان، همچنین احادیث ۳۵۲، ۳۵۳ و ۳۵۸ نیز مشمول دستهٔ اول روایات تفسیری شیعه میشوند.
۱۵. صدوق، كمالالدین و تمام النعمهٔ ۳۵۸، ح۹، مؤسسهٔ النشر الاسلامی التابعهٔ لجامعهٔ المدرسین: روایت دوم را ببینید در همان منبع، ص۳۳۶، ح۵۴.
۱۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۸، ص۱۲۷، ح ۱۱۰۵۵، همان احادیث ۱۱۰۵۶ تا ۱۱۰۷۴ نیز مربوط به همین دسته از روایات است.
۱۷. همان، ج۱۳۵، ح ۱۱۰۷۷. همچنین احادیث ۱۰۷۵، ۱۰۷۶، ۱۰۷۸ و ۱۰۷۹ مربوط به دستهٔ دوم میباشد.
۱۸. صحیح بخاری، ج۸، ص۱۰۱، كتاب الفتن، باب ذكر دجال، بیروت، دارالفكر، ۱۴۰۴ ق؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۱۸، ص۷۸ـ۵۸، كتاب الفتن و اشراط الساعهٔ، بیروت، دارالكتب العربی، الطبعهٔ الثانیهٔ، ۱۴۰۷ق.
۱۹. نووی، صحیح مسلم بشرح نووی، ج۱۸، ص۵۸، همان.
۲۰. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۶، ص۳۵۹. بیروت، دارالفكر، الطبعهٔ الثانیهٔ.
۲۱. ابن حجر عسقلانی، تهذیبالتهذیب، ج۶، ص۳۵۹، بیروت، دارالفكر، الطبعهٔ الاولی، ۱۴۰۴ ه ق. علاوه بر این سایر علمای اهل سنت نیز عباراتی درباره تواتر احادیث مهدی(عج) دارند كه به برخی از آنها اشاره میكنیم:
الف ـ ابن حجر هیثمی در كتاب صواعق المحرقه، ج۲، ص۲۱۱ میگوید:
«احادیثی كه در آن اشاره به ظهور مهدی بسیار زیاد به حد متواتر است.»
ب ـ علامه مناوی در كتاب فیض القدیر، ذیل حدیث ۹۲۴۵ میگوید: «اخبار مهدی زیاد و مشهور است به حدی كه جماعتی درباره این احادیث تألیفات مستقلی دارند.»
ج ـ تفتازانی در كتاب شرح مقاصد، ج۲، ص۶۲ میگوید:
«از جمله اموری كه ملحق به باب امامت میشود خروج مهدی و نزول عیسی است كه این دو از علایم قیامت بوده و در این باره خبرهای صحیحی رسیده است.»
د ـ قرمانی دمشقی در كتاب اخبار الدول و آثار الاول، (ج۱، ص۴۶۳) میگوید:
«علما بر این امر اتفاق دارند كه مهدی همان قیام كننده در آخرالزمان است و اخبار ظهور آن حضرت، یكدیگر را تأیید میكنند و روایات بر اشراق نورش تظاهر دارند.»
ه ـ مباركفوری در كتاب تحفهٔ الاحوذی بشرح جامع الترمذی (ذیل حدیث ۲۳۳۱) میگوید: «بدان كه مشهور بین تمام مسلمانان در طول زمانها این است كه به طور حتم در آخرالزمان شخصی از اهل بیت ظهور خواهد كرد كه دین را تأیید كرده، عدل را در میان جامعه ظاهر میكند و مسلمانان به دنبال او میروند و او بر ممالك اسلامی تسلط پیدا خواهد نمود و او مهدی نامیده میشود».
به همین مضامین در كلمات بزرگان دیگر از علمای اهل سنت نیز مطالبی مییابیم از جلمه:
و ـ شیخ منصور علی ناصف در كتاب التاج الجامع للاصول، ج۵، ص۳۱۰؛
ز ـ برزنجی در كتاب الاشاعه لاشراط الساعهٔ، ص۸۷؛
ح ـ ابن تیمیه حرانی در كتاب منهاج السنهٔ النبویهٔ، ج۴، ص۲۱۱؛
ط ـ سید احمد زینی دحلان در كتاب الفتوحات الاسلامیهٔ، ج۲، ص۳۲۲؛
ی ـ ابوالاعلی مودودی در كتاب البیات، ص۱۱۶؛
ك ـ ابوطیب قنوجی در كتاب الاذاعهٔ، ص۵۳؛
ل ـ دكتر عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی در كتاب المهدی المنتظر فی الاحادیث الصحیحهٔ، ص۳۶۰.
منبع : ماهنامه موعود
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست