شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
روی صحنه، جنگ اعصاب
میگویند چندین ماه است که نوازندگان ارکستر موسیقی ملی ایران حقوق نگرفتهاند و این وضع همچنان ادامه دارد. فرهاد فخرالدینی رهبر این ارکستر در این زمینه سکوت میکند و سپس میگوید; «مشکلات بسیار است.»حتما همین طور است که قطعات اجرای جشنواره موسیقی فجر هم، برگزیدهای از اجراهای در طول سال است. به هر حال یک چیزی باید باشد تا گروهی دل گرم شود که از پس ده سال کار مداوم باز هم ادامه دهند. نه! حتما چیزی هست! چیزی که ما از آن بیخبریم و کار ارکستر موسیقی ملی را همچنان، بدون هیچ دستمزدی امتداد میدهد! اینجاست که به یاد چند سطر از شعری از «سپهری» میافتم که میگوید: «در ایثار سطحها چه شکوهی است آه! ای سرطان شریف عزلت! سطح من ارزانی تو باد!»
▪ در ابتدا بفرمائید که امسال ارکستر موسیقی ملی چه قطعاتی را برای اجرا در جشنواره فجر انتخاب کرده است؟
ـ قطعاتی که انتخاب شده، قطعاتی بودند که در طول سال و در گذشته هم اجرا شدند که شامل پانزده قطعه میشود. هفت قطعه در بخش اول و ما بقی در بخش دوم اجرا میشود. از جمله آهنگسازانی که قطعاتی از آنها در این کنسرت اجرا میشود، میتوان به حسن کسایی، توفیق قلی اف، علی اکبر قربانی، حبیب الله بدیعی، جهانگیر جهانگیرف، علی سلیمی، تحریری و همایون خرقه خرم و مازیار حیدری اشاره کرد. تنظیم این قطعات را خودم، مازیار حیدری، شهرام توکلی و علی اکبر قربانی انجام دادهایم. خوانندگی این اجرا را سالار عقیلی و رشید وطن دوست به عهده دارند.
▪ «وطن دوست» اجرای قطعات آذربایجانی را به عهده دارند؟
ـ بله! چون فعالیت امسال ارکستر موسیقی ملی بیشتر با «وطن دوست» بوده، به همین خاطر فکر کردیم که در جشنواره هم ایشان را داشته باشیم.
با توجه به اینکه مدت زمان کوتاهی قرار شد که «حسین دهلوی» رهبری ارکستر موسیقی ملی را به عهده داشته باشند و قطعاتی از ایشان اجرا شود و بعد این تصمیم منتفی شد
▪ آیا ارکستر موسیقی ملی با رهبری شما هم قطعاتی از ایشان را اجرا میکند؟
ـ نه! اجرا نمیشود. چون ایشان کسالت و مقداری هم در دیدن نت مشکل داشتند، بنابراین این برنامه منتفی شد. من هم این برنامه را فعلا ندارم و قطعات دیگری در دستمان هست که در حال کار روی آنها هستیم. برنامه این بود که به مناسبت هشتادمین سال تولد آقای «دهلوی» بزرگداشتی برای ایشان گرفته شود و در عین حال من هم استراحتی بکنم. چون الان نزدیک به ده سال است که بدون وقفه من با ارکستر موسیقی ملی کار میکنم. که متاسفانه آقای «دهلوی» کسالت داشتند و این برنامه به وقت دیگری موکول شد تا انشاءالله ایشان سلامتی کامل را به دست بیاورند و باز خودشان این کار را انجام میدهند.
▪ چرا برای اجرا در جشنواره موسیقی فجر قطعات جدیدی آماده نکردید؟ آیا ارکستر فرصت تمرین قطعات جدید را نداشت؟
ـ دو قطعه صبوری و شبگرد، برای نخستین بار در جشنواره موسیقی فجر اجرا میشود. «وای از شب من» پیش از این یک اجرا فقط داشته است. ما نباید انتظار داشته باشیم که ارکستری که وقت خودش را صرف تمرین میکند، پس از یک یا دو بار اجرا، ارائه این قطعات را متوقف کند. در همه جای دنیا این نکته امری مرسوم است که قطعات باید تکرار شوند. الان در موسیقی کلاسیک هم همین روال است. برخی از قطعات صدها بار اجرا شدهاند و همچنان هم اجرا میشوند.اینکه ما یک قطعهای را یک یا دو، سه بار و حتی ده بار هم که اجرا کنیم اتفاق ناخوشایندی نیست.
