سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
هنوز برای شروع دیر نیست
مناطق آزاد اقتصادی مشخصاً از دهه ۱۹۶۰ میلادی بهوجود آمدند. البته برخی از مناطق آزاد نیز در قرن نوزدهم وجود داشتهاند. از دهه ۱۹۸۰ میلادی مناطق آزاد موفقیتهای جدیتری را پشت سر گذاشتند و در طول ۴ دههای که از ایجاد این مناطق میگذرد آنها با روند رو به رشدی مواجه بودند. در حال حاضر ایجاد مناطق آزاد با مفهوم سرمایهگذاری خارجی عجین شده است. هدف اولیهای که برای مناطق آزاد در نظر گرفته میشود، جذب سرمایهگذاری خارجی است. کشورهائی در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بودهاند که مناطق آزاد موفقی داشتهاند. مشخصاً چین، اماراتعربیمتحده و کرهجنوبی جزء این کشورها بهشمار میروند. مناطق آزاد این کشورها فرصت بسیار خوبی را جهت جذب سرمایهگذاری خارجی در اختیار آنها قرار داده است. زیرا سرمایهگذاری موتور اصلی رشد اقتصادی بهشمار میرود.
هدف دوم از ایجاد مناطق آزاد که به تبع از سرمایهگذاری خارجی بهوجود میآید جذب و انتقال تکنولوژی بهداخل مرزها است. هدف سوم نیز پردازش صادرات و افزایش درآمدهای ارزی کشور از طریق صادراتی که در مناطق آزاد کشور انجام میپذیرد، است.
کارکرد دیگری که از مناطق آزاد انتظار میرود، انتقال از نظام اقتصادی دولتی به اقتصاد بازار است. مناطق آزاد محیط کنترلشدهای است که میتوان از طریق آن بهصورت تدریجی به سمت اقتصاد بازار حرکت کرد.
البته به اهداف فرعی دیگری نیز از طریق ایجاد مناطق آزاد میتوان دست یافت از جمله این اهداف میتوان به افزایش فرصت شغلی، افزایش مهارتها، یادگیری ضمن کار و... اشاره کرد.
معیارهای اصلی ارزیابی مناطق آزاد نیز در توانائی جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی، جذب تکنولوژی جدید و جذب منابع ارزی جدید بررسی میشود.
در ایران از ابتداء دهه ۷۰ و برنامه اول توسعه، مقرر شد در سه منطقه کیش، قشم و چابهار مناطق آزاد تأسیس شوند. مناطق آزاد طبق یک برنامه فازبندی شده باید سه مرحله را پشتسر میگذاشتند. مرحله تأسیس، تثبیت و مرحله فعالیت، طبق برنامه این مناطق باید وارد دوره فعالیت شده باشد. ارزیابیهای انجام شده نشان میدهد که مناطق آزاد ایران جهت رسیدن به اهداف فوق موفق نبودهاند.
تا پایان سال ۱۳۸۲، حداکثر ۵/۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در این مناطق جذب شده است که رقم بسیار ناچیزی است. سهم مناطق آزاد در تولید ناخالص ملی بسیار ناچیز بوده است در حالیکه در بسیاری از کشورها مناطق آزاد حدود ۸۰ درصد تولید ناخالص داخلی را بهخود اختصاص دادهاند و منشأ اصلی درآمد ارزیشان از طریق این مناطق بوده است در حالیکه در ایران این اتفاق روی نداده است.
در زمینه تکنولوژی نیز هیچگونه تکنولوژی برتری در منطقه آزاد دیده نمیشود. این مناطق کاملاً بهصورت جزیرهای عمل کردهاند. ما نتوانستهایم در این مناطق تحولات نظام اقتصادی بازار را تجربه کنیم. مناطق آزاد کشور بهقدری ضعیف هستند که نه تنها نتوانستند نقطه ورود ما به بازارهای جهانی باشند بلکه در سطح ملی نیز مجبور به تحمل تبعات ناشی از سوءعملکرد این مناطق بودیم.
● علت عدم موفقیت
علت عدم موفقیت مناطق آزاد به الزامات اولیه تأسیس منطقه آزاد باز میگردد. یکی از مؤلفههای مهم برای ایجاد مناطق آزاد مکانیابی درست است. مناطق آزاد باید از نظر وضعیت جغرافیائی درست انتخاب شوند.
انتخاب مناطق آزاد در کشور در مقایسه با سایر مکانهای موجود، بترین انتخاب نبود. برای مثال در مقایسه با بندرعباس، قشم انتخاب خوبی نبود.
نکته دیگر وجود زیربناها است. در مناطق آزاد تجاری و صنعتی حتماً باید زیربناها فراهم باشند. این زیربناها شامل اسکله، بندر، فرودگاه و ترمینال مناسب، ظرفیت مناسب انبارداری، حمل و نقل و ارتباطات، دسترسی به شبکه مناسب راهآهن و حمل و نقل ریلی، دستیابی به منابع انسانی مناسب، امکانات فرهنگی، آموزشی و بهداشتی مناسب، سیستمهای مدیریتی ویژه، مقررات مالی ویژه و مهمتر از همه داشتن نظام مدیریتی مبتنی بر اختیارات ویژه و استقلال است که تقریباً هیچیک از آنها در کشور وجود نداشت. پس از اینکه مناطق آزاد انتخاب شد تازه اقدام به تأسیس زیربناها کردیم. مناطق آزاد کشور از جمله چابهار و قشم جزء محرومترین مناطق کشور از نظر بهداشتی و آموزشی تلقی میشدند. اسکلههای مناسبی که کشتیهای بزرگ بتوانند در آن پهلو بگیرند در این مناطق وجود نداشت و در حال حاضر نیز منطقه آزاد چابهار فاقد فرودگاه و شبکه حمل و نقل هوائی مناسب است.
نظام مدیریتی نامناسب سبب شده بسیاری از محدودیتهائی که در بحث ملی مطرح بودند در مناطق آزاد نیز وجود عینی داشتند و مدیران مناطق آزاد فاقد استقلال عمل در این زمینهها بودند. در سطح ملی نیز نهاد قدرتمند هماهنگکنندهای برای پژوهش و پشتیبانی قانونی، علمی و اداری مناسب برای این مناطق وجود نداشت.
در سطح ملی تنها یک نهاد به نام دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد ایجاد شده که نه اختیارات لازم را داشت و نه لوازم پژوهشی، علمی و حقوقی لازم برای پشتیبانی از این مناطق را بهوجود آورد.
عدم ثبات مدیریتی نیز یکی از مشکلات این مناطق بوده است. در منطقه آزادی مانند چابهار این عدم ثبات ملموستر بود و تقریباً هر ۲ سال یکبار مدیران مناطق آزاد عوض میشدند. بنابراین امکان پیگیری سیاستها وجود نداشته است. همزمان مدیران محلی و منطقهای نیز با شتاب بیشتر و دوره مدیریتی کوتاهتری تغییر پیدا کردهاند و همین تغییرات ناهماهنگیها را افزایش داده است.
همزمان با ایجاد زیربناها در مناطق آزاد باید منابع مالی و اعتبارات لازم فراهم میشد که اینکار صورت نگرفت. هیچگاه اعتبارات لازم از بودجه عمومی کشور برای تأمین زیربناها فراهم نشد، در مقابل به مناطق آزاد مأموریت داده شد تا در قبال واردات به این مناطق عوارض دریافت کنند و عوارض دریافت شده را در جهت تجهیز و ایجاد زیربناهای عمرانی، فرهنگی و اجتماعی بهکار برند. همین امر سبب انحراف جدی کارکرد مناطق آزاد شد. در حقیقت کارکرد جدی مناطق آزاد به توسعه واردات برای افزایش درآمدهای حاصل از عوارض واردات تبدیل شد که عملاً منبع مالی اصلی برای ایجاد زیربناها از درآمد حاصل از واردات تأمین میشد.
این مسیر نادرست به توسعه جدی واردات در کشور کمک کرد. در حالیکه در مقایسه با درآمد کسب شده، مبالغ خیلی زیادتری را از دست دادیم. در حقیقت درآمدهای کسب شده در مناطق آزاد تنها ۴۰ درصد از درآمد گمرکی بود که میتوانستیم بهدست آوریم.
● انتظارات خارج از قانون
در تمام دوران گذشته انتظاراتی از مناطق آزاد وجود داشته که اساساً جزء اهداف اولیه مناطق آزاد نبوده است. برای مثال این انتظار وجود داشته است که مناطق آزاد جایگزین دولت برای توسعه منطقهای و محلی باشد. این تصور نیز وجود داشت که مناطق آزاد میتوانند نقش حرکت به سمت توسعه منطقهای را ایفا کنند، در حالیکه این انتظار درست نبود.
بنابراین هیچگاه از حیث نظری بصیرت لازم برای ایجاد این مناطق وجود نداشت تا براساس آن برنامهریزی پژوهشی صورت گیرد و قوانین و مقررات ایجاد شود. در کنار این قوانین سازماندهی و تقسیم کار نیز باید ایجاد میشد و میبایست وظایف محوله به مناطق آزاد متناسب با دستاوردهای مورد انتظار مناطق باشد.
● علت عدم توسعه
مؤلفههای بسیاری در توسعه یا عدم توسعه مناطق آزاد نقش دارند. یکی از مؤلفههای مهم، هزینههای مبادله است. سرمایه در جستوجوی مکانی با بیشترین بازدهی و کمترین ریسک است. معمولاً در دنیای امروز سرمایهگذار موفق سرمایهگذاری است که ریسک را میپذیرد و مدیریت ریسک بهتری دارد، اما این ریسک با بازدهی متناسب است.
هزینههای مبادله در ایران نسبت به سایر کشورهای منطقه خلیجفارس بسیار بالاست. بالا بودن هزینههای مبادله ناشی از فقدان محیط مناسب کسب و کار است. باید فضای کسب و کار در ایران بهبود یابد. از جمله عواملی که به کاهش هزینههای مبادله و ایجاد فضای کسب و کار مناسب کمک میکند، شفافیت، پایبندی دولت به قول و قرارها، مشخصتر شدن قوانین، قابل پیشبینیتر بودن رفتار دولت، تثبیت هر چه بیشتر قوانین و مقررات، ایجاد زیربناهای قانونی، فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی است.
ایران نسبت به سایر مناطق آزاد در جهان حدود ۴ دهه فرصت را از دست داده است. البته هیچگاه برای شروع دیر نیست، اما با وضعیت کنونی چشمانداز مثبتی نمیتوان برای مناطق آزاد قائل شد و عملاً مناطق آزاد مشکلات سطح جهانی را به کشور منتقل خواهند کرد. علاوه بر این کشور باید وقت و انرژی زیادی را جهت تحمل فشارهای ناشی از عملکرد ضعیف مناطق آزاد بگذارد.
حجتا.. میرزائی، استاد دانشگاه
منبع : ماهنامه پیام دریا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست