دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا


خانواده آموزشگاه مجرد برای زندگی مشترک


مجرد بودن یکی ازدوره‏های زندگی فرد است که از اهمیت و جایگاه خاصی برخورداراست و در نظر کارشناسان نوع رفتار فرد در مرحله بعد از تجرد یعنی زندگی مشترک ارتباط عمیقی با رابطه فرد با خانواده‏اش و نوع نگاه خانواده به رفتارها و روابط زندگی مشترک دارد. دکتر عباس صادقی ملک‏آبادی ،مشاور و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‏وگویی ضمن تشریح وظایف خانواده در برابر فرزند مجرد خود به ارزیابی رفتارها در یک خانواده سالم پرداخت. دکتر صادقی در بخشی از گفت‏وگوی خود خاطر نشان می‏کند: بودن در کنار خانواده‏ای آگاه و سالم برای همه جنبه‏های رشد انسان ضروری است بخصوص این که اگر فرد مجردی پیش از ازدواج از خانواده‏اش آموزش‏های لازم را ببیند، برای شروع زندگی مشترک خود با کمترین مشکلی مواجه است و شاید با کمک خانواده مشکلاتی نظیر آنچه که اکنون جامعه با آن دست به گریبان است کمتر شود. - مجرد بودن یکی از دور‏ه‏های زندگی انسان است که از اهمیت خاصی برخوردار است تعریف شما از این دوره چیست؟ دختر و پسر ایرانی به طور متوسط در سنین۱۱ تا ۱۳ سالگی به بلوغ جنسی می‏رسند و در سنین ۲۶ تا۲۸ سالگی اکثرشان متاهل می‏شوند پس می‏توان فاصله بین این سنین را دوره تجرد دانست که مهمترین کار در این دوره تشخیص نیازها و وظایف است. - منظورتان از نیازها و وظایف چیست؟ پیش از شروع بحث یادآوری این نکته لازم است که گاهی مجرد بودن در اثر اجبار است مثلا فردی از خانواده منسجم برخوردار نیست یعنی خانواده از هم پاشیده دارد و متاهل شدن برایش سخت است.گاهی فرد به دلیل این که همیشه در سفر است نمی‏تواند تشکیل خانواده بدهد و گاه به دلیل ناسازگاری‏ها و کشمکش‏ها به اجبار زندگی مجردی را پیشه می‏کند. در هر صورت تجرد یعنی این که فرد یا با خانواده خود که متشکل از پدر، مادر، خواهران و برادران خود است زندگی می‏کند یا به تنهایی دوره تجرد را سپری می‏کند. -باتوجه به این که اکثر جوانان مجرد ما درخانه پدری زندگی می‏کنند لطفا به بررسی این نوع زندگی بپردازید؟ خانواده از دید نظری کوچکترین واحد اجتماعی است که وجود آن برای رشد جامعه ضروری است و اگر فرد بخواهد جدا از خانواده زندگی کند در نتیجه تعامل و رابطه‏ای با خانواده ندارد. اگر خانواده را به عنوان یک سیستم در نظر بگیریم که اعضا گروه آن با هم در ارتباطند به این نتیجه می‏رسیم که این اعضا بر همدیگر اثر می‏گذارند، از همدیگر اثر می‏گیرند و دارای هدفی مشخص هستند. این تعامل و ارتباط به طور طبیعی باید باشد. حالا اگر فرزند نمی‏تواند این ارتباط را با اعضا گروه خانواده برقرار کند باید مشکلش ریشه‏یابی شود. اگر فرزند مجردی نتواند با خانواده‏اش زندگی کند شاید نمی‏تواند کسی را دوست داشته باشد و این یعنی اختلاس عمیق روانی یا برعکس فرزندی نمی‏تواند ازخانواده‏اش دل بکند که این هم نشانه سلامت روانی نیست، پس اولین گام به منظور بهبود بخشیدن به روابط خانوادگی سالم آموزش است. -عدم آگاهی و آموزش ندیدن فرد برای زندگی با خانواده چه تبعاتی دارد؟ فردی که در خانواده منسجم و سالم رشد نکرده باشد در بخش‏هایی از وجودش خلاءهایی دارد و با مشکلاتی مواجه خواهد شد. لزوم حضور در خانواده و تشکیل زندگی خانوادگی در قرآن کریم هم تاکید شده است و خداوند می‏فرماید که همه عالم را به صورت جفت آفریده است و زوج بودن انسان زمینه معرفت و شناخت انسان‏ها از همدیگر است، پس چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج بودن در کنار خانواده‎ای آگاه و سالم برای همه جنبه‎های رشد انسان ضروری است. بخصوص این که اگر فرد مجردی از خانواده‎اش پیش از ازدواج آموزش‎های لازم را ببیند برای شروع زندگی مشترک خود با کمترین مشکلی مواجه است و شاید با کمک خانواده مشکلاتی نظیر آنچه اکنون، جامعه با آن دست به گریبان است کمتر شود چرا که اگر انسان مجردی از لزوم تشکیل خانواده رفتار با همسر و دید مثبت به زندگی مشترک آگاه شود طبیعی است که با مشکلات و پیچ و خم‎ها راحت‎تر کنار می‎آید، پس خانواده باید آگاه باشد که نیازهای دوران تجرد چیست؟ این نیازها چیزی نیست جز احترام و عدالت از سوی والدین تا فرزند از این که دختر مجرد است احساس بدی نداشته باشد یا بر عکس پسر مجرد احساس کند با او با احترام برخورد می‎شود. -لازمه داشتن این نوع برخوردهای مثبت با فرزند مجرد در خانواده چیست؟ آگاهی اولین شرط است. این که خانواده بداند فرزند مجردش نیاز به آرامش، نزاکت، تعلیم و تربیت در همه زمینه‎های اجتماعی و فردی دارد مهمترین وظیفه پدر و مادر است. جوان مجرد ما نیاز به تفریحات سالم گروهی و فردی دارد، نیاز دارد در کنار خانواده باشد اما شادابی و نشاط خود را حفظ کند و تجربه کافی برای ورود به مرحله دیگر زندگی که همان زندگی مشترک است را کسب کند، جوان نیاز به دوستیابی و معاشرت با همسن و سال‎های خود دارد و باید که تربیت اجتماعی و جامعه پذیری‎اش در این دوره کامل شود. در اینجا خانواده‎های مستبد و بیش از حد آسان‎گیر بیشترین ضربه را به تربیت اجتماعی فرزند مجرد خود وارد می‎کنند و بهترین الگو برای فرد خانواده مقتدر پاسخگو است، این خانواده در وقت خود هشدار می‎دهد، در وقت خود آزادی می‎دهد، بجا جلوی جوان خود می‎ایستد؛ اما در همه حالت‎ها پاسخگو است و استبداد ندارد. -نیازهای دیگر فرزند مجرد در خانواده چیست و خانواده‎ها چقدر از آنها آگاه هستند. اگر بخواهیم به سایر جنبه‎های روانی حضور فرزند در خانواده اشاره بکنیم این است که فرزند نیاز به داشتن الگوهای روانی دارد، نیاز به پرداختن فعالیت‎های بدنی و مغزی دارد تا بتواند غریزه جنسی خود را تا آستانه ازدواج تعدیل بکند و باید حرفه و صنعتی را موافق با سلیقه خود انتخاب کند ضمن این که در این دوره با آگاهی از نیازهای زندگی مشترک سعی در حفظ دیدگاه مثبت آنها از جنس مخالف داشته باشیم. ما نمی‎توانیم فرزند خود را ایزوله بکنیم تا روابطی نداشته باشد و بهتر است که فرزند ما تجربه دوستی سالم را داشته باشد تا در زندگی مشترک از بروز رفتارهای افراطی جلوگیری کنیم. -با توجه به موارد ذکر شده و بررسی جایگاه خانواده در شکل‎گیری شخصیت فرزند مجرد به نظر شما خانواده سالم و آگاه دارای چه ویژگی‎هایی است. خانواده سالم می‎خواهد که جوانش یک بینش تکاپویی در برابر یک بینش جزمی داشته باشد؛ یعنی پتانسیل جوان را از بالقوه به بالفعل تغییر دهد. دیگر این که یک تبادل عاطفی در برابر انجماد عاطفی داشته باشد یعنی این که در فرصت‎های مختلف بتواند روحیه طرف مقابل را درک کند و این می‎تواند در استحکام خانواده نقش موثری داشته باشد، خانواده آگاه و سالم مثبت‎گرایی در برابر منفی گرایی را انتخاب می‎کند و سعی می‎کند به یک تفاهم منطقی در برابر تخاصم برسد؛ یعنی مبنای زندگی خوب و رضایت بخش را در تفاهم در برابر زوج می‎بیند. همگرایی در برابر واگرایی از دیگر مشخصه‎های روابط سالم در یک خانواده سالم است یعنی مدیریت کانون خانواده براساس تشخیص مصلحت شخصی باشد که می‎تواند ضامن رشد زندگی باشد و توقع نا بجایی در کار نباشد. در یک خانواده واقعی روابط براساس رفاقت است نه لجاجت و از بیگانگی اجتناب می‎کنند و یکی برخورد منطقی به جای اعمال زورگویانه دارند چرا که با این روش می‎توان به تعادل در زندگی مشترک رسید. حق سالاری به جای مرد یا زن سالاری از دیگر مشخصه‎های روابط در یک خانواده سالم است؛ یعنی روابط متقابل زن و مرد به جای حاکمیت براساس حق و واقعیت زندگی باید باشد. در یک خانواده اصولی خود شکوفایی در برابر خودزیانی، شادکامی در برابر تلخکامی و آگاهی در برابر ناآگاهی قرار می‎گیرد این نوع خانواده با سعه صدر و بزرگمنشی با واقعیات روبه‎رو می‎شود و کرامت انسانی و عزت نفس را به عنوان زیباترین جلوه اخلاقی به کار می‎برد و از دیگر مشخصه‎های آن می‎توان به انتقاد سازنده به جای انتقاد مخرب و رازداری در برابر رازگویی اشاره کرد. همه این موارد ذکر شده باید جزو آموزش‎های خانواده برای فرزند مجرد خود باشد که پیش از شروع زندگی مشترک از مشخصه‎ها و ویژگی‎های یک خانواده سالم با روابط اصولی آگاهی یابد.
منبع : IranSport