منظور من از قطعات جدید، قطعاتی که به تازگی آهنگسازی شده باشند، نیست. به عنوان مثال برخی از قطعههای حشمت سنجری که مهجور مانده و کمتر اجرا شدهاند را مدنظر دارم.
آن قطعات برای ارکستر سمفونیک ساخته شدهاند. از نظر سازبندی با ارکستر سمفونیک تناسب دارند. ما یک بار قطعه «رقص دایره» سنجری را روی صحنه آوردیم.
▪ از منظر شما ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی، چه وجه تمایزی دارد؟
ـ تقریبا در بسیاری از سازها مشترک هستند. به استثنای سازهای بادی برنجی که ارکستر موسیقی ملی ندارد و سازهای ایرانی، مثل تار و سنتور و قانون وعود و بم تار و تنبک و اینها که ارکستر سمفونیک ندارد. اصولا ارکستر موسیقی ملی دارای یک نوا و صدای خاص است و بیشتر به موسیقی ایرانی نزدیک است.
پس چرا در اجرای امسال ارکستر سمفونیک در جشنواره موسیقی فجر، سازهای ایرانی وجود دارند؟
عیب ندارد. گاهی اوقات ما هم در اجراهایمان از سازهای برنجی استفاده میکنیم. اینها نوازندگان میهمان هستند و عضو ثابت ارکستر نیستند.
▪ به این ترتیب این قطعه مختص اجرای ارکستر موسیقی ملی است و نه ارکستر سمفونیک!
ـ خب! در ارکستر موسیقی ملی هم ما کمانچه نداریم.
▪ چرا؟
ـ اینطور طراحی شده است. کمانچه یک ساز کششی است و بیشتر در ارکستر موسیقی ملی، سازهای زهی، نقش سازهای کششی را هم بازی میکنند. دیگر نخواستیم که در آنسامبل ارکستر کمانچه هم با سازهایی مثل ویلن آمیخته شود. مگر اینکه به صورت تکنواز از آن استفاده کنیم.
▪ خب، اینکه همان کار فعلی ارکستر سمفونیک میشود؟
ـ این تمرینی است که آنها اختیار کردهاند. هر ارکستری برای خودش مستقل است. البته گاهی اوقات پیش میآید که ما هم از آنها ساز قرض میگیریم. یعنی سازهای برنجی را به عنوان میهمان در ارکسترمان دعوت میکنیم. بعضی وقتها هم آنها این کار را انجام میدهند. این در همه جای دنیا مرسوم است و مطابق برنامهریزی داخل هر ارکستر انجام میشود.چون اگر هم میخواستند که آن قطعه را هم ما اجرا کنیم، ما نمیرسیدیم. چون ما برنامهریزی خودمان را داشتیم. اینها تمریناتشان را بیست روز پیش شروع کردند و اگر قرار بود که در آن زمان که هم آقای «دهلوی» قرار بود کار کند و آن قطعات هم کار میشد، اصلا میسر نبود. نمیتوانستیم چنین برنامهریزی داشته باشیم. به همین خاطر تصمیم گرفته شد که آن قطعات را آنها خودشان بنوازند و اصلا تصمیم خودشان بوده است و ما هم در مورد اجراهای خودمان، تصمیم خودمان را میگیریم.
▪ با ورود موسیقی ارکسترال به کشور ما، از سوی برخی از هنرمندان ما فعالیتی در جهت تنظیم نغمههای موسیقی ایرانی برای سازهای ارکستر انجام گرفت. از منظر شما در این میان موسیقی ایرانی و نواها و نغمههای آن دچار آسیب شدهاند یا خیر؟
ـ موسیقی هر کشوری یک گنجینه است و مثل یک چشمه جوشان است که میجوشد و وجود دارد. در همه جای دنیا بهرهگیری از فرهنگ و موسیقی ملی، یک امر جایز است. این اتفاق فقط در ایران صورت نگرفته است. نزدیک ترینش به ما آذربایجان و ارمنستان است که شما میبینید چقدر قطعات متنوعی در این زمینهها نوشتهاند. در همه جای دنیا بر اساس موسیقی ملی شان، قطعاتی مینویسند. این اثر تحت عنوان موسیقی ملی معرفی میشود. چون با توجه به همان دستگاهها و همان موسیقی موجودی که در مملکتشان هست، از جمله آهنگهای فولکلور و ردیف موسیقی و موسیقیهایی که در سنتها و آئینهایی از جمله تعزیه، و جشنهایی مثل چهارشنبه سوری بهره میبرند. همه اینها میتواند مورد استفاده آهنگساز قرار بگیرد. اگر آهنگسازی بتواند از آن ماده خام چیز خوبی بسازد که کارش ماندگار میشود. اما امکان هم دارد که نتواند بسازد و کار را ضایع کند. اگر مطلب را زیادی سنگین بگیرد، موسیقی ایرانی آنقدرترد و شکننده است که امکان دارد، اصلا نتواند آن حجم سنگین را تحمل کند. اغلب هم این اتفاق میافتد و متاسفانه دیده شده که نتوانستهاند، آن جنبههای مفید موسیقی ایرانی را شناسایی بکنند و بتوانند با یک استخوانبندی و ساختمان و فرم درست از آن موسیقی استفاده کنند. فرض بفرمایید تکنیکی که صبا بر روی قطعاتی برای ویلن نوشته است، در حقیقت موسیقی ایرانی است. همان را اگر روی کمانچه اجرا میکردند با این تکنیک در نمیآمد. به فکرش رسید که از ویلن که از این نظر ساز مناسبتری است، استفاده کند. این ایرادی ندارد. ببینید از یک تکه چوب هزار جور مصنوعات ساخته میشود یا از نفت انواع و اقسام محصولات پتروشیمی ساخته میشود. از یک موسیقی بومیو بدوی هم یک آهنگسازی که وارد باشد، میتواند استفاده درست کند.
اما بسیاری از پژوهشگران موسیقی نواحی به اجرای قطعات محلی و بومی، توسط گروههایی که به صورت ارکسترال این قطعات را اجرا کردهاند، انتقاد دارند و معتقدند که این جنس از موسیقی دچار کاستیها و سائیدگیهایی میشود و اصالت آن از دست میرود.
نه! جزئیات این موسیقی باید در همان اجراهای سنتی حفظ شود و به آنها هم ما باید خیلی توجه کنیم. آن سنت دیرینه، به هر حال باید حفظ شود. ولی اینکه از چنین ملودی کسی بخواهد در یک ارکستر بزرگ استفاده کند، میتواند این کار را بکند. گفتم که این موسیقی یک چشمه ای است که در اختیار همه است. نمیشود بگوییم که آن ایرانیتر و صاحب حقتر است. یک فرهنگی است که به همه تعلق دارد. مثل این است که بگوییم کمپوزیسیون خط و شیوه خوشنویسی اشعار حافظ باید به همان شیوهای باشد که اشعار حافظ را مینوشتند. الان میبینید که کمپوزیسیون خط به چه شکلهایی متداول شده است. اگر آن رابپذیریم که نباید دست به آن نغمهها زد، این را هم نباید بپذیریم. به هر حال دنیا رو به پیشرفت است و نمیتواند بایستد. این که همیشه یک جور باشیم. کار درستی نیست. تحرک و پویایی لازم است. در مجامع دانشگاهی هم معمولا همه به دنبال پدیدههای نو هستند. چیز نو با همینها به دست میآید دیگر! اگر آهنگسازی متکی به فرهنگ نباشد، به چه چیز باید متکی باشد؟ فقط به دانش غربی؟ پس میبینید که برای بیان عواطف درونی و احساسات باطنی، ما به یک مطلب نیاز داریم. همان طور که کسی کتاب مینویسد باید یک داستانی داشته باشد که طرح کند. اگر این داستان وجود نداشته باشد، چه میخواهد بیان کند. درست است که بگوییم که ما موسیقیمان را بر اساس تئوری تعریف شده موسیقی مینویسیم؟ اصلا این یک حرف پا در هوایی است.
▪ آیا شما کار این ارکستر را در راستای یک اجرای موزهای از موسیقی ملی ایران ارزیابی میکنید یا اینکه در پی کشف سطوح و امکانات جدیدی در این موسیقی هستید؟
ـ بله! ما در پی تجربههای تازه هستیم و اگر شما قطعه «شباهنگ» را بشنوید، میتوانید این تجربههای تازه را در آن جست و جو بکنید.
▪ این تجربههای تازه شامل چه چیزهایی میشود؟
ـ تجربه از هر نظر! ریتم، ارکستراسیون، هارمونی... به هر حال در مقایسه با کارهایی که خیلی نرم و با احتیاط صورت میگرفته است، در برخی از قطعات با شهامت بیشتری با این مسائل برخورد میشود. من مانع این کار نمیشوم که بگویم، نه این کارها را نکنید. زمان رو به جلو و حرکت است و هر تجربهای بهتر است که انجام شود. قضاوتها را برای آینده میگذاریم. ما که نمیتوانیم بگوییم که نیما به وجود نیاید چون حافظ وجود دارد. من چنین چیزی را نمیتوان بپذیرم.
▪ آیا ارکستر موسیقی ملی با آهنگسازان جوان در ارتباط است و این امکان را دارد که با توجه به نیازهایش، ساخت قطعاتی را سفارش دهد؟
ـ خب...میخریم دیگر! یعنی بچهها خودشان میسازند و جذب میشوند. ارکستر موسیقی ملی هم قطعاتی را که خوب تشخیص میدهد از آنها میخرد.
▪ در سال امکان خرید چند قطعه را دارید؟
ـ بستگی دارد. البته با توجه به اینکه ارکستر بیش از دو بار در هفته، تمرین نمیکند و به لحاظ بودجه محدودیت دارد، معمولا اولویت را به این میدهد که قطعات بهتری را با تکنیکهای بهتر خریداری کند. ارکستر موسیقی ملی تقاضا میکند و نامه میدهد تا این مبالغ بر اساس جدولی که برای این مطلب در دفتر موسیقی موجود است، پرداخت شود.
▪ آیا از الان برنامه اجراهای بعدی ارکستر موسیقی ملی مشخص هست؟
ـ بله! پانزده دی ماه برای سازمان بازنشستگی در سالن همایشها برنامه خواهیم داشت.
▪ از نحوه شکلگیری و شروع به کار ارکستر ملی بگوئید؟
ـ ارکستر موسیقی ملی حدود سال ۱۳۷۷ تشکیل شده و تا الان که وارد دهمین سال فعالیت خودش میشود، حدود دویست قطعه را تولید و اجرا کرده است. با توجه به تاریخ موسیقی ملی در ایران، این یک رقم قابل ملاحظهای است که در این مدت ده سال یک ارکستر این همه توانسته باشد تولید داشته باشد و به دفعات این قطعات را اجرا کند. البته تاریخ باید در این زمینه قضاوت کند و من نباید اینها را الان بگویم. در عین حال باید به این نکته هم توجه داشته باشید که ارکستر موسیقی ملی ابتدا جاده خودش را میسازد و بعد روی آن حرکت میکند و با ارکستر سمفونیک که قطعات بسیاری از موسیقی جهانی در اختیار دارند، متفاوت است و کار آنجا از این بابت با مشکلی مواجه نیست. چرا که دغدغه تولید ندارند. چون در دنیا آنقدر نت برای ارکستر سمفونیک فراوان است که اگر همواره برنامه داشته باشند هم، شاید به یک سوم آن هم نرسند. اما ارکستر موسیقی ملی باید هم تولیدکننده باشد و هم اجرا کند. من فکر میکنم یکی از وظایف شما که اهل قلم هستید، شناخت دردهای هنرمندان است و توجه به این مسائل و آگاه کردن مسئولین از زحماتی که در یک پروسه هنری انجام میگیرد.
▪ از این مشکلات نمیگویید؟
ـ به هر حال مشکلات بسیار است. ارکستر باید امکانات بیشتری در اختیار داشته باشد. الان یکی از مشکلات موسیقی مملکت نبود سالن مناسب برای اجرای موسیقی است. یک تالار وحدت است که هم میخواهند در آن تئاتر اجرا کنند. هم جشنوارهها و هم سمینارها و کنگرههای مختلف. ساعت ۹ شب هم که میشود، ارکستر موسیقی ملی هم باید برنامهاش را اجرا کند. شما از پشت صحنه که خبر ندارید! سالن تئاتر باید خالی شود، ارکستر باید چیده شود و... از اینکه آدم با چه جنگ اعصابی باید روی صحنه بیاید که خبر ندارید! در حالی که تالار وحدت از ابتدا هم مختص اجرای کنسرت بوده است و به خاطر نبود سالن، الان سالن تئاتر و کنسرتهای متعدد شده است و شاید به ارکستر سمفونیک و موسیقی ملی هم سه ماه یک بار، وقتی داده شود تا از خانه و سالن خودشان بتوانند استفاده کنند.
منبع : روزنامه حیات نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست